مه روی تو، شب موی تو، گل بوی تو دارد!
گلزار جهان، خرمی از روی تو دارد!
گردون که سرا پای وجودش همه چشم است!
پیوسته نظر، در خم ابروی تو دارد!
#مولانا
گلزار جهان، خرمی از روی تو دارد!
گردون که سرا پای وجودش همه چشم است!
پیوسته نظر، در خم ابروی تو دارد!
#مولانا
عقل گویدگوهرم گوهرشکستن شرط نیست
عشق گویدسنگ ما بستان و برگوهر بزن
سنگ ماگوهرشکست وحیف هم برسنگ ماست
حیف هم برروح باشد گرشدش قربان بدن
#مولانا
عشق گویدسنگ ما بستان و برگوهر بزن
سنگ ماگوهرشکست وحیف هم برسنگ ماست
حیف هم برروح باشد گرشدش قربان بدن
#مولانا
از عشق تو من بلند قد میگردم
وز شوق تو من یکی به صد میگردم
گویند مرا بگرد او میگردی
ای بیخبران بگرد خود میگردم
#مولانا
وز شوق تو من یکی به صد میگردم
گویند مرا بگرد او میگردی
ای بیخبران بگرد خود میگردم
#مولانا
این چنین روی چومه درزیر ابرانصاف نیست
ساعتی این ابر را از پیش آن مه دور کن
گر جهان پرنور خواهی دست از رو بازگیر
ور جهان تاریک خواهی روی را مستور کن
#مولانا
ساعتی این ابر را از پیش آن مه دور کن
گر جهان پرنور خواهی دست از رو بازگیر
ور جهان تاریک خواهی روی را مستور کن
#مولانا
عشق چون کشتی بود بهر خواص
کم بود آفت بود اغلب خلاص
زیرکی بفروش و حیرانی بخر
زیرکی ظنست و حیرانی نظر
#مولانا
کم بود آفت بود اغلب خلاص
زیرکی بفروش و حیرانی بخر
زیرکی ظنست و حیرانی نظر
#مولانا
چو نکه ما مستیم واز هستی تهی،
کی شود هستی ،به مستی منتهی،
مست یعنی عاشقی بی قید و بند،
فارغ از بود و نبود و چون و چند،
#مولانا
کی شود هستی ،به مستی منتهی،
مست یعنی عاشقی بی قید و بند،
فارغ از بود و نبود و چون و چند،
#مولانا
جفا از سر گرفتی یاد میدار
نکردی آن چه گفتی یاد میدار
نگفتی تا قیامت با تو جفتم
کنون با جور جفتی یاد میدار
#مولانا
نکردی آن چه گفتی یاد میدار
نگفتی تا قیامت با تو جفتم
کنون با جور جفتی یاد میدار
#مولانا
آه در آن شمع منور چه بود
کآتش زد در دل و دل را ربود
ای زده اندر دل من آتشی
سوختم ای دوست بیا زود زود
#مولانا
کآتش زد در دل و دل را ربود
ای زده اندر دل من آتشی
سوختم ای دوست بیا زود زود
#مولانا
بیا که چشمه خورشید زیر سایه تست
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
#مولانا
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
#مولانا
دام دگر نهاده ام تا که مگر بگیرمش
آنک بِجَست از کَفم بار دگر بگیرمش
آنک به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش
گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
#مولانا
آنک بِجَست از کَفم بار دگر بگیرمش
آنک به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش
گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
#مولانا