Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دکلمه_حامد_عقیلی
#شاعر_حامد_عقیلی
#کُن_در_نفسهای_من_زیستن
در حجم احساس تنهایی من
در بارش بی وقفه ی بوران
دستی مانده تنها و یخ زده
منتظر گرمای بی حد بهاران
تو ، تنها دلیل بودن آنی
تا زنده ماند درین دوران
تمام حدیث من عشق است
که تر کرده دل را درین باران
کُن تو نگاهی زعمق وجودم
غرق تمنایم، تو با من بمان
دگر جز تو ندارم آرزویی
مران که وابسته ام به تن
نروی زدل تو که مهربانی
کُن در نفسهای من زیستن
@deklamehaye_hamedaghili
#شاعر_حامد_عقیلی
#کُن_در_نفسهای_من_زیستن
در حجم احساس تنهایی من
در بارش بی وقفه ی بوران
دستی مانده تنها و یخ زده
منتظر گرمای بی حد بهاران
تو ، تنها دلیل بودن آنی
تا زنده ماند درین دوران
تمام حدیث من عشق است
که تر کرده دل را درین باران
کُن تو نگاهی زعمق وجودم
غرق تمنایم، تو با من بمان
دگر جز تو ندارم آرزویی
مران که وابسته ام به تن
نروی زدل تو که مهربانی
کُن در نفسهای من زیستن
@deklamehaye_hamedaghili
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دکلمه_حامد_عقیلی
#شاعر_حامد_عقیلی
#ای_باران_خوش_آمدی ...
ای باران پُر از خاطره خوش آمدی
به دل گرفته و بیجان خوش آمدی
اشکهای من که لبریز مهر تو شد
به بارش اشک چشمها خوش آمدی
هیچ لذتی مثل زیر باران ماندن نیست
لذت خیس شدن جان را زمن مگیر
بُغض گر راهی بسوی رها شدن نداشت
انفجار سکوت را در زیر باران مگیر
باران، ترانه ی خوش آواز خداوندیست
جلوی این صدای پُر از گلایه را مگیر
ای جانان من گر خواستی بار دگر آیی
لطفی کن و آهسته بیا درین بی خبری
هر مهمانی که مهمان قلب ما نشد
منت برین دیده بگذار که خوش آمدی
@deklamehaye_hamedaghili
#شاعر_حامد_عقیلی
#ای_باران_خوش_آمدی ...
ای باران پُر از خاطره خوش آمدی
به دل گرفته و بیجان خوش آمدی
اشکهای من که لبریز مهر تو شد
به بارش اشک چشمها خوش آمدی
هیچ لذتی مثل زیر باران ماندن نیست
لذت خیس شدن جان را زمن مگیر
بُغض گر راهی بسوی رها شدن نداشت
انفجار سکوت را در زیر باران مگیر
باران، ترانه ی خوش آواز خداوندیست
جلوی این صدای پُر از گلایه را مگیر
ای جانان من گر خواستی بار دگر آیی
لطفی کن و آهسته بیا درین بی خبری
هر مهمانی که مهمان قلب ما نشد
منت برین دیده بگذار که خوش آمدی
@deklamehaye_hamedaghili
#شعرگرافی
#شاعر_حامد_عقیلی
ای عقیله بنی هاشم خوش آمدی
ای قرة عین الحیدر خوش آمدی
هم خواهر و هم مادر و هم یاوری
به صحنه ی محشر کربلا خوش آمدی
#میلاد فرخنده ی #عمه_سادات #حضرت_زینب_کبری علیها السلام مبارکباد🌹
@deklamehaye_hamedaghili
#شاعر_حامد_عقیلی
ای عقیله بنی هاشم خوش آمدی
ای قرة عین الحیدر خوش آمدی
هم خواهر و هم مادر و هم یاوری
به صحنه ی محشر کربلا خوش آمدی
