Forwarded from Attach Master
👑 زندگی نامه #کوروش_بزرگ
۶) قسمت ششم👇👇👇👇👇👇
🖤 درگذشت کوروش
مرگ کوروش نيز چون تولدش ظاهرا به تاريخ تعلق ندارد. هيچ روايت قابل اعتمادي که از چگونگي مرگ کوروش سخن گفته باشد در دست نداريم
روایتی که #هرودوت در مورد مرگ کوروش آورده بر کشته شدن او توسط #ماساژتها تاکید دارد ...
به نوشته هرودوت کوروش در اواخر عمر براي آرام کردن نواحي شرقي کشور که در جريان فتوحاتي که او در مغرب زمين داشت ناآرام شده بودند و هدف #تهاجم همسايگان شرقي قرار گرفته بودند به آن مناطق رفته است و شش سال در شرق جنگيده است. بسياري از مورخين علت مرگ کوروش را کشته شدنش در جنگي که با قبيله ی ماساژتها ( يا به قولی #سکاها ) کرده است دانسته اند.
#ابراهيم_باستاني_پاريزي در مقدمه اي که بر ترجمه ي کتاب « ذوالقرنين يا کوروش کبير » نوشته است، آنچه بر پيکر کوروش پس از مرگ مي گذرد را اينچنين شرح مي دهد:
سرنوشت پیکر کوروش در سرزمين #سكاها خود بحثي ديگر دارد.
بر اثر حمله ي #كمبوجيه به #مصر و قتل او در راه مصر ، اوضاع پايتخت پريشان شد تا #داريوش روي كار آمد و با شورش هاي داخلي جنگيد و همه ي شهرهاي مهم يعني بابل و همدان و پارس و ولايات شمالي و غربي و مصر را آرام كرد. روايتي بس موثر هست كه پس از بيست سال كه از مرگ کوروش مي گذشت به فرمان داريوش، پیکر کوروش را بدينگونه به پارس نقل كردند:
شش ساعت قبل از ورود پیکر به شهر #پرسپوليس ( #تخت_جمشيد )، داريوش با درباريان تا بيرون شهر به استقبال پیکر رفتند آن را آوردند. #نوزاندگان در پيشاپيش مشايعين پیکر ، آهنگهاي غم انگيزي مي نواختند ، پشت سر آنان پيلان و شتران سپاه و سپس سه هزار تن از سربازان بدون سلاح راه مي پيمودند، در اين جمع #سرداران_پير كه در جنگهاي کوروش شركت داشته بودند نيز حركت مي كردند. پشت سر آنان گردونه ي باشكوه سلطنتي کوروش كه داراي چهار مال بند بود و هشت اسب سپيد با دهانه يراق طلا بدان بسته بودند پيش مي آمدند. پیکر بر روي اين گردونه قرار داشت.
محافظان پیکر و قراولان خاصه بر گرد آن حركت مي كردند. #سرودهاي خاص #خورشيد و #بهرام مي خواندند و هر چند قدم يك بار مي ايستادند و #بخور مي سوزاندند. #تابوت_طلائي در وسط گردونه قرار داشت. #تاج_شاهنشاهي بر روي تابوت مي درخشيد ، #خروسي بر بالاي گردونه پر و بال زنان قرار داده شده بود – اين علامت مخصوص و #شعار_نيروهاي_جنگي_کوروش بوده است.
پس از آن #سپهسالار بر گردونه جنگي ( رتهه ) سوار بود و #درفش_خاص_کوروش را در دست داشت.
بعد از آن اشيا و اثاثيه ي زرين و نفايس و ذخايري كه مخصوص کوروش بود – يك تاك از زر و مقداري ظروف و جامه هاي زرين –حركت مي دادند.
همين كه نزديك شهر رسيدند داريوش ايستاد و مشايعين را امر به توقف داد و خود با چهره اي اندوهناك ، آرام بر فراز گردونه رفت و بر تابوت بوسه زد ؛ همه ي حاضران خاموش بودند و نفس ها حبس گرديده بود. به فرمان داريوش دروازه هاي قصر شاهي ( #تخت_جمشيد ) را گشودند و پیکر را به قصر خاص بردند. تا سه شبانه روز مردم با احترام از برابر پيكر کوروش مي گذشتند و تاجهاي گل نثار مي كردند و #موبدان #سرودهاي_مذهبي مي خواندند.
