تا پارسال از خوابیدن متنفر بودم چون حس می‌کردم وقتم هدر می‌ره...
پارسال... زمانِ خوبِ برنگشتنی

کاش می‌شد آدم از خودش و بخش های مختلفش بک‌آپ بگیره. هر موقع نسخه فعلی دچار مشکل شد، بزنه آخرین نسخه سالم رو فعال کنه. درسته یه سری از داده‌ها و اطلاعات از دست میرن اما بنظرم ارزشش رو داره

نه که خیلی آرامش دارم، نشستم دارم Glass onion هم می‌بینم :)
داستانش تا این‌جا که دیدم، حس «ده بچه‌زنگی» آگاتا کریستی رو میده

.

اوکی بود. دوست داشتم حال‌گیری شدیدتری رخ می‌داد در آخر ولی ناراضی نیستم. 🎐

One of the Greatest Speeches Ever | Steve Jobs

The perfect recipe for a deep conversation | Ronsley Vaz

Why do we feel nostalgia? - Clay Routledge

Genshin Impact bubblegum Party

Boys Don't Cry | Taha Qureshi | TEDxPristinePrivateSchool

Feelings: Handle them before they handle you | Mandy Saligari | TEDxGuildford

TW: Suicide

"My Son's Suicide Note Will Change Your Life Today" | Jason Reid Speech | Goalcast

کاش میشد اینو داد به همه پدرمادرها دم نوجوانی بچه‌ها شون. در همه نسل ها...

سرگرم کننده 🖌

جوری تو مترو دعوام شد که هنوز دست و پام داره می‌لرزه

زنه هل می‌داد به بیرون که کسی سوار نشه

۲ روز. اگر امروزم می‌گذشت می‌شد ۲ روز که یکم بهترم بعد از ۴ ماه.
فقط ۲ فاکینگ روز میخواستم بهتر باشم

و الان تو کوچه خواهرم رو دیدم :»
بچه‌اش رو گذاشته بود خونه ما داشت می‌رفت خونه شون


امیدم به استراحت و سکوت: 🌬

ولی خانمه ایستگاه بعدش بزور منو کشید پایین، نگه داشت تا قطار راه بیفته ولم کرد
منم دیدم یکی از درها هنوز بسته نشده از اون در سوار شدم 😔❤️

یکی از دلایلی که ترسناک تر هم بود این بود که مردم کمکم نکردن...
به اون خانمه میگفتن «این چادریه کصکشه، پلیس بیاد حق رو به اون میده ولش کن»
و ترس اینکه اگه دوستای خودمم اونجا بودن و چهره من رو ندیده بودن طرف اونو می‌گرفتن؟
ترس این که فقط بخاطر پوششم به یکی حق می‌دادن منو بگیره از مترو بکشه بیرون، کیفم رو پاره کنه و انقدر نگهم داره که نتونم سوار مترو بشم...؟

Why we get mad -- and why it's healthy | Ryan Martin