Forwarded from Deleted Account
شاید بسیاری از شما #دوستان ، یادتون باشه #روزگاری مردم بهم #نامه مینوشتند .
این نامه ها معمولآ با این چند عبارت #کلیشه_ای شروع میشد ، به این ترتیب :
بنام #خداوند بخشنده ی مهربان
سلام ، حال شما خوب است ؟ اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید خدا را شکر ، حال ما هم خوبست .
و سپس ادامه میدادیم :
ملالی نیست جز دوری دیدار شما ، که آنهم امیدواریم بزودی تازه گردد .
از اینجا ببعد با یک یا چند #مطلب کوتاه و اساسی ، که نامه را بهمان دلیل فرستاده بودیم آنرا بپایان می بردیم .
حقیر ازین روش استفاده کرده و نامه ای از طرف #شهر_اهواز برای شهر #تهران در سال ۱۳۹۵ نوشته ام که همزمان بود با برگزاری #کنفرانس حمایت از #فلسطین...
تقدیم به همه شما خوبان :
بنام خداوند خاک...
#تهران جان سلام
اگر از احوالات اینجانب خواسته باشی خدا را شکر ، حالمان #خاک است و ملالی نیست جز دیدار #آسمان_پاک ، که آنهم بعیدست حاصل آید .
#تهران جان ، اینجا دیگر #خاک_بر_سرت فحش نیست اینک همه ما خاک بر سریم و مدتیست که ما میتوانیم با #هوا تیمم کنیم .
مدتیست به این امید که با خاک درون بدنمان ، #درختی بکاریم #میوه_ها را با #هسته میخوریم .
#تهران به مردمت بگو :
مردم #خوزستان و #اهواز ، در سیر تکاملشان ، همگی خاک شش دار شده اند .
#تهران جان ، به #دولت_مردانِ ساکنت بگو :
روی این خاک ، #خون_جوانان بسیاری ریخته شده تا شما صاحب #مقام شوید .
خاک من حاوی خون جوانانی است که برای #حفاظت از من و ما ، #جان خود را بر آن ریختند .
#تهران جان عده ای میگویند : آنها #شهید شده اند و #شهیدان زنده اند ، پس ای زنده های زیر خاک ، ای شهیدان ، بدادم برسید زیرا اینها که روی #زمین راه میروند گویی همه مرده اند .
تهران جان ، میدانم #میهمان داری ، و باید از اینهمه #عالم و #اندیشمند که از سراسر #جهان ، برای حمایت از #انتفاضه_فلسطین ، در تو جمع شده اند پذیرایی کنی .
سلام مرا به آنها برسان ...
زیاده #مزاحم نمیشوم .
مهماندار خوبی باش ،
ما هم #خدایی داریم ...
#سیمرغ
۱۳۹۵/۱۲/۲
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
این نامه ها معمولآ با این چند عبارت #کلیشه_ای شروع میشد ، به این ترتیب :
بنام #خداوند بخشنده ی مهربان
سلام ، حال شما خوب است ؟ اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید خدا را شکر ، حال ما هم خوبست .
و سپس ادامه میدادیم :
ملالی نیست جز دوری دیدار شما ، که آنهم امیدواریم بزودی تازه گردد .
از اینجا ببعد با یک یا چند #مطلب کوتاه و اساسی ، که نامه را بهمان دلیل فرستاده بودیم آنرا بپایان می بردیم .
حقیر ازین روش استفاده کرده و نامه ای از طرف #شهر_اهواز برای شهر #تهران در سال ۱۳۹۵ نوشته ام که همزمان بود با برگزاری #کنفرانس حمایت از #فلسطین...
تقدیم به همه شما خوبان :
بنام خداوند خاک...
#تهران جان سلام
اگر از احوالات اینجانب خواسته باشی خدا را شکر ، حالمان #خاک است و ملالی نیست جز دیدار #آسمان_پاک ، که آنهم بعیدست حاصل آید .
#تهران جان ، اینجا دیگر #خاک_بر_سرت فحش نیست اینک همه ما خاک بر سریم و مدتیست که ما میتوانیم با #هوا تیمم کنیم .
مدتیست به این امید که با خاک درون بدنمان ، #درختی بکاریم #میوه_ها را با #هسته میخوریم .
