کمپین بازگشت شاهزاده
28.2K subscribers
61K photos
57.4K videos
428 files
27.3K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔹 اشکال مبارزه ما- ده نکته مهم و اساسی


یک: مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی و نیل به آزادی و دموکراسی مبارزه ای طولانی است.

دو: این مبارزه، شیوه ها و تاکتیک های مناسب زمان و موقع خود را طلب می کند. این شیوه ها از نافرمانی مدنی شروع ،تا به تظاهرات ضد رژیم و قیام ها و انقلابات براندازی طیف وسیعی را تشکیل می دهند.

سه: امتناع زنان بر آمده از طبقه متوسط مدرن از به تن کردن لباس اسلامی و جنبش زن زندگی آزادی نمونه روشن آب در آسیاب جمهوری اسلامی ریختن است.

چهار: در صورت وجود سازماندهی و رهبری همه اشیوه‌های خودجوش که در سری مقالات قبلی به طور مختصر توضیح داده شد به طور بالقوه ظرفیت ارتقا به فاز بالاتری را دارند نافرمانی مدنی میتواند به صورت قهر مدنی به حوزه های مختلف زندگی گسترش یابند و قیام های لحظه ای میتوانند به قیام ها و حتی انقلاب برنامه ریزی شده مردمی تبدیل شوند بدون سازماندهی و رهبری ،اما نه فقط هیچ کدام از این شیوه ها هیچ تضمین یبرای رشد و توسعه ندارند بلکه حتی با خطر کنترل و سوء استفاده رژیم دیکتاتوری رو به رویند.

پنج: در شرایط معمولی رژیم جمهوری اسلامی با حمایت اربابان جهانی خود قادر به کنترل مبارزات اعتراضی و سرنگونی طلبی است اما ادامه این قفل و بندها همیشه ممکن نیست. این است که از هر مدتی این قفل و بندها از کار می افتند و در یک لحظه تاریخی ولو گذرا، مردم فرصت اظهار نظر و حضور در صحنه سیاسی را پیدا می کنند. در این مواقع فرصت های مهمی برای بیان خواست سرنگونی رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی به وجود می آیند.

شش: تا کنون از زمان بر سر کار آمدن خمینی و رژیمش بارها این فرصت های تاریخی برای این آزمون بزرگ مردم ایران پیش آمده اما همه این فرصت ها بدون استفاده مردم ایران و طبقه متوسط شهرنشین رها شده و اکثراً به نفع رژیم مورد استفاده قرار گرفته اند. این عدم موفقیت نه فقط از حمایت توده های معتاد به تریاک دین سیاسی، بلکه همچنین از جانبداری و صف بندی اشتباهی مردم بر آمده از طبقه متوسط سرنگونی طلب ناشی شده است.

هفت: دخالت ها و جانبداری های دوگانه مردم ایران از آن جمله مردم برخاسته از طبقه متوسط مدرن تا به جایی رسیده که بسیاری در داخل و خارج کشور روزی خواهان رهایی از دست رژیم اند و برای این هدف جان فدا می کنند ولی روز دیگر با رژیم آشتی اند و به آسانی به دام بازی های دو خردادی" جناح بندی های "سبز" و "سفید" و "سیاه" و جنبش زن زندگی آزادی می افتند. اینان در همان حال، اکثراً مردم درس خوانده و شهرنشین اند.

لطفا بخوانید👇

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170371

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170372


هشت: فقدان سازماندهی و رهبری علل اساسی همۀ این دو گانگی ها و عدم موفقیت هاست. اگر تا کنون همه فرصت های دخالت مردم بدون استفاده رها شده یا مبارزه با رژیم مقطعی و لحظه ای بوده و تداوم نیافته همه ناشی از آنند که جنبش سرنگونی طلب آزادیخواه ایران "بدون سر و سازماندهی" بوده است.


نه: با این برآورد مردم برخاسته از طبقه متوسط مدرن در سال های آتی نیز به علل مختلف در برابر دوراهی انتخاب ماندگاری یا سقوط رژیم جمهوری اسلامی قرار خواهند گرفت. در این شرایط فقدان سازماندهی و رهبری این خطر همیشه وجود دارد که مردم برخاسته از طبقه متوسط مدرن باز هم به تور بازی های رژیم و رژیمیان بیافتند و با جانبداری از این یا آن جناح رژیم جمهوری اسلامی به ماندگاری رژیم یاری رسانند.

ده: این است که عاجل ترین کار جنبش سرنگونی طلب آزادی خواه بیدار کردن و سازمان دادن مردم بر خاسته از طبقه متوسط مدرن آرزومند بر افتادن رژیم جمهوری اسلامی است.


#اشو

بچه‌ یِ آتیشیم من نمیکنم توبه
برق قلممو دیدی، فکر کردی صبحه
نکته میگم دود بلند میشه از کله دماوند
کمیپین هزار تا چشم داره مثل طاووس
هتل وطن پرستاست آگاهی
اشو
کمپین سر بلنده مثل سَرو



◽️به ما بپیوندید؛https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
🔹جاسوسی- فاحشه گری- جادوگری!


برانداز نمایی یا همان جاسوسی یکی از سه پیشه ای است که از ابتدا و در آغاز تجربه بشری در کره زمین پدید آمد اول جاسوسی دوم فاحشه گری و سوم جادوگری درباره اینکه کدام یک از این سه حرفه بدنام تر از دیگری است دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است!

ایشونو نمیشناسم! ولی نقش مهم برانداز نماها را درک میکنم پس از فحشا، جاسوسی و جادوگری دومین شغل قدیمی و سابقه دار جهان است و نمیدانم چرا این دو حرفه قدیمی ترین حرفه‌ های جهانند.

می‌بینید چه توییت کصشعری زده!؟ 👇

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170730


امثال این افراد علیرغم تمام کلی گوییشان و طفره ای که در باب بیان جایگاه حقیقی شاهزاده میروند کما اینکه همیشه طفره میروند یک نکته را به وضوح روشن میکند و آن اینکه این برانداز نماها بر خلاف ادعای صریح شخص خودشان به دنبال تداوم رژیم جمهوری اسلامی هستند چرا که زدن بزرگترین حریف در وزن جمهوری اسلامی بازی در زمین جمهوری اسلامی است و تمام!


چرا هر برانداز نمایی در شروع فعالیت خود دوتا جفتک میندازن به پهلوی و پادشاهی خواهان( بزرگ ترین حریف وزن جمهوری اسلامی)، پاسخ روشنه نردبون میخوان ، میخوان دیده شوند تا موثر تر بتوانند به فعالیت مخرب خود در جریان سرنگونی رژیم اسلامی ادامه دهند !


  به عبارتی این برانداز نماها همان ادعای همه موافقان کلیت رژیم را تکرار میکند که شاهزاده رضا پهلوی پول دریافت میکند که شاهزاده رضا پهلوی با جمهوری اسلامی همکاری دارد ، منتها دلیل محکمی در خصوص ادعاهای خود ندارند فقط طفره میروند و یاوه میگویند !


