پشت رُل، ساعت حدودا پنج، شاید پنج و نیم
داشتم یک عصر برمیگشتم از عبدالعظیم...
از همان بنبستِ بارانخورده پیچیدم به چپ
از کنارت رد شدم آرام؛ گفتی: مستقیم!
زل زدی در آینه، اما مرا نشناختی
این منم که روزگارم کرده با پیری، گریم...
رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند
رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم...
بخت بد، برنامه، موضوعش، تغزل بود و عشق
گفت مجری بعد «بسم الله الرحمن الرحیم»:
یک غزل میخوانم از یک شاعر خوب و جوان
خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم:
«سعی من در سر به زیری، بیگُمان، بیفایده است
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم»...
شیشه را پایین کشیدی، رند بودی از نخست
زیر لب گفتی: «خوشم میآید از شعر فخیم»...
موج را تغییر دادم این میان، گفتی به طنز:
«با تشکر از شما، رانندهی خوب و فهیم»...
گفتم: «آخِر، شعر تلخی بود»؛ با یک پوزخند
گفتی: «اصلا شعر میفهمید؟»؛ گفتم: «بگذریم»... 🍂
🗓 ۳ آبان ۹۸ 🍁
#کاظم_بهمنی
#ناب
@cheghad_khobe
داشتم یک عصر برمیگشتم از عبدالعظیم...
از همان بنبستِ بارانخورده پیچیدم به چپ
از کنارت رد شدم آرام؛ گفتی: مستقیم!
زل زدی در آینه، اما مرا نشناختی
این منم که روزگارم کرده با پیری، گریم...
رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند
رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم...
بخت بد، برنامه، موضوعش، تغزل بود و عشق
گفت مجری بعد «بسم الله الرحمن الرحیم»:
یک غزل میخوانم از یک شاعر خوب و جوان
خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم:
«سعی من در سر به زیری، بیگُمان، بیفایده است
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم»...
شیشه را پایین کشیدی، رند بودی از نخست
زیر لب گفتی: «خوشم میآید از شعر فخیم»...
موج را تغییر دادم این میان، گفتی به طنز:
«با تشکر از شما، رانندهی خوب و فهیم»...
گفتم: «آخِر، شعر تلخی بود»؛ با یک پوزخند
گفتی: «اصلا شعر میفهمید؟»؛ گفتم: «بگذریم»... 🍂
🗓 ۳ آبان ۹۸ 🍁
#کاظم_بهمنی
#ناب
@cheghad_khobe
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم...
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم...
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم...
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟
ساده از «من بی تو میمیرم» گذشتی خوب من
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم...
لحظه تشییع من از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم... 🍂
🗓 ۱۵ آذر ۹۸ 🍁
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم...
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم...
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم...
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟
ساده از «من بی تو میمیرم» گذشتی خوب من
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم...
لحظه تشییع من از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم... 🍂
🗓 ۱۵ آذر ۹۸ 🍁
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
ای که از کوچه ما می گذری، معشوقه!
بی محلی سر این کوچه دوچندان سخت است...
ساده عاشق شده ام ساده تر از آن رسوا
شهره ی شهر شدن باتو چه آسان، سخت است... 🍂
🗓 ۱۹ آذر ۹۸ 🍁
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
بی محلی سر این کوچه دوچندان سخت است...
ساده عاشق شده ام ساده تر از آن رسوا
شهره ی شهر شدن باتو چه آسان، سخت است... 🍂
🗓 ۱۹ آذر ۹۸ 🍁
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
آیا تو هم با چشم باز و خیس از اشک
خواب کسی را روز و شب بیدار دیدی؟
در پشت دیوار حیاطی شعر خواندی؟
دل کندن از یک خانه را دشوار دیدی؟ 🍂
🗓 ۱۶ دی ۹۸ ☃
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
خواب کسی را روز و شب بیدار دیدی؟
در پشت دیوار حیاطی شعر خواندی؟
دل کندن از یک خانه را دشوار دیدی؟ 🍂
🗓 ۱۶ دی ۹۸ ☃
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را...
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را... 🍂
🗓 ۲۵ اسفند ۹۸ ☃️
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را...
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را... 🍂
🗓 ۲۵ اسفند ۹۸ ☃️
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
کاش دور و بر ما این همه دلبند نبود
و دلم پیش کسی غیر خداوند نبود...
آتشی بودی و هروقت تورا می دیدم
مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود... 🍂
🗓 ۱۶ مرداد ۹۹ 🍃
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
و دلم پیش کسی غیر خداوند نبود...
