دفتر آیت الله تبریزیان
140K subscribers
6.03K photos
2.38K videos
591 files
7.48K links
کانال طبی آیت اللّه عباس تبریزیان (زید عِزُّه)

در صورت اختلال در تلگرام راه ارتباطی ما با شما از طریق سایت زیر اعلام خواهد شد :

🌐 www.DaftareAyatollahTabrizian.com

معرفی نمایندگان طب اسلامی :
https://t.me/DaftareAyatollahTabrizian/20380
Download Telegram
┄┄┅┅┅❅❁🔘❁❅┅┅┅┄┄

#سندمظلومیت‌اهل‌بیت
#سنداسارت‌اهل‌بیت
#رقیه‌بنت‌الحسین

از نيمه شب گذشته و خوابش نبرده بود
طفل سه ساله ای كه، دگر سالخورده بود
در گوشه ی خرابه، به جای ستاره ها
تا صبح، زخم های تنش را، شمرده بود


🏴❪شهادت مظلومانه حضرت رقیه خاتون ‹س› ، دختر ۳ ساله امام حسین ‹ع› تعزیت باد.❫🏴


● «أهل البيت ‹ع› حينما رجعوا إلى المدينة أقبلن نساء المدينة ليواسين العلويات في مصابهنّ.
وقد كانت العقيلة زينب ‹ع› تحدّث النساء بما جرى عليهم في كربلاء والكوفة والشام من مصائب وآلام وتعدّد لهنّ الرزايا المؤلمة التي نزلت بهم وكان النساء يبكين ويندبن سيّد الشهداء ‹ع›
ولمّا وصلت العقيلة زينب ‹ع› إلى مصيبة السيّدة رقيّة تأوّهت وقالت :
أمّا مصيبة رقية في خرابة الشام فقد أحنت ظهري وشيّبت رأسي ،
فارتفع صوت نساء المدينة بالبكاء واعتلى أنينهنّ وعويلهنّ لمصاب يتيمة سيّد الشهداء ‹ع›»

◆ وقتی حضرت زینب با همراهان به مدینه بازگشتند زن‌های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور حضرت زینب آمدند آن حضرت زینب مصائب جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می‌کرد و آنها گریه می‌کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه افتاد و فرمودند:
اما مصیبت شهادت حضرت رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود،
زن‌ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنج‌های جانگداز حضرت رقیه بسیار گریستند.

📓 ناسخ التواریخ ص ۵۰۷


#رقیه_خاتون #الشام #خار_مغیلان #خرابه #رقیه #حضرت_رقیه #اسارت #شکنجه

••  ••  ••  ••  ••

▪️ مرکز طب اسلامی آیت الله تبریزیان ▪️

@daroo100
‍ ┄┄┅┅┅❅❁🔘❁❅┅┅┅┄┄

#دردانه‌حسین
#ریحانةالحسین

حسرت یک استراحت مانده است بر دلم
میروم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند...

يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك
يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك
يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي

⦇سلام‌برتو‌وعاشورایِ‌بزرگی‌که‌در‌چشم
هایِ‌کوچک‌تو‌خلاصه‌شده‌است..
سلام‌برتوکه‌درخُنکایِ‌لبخند‌حسین‌علیه‌السلام
رهابودی‌وپابه‌پای‌آبله،زخم‌هایش‌را‌جستجو!
سلام‌برکوچکی‌گام‌هایت‌وسلام‌برتو‌که
آتش،کوتاه‌ترازدامنت‌نیافت.‌⦈

برای عمه که بَد شُد گرسنه خوابیدم
اگر چه با شِکمِ سیر می زدند مرا
به جان تو اثرِ تازیانه یادم رفت
چقدر با سرِ زنجیر می زدند مرا.


🏴 خونین شدن صورت و دهان حضرت رقیه (س) از شدت لطمه..‌.

یزیدیان شبانه سر مطهر سیدالشهداء (ع) را در طشت نهاده و به خرابه آوردند، بنحوی که پرده‌ای بر آن طبق بود. سپس طشت را مقابل آن مظلومه نهادند.
حضرت رقیه (س) بلافاصله پارچه را کنار زدند. آن معصومه چون متوجه سر پدر شدند؛

فَانْکَبَتْ عَلَیْهِ تَقَبَّلَهُ وَ تَبْکِی وَ تَضْرِبَ عَلَیٰ رَأْسِهَا وَ وَجْهَهَاٰ حَتَّیٰ امْتَلَا فَمَهَّاٰ بِالدَّمً.

