Forwarded from انجمن مدیران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 رابطه واقعی میان سن و شانس موفقیت شما
🔹فیزیکدان مشهور آلبرت لازلو باراباسی با اتکا به تحلیلهای ریاضی و فرضیههای مبتنی بر مطالعات شبکهها، مکانیسم پنهانی را توضیح میدهد که موجب موفقیت میشود و فارغ از اینکه رشته شما چیست از رابطه جذاب میان سن شما و شانس موفق شدنتان پرده برمیدارد.
👤Albert-Laszlo Barabasi
➕ همراه با زیرنویس فارسی
#TED
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
🔹فیزیکدان مشهور آلبرت لازلو باراباسی با اتکا به تحلیلهای ریاضی و فرضیههای مبتنی بر مطالعات شبکهها، مکانیسم پنهانی را توضیح میدهد که موجب موفقیت میشود و فارغ از اینکه رشته شما چیست از رابطه جذاب میان سن شما و شانس موفق شدنتان پرده برمیدارد.
👤Albert-Laszlo Barabasi
➕ همراه با زیرنویس فارسی
#TED
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران @Managersclub
⭕️ ویژگیهای محیط کاری با کارکنان دارای هوش هیجانی بالا
🔸هوش هیجانی، توانایی فرد برای انتقال احساسات به روشی مثبت و سازنده است. تحقیقات نشان داده است هوش هیجانی به افراد کمک میکند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و کار تیمی را تقویت کنند. هوش هیجانی میتواند به مدیریت استرس و مقابله با افزایش سطح ناسالم آن کمک کند.
🔹نکته جالب اینکه هوش هیجانی اکتسابی است و میتوان آن را با تمرین افزایش داد. محیط کاری که کارکنان در آن هوش هیجانی بالا دارند، بدین صورت است:
◽️همکاران وقتی با مانع روبهرو میشوند یا اشتباه میکنند، با یکدیگر دلسوزانه رفتار میکنند و بهاصطلاح، هوای یکدیگر را دارند.
◽️بهدلیل خودآگاهی میتوانند اهدافی را که به آنها در بهبود مهارتهایشان کمک میکنند. شناسایی کنند.
◽️سعی میکنند زمان ناهار، غذایشان را درکنار هم صرف کنند.
◽️تعادل کار و زندگی و رفاه از اولویتهای اصلی در محیط کار است.
◽️کارفرما منابع زیادی برای کمک به مدیریت استرس فراهم میکند.
◽️افراد در ابراز احساسات خود و درمیانگذاشتن ایدههای خلاقانه با یکدیگر راحت هستند.
◽️تعارض بدون فریادزدن یا توهین به دیگران و با احترام حل میشود.
- آموزه های سازمانی | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🔸هوش هیجانی، توانایی فرد برای انتقال احساسات به روشی مثبت و سازنده است. تحقیقات نشان داده است هوش هیجانی به افراد کمک میکند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و کار تیمی را تقویت کنند. هوش هیجانی میتواند به مدیریت استرس و مقابله با افزایش سطح ناسالم آن کمک کند.
🔹نکته جالب اینکه هوش هیجانی اکتسابی است و میتوان آن را با تمرین افزایش داد. محیط کاری که کارکنان در آن هوش هیجانی بالا دارند، بدین صورت است:
◽️همکاران وقتی با مانع روبهرو میشوند یا اشتباه میکنند، با یکدیگر دلسوزانه رفتار میکنند و بهاصطلاح، هوای یکدیگر را دارند.
◽️بهدلیل خودآگاهی میتوانند اهدافی را که به آنها در بهبود مهارتهایشان کمک میکنند. شناسایی کنند.
◽️سعی میکنند زمان ناهار، غذایشان را درکنار هم صرف کنند.
◽️تعادل کار و زندگی و رفاه از اولویتهای اصلی در محیط کار است.
◽️کارفرما منابع زیادی برای کمک به مدیریت استرس فراهم میکند.
◽️افراد در ابراز احساسات خود و درمیانگذاشتن ایدههای خلاقانه با یکدیگر راحت هستند.
◽️تعارض بدون فریادزدن یا توهین به دیگران و با احترام حل میشود.
- آموزه های سازمانی | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
روزی یک کوهنورد جوان تصمیم گرفت قله اورست را فتح کند، اما او هر بار ناکام بر می گشت، تا جایی که وقتی سال چهارم فرا رسید و او از چهارمین صعود به اورست نیز باز ماند، مسوولان کوهنوردی به سراغش رفتند و
گفتند:
هی جوان، می بینی که نمی توانی به قله برسی، بهتر نیست از این فکر خارج شوی؟
اما کوهنورد جوان با قاطعیت پاسخ داد:
نه!
و موقعی که از او دلیلش را پرسیدند،
گفت:
دلیلش خیلی واضح است،
اورست به اوج قدرت خود رسیده،
اما من همچنان در حال رشد و تعالی هستم،
و یقیناً یک روز از او پیشی می گیرم!
- جبران خلیل جبران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
گفتند:
هی جوان، می بینی که نمی توانی به قله برسی، بهتر نیست از این فکر خارج شوی؟
اما کوهنورد جوان با قاطعیت پاسخ داد:
نه!
و موقعی که از او دلیلش را پرسیدند،
گفت:
دلیلش خیلی واضح است،
اورست به اوج قدرت خود رسیده،
اما من همچنان در حال رشد و تعالی هستم،
و یقیناً یک روز از او پیشی می گیرم!
- جبران خلیل جبران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
Forwarded from سایت محمدجعفر مصفا
تفاوت صبر و انتظار
چرا صبر کلید و مفتاح رهایی دانسته شده است؟
صبر حالتی است که در آن ذهن به "خواستن" و" شدن"؛ و "طلبیدن" نمیاندیشد.
صبر ضد "انتظار" است. در "انتظار"، ذهن ناآرام است، چیزی را در آینده جستجو میکند. اما صبر کیفیتی است که در آن انسان وضع موجود خود را میپذیرد. و در این صورت کاری با آینده ندارد.
"صبر"چیزی است مترادف با "نخواستن" و چنگ نینداختن.
و مولوی می گوید همانطور که اسارت انسان، تشکیل "خود" و از دست رفتن اصالت او با "خواستن" و آزمندی شروع می شود، رهایی از اسارت "خود" نیز در صبر و نخواستن است.
«با پیر بلخ»
محمدجعفر مصفا
@Mossaffadotcom
تفاوت صبر و انتظار
چرا صبر کلید و مفتاح رهایی دانسته شده است؟
صبر حالتی است که در آن ذهن به "خواستن" و" شدن"؛ و "طلبیدن" نمیاندیشد.
صبر ضد "انتظار" است. در "انتظار"، ذهن ناآرام است، چیزی را در آینده جستجو میکند. اما صبر کیفیتی است که در آن انسان وضع موجود خود را میپذیرد. و در این صورت کاری با آینده ندارد.
"صبر"چیزی است مترادف با "نخواستن" و چنگ نینداختن.
و مولوی می گوید همانطور که اسارت انسان، تشکیل "خود" و از دست رفتن اصالت او با "خواستن" و آزمندی شروع می شود، رهایی از اسارت "خود" نیز در صبر و نخواستن است.
«با پیر بلخ»
محمدجعفر مصفا
@Mossaffadotcom
حقیقت آیینهای بود که
از آسمان و از دست خدا به زمین افتاد و شکست!
هرکس تکهای از آن را برداشت،
خود را در آن دید،
و گمان کرد حقیقت نزد اوست !
حال آنکه،
حقیقت نزد همگان پخش بود !
#مولانا
#فيه_ما_فيه
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
از آسمان و از دست خدا به زمین افتاد و شکست!
هرکس تکهای از آن را برداشت،
خود را در آن دید،
و گمان کرد حقیقت نزد اوست !
حال آنکه،
حقیقت نزد همگان پخش بود !
#مولانا
#فيه_ما_فيه
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 عشق
اریک فروم تعریف بسیار جالبی از عشق دارد، او عشق را ترکیبی از چهار عنصر میداند؛
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت
عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای "توجه به فردِ مقابل" است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی که در کنار تو هستند توجه کنی. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه ی لاتین احترام، از "دیدن" گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که معشوق را همانطور که هست ببینی و بپذیری...
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیری و سعی نکنی او را به دلخواه خود، محدود و منزوی کنی.
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنی که او و آینده ی او را به خطر بیندازی.
همچنین در جهت مثبت، کارهایی را انجام دهی که منجر به شکل گیریِ بهترین آینده برای او شود...
نقل از: کانال روانشناسی مشاورفا
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
اریک فروم تعریف بسیار جالبی از عشق دارد، او عشق را ترکیبی از چهار عنصر میداند؛
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت
عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای "توجه به فردِ مقابل" است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی که در کنار تو هستند توجه کنی. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه ی لاتین احترام، از "دیدن" گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که معشوق را همانطور که هست ببینی و بپذیری...
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیری و سعی نکنی او را به دلخواه خود، محدود و منزوی کنی.
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنی که او و آینده ی او را به خطر بیندازی.
همچنین در جهت مثبت، کارهایی را انجام دهی که منجر به شکل گیریِ بهترین آینده برای او شود...
