دیزِه (Dize)
566 subscribers
491 photos
75 videos
320 links
🔆فهرست‌بها محصولات:
https://zil.ink/dize
🔆ارتباط با دیزه‌ای ها:
https://zil.ink/dize.contact
🔆ارتباط با سروچمان،ثبت سفارش
@SarvchamanRezaei
Download Telegram
سهیل دیزه را دوست دارد چون پُر‌است از،خوراکی‌های مورد علاقه‌اش.
بجز یک قسمت، هله‌هوله‌ها.
اسنک و چیپس میگو
و بادام زمینی روکش‌دار
من این قسمت را هم دوست دارم
از او خواستم دانه‌ای تست کند و نظرش را بگوید،
اما حاضر نیست!
برای رهایی از اصرار من میگوید؛
بابااااااااا
من
یک
مرد کلاسیکم
از این خوراکی ها دوست ندارم!😵‍💫
فقط پسته !

آقا پسته را دوست داری باشد! چرا آقایون را دسته‌بندی می‌کنی!؟


🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    

#هله_هوله
#تنقلات
11
یه کم ترد، یه کم تند، یه عالمه خوشمزه!


چیپس میگو

ترد
کمی تند
اگه با صدای خِرِچ خِرِچ توی دهنت عشق می‌کنی، چیپس میگو محبوبت میشه!
چیپس میگو حجیم هست، یعنی یه بسته ۵۰۰ گرمی یه مهمونی رو حریفه!

🌿پیام به سروچمان ، ثبت سفارش
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
1
یک‌مُشت خوشمزه پُرهیجان!

اسنک /چیپس ذرت


ترد
ترکیب طعم‌های کچاپ،باربیکیو،فلفلی،سبزیجات…

اسنک هم،حجیم هست، یعنی یه بسته ۵۰۰ گرمی، از پس مهمونی برمیاد!

🌿پیام به سروچمان ، ثبت سفارش
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
همون ترکیبی که اول میگی ؛فقط یدونه دیگه… و بعد میبینی تموم شده😎

بادام‌زمینی روکش‌دار

ترد
با یه گاز، هم طعم هیجان‌انگیز روکشش رو میچشی، هم بادام زمینی🥜
ترکیب طعم‌های کچاپ،باربیکیو،فلفلی،سبزیجات…

🌿پیام به سروچمان ، ثبت سفارش
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
2
کامنت یکی از خوانندگان دیزه:
خب الان خواستی دلمونو بسوزنی؟؟؟؟ حالا که ما پول خرید پسته نداریم باید بجای پسته غصه بخوریم؟؟! واقعآ که مثل آخوندایی…

وقتی این کامنت را دریافت کردم اولین حسی که تجربه کردم غم بود.
بعد تبدیل به خشم شد!
و بعد، دوباره غم .
هدف‌ام از بیان این متن، دقیقه‌ای لبخند بود و قصدی برای ایجاد حسی ناخوشایند در هیچ خواننده‌ای نداشتم.

زحمت و تلاش، برای به ثمر رسیدن باغ،برای باباست ، و من در کنارش، دیزه‌ای ساختم و تلاش میکنم رونق بخش دیزه‌ام باشم.
این پسته‌هایی که ازشان صحبت کردم، حاصل دهش بابا به خانه ماست، مثل هر باغداری که از محصول‌اش به فرزندانش می‌بخشد.

به امید روزی که همه،از حداقل‌ها بهره‌مند باشند.

پ‌ن: قبل‌ترها بیشتر از بابا مینوشتم، یک متن را از صندوقچه دیزه بیرون، و در ادامه می‌آورم.👇🏻


🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
8
Forwarded from دیزِه (Dize) (سَروچَمان)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بابا  همیشه به درخت و گیاه و کشاورزی علاقه داشت
قبل ترها که شرکت میرفت و بازنشسته نشده بود اخر هفته ها و تعطیلات به درخت‌هایش میرسید
آن موقع ها هنوز لوله کشی آب چاه کشاورزی نبود و او جز اولین کسانی بود که می‌خواست در آن منطقه درخت پسته بکارد . نهال‌های پسته می‌گرفت ، چاله حفر می‌کرد و در زمین می‌کاشت و
بعد برای هر کدام از درخت‌ها تک‌به‌تک آب می‌اورد.
همیشه زمان اینطور کارها رادیوی ماشین را روشن میکرد و می‌گذاشت رادیو فردا.

و وقتی که بازنشسته شد تمام‌وقت ‌به درخت‌هایش رسید.