#تهران به مردمت بگو :
مردم #خوزستان و #اهواز ، در سیر تکاملشان ، همگی خاک شش دار شده اند .
#تهران جان ، به #دولت_مردانِ ساکنت بگو :
روی این خاک ، #خون_جوانان بسیاری ریخته شده تا شما صاحب #مقام شوید .
خاک من حاوی خون جوانانی است که برای #حفاظت از من و ما ، #جان خود را بر آن ریختند .
#تهران جان عده ای میگویند : آنها #شهید شده اند و #شهیدان زنده اند ، پس ای زنده های زیر خاک ، ای شهیدان ، بدادم برسید زیرا اینها که روی #زمین راه میروند گویی همه مرده اند .
تهران جان ، میدانم #میهمان داری ، و باید از اینهمه #عالم و #اندیشمند که از سراسر #جهان ، برای حمایت از #انتفاضه_فلسطین ، در تو جمع شده اند پذیرایی کنی .
سلام مرا به آنها برسان ...
زیاده #مزاحم نمیشوم .
مهماندار خوبی باش ،
ما هم #خدایی داریم ...
#سیمرغ
۱۳۹۵/۱۲/۲
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
نامه ای به #سهراب ...
سلام استاد ...
یادت هست گفته بودی :
آب را گِل نکنید شاید این آب روان ،
میرود پای سپیداری ،
تا فرو شوید اندوهِ دلی ...
دست درویشی شاید ،
نان خشکیده فرو برده در آب ،
امّا استاد ، تو کنون نیک ببین ، چشمه ها خشکیده ، و دگر آبی نیست و اگر هم تو بیابی آبی ، همه را گِل کردند و ازین آبِ گل آلود ، همه ماهیِ خود میگیرند ،
و دگر آن درویش ، نان خشکیده ندارد که بدان صبح کند و کنون او اصلأ ، نتوان گفت که من درویشم ، چونکه هرکس که چنین گفت رَوَد در زندان و ببیند سختی ...
گفته بودی آنروز : مردم بالادست آب را میفهمند ،
گِل نکردندش ، ما نیز آب را گِل نکنیم .
اما استاد ، اتفاقأ این بار ، مردم بالادست ، آب را گل کردند و ز ریشه کندند هر سپیدار و درختانِ دگر ...
و سپس جای درختان خدا ، برجهایی چه بلند ،
همه از آهن و سنگ ، همه با پنجره های دودی ساختند .
استاد ، گفته بودی یکروز ، قایقی خواهی ساخت که روی در پسِ آن کوه بلند ، چه شد آن قایق از تور تُهی ؟
قایقت را ساختی ؟ قایقت جا دارد ؟ من هم از همهمۀ اهل زمین بیزارم .
من بدنبال صدای سُم اسب ، دنبال کلاغ ، در پیِ آب زلال ، در تلاشی سوی فهمیدن خاک ، سخت حیرانم و سرگردانم .
اما استاد ، من به آیندۀ این مردم خاموش و فلاکت دیده ، چه بسا داده عزیزی از دست ، خوشبینم .
ملّتم پوست بخواهد انداخت ، ملتی که اینک ، همگی دورشده از شعف و شادی و شور ، همگی درپیِ هجرت به فراسوی وطن ، در پیِ خانۀ دوست ...
آه سهراب عزیزم تو چه زیبا پرسی : خانۀ دوست کجاست ؟ واقعأ ، خانۀ دوست کجاست ؟
و من این بیت ز اندوهِ دلم بر تو بگفتم استاد :
من در پیِ آن خانه و کاشانه که سهراب
عمری پیِ آن گشت ، هنوزم بسوالم ...
#سیمرغ
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
سلام استاد ...
یادت هست گفته بودی :
آب را گِل نکنید شاید این آب روان ،
میرود پای سپیداری ،
تا فرو شوید اندوهِ دلی ...
دست درویشی شاید ،
نان خشکیده فرو برده در آب ،
امّا استاد ، تو کنون نیک ببین ، چشمه ها خشکیده ، و دگر آبی نیست و اگر هم تو بیابی آبی ، همه را گِل کردند و ازین آبِ گل آلود ، همه ماهیِ خود میگیرند ،
و دگر آن درویش ، نان خشکیده ندارد که بدان صبح کند و کنون او اصلأ ، نتوان گفت که من درویشم ، چونکه هرکس که چنین گفت رَوَد در زندان و ببیند سختی ...