نقل از: کانال روانشناسی مشاورفا
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 افزایش کاریزما با ۱۰ راهکار
🔸با کمی کاریزما میتوانید مدیر، سیاستمدار، پدر یا مادر و یا مربی کارآمدی باشید. کاریزما یکی ازعوامل موفقیت (در واقع یکی از عوامل ناشناختهی موفقیت) در رهبری است. در گذشتههای دور هم، رهبران و شخصیتهای کاریزماتیک وجود داشتند. این رهبران وقتی ظاهر میشدند که جامعه برای مواجهه با جنگ یا حادثهای دیگر به اتحاد سریع مردم نیاز داشت. آنها توانایی متحدکردن افراد زیادی را دارند. آنها میتوانند مردم را تشویق کنند تا برای موفقیت گروه از خودگذشتگی کنند. این افراد قدرت کاریزماتیک دارند. مثلا وینستون چرچیل، مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا.
🔹در ظاهر، اینها هیچ ربطی به دنیای تجارت یا آموزش ندارند، ولی در این حوزهها هم کمی کاریزما میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. حالا شما کاریزما دارید؟ اگر ندارید، نگران نباشید. چون با تمرین آن را بهدست میآورید. محققان روشهای زیادی را برای بهبود کاریزما (CLTها) ابداع کردهاند. اگر میخواهید کاریزمای شخصی خود را بهبود ببخشید، به موارد زیر توجه کنید:
1⃣ از استعاره استفاده کنید
مثلا «ما رقبای خود را بهزانو درآوردهایم»، «باید مسیر خود را تغییر دهیم».
عملکرد: استعاره نشان میدهد چقدر باهوش هستید.
2⃣ از داستان و مَثَل استفاده کنید
عملکرد: داستانهای شخصی بهتر در یاد مخاطب میمانند.
3⃣ جنبهی اخلاقی را نشان دهید
مثلا بگویید: «این کار درست است».
عملکرد: نشان میدهید رهبر درستکاری هستید و صداقت دارید.
4⃣ روی احساسات جمعی تأکید کنید
«قویتر خواهیم شد.»
عملکرد: با این کار به مخاطب نشان میدهید نگران رفاه آنها هستید، نه نگران خودتان.
5⃣ انتظارات زیادی برای خود و پیروان خود داشته باشید
عملکرد: نشان میدهد باید قوی باشید تا بتوانید از پس بحرانها بربیایید.
6⃣ اعتمادبهنفس خود را به دیگران نشان دهید
عملکرد: اعتمادبهنفس شما نشان میدهد چرا افراد باید از شما پیروی کنند نه از دیگران!
7⃣ از استفهام انکاری استفاده کنید
«چرا باید به حرف من گوش دهید؟»
کاربرد: دیدگاه خود را به دیگران منتقل میکنید.
8⃣ حواستان به تأثیر زبان بدن باشد
مثلا بلندکردن دستان، بالابردن انگشت شصت یا جلودادن سینه
کاربرد: این حرکات (زبان بدن) باعث میشوند بزرگتر، بهتر و مهمتر به نظر برسید.
9⃣ به حالتهای صورتتان توجه کنید
مثلا لبخند زدن، تکاندادن سر یا آرام بهنظر رسیدن
کاربرد: مخاطبان ناخودآگاه این حالتهای صورت را تقلید میکنند. این باعث میشود حس بهتری داشته باشند.
🔟 تُن صدای خود را بالا و پایین ببرید
کاربرد: باعث میشود مخاطبان به همهی سخنرانی شما گوش دهند. قبل از شروع سخنرانی، شاید بهتر باشد اول مهارتهای کاریزماتیک را جلوی آینه یا عزیزانتان تمرین کنید.
🔹از کجا میفهمید کاریزمای خود را بهبود بخشیدهاید؟ اگر بتوانید کودکان خود را بدون شکایت به رختخواب بفرستید و کاری کنید سبزیجات بخورند، حتما موفق هستید!
🖋آکادمی مدیریت | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🔸با کمی کاریزما میتوانید مدیر، سیاستمدار، پدر یا مادر و یا مربی کارآمدی باشید. کاریزما یکی ازعوامل موفقیت (در واقع یکی از عوامل ناشناختهی موفقیت) در رهبری است. در گذشتههای دور هم، رهبران و شخصیتهای کاریزماتیک وجود داشتند. این رهبران وقتی ظاهر میشدند که جامعه برای مواجهه با جنگ یا حادثهای دیگر به اتحاد سریع مردم نیاز داشت. آنها توانایی متحدکردن افراد زیادی را دارند. آنها میتوانند مردم را تشویق کنند تا برای موفقیت گروه از خودگذشتگی کنند. این افراد قدرت کاریزماتیک دارند. مثلا وینستون چرچیل، مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا.
🔹در ظاهر، اینها هیچ ربطی به دنیای تجارت یا آموزش ندارند، ولی در این حوزهها هم کمی کاریزما میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. حالا شما کاریزما دارید؟ اگر ندارید، نگران نباشید. چون با تمرین آن را بهدست میآورید. محققان روشهای زیادی را برای بهبود کاریزما (CLTها) ابداع کردهاند. اگر میخواهید کاریزمای شخصی خود را بهبود ببخشید، به موارد زیر توجه کنید:
1⃣ از استعاره استفاده کنید
مثلا «ما رقبای خود را بهزانو درآوردهایم»، «باید مسیر خود را تغییر دهیم».
عملکرد: استعاره نشان میدهد چقدر باهوش هستید.
2⃣ از داستان و مَثَل استفاده کنید
عملکرد: داستانهای شخصی بهتر در یاد مخاطب میمانند.
3⃣ جنبهی اخلاقی را نشان دهید
مثلا بگویید: «این کار درست است».
عملکرد: نشان میدهید رهبر درستکاری هستید و صداقت دارید.
4⃣ روی احساسات جمعی تأکید کنید
«قویتر خواهیم شد.»
عملکرد: با این کار به مخاطب نشان میدهید نگران رفاه آنها هستید، نه نگران خودتان.
5⃣ انتظارات زیادی برای خود و پیروان خود داشته باشید
عملکرد: نشان میدهد باید قوی باشید تا بتوانید از پس بحرانها بربیایید.
6⃣ اعتمادبهنفس خود را به دیگران نشان دهید
عملکرد: اعتمادبهنفس شما نشان میدهد چرا افراد باید از شما پیروی کنند نه از دیگران!
7⃣ از استفهام انکاری استفاده کنید
«چرا باید به حرف من گوش دهید؟»
کاربرد: دیدگاه خود را به دیگران منتقل میکنید.
8⃣ حواستان به تأثیر زبان بدن باشد
مثلا بلندکردن دستان، بالابردن انگشت شصت یا جلودادن سینه
کاربرد: این حرکات (زبان بدن) باعث میشوند بزرگتر، بهتر و مهمتر به نظر برسید.
9⃣ به حالتهای صورتتان توجه کنید
مثلا لبخند زدن، تکاندادن سر یا آرام بهنظر رسیدن
کاربرد: مخاطبان ناخودآگاه این حالتهای صورت را تقلید میکنند. این باعث میشود حس بهتری داشته باشند.
🔟 تُن صدای خود را بالا و پایین ببرید
کاربرد: باعث میشود مخاطبان به همهی سخنرانی شما گوش دهند. قبل از شروع سخنرانی، شاید بهتر باشد اول مهارتهای کاریزماتیک را جلوی آینه یا عزیزانتان تمرین کنید.
🔹از کجا میفهمید کاریزمای خود را بهبود بخشیدهاید؟ اگر بتوانید کودکان خود را بدون شکایت به رختخواب بفرستید و کاری کنید سبزیجات بخورند، حتما موفق هستید!
🖋آکادمی مدیریت | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 در لغتنامه کوهنوردی به آدمهایی که با همدیگر کوهنوردی می کنند، می گویند: "همنورد"
چه واژه زیبایی !
همنورد، یعنی تمام پستی ها و بلندی ها و فراز و نشیب ها را در کنار هم درنوردیدن،
پشت و پناه هم بودن،
کنار هم و پا به پای هم راه رفتن،
در رابطه با دیگران تعصب نداشتن و تبعيض قائل نشدن،
در سخت ترین مسیرها و دشوارترین گردنه ها هوای هم را داشتن و تمام دار و ندار خود را با دیگران قسمت کردن.
همنوردها رفتارهای ویژه ای دارند که رویای تمام کسانی است که می خواهند با همدیگر و در کنار هم زندگی کنند.
آنها همیشه حواس شان هست که:
یکی تندتر از دیگران حرکت نکند،
حواس شان هست که کسی از دیگری جا نماند،
حواس شان هست که در مسیرهای سخت یکی سقوط نکند،
در سنگلاخ ها یکی لیز نخورد،
حواس شان هست که یکی کم نیاورد،
که یکی فشارش نیفتد،
که یکی کم و کسر نداشته باشد.
همنوردی صرفا هم تیمی بودن در یک رشته ورزشی نیست، یک معرفت است، یک سبک زندگی است.
همنوردی با هم بودن در عین احترام به فردیت های یکدیگر است،
پشت و پناه هم بودن بدون منت گذاشتن است، همراه بودن بدون تملک و تصاحب است،
عشق ورزی، مهربانی و همدلی بدون توجه به جنسیت افراد است.
چه خوب می شد اگر آدم ها به جای هموطن بودن، هم مذهب بودن، هم نژاد بودن، همجنس بودن و هم "سر" بودن، "همنورد" هم بودند،
در فراز و نشیب های زندگی.
