کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
414 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
پیرو اعلام تحدی #کوروش_شیردل به عنوان استاد و راهنما و دانای #ری_استارتیها و مدیر گروه #خبری_در_راه_است به نیابت از #سید_محمد_حسینی #لیدر و #تئوریسین #بی_ادب #بی_دانش و #جاعل #ری_استارت درمورد سرسپرده #انگلیس بودن #محمدرضا_شاه فقید و حامی و اشاعه دهنده #کمونیسیم و #آخوندیسم و اثبات ادعاهاشون در همان لحظه رویت تحدیشان توسط اینجانب #پسری_از_سرزمین_کوروش متنی مبنی بر قبول تحدی و اعلام آمادگی جهت مناظره با #کوروش_شیردل و شخص #سید_محمد_حسینی تهیه و ارایه و برای #کوروش_شیردل ارسال شد و از ایشان درخواست شد همراه با #منابع #دست_اول و #معتبر و #مستند و #متقن و #مستند در مناظره شرکت کنند و ساعت و روز مناظره به انتخاب و خواست ایشان محول گردید
از آنجایی که همچون تمام ادعاهای #سید_محمد_حسینی در فایلهای صوتیش بنامهای #ری_استارت و #شب_بخیر_ایران، همچون #ایرانی بودن #فرعون و اتفاق افتادن #توفان_نوح در #کویر_ایران که بعد از هزاران سال این حقیقت بدون ارایه هیچگونه سند و شواهدی از طرف #حسینی کشف و ارایه شده این ادعاهایشان هم بر هیچ سند و منبع معتبری متکی نبوده و صرفا توهمات #مغز_بیمار #حسینی میباشد، حاضر به مناظره ای که خودشان برایش مبارز طلبی (تحدی) کرده بودند نشدند

امید است هم وطنان عزیزی که فریب #حسینی #جاعل و #متوهم را خورده اند به #بزدل بودن #حسینی و #افراد و #مبلغین اطرافش و #دروغ_بودن و #جعلی_بودن تمام ادعاهای #حسینی و #مبلغینش پی برده باشند و #حقیقت و #نیت واقعی این شخص #متوهم برایشان مشخص شده باشد

به امید ایرانی آباد و آزاد

پاینده #شاهزاده_رضا_پهلوی

#پسری_از_سرزمین_کوروش

🔵 @c_b_shahzadeh
ممنوعیت حضور بانوان در ساحل دریا در بوشهر به دستور شهرداری و پلیس نرده کشی برای بستن ساحل!

#مغز_عصرحجری

#روحانی_مچکریم!!

@c_b_shahzadeh
Forwarded from اتچ بات
🔴نمونه ای دیگر از #سیاست_کثیف #تفرقه بیانداز #حکومت کن:

🔺بنر عجیب و فضاحت بار شهرداری برای ترویج #حجاب و تخریب بی حجابی و بد حجابی ...

🔸این بار خیلی دیگه گند زدید....

🔺#بد_حجابی!! یعنی:
هواپیمایی که متعلق به زیر شکم شوهرت نیست رو از رادار به سمت خودت منحرف کنی تا سقوط کنه؟؟!

🔺این تفرقه افکنی بین #زنان_با_حجاب که اگر با #زنان_بی_حجاب درگیر نشوید انها #شوهران شما را #منحرف و مال خود خواهند کرد...
ببینید که چگونه بر #مغز و #افکار یک #جامعه با #ترویج_افکار_متحجرانه خود #مردم را #به_جان_هم میاندازند...

در صورتی که با این #پوستر الان #مردان ما باید به #خشم بیایند که چرا این بنر #مرد بودن را به #نر بودن #تنزل داده و اینکه موجودات #الت_بی_اختیاری هستند
پس جوامع خارج از ایران با ازادی پوشش چرا امار جرم و جنایت ها در ایران بیشتر است...

🔹ایا میدانستی #حلقه ای که امروزه در
تمام دنیا هنگام #ازدواج زن و شوهر به
دست هم میکنند برگرفته از #حلقه_مهر
در ایین #میترائیسم ایران میباشد ....

#زمانی بود در #ایران که با در دست داشتن یک #حلقه و #سوگند به #وفاداری #عشق خود کنار یکدیگر بودن ...و حال این افکار متحجرانه چه به روز مردم که نیاورده است ...

🔺بله باز هم سیاست کثیف #تفرقه
چون میدانند که اگر شما #اگاه باشید با این #خزعبلات خود راه به جایی نخواهند برد پس #اگاه باشید

#ایران_اریایی_سکولار
#براندازم
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری

@c_b_shahzadeh
کمپین بازگشت شاهزاده
♦️میان اسطوره‌های شاهنامه‌، «ضحاک» نخستین مستبد است نام پارسی ضحاک اژدهاک بوده است. ♦️امام مهربانی ها "ضحاک به معنای خندان است با نام پارسی مستند و تاریخی اژی دهاک یا اژدها سیرت." فردوسی با لطافت و حکمت در زمانه سلطه‌ی زبان عربی چه پیامی را می‌خواسته…
جنون قدرت و قدرت نامشروع

ارمایل و گرمایل: نه سیخ بسوزد نه کباب

داستان ضحاک (اژدهاک) یکی از جالب‌ترین قصه‌های شاهنامه‌ی حکیم ابو‌القاسم فردوسی است:

۱.ضحاک عرب است و پایتخت او بیت‌المقدس است ولی بر ایران‌زمین سلطه دارد، چه رویداد عجیبی است این کابوس اسطوره‌ای فردوسی!

