Forwarded from 🔷️ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ﭘﺎﺩﺷﺎهی پارلمانی🔷️
✍ملیگرایی و دموکراسی خواهی اعلئحضرت محمدرضاشاه و انقلاب شاه و مردم
#پیوند_شاه_و_ملت
بخش اول
انقلاب سفيد نه جهشی ايمانی بود و نه اقدامی در جهت فرمانبرداری،بلكه بيانگر ايده مليگرايی شاه و تا حدودی هماهنگ با مفهوم مورد نظر ایشان از دموكراسی بود، مفهومی كه و ایشان آن را كنش و واكنش توسعه،حقوق و وظايف ميدانستند. ایشان در اسفند 1339 و به هنگام ديدار ملكه اليزابت از ايران بـه سر الكس داگلاس هيوم، وزير امور خارجه انگلستان، گفتند مدل دموکراسی غربی در ايران نتيجه بخش نيست. شاهنشاه گفتند يافتن دموكراسی مناسب برای ايران، به دليل وجود شمار زياد بيسوادان در ایران، چالش بزرگی است.ايران بايد بيشترين استفاده را از نظام موجود ميكرد، "كم كم مردم را آموزش ميداد كه بر اساس سوابق سياسی نامزدها به آنها رای دهند و نه فقط با توجه به منافع شخصی خود." حتی در آن حالت هم مردم ممكن است نامزدهايی را انتخاب كنند كه از پيش برای آنها تعيين شده اند. اما اين نمی توانست ادامه يابد زيرا "ملت ايران مردمی باهوش
هستند" و به موازات شركت در انتخابات شهردای و محلی "بـا گسترش اين آموزش روح دموكراسی را درک ميكنند و با هدايت داهيانه از بالا، ايران
موقعيت خوبی دارد كه موهبتی برای دنيای دموكراتيک و آزاد باشد."
شاه گفت تمام اينها مستلزم اين است كه او "در حد زيادی" در سياست دخالت كند.
هيوم ميخواست بداند كه آيا ميزان دخالت شاه به اين معناست كه اگر چيزی غلط از آب در آمد مردم پادشاه را سرزنش كنند؟ شاه گفت بـه طور كلی مردم ميفهميدند كه تلاش او بر اين است كه "نظام سياسی منصفانه ای را برقرار كند،
زمين بيشتری به روستاييان بدهد، كشور را صنعتی كند و بر ثروت آن بيفزايد." و
بنابراين اكثر مردم تشخيص ميدادند كه "چنين پادشاهی" #هوادار آنهاست.این سبک دموکراسی هم اینک هم میتواند بهترین سبک دموکراسی برای ایران باشد!
کتاب دین،قانون و پیدایش فکر مشروطه، ارجحیت حکومت پادشاهی، آریستوکراسی و مردمسالاری یا ترکیبی از هر سه برای حکومت مطلوب استدلال میکند که میتوانید مراجعه کنید.
ايرانيان در دوران گذشته سالیان طولانی در خواب غفلت به سر برده بودند، اطلاعات آنها از گذشته شفاف نيست و تا دوران پهلوی به
برنامه ریزی برای آينده خود توجهی نداشتند. "موقع آن بود كه شاه ايران اين نقيصه اساسی را جبران كند." شاهنشاه در کتاب ماموریت برای وطنم با يادآوری ميراث تاريخی درخشان ايرانيان و يادآوری سهم بزرگ پدرش #رضاشاه_بزرگ در بيداری و رنسانس ايران، و پرورش خود در دوران كودكی برای كاری كه سرنوشت برای او در نظر گرفته بود، با یادآوری بحران جنگ و با ياد آوری زمانی كه "شخصی به نام مصدق كشور ايران را به طريقی كه مخصوص خودش بود ميگردانيد"، و با يادآوری وضعيت ايران و غرب، و اينكه او چگونه به تدوين مفهوم " #مليگرايی_مثبت" رسيده است و نيز از انديشه های خود درباره توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی،و فنی و همچنين مناسبات سياسی سخن ميگويند..
