کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
414 files
25.8K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔴#بت_ذهنی

چندی است بشر ز شر بت ساز رهاست
مشغول نزاع بهر اثبات خداست

این کشتن و انتحار دانی که ز چیست؟
درد من و تو کنون بت ذهنی ماست

#یوسف_منزوی

#چهل_سال_شکست
#ایرانو_پس_میگیریم
#ننگ_نفرین_ابدی_بر_مجاهدین_منفور
#میدان_میلیونی
@c_b_shahzadeh
باغ هایی پر ز توت و تاک دارد شهر «گا»
مردمی دل زنده و بس پاک دارد شهر «گا»

گر چه از مشروب و شادی نیست حتی یک خبر
هم کراک و شیره هم تریاک دارد شهر «گا»

پای منقل های پردودش هزاران نخبه چون
مندلی چرچیل و ژاک شیراک دارد شهر «گا»

بی خیال کوروش و نوشین روان شو و نگر
حاکمی چون حضرت ضحاک دارد شهر «گا»

جای دکتر یا مهندس داخل شورای شهر
داور و رمال و چند دلاک دارد شهر «گا»

مجلسی دارد به نام خفتگان رهبری
فاکر و قزوینی بی باک دارد شهر «گا»

یک صدا ناید برون از حنجر این خفتگان
جای آن اصوات را پژواک دارد شهر «گا»

دو و میدانی و ژیمناستیک ندارد درعوض
تیم های اختلاسی زبده و چالاک دارد شهر «گا»

شد حرام از بیخ و بنیان جشن هایی بس کهن
جای هر یک سوگواری با ته نمناک دارد شهر «گا»

از برای مردمش فقر و نداری و ستم
بهر شام و غزه حتی خاک دارد شهر «گا»

بهر زوار عراقی آن تجاوزگر به خاک
صیغه همراه دسر با ساک دارد شهر «گا»

کو رضاشاه و چه شد آن ماجرای کاخ ترک
جای آن سلطان غیرت (ارباب)داک دارد شهر «گا»

جای مسئولین خادم، باتعهد، کاردان
پاچه خوارانی چنین هتاک دارد شهر «گا»

ما که چل سالی به «گا» رفتیم و عادت کرده ایم
داستانی بیکران غمناک دارد شهر «گا»


#یوسف_منزوی
#ایرانو_پس_میگیریم
#بگوبرگردشاه
@c_b_shahzadeh
‌چل سالگی ات گجسته مظهر مرگ
ای نام تو تاهمیشه یادآور مرگ

کابوس من و سراب نسل پدرم
تاریخ تو را بخوانَدَت ساغر مرگ

#یوسف_منزوی

#ننگ_نفرین_ابدی_بر_مجاهدین_منفور
#شورشیان۵۷
#ایرانو_پس_میگیریم
#میدان_میلیونی
#بگوبرگردشاه
@c_b_shahzadeh
دلخسته شدم از این هیاهوی دروغ
کبکان اسیر برف و گاوان به یوغ

مشتی خر و این فسانه ی آدم و خاک
ترسم که بمیرند و نیابند بلوغ

#یوسف_منزوی
@c_b_shahzadeh
دیروز که سلطان خبر از دشمن و دا داد
از فقر ندا داد
از صبر و شکیبایی در راه خدا داد
از فقر ندا داد

گفتا که بمیرید در این راه پر آشوب
ای مردم چون چوب
هشدار دوصد باره به سهراب و ندا داد
از فقر ندا داد

بد گفت به هر کشور آزاد و شکوفا
بر غرب و اروپا
دشنام به فرهنگ فرنگ و امریکا داد
از فقر ندا داد

گفتا که در این جنگل همسایه اروپا
زیبا و فریبا
ما را که همه شنگه پرستیم به گا داد
از فقر ندا داد

شامی حرامی شده در خطبه ایشان
بهتر ز تن و جان
یارانه ما صرف فراهم شدن جنگ بقا داد
از فقر ندا داد

باید که برای شرف تازی و دعوای خلافت
جان داد و شرافت
نفت و شرف و عزت و ناموس فنا داد
از فقر ندا داد

صد بار مرا مژده ایام غم و رخت عزا داد
خنجر ز قفا داد
نفرین به سرور و سفر و عشق و صفا داد
از فقر ندا داد

کل جملاتش همه پر کینه و نفرت
سرشار عداوت
از هجمه فرهنگی شیطان بلا داد
از فقر ندا داد

با این عملش بر من ماتم زده غرق مصیبت
زد پتک حقارت
عنوان نگون بخت و پراندوه گدا داد
از فقر ندا داد

در آخر این قصه ندانم چه بلایی سرم آید؟
اعدام نماید؟
او هم چو مبشر خبر از خوف و رجا داد
از فقر ندا داد

#یوسف_منزوی
من از نسل خون و قیام دروغ
من از نسل انسان دربند جهل
من از نسل فرمانروایان دیو
که انسان بکشتند آسان و سهل

من از قوم بیگانه با خویشتن
ستاینده ی قاتلان پدر
نبینی به تاریخ چون قوم من
شکست بد خویش خوانند ظفر