مامان از نظر علایق به بابا شبیه هست او هم اهل کار کردن ،اهل مفید بودن است و از این نظر پایه خوبی برای اوست .
از گیاه و کشاورزی و اینکه چیزی را استفاده کند که خودش کاشته است ، خوشش می‌آید.
در کار زمین و پسته هم‌پای باباست و گاهی حتی از او زرنگ تر (بابا امیدوارم این متن رو نخونی !)

بابا بیشتر در کار پرورش پسته خوب عمل میکند و در زمینه گیاه‌های آپارتمانی اما نه وهرزمان که می‌خواهد به مامان کمک کند به گیاه‌هان و سبزی‌های مامان کود می‌دهد و همه خشک می‌شوند!
توضیح فیلم:
آماده کردن ترکه های درختان بهتر جهت پیوند زنی

https://t.me/DailyDize
15
همین دو روز پیش، بلخره لباس‌های نیم وجبی نینی را در کشوی کوچکش چیدم
امروز همه را جمع کردم و در کوله‌ای قراردادم ونزدیک در گذاشتم، قرار هست چه شود یا با این کوله چه کنم را نمیدانم…
ذوق مادرانه‌ام گل کرده بود،برایش یک دامن صورتی چین‌چینی دوختم ، تمام نشد،بقیه‌اش را گذاشتم در تعطیلی اخر هفته تکمیل کنم،
که شد، آنچه شده است.
حالا من هستم با کشویی که خالی است
کوله‌ای که درحالت آماده‌باش،دم در نشسته است
و دامن چین‌چینی صورتی ناتمام



🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
24👎1
بعد از ده روز تازه می‌خواستم با شرایط جنگ کنار بیایم، باخودم می‌گفتم ؛سهیل ،خواهرها و برادرم همه در جنگ بدنیا امدند، برادرم وقتی یک ساله بود بابا به جبهه رفت.
چه‌گذشته بر همه آدم‌ها و چه عزیزانی که از دست رفتند، بماند
اما زندگی گذشت و حالا اینجاییم!
با خودم گفتم اشکالی ندارد، دخترکم که در جنگ بدنیا بیاید هم به زندگی‌‌اش ادامه می‌دهد،
بزرگ می‌شود.

امروزم را با خبر آتش بس شروع کردم
به سختی به تلگرام دسترسی دارم و به ناچار برخی اخبار را از رسانه پیگیری می‌کنم.
حرف‌هایشان را که باور ندارم
اما از آتش‌بس خوشحالم
مهم نیست که می‌گویند آتش چطور بَس شد!
تنها برایم مهم است که کودکم در جنگ و دور از پدرش بدنیا نیاید.
خوشحالم که می‌خواهم به خانه برگردم.


🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
29
سفارش‌هایی که ارسال آن‌ها در هفته‌های گذشته انجام نشد، در این هفته انجام می‌شود.
از صبوری‌تان در این شرایط ،سپاسگزارم

🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
5
باتوجه به قابل پیش‌بینی نبودن شرایط،کانالی در “بله” ساختم
که اگر یک‌شبه اینترنت جهانی قطع شود!!راه ارتباطی دیگری وجود داشته باشد.
با همه وجود، امیدوارم این نشود🪻

http://ble.ir/dize_nuts

کانال بله فعلا فعالیتی نخواهد داشت،





🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
5👍2👎1
🌾فهرست‌بها محصولات خشکبار دیزه
(روی لینک کلیک کنید)👇🏻👇🏻

https://zil.ink/dize
👆🏼👆🏼




🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
4
برای خرید خرمای دیزه،با سهیل(همسرم) به بازار خرما رفته‌ایم.
دیزه ،خرمای پیارم میخواهد، پیارم خرمایی خشک است، طعم ملایم و کم‌شیرینی دارد، بافتش پاستیلی، نگهداری‌اش راحت است.
سهیل پیارم دوست دارد،مخصوصا که می‌تواند چند دانه در جیب‌اش بیندازد.
اما من،بارداری علایقم را تغییر داده‌است، خرمای مورد‌علاقه‌ام عسلی است،(کبکاب عسلی)شیره دارد اصطلاحا «تَر»، نرم و شیرین‌تر است.

خرمای دیزه را تهیه میکنیم و برای تهیه خرمای خانه اختلاااااف نظر داریم!
در نهایت با کبکاب عسلی به خانه برمیگردیم !😅💪🏻

در رقابت بین پیارم و زن باردار، تنها کار عاقلانه/عاشقانه/و درست، گوش‌کردن به حرف زن باردار است!🙃


پیوست: راستش از حق وتوای که دارم خیلی لذت میبرم و نمیدانم یک ماه دیگر چطور با نبودش کنار بیایم!
مخصوصا که در نگاه‌های سهیل، یک مونولوگ را حس میکنم که میگوید« فقط یه ماه، فقط یه ماهه دیگه دووووم بیار سهیل»



🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                        
@DailyDize    
20
خرمای پیارم

پیارم طعم ملایم و کم‌شیرینی دارد،
بافتش پاستیلی است.

