تو می خندی و دل غرق قرار است
نگاهت توی قلبم ماندگار است
تو شیرینی چونان قند فریمان
خزان همراه تو چونان بهار است
#امیرعباس_خالق_وردی
نگاهت توی قلبم ماندگار است
تو شیرینی چونان قند فریمان
خزان همراه تو چونان بهار است
#امیرعباس_خالق_وردی
پاگشا کن صبح من را با نگاهت دلربا
لطف کن بر من بتاب و سوی آغوشم بیا
تابش چشمان تو نور است و بر دردم دوا
من به قربان تو و آن چشم همچون کیمیا
#امیرعباس_خالق_وردی
لطف کن بر من بتاب و سوی آغوشم بیا
تابش چشمان تو نور است و بر دردم دوا
من به قربان تو و آن چشم همچون کیمیا
#امیرعباس_خالق_وردی
گفتی از اندازه عشقت بگو گفتم به چشم
دوستت دارم تو را اندازه اش بی انتهاست
گفتی عشقم را چه نامیدی نگار مهربان
گفتمت نام تو در دیوان عشق من خداست
#امیرعباس_خالق_وردی
دوستت دارم تو را اندازه اش بی انتهاست
گفتی عشقم را چه نامیدی نگار مهربان
گفتمت نام تو در دیوان عشق من خداست
#امیرعباس_خالق_وردی
گفتی از اندازه عشقت بگو گفتم به چشم
دوستت دارم تو را اندازه اش بی انتهاست
گفتی عشقم را چه نامیدی نگار مهربان
گفتمت نام تو در دیوان عشق من خداست
#امیرعباس_خالق_وردی
دوستت دارم تو را اندازه اش بی انتهاست
گفتی عشقم را چه نامیدی نگار مهربان
گفتمت نام تو در دیوان عشق من خداست
#امیرعباس_خالق_وردی
عشق را معنا فقط رخسار تـوست
این دل دیوانه پرچم دار تـوست
بنده عشق تـوام مولود عشق
جان من دیوانه و تب دار تـوست
#امیرعباس_خالق_وردی
این دل دیوانه پرچم دار تـوست
بنده عشق تـوام مولود عشق
جان من دیوانه و تب دار تـوست
#امیرعباس_خالق_وردی
باحضورت پاگشا کن صبح امروز مرا
با نگاهت : دلگشا کن صبح هرروز مرا
مست میگردم ازان عطرِگل رخساره ات
با حضورت بی بلا کن مهر جانسوز مرا
#امیرعباس_خالق_وردی
با نگاهت : دلگشا کن صبح هرروز مرا
مست میگردم ازان عطرِگل رخساره ات
با حضورت بی بلا کن مهر جانسوز مرا
#امیرعباس_خالق_وردی
در درونم صبح را با عشق آورد ی پدید
هیچ کس زیباتر از چشمان تو صبحی ندید
چون که تابیدی دلم لبریز شد از شور عشق
چشم تو توی نگاهم طرحی از دریاکشید
#امیرعباس_خالق_وردی
هیچ کس زیباتر از چشمان تو صبحی ندید
چون که تابیدی دلم لبریز شد از شور عشق
چشم تو توی نگاهم طرحی از دریاکشید
#امیرعباس_خالق_وردی
رخ نمایان کن که دیدار نگاهت ماه رو
چون طلوع صبح زیبا و نکو و دلرباست
میهمانم کن به یک جام از لبانت نازنین
بوسه از لب های تو بر درد بی درمان دواست
#امیرعباس_خالق_وردی
چون طلوع صبح زیبا و نکو و دلرباست
میهمانم کن به یک جام از لبانت نازنین
بوسه از لب های تو بر درد بی درمان دواست
#امیرعباس_خالق_وردی
تماشای نگاهت صبح ناب است
نباشی حال دل هر دم خراب است
تو روشن می کنی هر روز من را
درون چشم هایت آفتاب است
#امیرعباس_خالق_وردی
نباشی حال دل هر دم خراب است
تو روشن می کنی هر روز من را
درون چشم هایت آفتاب است
#امیرعباس_خالق_وردی
دیدمت آتش گرفتم سوختم
تار و پود عشق بر هم دوختم
دیدمت دل دادم و عاشق شدم
از تو و چشم تو عشق آموختم
#امیرعباس_خالق_وردی
تار و پود عشق بر هم دوختم
دیدمت دل دادم و عاشق شدم
از تو و چشم تو عشق آموختم
#امیرعباس_خالق_وردی
جادوی چشمت را بنازم ماه زیبا
دل را به عشق ناب رویت مبتلا کرد
درگیر غم بودم پس از هجران رویت
اما نگاهت چشم دل از غم جدا کرد
#امیرعباس_خالق_وردی
دل را به عشق ناب رویت مبتلا کرد
درگیر غم بودم پس از هجران رویت
اما نگاهت چشم دل از غم جدا کرد
#امیرعباس_خالق_وردی
ظهر یعنی که شدم عاشق تو پنهانی
دل سپردم به تو جانا به همین آسانی
سخت خواهان توام ماه شب آرای دلم
تو همانی که به درد دل من درمانی
#امیرعباس_خالق_وردی
دل سپردم به تو جانا به همین آسانی
سخت خواهان توام ماه شب آرای دلم
تو همانی که به درد دل من درمانی
#امیرعباس_خالق_وردی
خورشید تا روی خودش را می گشاید
از اهل عالم جملگی دل می رباید
پرنور می سازد همه جای جهان را
همراه او صبح و سحر از ره می اید
#امیرعباس_خالق_وردی
از اهل عالم جملگی دل می رباید
پرنور می سازد همه جای جهان را
همراه او صبح و سحر از ره می اید
#امیرعباس_خالق_وردی