ز فرهنگ و آیین خود غافل اند
پرستند آیین شمشیر و زور
نپرسند از خود که چون گشته ایم
که ظلمت گزیدیم بر جای نور

چرا بر سفینه سواریم و ناو
ولی می نویسیم احکام خر؟
کرات فضا را بشر فتح کرد
ولی ما اسیران فرج و ذکر

فنون زمان را بیاریم چنگ
که گسترده سازیم آیین ننگ
بگوییم ناموس مان نوش تان
تجاوز نمایید شیک و قشنگ

من از نسل تریاک و قومی خمار
جوانان دلداده بر انتحار
من و غافلانی اسیر خیال
من و شیخ ضحاک و مغز و دو مار

خروش سیاهی ز چاه عدم
به منظور اثبات جهل قدیم
قتال زن و کودک خردسال
به جرم نکرده به حکم علیم

نماز و جهاد و حجاب و بهشت
همه مکر و تزویر و فی الجمله زور
خدایی که خودکرده را می کشد
برای فریبش گسترده تور

جوانی مان جمله بر باد شد
به دست خرافات ارث پدر
همه چون غلامان حلقه به گوش
چو کبکی که در برف جا کرده سر

زن و تن فروشی ز بیداد فقر
به جایش حرم ساختند در عراق
ز بس ننگ هستند این جانیان
که ناموس میهن نمودند قاچاق

بر این هرزه دیوان قدرت طلب
نباید که همراه گردیم و یار
همه کاوه گردیم و آزاده مرد
برای وطن جمله اسپندیار