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
چه واژه زیبایی !
همنورد، یعنی تمام پستی ها و بلندی ها و فراز و نشیب ها را در کنار هم درنوردیدن،
پشت و پناه هم بودن،
کنار هم و پا به پای هم راه رفتن،
در رابطه با دیگران تعصب نداشتن و تبعيض قائل نشدن،
در سخت ترین مسیرها و دشوارترین گردنه ها هوای هم را داشتن و تمام دار و ندار خود را با دیگران قسمت کردن.
همنوردها رفتارهای ویژه ای دارند که رویای تمام کسانی است که می خواهند با همدیگر و در کنار هم زندگی کنند.
آنها همیشه حواس شان هست که:
یکی تندتر از دیگران حرکت نکند،
حواس شان هست که کسی از دیگری جا نماند،
حواس شان هست که در مسیرهای سخت یکی سقوط نکند،
در سنگلاخ ها یکی لیز نخورد،
حواس شان هست که یکی کم نیاورد،
که یکی فشارش نیفتد،
که یکی کم و کسر نداشته باشد.
همنوردی صرفا هم تیمی بودن در یک رشته ورزشی نیست، یک معرفت است، یک سبک زندگی است.
همنوردی با هم بودن در عین احترام به فردیت های یکدیگر است،
پشت و پناه هم بودن بدون منت گذاشتن است، همراه بودن بدون تملک و تصاحب است،
عشق ورزی، مهربانی و همدلی بدون توجه به جنسیت افراد است.
چه خوب می شد اگر آدم ها به جای هموطن بودن، هم مذهب بودن، هم نژاد بودن، همجنس بودن و هم "سر" بودن، "همنورد" هم بودند،
در فراز و نشیب های زندگی.
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎯 معمولاً، ما چیزهایی را که می بینیم و می شنویم، باور می کنیم.
اما، زمانی فرا می رسد که فقط چیزهایی را می بینیم و می شنویم که باور شان داریم.
🌿🌿🌿 😊 🤔 😊 🌿🌿🌿
اما، زمانی فرا می رسد که فقط چیزهایی را می بینیم و می شنویم که باور شان داریم.
🌿🌿🌿 😊 🤔 😊 🌿🌿🌿
🎯 چگونه امنیت شغلی خود را تضمین کنیم؟
- لیز رایان
راز امنیت شغلی این است که این نکته را به یاد داشته باشیم که ما امنیت شغلیمان را خودمان ایجاد میکنیم. این روزها هیچ کارفرمایی نمیتواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرتان تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارتها را کسب کنید:
▫️نباید به خودتان به عنوان مجموعهای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سالها تجربه نگاه کنید
درست مثل هر متخصصی (وکیل، لولهکش یا نماینده بیمه)، شما نیز باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید. باید بدانید حل یک مشکل چقدر برای مشتریانتان هزینه دارد، چگونه ایجاد شده و چطور رفع میشود.
▫️باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر میشود
اگر خودتان را محدود به دیوارهای دفتر کارتان کنید، از تحولات بازار استعدادها بیخبر خواهید ماند.
▫️باید ارزش خودتان را بدانید
اینکه بگویید «آخرین حقوقی که گرفتم، ۷۰ هزار دلار بود» کافی نیست. این اطلاعات به درد کسی که میخواهد شما را استخدام کند نمیخورد. ممکن است بگوید: «چه عالی، اما حقوق پیشنهادی ما ۶۰ هزار دلار است.» آیا میتوانید به آنها توضیح دهید که وجود شما در سازمان، چگونه باعث افزایش درآمد یا کاهش هزینههایشان میشود؟ آیا میتوانید برای حقوق پیشنهادیتان یک دلیل قانعکننده بیاورید؟
▫️حتی اگر شاغل هستید و از شغلتان راضی هستید، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه
هوشیار باشید و آگهیهای استخدام را همیشه مرور کنید، حتی وقتی مشغول کار هستید.
▫️باید مهارتهایتان را بهروزرسانی کنید
ممکن است برای سازمانی کار کنید که از زمانه عقب باشد یا با تکنولوژیهای روز بیگانه باشد. شاید این سیستم جوابگوی نیازهای آنها باشد، اما برای شما اینطور نیست. برای آنکه قابل عرضه به بازار باشید، باید مهارتهایتان را به روز کنید.
▫️ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید
بسیاری از مردم وقتی شغل دارند، به ارتباطات اهمیت نمیدهند و فقط وقتی به دنبال برقراری ارتباط هستند که شغل خود را از دست داده باشند. این یک اشتباه بزرگ است. اگر تا به حال ارتباطاتتان محدود بوده، سعی کنید هر هفته یک دیدار رو در رو با یک دوست جدید یا قدیمی داشته باشید یا در یک رویداد شرکت کنید. عادت کنید با افراد جدید صحبت کنید.
▫️مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است
صرف نظر از اینکه چه کارهایی را به خوبی انجام میدهید، باید در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید تا ارزش واقعی خود را نشان دهید.
▫️از آنجا که مشکل را میشناسید و ارزش خودتان را میدانید، میتوانید همزمان که به دنبال کار میگردید یا حتی وقتی شاغلید، به صورت پارهوقت یا تماموقت مشاوره ارائه دهید
این روزها همه ما، چه بدانیم چه ندانیم، مشاوریم. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید. هیچ چیزی به اندازه برندسازی نمیتواند عرضهپذیری شما را افزایش دهد.
▫️همزمان که به مهارتهایتان افزوده میشود، بهعنوان یک شخص حرفهای شناخته خواهید شد
کسانی که شما را میشناسند پروژههایشان را به شما خواهند سپرد. میتوانید شغلهای قراردادی یا تماموقت پیدا کنید. به مرور میان گروه بزرگی از افراد که حتی آنها را نمیشناسید، وجهه و اعتبار پیدا میکنید. ارتباطات به شما کمک میکند که همیشه شغل داشته باشید. به لطف انجام پروژهها آنقدر پول دارید که اگر چند ماه بیکار شدید، نگران مخارجتان نباشید.
▫️نهایتا به نقطهای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید
البته اگر به دنبال شرکتی باشید که تا زمان بازنشستگی برایشان کار کنید، هرگز به این نقطه نخواهید رسید. به دنبال امنیت در یک شغل یا سازمان نباشید. امنیت را خودتان ایجاد کنید تا کسی نتواند آن را از شما بگیرد.
- آموزه های سازمانی | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
- لیز رایان
راز امنیت شغلی این است که این نکته را به یاد داشته باشیم که ما امنیت شغلیمان را خودمان ایجاد میکنیم. این روزها هیچ کارفرمایی نمیتواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرتان تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارتها را کسب کنید:
▫️نباید به خودتان به عنوان مجموعهای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سالها تجربه نگاه کنید
درست مثل هر متخصصی (وکیل، لولهکش یا نماینده بیمه)، شما نیز باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید. باید بدانید حل یک مشکل چقدر برای مشتریانتان هزینه دارد، چگونه ایجاد شده و چطور رفع میشود.
▫️باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر میشود
اگر خودتان را محدود به دیوارهای دفتر کارتان کنید، از تحولات بازار استعدادها بیخبر خواهید ماند.
▫️باید ارزش خودتان را بدانید
اینکه بگویید «آخرین حقوقی که گرفتم، ۷۰ هزار دلار بود» کافی نیست. این اطلاعات به درد کسی که میخواهد شما را استخدام کند نمیخورد. ممکن است بگوید: «چه عالی، اما حقوق پیشنهادی ما ۶۰ هزار دلار است.» آیا میتوانید به آنها توضیح دهید که وجود شما در سازمان، چگونه باعث افزایش درآمد یا کاهش هزینههایشان میشود؟ آیا میتوانید برای حقوق پیشنهادیتان یک دلیل قانعکننده بیاورید؟
▫️حتی اگر شاغل هستید و از شغلتان راضی هستید، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه
هوشیار باشید و آگهیهای استخدام را همیشه مرور کنید، حتی وقتی مشغول کار هستید.
▫️باید مهارتهایتان را بهروزرسانی کنید
ممکن است برای سازمانی کار کنید که از زمانه عقب باشد یا با تکنولوژیهای روز بیگانه باشد. شاید این سیستم جوابگوی نیازهای آنها باشد، اما برای شما اینطور نیست. برای آنکه قابل عرضه به بازار باشید، باید مهارتهایتان را به روز کنید.
▫️ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید
بسیاری از مردم وقتی شغل دارند، به ارتباطات اهمیت نمیدهند و فقط وقتی به دنبال برقراری ارتباط هستند که شغل خود را از دست داده باشند. این یک اشتباه بزرگ است. اگر تا به حال ارتباطاتتان محدود بوده، سعی کنید هر هفته یک دیدار رو در رو با یک دوست جدید یا قدیمی داشته باشید یا در یک رویداد شرکت کنید. عادت کنید با افراد جدید صحبت کنید.
▫️مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است
صرف نظر از اینکه چه کارهایی را به خوبی انجام میدهید، باید در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید تا ارزش واقعی خود را نشان دهید.