روز سوم كه اشعه ي زرين آفتاب بر برج و باروهاي كاخ با عظمت هخامنشي تابيد، با همان تشريفات پیکر را به طرف #پاسارگاد – شهري كه مورد علاقه ي خاص کوروش بود - حركت دادند.
بسياري از مردم دهات و قبايل پارسي براي شركت در اين #مراسم_سوگواري بر سر راهها آمده بودند و #گل و #عود نثار مي كردند. در كنار #رودخانه_کوروش ( #كر ) مرغزاري مصفا و خرم بود. در ميان شاخه هاي درختان سبز و خرم آن #بناي_چهار_گوشه ساخته بودند كه ديوارهاي آن از سنگ بود. هنگامي كه پيكر کوروش به خاك مي سپردند، #پيران_سالخورده و #جوانان_دلير ، يكصدا به سوگ سردار خود پرداختند. در دخمه مسدود شد، ولي هنوز چشمها بدان دوخته بود و كسي از فرط اندوه به خود نمي آمد كه از آن جا ديده بردوزد. به اصرار داريوش ، مشايعين پس از اجراي مراسم مذهبي همگي بازگشتند و تنها چند موبد براي اجراي مراسم مذهبي باقي ماندند.
#گزنفون نیز نوشته است كه درگذشت كوروش كبير عادي و در پارس بوده است .
به هر حال #مرگ_كوروش نيز خود داستاني پيچيده و مرموز دارد و در پرده ابهام است .
#ذوالقرنین
درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی #یهودیان ، #مسیحیان و #مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
#کوروش_بزرگ ، #داریوش_بزرگ #خشایارشا #اسکندر_مقدونی گزینههای #صاحب_دو_شاخ واقعی هستند، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای #قرآن #تورات و #انجیل تنها #کوروش_هخامنشی دلایل موجهتری برای احراز این لقب دارد. فقهای معاصر در این مورد نظرات مختلف دارند.
۶) قسمت ششم👇👇👇👇👇👇
🖤 درگذشت کوروش
مرگ کوروش نيز چون تولدش ظاهرا به تاريخ تعلق ندارد. هيچ روايت قابل اعتمادي که از چگونگي مرگ کوروش سخن گفته باشد در دست نداريم
روایتی که #هرودوت در مورد مرگ کوروش آورده بر کشته شدن او توسط #ماساژتها تاکید دارد ...
به نوشته هرودوت کوروش در اواخر عمر براي آرام کردن نواحي شرقي کشور که در جريان فتوحاتي که او در مغرب زمين داشت ناآرام شده بودند و هدف #تهاجم همسايگان شرقي قرار گرفته بودند به آن مناطق رفته است و شش سال در شرق جنگيده است. بسياري از مورخين علت مرگ کوروش را کشته شدنش در جنگي که با قبيله ی ماساژتها ( يا به قولی #سکاها ) کرده است دانسته اند.
#ابراهيم_باستاني_پاريزي در مقدمه اي که بر ترجمه ي کتاب « ذوالقرنين يا کوروش کبير » نوشته است، آنچه بر پيکر کوروش پس از مرگ مي گذرد را اينچنين شرح مي دهد:
سرنوشت پیکر کوروش در سرزمين #سكاها خود بحثي ديگر دارد.
بر اثر حمله ي #كمبوجيه به #مصر و قتل او در راه مصر ، اوضاع پايتخت پريشان شد تا #داريوش روي كار آمد و با شورش هاي داخلي جنگيد و همه ي شهرهاي مهم يعني بابل و همدان و پارس و ولايات شمالي و غربي و مصر را آرام كرد. روايتي بس موثر هست كه پس از بيست سال كه از مرگ کوروش مي گذشت به فرمان داريوش، پیکر کوروش را بدينگونه به پارس نقل كردند:
شش ساعت قبل از ورود پیکر به شهر #پرسپوليس ( #تخت_جمشيد )، داريوش با درباريان تا بيرون شهر به استقبال پیکر رفتند آن را آوردند. #نوزاندگان در پيشاپيش مشايعين پیکر ، آهنگهاي غم انگيزي مي نواختند ، پشت سر آنان پيلان و شتران سپاه و سپس سه هزار تن از سربازان بدون سلاح راه مي پيمودند، در اين جمع #سرداران_پير كه در جنگهاي کوروش شركت داشته بودند نيز حركت مي كردند. پشت سر آنان گردونه ي باشكوه سلطنتي کوروش كه داراي چهار مال بند بود و هشت اسب سپيد با دهانه يراق طلا بدان بسته بودند پيش مي آمدند. پیکر بر روي اين گردونه قرار داشت.