#یوسف_منزوی
#ایرانو_پس_میگیریم

@c_b_shahzadeh
‌#محاکمه_خر

الاغی در ده ما بود امسال
گرفتندش به جرم سرقت مال

به او بستند صدها گونه تهمت
نهادند پیش رویش سطل آشغال

که ای داناترین فرد جماعت
چرا کردی خدای خویش اغفال


خدایت کدخدای شهر ما بود
تو در حین وظیفه کردی اهمال

چرا آن شیخ پر زهد و ریا را
به سوی لعبتان بردی تو دجال

ندانستی مگر این کهنه زاهد
فقط با ماهرویان می کند حال

به جای مغز پوک و پر ز هیچش
ذکر دارد بسی پویا و فعال

مگر روی خودت تستش نفرمود
که حول حال گشتی احسن الحال

الا ای مرکب برتر ز راکب
بگو اسرار تا گردی سبک بال

به وقت اختلاس یار غارش
شریک دزد از کف داده اموال

چرا بردی تو وی را سوی مقصد
نگشتی مانع اینگونه اعمال؟

تو کز گفتار کذبش خبره بودی
به سوی منبرش چون بردی ای مال؟

ندانستی مگر او نیست ملا
قدش از فرط شهوت گشته دولا

نمی دانی مگر او زرپرست است
به گوشه اسکناسی می شود مست

نگفتم بر تو کز وی باش آگاه
دروغی گفته ایمش حضرت شاه

چرا از تو شده اینک پیاده؟
سوار مردم است در کوی و جاده

ز فرزندش چرا آگه نبودی؟
رئیس مافیا سلطان دودی

نگفتم لقمه او شبهه دارد
رهایش چون کنی گندی بکارد

چرا او را قاچاقچی کردی ای خر؟
بدون جل و پالان گردی ای خر

چنان غافل شدی از این جماعت
که بر پتیارگی کردند عادت

که تا ناموس را نابود کردند
شرف را جای شیره دود کردند

دبی کاباره اعراب گردید
خلیج و نام ایران آب گردید

از آن کاخ بلند فر یاران
نماند اینک بجز این خاک ویران

در آخر متهم ای کهنه حمال
چه داری در دفاع خویش فی الحال

بگو آیا به جرم خود مقری
که تا گردن کنیمت در لجن چال

زبان از کام درکش کهنه یابو
برای حفظ جانت اندکی نال

خر بیچاره تا کردش دهن باز
که تا این اتهامش گردد ابطال

گیوتینی بدید و تیغ و داری
کنار قاضی القضات رمال

به امر قاضی هم رزم ارباب
بریدند گردن حیوان بدفال

که درس عبرتی گردد به تاریخ
عدالت محوری بی قیل و بی قال

#یوسف_منزوی

@c_b_shahzadeh
#در_نکوهش_صیغه_پیشکش_بانوان_سرزمینم

صیغه یعنی ظلم مشروع ددان
صیغه یعنی بردگی بانوان

صیغه استبداد شهوت بارگی
صیغه یعنی یک جهان بیچارگی

آری این است تحفه تازی به زن
مست لایعقل نگوید این سخن

زن چو ابزاری است بهر اغنیا
تا ابد محروم از لطف خدا

در کلامش زن شده کالای مرد
چون غنائم بنگرندش در نبرد

حوری و جنت برای مرد شد
زین میانه سهم بانو درد شد

مژده ای بهرش نیامد در کتاب
سهمش اما شد تساوی در عذاب

نیم مردان می برد بانو دیه
ناقص العقل است او در بادیه

بیضه مردی است آنجا مادری
ای دوصد لعنت بر این دین باوری

صدهزاران زن اگر مردی میان
آن "ذکر"باشد خطاب تازیان

از قضاوت از ریاست برکنار
با خطایی می کنندش سنگسار

آن خطا بر مرد زن دار عیب نیست
این همه تبعیض یا رب بهر چیست؟

دختری زیبا و باهوش و فقیر
در کمند پیر ثروتمند اسیر

زن که کالا نیست انسان است عدو
بس کن این ظلم و ستم در حق او

زن نه مادر بلکه "جان عالم" است
هر چه تکریمش کنم آخر کم است

معدن احساس و زیبایی و مهر
روشنی بخش زمین است و سپهر

گاه چون من گاه از من برتر است
در فرنگ او هم رئیس هم داور است

آنچه قرآن گفته در حق زنان
هیچ ظالم از ازل ناگفته آن

من دگر این ظلم پایان می دهم
بر زنان هم شان انسان می دهم

می کنم مدفون این تبعیض بد
مرجعم را می کنم تنها خرد

محضر چشم تو می دارم قسم
چون پدر بر زن ندارم من ستم


پیشکش به بانوان عزیز میهنم پرچم داران ازادی #ایرانو_پس_میگیریم

#یوسف_منزوی

@c_b_shahzadeh
امروز خزر دادی و ما درد نداریم
کردیم غلط هان ره برگرد نداریم

از بس که چهل سال جهالت بخوراندی
در راه ترقی جز عقب گرد نداریم

آتش زده ای بر وطن رستم دستان
ما هم که نگهبانی و شبگرد نداریم

بی عرضه عالم خود ماییم و دریغا
در بی هنری هیچ هم آورد نداریم

هر روز تو یک فاجعه می زائی و افسوس
یک واکنش از این همه خونسرد نداریم

آنقدر سکوت آمده در پاسخ سرکوب
گویی که در این بادیه یک مرد نداریم

ای خاک دوعالم به سر غیرت مان باد
مردار بگشتیم و دم سرد نداریم

ناموس و شرف داد به تاراج و صدافسوس
مانند #رضاشاه یکی فرد نداریم؟!

#یوسف_منزوی
ارسالی از اعضا محترم کانال
#کمپین_بازگشت_شاهزاده

#اتحاد_عمل_سرنگونی_فرقه_تبهکار
@c_b_shahzadeh
Forwarded from 🌹پرواز خیال🌹 (Deleted Account)
رای من یعنی بقای دیکتاتور
مهر تاییدی به پای دیکتاتور

رای تو آری به اعدام است و من
کافرم بر آن خدای دیکتاتور

رای ما تحکیم بنیان ستم
همرهی در ماجرای دیکتاتور

رای ما تأیید غارت پیشگی
میهنی ویران فدای دیکتاتور

رای ما بیکاری نسل جوان
نسل ما عمرش فنای دیکتاتور

مرگ تدریجی است عمر نسل ما
زندگی تحت لوای دیکتاتور

اعتراضی گر کند فردی ز ما
گردد ایران کربلای دیکتاتور

میهنم مانند آهویی شده
در دهان اژدهای دیکتاتور

بعد ایران سوریه لبنان یمن
مانده ام در اشتهای دیکتاتور

بس که ظلم است و فساد و اختناق
گویی اینجا هست سرای دیکتاتور

هم وطن هش دار و اینک با خرد
دست رد زن بر صلای دیکتاتور

تا کجا دل بر سرابی خوش کنی
عاقبت گردی گدای دیکتاتور

هان به نام نیکت ای ایران قسم
من نگردم هم نوای دیکتاتور

رای من تنها به آزادی، وطن
فارغ از جور و جفای دیکتاتور

#یوسف_منزوی

Telegram.me/parvazekhial
رای من یعنی بقای دیکتاتور
مهر تاییدی به پای دیکتاتور

رای تو آری به اعدام است و من
کافرم بر آن خدای دیکتاتور

رای ما تحکیم بنیان ستم
همرهی در ماجرای دیکتاتور

رای ما تأیید غارت پیشگی
میهنی ویران فدای دیکتاتور

رای ما بیکاری نسل جوان
نسل ما عمرش فنای دیکتاتور

مرگ تدریجی است عمر نسل ما
زندگی تحت لوای دیکتاتور

اعتراضی گر کند فردی ز ما
گردد ایران کربلای دیکتاتور

میهنم مانند آهویی شده
در دهان اژدهای دیکتاتور

بعد ایران سوریه لبنان یمن
مانده ام در اشتهای دیکتاتور

بس که ظلم است و فساد و اختناق
گویی اینجا هست سرای دیکتاتور

هم وطن هش دار و اینک با خرد
دست رد زن بر صلای دیکتاتور

تا کجا دل بر سرابی خوش کنی
عاقبت گردی گدای دیکتاتور

هان به نام نیکت ای ایران قسم
من نگردم هم نوای دیکتاتور

رای من تنها به آزادی، وطن
فارغ از جور و جفای دیکتاتور

#یوسف_منزوی

@C_B_SHAHZADEH