▫️از آنجا که مشکل را میشناسید و ارزش خودتان را میدانید، میتوانید همزمان که به دنبال کار میگردید یا حتی وقتی شاغلید، به صورت پارهوقت یا تماموقت مشاوره ارائه دهید
این روزها همه ما، چه بدانیم چه ندانیم، مشاوریم. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید. هیچ چیزی به اندازه برندسازی نمیتواند عرضهپذیری شما را افزایش دهد.
▫️همزمان که به مهارتهایتان افزوده میشود، بهعنوان یک شخص حرفهای شناخته خواهید شد
کسانی که شما را میشناسند پروژههایشان را به شما خواهند سپرد. میتوانید شغلهای قراردادی یا تماموقت پیدا کنید. به مرور میان گروه بزرگی از افراد که حتی آنها را نمیشناسید، وجهه و اعتبار پیدا میکنید. ارتباطات به شما کمک میکند که همیشه شغل داشته باشید. به لطف انجام پروژهها آنقدر پول دارید که اگر چند ماه بیکار شدید، نگران مخارجتان نباشید.
▫️نهایتا به نقطهای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید
البته اگر به دنبال شرکتی باشید که تا زمان بازنشستگی برایشان کار کنید، هرگز به این نقطه نخواهید رسید. به دنبال امنیت در یک شغل یا سازمان نباشید. امنیت را خودتان ایجاد کنید تا کسی نتواند آن را از شما بگیرد.
- آموزه های سازمانی | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 ۵ روش برای مدیریت غیبت کارکنان
نیکول رابرتز، رییس گروه SHRM در اسپرینگبورو اوهایو میگوید غیبت بدون پرداخت به دلیل آن میتواند عوارض خود را بر شرکت و کارکنان بگذارد؛ دیگران باید اضافهکاری کنند و تیمهایی که عملکرد ضعیفتری دارند، میتوانند ضربالاجلها و اهداف انگیزشی خود را از دست بدهند.
🔹در ادامه به پنج روش اشاره میشود که میتوان غیبت در محل کار را موشکافی و مدیریت کرد.
1⃣ مطالعه دادهها
میزان غیبت نیروی کار را مشخص کنید و به دنبال الگوهای مشکلساز بگردید. یکی از فرمولهای رایج محاسبه میزان غیبت اینچنین است: تعداد غیبتها را بر تعداد روزهای کاری در یک دوره تقسیم کنید و در ۱۰۰ ضرب کنید تا درصد به دست آید. بر اساس اطلاعات اداره آمار کار ایالات متحده، میانگین سالانه غیبت در این کشور ۳/۶ درصد است.
2⃣ کشف دلایل
زمانی که یک نیروی کار غیبت غیر موجهی دارد یا برای چند روز دیر سرکار میآید، بدترین حالت را در نظر نگیرید. مدیر باید کارکنان را ملاقات کند تا بداند چرا حضور آنها تغییر کرده است و توضیح دهد که غیبتها چگونه تیم و کسبوکار را تحت تاثیر قرار میدهد.
3⃣ فعال بودن
مراقب مشکلاتی که میتواند منجر به غیب کردن شود باشید. برخی از مهمترین دلایلی که افراد در کار غیبت میکنند عباتند از: آزار و اذیت در محل کار، فرسودگی شغلی، استرس، چالشهای مراقبت از فرزندان، عدم مشارکت، بیماری.
4⃣ انعطاف پذیر بودن
سیاستهای حضور و غیاب سخت یا غیر واقعی، مانند سیستمهای مبتنی بر امتیاز که شرایط را در نظر نمیگیرند، مدیران را برای مشکلات آماده میکنند. فراموش نکنید که کارکنان میخواهند با آنها منصفانه رفتار شود.
5⃣ قدردانی از تلاش کارکنان
قدرت یک تشکر خوب را دستکم نگیرید. بر اساس مطالعات اخیر موسسه دلوئت، شرکتهایی که تلاشهای کارکنان خود را به رسمیت میشناسند و از آنها قدردانی میکنند، مشارکت، بهرهوری و عملکردشان ۴۸ درصد افزایش داشتهاند. در ضمن یک قدردانی میتواند بسیار ساده برگزار شود.
- انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
نیکول رابرتز، رییس گروه SHRM در اسپرینگبورو اوهایو میگوید غیبت بدون پرداخت به دلیل آن میتواند عوارض خود را بر شرکت و کارکنان بگذارد؛ دیگران باید اضافهکاری کنند و تیمهایی که عملکرد ضعیفتری دارند، میتوانند ضربالاجلها و اهداف انگیزشی خود را از دست بدهند.
🔹در ادامه به پنج روش اشاره میشود که میتوان غیبت در محل کار را موشکافی و مدیریت کرد.
1⃣ مطالعه دادهها
میزان غیبت نیروی کار را مشخص کنید و به دنبال الگوهای مشکلساز بگردید. یکی از فرمولهای رایج محاسبه میزان غیبت اینچنین است: تعداد غیبتها را بر تعداد روزهای کاری در یک دوره تقسیم کنید و در ۱۰۰ ضرب کنید تا درصد به دست آید. بر اساس اطلاعات اداره آمار کار ایالات متحده، میانگین سالانه غیبت در این کشور ۳/۶ درصد است.
2⃣ کشف دلایل
زمانی که یک نیروی کار غیبت غیر موجهی دارد یا برای چند روز دیر سرکار میآید، بدترین حالت را در نظر نگیرید. مدیر باید کارکنان را ملاقات کند تا بداند چرا حضور آنها تغییر کرده است و توضیح دهد که غیبتها چگونه تیم و کسبوکار را تحت تاثیر قرار میدهد.
3⃣ فعال بودن
مراقب مشکلاتی که میتواند منجر به غیب کردن شود باشید. برخی از مهمترین دلایلی که افراد در کار غیبت میکنند عباتند از: آزار و اذیت در محل کار، فرسودگی شغلی، استرس، چالشهای مراقبت از فرزندان، عدم مشارکت، بیماری.
4⃣ انعطاف پذیر بودن
سیاستهای حضور و غیاب سخت یا غیر واقعی، مانند سیستمهای مبتنی بر امتیاز که شرایط را در نظر نمیگیرند، مدیران را برای مشکلات آماده میکنند. فراموش نکنید که کارکنان میخواهند با آنها منصفانه رفتار شود.
5⃣ قدردانی از تلاش کارکنان
قدرت یک تشکر خوب را دستکم نگیرید. بر اساس مطالعات اخیر موسسه دلوئت، شرکتهایی که تلاشهای کارکنان خود را به رسمیت میشناسند و از آنها قدردانی میکنند، مشارکت، بهرهوری و عملکردشان ۴۸ درصد افزایش داشتهاند. در ضمن یک قدردانی میتواند بسیار ساده برگزار شود.
- انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
Forwarded from دانش معنوی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همه اعمال ارادای و غیر ارادی ما خود به خود رخ می دهند اگر رها باشید.
آلن واتس
آلن واتس
یکی از روزهای تابستان 1365 بود و من از کارم مرخصی گرفته و در باغ انگور مشغول چیدن انگورها و تیزابی کردن آنها بودم.
در کل ۴ سال دوره دبیرستان، کل تعطیلات تابستانی را و در اثتای سال تحصیلی یک روز در هفته به عنوان "طرح کاد" در "کارگاه باتری سازی و برق اتومبیل" آقای ولی بازمانی در شهر زادگاهم "ملکان" کار می کردم.
آن روز از کارگاه آمدند و گفتند یکی از باتری های تحت شارژ متعلق به یکی از روستائیان گم شده است. مرا سوار موتورسیکلت کردند و رفتیم کارگاه تا مشکل را حل و فصل نماییم.
باتری های بزرگ که در کامیون های سنگین استفاده می شد، بدنه کائوچویی سیاهی داشتند و من که مسئول شارژ باتری ها بودم، به جای استفاده از یک برچسب ضد آب و نوشتن نام صاحب باتری روی آن، روی اتصال های نواری شکل سربی بین 6 خانه باتری با یک پیچ گوشتی یا یک ابزار نوک تیز نام صاحب باتری را درج می کردم.
از صاحب باتری نامش را پرسیدم. گفت: "بولود". هر چه گشتم باتری "بولود" را پیدا نکردم. اما کمی دقیق تر که نگاه کردم، یک باتری با همان مشخصات دیدم که روی آن نوشته شده بود: "ابر" !
یعنی من از روی تنبلی به جای درج نام "بولود" روی نوار سربی باتری، معادل فارسی آن را یعنی"ابر" را درج کرده بودم ! نوشتن ابر با پیچ گوشتی روی نوار سربی راحت تر از بولود بود!
آن روز موضوع به طور مسالمت آمیز حل شد، اما آن موقع و قبل از آن هیچ کس به من نگفته بود که:
پسر خوب!
هیچ گاه "نام و نام خانوادگی" انسانها را به دلخواه خود دستکاری نکن!
آنها را ترجمه نکن!
آنها را مخفف نکن!
نام یا فامیلی افراد را صحیح و کامل تلفظ کن و آنها را درست و کامل و بدون هیچ دخل و تصرفی بنویس!
در واقع، زیباترین و خوشآیند ترین کلمه برای هر انسان عادی، شنیدن و دیدن نام خودش است. برای تاثیرگذاری و قانع سازی بهتر است در مراجعه به افراد نام (و فامیلی) آنها را بیشتر ادا کنیم و آن را درست و کامل تلفظ کنیم.
