Forwarded from اتچ بات
🔴 #عباس_آقا_زمانی (ابو شریف) حلقه رابط و عضو احتیاط ایران با القاعده
عباس آقازمانی معروف به #ابو_شریف است او مرموزترین چهره سپاه پاسداران است، پیش از انقلاب مدتی طلبه حوزه علمیه بود و مدتی هم عضو سازمان مجاهدین خلق با انجمن حجتیه نیز همکاریهای داشت او همچنین از مؤسسین حزب ملل اسلامی است. سازمان حزبالله نیز ازجمله گروههای مخفیای بود که پیش از انقلاب با آنها ارتباط داشت.در سالهای آخر پیش از پیروزی انقلاب به لبنان رفت و با جنبش الفتح (یاسرعرفات) همکاری کرد همان ایام بود که به ابو شریف مشهور شد.
ابو شریف در پائیز ۱۳۵۷ به نوفللوشاتو رفت و بهواسطه دوستی و مشورت با مهدی عراقی، به گروه تأمینکنندگان امنیت محل اقامت امام پیوست. بهمن ۱۳۵۷ که آیتالله خمینی به تهران آمد به توصیه آیتالله بهشتی به محل استقرار نیروهای انقلاب در مدرسه رفاه رفت و به سازماندهی آنها و تأمین امنیت و حراست آن مکان مبادرت نمود و از طرف کمیته مرکزی مسئول جمعآوری سلاحها و سازماندهی افراد و گماردن آنان در مراکز حساس گردید .
عباس آقازمانی پس از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، به سامان دادن نیروهای نظامی انقلابی پرداخت که پس از چندی به شکلگیری اولین هستهها و گردانهای عملیاتی سپاه پاسداران منجر شد.با شکلگیری شورای فرماندهی بهعنوان کادر مرکزی سپاه و مشخص شدن اولیه وظایف آن،ابو شریف به فرماندهی کل سپاه منصوب شد.
دوران فرماندهی ابو شریف در سپاه، همزمان بود با انتخاب ابوالحسن بنیصدر به سمت رئیسجمهوری و انتصاب او به جانشینی فرماندهی کل قوا از سوی آیتالله خمینی. ابو شریف نیز در این ایام وابستگی بسیار نزدیکی با ابوالحسن داشت، این نزدیکی باعث شد که پس از عزل بنیصدر بدبینی نسبت به او در بدنه سپاه به وجود بیاید، نهایتاً در اواسط سال ۱۳۶۰ آقازمانی از سپاه عزل وبرای تصدی مسئولیت سفارت ایران در پاکستان، عازم آن کشور شد. او ابتدا در شهریور ۱۳۶۰ بهعنوان کاردار سفارت و در فروردین ۱۳۶۱ نیز به سمت سفیر ایران در آن کشور برگزیده شد. مأموریت او در پاکستان بعد از ۳ سال پایان یافت و ابو شریف در سال ۱۳۶۳ به ایران بازگشت.
او پس از بازگشت از پاکستان به تهران نرفت و به قم رفت و به ادامه تحصیلات مذهبی در کنار آیتالله منتظری پرداخت بهواسطه همین نزدیکی او به منتظری بود که نمایندگی وی در امور افغانستان را بر عهده گرفت و به مجاهدین افغان درنبرد با دولت شوروی یاری میرساند و از همین رو به افغانستان رفتوآمدهای طولانیمدت داشت به روایتی او اغلب دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی را در افغانستان گذراند چنانکه در آن زمان با خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان و ساقط شدن دولت کمونیستی محمد نجیب الله توسط مجاهدین، ابو شریف به همراه گروههای جهادی افغان و نیروهای القاعده که در آن زمان بهصورت متحد با نیروهای شوروی سابق میجنگیدند در هنگام فتح پایتخت، وارد شهر کابل شد.
ابو شریف پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و شروع جنگ داخلی در افغانستان و پس از تصرف کابل توسط طالبان به پاکستان رفت، اینجا سرآغاز سکوت او و مرموز شدن ابو شریف هست.