گفته بودی آنروز : مردم بالادست آب را میفهمند ،
گِل نکردندش ، ما نیز آب را گِل نکنیم .
اما استاد ، اتفاقأ این بار ، مردم بالادست ، آب را گل کردند و ز ریشه کندند هر سپیدار و درختانِ دگر ...
و سپس جای درختان خدا ، برجهایی چه بلند ،
همه از آهن و سنگ ، همه با پنجره های دودی ساختند .
استاد ، گفته بودی یکروز ، قایقی خواهی ساخت که روی در پسِ آن کوه بلند ، چه شد آن قایق از تور تُهی ؟
قایقت را ساختی ؟ قایقت جا دارد ؟ من هم از همهمۀ اهل زمین بیزارم .
من بدنبال صدای سُم اسب ، دنبال کلاغ ، در پیِ آب زلال ، در تلاشی سوی فهمیدن خاک ، سخت حیرانم و سرگردانم .
اما استاد ، من به آیندۀ این مردم خاموش و فلاکت دیده ، چه بسا داده عزیزی از دست ، خوشبینم .
ملّتم پوست بخواهد انداخت ، ملتی که اینک ، همگی دورشده از شعف و شادی و شور ، همگی درپیِ هجرت به فراسوی وطن ، در پیِ خانۀ دوست ...
آه سهراب عزیزم تو چه زیبا پرسی : خانۀ دوست کجاست ؟ واقعأ ، خانۀ دوست کجاست ؟
و من این بیت ز اندوهِ دلم بر تو بگفتم استاد :
من در پیِ آن خانه و کاشانه که سهراب
عمری پیِ آن گشت ، هنوزم بسوالم ...
#سیمرغ
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 صحبتهای آتشین #ابراهیم_حاتمیکیا پس از دریافت #ساندیس .. ببخشید منظورم #سیمرغ بود
ادبیات حاج قاسم از زبان حاتمی کیا
#ایران_رو_پس_میگیریم
#براندازم
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
ادبیات حاج قاسم از زبان حاتمی کیا
#ایران_رو_پس_میگیریم
#براندازم
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار
لعنت بر #سیاست ...
نمیدانم چرا ، هر بار که موضوعی برای #نظام_مقدس ما خطرناک میشود ، و به #سرخط_خبرها میرود اتفاقات عجیبی در کشور براه میافتد .
#هاشمی_رفسنجانی که مُرد ، #پلاسکو فرو ریخت و خبر هاشمی دیگر مهم نبود .
#تظاهرات_دیماه که شدت گرفت ، #نفتکش_سانچی غرق شد و به خبر اول کشور تبدیل گشت .
و حالا که همه جا صحبت از مرگ یک استاد دانشگاه بنام #دکترسیدامامی و بازداشت تعدادی از #فعالان_محیط_زیست به اتهام جاسوسی سرخط خبرها شده ، ناگهان #سقوط_هواپیما !!! ...
اما این بار با یک تیر دو نشان زدند .
تا چند روز آینده ، این خبر میشود سرخط خبرها و کسی سراغی از #خودکشی و یا #قتل دکتر #سیدامامی نمیگیرد ، و هدف دومی را هم که زدند کشتن تعدادی از همانها بود که از #زندان آزادشان کردند .
وقتی شنیدم ؛
#محمدرضاتابش، #رئیس_فراکسیون_محیط_زیست مجلس ایران از درگذشت تعدادی از فعالان محیط زیستی که بتازگی بازداشت و زندانی شدهبودند خبر داد بخودم گفتم :
لعنت بر #سیاست ...
ارسالی اعضا #کمپین_شاهزاده
#سیمرغ
#ایران_رو_پس_میگیریم
#براندازم
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
نمیدانم چرا ، هر بار که موضوعی برای #نظام_مقدس ما خطرناک میشود ، و به #سرخط_خبرها میرود اتفاقات عجیبی در کشور براه میافتد .
#هاشمی_رفسنجانی که مُرد ، #پلاسکو فرو ریخت و خبر هاشمی دیگر مهم نبود .
#تظاهرات_دیماه که شدت گرفت ، #نفتکش_سانچی غرق شد و به خبر اول کشور تبدیل گشت .