🌿🌿🌿 🌹😊🌹 🌿🌿🌿
در کل ۴ سال دوره دبیرستان، کل تعطیلات تابستانی را و در اثتای سال تحصیلی یک روز در هفته به عنوان "طرح کاد" در "کارگاه باتری سازی و برق اتومبیل" آقای ولی بازمانی در شهر زادگاهم "ملکان" کار می کردم.
آن روز از کارگاه آمدند و گفتند یکی از باتری های تحت شارژ متعلق به یکی از روستائیان گم شده است. مرا سوار موتورسیکلت کردند و رفتیم کارگاه تا مشکل را حل و فصل نماییم.
باتری های بزرگ که در کامیون های سنگین استفاده می شد، بدنه کائوچویی سیاهی داشتند و من که مسئول شارژ باتری ها بودم، به جای استفاده از یک برچسب ضد آب و نوشتن نام صاحب باتری روی آن، روی اتصال های نواری شکل سربی بین 6 خانه باتری با یک پیچ گوشتی یا یک ابزار نوک تیز نام صاحب باتری را درج می کردم.
از صاحب باتری نامش را پرسیدم. گفت: "بولود". هر چه گشتم باتری "بولود" را پیدا نکردم. اما کمی دقیق تر که نگاه کردم، یک باتری با همان مشخصات دیدم که روی آن نوشته شده بود: "ابر" !
یعنی من از روی تنبلی به جای درج نام "بولود" روی نوار سربی باتری، معادل فارسی آن را یعنی"ابر" را درج کرده بودم ! نوشتن ابر با پیچ گوشتی روی نوار سربی راحت تر از بولود بود!
آن روز موضوع به طور مسالمت آمیز حل شد، اما آن موقع و قبل از آن هیچ کس به من نگفته بود که:
پسر خوب!
هیچ گاه "نام و نام خانوادگی" انسانها را به دلخواه خود دستکاری نکن!
آنها را ترجمه نکن!
آنها را مخفف نکن!
نام یا فامیلی افراد را صحیح و کامل تلفظ کن و آنها را درست و کامل و بدون هیچ دخل و تصرفی بنویس!
در واقع، زیباترین و خوشآیند ترین کلمه برای هر انسان عادی، شنیدن و دیدن نام خودش است. برای تاثیرگذاری و قانع سازی بهتر است در مراجعه به افراد نام (و فامیلی) آنها را بیشتر ادا کنیم و آن را درست و کامل تلفظ کنیم.
🌿🌿🌿 🌹😊🌹 🌿🌿🌿
🎯 داستان واقعی:
ماًمورِ کنترلِ بلیط قطاری به مقصد بنگلور از بمبئی در حالِ انجام وظیفه بود، دختری را گرفت که زیر صندلی پنهان شده بود.
دخترحدودا ۱۳یا ۱۴ ساله بود.
از او خواست تا بلیط خود را ارائه دهد.
دختر با تردید پاسخ داد که بلیط ندارد.
مامورِ قطار به دختر گفت باید از قطار پیاده شود.
ناگهان صدایی از پشت سر به گوش رسید:
" من کرایهٔ او را می پردازم."
این صدایِ خانم بهتا چاریا، مُدرسِ یک کالج بود.
خانم بهتاچاریا هزینه بلیطِ دختر را پرداخت و از او خواست که نزدیکِش بنشیند.
از او پرسید اسمت چیست؟
دختر پاسخ داد: «چیترا».
"داری کجا میری؟"
دختر گفت:
"من جایی برای رفتن ندارم"!
خانم بهتاچاریا به او گفت:
"پس با من بیا."
پس از رسیدن به بنگلور، خانم بهتاچاریا دختر را به یک سازمانِ غیرِ دولتی تحویل داد تا از او مراقبت شود.
بعداً خانم بهتاچاریا به دهلی نقل مکان کرد و ارتباط آن دو با یکدیگر قطع شد.
پس از حدود ۲۰ سال، خانم بهتاچاریا به سانفرانسیسکو در ایالات متحده آمریکا دعوت شد تا در یک کالج ، آنجا سخنرانی کند.
او در آن شهر در یک رستوران مشغول صرفِ غذا بود. اما وقتی صورت حساب را درخواست کرد، به او گفتند که صورت حسابش قبلا پرداخت شده است!
وقتی برگشت، زنی را با شوهرش دید که به او لبخند می زد.
خانم بهتاچاریا از زوج پرسید: "چرا صورت حساب من را پرداخت کردید؟"
زنِ جوان پاسخ داد:
"خانم! صورت حسابی که من امروز پرداخت کردم، در مقایسه با کرایه ای که برای سفرِ قطار از بمبئی به بنگلور برای من پرداخت کردید! بسیار کم و ناچیز است."
اشک از چشمان هر دو زن سرازیر شد.
خانم بهتا چاریا با خوشحالی و حیرت زده گفت:
"اوه چیترا... تو هستی...؟!"
بانوی جوان در حالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند گفت:
"خانم! نامِ من، الان چیترا نیست. من سودا مورتی هستم و این هم شوهرِ من است ،نارایان مورتی."
تعجب نکنید شما در حال خواندنِ داستان واقعیِ بخشی از زندگیِ خانم سودا مورتی، رئیسِ اینفوسیس با مسئولیت محدود و آقای نارایان مورتی، فردی که شرکت نرم افزاری چند میلیونی اینفوسیس را تأسیس کرد، هستید.
* خوب است بدانید آکشتا مورتی دخترِ این زوج با "ریشی سوناک" که اکنون نخست وزیر بریتانیا است ازدواج کرده است. "ریشی سوناک" دامادِ سودا مورتی یا همان چیترا، دخترکی که به دلیلِ نداشتن بلیطِ قطار، زیر صندلی پنهان شده بود، اولین نخست وزیرِ آسیاییتبارِ تاریخ بریتانیا و جوانترن رهبرِ دولت در تاریخِ معاصر این کشور می باشد!!
بله، گاهی کمک کوچکی که به دیگران می کنید می تواند کلِ زندگی آنها را تغییر دهد!
چه خوب است کمی عمیق تر به درونِ این داستان برویم و سعی کنیم از نیکی کردن به کسانی که در مضیقه هستند، به ویژه هنگامی که انجام آن در حدِ توانایی و اختیارِ ماست، دریغ نکنیم".
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
ماًمورِ کنترلِ بلیط قطاری به مقصد بنگلور از بمبئی در حالِ انجام وظیفه بود، دختری را گرفت که زیر صندلی پنهان شده بود.
دخترحدودا ۱۳یا ۱۴ ساله بود.
از او خواست تا بلیط خود را ارائه دهد.
دختر با تردید پاسخ داد که بلیط ندارد.
مامورِ قطار به دختر گفت باید از قطار پیاده شود.
ناگهان صدایی از پشت سر به گوش رسید:
" من کرایهٔ او را می پردازم."
این صدایِ خانم بهتا چاریا، مُدرسِ یک کالج بود.
خانم بهتاچاریا هزینه بلیطِ دختر را پرداخت و از او خواست که نزدیکِش بنشیند.
از او پرسید اسمت چیست؟
دختر پاسخ داد: «چیترا».
"داری کجا میری؟"
دختر گفت:
"من جایی برای رفتن ندارم"!
خانم بهتاچاریا به او گفت:
"پس با من بیا."
پس از رسیدن به بنگلور، خانم بهتاچاریا دختر را به یک سازمانِ غیرِ دولتی تحویل داد تا از او مراقبت شود.
بعداً خانم بهتاچاریا به دهلی نقل مکان کرد و ارتباط آن دو با یکدیگر قطع شد.
پس از حدود ۲۰ سال، خانم بهتاچاریا به سانفرانسیسکو در ایالات متحده آمریکا دعوت شد تا در یک کالج ، آنجا سخنرانی کند.
او در آن شهر در یک رستوران مشغول صرفِ غذا بود. اما وقتی صورت حساب را درخواست کرد، به او گفتند که صورت حسابش قبلا پرداخت شده است!
وقتی برگشت، زنی را با شوهرش دید که به او لبخند می زد.
خانم بهتاچاریا از زوج پرسید: "چرا صورت حساب من را پرداخت کردید؟"
زنِ جوان پاسخ داد:
"خانم! صورت حسابی که من امروز پرداخت کردم، در مقایسه با کرایه ای که برای سفرِ قطار از بمبئی به بنگلور برای من پرداخت کردید! بسیار کم و ناچیز است."
اشک از چشمان هر دو زن سرازیر شد.
خانم بهتا چاریا با خوشحالی و حیرت زده گفت:
"اوه چیترا... تو هستی...؟!"
بانوی جوان در حالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند گفت:
"خانم! نامِ من، الان چیترا نیست. من سودا مورتی هستم و این هم شوهرِ من است ،نارایان مورتی."
تعجب نکنید شما در حال خواندنِ داستان واقعیِ بخشی از زندگیِ خانم سودا مورتی، رئیسِ اینفوسیس با مسئولیت محدود و آقای نارایان مورتی، فردی که شرکت نرم افزاری چند میلیونی اینفوسیس را تأسیس کرد، هستید.