او تمامی دهه ۸۰ شمسی را در کشور پاکستان گذراند، خود مدعی است در آن سالها به فعالیتهای علمی و دینی اشتغال داشته است. در بعضی از مصاحبهها نیز گفته است به دامداری و دامپروری در اسلامآباد مشغول بوده است.
هیچ اطلاعات مشخصی ازآنچه با ابو شریف در پاکستان انجام داده است در دسترس نیست اما گفته میشود (اسناد ویکی لیکس و همچنین گزارش کمیته ملی ۱۱ سپتامبر دولت آمریکا) از او بهعنوان حلقه رابط و عضو احتیاط ایران با القاعده نامبرده میشود.
با گسترش تحقیقات دولت آمریکا و همچنین شناسایی محل اختفای بنلادن و به هلاکت رسیدن وی (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰) خبر رسید ابو شریف به ایران بازگشته، در مورخه ۱۶/۴/۱۳۹۰ روزنامه خراسان خبر از حضور مجدد وی در ایران داد که انتشار این خبر در سایتهای خبری، مطبوعات و محافل سیاسی ایران بازتاب یافت.
ابو شریف، این مرموزترین سردار سپاه پاسداران درواقع جعبه سیاه ارتباط ایران و یا سپاه پاسداران با القاعده و چهبسا بنلادن هست، ابو شریف در تمامی ایامی که دولت طالبان و گروه القاعده حتی به کشتار دیپلماتهای ایران در مزار شریف اقدام کردند وبیم آن میرفت که حمله نظامی ایران به افغانستان آغاز شود با القاعده ارتباط تنگاتنگ و نزدیک داشته است، درواقع کاملاً مشخص است در تمامی ایامی که بنلادن بهصورت مخفیانه در اسلامآباد به سر میبرد و تا زمانی که زنده بود ابو شریف در اسلامآباد بود و پسازآن به ایران آمد این جعبه سیاه سپاه هرگز در مورد تلاقی این زمان و مکان و اینکه در اسلامآباد چه کرده است سخن نگفته است.
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز -قسمت اول
@DSSociety1
عباس آقازمانی معروف به #ابو_شریف است او مرموزترین چهره سپاه پاسداران است، پیش از انقلاب مدتی طلبه حوزه علمیه بود و مدتی هم عضو سازمان مجاهدین خلق با انجمن حجتیه نیز همکاریهای داشت او همچنین از مؤسسین حزب ملل اسلامی است. سازمان حزبالله نیز ازجمله گروههای مخفیای بود که پیش از انقلاب با آنها ارتباط داشت.در سالهای آخر پیش از پیروزی انقلاب به لبنان رفت و با جنبش الفتح (یاسرعرفات) همکاری کرد همان ایام بود که به ابو شریف مشهور شد.
ابو شریف در پائیز ۱۳۵۷ به نوفللوشاتو رفت و بهواسطه دوستی و مشورت با مهدی عراقی، به گروه تأمینکنندگان امنیت محل اقامت امام پیوست. بهمن ۱۳۵۷ که آیتالله خمینی به تهران آمد به توصیه آیتالله بهشتی به محل استقرار نیروهای انقلاب در مدرسه رفاه رفت و به سازماندهی آنها و تأمین امنیت و حراست آن مکان مبادرت نمود و از طرف کمیته مرکزی مسئول جمعآوری سلاحها و سازماندهی افراد و گماردن آنان در مراکز حساس گردید .
عباس آقازمانی پس از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، به سامان دادن نیروهای نظامی انقلابی پرداخت که پس از چندی به شکلگیری اولین هستهها و گردانهای عملیاتی سپاه پاسداران منجر شد.با شکلگیری شورای فرماندهی بهعنوان کادر مرکزی سپاه و مشخص شدن اولیه وظایف آن،ابو شریف به فرماندهی کل سپاه منصوب شد.