و حالا که همه جا صحبت از مرگ یک استاد دانشگاه بنام #دکترسیدامامی و بازداشت تعدادی از #فعالان_محیط_زیست به اتهام جاسوسی سرخط خبرها شده ، ناگهان #سقوط_هواپیما !!! ...
اما این بار با یک تیر دو نشان زدند .
تا چند روز آینده ، این خبر میشود سرخط خبرها و کسی سراغی از #خودکشی و یا #قتل دکتر #سیدامامی نمیگیرد ، و هدف دومی را هم که زدند کشتن تعدادی از همانها بود که از #زندان آزادشان کردند .
وقتی شنیدم ؛
#محمدرضاتابش، #رئیس_فراکسیون_محیط_زیست مجلس ایران از درگذشت تعدادی از فعالان محیط زیستی که بتازگی بازداشت و زندانی شدهبودند خبر داد بخودم گفتم :
لعنت بر #سیاست ...
ارسالی اعضا #کمپین_شاهزاده
#سیمرغ
#ایران_رو_پس_میگیریم
#براندازم
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار
#داستانکِ ( ظرفیتِ آسانسور )
بمناسبت ۱۷ اسفند ، #روززن
من کارمند #دادسرا هستم و تقریباً هر روز توی راهروهای #دادگاه ، با یه داستان جدید و جالب روبرو میشم .
این یکی از همون داستانهاست .
روی در #آسانسور #دادگاه_خانواده یه کاغذِ ( A 4 ) چسبونده بودن که روش نوشته بود :
ظرفیت چهار نفر
بعد هم با خودکار زیرش نوشته بودن :
در صورت عدم رعایت ، #مسئولیت هر گونه #حادثه با خود شماست.
امروز صبح به همراه دو تا آقا که یکیشون #آخوند بود و با خودم میشدیم سه تا، از طبقه پنجم میومدیم پایین...
طبقه سوم آسانسور وایساد و دو تا #خانم خواستن وارد شن و این یعنی ؛
ما با اونا میشدیم ۵ نفر ...
آخونده اعتراض کرد و گفت:
خانم ها ، ظرفیت آسانسور چهار نفره .
خانوما هم بدون توجه بحرف آخونده اومدن توی #کابینِ آسانسور .
آخونده در آسانسور رو باز نگهداشت و گفت ؛
خانم عزیز #خطر داره ، مگه نخوندی ؟
نوشته : ظرفیت آسانسور حداکثر ۴ نفر ...
ما ۳ تا ، شما هم دو تا ، میشیم ۵ تا
اگه آسانسور #سقوط کنه ، کی مقصره ؟
خانومی که جوونتر بود و دنبال موضوعی بود که با آخونده بحث کنه گفت :
حاجاقا ، غصه نخور ، ما الان ۵ نفر نیستیم ، چهار نفریم !!
آخونده که خیلی تعجب کرده بود بهش گفت :
بلدی از یک تا پنج بشمری ؟
خانمه گفت بله و شروع کرد ب شمارش ...
رو بمن کرد و گفت :
ایشون یک
دوست بغلی منم شمرد و گفت :
ایشونم دو
و رو به آخونده کرد و گفت :
شمام سه
بعد انگشتشو بطرف دوستش کرد و گفت :
دوستمم سه و نیم ، منم چهار
آخونده گفت:
یعنی چی خانم ؟ مسخره کردی مارو ؟
خانومه گفت :
مگه شما خودت بارها توی راًی هایی که صادر میکنی نمیگی :
#شهادت دوتا زن برابر یه مرده
یا در تقسیم #ارث میگی : سهم ارث #دختر نصف #پسره ...
یا در قوانینتون ، #دیه زن نصف مرده ...
پس تو قانونِ این دادگاه ، دوتا خانم ، باندازه یه آقا حساب میشن .....
آخونده که ظاهرا #آچمز شده بود در آسانسور رو ول کرد تا بسته شه و آسانسور هم بطرف پایین براه افتاد .
( بمناسبت ۱۷ اسفند ، #روززن و #مادر در #ایران )
#سیمرغ
ارسالی اعضاء #کمپین_بازگشت_شاهزاده_رضاپهلوی
#فرقه_تبهکار
#ایران_رو_پس_میگیریم
🔵 @c_b_shahzadeh
بمناسبت ۱۷ اسفند ، #روززن
من کارمند #دادسرا هستم و تقریباً هر روز توی راهروهای #دادگاه ، با یه داستان جدید و جالب روبرو میشم .
