کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
414 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔴یکی از پرسش‌هایی که ذهن انسان را دربارۀ حکومت‌های دیکتاتوری به خود مشغول می‌کند این است

چرا آنها درست زمانی که در انبوهی از انواع مشکلات سیاسی و اقتصادی غوطه‌ورند و بدین واسطه، هرچه بیشتر در مرداب نارضایتی فراگیر عموم ِمردم فرو می‌روند، به‌جای آن که در صدد دلجویی برآیند، بیشتر از گذشته #خشونت می‌ورزند؛ بیشتر از گذشته اعتراض‌های به‌حق مردمی که حقوقشان پایمال‌ شده است را به بهانۀ حفظ امنیت سرکوب می‌کنند و بیشتر از گذشته عرصه را بر مردمی که نمی‌خواهند زیر بار قانون ظالمانه بروند تنگ می‌کنند؟

به نظر می‌رسد حکومت‌های دیکتاتوری وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرند که هر روز بیشتر نظاره‌گر زوال خود می‌شوند، برای اینکه خود را همچنان قدرتمند نشان دهند، از #خشونت برای نمایش قدرت استفاده می‌کنند. این نشانه‌ای است از اینکه دیکتاتورها در برهۀ اِعمال #خشونتِ روزافزون، به ضعف و زوال خود پی برده‌اند و به تعبیری روحیۀ خود را پاک باخته‌اند، مانند گربه‌ای که وقتی در کنجی گرفتار می‌شود، خوی توحشش فوران می‌کند، حمله‌ور می‌شود و چنگ می‌اندازد.

#هانا_آرنت، اندیشمند و پژهشگر ژرف‌کاو حکومت‌های توتالیتر و خشونت‌ورز، در کتاب On Violence (دربارۀ خشونت) (1970) می‌نویسد:
هنگامی که احساس کنند سررشته از دستشان بیرون می‌رود، همواره دچار این وسوسه می‌شوند که خشونت را جانشین قدرت کنند.

✍️ح.سعادت نیاکی
@c_b_shahzadeh
☑️درنگی با فلسفه سیاسی
اخلاق سیاسی

پرسش اخلاق سیاسی این است چرا از #دیکتاتور "حمایت" کردی نه اینکه چرا "اطاعت" کردی ؟
#هانا_آرنت

▫️مسئلهٔ اخلاقی‌ای که آرنت فیلسوف و متفکر آلمانی درباره اخلاق سیاسی طرح کرد این بود : مسئولیت تک تک افراد در قبال شر و سرکوب در دوران دیکتاتوری چیست؟

آیا پنهان‌شدن پشت توجیه «شرایط زمانه » راه حل و واکنشی قابل قبول است؟
آرنت می گوید حتی در دوران سیاه دیکتاتوری مسئولیت فردی باید بیاد آورده شود .

خودداری از حمایت از دیکتاتوری مسئولیت تک تک انسان ها است و هر آنکس که با هر توجیهی به هواداری و مشارکت در نمایش های دیکتاتور دست یازد در قبال هر شری که مستبد انجام داده مسئول است . «تمام حکومت‌ها، حتی استبدادی‌ترینشان، وابسته به رضایت هستند. و نه فرمان‌برداری
تنها باید لحظه‌ای تصور کرد که چه اتفاقی برای هر یک از این حکومت‌ها خواهد افتاد اگر عده‌ای کافی، حتی بدون مقاومت و طغیانِ فعالانه، دست به کنش «مسئولانه» زده و از حمایت دیکتاتور سر باز بزنند».

آرنت این سؤال را مطرح می‌کند که چطور می‌توان آن دسته افرادی که بنا به تصمیم و خواست شخصی دست به حمایت از دیکتاتور زده‌اند مسئول دانست؟ اینجاست که مسئله‌ی اراده‌ی مستقل به‌میان می‌آید؛ به‌زعم آرنت، در مسائل سیاسی و اخلاقی چیزی به نام فرمان‌برداری و شرایط زمانه وجود ندارد.

پس نباید از هواداران حاکم مستبد پرسید «چرا اطاعت کردی»، بلکه باید پرسید «چرا حمایت کردی»؟ آنان که از دیکتاتور حمایت کردند مسئول جنایاتی هستند که در دوران دیکتاتوری رخ داده است .

