من گریه ی آتشین نمیدانستم
من سوز دل حزین نمیدانستم
نه نام به من گذاشت عشقت نه نشان
من عشق ترا چنین نمیدانستم
#رضاقلی_خان_هدایت
من سوز دل حزین نمیدانستم
نه نام به من گذاشت عشقت نه نشان
من عشق ترا چنین نمیدانستم
#رضاقلی_خان_هدایت
آنانکه به نام نیک میخوانندم
احوال درون بد نمیدانندم
گر زانکه درون برون بگردانندم
مستوجب آنم که بسوزانندم
#رضاقلی_خان_هدایت
احوال درون بد نمیدانندم
گر زانکه درون برون بگردانندم
مستوجب آنم که بسوزانندم
#رضاقلی_خان_هدایت
چنانکه هست فلک را دوازده تمثال
که آفتاب بر آن دور میکند مه و سال
بر آسمان ولایت دوازده برجاند
چو آفتاب نبوت همه به اوج کمال
#رضاقلی_خان_هدایت
که آفتاب بر آن دور میکند مه و سال
بر آسمان ولایت دوازده برجاند
چو آفتاب نبوت همه به اوج کمال
#رضاقلی_خان_هدایت
باز این دلِ شکسته خیال وصال کرد
چیزی خیال کرد که نتوان خیال کرد
آن چنان از مرض عشق تو بگداخت تنم
که مرا هرکه ببیند نشناسد که منم
#رضاقلی_خان_هدایت
چیزی خیال کرد که نتوان خیال کرد
آن چنان از مرض عشق تو بگداخت تنم
که مرا هرکه ببیند نشناسد که منم
#رضاقلی_خان_هدایت
طوطی جان مست مستان گشته است
زانکه محو شکرستان گشته است
گرچه کامش حالیا بر شکر است
عشق آن شکرستان در سر است
#رضاقلی_خان_هدایت
زانکه محو شکرستان گشته است
گرچه کامش حالیا بر شکر است
عشق آن شکرستان در سر است
#رضاقلی_خان_هدایت
بر یاد لبت باده حلال است حلال
می نیست، تجلّیِ جلال است جلال
جز طلعتِ زیبای تو ای مایهٔ حال
هر چیز که دیدیم خیال است خیال
#رضاقلی_خان_هدایت
می نیست، تجلّیِ جلال است جلال
جز طلعتِ زیبای تو ای مایهٔ حال
هر چیز که دیدیم خیال است خیال
#رضاقلی_خان_هدایت
از سینه غبار غم نمیباید شست
وز دل رقمِ الم نمیباید شست
پایی که به راه عشق شد خاک آلود
از آب حیات هم نمیباید شست
#رضاقلی_خان_هدایت
وز دل رقمِ الم نمیباید شست
پایی که به راه عشق شد خاک آلود
از آب حیات هم نمیباید شست
#رضاقلی_خان_هدایت
فعلِ بد ما چو قّصهٔ بوالعجب است
روز همه در فکرت این قصه شب است
تهمت نشتوان به قدرتِ ناقص کرد
حق هم نتوان گفت که ترکِ ادب است
#رضاقلی_خان_هدایت
روز همه در فکرت این قصه شب است
تهمت نشتوان به قدرتِ ناقص کرد
حق هم نتوان گفت که ترکِ ادب است
#رضاقلی_خان_هدایت
در پهلوی دل وثاقم از ناله پُر است
جانم ز تب ولبم ز تبخاله پر است
از دیدهٔ خونبار که چشمش مرساد
دامان و کنارم ز گلِ لاله پر است
#رضاقلی_خان_هدایت
جانم ز تب ولبم ز تبخاله پر است
از دیدهٔ خونبار که چشمش مرساد
دامان و کنارم ز گلِ لاله پر است
#رضاقلی_خان_هدایت
مؤمن به بدی نیست کسی مانندت
این طرفه که خلق نیک میخوانندت
یک چند چنان بدی که خود میدانی
یک چند چنان باش که میدانندت
#رضاقلی_خان_هدایت
این طرفه که خلق نیک میخوانندت
یک چند چنان بدی که خود میدانی
یک چند چنان باش که میدانندت
#رضاقلی_خان_هدایت
ما حرص به نیروی قناعت شکنیم
وندر دل خلق خارِ منّت شکنیم
پا بر سر تاج کیقبادی ننهیم
آنجا که کُله گوشهٔ همت شکنیم
#رضاقلی_خان_هدایت
وندر دل خلق خارِ منّت شکنیم
پا بر سر تاج کیقبادی ننهیم
آنجا که کُله گوشهٔ همت شکنیم
#رضاقلی_خان_هدایت