دل به تحفه هر که او در منزل جانان کشد
از وجود نیستی باید که خط بر جان کشد
گر چه دشوارست کار عاشقی از بهر دوست
از محبت بر دل و جان رخت عشق آسان کشد
#سنایی
از وجود نیستی باید که خط بر جان کشد
گر چه دشوارست کار عاشقی از بهر دوست
از محبت بر دل و جان رخت عشق آسان کشد
#سنایی
خاک را از باد بوی مهربانی آمدست
در ده آن آتش که آب زندگانی آمدست
نرگس مخمور بوی خوش ز طبعی خواستست
بنده و آزاد سرمست جوانی آمدست
#سنایی
در ده آن آتش که آب زندگانی آمدست
نرگس مخمور بوی خوش ز طبعی خواستست
بنده و آزاد سرمست جوانی آمدست
#سنایی
ماهرویا در جهان آوازهٔ آواز تست
کارهای عاشقان ناساخته از ساز تست
هر کجا چشمیست بینا بارگاه عشق تست
هر کجا گوشیست والا عاشق آواز تست
#سنایی
کارهای عاشقان ناساخته از ساز تست
هر کجا چشمیست بینا بارگاه عشق تست
هر کجا گوشیست والا عاشق آواز تست
#سنایی
گفتی که چو راه آشنایی گیری
اندر دل و جان من روایی گیری
کی دانستم که بیوفایی گیری
در خشم شوی کم سنایی گیری
#سنایی
اندر دل و جان من روایی گیری
کی دانستم که بیوفایی گیری
در خشم شوی کم سنایی گیری
#سنایی
هرشب ز غم عشق تو، رایی بزنم
در پردهٔ وصل تو، نوایی بزنم
در کُشتن من، قصد مکن روزی چند
تا در غم عشق، دست و پایی بزنم!
#سنایی_غزنوی
در پردهٔ وصل تو، نوایی بزنم
در کُشتن من، قصد مکن روزی چند
تا در غم عشق، دست و پایی بزنم!
#سنایی_غزنوی
با خوی بد تو گر چه در پرخاشیم
باری به غمت به گرد عالم فاشیم
چون نزد تو ما ز جملهٔ اوباشیم
سودای تو میپزیم و خوش میباشیم
#سنایی
باری به غمت به گرد عالم فاشیم
چون نزد تو ما ز جملهٔ اوباشیم
سودای تو میپزیم و خوش میباشیم
#سنایی
سوختم در عاشقی تا ساختم با عاشقان
عاجزم در کار یارب ندانم چون کنم
آتشی دارم درین گر شراری بر زنم
آب دریاها بسوزم عالمی هامون کنم
#سنایی
عاجزم در کار یارب ندانم چون کنم
آتشی دارم درین گر شراری بر زنم
آب دریاها بسوزم عالمی هامون کنم
#سنایی
از برای مدد عشق مرا بر دل من
حسن هر روز برآرد به لباس دگرش
هر دمش حسن دگر بخشد مشاطه صفت
هر کرا تربیت عشق بود جلوهگرش
#سنایی_غزنوی
حسن هر روز برآرد به لباس دگرش
هر دمش حسن دگر بخشد مشاطه صفت
هر کرا تربیت عشق بود جلوهگرش
#سنایی_غزنوی
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام
ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رستگاری زو مرا تا زندهام
#سنایی
ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رستگاری زو مرا تا زندهام
#سنایی
گر گویم جان فدا کنم جان نفس است
گر گویم دل فدا کنم دل هوس است
گر ملک فدا کنم همان ملک خس است
کی برتر ازین سه، بنده را دست رس است
#سنایی_غزنوی
گر گویم دل فدا کنم دل هوس است
گر ملک فدا کنم همان ملک خس است
کی برتر ازین سه، بنده را دست رس است
#سنایی_غزنوی