تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش ،
دیدم که در آن آینه هم جز تو
کسی نیست...!
من در پی خویشم ،
به تو بر میخورم اما ، آن سان شده ام
گم که به من دسترسی نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
دیدم که در آن آینه هم جز تو
کسی نیست...!
من در پی خویشم ،
به تو بر میخورم اما ، آن سان شده ام
گم که به من دسترسی نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم ...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم ...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
بلدم تكیه كنم باز به دیوار خودم
یا حصاری بکشم دور و بر غار خودم
بلدم آه به آه از تو بگویم هر بار
تا بسازم قفس از غصه ی بسیار خودم ...!
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
یا حصاری بکشم دور و بر غار خودم
بلدم آه به آه از تو بگویم هر بار
تا بسازم قفس از غصه ی بسیار خودم ...!
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
من نمی دانستم معنیِ «هرگز» را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
آه ای واژه ی شوم
خو نکرده ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
آه ای واژه ی شوم
خو نکرده ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
دلی که نغمهٔ ناقوسِ معبد تو شنید
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
هَمه آفاق گرفته است صدای سُخنم
تو از این طرف نبندی که ببندی دهنم
راست در قصد سر و چشم کج اندازان است
نه عجب گر بهراسند ز تیغ سخنم
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
تو از این طرف نبندی که ببندی دهنم
راست در قصد سر و چشم کج اندازان است
نه عجب گر بهراسند ز تیغ سخنم
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
آتش رخساره روشن کن شبی، ای برق عشق
تا چراغی بر کُنم در خانه یِ خاموش چشم
مژده یِ دیدار می آرند؟ یا پیغام دوست
اشک شوق امشب چه می گوید نهان در گوش چشم
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
تا چراغی بر کُنم در خانه یِ خاموش چشم
مژده یِ دیدار می آرند؟ یا پیغام دوست
اشک شوق امشب چه می گوید نهان در گوش چشم
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
صبح میخندد و باغ از نفسِ گرمِ بهار
میگشاید مژه و میشکند مستیِ خواب
آسمان تافته در برکه و زین تابشِ گرم
آتش انگیخته در سینهی افسردهی آب...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
میگشاید مژه و میشکند مستیِ خواب
آسمان تافته در برکه و زین تابشِ گرم
آتش انگیخته در سینهی افسردهی آب...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
بُوَد که بار دگر بشنوم صدای تو را
ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را...!
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را...!
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
بیچاره دل که عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
من آن ستارهی شبزندهدار امیدم
که عاشقان تو تا روز میشمارندم
چه جای خواب که هرشب محصّلان فراق
خیال روی تو بر دیده میگمارندم...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
که عاشقان تو تا روز میشمارندم
چه جای خواب که هرشب محصّلان فراق
خیال روی تو بر دیده میگمارندم...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
بهارا زنده مانی زندگی بخش
به فروردین ما فرخندگی بخش
مگو کاین سرزمین شوره زار است
چو فردا در رسد رشگ بهار است
بهارا باش کاین خون گل آلود
برآرد سرخ گل چون آتش از دود
میان خون و آبش ره گشائیم
از این موج و از این توفان برآئیم
به نوروز دگر هنگام دیدار
به آئین دگر آیی پدیدار ...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
به فروردین ما فرخندگی بخش
مگو کاین سرزمین شوره زار است
چو فردا در رسد رشگ بهار است
بهارا باش کاین خون گل آلود
برآرد سرخ گل چون آتش از دود
میان خون و آبش ره گشائیم
از این موج و از این توفان برآئیم
به نوروز دگر هنگام دیدار
به آئین دگر آیی پدیدار ...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق
جز محنت و غم نیستی ، اما خوشی ای عشق
این شوری و شیرینی من خود ز لب توست
صد بار مرا می پزی و می چشی ای عشق
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
جز محنت و غم نیستی ، اما خوشی ای عشق
این شوری و شیرینی من خود ز لب توست
صد بار مرا می پزی و می چشی ای عشق
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
ارغوان میبینی؟
به تماشاگه ویرانی ما آمدهاند...
ماندهایم تا ببینیم نبودن را
آخر قصه شنودن را
پشت این پنجرهی بسته هنوز
عطر آواز بنان مانده است
شهریار اینجا
شعر نقاشش را خوانده است
آن شب افشاری
با کسایی و قوامی و ادیب
تا قرایی و فرود
وان درآمد از اوج
شجریان، لطفی
چه شبی بود، دریغ
زندگی روی از این غمکده گردانیده است
ارغوان
در و دیوار غریب افتاده چه تماشا دارد؟
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
به تماشاگه ویرانی ما آمدهاند...
ماندهایم تا ببینیم نبودن را
آخر قصه شنودن را
پشت این پنجرهی بسته هنوز
عطر آواز بنان مانده است
شهریار اینجا
شعر نقاشش را خوانده است
آن شب افشاری
با کسایی و قوامی و ادیب
تا قرایی و فرود
وان درآمد از اوج
شجریان، لطفی
چه شبی بود، دریغ
زندگی روی از این غمکده گردانیده است
ارغوان
در و دیوار غریب افتاده چه تماشا دارد؟
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
خون میرود نهفته از این زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_بخیر
@CaffeTakRoman📘☕️