#میلاد فرخنده ی #عمه_سادات #حضرت_زینب_کبری علیها السلام مبارکباد🌹
@deklamehaye_hamedaghili
#عکس_نوشته #تصویرنوشت
#شعرگرافی #شاعر_علیرضا_زاغی
#ولادت #امام_سجاد علیه السلام
#اعیاد_شعبانیه بر شما مبارک🌹❤🌹
@deklamehaye_hamedaghili
#شعرگرافی #شاعر_علیرضا_زاغی
#ولادت #امام_سجاد علیه السلام
#اعیاد_شعبانیه بر شما مبارک🌹❤🌹
@deklamehaye_hamedaghili
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دکلمه_حامد_عقلی
#شاعر_حامد_عقیلی
#مسافری_در_همهمه_ی_عابران
نفس مسافری در همهمه ی عابران گرفت
گُل شقایق او پژمرد و دلش گرفت
آهی کشید و با بُغض در کنجی نشست
از خدا تمنایی کرد و دلش گرفت
نمیدانم چرا هرچه میگذرد با غم است
امید هم خسته شد و از من رو گرفت
نگار من خسته ام از نفسهای آخری که
هرچه راه پیمودم فاصله از من گرفت
دگر مرا غصه ای نماند که تصویر ماه
در نگاه من تار شد و دلش گرفت
به چه وابسته ای به دلی که هر روز
در عبور از خیابان با خاطرهها گرفت
دل خوش به خنده ی روزگار نباش
هر که خندید غم جای آن را گرفت
درد و دلهای مرا فقط دیوار میداند
که افسوس مرگ جای تو را گرفت
@deklamehaye_hamedaghili
#شاعر_حامد_عقیلی
#مسافری_در_همهمه_ی_عابران
نفس مسافری در همهمه ی عابران گرفت
گُل شقایق او پژمرد و دلش گرفت
آهی کشید و با بُغض در کنجی نشست
از خدا تمنایی کرد و دلش گرفت
نمیدانم چرا هرچه میگذرد با غم است
امید هم خسته شد و از من رو گرفت
نگار من خسته ام از نفسهای آخری که
هرچه راه پیمودم فاصله از من گرفت
دگر مرا غصه ای نماند که تصویر ماه
در نگاه من تار شد و دلش گرفت
به چه وابسته ای به دلی که هر روز
در عبور از خیابان با خاطرهها گرفت
دل خوش به خنده ی روزگار نباش
هر که خندید غم جای آن را گرفت
درد و دلهای مرا فقط دیوار میداند
که افسوس مرگ جای تو را گرفت
@deklamehaye_hamedaghili
دریای دلت را باز کن، تن خسته ست
آغوش سردم به مهر تو وابسته ست
پر از دردم و تویی آرامش من
با تو محقق میشود رویای من
#شعرگرافی
#شاعر_حامد_عقیلی
#طراح_حامد_عقیلی
#دریا #دلت #خسته #آغوش
#مهر #وابستگی #درد #آرامش #رویا
@deklamehaye_hamedaghili
آغوش سردم به مهر تو وابسته ست
پر از دردم و تویی آرامش من
با تو محقق میشود رویای من
#شعرگرافی
#شاعر_حامد_عقیلی
#طراح_حامد_عقیلی
#دریا #دلت #خسته #آغوش
#مهر #وابستگی #درد #آرامش #رویا
@deklamehaye_hamedaghili
دلت را پر از اندوه بی پایان مکن
گر حسرتی باشد خرج احساست مکن
تو نه آنی و من نه آنم که تو بینی!
کو وفایی؟ جان فدای بی مهری مکن
#شعرگرافی
#شاعر_حامد_عقیلی
#طراح_حامد_عقیلی
#دل #اندوه #پایان #حسرت #احساسات
#مهر #وفا #وفایی #جان #فدایی #خرج
@deklamehaye_hamedaghili
گر حسرتی باشد خرج احساست مکن
تو نه آنی و من نه آنم که تو بینی!