در این باره ترجیح میدهم چیز زیادی نگویم که نادرستی اش چون روز روشن است خشت اول این افراد از همان ابتدای کار کج نهاده شد چرا که جوهر فکری شان فاسد و خراب است.

این توییت هم چیزی نبود مگر ابزاری برای موجه جلوه دادن دروغ هایی که تا به امروز امتداد یافته؛ کماکان به همان ترتیب توسط برانداز نماها ابزار موجه جلوه دادن دروغ های دیگر قرار می گیرد.



شاهد این مدعا ادعای دیگر ایشان در باب پادشاهی خواهان و رضا پهلوی آخرین سنگر جمهوری اسلامی هستند که به فرموده ایشان شاهزاده رضا پهلوی و سپاه پاسداران سالیان سال باهم همکاری دارند ، کسی مجبورتون کرده کیلو کیلو چرت و پرت به خورد ملت بدین؟ شایدم شخص نه پول مجبورتون کرده!

غمتو نبینم قناری
چیه بی قراری ؟
دنبال بهاری تو تقویم جلالی؟

شریک دلی؟ نه تو هم دردی
سواری یا میدی سواری؟


قبلا گفته بودم ما رفاقتی میجنگیم نه برای زندگی شما خائنا واستادین نوک قله مادرجندگی !

برانداز نماهایی که بارها ثابت کردند علیرغم نزدیک نشان دادن  خود به مردم، تنها و تنها به دنبال کسب قدرت براي خود هستند و زمانش که برسد سر مردم را به تاق میکوبند، کما اینکه تا به امروز نیز بارها چنین کرده اند! در جنبش زن، زندگی، آزادی دیدیدم!


جمهوري اسلامی در طول سالیان دراز دست پرورده های خود را به عنوان مخالف نظام یا در داخل نگه داشته یا به خارج از کشور صادر کرده و بعد از اینکه حسابی بازارشان را گرم کرده، آنها را سر بزنگاه در راه جلوگیري از سقوط نظام از یک طرف بسیج کرده است.

آخرالزمان که می گویند همین است.


آنچه اشو بی مخ یا همان شعبون بی مخی که گفتی، در راستای مردم سالاری و منافع ملی ایران، مدام با نگرانی بر آن اصرار می ورزم ریشه در حقیقت دارد.


اما شما که چنین ادعاها و یاوه هایی میگویید ، فکت و مدرک محکمی دارید برای اثبات حقیقت این توییت کصشعری که زدید؟


یکی از عادت های بدم اینه که رکُم؛ آره اگر قرار باشه شاهزاده رضا پهلوی شاه نشود ، همان بهتر که جمهوری اسلامی بماند تا اینکه دیکتاتوری دیگری جایگزین دیکتاتوری جمهوری اسلامی شود ! 

قبلا گفته بودم ؛ اینا میخوان باتلاق جمهوری اسلامی رو با لجن بشورن!


#اشو

شما کبریت نم‌ گرفته‌اید و پادشاهی خواهان کوه نور
می‌خوان قدرتو از ما بگیرن با چارتا توییت کشکی
ردتون می‌کنم مثل دونه‌های تسبیح
سراغتون میام به نوبت ....
ببین اصلاً فرقی نداره خائن کی باشه
تا من هستم پیش ما جاتون نیست
اشو اومده که نابود شید....


◽️به ما بپیوندید:https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
🔹نصیحت پیرمرد آفریقایی؛ یه دونه کفش دوختی برامون، صد تا پاپوش، یاوه گویی سرابه !


یاوه هایشان را با مهربانی به شما تحویل میدهند؛ مثل این که می گویند بهشت زیر پای مادران است تا زنان را در خانه نگاه دارند حجاب را بر آنها تحمیل کنند و آنها را از لحاظ حقوقی نیم انسان به حساب بیاورند.

کدام تحقیق علمی یا مشاهده نشان میدهد که شاهدخت نور نمیتواند ولیعهد باشد  ؟


یاوه هایشان را در قالب خواب و رویا به شما عرضه میکنند تا حرف آنها را باور کنید؛ افراد راهی برای سنجش خواب ندارند و حتی اگر خواب دیده خواب اش را درست گزارش کند او تنها دارد تخیلاتش را می گوید برای آن که خواب با واقعیت مساوی انگاشته شود. میگه فردا ممکنه شاهدخت نور با یه بیگانه ازدواج کنه !  تخیلاتش رو در قالب تحلیل به خورد مخاطبینشان میدهند!

یاوه هایی که آینده گویی میکنند؛ مثل وعده محو شدن اسرائیل در ۲۵ سال آینده توسط خامنه ای یا محو شدن دولت سعودی تا سال ۲۰۳۰ توسط رحیم صفوی.

این پیشگویی ها در طول تاریخ کار شیادان برای جلب توجه بوده؛ اما وقتی افرادی در قالب برانداز  این گونه پیشگویی می کنند، بدین معناست که دارند برای تحقق پیشگویی خود کار می کنند ولی نهایتا دستشون برسه به دل حباب!

از یه طرف میگن اصلا آلترناتیو وجود نداره ، از یه طرف دیگه نوشته های قبلی خودشون میکُشن و آینده گویی میکنن که آره آلترناتیو جمهوری اسلامی پیش از جمهوری اسلامی سقوط میکنه !

مطالبشون هم عین هون خودشونه ها
اصلاً مشخص نیس مبارزه، مبارز نیست
سه چهارمه ، چهار چهارمه یا چی!


دقیقا بر چه اساس و استدلالی به این پیشگویی  رسیدین؟


فرار از پاسخ گویی هم میکنند : این افراد وقتی  مورد پرسش مردم قرار می گیرد؛ همه اقدامات تخریبی خود را با این جمله که؛ غیر از قانون اساسی مشروطه سلطنتی ایران ، هرچیز و هرکس برای من فاقد مشروعیت و اهمیت سیاسی است، توجیه می کنند.

متوجه نیستند این قانون اساسی مشروطه، برای صد و اندی سال پیش است و همانطور که بارها برخی از موارد این قانون تغییر کرد نیازه که در صورت بازگشت سیستم بازگشت پادشاهی به ایران برخی موارد این قانون مجدد تغییر کنه !


کجای زمانی؟
ثانیه‌ها شهروند ساعتن
بگو نجاتت میدن اهالیش قاعدتا


از تعصب سخن میگن و همه رو متهم به متعصب و بی سواد بودن میکنند اما تعصب خودشون اجازه نمیده واقعیت رو ببینن و بدرستی تحلیل کنن؛ البته تحلیل که چه عرض کنم ، خواب و رویا هاشون ، پیشگویی هاشون، تخریب شخصیتی هاشون، ناسزا گویی هاشون رو ، در قالب تحلیل ارائه میدن!


برچسبهای غیر اخلاقی میزنند !
برای بی اعتبار کردن خاندان پهلوی به آنها اتهامات مسخره میزنن که بانو یاسمین پهلوی پدرش یهودیه ! و شاهزاده برای اینکه توسط یهودی ها تحت فشار بوده با بانو یاسمین ازدواج کرده! استدلالش چیه ؟ چون پدر بانو یاسمین چهره ای شبیه یهودی ها داره !


