ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.53K subscribers
870 photos
1 video
11 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
هر که پیمان با هوالموجود بست
گردنش از بند هر معبود رست

مومن از عشق است و عشق از مومنست
عشق را ناممکن ما ممکن است


#اقبال_لاهوری
‌من از بود و نبود خود خموشم
اگر گویم که هستم خود پرستم

ولیکن این نوای ساده کیست
کسی در سینه می گوید که هستم


#اقبال_لاهوری
مسلمان را همین عرفان و ادراک
که در خود فاش بیندر مزلولاک

خدا اندر قیاس مانگنجد
شناسنرا که گوید ما عرفناک


#اقبال_لاهوری
در جهان خورشید نوزائیده ام
رسم و ئین فلک نادیده ام

رم ندیده انجم از تابم هنوز
هست نا آشفته سیمابم هنوز


#اقبال_لاهوری
ای خوش آن صبح که با عطر ﺗو بیدار شدن
سرخوش از هُرم نفسهای ﺗو دلدار شدن

خوش بود عاشقی و خواستنت از دل‌ و جان
باده از جام تو نوشیدن و خمار شدن...


#اقبال_لاهوری
ز شاعر ناله مستانه در محشر چه می‌خواهی
تو خود هنگامه‌ای هنگامهٔ دیگر چه می‌خواهی

به بحر نغمه کردی آشنا طبع روانم را
ز چاک سینه‌ام دریا طلب گوهر چه می‌خواهی


#اقبال_لاهوری
گل گفت که عیش نو بهاری خوشتر
یک صبح چمن ز روزگاری خوشتر

زان پیش که کس ترا بدستار زند
مردن بکنار شاخساری خوشتر


#اقبال_لاهوری
هوای فرودین در گلستان میخانه می‌سازد
سبو از غنچه می‌ریزد ز گل پیمانه می‌سازد

محبت چون تمام افتد رقابت از میان خیزد
به طوف شعله‌ای پروانه با پروانه می‌سازد...


#اقبال_لاهوری
جهان کورست و از آئینهٔ دل غافل افتاد است
ولی چشمی که بینا شد نگاهش بر دل افتاد است

شب تاریک و راه پیچ پیچ و بی یقین راهی
دلیل کاروان را مشکل اندر مشکل افتاد است


#اقبال_لاهوری
دو عالم را توان دیدن بمینائی که من دارم
کجا چشمی که بیند آن تماشائی که من دارم

دگر دیوانه ئی آید که در شهر افکند هوئی
دو صد هنگامهٔ خیزد ز سودائی که من دارم


#اقبال_لاهوری