«مشارکت‌نکنندگان» در زندگی اجتماعیِ تحتِ لوای دیکتاتوری آن کسانی‌ هستند که با خودداری از حضور در موقعیت‌هایی که حاکم دیکتاتور نیازمند «حمایت»، تحت نام فرمانبرداری است این حمایت را از او دریغ می‌کنند .

این جمله‌ی #سقراط در #گرگیاسِ افلاطون بهترین پاسخ برای انان است که ستم گری را به شرایط زمانه نسبت می دهند : «برای آدمی بهتر است هر نوع مصیبتی، حتی #مرگ را بپذیرد اما به #ستم دست نیالاید "

#کافه_اندیشه

@c_b_shahzadeh
#یادداشت

⭕️هیولایِ رامِ مادر!

مهدی تدینی

🔻مادر #استالین شبیه همۀ مادران دنیا بود. پسرش را مانند همۀ مادران دنیا دوست داشت و دربارۀ پسرش می‌گفت: «پسری نمونه است. آرزو می‌کنم هر مادری پسری مانند او داشته باشد.» اما اگر در جهان ده نفر دیگر مانند پسر او وجود داشت، احتمالاً نسل بشر منقرض می‌شد. نامش "کِتِوان گِلادزه" بود، زنی دردکشیده که زندگی سختی داشت و تنها چیزی که زندگی برایش گذاشته بود، همان پسر نمونه بود. کِتِوان در نوجوانی خانه‌های مردم را تمیز می‌کرد تا پولی درآورد. با مردی کفاش ازدواج کرد. چند سالی زندگی خوب و نسبتاً متمولی داشتند. سه پسر به دنیا آورد. دو پسر اول مردند و فقط یوسف (همان #استالین) برایش ماند. شوهرش به زودی به الکل اعتیاد پیدا کرد و یوسف و مادرش را مرتب کتک می‌زد تا اینکه یک روز بی‌خبر گذاشت و رفت و مادر دوباره با تمیز کردن خانۀ مردم خرج زندگی را درمی‌آورد.

می‌خواست این تک‌پسرش روحانی شود. اما روحانی‌ستیزترین فرمانروای قرن بیستم شد. البته برای مادرش پسری دلسوز ماند. وقتی پس از انقلاب روسیه #استالین به کادر رهبری کشور رسید، مصادف بود با حملۀ روسیه به گرجستان. مادر را به قصری منتقل کرد و اتاقی در اختیارش گذاشت. از ۱۹۲۷ که #استالین قدرت را در شوروی قبضه کرد، همواره چند نگهبان از مادرش در تفلیس مراقبت می‌کردند. اما وقتی مادر در ۱۹۳۷ در تنهایی درگذشت، #استالین برای خاکسپاری نرفت. آن روزها درگیر دسیسه‌ای شریرانه بود تا #پاکسازی_بزرگی به راه اندازد، قربانی اول هم #توخاچفسکی بود، ژنرال بلندپایه و محبوب روس .

برای اینکه بگویم این «پسر نمونه» در روزهای مرگ مادر دست در چه کاری داشت، باید به #هانا_آرنت رجوع کنیم. #آرنت در جلد سوم کتاب «عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر»، جمله‌ای تکان‌دهنده دربارۀ #استالین دارد که می‌توان روزها به آن اندیشید و بر خود لرزید. می‌گوید: «جنگی که رایش سوم [یعنی #هیتلر] با همۀ ابزارهای جنایتکارانه علیه اتحاد شوروی به پیش برد، همچنان قربانیان بسیار کم‌تری بر جا گذاشت تا «جنگی» که #استالین در دهۀ ۱۹۳۰ علیه کشور خود به راه انداخت.» جمله را دوباره و سه‌باره بخوانید و به خاطر بسپارید. پیش‌تر در نوشتاری به جمله‌ای از #ارنست_نولته، دیگر اندیشمند آلمانی، در این باره اشاره کرده‌ام که در کنایۀ تکان‌دهندۀ مشابهی می‌گوید، #استالین بزرگ‌ترین رهبر کمونیست‌های جهان بود و #هیتلر بزرگ‌ترین دشمن کمونیست‌های جهان، اما #استالین کمونیست‌های بسیار بیش‌تری را کشت تا #هیتلر!