به سراغ همین موضوعات به اشکالی دیگر، مثل خیانت به همسر ، همون روندی که جمهوری اسلامی در پیش گرفت رو بدون دنده عقب پیش میگیرن و  عکس های بانو یاسمین پهلوی رو که دوست خودش رو بغل کرده را منتشر میکنند و ناسزا میگن! 

از طرفی دیگر میگویند شاهزاده به فارسی نمیتونه درست سخن بگه و هزار جور ایراد بنی اسرائیلی دیگر و در نهایت ایشون باید استفا بده !!! مسخره ست توهمه این افراد !

این افراد احساساتی شده اند و کودکانه دست به این کار میزنند.

برخی هم با استعمال مواد مخدر صنعتی این قبیل اعمال را مرتکب می شوند و گروهی هم به صورت سازماندهی شده یا خودشان سازماندهی میکنند یا تحت سازماندهی دیگر، این کارها را میکنند!

واسه بدخوای خاندان پهلوی میکشن سوت و هورا
شاهدشون آیینه‌ اس و قسمشون دُم روباه


زنان اگر بخواهند میتوانند در این پیکار خونین نقش با ارزش خویش را ایفا نمایند، همینطور که این پیکار بدون شرکت آنها پیروز نخواهد شد!

انقد زن ستیز نباشید! انقد متوهم نباشید! پیشگویی های خود را ، خواب و رویاهای خودرا برا خود نگه دارید زیرا که؛ با این روند مسخره ای که در پیش گرفتین نه تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی سقوط نمیکنه بلکه توو گذر زمون حل میشین!



بالاخره تابلو میشه که کی بوده تو زرد!

جون‌ عزیز نگران نباش اگه کشتمت
آخه قلم
اشو دوباره میده به لاشه جون

تو سینه‌ شون ندارن رازای طلایی !

#اشو

رک؛ هرکس در شرایط فعلی خاندان پهلوی رو تخریب کنه با برچسب های ناشایست ، توهم و خواب و رویا ، در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنه !


تو زمین جمهوری اسلامی بازی نکنید زیرا شدین مسافر مسیری تو سراب به خودتون بیاین قبل اینکه فرو بریزین مثل ارگ بم کرمان!


من مثل خامنه ایم، کمپینی ها تاج سرمن و بقیه دشمن!

کمپین سر بلنده مثل سَرو

@C_B_SHAHZADEH
🔹نرگس محمدی؛ دیگه تابلو شده به سپاه وصلی


نرگس محمدی این روزها فعاليت‌های عمومیِ خود را به دور از عنوانِ مبارز نما و تحت عنوانِ فعالِ مستقل و در پسِ مدعیاتی همچون دفاع از حقوق بشر، نه به مجازات اعدام حقوق مساوي براي کار و... پی میگیرند، که گرچه مدعیاتی عملا سیاسی هستند ولی مشخصا ظاهرِ سیاسیِ کمرنگتری دارند.

فعالیت های رنگارنگ و کارناوال های زن زندگی آزادی در داخل و برخی فعاليت‌های یواشکی در خارج از کشور نمونه‌های مشهورِ همین شیوه اخیر هستند.

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170851?single


براي مثال، در جریانِ نرگس محمدی سنبه برانداز نماهای حکومتی در میان مردم آنقدر پرزور بود که با وجودي که چندین سال قبلش رژیم مردم را به شدت سرکوب کرده بود و در نتیجه باید باعث قهرِ آنها میشد، برانداز نماهای حکومتی باز هم توانستند در لحظه آخر عده‌ای نسبتا قابل توجه– اگر نه زیاد – را به پای منبر خود بکشانند تا بلکه براي خود امتیازی دست و پا کنند، که نتوانستند اما در خریدنِ مشروعیت براي کلیت رژیم نسبتا موفق عمل کردند.


اما چنین تناقضی از کجا نشات میگیرد؟

و چگونه است که نرگس محمدی حکومتی، در عینِ بی‌اعتباری ِ اخلاقی، باز هم میتوانند در میانِ مردم نا آگاه موجد حرکت سیاسی باشند؟

به نظر اشو، اصلی ترین دلیلِ نفوذ آنها در بینِ مردم توانایی شان در مهندسیِ افکارِ عمومی است.

نرگس محمدی حکومتی معمولا در گفتمان سازی – سواي ارزشِ محتواییِ آن – رواجِ آن در بین مردم نا آگاه موفق عمل میکند.

به عبارتی، آنها اصول مهندسی افکار عمومی را
خوب بلدند و آن را به نحو احسن به کار میبندند.

ما پادشاهی خواهان بیشمار که تو کتمون نمیره اما مردم ناآگاه در دام این سلیطه می افتند!

تولید انبوه همزمانِ ایده – بعضا ایده های پیش پا افتادهو انتشار و تکرارِ آن از طریقِ انواع و اقسامِ رسانه های صوتی، تصویری و نوشتاري شیوه ای است که نرگس محمدی حکومتی براي تاثیر گذاشتن نه فقط بر مردم که بر نخبگان – حتی نخبگانِ مخالف رژیم– از آن بهره میبرد.

بدین ترتیب اولویت هاي نرگس محمدی از زمانِ ظهورش تا به امروز به تدریج استحاله یافته است.

در جایی که در ابتدا اولویت ش توسعه سیاسی و تقویت جامعه مدنی – گیریم به قصد فروپاشی نظام – بود، بعدا اولویتشان به گرفتنِ امتیازهای ناچیز براي خودشان در عینِ تلاشِ سفت و سخت براي حفظ نظام تقلیل یافت، امري که میانِ آنها و دموکراسی‌خواهان شکاف عمیقی انداخت و در نهایت صفت تحقیرآمیزِ حکومتی را برایشان به ارمغان آورد.

در جایی که امروز بیشتر به فکر منافع خودشان هستند تا دموکراسی و توسعه سیاسی براي ایران، اما مدام پاي ادعاهاي سوختۀ قبلی و متناقض با هدفشان را وسط میکشند و با مهندسیِ افکار عمومی بر مبناي آن ادعاها ملت را سرِ کار میگذارند و به بیراهه میکشانند.


اینکه میتواند چنین گسترده گفتمان سازی کند به هوای پشتوانه سیاسی/اقتصاديشان در ایران است که باعث شده از یک طرف به راحتی خودشان را در رسانه‌های فارسی زبانِ خارج از کشور جا کنند و از طرف دیگر در رسانه‌های خارجی مقاله منتشر کنند و برنامه بگذارند و حمایت بین‌المللی جلب کنند.

قابل ذکر است که بدون حمایت‌های بیدریغ بیبی
سی فارسی – صدای آمریکا و ایران اینترنشنال نرگس محمدی حکومتی بردی بسیار کمتر از حال حاضر میداشت.