محافظان پیکر و قراولان خاصه بر گرد آن حركت مي كردند. #سرودهاي خاص #خورشيد و #بهرام مي خواندند و هر چند قدم يك بار مي ايستادند و #بخور مي سوزاندند. #تابوت_طلائي در وسط گردونه قرار داشت. #تاج_شاهنشاهي بر روي تابوت مي درخشيد ، #خروسي بر بالاي گردونه پر و بال زنان قرار داده شده بود – اين علامت مخصوص و #شعار_نيروهاي_جنگي_کوروش بوده است.
پس از آن #سپهسالار بر گردونه جنگي ( رتهه ) سوار بود و #درفش_خاص_کوروش را در دست داشت.
بعد از آن اشيا و اثاثيه ي زرين و نفايس و ذخايري كه مخصوص کوروش بود – يك تاك از زر و مقداري ظروف و جامه هاي زرين –حركت مي دادند.
همين كه نزديك شهر رسيدند داريوش ايستاد و مشايعين را امر به توقف داد و خود با چهره اي اندوهناك ، آرام بر فراز گردونه رفت و بر تابوت بوسه زد ؛ همه ي حاضران خاموش بودند و نفس ها حبس گرديده بود. به فرمان داريوش دروازه هاي قصر شاهي ( #تخت_جمشيد ) را گشودند و پیکر را به قصر خاص بردند. تا سه شبانه روز مردم با احترام از برابر پيكر کوروش مي گذشتند و تاجهاي گل نثار مي كردند و #موبدان #سرودهاي_مذهبي مي خواندند.
روز سوم كه اشعه ي زرين آفتاب بر برج و باروهاي كاخ با عظمت هخامنشي تابيد، با همان تشريفات پیکر را به طرف #پاسارگاد – شهري كه مورد علاقه ي خاص کوروش بود - حركت دادند.
بسياري از مردم دهات و قبايل پارسي براي شركت در اين #مراسم_سوگواري بر سر راهها آمده بودند و #گل و #عود نثار مي كردند. در كنار #رودخانه_کوروش ( #كر ) مرغزاري مصفا و خرم بود. در ميان شاخه هاي درختان سبز و خرم آن #بناي_چهار_گوشه ساخته بودند كه ديوارهاي آن از سنگ بود. هنگامي كه پيكر کوروش به خاك مي سپردند، #پيران_سالخورده و #جوانان_دلير ، يكصدا به سوگ سردار خود پرداختند. در دخمه مسدود شد، ولي هنوز چشمها بدان دوخته بود و كسي از فرط اندوه به خود نمي آمد كه از آن جا ديده بردوزد. به اصرار داريوش ، مشايعين پس از اجراي مراسم مذهبي همگي بازگشتند و تنها چند موبد براي اجراي مراسم مذهبي باقي ماندند.
#گزنفون نیز نوشته است كه درگذشت كوروش كبير عادي و در پارس بوده است .
به هر حال #مرگ_كوروش نيز خود داستاني پيچيده و مرموز دارد و در پرده ابهام است .
#ذوالقرنین
درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی #یهودیان ، #مسیحیان و #مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
#کوروش_بزرگ ، #داریوش_بزرگ #خشایارشا #اسکندر_مقدونی گزینههای #صاحب_دو_شاخ واقعی هستند، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای #قرآن #تورات و #انجیل تنها #کوروش_هخامنشی دلایل موجهتری برای احراز این لقب دارد. فقهای معاصر در این مورد نظرات مختلف دارند.
Telegram
📎