* خوب است بدانید آکشتا مورتی دخترِ این زوج با "ریشی سوناک" که اکنون نخست وزیر بریتانیا است ازدواج کرده است. "ریشی سوناک" دامادِ سودا مورتی یا همان چیترا، دخترکی که به دلیلِ نداشتن بلیطِ قطار، زیر صندلی پنهان شده بود، اولین نخست وزیرِ آسیاییتبارِ تاریخ بریتانیا و جوانترن رهبرِ دولت در تاریخِ معاصر این کشور می باشد!!
بله، گاهی کمک کوچکی که به دیگران می کنید می تواند کلِ زندگی آنها را تغییر دهد!
چه خوب است کمی عمیق تر به درونِ این داستان برویم و سعی کنیم از نیکی کردن به کسانی که در مضیقه هستند، به ویژه هنگامی که انجام آن در حدِ توانایی و اختیارِ ماست، دریغ نکنیم".
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 نسل آلفا، ترسناکتر و باهوشتر از نسل Z
نسل Alpha بر اساس نسلبندیای که توسط آمریکاییها انجام شده، متولدین سالهای ۲۰۱۰ میلادی به بعد (۱۳۸۹ به بعد) هستند.
پیشبینی شده تا سال ۲۰۲۵ این نسل تبدیل به بزرگترین و پرجمعیتترین نسل بشوند و به همین خاطر از همین الان توجه برندهای بزرگ دنیا رو به خودشون جلب کردهاند.
این نسل کودکیشان را با همهگیری کرونا در خانهها و در کنار پدر، مادر و خانوادههایشان گذراندند و به همین خاطر با بزرگسالان راحتترند تا همسنوسالهای خودشان. از طرف دیگر از همان ابتدای کودکی موبایل یا لااقل یک تبلت به دست گرفتهاند و با دنیای دیجیتال کاملا آشنا هستند.
خیلی از آنها همین الان در آپارات و یوتیوب کانال دارند، تولید محتوا میکنند و درآمد دارند.
این عبارت را در یوتوب سرچ کنید: Like Nastya، این دختربچه نسلآلفایی ۱۱۲ میلیون مشترک دارد.
برای مارکتینگ و جلبنظر این نسل چه کنیم؟
▫️برایشان محتوای گرافیکی همچون ویدیوهای کوتاه (خیلی کوتاه) درست کنید.
▫️گیمیفیکیشن را در کمپینهایتان جدی بگیرید.
▫️مسئولیت اجتماعی را در فعالیتهایتان جدی بگیرید، این نسل به مشکلات جهانی (مثل کووید ۱۹، تغییرات اقلیمی و ...) تا حد زیادی حساسند.
▫️حتما از آنها نظر و محتوای UGC (User-Generated-Content) را مطالبه کنید. این نسل عاشق صحبت کردن و بیان عقایدشان هستند و در این راه خیلی هم تقلید بزرگسالان را میکنند، پس تریبون و امکان اظهار نظر را در اختیارشان قرار دهید و نظراتشان را جویا شوید.
- ایستارتاپس
- انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
نسل Alpha بر اساس نسلبندیای که توسط آمریکاییها انجام شده، متولدین سالهای ۲۰۱۰ میلادی به بعد (۱۳۸۹ به بعد) هستند.
پیشبینی شده تا سال ۲۰۲۵ این نسل تبدیل به بزرگترین و پرجمعیتترین نسل بشوند و به همین خاطر از همین الان توجه برندهای بزرگ دنیا رو به خودشون جلب کردهاند.
این نسل کودکیشان را با همهگیری کرونا در خانهها و در کنار پدر، مادر و خانوادههایشان گذراندند و به همین خاطر با بزرگسالان راحتترند تا همسنوسالهای خودشان. از طرف دیگر از همان ابتدای کودکی موبایل یا لااقل یک تبلت به دست گرفتهاند و با دنیای دیجیتال کاملا آشنا هستند.
خیلی از آنها همین الان در آپارات و یوتیوب کانال دارند، تولید محتوا میکنند و درآمد دارند.
این عبارت را در یوتوب سرچ کنید: Like Nastya، این دختربچه نسلآلفایی ۱۱۲ میلیون مشترک دارد.
برای مارکتینگ و جلبنظر این نسل چه کنیم؟
▫️برایشان محتوای گرافیکی همچون ویدیوهای کوتاه (خیلی کوتاه) درست کنید.
▫️گیمیفیکیشن را در کمپینهایتان جدی بگیرید.
▫️مسئولیت اجتماعی را در فعالیتهایتان جدی بگیرید، این نسل به مشکلات جهانی (مثل کووید ۱۹، تغییرات اقلیمی و ...) تا حد زیادی حساسند.
▫️حتما از آنها نظر و محتوای UGC (User-Generated-Content) را مطالبه کنید. این نسل عاشق صحبت کردن و بیان عقایدشان هستند و در این راه خیلی هم تقلید بزرگسالان را میکنند، پس تریبون و امکان اظهار نظر را در اختیارشان قرار دهید و نظراتشان را جویا شوید.
- ایستارتاپس
- انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
🎯 نقطه حداکثر تأمل کجاست؟
بهترین ایدهها زمانی به سراغتان میآیند که مشغول نوشتن هستید، نه درحال فکرکردن.
اگر قرار باشد در یک جزیرهی دورافتاده در وسط اقیانوس یک همراه داشته باشید، چه کسی را با خودتان میبرید؟ همسرتان؟ دوستتان؟ یک مشاور؟ باهوشترین استاد دانشگاه؟ یکنفر که سرگرمتان کند؟ البته که هیچکدام برای بلندمدت بهکارتان نخواهد آمد. کسی را با خود ببرید که بتواند یک قایق بسازد.
دوستی دارم که برای راهاندازی و تاسیس شرکت داروسازیاش دهسال وقت گذاشت. او با دقت صدها کتاب در زمینهی کارآفرینی مطالعه کرد، ساعتها صرف یادگیری نحوه عرضه محصولاتش کرد. انبوهی از تحقیقات علمی درباره بازار را بررسی کرد و دوجین طرح برای کسب و کارش نوشت. نتیجه کار؟ فعلا هیچ؟ او همواره به نقطهای میرسد که تفکراتش به او میگویند:
"ایده خوبی است، اما بستگی به شیوه اجرایی تو و عملکرد رقبایت دارد."
ما در زمان فکرکردن به یک موضوع، به نقطهای میرسیم که دیگر هرچهقدر هم که فکر کنیم، حتی یک میلیمتر هم از این نقطه جلوتر نخواهیم رفت. از این لحظه به بعد، مقدار اطلاعات اضافی که با فکرکردن درباره آن موضوع بهدست میآوریم، به صفر میرسد. این همان لحظهای است که "نقطهی حداکثر تأمل" نام دارد.
البته منظورم این نیست که من با فکرکردن روی جزئیات مخالفم. بررسیکردن یک ایده حتی برای لحظاتی کوتاه میتواند دید فوقالعادهای به انسان بدهد. با اینحال بازدهی این فرآیند بهسرعت کاهش مییابد و شگفتآور است که چهقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسیم.
البته ممکن است لازم شود کمی زمان اضافه هم به خودتان بدهید تا احساسات گذرا، بیجهت روی تصمیمتان تاثیر نگذارند. اما بعد از آن، فکرکردن، شما را از نتیجهای که گرفتهاید جلوتر نخواهد برد. اگر به اطلاعات جدید نیاز دارید، بهتر است دستبهکار شوید.
اگر تأملکردن را یک چراغقوه جیبی در نظر بگیریم، عملکردن مانند یک نورافکن بهمعنای واقعی کلمه است. بهمحض اینکه به یک جایگاه جدید و جذاب رسیدید، میتوانید مجددا چراغقوه خود را روشن کنید.
اما چرا ما عادت داریم بیش از اندازه روی مسائل فکر کنیم، بسیار فراتر از نقطه حداکثر تأمل! چرا؟
چون اینطور راحتتر است. خیلی سادهتر است که روی مسائل فکر کنیم تا اینکه ابتکار عمل آنها را بهدست بگیریم. گمانهزنی لذتبخشتر از عملگرایی است. مادامی که هنوز درحال سبکسنگینکردن گزینههایتان هستید، احتمال شکست صفر است؛ اما بهمحض اینکه وارد عمل میشوید، خطر شکستخوردن بهمراتب بیشتر خواهد بود. بههمین دلیل است که مردم فکرکردن و تحلیلکردن را ترجیح میدهند.
پیکاسو میگوید برای اینکه بدانید میخواهید چه چیزی بکشید، باید دستبهقلم شوید. در مورد امور زندگیتان هم همینطور است. برای اینکه بدانید چه میخواهید باید دست به کار شوید. این مطلب ممکن است تلنگری به شما بزند ولی حواستان را جمع کنید که صرفا با فکرکردن به یک زندگی خوب، به آن نمیرسید.
لطفا دفعه بعد که میخواهید تصمیم مهمی بگیرید، بهدقت روی آن فکر کنید، اما فقط تا مرز نقطه حداکثر تأمل. غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسید. بهمحض رسیدن، چراغقوه خود را خاموش و نورافکن را روشن کنید. این روش هم در محلکار و هم در خانه بهکارتان خواهد آمد؛ چه مشغول سرمایهگذاری روی حرفهتان باشید، چه دنبال بهبود زندگی عاشقانهتان.
- رولف دوبلی
برگرفته از: گاهنامه مدیر
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
بهترین ایدهها زمانی به سراغتان میآیند که مشغول نوشتن هستید، نه درحال فکرکردن.