با این وجود، بدونِ آن تواناییِ خاص در مهندسی افکارِ عمومی، انبوهیِ رسانه ها هم نمیتوانست کاري از پیش ببرد.

به نظر اشو، نرگس محمدی حکومتی این توانایی را از «مرکز تحقیقات استراتژیک جمهوری اسلامی» به ارث برده!

بنابراین، اگر قرار بر عبور از جمهوري اسلامی است، باید میراث راهبرديِ مرکز تحقیقات استراتژیک برای برانداز نماهای حکومتی را به خوبی شناخت و براي خنثی کردنِ اثرش اندیشید.

همین شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا شعار ابتداییِ ما پادشاهی خواهان بود که باعث شد بسیاري از مردم و روشنفکران به جریان گذر از رژیم جمهوری اسلامی گرایش پیدا کنند!

و اما پس از گذشت چندین سال متفکرانه و هدفمندانه ، شعار رو تکرار میکنه ؛ احمق ، حکومتی - مردم ما دیگر از دو جناح رژیم گذر کردند ، یخو بزار اونجایی که میسوزه !

شعار واقعی ملت جاوید شاه ست!
چه در داخل ایران ، چه در خارج از کشور، کافیه چشم هارو باز کرد! ما از شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا عبور کردیم!

#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد

#جاوید_شاه


سیاست جای تجارت نی
دیگه تابلو شده به سپاه وصلین
نرگس محمدی خونریزی می‌کنه و وصله به سرِ قلمم تیغ!

سراغتون میام به نوبت ، گلوتونو میگیره
اشو مثل سگ سرابی حتی اگه داشته باشم سه تا پوزه بند ! با قلمم جوری بازتون میکنم که عمیق تره از برش کارد!

#اشو


@C_B_SHAHZADEH
🔹گل یا پوچه یالا دموکراسی رو از مشتم درار-  بخش نخست؛ ظاهر فریبنده دموکراسی



در دریاي متلاطم سیاست ایران که پس از انقلاب مشروطه همیشه دستخوش بادهای مخالفی بوده که سفینه مردم سالاري را بارها از راه راست منحرف کرده، یک باد مخالف  هم آن مغلطه ای است که این روزها برانداز نماهای حکومتی و ابواب جمعی شان در داخل و  در خارج از کشور مدام کار میکنند؛ و میگویند تا در ایران فرهنگ دموکراسی برقرار  نشود، تغییر حکومت هیچ تفاوتی در وضعیت مملکت ایجاد نمیکند.

در این نوشته تلاش خواهم کرد نشان دهم که چرا این ادعا، علیرغم ظاهر فریبنده اش، نه تنها از اساس باطل است، که در تضاد بنیادی با آنچه خود برانداز نماها و اصلاح طلبان به آن معتقدند نیز قرار میگیرد، و بنابراین هیچ امکانی براي عملی شدن ندارد.

همچون بسیاري مفاهیم دیگر که برانداز نماهای حکومتی در طی دهه های اخیر، بسته به منفعتی که از آن برایشان حاصل بوده، به شیوه اي کژ و کوژ به کار گرفته اند و یا به تمامی قلب کرده اند – چنانکه در نهاد با خود نیز چنین کرده اند- دموکراسی و  عوامل بنیادی آن هم توسط این طایفه عمدتا از معنی تهی شده است.


حقیقت این است که وجود فرهنگ دموکراسی، گرچه عاملی بسیار مهم در برقراری دموکراسی در یک کشور است، اما تنها یکی از عوامل برقراري دموکراسی است.

عامل مهم دیگر در برقراري دموکراسی – و شاید مهمترین عامل، حکومت دموکراتیک است، که تا موجود نباشد، تلاش براي پیشبرد فرهنگ دموکراسی عمدتا حکم آب در هاون کوبیدن را پیدا میکند؛ یعنی دقیقا همان کاري که برانداز نماهای حکومتی در دهه های اخیر به آن مشغول بوده اند.


چه بر اساس منطق و چه بر اساس عمل، در جامعه هایی که حکومت حاکم بر آن خود نه تنها بالذات عین استبداد است که در ساختار و ساز و کارش نیز بازتولیدکننده استبداد است، فرهنگ دموکراسی بعید است که پا بگیرد.

اگر نخواهیم در تاریخ زیاد به عقب بازگردیم و پاي دنیاي باستان را به میان بکشیم، در روزگار معاصر، میتوانیم بگوییم که جوهر هر حکومتی، مجموعه قوانینِ تعیین کننده ساز و کارهاي آن، یا به طور شفاف تر، قانون اساسی آن است.


اَعراض آن نیز مجموعه تفسیرها و رفتارهایی است که بر آن قانون اساسی محمول است.

اینک، اصول استبدادی بلاتغییرِ نظام جمهوري  اسلامی در قانون اساسی آن – که جوهر یا ذات آن باشد – آمده است.

این اصول لزوما همپایه نیستندچنانکه در قانون اساسی همه کشورهاي دیگر نیز چنین است؛ و برخی  اصول بر اصول دیگر برتري دارند و به اصطلاح شمول کلی تری دارند؛ و از قضا همان اصول استبداديِ جهانشمول هستند که چارچوب اصلی قانون اساسی جمهوري اسلامی را تعیین میکنند؛ و نمود مبرهن آنها هم اجرا مداوم آنها در حیطه جمهوري اسلامی بوده است.


این در حالی است که اصلاح طلبان هم مدعی اند که اشکال از اعراض جمهوري اسلامی است، و نه از جوهر آن؛ و اینکه با اصلاح اعراض جمهوري اسلامی، دموکراسی حاصل میشود. 


اما راست این است که اصلاح‌طلبان و برانداز نماها ، به دلیل اعتقاد بنیاديشان به حکومت اسلامی و پاي بنديشان به قانونِ اساسی جمهوري اسلامی از یک طرف و کسب منفعت های چندگانه از حاکم بودنِ این رژیم در ایران از طرف دیگر، حقیقت را تخطئه می کنند!

برانداز نماها بر اساس منطق و  منفعت و پايبندي هاي خود، نمیتوانند متعرضِ واقعی آن جوهر و خواهان تغییرش باشند.

به عبارت دیگر، فرهنگ دموکراسی که آنها به منظور استقرار دموکراسی مدعی اش هستند، با این شیوه ای که آنها در پیش گرفته‌اند مجال رشد نخواهد یافت؛ و بدین ترتیب این دورِ باطل تا ابد تکرار می شود و نتیجه ای هم برای دموکراسی از آن حاصل نمیشود.

اشو فتیش نویسندگی داره
تو اقیانوسه جوهر خودشو ول داده


#اشو


این بچه گشنه ست ولی هیچوقت نمیزنه از خرج گُلش
نه اه خستم از بس مزخرف شنیدم پس مخزن
پُره پُره
بگید توبه کنه بدخواه
اشو قلدره
میشناسیم نه؟
عین آسپیرینم
دنبال سردردم پس حرف نزن پشتم
احمق من نیازی به دفتر ندارم
وقتی‌ مغزت تخته‌ ست
حتی اگه نر باشی‌ شیرت رو میدوشم...