در اين كتاب اعلئحضرت برداشت خود را از دموكراسی واقعی شرح می دهند كه از
نظر ایشان عبارت بود از دموكراسی قابل اعمال در شرايط ايران. ديدگاه ایشان درباره دموكراسی واقع بينانه بود: دموكراسی زمانی معنی دارد كه مردم توانايی مشاركت در امور اجتماعی، اقتصادی و سرانجام سياسی جامعه خود را پيدا كنند. ديدگاه ایشان درباره دموكراسی سه جنبه داشت: دموكراسی سياسی و اداری، دموكراسی
اقتصادی و دموكراسی اجتماعی. بنابراين، دموكراسی واقعی عبارت بود از نزديک شدن مقتضيات سياسی، اقتصادی و اجتماعی به حالتی متعادل و هماهنگ.
در ذهن شاهنشاه، امكان برقراری دموكراسی سياسی بدون توسعه اقتصادی امكانپذير نبود.ایشان ايالات متحده را مثال ميزدند، كشوری كه توليد ناخالص و سرانه كالاها و عرضه خدمات آن بيشتر از ساير كشورها بود.
در سال 1325 شاهنشاه پـنج حق اولیه را بـرای ايرانيان الزامی شناخته بودند:
خوراک، پوشاک، مسكن، فرهنگ و بهداشت.
ایشان در مورد زمان بازگشتشان از سوییس به ایران مینویسند:"با وصف پيشرفتهای وسيعی كه در نتيجه مساعی پدرم به وجود
آمده، باز در كشور ايران عده ای از گرسنگی ميميرند و عده ای محل سكنا ندارند
و تقريباً عريان زندگی ميكنند. اين مناظر دلخراش روح مرا شكنجه ميداد و در دل من اثری عميق ميكرد."
هیچ ملتی نبايد اين گونه زندگی كند. زمانی شاه چند تن از نمايندگان مجلس را فرا خوانده
و به آنها گفته بود حاضر نيست ببيند برخی از افراد، از جمله برخی از اعضای مجلس، با استفاده از مزايای جنبی بر ثروت خود ميافزايند در حالی كه در كنار آنها صدها هزار نفر از مردان، زنان و كودكان در فقر، فلاكت و نوميدی كامل به
سر ميبرند. روز بعد شايع شد كه او تحت تأثير #كمونيسم قرار گرفته است!!!!
ادامه دارد 📣
@SDPadshahiparlemani1
#پیوند_شاه_و_ملت
بخش اول
انقلاب سفيد نه جهشی ايمانی بود و نه اقدامی در جهت فرمانبرداری،بلكه بيانگر ايده مليگرايی شاه و تا حدودی هماهنگ با مفهوم مورد نظر ایشان از دموكراسی بود، مفهومی كه و ایشان آن را كنش و واكنش توسعه،حقوق و وظايف ميدانستند. ایشان در اسفند 1339 و به هنگام ديدار ملكه اليزابت از ايران بـه سر الكس داگلاس هيوم، وزير امور خارجه انگلستان، گفتند مدل دموکراسی غربی در ايران نتيجه بخش نيست. شاهنشاه گفتند يافتن دموكراسی مناسب برای ايران، به دليل وجود شمار زياد بيسوادان در ایران، چالش بزرگی است.ايران بايد بيشترين استفاده را از نظام موجود ميكرد، "كم كم مردم را آموزش ميداد كه بر اساس سوابق سياسی نامزدها به آنها رای دهند و نه فقط با توجه به منافع شخصی خود." حتی در آن حالت هم مردم ممكن است نامزدهايی را انتخاب كنند كه از پيش برای آنها تعيين شده اند. اما اين نمی توانست ادامه يابد زيرا "ملت ايران مردمی باهوش
هستند" و به موازات شركت در انتخابات شهردای و محلی "بـا گسترش اين آموزش روح دموكراسی را درک ميكنند و با هدايت داهيانه از بالا، ايران
موقعيت خوبی دارد كه موهبتی برای دنيای دموكراتيک و آزاد باشد."
شاه گفت تمام اينها مستلزم اين است كه او "در حد زيادی" در سياست دخالت كند.