با قابلیت گذاشتن در جیب،
یا مخفی‌کردن در کشو میز کار!😅
یا پذیرایی در روزهای بحرانی وقتی منزلتان حکم پناهگاه را دارد!

(این کاربردها رو شما گفتینا👆🏼)

بها هرکیلوگرم ۵۷۰ هزارتومان


🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
8
امروزصبح داشتم اخرین بازمانده های پسته خونه رو توی یخچال جاساز می‌کردم یک‌دفعه یاد اون دوازده روز افتادم.
روز نهم که دیگه دوری از خونه و سهیل حسابی کلافه‌ام کرده بود به خودم گفتم این روزا تموم بشه، برگردم خونه ، اصلا دیگه سهیل هرچقدر خواست
پسته بخوره ، بادوم بخوره، اجیل بخوره!
اشکال نداره اصلا دنیا ارزششو نداره!
هیچی دیگه، صبح همشو گذاشتم رو میز!
الان پسته خونمون هم دیگه تموم شد!


🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
👍74👏2😐1
خوش اومدی به خونمون🌻



🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
50
Forwarded from پرچنان (سهیل رضازاده)
شناسنامه دختری را گرفتم.
تغییر ساعات کاری تابستانه، برای من که نسبتا صبح ها زود از خواب بیدار میشوم، مزیتی ایجاد کرده که در خلوتی و آرامش به کارهای اداری بتوانم خود را برسانم.
ساعت هفت صبح نشده، شناسنامه دستم بود.
انتخاب نام، را سروچمان مدیریت میکرد و من دیدگاهم را می‌دادم. اگر دلم با نام انتخابی او نبود آن‌قدر می‌چرخاندم و قافیه و شعر بدان میدادم و مدعی می‌شدم که بچه ها در مدرسه اینگونه با نامش، بازی خواهند کرد که به سراغ نامی دیگر می‌رفت. نامهای نو و تازه به روز رسیده چنگی به دلمان نمی‌زد. تا حدودی اصالت دار بودگی را پسندمان بود و نام پیشنهادی من اما از نظرش، خیلی قدیمی می‌زد.
با نام ها بازی بازی کردیم تا رسیدیم به نام ماهور.
شکل آوایش و صوتی که در دهان می‌چرخید را دوست داشتم. خیلی به فکر معنایش نبودم چون قرار بود، من، دخترم را ماهی صدا بزنم. دختری برای بابا، یک (نیک نیم) نام کوتاه دارد و آن ماهی است. همین که دیدم ماهور را میتوانم ماهی صدایش زنم، برایم کافی بود.
شاید روزگاری که دراز آهنگی از زمان داشتم به سراغ ساز رفته و دستگاه های موسیقی را یاد بگیرم و برای ماهی ام، ماهور نوازی کنم. این نام کشش آموختن را نیز در من ایجاد می‌کرد.
خلاصه آنکه ماهور نام ماهی من شد.


https://t.me/parrchenan
34👏1
Forwarded from پرچنان (سهیل رضازاده)
اولین تماس تلفنی با ملوس( مادربزرگم) پس از میلاد ماهور، در همان ابتدای سخن پرسشی مطرح کرد؟
نذرت را ادا کردی؟
متعجبانه و گیج پرسیدم کدام نذر؟
پاسخ گفت ، همانی که میخواستی خیابان ولیعصر را بدوی.
یادم آمد در دوران جنگ دوازده روزه که به همراه ملوس در خانه مامان، پناه گرفته بودیم، شوخی، جدی به او گفته بودم نذر کرده ام به نشانه تندرستی مادر و نوزاد طول خیابان ولیعصر را بدوم.
پرسش او جزییات سخن را بر من یادآور کرد.
تمایل دارم به جای واژه «نذری» از واژه «دهش» استفاده کنم چرا که این بیت فردوسی را بسیار دوست دارم:

بداد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش کن، فریدون تویی

و به این واژه بسنده نکرده و این پروژه را « دهش- چالش » نام نِهَم.