ببین اشو فیزیکدان نیس
ولی‌ حسابیه، خیالیه؟



@C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده
🔹گل یا پوچه یالا دموکراسی رو از مشتم درار-  بخش نخست؛ ظاهر فریبنده دموکراسی در دریاي متلاطم سیاست ایران که پس از انقلاب مشروطه همیشه دستخوش بادهای مخالفی بوده که سفینه مردم سالاري را بارها از راه راست منحرف کرده، یک باد مخالف  هم آن مغلطه ای است که این…
🔹گل یا پوچه یالا دموکراسی رو از مشتم درار- بخش دوم ( پایانی)؛جامعه ای که ساخته از ماها جوکر(۲/۱)


براي اینکه این بحث کلیِ انتزاعی روشن‌تر شود، بیایید آن را در مصداقش، یعنی بر اساس مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی، پی بگیریم.

چنانکه پیشتر هم گفتم، برخی اصول و ماده ها در هر قانون اساسی ای بر دیگر اصول رجحان دارند، و چارچوب کلی آن قانون اساسی را تعیین میکنند

براي سهولت بررسی، من این اصول را اصول بنیادی مینامم.

در قانون اساسی جمهوري اسلامی نیز چندین مورد از این اصول بنیادي وجود دارند، که از قضا از بیخ و بن استبدادی هستند.

یکی از این اصول اصل ۲ است که با تبیین حکومت بر اساس مابعدالطبیعه  و در مخالفت عمده با عقلانیت ، در تقابل و تضاد ذاتی با مفاد اعلامیه حقوق بشر که رویکردی انسانی عقلانی به حکومت دارد قرار می گیرد.


با این وجود در اینجا ترجیح میدهم به منظور اجتناب از اطاله کلام به آن اصل نپردازم و یک راست بروم سرِ بنیادی ترین اصل استبدادی قانون اساسی جمهوری اسلامی، یعنی اصل ۱۱۰ که تبیین کننده وظایف و اختیارات رهبری یا همان ولایت مطلقه فقیه است.

مطابق این اصل، حوزه وظایف و اختیارات رهبری اینهاست تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام، فرمان همه پرسی فرماندهی کل نیروهای مسلح اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای مسلح نصب و عزل و قبول استعفای فقهای شورای نگهبان؛ عالی ترین مقام قوه قضاییه؛ رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛ رئیس ستاد مشترک؛ فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست ،از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.

امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم...

عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف ،قانونی یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه قضاییه.

چنانکه مبرهن است اصل وظایف و اختیارات رهبری همچون لویاتانی بر همه اصول دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی سایه انداخته است به طوری که کمتر اصلی در خارج از محدوده استحفاظی آن قرار میگیرد.

از همه موارد صریح مندرج در این اصل که بگذریم، عبارت تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی توسط تنها یک نفر - گرچه ظاهرا در مشورت با مجمعی - که بر اساس اعتقاد مذهبی فقهی به جانشینی آن یک نفر پیغمبر و امام را حاصل ،آمده خود به تنهایی گویای همه چیز است.

و این جوهر جمهوری اسلامی است.

این اصل را به هر شیوه هر منوتیکی هم که بخوانیم و هر گونه هم تاویلش کنیم باز همان است؛ گرچه اصولا تاویل نصِ صریح قانون که هم صراحت بیان دارد و هم هیچ آرایه ای در آن به کار نرفته اصولا بی وجه است و تنها حکم دور سر چرخاندن لقمه را دارد.

بماند که آیت الله محمد یزدی از اعاظم علمی جناح محافظه کار جمهوری اسلامی در حین جلسات بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ همین اصل صریح را هم تاویل کرد و بر اساس آن تاویل هر آنچه که در آن اصل نیامده بود را هم به حیطه اختیارات رهبری درآورد.


حالا برای اینکه حقیقت هرچه بیشتر روشن شود بیایید قانون اساسی ایالات متحده آمریکا را با قانون اساسی جمهوری اسلامی مقایسه ای کنیم تا ببینیم که ادعای اصلاح در چه زمانی میتواند معقول و عملی باشد قانون اساسی آمریکا بر اساس دغدغه های عقلانی و حقوق بشری نوشته شده است؛ اصل بنیادی آن هم در همان مقدمه اش آمده و بعد در تمام بدنه قانون اساسی بر اساس همان اصل عمل شده.

مطابق این مقدمه: ما مردم ایالات متحده به منظور تشکیل اتحادیه‌های جامع تر استقرار عدالت، تأمین آسایش ملی، تضمین دفاع مشترک، ارتقا رفاه عمومی و حفظ برکات آزادی برای خود و آیندگانمان قانون اساسی حاضر را برای ایالات متحده آمریکا وضع و مقرر مینماییم.

این اصل بنیادی و قانون اساسی محمول بر آن که بیش از دو قرن پیش به انشاء درآمده، حداقل بر اساس عقلانیت معاصر و مطابق مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر امروز هم قابل توجیه است؛ حال آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی که تنها حدود چهار دهه قبل به نگارش درآمده - که اصلاح طلبان حکومتی به ادعای خودشان تا پای جان به آن پایبندند.


#اشو

نیست پانتومیم...
باید زنجیر رو پاره کرد و ریسمان جویید
ملتی که چهل سال دویید
تو حیاطی که هیچ جاش نیست آب‌خوری
فقط یه ناظم داره با سیبیل دالتونی
ماهم طواف میکنیم ولی مثل گرگ دور طعمه !
نه فراموشکاریم، نه بخشنده
تک به تک دولتا باس همه خورده‌ حسابا رو پس بدن ، انتقام همه رو میگیرم ....


@C_B_SHAHZADEH
🔹گل یا پوچه یالا دموکراسی رو از مشتم درار- بخش دوم ( پایانی)؛ فرهنگ دموکراسی با سیستمی که جوهرش فاسد است نمیشود (۲/۲)

با این وجود عرصه قانون در آمریکا هم خالی از اشکال نیست.

از جمله اشکال های بزرگی که بعضا گرفته میشود حق مالکیت اسلحه است که در الحاقیه دوم منشور حقوق آمده است.

به خاطر مشکلاتی که وجود چنین حق قانونی برای بسیاری از شهروندان آمریکایی ایجاد کرده از جمله چندین و چند فاجعه تیراندازی در یکی دو سال اخیر که قتل تعداد زیادی از شهروندان آمریکایی ،انجامیده.

این روزها در سپهر سیاسی اجتماعی آمریکا بحث داغی در این باره در جریان است: از یک طرف سرمایه داران ،اسلحه‌سازان و اسلحه دوستان؛ و از طرف دیگر فعالان حقوق بشر و منتقدان سرمایهداري و اسلحه‌سازی.

یک طرف بر این حق قانونی پافشاری میکند و طرف دیگر خواهان الغای آن است.