اگر قرار باشد در یک جزیرهی دورافتاده در وسط اقیانوس یک همراه داشته باشید، چه کسی را با خودتان میبرید؟ همسرتان؟ دوستتان؟ یک مشاور؟ باهوشترین استاد دانشگاه؟ یکنفر که سرگرمتان کند؟ البته که هیچکدام برای بلندمدت بهکارتان نخواهد آمد. کسی را با خود ببرید که بتواند یک قایق بسازد.
دوستی دارم که برای راهاندازی و تاسیس شرکت داروسازیاش دهسال وقت گذاشت. او با دقت صدها کتاب در زمینهی کارآفرینی مطالعه کرد، ساعتها صرف یادگیری نحوه عرضه محصولاتش کرد. انبوهی از تحقیقات علمی درباره بازار را بررسی کرد و دوجین طرح برای کسب و کارش نوشت. نتیجه کار؟ فعلا هیچ؟ او همواره به نقطهای میرسد که تفکراتش به او میگویند:
"ایده خوبی است، اما بستگی به شیوه اجرایی تو و عملکرد رقبایت دارد."
ما در زمان فکرکردن به یک موضوع، به نقطهای میرسیم که دیگر هرچهقدر هم که فکر کنیم، حتی یک میلیمتر هم از این نقطه جلوتر نخواهیم رفت. از این لحظه به بعد، مقدار اطلاعات اضافی که با فکرکردن درباره آن موضوع بهدست میآوریم، به صفر میرسد. این همان لحظهای است که "نقطهی حداکثر تأمل" نام دارد.
البته منظورم این نیست که من با فکرکردن روی جزئیات مخالفم. بررسیکردن یک ایده حتی برای لحظاتی کوتاه میتواند دید فوقالعادهای به انسان بدهد. با اینحال بازدهی این فرآیند بهسرعت کاهش مییابد و شگفتآور است که چهقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسیم.
البته ممکن است لازم شود کمی زمان اضافه هم به خودتان بدهید تا احساسات گذرا، بیجهت روی تصمیمتان تاثیر نگذارند. اما بعد از آن، فکرکردن، شما را از نتیجهای که گرفتهاید جلوتر نخواهد برد. اگر به اطلاعات جدید نیاز دارید، بهتر است دستبهکار شوید.
اگر تأملکردن را یک چراغقوه جیبی در نظر بگیریم، عملکردن مانند یک نورافکن بهمعنای واقعی کلمه است. بهمحض اینکه به یک جایگاه جدید و جذاب رسیدید، میتوانید مجددا چراغقوه خود را روشن کنید.
اما چرا ما عادت داریم بیش از اندازه روی مسائل فکر کنیم، بسیار فراتر از نقطه حداکثر تأمل! چرا؟
چون اینطور راحتتر است. خیلی سادهتر است که روی مسائل فکر کنیم تا اینکه ابتکار عمل آنها را بهدست بگیریم. گمانهزنی لذتبخشتر از عملگرایی است. مادامی که هنوز درحال سبکسنگینکردن گزینههایتان هستید، احتمال شکست صفر است؛ اما بهمحض اینکه وارد عمل میشوید، خطر شکستخوردن بهمراتب بیشتر خواهد بود. بههمین دلیل است که مردم فکرکردن و تحلیلکردن را ترجیح میدهند.
پیکاسو میگوید برای اینکه بدانید میخواهید چه چیزی بکشید، باید دستبهقلم شوید. در مورد امور زندگیتان هم همینطور است. برای اینکه بدانید چه میخواهید باید دست به کار شوید. این مطلب ممکن است تلنگری به شما بزند ولی حواستان را جمع کنید که صرفا با فکرکردن به یک زندگی خوب، به آن نمیرسید.
لطفا دفعه بعد که میخواهید تصمیم مهمی بگیرید، بهدقت روی آن فکر کنید، اما فقط تا مرز نقطه حداکثر تأمل. غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسید. بهمحض رسیدن، چراغقوه خود را خاموش و نورافکن را روشن کنید. این روش هم در محلکار و هم در خانه بهکارتان خواهد آمد؛ چه مشغول سرمایهگذاری روی حرفهتان باشید، چه دنبال بهبود زندگی عاشقانهتان.
- رولف دوبلی
برگرفته از: گاهنامه مدیر
🌿🌿🌿 🌹🌹🌹 🌿🌿🌿
Telegram
گاهنامه مدیر
هدف گاهنامه مدیر، ارتقاء دانش و بینش مخاطبان (هوش راهبردی) از طریق نشر پیامهای دارای مضامین مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
بنیانگذار: دکتر مهدی صانعی
اینستاگرام: gahname_modir
🎯 همین حالا شروع کنید!
(در هر شغل و سِمَتی که هستید)
بسیاری از مردم برای دستیابی به موفقیت مادی تمام زندگی خود را کار میکنند، چرا که احساس شادی و هدفمندی خود را منوط به دستیابی به موفقیت مالی میبینند. آنها برای اینکه معنایی در زندگی خود بیابند، اغلب آخرین سالهای حیات خود را به دنبال هدفی در زندگی سپری میکنند.
جستوجوی معنا در اواخر زندگی فرصتی از دست رفته است. مهم است که به درستی فکر کنید که چگونه میتوانید زندگی آمیخته با موفقیت و لذت داشته باشید، نه اینکه اسیر تلههای سطحی موفقیت شوید، بلکه با هدفی عمیق و شادی در تمام کارهایی که انجام میدهید، پیش روید.
همانطور که مارتین سلیگمن، روانشناس، بیان کرده است، شکوفایی واقعی شامل معنا، احساسات مثبت، تعامل و روابط نیز است. تأمل در این تعریف عمیقتر از موفقیت، ما را به چالش میکشد تا مسیری متفاوت با مسیری که در فرهنگ عامه از آن حمایت میشود، اتخاذ کنیم. همانطور که در مورد چشماندازی عمیقتر برای موفقیت تفکر میکنید، از خود چند سوال بپرسید:
هدف اصلی کار من و راههایی که دنیا را به جای بهتری بدل میسازد، چیست و چگونه میتوانم به آن هدف تکیه کنم یا کارهای روزمره خود را به منظور تاکید بر آن بسازم؟
روابط کلیدی در زندگی من، چه در داخل و چه در خارج از کار چه کسانی هستند و چگونه میتوانم آنها را عمیقتر و غنیتر کنم؟
من در کار خود و خارج از آن به چه کسی خدمت میکنم و در محل کار، خانه و جامعه خود چه کارهای بیشتری میتوانم انجام دهم تا به دیگران خدمت کنم؟
چگونه هر روز بهتر شوم؟ چگونه میتوانم در زندگی شخصی یا حرفهای خود به دنبال حرفهای معنادار باشم؟
منتظر نمانید تا در صدر زمینه کاری خود قرار بگیرید یا در اواخر زندگی خود باشید تا زندگی شکوفاتر و معنادارتری داشته باشید. در عوض، از همین حالا شروع کنید - چه ۲۵ یا ۵۵ ساله باشید - و به این فکر کنید که چه چیزی زندگی شما را معنادار، شاد و کامل میکند.
- آموزه های سازمانی | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹😊🌹 🌿🌿🌿
(در هر شغل و سِمَتی که هستید)
بسیاری از مردم برای دستیابی به موفقیت مادی تمام زندگی خود را کار میکنند، چرا که احساس شادی و هدفمندی خود را منوط به دستیابی به موفقیت مالی میبینند. آنها برای اینکه معنایی در زندگی خود بیابند، اغلب آخرین سالهای حیات خود را به دنبال هدفی در زندگی سپری میکنند.
جستوجوی معنا در اواخر زندگی فرصتی از دست رفته است. مهم است که به درستی فکر کنید که چگونه میتوانید زندگی آمیخته با موفقیت و لذت داشته باشید، نه اینکه اسیر تلههای سطحی موفقیت شوید، بلکه با هدفی عمیق و شادی در تمام کارهایی که انجام میدهید، پیش روید.
همانطور که مارتین سلیگمن، روانشناس، بیان کرده است، شکوفایی واقعی شامل معنا، احساسات مثبت، تعامل و روابط نیز است. تأمل در این تعریف عمیقتر از موفقیت، ما را به چالش میکشد تا مسیری متفاوت با مسیری که در فرهنگ عامه از آن حمایت میشود، اتخاذ کنیم. همانطور که در مورد چشماندازی عمیقتر برای موفقیت تفکر میکنید، از خود چند سوال بپرسید:
هدف اصلی کار من و راههایی که دنیا را به جای بهتری بدل میسازد، چیست و چگونه میتوانم به آن هدف تکیه کنم یا کارهای روزمره خود را به منظور تاکید بر آن بسازم؟
روابط کلیدی در زندگی من، چه در داخل و چه در خارج از کار چه کسانی هستند و چگونه میتوانم آنها را عمیقتر و غنیتر کنم؟
من در کار خود و خارج از آن به چه کسی خدمت میکنم و در محل کار، خانه و جامعه خود چه کارهای بیشتری میتوانم انجام دهم تا به دیگران خدمت کنم؟
چگونه هر روز بهتر شوم؟ چگونه میتوانم در زندگی شخصی یا حرفهای خود به دنبال حرفهای معنادار باشم؟
منتظر نمانید تا در صدر زمینه کاری خود قرار بگیرید یا در اواخر زندگی خود باشید تا زندگی شکوفاتر و معنادارتری داشته باشید. در عوض، از همین حالا شروع کنید - چه ۲۵ یا ۵۵ ساله باشید - و به این فکر کنید که چه چیزی زندگی شما را معنادار، شاد و کامل میکند.