و باز باید جملۀ تکان‌دهندۀ دیگری، این بار از #الکساندر_سولژنیتسین، نویسندۀ پرآوازۀ روس اشاره کنم که با کتاب «مجمع‌الجزایر گولاگ» دوزخ هولناک شوروی را بر جهانیان برملا می‌کند. او در همین کتاب می‌نویسد: ««این آدم‏ها که ۲۴ سال خوشبختی کمونیستی را به جان چشیده‏ اند، در ۱۹۴۱ چیزی می‏ دانستند که هیچ‏کس در جهان نمی‏ دانست: می‏ دانستند که در کل سیارۀ زمین و در کل تاریخ رژیمی خبیث‏تر، خونخوارتر و همزمان هوشمندتر از رژیم بولشویستی که خود را شوروی می‏ نامد وجود ندارد؛ می‏ دانستند که نه به لحاظ نابودگری و توان پایداری و نه به لحاظ هدف‏گذاری رادیکال و تمامیت‏ خواهی مطلق و یکپارچه، هیچ رژیم زمینی دیگری با آن همسنگ نیست، حتی رژیم بچه‌‏مدرسه‏‌ایِ #هیتلر...»

#سولژنیتسین #هیتلر را در برابر #استالین «بچه‌مدرسه‌ای» می‌نامد. اما داستان چیست؟ مسئله چیزی است که در همان جملۀ #آرنت بیان شد. #آرنت شرح می‌دهد رژیم‌های توتالیتر چگونه در کشور خود مانند فاتحانی بیگانه رفتار می‌کنند و اتفاقاً اوج قساوت را در کشور خود و علیه ملت خود بروز می‌دهند. #آرنت می‌نویسد: «حاکم توتالیتر مانند فاتحی بیگانه به گنج‌ها و ثروت‌های کشور خود تنها به منزلۀ منبع غارت می‌نگرد که به او امکان می‌دهد برنامه‌های جنبش برای فتح جهان را به پیش راند. او فقط به همین متعهد است و این یعنی هیچ ملت، مردم و سرزمینی این بهره‌کشی چپاولگرانۀ نظام‌مند را پایانی نمی‌نهد. این فرایند هیچ درجۀ اشباعی نمی‌شناسد، زیرا در اصل می‌تواند به حدی نامتناهی استمرار یابد. بنابراین حاکم توتالیتر از فاتح بیگانه بدتر است؛ به گونه‌ای است که انگار از هیچ‌جا نیامده است و کارهای چپاولگرانه و تجاوزگرانه‎اش در نهایت به سود هیچ‌کس نیست... جنبش‌های توتالیتر هر جا باشند در خانۀ خودشانند، مانند دستۀ ملخ‌ها که هر جا فرود آیند آن‌جا خانه‌شان است. در این میان کشوری که... میهن دیکتاتور توتالیتر است، حتی وضع ناگوارتری دارد تا مناطقی که به تصرف او درآمده است، زیرا هیچ‌ جای دیگر بی‌رحمی سرکوبگری نمی‌تواند چنین ابعاد نظام‌مند و مؤثری به خود گیرد.»

پی‌نوشت:
بندهایی که از #آرنت آوردم، از جلد سوم "عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر" است.

@C_B_SHAHZADEH
◾️دیکتاتور توتالیتر (تمامیت خواه) مانند یک فاتح بیگانه، منابع غنی صنعتی و مادی هر کشوری، از جمله کشور خویش، را به عنوان منبع غارت و وسیله ای برای تدارک گام بعدی در جهت گسترش تجاوزکارانه ی جنبش می انگارد. از آن جا که این اقتصاد متکی به غارت پی در پی، به خاطر جنبش کار می‌کند و نه به خاطر ملت، هیچ ملت و هیچ کشوری به مثابه ذینفع بالقوه، نمی‌تواند نقطه اشباعی بر این فرآیند غارت بگذارد.