این یکی از همون داستانهاست .
روی در #آسانسور #دادگاه_خانواده یه کاغذِ ( A 4 ) چسبونده بودن که روش نوشته بود :
ظرفیت چهار نفر
بعد هم با خودکار زیرش نوشته بودن :
در صورت عدم رعایت ، #مسئولیت هر گونه #حادثه با خود شماست.
امروز صبح به همراه دو تا آقا که یکیشون #آخوند بود و با خودم میشدیم سه تا، از طبقه پنجم میومدیم پایین...
طبقه سوم آسانسور وایساد و دو تا #خانم خواستن وارد شن و این یعنی ؛
ما با اونا میشدیم ۵ نفر ...
آخونده اعتراض کرد و گفت:
خانم ها ، ظرفیت آسانسور چهار نفره .
خانوما هم بدون توجه بحرف آخونده اومدن توی #کابینِ آسانسور .
آخونده در آسانسور رو باز نگهداشت و گفت ؛
خانم عزیز #خطر داره ، مگه نخوندی ؟
نوشته : ظرفیت آسانسور حداکثر ۴ نفر ...
ما ۳ تا ، شما هم دو تا ، میشیم ۵ تا
اگه آسانسور #سقوط کنه ، کی مقصره ؟
خانومی که جوونتر بود و دنبال موضوعی بود که با آخونده بحث کنه گفت :
حاجاقا ، غصه نخور ، ما الان ۵ نفر نیستیم ، چهار نفریم !!
آخونده که خیلی تعجب کرده بود بهش گفت :
بلدی از یک تا پنج بشمری ؟
خانمه گفت بله و شروع کرد ب شمارش ...
رو بمن کرد و گفت :
ایشون یک
دوست بغلی منم شمرد و گفت :
ایشونم دو
و رو به آخونده کرد و گفت :
شمام سه
بعد انگشتشو بطرف دوستش کرد و گفت :
دوستمم سه و نیم ، منم چهار
آخونده گفت:
یعنی چی خانم ؟ مسخره کردی مارو ؟
خانومه گفت :
مگه شما خودت بارها توی راًی هایی که صادر میکنی نمیگی :
#شهادت دوتا زن برابر یه مرده
یا در تقسیم #ارث میگی : سهم ارث #دختر نصف #پسره ...
یا در قوانینتون ، #دیه زن نصف مرده ...
پس تو قانونِ این دادگاه ، دوتا خانم ، باندازه یه آقا حساب میشن .....
آخونده که ظاهرا #آچمز شده بود در آسانسور رو ول کرد تا بسته شه و آسانسور هم بطرف پایین براه افتاد .
( بمناسبت ۱۷ اسفند ، #روززن و #مادر در #ایران )
#سیمرغ
ارسالی اعضاء #کمپین_بازگشت_شاهزاده_رضاپهلوی
#فرقه_تبهکار
#ایران_رو_پس_میگیریم
🔵 @c_b_shahzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدبارهم روی شعارم رنگ بزنی باز مینویسم
تهران ۱۷ اردیبهشت
دیوار اداره برق
میدان شهدا ( ژاله سابق )
#سیمرغ
#ایرانو_پس_میگیریم
#شاهزاده_برگرد
@c_b_shahzadeh
تهران ۱۷ اردیبهشت
دیوار اداره برق
میدان شهدا ( ژاله سابق )
#سیمرغ
#ایرانو_پس_میگیریم
#شاهزاده_برگرد
@c_b_shahzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شلیک موشک #سیمرغ سپاه پاسدران
البته بقیه اش وخودتون ببینید #پر_سیمرغ و ....😐😂
دو میلیارد دولار ناقابل بوداز جیب ملت ایران هزینه شده بود....
#اتحاد_ایران_براندازی_فرقه_تبهکار
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#میدان_میلیونی
#بگوبرگردشاه
@c_b_shahzadeh
البته بقیه اش وخودتون ببینید #پر_سیمرغ و ....😐😂
دو میلیارد دولار ناقابل بوداز جیب ملت ایران هزینه شده بود....
#اتحاد_ایران_براندازی_فرقه_تبهکار
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#میدان_میلیونی
#بگوبرگردشاه
@c_b_shahzadeh