آتشی بودی و هروقت تورا می دیدم
مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود... 🍂
🗓 ۱۶ مرداد ۹۹ 🍃
#کاظم_بهمنی
@cheghad_khobe
تکه یخی که عاشق ابر عذاب میشود
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود...
به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود... 🍂
🗓 ۱۲ بهمن ۹۹ ☃️
#کاظم_بهمنی
#شین
@cheghad_khobe
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود...
به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود... 🍂
🗓 ۱۲ بهمن ۹۹ ☃️
#کاظم_بهمنی
#شین
@cheghad_khobe
نه فقط از تو اگر دل بکنم میمیرم
سایهات نیز بیفتد به تنم میمیرم...
بین جان من و پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم می میرم...
برق چشمان تو از دور مرا میگیرد
من اگر دست به زلفت بزنم میمیرم...
بازی ماهی و گربه است نظربازی ما
مثل یک تُنگ شبی میشکنم میمیرم...
روحِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم... 🍂
🗓 ۱۰ اردیبهشت ۰۰ 🌸
#کاظم_بهمنی
#شین
#غزل
@cheghad_khobe
سایهات نیز بیفتد به تنم میمیرم...
بین جان من و پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم می میرم...
برق چشمان تو از دور مرا میگیرد
من اگر دست به زلفت بزنم میمیرم...
بازی ماهی و گربه است نظربازی ما
مثل یک تُنگ شبی میشکنم میمیرم...
روحِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم... 🍂
🗓 ۱۰ اردیبهشت ۰۰ 🌸
#کاظم_بهمنی
#شین
#غزل
@cheghad_khobe
من به بعضی چهرهها چون زود عادت میکنم
پیششان سر بر نمیآرم، رعایت میکنم
همچنان که برگ خشکیده نماند بر درخت
مایهی رنج تو باشم رفع زحمت می کنم
این دهانِ باز و چشم بیتحرّک را ببخش
آن قدر جذّابیت داری که حیرت میکنم
کم اگر با دوستانم مینشینم جرم توست
هر کسی را دوست دارم در تو رؤیت میکنم
فکر کردی چیست موزون میکند شعر مرا؟
در قدم برداشتنهای تو دقت میکنم
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم
لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم
ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشکل است
روی دوش دیگران یک روز ترکت میکنم
توی دنیا هم نشد، برزخ که پیدا کردمت
می نشینم تا قیامت با تو صحبت می کنم... 🍂
🗓 ۲۲ دی ۰۲ ☃️
#کاظم_بهمنی
#غزل
@cheghad_khobe
پیششان سر بر نمیآرم، رعایت میکنم
همچنان که برگ خشکیده نماند بر درخت
مایهی رنج تو باشم رفع زحمت می کنم
این دهانِ باز و چشم بیتحرّک را ببخش
آن قدر جذّابیت داری که حیرت میکنم
کم اگر با دوستانم مینشینم جرم توست
هر کسی را دوست دارم در تو رؤیت میکنم
فکر کردی چیست موزون میکند شعر مرا؟
در قدم برداشتنهای تو دقت میکنم
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم
لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم
ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشکل است
روی دوش دیگران یک روز ترکت میکنم
توی دنیا هم نشد، برزخ که پیدا کردمت
می نشینم تا قیامت با تو صحبت می کنم... 🍂
🗓 ۲۲ دی ۰۲ ☃️
#کاظم_بهمنی
#غزل
@cheghad_khobe
غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
سر از سنگینیِ فکرِ وصالت درد می گیرد
به بستر میبرم اما همین سردرد سنگین را... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۷ بهمن ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
سر از سنگینیِ فکرِ وصالت درد می گیرد
به بستر میبرم اما همین سردرد سنگین را... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۷ بهمن ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
کاظم بهمنی یه بیت شعر داره که معشوقش رو به روح خودش تشبیه میکنه، و میخواد بهش بگه نرو؛ میگه :
"روح برخواسته از من ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم " 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۷ اسفند ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
"روح برخواسته از من ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم " 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۷ اسفند ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
غم مخور معشوق اگر امروز و فردا می کند
شیر دوراندیش با آهو مدارا می کند
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا می کند
دلبرت هر قدر زیباتر، غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند
از دل همچون زغالم سرمه می سازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما می کند
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا می کند... 🍂
#کاظم_بهمنی
#غزل
🗓 ۱۱ اسفند ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
شیر دوراندیش با آهو مدارا می کند
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا می کند
دلبرت هر قدر زیباتر، غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند
از دل همچون زغالم سرمه می سازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما می کند
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا می کند... 🍂
#کاظم_بهمنی
#غزل
🗓 ۱۱ اسفند ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
نه فقط از تو اگر دل بکنم میمیرم
سایهات نیز بیفتد به تنم میمیرم
روحِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۹ اسفند ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
سایهات نیز بیفتد به تنم میمیرم
روحِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۹ اسفند ۰۲ ☃️
@cheghad_khobe
آن مسافر که سحر گریه در آغوشم کرد
آتشم زد به دوتا بوسه و خاموشم کرد
خواستم دست به مویش ببرم خواب شود
عطر گیسوش چنان بود که بی هوشم کرد... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۰ اردیبهشت ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
آتشم زد به دوتا بوسه و خاموشم کرد
خواستم دست به مویش ببرم خواب شود
عطر گیسوش چنان بود که بی هوشم کرد... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۰ اردیبهشت ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
پشت رُل، ساعت حدودا پنج، شاید پنج و نیم
داشتم یک عصر برمیگشتم از عبدالعظیم...