کو وفایی؟ جان فدای بی مهری مکن
#شعرگرافی
#شاعر_حامد_عقیلی
#طراح_حامد_عقیلی
#دل #اندوه #پایان #حسرت #احساسات
#مهر #وفا #وفایی #جان #فدایی #خرج
@deklamehaye_hamedaghili
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دکلمه_حامد_عقیلی
#شاعر_حامد_عقیلی
#هر_قصهای_سرآغاز_غصهایست
هر قصه ای سرآغاز غصه ایست
و هر غُصه ای سرآغاز قصه ای
در این کلبه ی دو روز فانی دنیا
دلشکستن نه هنر بلکه نامردیست
افسوس چه میخوری که نماند آهی
ازآن یاری، که دوا کند هر زخم دلی
پایان راه را بنگر و ز مقصود بخواه
درین سفر مِی دهد تا مقصد عاشقی
زشتی صفات آدمی یک سراب است
چو زیباییای که در یار شهود است
بخوان مرا مُریدی دلخوش و مست
که خلاصه شود حالم در روز الست
همانجا که زُلفی، غزل خوانم بود
تمام جان و دل، در دستان او بود
شور و شیدایی کنم من روز و شب
تا دهم از کف جانم در نجوای شب
@deklamehaye_hamedaghili
#شاعر_حامد_عقیلی
#هر_قصهای_سرآغاز_غصهایست
هر قصه ای سرآغاز غصه ایست
و هر غُصه ای سرآغاز قصه ای
در این کلبه ی دو روز فانی دنیا
دلشکستن نه هنر بلکه نامردیست
افسوس چه میخوری که نماند آهی
ازآن یاری، که دوا کند هر زخم دلی
پایان راه را بنگر و ز مقصود بخواه
درین سفر مِی دهد تا مقصد عاشقی
زشتی صفات آدمی یک سراب است
چو زیباییای که در یار شهود است
بخوان مرا مُریدی دلخوش و مست
که خلاصه شود حالم در روز الست
همانجا که زُلفی، غزل خوانم بود
تمام جان و دل، در دستان او بود
شور و شیدایی کنم من روز و شب
تا دهم از کف جانم در نجوای شب
@deklamehaye_hamedaghili
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دکلمه_حامد_عقیلی
#شاعر_حامد_عقیلی
#خدایا_تو_رحمی_به_حالم_کن
تو که جانی طبیبا نیاورده ام گله و همی
که یاد تو نگذارد در سینه ام اثر از غمی
به درگاه تو روی آورده ام با چه شرمی
تو خطاپوشی، میکنی بر بندهات رحمی
دل در نجوای شب گر بشکند، کجایی؟
تو صاحب این خانه ای، کاشف کربی
عبد آلوده را چه کس راهش دهد
چگونه پا در حریم قدسی نهد؟
نگذار گناه این دل کار دستم دهد
چه کس جز تو مرا امان نامه دهد
تا که پاکم نکردی خاکم مکن، باشد؟
خواهم بندگی در گرو نگاه تو باشد
@deklamehaye_hamedaghili
#شاعر_حامد_عقیلی
#خدایا_تو_رحمی_به_حالم_کن
تو که جانی طبیبا نیاورده ام گله و همی
که یاد تو نگذارد در سینه ام اثر از غمی
به درگاه تو روی آورده ام با چه شرمی
تو خطاپوشی، میکنی بر بندهات رحمی
دل در نجوای شب گر بشکند، کجایی؟
تو صاحب این خانه ای، کاشف کربی
عبد آلوده را چه کس راهش دهد
چگونه پا در حریم قدسی نهد؟
نگذار گناه این دل کار دستم دهد
چه کس جز تو مرا امان نامه دهد
تا که پاکم نکردی خاکم مکن، باشد؟
خواهم بندگی در گرو نگاه تو باشد
@deklamehaye_hamedaghili