هيوم ميخواست بداند كه آيا ميزان دخالت شاه به اين معناست كه اگر چيزی غلط از آب در آمد مردم پادشاه را سرزنش كنند؟ شاه گفت بـه طور كلی مردم ميفهميدند كه تلاش او بر اين است كه "نظام سياسی منصفانه ای را برقرار كند،
زمين بيشتری به روستاييان بدهد، كشور را صنعتی كند و بر ثروت آن بيفزايد." و
بنابراين اكثر مردم تشخيص ميدادند كه "چنين پادشاهی" #هوادار آنهاست.این سبک دموکراسی هم اینک هم میتواند بهترین سبک دموکراسی برای ایران باشد!
کتاب دین،قانون و پیدایش فکر مشروطه، ارجحیت حکومت پادشاهی، آریستوکراسی و مردمسالاری یا ترکیبی از هر سه برای حکومت مطلوب استدلال میکند که میتوانید مراجعه کنید.
ايرانيان در دوران گذشته سالیان طولانی در خواب غفلت به سر برده بودند، اطلاعات آنها از گذشته شفاف نيست و تا دوران پهلوی به
برنامه ریزی برای آينده خود توجهی نداشتند. "موقع آن بود كه شاه ايران اين نقيصه اساسی را جبران كند." شاهنشاه در کتاب ماموریت برای وطنم با يادآوری ميراث تاريخی درخشان ايرانيان و يادآوری سهم بزرگ پدرش #رضاشاه_بزرگ در بيداری و رنسانس ايران، و پرورش خود در دوران كودكی برای كاری كه سرنوشت برای او در نظر گرفته بود، با یادآوری بحران جنگ و با ياد آوری زمانی كه "شخصی به نام مصدق كشور ايران را به طريقی كه مخصوص خودش بود ميگردانيد"، و با يادآوری وضعيت ايران و غرب، و اينكه او چگونه به تدوين مفهوم " #مليگرايی_مثبت" رسيده است و نيز از انديشه های خود درباره توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی،و فنی و همچنين مناسبات سياسی سخن ميگويند..
در اين كتاب اعلئحضرت برداشت خود را از دموكراسی واقعی شرح می دهند كه از
نظر ایشان عبارت بود از دموكراسی قابل اعمال در شرايط ايران. ديدگاه ایشان درباره دموكراسی واقع بينانه بود: دموكراسی زمانی معنی دارد كه مردم توانايی مشاركت در امور اجتماعی، اقتصادی و سرانجام سياسی جامعه خود را پيدا كنند. ديدگاه ایشان درباره دموكراسی سه جنبه داشت: دموكراسی سياسی و اداری، دموكراسی
اقتصادی و دموكراسی اجتماعی. بنابراين، دموكراسی واقعی عبارت بود از نزديک شدن مقتضيات سياسی، اقتصادی و اجتماعی به حالتی متعادل و هماهنگ.
در ذهن شاهنشاه، امكان برقراری دموكراسی سياسی بدون توسعه اقتصادی امكانپذير نبود.ایشان ايالات متحده را مثال ميزدند، كشوری كه توليد ناخالص و سرانه كالاها و عرضه خدمات آن بيشتر از ساير كشورها بود.
در سال 1325 شاهنشاه پـنج حق اولیه را بـرای ايرانيان الزامی شناخته بودند:
خوراک، پوشاک، مسكن، فرهنگ و بهداشت.
ایشان در مورد زمان بازگشتشان از سوییس به ایران مینویسند:"با وصف پيشرفتهای وسيعی كه در نتيجه مساعی پدرم به وجود
آمده، باز در كشور ايران عده ای از گرسنگی ميميرند و عده ای محل سكنا ندارند
و تقريباً عريان زندگی ميكنند. اين مناظر دلخراش روح مرا شكنجه ميداد و در دل من اثری عميق ميكرد."
هیچ ملتی نبايد اين گونه زندگی كند. زمانی شاه چند تن از نمايندگان مجلس را فرا خوانده
و به آنها گفته بود حاضر نيست ببيند برخی از افراد، از جمله برخی از اعضای مجلس، با استفاده از مزايای جنبی بر ثروت خود ميافزايند در حالی كه در كنار آنها صدها هزار نفر از مردان، زنان و كودكان در فقر، فلاكت و نوميدی كامل به
سر ميبرند. روز بعد شايع شد كه او تحت تأثير #كمونيسم قرار گرفته است!!!!
ادامه دارد 📣
@SDPadshahiparlemani1