از همان بنبستِ بارانخورده پیچیدم به چپ
از کنارت رد شدم آرام؛ گفتی: مستقیم!
زل زدی در آینه، اما مرا نشناختی
این منم که روزگارم کرده با پیری، گریم...
رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند
رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم...
بخت بد، برنامه، موضوعش، تغزل بود و عشق
گفت مجری بعد «بسم الله الرحمن الرحیم»:
یک غزل میخوانم از یک شاعر خوب و جوان
خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم:
«سعی من در سر به زیری، بیگُمان، بیفایده است
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم»...
شیشه را پایین کشیدی، رند بودی از نخست
زیر لب گفتی: «خوشم میآید از شعر فخیم»...
موج را تغییر دادم این میان، گفتی به طنز:
«با تشکر از شما، رانندهی خوب و فهیم»...
گفتم: «آخِر، شعر تلخی بود»؛ با یک پوزخند
گفتی: «اصلا شعر میفهمید؟»؛ گفتم: «بگذریم»... 🍂
#کاظم_بهمنی
#ناب
#غزل
🗓 ۲۲ تیر ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
داشتم یک عصر برمیگشتم از عبدالعظیم...
از همان بنبستِ بارانخورده پیچیدم به چپ
از کنارت رد شدم آرام؛ گفتی: مستقیم!
زل زدی در آینه، اما مرا نشناختی
این منم که روزگارم کرده با پیری، گریم...
رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند
رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم...
بخت بد، برنامه، موضوعش، تغزل بود و عشق
گفت مجری بعد «بسم الله الرحمن الرحیم»:
یک غزل میخوانم از یک شاعر خوب و جوان
خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم:
«سعی من در سر به زیری، بیگُمان، بیفایده است
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم»...
شیشه را پایین کشیدی، رند بودی از نخست
زیر لب گفتی: «خوشم میآید از شعر فخیم»...
موج را تغییر دادم این میان، گفتی به طنز:
«با تشکر از شما، رانندهی خوب و فهیم»...
گفتم: «آخِر، شعر تلخی بود»؛ با یک پوزخند
گفتی: «اصلا شعر میفهمید؟»؛ گفتم: «بگذریم»... 🍂
#کاظم_بهمنی
#ناب
#غزل
🗓 ۲۲ تیر ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
شاخه را محکم گرفتن این زمان بیفایده است
برگ می ریزد، ستیزش با خزان بیفایده است
باز می پرسی چه شد که عاشق جبرت شدم
در دل طوفان که باشی بادبان بیفایده است
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایده است
تا تو بوی زلفها را می فرستی با نسیم
سعی من در سر به زیری بی گمان بیفایده است
تیر از جایی که فکرش را نمی کردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایده است
در من ِ عاشق توان ِ ذره ای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایده است
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خسته اند
حرف موسی را نمیفهمد شبان، بیفایده است
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان می گردم اما همچنان بیفایده است...🍂
#کاظم_بهمنی
#غزل
🗓 ۲۹ تیر ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
برگ می ریزد، ستیزش با خزان بیفایده است
باز می پرسی چه شد که عاشق جبرت شدم
در دل طوفان که باشی بادبان بیفایده است
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایده است
تا تو بوی زلفها را می فرستی با نسیم
سعی من در سر به زیری بی گمان بیفایده است
تیر از جایی که فکرش را نمی کردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایده است
در من ِ عاشق توان ِ ذره ای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایده است
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خسته اند
حرف موسی را نمیفهمد شبان، بیفایده است
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان می گردم اما همچنان بیفایده است...🍂
#کاظم_بهمنی
#غزل
🗓 ۲۹ تیر ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
بی تو جای خالی ات انکار می خواهد فقط
زندگی لبخند معنا دار می خواهد فقط..