دهش چالش خیابان ولیعصر چیست؟
به نشانه تندرستی مادر و نوزاد و تمایل به دیدار دوستان و آشنایان، طول خیابان ولیعصر را از میدان راه آهن تا میدان تجریش خواهم دوید. در مدت بارداری و زادن، من و سرو‌چمان مدتی از میدان های ورزشی و تندرستی و تجمع دوستان دور بودیم، اینک اما می‌خواهیم با دیدن دوستان، دوچرخه سوار و کوه‌نورد، دوباره انگیزه ی پُری پیدا کنیم که پس از این، سه نفره( سرو‌چمان و ماهور و من) پا رکاب و پا در کوهستان شویم. ارتباط با دوستان و خندیدن و شادباش با دوستان حال خوبمان را گسترش داده و دوستی ها را ژرفای بیشتری بخشیم
بدین منظور پس از دویدن، در انتهای خیابان ولیعصر پایین تر از امامزاده صالح، در ابتدای رودخانه دربند، داخل بوستانی با چنارهای بلند « آش گندم » میل کنیم.
آش گندم:
از کودکی تا همین اواخر آش، خوراک محبوبم نبود و از آن دوری میکردم. پس از ازدواج و آشنایی با رسومات مردم شمال شرقی استان کرمان اما اول بار که آش گندم را خوردم از بابت خوشمزگی آن، دهانم حیرت وار بازماند!
این روزها که مادر سرو‌چمان، ما را در بچه داری همراهی و کمک می‌کند، آشپز این خوراک ویژه است. چند روز قبل نیز خواب دید آش نذری اربعین اش را که به خاطر زایمان زودتر بار کرده بود را در منزل ما نیز میپزد. خلاصه کلام آنکه آشی بسیار خوشمزه و خوش پخت است.

با این مقدمه سراغ اجرای این دهش- چالش می‌روم:
ساعت هشت و سی یکشنبه دو شهریور که تعطیل است در بوستان صالحیه آش را در بین دوستان و آشنایان میل خواهیم کرد دوستانی که تمایلی به قسمت چالش ندارند می‌توانند در این ساعت در آدرس باشند .
اما قسمت چالش:
ساعت پنج و سی دقیقه صبح از میدان راه آهن، آغاز به دویدن می‌کنم. طول مسیر هجده کیلومتر است و گمان دارم میانگین سرعت هفت کیلومتر بر ساعت باشد و ساعت هشت به میدان تجریش رسیده باشم.
دوستان ورزشکار و ورزش دوست می‌توانند قسمتی یا تمام مسیر را همگام شوند.
مسیر طولانی است و شاید همه کس، توان این همه را نداشته باشند. می‌توانند در قسمتی از مسیر این خیابان دراز همراه شوند مثلا با دوچرخه.
و هر جا خستگی چیره شد به کمک اتوبوس های بی آرتی خود را به انتهای مسیر برسانند.
در پایان نیز، دیدار تازه کرده و شیرینی ماهور تازه به این دنیا آمده را پس از میلِ آش، خواهیم خورد.
در پرچنان لایو حرکت را قرار خواهم داد تا در هر لحظه موقعیت خودم را نشان داده باشم تا آخر کسی خواست به دویدن و رکابان بودن ملحق شود، بتواند.


منتظر دیدار شما هستیم

سهیل، سرو‌چمان ماهور


https://t.me/parrchenan
3👍3😐1
Forwarded from پرچنان (سهیل رضازاده)
«دهش- چالش»( نذری) آش گندم خیابان ولیعصر
زمان :
یکشنبه دو شهریور ( روز تعطیل)ساعت پنج و سی صبح میدان راه آهن ( ابتدای خیابان ولیعصر)
پایان ساعت هشت و سی بوستان صالحیه ( پشت امامزاده صالح تجریش) به صرف آش گندم و شیرینی ماهورِ نو رخ.

شرکت در قسمتی از این مسیر حتی با دوچرخه، به دوستان پیشنهاد میشود.
اگر نه، که اش گندم انتهای مسیر را از دست ندهید.

دوستانی که این گمانی زنی می‌کنند بتوانند چه در ابتدا یا انتها، همراه باشند، لطفاً اگر مقدور بود به من اطلاع دهند.



لایو مسیر در کانال قرار داده خواهد شد تا دوستانی که تمایل داشتند، بتوانند ملحق شوند
11😐1
سهیل دهش‌اش رو با همراهی آش گندم مامان انجام داد.
سپاسگزارم از همه دوستانی که امروز اومدن و دیدار تازه کردیم
جای دوستانی که نبودن سبز



🌿پیام به سروچمان ،
@SarvchamanRezaei

لینک کانال تلگرام                         @DailyDize    
23👍1