با این وجود، هیچ کدام از این دو طرف با آن اصل بنیادي فوق الذکر در قانون اساسی مشکلی ندارند و آن را نیکو میدارند.

اینه دموکراسی!


بنابراین میبینیم که حرف از اصلاح زدن در این سیستمی که جوهرش تا حدود زیادی با عقل و انسانیت جور در می آید واقع بینانه و قابل قبول است اگر در چنین سیستمی برخی اعراض نامطلوب را اصلاح کنند.

بسیاری از کارها - گرچه تا کمال مطلوب هنوز راهی دور و دراز میماند - به سامان می شود.

در مقابل در جمهوری اسلامی، چنانکه قبلا دیدیم هرگز چنین نیست آنچه هم که اصلاح طلبان حکومتی ظرفیت‌های دموکراتیک قانون اساسی جمهوری اسلامی مینامند، در حقیقت برخی اعراض کمتر استبدادی یا شبه دموکراتیک آن هستند؛ که حتی آن‌ها هم از آنجا که تحت الشعاع آن جوهر استبدادی قرار میگیرند در نهایت فایده چندانی ندارند بدین ترتیب حقیقت دقیقا برعکس آن چیزی است که اصلاح طلبان حکومتی مدام بر آن اصرار می ورزند این جوهر جمهوری اسلامی است که خراب و استبدادی و ضد حقوق بشر و ضددموکراتیک است و نه لزوما برخی اعراض آن و حتی برخی اعراض سالم هم که دارد به اصطلاح حدوثی هستند و نه ذاتی.

صرف نظر از اصول بنیادی استبدادی که جوهر و ذات جمهوری اسلامی است این نظام چنانکه در ابتدا اشاره کردم حتی در ساز و کارهایش هم استبدادی است؛ به طوری که در کارکردهای اجتماعی فرهنگی‌ اش استبداد را در قالب آموزه های متافیزیکی و ضدعقلانی بازتولید میکند.

جمهوری اسلامی از طریق ابزارهای فراوان و شیوه های مختلف بسیاری همچون صدا و سیما ،مساجد،نماز جمعه ،هیات ها ، تکایا و سیستم آموزشی و فرآیند گزینش دانشگاه ها و ادارات با ترویج مداوم و با شدت-و-حدتِ گفتمان ضددموکراتیک در جامعه، تمامِ گفتمان‌های آلترناتیو را تا مرحله حذف پیش میبرد.

در چنین حالتی، فرهنگ دموکراسی به سختی مجالی براي رشد مییابد؛ و حتی اگر بیابد هم منشاء آن از درون نظام نخواهد بود، بلکه از گفتمان‌های خارج از نظام خواهد بود که از طریق روزنه‌های کوچک و تنگی همچون کتاب، اینترنت و ماهواره به جامعه میرسد.

اصلاح طلبان حکومتی نیز - شاید مگر در همان یکی دو سال اول ریاست جمهوری خاتمی - تا به امروز نتوانسته اند قدمی برای تخفیف گفتمان استبدادی و پیشبرد گفتمان دموکراتیک در ایران بردارند در گذر زمان اوضاع چنان بر خود آنها هم سخت آمد که حتی نظریه قبض و بسط سروش که در اصل برای حفظ دین در حوزه حکومت پرداخته شده بود نیز مورد لعن و نفرین کلیت نظام قرار گرفت.

امروز هم که شماری از آنها با اجازه آقا و با خوشحالی زایدالوصفی در پشت پزشکیان سنگر گرفته اند از ترسشان هیچ دم از دموکراسی و جامعه مدنی نمی زنند.

لذا میبینیم که خانه از پای بست ویران است و خانه ویران را نمیتوان مرمت کرد؛ چرا که تعمیر کردنش حکم آفتابه خرج لحیم را دارد.

بنابراین در حیطه چنین سیستمی، اصلاحات دادن و مدعی این شدن که با گسترش فرهنگ دموکراسی کار درست می شود، بیشتر وعده سر خرمن است تا واقع گرایی و عمل بر اساس منطق و حقیقت تاریخی اگر امروز چنین دروغ بزرگی همچنان در میان بخشی از جامعه خریدار دارد، این نه لزوما به خاطر صحت و نتایج اش است - که نه صحیح است و نه تا به حال نتیجه ای داده است.

بلکه عمدتا به هوای آن هژمونی رسانه ای است که زعیمان آن در ایران دارند؛ و البته از رسانه های بین المللی فراگیری همچون بی بی سی فارسی -ایران اینترنشنال که در راستای منافع امپراطوری فخیمه عمدتا با آنها همگرایی دارد، چنانکه در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر هم دیدیم - نیز به نحو احسن استفاده می کنند.

بدین ترتیب در غیاب گفتمان‌های آلترناتیو و عدم دسترسی تغییر خواهان داخل به گزینه‌های متفاوت گفتمان اصلاحات با ادعای ترویج فرهنگ دموکراسی اش کماکان لنگ لنگان و عصاکشان به ره ترکستان میرود و جامعه بی انتخاب ایران را هم در پی خود می کشاند.


#اشو

بابا اینا معنی دموکراسی رو هم میخوان عوض کنن!
بیچاره شمشیر چاره‌ای جز کشتن نداشت
فرقی‌ نمیکرد مومن و مرتد براش!


@C_B_SHAHZADEH
🔹دو راه ناهمسو و دو جنبش آشتی ناپذیر؛ بگیری راست میشه، میگیریش؟

در طول تمامی این جریانات رژیم اسلامی تظاهر کنندگان مستقلی را که شعارهایی دادند، به شدت وحشیانه تری مجازات میکرد این عمل و اساساً برخورد دشمنانه و آشتی ناپذیر رژیم با هواداران سرنگونی نه تازه نه تعجب آور و نه تعطیل پذیر است.

رژیم نیز آگاه است که سکوت و تبعیت مرحله‌ای مردم آزادی خواه ابدی نیست و این آتش زیر خاکستر، در انتظار جرقه ای برای شعله ور شدن و سوزاندن است.

این در حالی است که جناح های مختلف رژیم، برخوردهای بین خود را چیزی جز دعواهای خانوادگی و داخلی نمی بینند و متوجه اند که همه شان در نهایت سرنوشت مشترکی را تقسیم میکنند. و با پمپاژ اپوزیسیون فیک به جامعه در تلاش برای حفظ رژیم اند.

این البته یک واقعیت است که اگر روزی رژیم اسلامی ساقط شود همه جناح های رژیم ساقط خواهند شد. در آن صورت، نه جناح محافظه کاری باقی خواهد ماند و نه جناح اصلاح طلب طرفدار رژیم و نه اپوزیسیون فیک.

بر این اساس، سرنگونی رژیم برای اپوزسيون فیک طرفدار رژیم سرنگونی و نابودی، ولی برای نیروهای سرنگونی طلب آزادی و دموکراسی به همراه خواهد آورد.

این است که بود یکی از این دو به معنی نبود آن دیگری است.