خود را بر روی سر پدر انداخته و صورت خون‌آلود پدر را می‌بوسید و بر سر و صورت خود لطمه می‌زد، تا حدی که دهانش شکافته شد و پر از خون گردید.

📓 ریاض القدس، ج ۲، ص ۳۲۳


به روی نیلی و موی سفید دقت کن
بگو شبیه که هستم پدر، اگر گفتی؟


🏴 هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب‌ (س) فرمود چه می‌خواهی. زن غساله گفت: چرا بدن این طفل کبود است، آیا به بیماری مبتلا بوده است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: ای زن او بیمار نبود، این کبود‌ی آثار تازیانه و ضربه‌های دشمن است

📓 الوقایع والحوادث، ج۵، ص۸۱


بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمی‌گیرم سراغی


🏴 دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت.

در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی (ره) و نبش قبر حضرت رقیه (س) توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛

جناب ملا سید هاشم (ره) بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست.

📓 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦
منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه۱۰۳


به سنگ قبر منِ بی گناه بنویسید
اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست

#رقیه_خاتون #الشام #خار_مغیلان #خرابه #رقیه #حضرت_رقیه #اسارت #شکنجه

••  ••  ••  ••  ••

▪️ مرکز طب اسلامی آیت الله تبریزیان ▪️

@daroo100
‍ ┄┄┅┅┅❅❁🔘❁❅┅┅┅┄┄

#دردانه‌حسین
#ریحانةالحسین

حسرت یک استراحت مانده است بر دلم
میروم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند...

يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك
يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك
يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي

⦇سلام‌برتو‌وعاشورایِ‌بزرگی‌که‌در‌چشم
هایِ‌کوچک‌تو‌خلاصه‌شده‌است..
سلام‌برتوکه‌درخُنکایِ‌لبخند‌حسین‌علیه‌السلام
رهابودی‌وپابه‌پای‌آبله،زخم‌هایش‌را‌جستجو!
سلام‌برکوچکی‌گام‌هایت‌وسلام‌برتو‌که
آتش،کوتاه‌ترازدامنت‌نیافت.‌⦈

برای عمه که بَد شُد گرسنه خوابیدم
اگر چه با شِکمِ سیر می زدند مرا
به جان تو اثرِ تازیانه یادم رفت
چقدر با سرِ زنجیر می زدند مرا.


🏴 خونین شدن صورت و دهان حضرت رقیه (س) از شدت لطمه..‌.

یزیدیان شبانه سر مطهر سیدالشهداء (ع) را در طشت نهاده و به خرابه آوردند، بنحوی که پرده‌ای بر آن طبق بود. سپس طشت را مقابل آن مظلومه نهادند.
حضرت رقیه (س) بلافاصله پارچه را کنار زدند. آن معصومه چون متوجه سر پدر شدند؛

فَانْکَبَتْ عَلَیْهِ تَقَبَّلَهُ وَ تَبْکِی وَ تَضْرِبَ عَلَیٰ رَأْسِهَا وَ وَجْهَهَاٰ حَتَّیٰ امْتَلَا فَمَهَّاٰ بِالدَّمً.

خود را بر روی سر پدر انداخته و صورت خون‌آلود پدر را می‌بوسید و بر سر و صورت خود لطمه می‌زد، تا حدی که دهانش شکافته شد و پر از خون گردید.

📓 ریاض القدس، ج ۲، ص ۳۲۳


به روی نیلی و موی سفید دقت کن
بگو شبیه که هستم پدر، اگر گفتی؟


🏴 هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب‌ (س) فرمود چه می‌خواهی. زن غساله گفت: چرا بدن این طفل کبود است، آیا به بیماری مبتلا بوده است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: ای زن او بیمار نبود، این کبود‌ی آثار تازیانه و ضربه‌های دشمن است

📓 الوقایع والحوادث، ج۵، ص۸۱


بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمی‌گیرم سراغی


🏴 دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت.

در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی (ره) و نبش قبر حضرت رقیه (س) توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛

جناب ملا سید هاشم (ره) بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست.

📓 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦
منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه۱۰۳


به سنگ قبر منِ بی گناه بنویسید
اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست

#رقیه_خاتون #الشام #خار_مغیلان #خرابه #رقیه #حضرت_رقیه #اسارت #شکنجه

••  ••  ••  ••  ••

▪️ مرکز طب اسلامی آیت الله تبریزیان ▪️

@daroo100