دوران فرماندهی ابو شریف در سپاه، همزمان بود با انتخاب ابوالحسن بنیصدر به سمت رئیسجمهوری و انتصاب او به جانشینی فرماندهی کل قوا از سوی آیتالله خمینی. ابو شریف نیز در این ایام وابستگی بسیار نزدیکی با ابوالحسن داشت، این نزدیکی باعث شد که پس از عزل بنیصدر بدبینی نسبت به او در بدنه سپاه به وجود بیاید، نهایتاً در اواسط سال ۱۳۶۰ آقازمانی از سپاه عزل وبرای تصدی مسئولیت سفارت ایران در پاکستان، عازم آن کشور شد. او ابتدا در شهریور ۱۳۶۰ بهعنوان کاردار سفارت و در فروردین ۱۳۶۱ نیز به سمت سفیر ایران در آن کشور برگزیده شد. مأموریت او در پاکستان بعد از ۳ سال پایان یافت و ابو شریف در سال ۱۳۶۳ به ایران بازگشت.
او پس از بازگشت از پاکستان به تهران نرفت و به قم رفت و به ادامه تحصیلات مذهبی در کنار آیتالله منتظری پرداخت بهواسطه همین نزدیکی او به منتظری بود که نمایندگی وی در امور افغانستان را بر عهده گرفت و به مجاهدین افغان درنبرد با دولت شوروی یاری میرساند و از همین رو به افغانستان رفتوآمدهای طولانیمدت داشت به روایتی او اغلب دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی را در افغانستان گذراند چنانکه در آن زمان با خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان و ساقط شدن دولت کمونیستی محمد نجیب الله توسط مجاهدین، ابو شریف به همراه گروههای جهادی افغان و نیروهای القاعده که در آن زمان بهصورت متحد با نیروهای شوروی سابق میجنگیدند در هنگام فتح پایتخت، وارد شهر کابل شد.
ابو شریف پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و شروع جنگ داخلی در افغانستان و پس از تصرف کابل توسط طالبان به پاکستان رفت، اینجا سرآغاز سکوت او و مرموز شدن ابو شریف هست.
او تمامی دهه ۸۰ شمسی را در کشور پاکستان گذراند، خود مدعی است در آن سالها به فعالیتهای علمی و دینی اشتغال داشته است. در بعضی از مصاحبهها نیز گفته است به دامداری و دامپروری در اسلامآباد مشغول بوده است.
هیچ اطلاعات مشخصی ازآنچه با ابو شریف در پاکستان انجام داده است در دسترس نیست اما گفته میشود (اسناد ویکی لیکس و همچنین گزارش کمیته ملی ۱۱ سپتامبر دولت آمریکا) از او بهعنوان حلقه رابط و عضو احتیاط ایران با القاعده نامبرده میشود.
با گسترش تحقیقات دولت آمریکا و همچنین شناسایی محل اختفای بنلادن و به هلاکت رسیدن وی (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰) خبر رسید ابو شریف به ایران بازگشته، در مورخه ۱۶/۴/۱۳۹۰ روزنامه خراسان خبر از حضور مجدد وی در ایران داد که انتشار این خبر در سایتهای خبری، مطبوعات و محافل سیاسی ایران بازتاب یافت.
ابو شریف، این مرموزترین سردار سپاه پاسداران درواقع جعبه سیاه ارتباط ایران و یا سپاه پاسداران با القاعده و چهبسا بنلادن هست، ابو شریف در تمامی ایامی که دولت طالبان و گروه القاعده حتی به کشتار دیپلماتهای ایران در مزار شریف اقدام کردند وبیم آن میرفت که حمله نظامی ایران به افغانستان آغاز شود با القاعده ارتباط تنگاتنگ و نزدیک داشته است، درواقع کاملاً مشخص است در تمامی ایامی که بنلادن بهصورت مخفیانه در اسلامآباد به سر میبرد و تا زمانی که زنده بود ابو شریف در اسلامآباد بود و پسازآن به ایران آمد این جعبه سیاه سپاه هرگز در مورد تلاقی این زمان و مکان و اینکه در اسلامآباد چه کرده است سخن نگفته است.
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز -قسمت اول
@DSSociety1
Telegram
attach 📎