این سرنوشت دوگانه توضیح می دهد که چرا دو راه سرنگونی و بازی در زمین جمهوری اسلامی یا همان اپوزسيون فیک دو راه متضاد و متعارض اند و چرا تضاد بین هواداران سرنگونی و اپوزسیون فیک طرفدار رژیم در هیچ نقطه ای پایان نمی پذیرد و به هیچ آشتی و همسوئی ولو موقتی هم نمی انجامد.

این نتیجه گیری همچنین نشان میدهد که هر کسی فقط میتواند یکی از این راه های متفاوت و متعارض را برگزیند و هیچ کس هم نمی تواند در جایی در بین این دو متعارض و متضاد بایستد و قدمی در راه سرنگونی و قدمی در حفظ رژیم بردارد.

در واقعیت نیز از همان سال‌های آغازین سرکوبگری رژیم در ایران دو حرکت مغایر همدیگر، یکی برای سرنگونی و دیگری برای نگهداری رژیم اسلامی آغاز شده و جریان یافته است.

حرکت سرنگونی طلب برای رهایی از کلیت رژیم اسلامی کوشیده در حالی که حرکت ملقب به برانداز نما به راه حفظ و بقای رژیم رفته است.

شرکت کنندگان در حرکت سرنگونی طلب جان و مال فدا داده به زندان افتاده شکنجه شده و به راه فرار و تبعید رفته اند، ولی برانداز نماهای طرفدار رژیم، افکار عمومی را اداره کرده، در سرکوبی مردم شرکت کرده و مسئولیت های سنگین جنایات رژیم را به گردن نگرفته اند.

ماهم خریم مثلا!


از این رو در طول این مدت، این دو حرکت متضاد به صورت دو جنبش در سویی جنبش سرنگونی طلب رژیم برای رها کردن مردم از سيطره رژیم جمهوری اسلامی و در سوی دیگر، جنبش برانداز نماهای طرفدار رژیم برای حفظ بنیادهای رژیم اسلامی شکل گرفته اند.

بر این اساس یک: در ایران نه یک حرکت و جنبش مردم ایران بلکه دو حرکت و جنبش، یکی خواهان سقوط و دیگری خواهان نگهداری رژیم جمهوری اسلامی وجود دارد.

دو: این دو جنبش به طور نهادی ناهمسویند و هیچ وجه و نقطه مشترکی ندارند، یا نمی توانند داشته باشند. نه کسی میتواند آنها را آشتی دهد و نه حرکات و دعواهای قدرت درون رژیم را به عنوان جنبش رهانی طلب مردم ایران به خورد دیگران بدهد و نه کسی می تواند همزمان از هر دو جنبش متضاد و متخاصم حمایت کرده هر دو را مردمی و آزادی بخش بنامد.

انقد حالم خوبه که فکر میکنم خون همه‌ تون شراب آب انگوره! میگیری؟


رُک: فقد و فقد جاوید شاه ، فقد و فقد پادشاهی - انتخاب با خودتونه ، که این بازی رو ببرین یا واگذار کنید ! از اشو گفتن ....


می‌خوان حکومت راه بندازن با تاجِ ما
تابوت هم‌ دیگه رو پله میکنن خائنا
توو گذر زمون حل میشن این عوضیا

رونقی بگیر راست میشه
آخوندی بگیر راست میشه
بنیادی بگیر راست میشه
رشنو بگیر راست میشه
مسیح بگیر راست میشه
جوانمردی بگیر راست میشه
د حرفمو میگم دو شاخست عین ذوالفقار
ولی تو بگیرش راست میشه!


#اشو
@C_B_SHAHZADEH
🔹سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی- بلاخره کنده میشه گور قصه؟

بلاخره کنده میشه گور قصه؟
پاسخ آری و نه!

آری! برای آن که آنان تا میتوانند برای حفظ رژیم میکوشند و در هر آینده نزدیک هم خواهند کوشید.

نه برای آن که آنان با دریافت پیام قاطع ،مردم همانگونه که منافع درازمدت شان را به تخت خلیفه گری فاقد حمایت مردم هم نخواهند بست آنان در حال حاضر همه فرصت‌ ها را برای تقویت بالانس بین جناح های رژیم مورد استفاده قرار می دهند، اما يقيناً وقتی فهمیدند که تمامیت رژیم جمهوری اسلامی از دید مردم ایران مردود است، به جای دفاع بی حاصل از این یا آن جناح، سود خود را در پیوستن به آلترناتیو های مورد رضایت مردم خواهند دید.

شاهزاده به خوبی در این سخنرانی در نقش رهبر جنبش ، تلاش نمود اربابان جهانی را متقاعد سازد که مردم این رژیم را نمیخواهند!

اما بیایید این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم!

آیا اربابان جهانی، پیام شاهزاده را با حمایت خود پاسخ خواهند داد یا ساده تر برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی اقدامی خواهند کرد؟

پاسخ نه و آری!

پاسخ نه برای آنکه از امروز تا زمانی اعتبار دارد که استراتژی سبز تسلیحاتی و وظایفی که از این طریق به عهده رژيم محول شده ادامه می یابد. 

پاسخ آری زمانی تحقق خواهد یافت که یا استراتژی‌های موجود جهانی و منطقه ای تغییر یافته و تاریخ مصرف رژیم مثل تجربه برافتادن شاه به سر رسیده باشد یا مبارزات مردم ایران نشان داده که اوضاع بی ثبات است و این رژیم از عهدۀ کنترل اوضاع داخلی بر نمی آید.

ابتدا استرتژی های جهانی تغییر می کنند پس به تبعیت از آن و رژیم های دست نشانده جا به جا میشوند. این رژیم مجری برنامه های استراتژی های تسلیحات منطقه ای است بدین معنی تا زمانی که این استراتژی ها ادامه دارد بازار جهانی به سرکردگی آمریکا نیز خواهان دوام و بقای آن است و بر عکس.

یعنی هر وقت هم این استراتژی ها تغییر کردند و استراتژی‌ های جدیدی به اجرا در آمدند این رژیم نیز همانگونه که در مورد برافتادن رژیم شاه تجربه کردیم جای خود را به رژیم مجری استراتژی های جدید خواهد داد. موج اگر باد برنخیزد محکوم به فناست.

یک-از دید اربابان جهانی بی ثباتی اوضاع به اشکال مختلفی بروز میکند و می تواند از قهر مدنی و بايكوت سیاسی مردم مثل عدم شرکت در بازی های انتخاباتی مجالس ،بزرگداشت و روزهای عزاداری منسوب به رژیم و ایدئولوژی شیعه گری اش تا اعتراضات آشکار علیه تمامیت رژیم، شیوه ها و تاکتیکهای مختلفی را در بر بگیرد.

در شرایطی که رژیم جز از طریق سرکوب پلیسی قادر به کنترل نافرمانی و اعتراضات عمومی نیست و مبارزۀ مردم می رود که به فاز بالاتری از سازماندهی و رهبری برسد چراغ های خطر اربابان جهانی روشن میشوند.