چشمها به اتفاق تازه عادت می کنند
سر اگر عاشق شود ، دیوار می خواهد فقط...
با غضب افتاده ام از چشم های قهوه ایت
حال و روزم قهوه قاجار می خواهد فقط...
حق من بودی ولی حالا به ناحق نیستی
حرف حق هر جور باشد دار می خواهد فقط...
نیستی حتی برای لحظه ای یادم کنی
انتظار دیدنت تکرار می خواهد فقط...
بغض وقتی می رسد ، شاعر نباشی بهتر است
بغض وقتی گریه شد ،خودکار می خواهد که فقط...
چشم های خیسم امشب آبروداری کنید
مرد جای گریه اش سیگار می خواهد فقط... 🍂
#کاظم_بهمنی
#غزل
🗓 ۲۶ مرداد ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
زندگی لبخند معنا دار می خواهد فقط..
چشمها به اتفاق تازه عادت می کنند
سر اگر عاشق شود ، دیوار می خواهد فقط...
با غضب افتاده ام از چشم های قهوه ایت
حال و روزم قهوه قاجار می خواهد فقط...
حق من بودی ولی حالا به ناحق نیستی
حرف حق هر جور باشد دار می خواهد فقط...
نیستی حتی برای لحظه ای یادم کنی
انتظار دیدنت تکرار می خواهد فقط...
بغض وقتی می رسد ، شاعر نباشی بهتر است
بغض وقتی گریه شد ،خودکار می خواهد که فقط...
چشم های خیسم امشب آبروداری کنید
مرد جای گریه اش سیگار می خواهد فقط... 🍂
#کاظم_بهمنی
#غزل
🗓 ۲۶ مرداد ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
در مجلس ترحيمم اگر تار و دف آورد
يا جاى گلايل سرقبرم علف آورد؛
منعش نكنيد اين جگر آزردهى طناز
يک عمر به اين شيـوﻩدلم ﺭابه كف آورد
با رفتنش از شوق مرا دائما انداخت
با آمدنش يكسره شور و شعف آورد
پيغامبرى ساخته بودازمن و يك روز
ايمان به غزلهاى من بىشرف آورد
من كشتی آمال خودم بودم و رفتم
او نيز برايم پسرى ناخلف آورد
نفرين به مشامی که مرا ياد ندارد
نفريـن به نسيمی كه مرا بى هدف آورد
نفرين به همين رود كه برد آن طرف او را
نفرين به عصایی كه مرا اين طرف آورد... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۲ شهریور ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
يا جاى گلايل سرقبرم علف آورد؛
منعش نكنيد اين جگر آزردهى طناز
يک عمر به اين شيـوﻩدلم ﺭابه كف آورد
با رفتنش از شوق مرا دائما انداخت
با آمدنش يكسره شور و شعف آورد
پيغامبرى ساخته بودازمن و يك روز
ايمان به غزلهاى من بىشرف آورد
من كشتی آمال خودم بودم و رفتم
او نيز برايم پسرى ناخلف آورد
نفرين به مشامی که مرا ياد ندارد
نفريـن به نسيمی كه مرا بى هدف آورد
نفرين به همين رود كه برد آن طرف او را
نفرين به عصایی كه مرا اين طرف آورد... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۲ شهریور ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
غم مخور، معشوق اگر امروز و فردا میکند...
شیر دوراندیش با آهو مدارا میکند...
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا میکند..
جز نوازش شیوهای دیگر نمیداند نسیم
دکمهی پیراهنش را غنچه خود وا میکند...
روی زرد و لرزشت را از که پنهان میکنی؟
نقطه ضعف برگها را باد پیدا میکند...
دلبرت هرقدر زیباتر، غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند..
از دل همچون ذغالم سرمه میسازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما میکند...
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند... 🍂
#کاظم_بهمنی
#ناب
#غزل
🗓 ۱۲ شهریور ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
شیر دوراندیش با آهو مدارا میکند...
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا میکند..
جز نوازش شیوهای دیگر نمیداند نسیم
دکمهی پیراهنش را غنچه خود وا میکند...
روی زرد و لرزشت را از که پنهان میکنی؟
نقطه ضعف برگها را باد پیدا میکند...
دلبرت هرقدر زیباتر، غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند..
از دل همچون ذغالم سرمه میسازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما میکند...
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند... 🍂
#کاظم_بهمنی
#ناب
#غزل
🗓 ۱۲ شهریور ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
تکه یخی که عاشق ابر عذاب میشود
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود...
به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۹ شهریور ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود...
به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود... 🍂
#کاظم_بهمنی
🗓 ۱۹ شهریور ۰۳ 🍀
@cheghad_khobe