◾️دیکتاتور توتالیتر مانند فاتح بیگانه ایست که پیدا نیست از کجا آمده و غارت او به سود هیچ کس نیست. توزیع غنایم بر حسب تقویت اقتصاد کشور مادر محاسبه نمی‌شود، بلکه تنها به عنوان یک مانور تاکتیکی موقتی به کار گرفته می شود. رژیم‌های توتالیتر، از نظر اقتصادی همان خاصیتی را دارند که یک دسته ملخ برای برای یک مزرعه. این واقعیت که دیکتاتور توتالیتر بر کشورش به سان یک فاتح بیگانه فرمانروایی می‌کند، اوضاع را وخیم‌تر میکند، زیرا او در کشور خویش، بیرحمی‌اش را کاراتر از آنچه بیدادگران در کشورهای بیگانه اعمال میکنند، اجرا می‌کند.

#توتالیتاریزم
#هانا_آرنت
@C_B_SHAHZADEH
وظیفه پلیس توتالیتر کشف جنایت نیست، بلکه وظیفه‌اش این است که هر گاه حکومت تصمیم می‌گیرد که دسته و گروه معینی از جمعیت کشور را دستگیر کند، حاضر به خدمت باشد. مزیت سیاسی عمده پلیس مخفی توتالیتر، این است که تنها آن‌ها مورد اعتماد بالاترین مرجع اقتدار رژیم هستند و می‌دانند که کدام خط سیاسی باید بر کشور تحمیل شود.


#هانا_آرنت
نیروی سرکوب کمک می‌کند حقیقت جایگاه اصلی رهبران پنهان بماند

@C_B_SHAHZADEH
#رای_بی‌_رای

آنجا که «آزادی» وجود ندارد، اگر«رای دادن» چیزی را «تغییر» می‌داد اجازه نمی‌دادند کسی رای بدهد.
✍️ #مارک_تواین
#رای_بی_رای

انتخاب از میان «بد» و «بدتر»، «فرصتی است که برای «بدتر» شدن، به «بدها» می‌دهیم.
✍️ #هانا_آرنت
#رای_بی_رای

با کشتن شپش، سر از «خارش» رها نمی‌شود، شپشِ دیگری همان «ماموریت» را انجام می‌دهد. سر را باید «ضدعفونی» کرد.
✍️ #بزرگ_علوی
#رای_بی_رای

مردمی که «سیاستمداران فاسد» را انتخاب می‌کنند «شریک جرم» هستند، نه قربانی.
✍️ #جرج_اورول
#رای_بی_رای

وقتی «اسب‌ها» را به «میدان مسابقه» راه نمی‌دهند، هر «خری» می‌تواند «پیروزِ» مسابقه باشد!
✍️ #چرچیل 
#رای_بی_رای

انسان به اندازه‌ای که «پرسش»، «نقد» و «شک» می‌کند «خردمند» است.
✍️ #سقراط
#رای_بی_رای

انسان تنها در قبال گفته‌هایش «مسول» نیست، بلکه در برابر سکوت‌هایش هم «مسؤولیت» دارد.
✍️ #عزیز_نسین
#رای_بی_رای

در سیاست هیچ پدیده‌ای «اتفاقی» نیست. هراتفاقی «برنامه‌ریزی» شده است.
✍️ #فرانکلین_روزولت
#رای_بی_رای

تا «خم» نشوید، کسی «سوارتان» نمی‌شود.
✍️ #مارتین_لوترکینگ
#رای_بی_رای

کسانی که «اجرای عدالت» را بارها به «تاخیر» می‌اندازند، قصد «تحقق و پژوهش» آن را ندارند.
✍️ناشناس
#رای_بی_رای

اگر کسی یک بار مرا فریب داد، شرم بر او باد. اما اگر دو بار مرا فریب داد، شرم بر من باد.
✍️ ناشناس
#رای_بی_رای

اگر«جرات» نداری «حرف حق» بزنی، دست‌کم برای کسی که «حرف ناحق» می‌زند، « دست و کف» نزن.
✍️ #مهاتما_گاندی
#رای_بی_رای

«آینده» از آن کسانی است که به «استقبال‌ و پیشوازش» می‌روند.
✍️ #نيچه
#رای_بی_رای

تصمیم با «رای‌دهندگان» نیست با کسانی است که «رای‌ها» را «شمارش» می‌کنند.
✍️ ناشناس
#رای_بی_رای

وقتی «سایه‌ی آدم‌های «کوچک» در حال «بلند» شدن است «آفتاب» آن سرزمین دارد «غروب» می‌کند.
✍️ ناشناس

#رای_بی_رای

 @C_B_SHAHZADEH