۲.شیطان در هیئت آشپزی به استخدام دربار در می‌آید و برای نخستین بار به ضحاک گوشت می‌خوراند. طعم پرندگان بریان به مذاق ضحاک خوش می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد.

۳.ضحاک آشپز مرغ بریان‌کننده را به حضور می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب می‌کند، آشپز که همان شیطان است می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش من است! شاه را این تملق خوش می‌آید و اجازه‌ی بوسه می‌دهد!

۴.فردا شانه‌های شاه زخم می‌شود و پس از زمانی چند، زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه از زخم‌ها بیرون می‌آیند، مارها تمایل دارند از گوش‌های طاغوت به داخل روند و مغز سر او را بخورند! شیطان به هیئت حکیمی ظاهر می‌شود و می‌گوید تنها راه بقای شاه این است که هر روز دو جوان را قربانی کند و مغز سر آنان را به خورد مارها دهد تا سیر باشند و اشتهایی برای مغز شاه نداشته باشند! ضحاک می‌پذیرد و امر صادر می‌کند!

۵.هر روز دو پسر جوان ایرانی دستگیر می‌شوند و به آشپزخانه‌ی دربار آورده می‌شوند، به قید قرعه! عدالت برقرار است! به کسی ظلم نمی‌شود! و روزانه مغز سر دو جوان غذای مارهاست، باشد که مغز شاه سالم بماند! قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد مغز جوان است.

۶.هیچ‌کس را جرئت مقاومت نیست، ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند: «بگذار همسایه فریاد بزند، چرا من؟!» و خشنودی هر خانواده‌ی ایرانی این است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده است: «ستون به ستون فرج است!»

۷.ارمایل و گرمایل که اداره‌کننده‌ی آشپزخانه‌ی دربار هستند تصمیم به اقدام می‌گیرند، نه اقدامی «رادیکال» بلکه اقدامی «میان‌دارانه و اعتدالی!» آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک جوان را قربانی کنند و مغز سر یک جوان را با مغز سر یک گوسپند مخلوط کنند مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند با این حساب آن‌ها می‌توانند در سال ۳۶۵ جوان را نجات دهند! جالب است که مارها «مغز» می‌خواهند، #مغز! نه قلب، نه جگر، نه ران، نه دست، مغز! هرکس که مغز ندارد خوش بگذراند، مارها فقط مغز طلب می‌کنند.

۸.(اقدام «میان‌دارانه» ارمایل و گرمایل جواب می‌دهد! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص نمی‌دهند و هر روز از دو جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده می‌شوند یکی آزاد می‌شود! ارمایل و گرمایل خشنودند که در سال ۳۶۵ نفر را نجات داده‌اند، نیمه پر لیوان!

۹.ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد می‌کنند و به او می‌گویند سر به بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی نشود که اگر معلوم شود او از آشپزخانه‌ی حکومتی گریخته، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل. فردوسی می‌گوید «کردها» از نسل همان آزادشده‌ها هستند، به همین دلیل است که شیفته‌ی کوه و دشت هستند و از شهرها فراری! اما من می‌گویم اولویت کردها آزادگی است، با افق‌های باز نسبت دارند و بندگی را برنمی‌تابند.

۱۰.کاوه آهنگر بود و سه جوانش خوراک مارهای حکومتی شده بودند، کاوه «رادیکال» بود، اگر ارمایل و گرمایل هم سه جوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند!

۱۱.ضحاک مار به دوش تصمیم می‌گیرد از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی بر این‌که سلطانی دادگر است! رعایا اطاعت می‌کنند! به صف می‌ایستند تا طوماری را امضا کنند به نفع دادگری ضحاک! می‌‌ایستند و امضا می‌کنند، در صف می‌ایستند و امضا می‌کنند! در صف می‌ایستند و ...!

۱۲.نوبت به کاوه می‌رسد، امضا نمی‌کند، طومار را پاره می‌کند، فریاد می‌زند که تو بیدادگری. کاوه نمی‌ترسد!

۱۳.فریاد کاوه، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند: این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.

۱۴.فروغ می‌سراید: «همه می‌ترسند/ همه می‌ترسند اما من و تو/ به چراغ و آب و آینه پیوستیم و نترسیدیم!»

جنون قدرت و قدرت نامشروع
دکتر محمدرضا سرگلزایی

@c_b_shahzadeh