این است که رژیم جمهوری اسلامی از هر مدتی آلترناتیو اصلاح طلب خود را ارائه می دهد و برای گذر به جامعه ای که بتواند با پنبه سر ببرد میکوشد تا کنون از این همه تلاش و برنامه ریزی هیچ نتیجه ای عایدش نشده، چرا که رژیم از ترس آن که توبه گرگ مرگ است قادر به تعطیل و تقلیل موقتی سرکوبی و استبداد دینی اش هم نیست.

نظر مردم و میزان همکاری شان با رژیم ملاک مهمی برای خوب و بد بودن اوضاع است و سرنوشت رژیم را تعیین میکنند.

بدین ترتیب، وقتی معلوم شد که مردم با رژیم در قهر و اعتراض به سر میبرند در بازی‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اش شرکت نمی کنند و حتی بیش از آن، مبارزۀ مردم به کانال هایی افتاده که ممکن است برای عوامل بازار جهانی به سرکردگی آمریکا قابل کنترل نباشند چراغ های خطر اربابان جهانی شروع به چشمک زدن خواهند کرد و سرنوشت رژیم و جایگزین آن یعنی ، پادشاهی رضا شاه دوم را به بحث خواهد گذاشت!

پس با این تحلیل هم آری هم نه به این نتیجه میرسیم که اربابان جهانی پس از پیام روشن شاهزاده رضا پهلوی که مردم ایران این رژیم را نمیخواهند ، چشمان خود را بیش از پیش به حوادث ایران خواهند دوخت!

بلاخره گور قصه جمهوری اسلامی کنده میشود هم پاسخش به خودمان بستگی دارد که آری باشد یا نه !

پس رفتار ما مردم در مقابل رژیم جمهوری اسلامی پس از این سخنرانی ، هم برای جنبش خودمان  و حمایت اربابان جهانی از این جنبش مهم است و هم جایگاه شاهزاده ، چرا که با ادامه وضعیت موجود و سکوت مردم ایران نقش شاهزاده از رهبر به یک مخالف سیاسی که فقد نظریه های خود را بیان میکند در دید اربابان جهانی تغییر خواهد یافت!

#اشو

دست‌ به‌ تخمم هر موقع میاد عزرائیل سر وقتم
تهدید به مرگ میکنن
مگه هر شب کم میمیرم؟
منو از چی میترسونی؟
اونی ام که از سر بریده لب می‌گیرم
احسنت به لبخند مبارزی که جا دستبند رو دستشه جا دستبند!


آری یا نه هم میهن؟

@C_B_SHAHZADEH
🔹تاثیر خیال باسوادی بالا و درک نکردن یک مطلب بسیار ساده؛ توهم با سوادی ولی صدا بمب میده بازتاب تف تو شیکم چاه!

۱. وقتی واژه تاریخ مصرف رژیم به پایان میرسد در مطلب ذکر شد، به معنای این بود که در دید اربابان جهانی، حضور نظام شاهنشاهی عزیزمان و بقای آن در ایران منافع آنان در در خطر قرار میدهد و برنامه های آنان با بقای نظام شاهنشاهی عزیزمان پیش نمیرود ؛ شما که مغزت نمیکشه اجازه بدین خیلی ساده ترش کنم برات ، نظام شاهنشاهی از وظیفه و کارهای جمهوری اسلامی پس از استقرار در ایران  بر نمی آمد، برپا کردن یک رژیم تندرو با گرایش های افراطی شیعی در مقابل رژیم شاهنشاهی عزیزیمان یک راه ،چاره و شاید تنها راه چاره بود از این جا، خمینی و انقلاب اسلامی اش به پاسخ معما تبدیل شدند. پروژه حاضر شد، برنامه ریخته شد، نقش ها تقسیم شدند، و قیام های براندازی نظام شاهنشاهی به راه افتادند. بیا پایین داداش


۲. متوهم، جمهوری اسلامی با تصمیم اربابان جهانی کنار نمیره چون بهترین گزینه برای اونا همین جمهوری اسلامیه، ذهن مخاطب رو گمراه نکن، جمهوری اسلامی با حمایت اربابان جهانی از خواست مردم به کنار میره، چون زمانی که مردم خواسته خود براندازی رژیم رو به طور شیوا و رسا بیان کنن اربابان جهانی منافع دراز مدت خودشون رو به جمهوری اسلامی ترجیح میدن ، و بعد چطور میشه کنش مردم هیچ تأثیری نداره؟ بیا پایین داداش

۳. اگر شاهزاده و اطرافیان ایشان بتوانند روابطی علنی و شفافی را با این اربابان جهانی برقرار کرده و پیش ببرند از ابتدا به طور صریح توضیح دهند که در رابطه با منافع موجود بازار جهانی در ایران در چه مواردی متعهد به حفظ منافع ملت و کشورشان اند، بر اساس کدام منافع متقابل با همدیگر همکاری میکنند، و محتوای همکاری شان بر چه اصول بده و بستانی بنا شده است از حالا معلوم کنند که چه می دهند و چه می گیرند. و از طریق همکاری و رقابت با سایرین در راه جذب سرمایه و تکنولوژی صنعتی به کشورمان گام بردارند این نه تنها به سود توسعه و ترقی در کشور است بلکه لابد بدتر از جمهوری اسلامی هم نیست . بیا پایین داداش

لازم به توضیح نبود چون مطلب کاملا شفاف بود و حتی یک فرد با سواد نه چندان بالا لپ کلام این مطلب رو درک میکرد ، حالا اینکه شما چطور نتونستی تفسیر کنی بماند من فکر میکنم دلیلش توهمه و صد البته نردبون خواستن !

چرا انقدر لفظ دزدی میکنید! کودک دبستانی ما همون بچه دبستانی نباشیم خودمه!؟

حالا این لفظ دزدی ها به کنار شما توهم نزن که آره بابا مجلس پیشنهادی شاهزاده هم همون مجلس خبرگانه رهبریه!

مثل یه سایبری تمام عیار داری تو زمین جمهوری اسلامی بازی میکنی !

شما مثل یه سایبری تمام عیار تخریب نکن که آره اگر دولت های خارجی از جنبش حمایت کنن و شاهزاده بیاد راس کار از جمهوری اسلامی هم بدتره نمیخواد مطالب مارو تفسیر کنی

نردبون میخوای ایراد بنی اسرائیلی از مطلب میگیری یا اینکه واقعا اونقدر سواتتت بالاست که از درک مطلب ناتوانی؟


زمان میبره خوشه بشه شراب...

صدا بمب میده بازتاب تف تو شیکم چاه



آره گل میزنم بیشتر از علی دایی
شما می‌زنید توی اوت دروازه خالی

برار با این مسیری که شما پیش گرفتی نهایتا بتونی دهل بغل کنی تو دسته دنده‌عقب بری...


تو زمین جمهوری اسلامی بازی نکن، لفظ دزدی نکن، پسر خوبی باش و بیا پایین از اون منبر سایبری تمام عیار بودن . روزت نیک باد بوس بوس



#اشو


@C_B_SHAHZADEH