- آموزه های سازمانی | انجمن مدیران
🌿🌿🌿 🌹😊🌹 🌿🌿🌿
🎯 طبق تحقیق موسسه گالوپ،
۷۵ درصد از کارمندانی که شغل خود را عوض میکنند،
به دلیل عدم علاقه به موقعیت شغلی خود این تصمیم را نمیگیرند،
بلکه به خاطر عملکرد و برخورد روسایشان به این نتیجه میرسند.
هنگامی که کارمندان احساس کنند به کارشان بهایی داده نمیشود و از زحماتشان قدردانی نمیشود، خیلی طول نمیکشد که تصمیم به ترک شغل خود میگیرند و به دنبال موقعیت شغلی میگردند که در آن ارزش زحمات و تلاشهایشان بیشتر دانسته و ارج نهاده شود.
به بیان دیگر، معمولا ریشهایترین علت ترک شغل کارمندان سوء مدیریت روسای آنها است. کارمندان پیش از آنکه به سازمانی که در آن شاغل هستند وفادار باشند به روسایشان پایبند هستند. در واقع کارمندان شغلشان را رها نمیکنند، آنها روسایشان را ترک میکنند.
بسیاری از مدیران فکر میکنند کارمندان به دلیل دریافت منظم حقوقشان خود به خود به کار پایبندند و در شرکت ماندگار میشوند. اما حقیقت این است که وفاداری به شغل، مانند کالا قابل خریداری نیست بلکه باید آن را کسب کرد و به دست آورد. حقوق، مزایا و حتی اجرای خوب و دقیق تکنیکهای تیمسازی و مدیریت گروههای کاری منتج به ماندگاری کارمندان و وفاداری آنها به کارشان نخواهد شد اگر با آنها به درستی رفتار نشود.
چنانچه نرخ ترک شغل در شرکتتان روندی صعودی دارد، وقت آن رسیده است که نگاهی به آینه بیندازید تا علت این مساله را ببینید.
ریچارد برانسون میگوید: با آموزش دادن به کارمندان و تربیت آنان این احتمال وجود دارد که شغل خود را ترک کنند. لازم است با آنها رفتار شایستهای داشته باشید تا چنین تصمیمی نگیرند.
برای افزایش وفاداری کارکنانتان باید توجه بیشتری به نحوه رفتار خود با آنها داشته باشید و نکات زیر را با دقت رعایت کنید:
با کارکنان خود مانند ماشین رفتار نکنید. به آنها اطمینان دهید که به تعادل بین زندگی کاری و فردی آنها اهمیت میدهید.
برای کارمندانتان فرصت پیشرفت فراهم کنید. همواره تلاش کنید راههایی پیش رویشان قرار دهید که بتوانند رشد کنند.
همیشه به تلاشها و دستاوردهای کارمندانتان توجه کنید. همه دوست دارند که از کوششها و نتایج کارشان قدردانی شود.
از مدیریت میکروسکوپی پرهیز کنید. به کارمندانتان اعتماد داشته باشید و به آنها در انجام کارها و وظایفی که به عهده شان گذاشتهاید استقلال عمل بدهید.
از برگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت برای کارکنانتان غافل نمانید. آموزش کارکنان تعهد شرکت به تعالی فردی و شغلی آنها را نشان میدهد.
ابراز همدردی خود را از کارمندانتان دریغ نکنید. به آنها نشان دهید که به مسائل و مشکلات آنها اهمیت میدهید.
توجه به این ماجرای کوتاه و واقعی اهمیت همدردی با کارکنان را به شما نشان خواهد داد. روزی یکی از دوستانم این پیام را برای من ارسال کرد:
با کارمندانتان مدام در ارتباطی سازنده باشید و راههای ارتباطی خود را با آنها مسدود نکنید. این فضا را برای آنها ایجاد کنید که بتوانند آزادانه نظراتشان را با شما در میان بگذارند و بازخوردهای خود را اظهار کنند.
فراموش نکنید که وفاداری، خیابانی دو طرفه است. اگر میخواهید کارمندان وفاداری داشته باشید، این شما هستید که باید گام نخست را بردارید و وفاداری خود را به آنها نشان دهید. کارمندانتان نیمی از زمان خود را در محیط کار سپری میکنند، بنابراین انتظار زیادی نیست اگر توقع داشته باشند که قدر و منزلتشان حفظ شود و تلاشهایشان مورد توجه و قدردانی قرار گیرد. اگر انتظار بهترینها را از کارمندانتان دارید باید با آنها به شایستگی رفتار کنید.
نویسنده: Brigette Hyacinth
🌿🌿🌿🌹🤔🌹🌿🌿🌿
۷۵ درصد از کارمندانی که شغل خود را عوض میکنند،
به دلیل عدم علاقه به موقعیت شغلی خود این تصمیم را نمیگیرند،
بلکه به خاطر عملکرد و برخورد روسایشان به این نتیجه میرسند.
هنگامی که کارمندان احساس کنند به کارشان بهایی داده نمیشود و از زحماتشان قدردانی نمیشود، خیلی طول نمیکشد که تصمیم به ترک شغل خود میگیرند و به دنبال موقعیت شغلی میگردند که در آن ارزش زحمات و تلاشهایشان بیشتر دانسته و ارج نهاده شود.
به بیان دیگر، معمولا ریشهایترین علت ترک شغل کارمندان سوء مدیریت روسای آنها است. کارمندان پیش از آنکه به سازمانی که در آن شاغل هستند وفادار باشند به روسایشان پایبند هستند. در واقع کارمندان شغلشان را رها نمیکنند، آنها روسایشان را ترک میکنند.
بسیاری از مدیران فکر میکنند کارمندان به دلیل دریافت منظم حقوقشان خود به خود به کار پایبندند و در شرکت ماندگار میشوند. اما حقیقت این است که وفاداری به شغل، مانند کالا قابل خریداری نیست بلکه باید آن را کسب کرد و به دست آورد. حقوق، مزایا و حتی اجرای خوب و دقیق تکنیکهای تیمسازی و مدیریت گروههای کاری منتج به ماندگاری کارمندان و وفاداری آنها به کارشان نخواهد شد اگر با آنها به درستی رفتار نشود.
چنانچه نرخ ترک شغل در شرکتتان روندی صعودی دارد، وقت آن رسیده است که نگاهی به آینه بیندازید تا علت این مساله را ببینید.
ریچارد برانسون میگوید: با آموزش دادن به کارمندان و تربیت آنان این احتمال وجود دارد که شغل خود را ترک کنند. لازم است با آنها رفتار شایستهای داشته باشید تا چنین تصمیمی نگیرند.
برای افزایش وفاداری کارکنانتان باید توجه بیشتری به نحوه رفتار خود با آنها داشته باشید و نکات زیر را با دقت رعایت کنید:
با کارکنان خود مانند ماشین رفتار نکنید. به آنها اطمینان دهید که به تعادل بین زندگی کاری و فردی آنها اهمیت میدهید.
برای کارمندانتان فرصت پیشرفت فراهم کنید. همواره تلاش کنید راههایی پیش رویشان قرار دهید که بتوانند رشد کنند.
همیشه به تلاشها و دستاوردهای کارمندانتان توجه کنید. همه دوست دارند که از کوششها و نتایج کارشان قدردانی شود.
از مدیریت میکروسکوپی پرهیز کنید. به کارمندانتان اعتماد داشته باشید و به آنها در انجام کارها و وظایفی که به عهده شان گذاشتهاید استقلال عمل بدهید.
از برگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت برای کارکنانتان غافل نمانید. آموزش کارکنان تعهد شرکت به تعالی فردی و شغلی آنها را نشان میدهد.
ابراز همدردی خود را از کارمندانتان دریغ نکنید. به آنها نشان دهید که به مسائل و مشکلات آنها اهمیت میدهید.
توجه به این ماجرای کوتاه و واقعی اهمیت همدردی با کارکنان را به شما نشان خواهد داد. روزی یکی از دوستانم این پیام را برای من ارسال کرد:
با کارمندانتان مدام در ارتباطی سازنده باشید و راههای ارتباطی خود را با آنها مسدود نکنید. این فضا را برای آنها ایجاد کنید که بتوانند آزادانه نظراتشان را با شما در میان بگذارند و بازخوردهای خود را اظهار کنند.
فراموش نکنید که وفاداری، خیابانی دو طرفه است. اگر میخواهید کارمندان وفاداری داشته باشید، این شما هستید که باید گام نخست را بردارید و وفاداری خود را به آنها نشان دهید. کارمندانتان نیمی از زمان خود را در محیط کار سپری میکنند، بنابراین انتظار زیادی نیست اگر توقع داشته باشند که قدر و منزلتشان حفظ شود و تلاشهایشان مورد توجه و قدردانی قرار گیرد. اگر انتظار بهترینها را از کارمندانتان دارید باید با آنها به شایستگی رفتار کنید.
نویسنده: Brigette Hyacinth
🌿🌿🌿🌹🤔🌹🌿🌿🌿