Forwarded from اتچ بات
۰:
#داستان_کوتاه
ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻳﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺧﺮﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﺭﻧﮕﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ.
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ: ﮐﻤﻲ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﺩ، ﺟﺎ ﺑﺎﺯﻣﻲ ﮐﻨﺪ. ﺧﺮﻳﺪﻡ، ﭘﻮﺷﻴﺪﻡ، ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺟﺎ ﺑﺎﺯﻧﮑﺮﺩ، ﻓﻘﻂ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﺳﺎﺧﺖ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ، ﺑﻬﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻧﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ، ﺩﺭﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ.
ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻫﻢ، ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ. ﻣﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﮐﻔﺸﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺑﻮﺩ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ.
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺷﺘﺒﺎهه، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬش داشت، نباید همراه خودت به هرطرف ببری، نباید اشتباهت رو همراهی کنی. حتی یک اشتباه کوچک. امروز کفش هایم را دور انداختم
هم وطن، در سال ۵۷ بزرگترین اشتباه تاریخ معاصر ایران بوقوع پیوست. اشتباه رسمیت دادن به کفتارهای پیر و متحجر ضد ایرانی. این اشتباه در ابتدا کمی جانمان را خراش داد با تیرباران های بزرگ مردان ارتش و روشنفکران ایران. سپس با راه اندازی جنگ کمرمان راشکستند، کمر ایران را شکستند. سپس شیوه جدیدی در اداره کشور ، اداره کشور که نه، اداره ساختار وحشیگریها و ددمنشی هایشان راه انداختند. جنگ تمام شد . حالا نوبت مردم شده. با کشتار قریب به پنج هزار نفر توسط جوخه اعدام( رییسی، روحانی، خاتمی و.... ) و ایجاد رعب و وحشت در مردم پایه های قدرت ننگینشان را استوار کردند. بعد آن توطئه ۸۸ که باز هم مردم متضرر شدند. و .... هزاران هزار جنایات دیگر که از اشتباه بظاهر ساده ۵۷ سرچشمه گرفت.
اما اکنون که بعداز ۳۸ سال تمام جوامع بشری و مردم ایران به ماهیت ننگین این رژیم منحوس و کثیف پی برده اند آیا نباید کفش هایمان رو دور بیندازیم؟؟
ای با خرد ای هم وطن بیاییم دور از هرگونه دلواپسی های القایی رژیم و دور از هرگونه خیالبافی در مورد آینده این رژیم، کفش کهنه و پوسیده جمهوری اسلامی را با یک رای ندادن ساده دور بیندازیم و به رنج و عذابمان پایان دهیم.
#من به ادامه حیات رژیم جمهوری اسلامی رای نمی دهم
#من به اعدام جوانان سرزمین پارس رای نمی دهم
#من به تقدس اشک چشم مادرانی که در انتظار اعدام سینا دهقان هایشان هستم خیانت نمی کنم
@c_b_shahzadeh
#رای_ما_یعنی_حمایت_ازدزدیهافسادهاوجنایات_رژیم
#داستان_کوتاه
ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻳﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺧﺮﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﺭﻧﮕﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ.
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ: ﮐﻤﻲ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﺩ، ﺟﺎ ﺑﺎﺯﻣﻲ ﮐﻨﺪ. ﺧﺮﻳﺪﻡ، ﭘﻮﺷﻴﺪﻡ، ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺟﺎ ﺑﺎﺯﻧﮑﺮﺩ، ﻓﻘﻂ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﺳﺎﺧﺖ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ، ﺑﻬﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻧﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ، ﺩﺭﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ.
ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻫﻢ، ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ. ﻣﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﮐﻔﺸﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺑﻮﺩ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ.
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺷﺘﺒﺎهه، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬش داشت، نباید همراه خودت به هرطرف ببری، نباید اشتباهت رو همراهی کنی. حتی یک اشتباه کوچک. امروز کفش هایم را دور انداختم
هم وطن، در سال ۵۷ بزرگترین اشتباه تاریخ معاصر ایران بوقوع پیوست. اشتباه رسمیت دادن به کفتارهای پیر و متحجر ضد ایرانی. این اشتباه در ابتدا کمی جانمان را خراش داد با تیرباران های بزرگ مردان ارتش و روشنفکران ایران. سپس با راه اندازی جنگ کمرمان راشکستند، کمر ایران را شکستند. سپس شیوه جدیدی در اداره کشور ، اداره کشور که نه، اداره ساختار وحشیگریها و ددمنشی هایشان راه انداختند. جنگ تمام شد . حالا نوبت مردم شده. با کشتار قریب به پنج هزار نفر توسط جوخه اعدام( رییسی، روحانی، خاتمی و.... ) و ایجاد رعب و وحشت در مردم پایه های قدرت ننگینشان را استوار کردند. بعد آن توطئه ۸۸ که باز هم مردم متضرر شدند. و .... هزاران هزار جنایات دیگر که از اشتباه بظاهر ساده ۵۷ سرچشمه گرفت.
اما اکنون که بعداز ۳۸ سال تمام جوامع بشری و مردم ایران به ماهیت ننگین این رژیم منحوس و کثیف پی برده اند آیا نباید کفش هایمان رو دور بیندازیم؟؟
ای با خرد ای هم وطن بیاییم دور از هرگونه دلواپسی های القایی رژیم و دور از هرگونه خیالبافی در مورد آینده این رژیم، کفش کهنه و پوسیده جمهوری اسلامی را با یک رای ندادن ساده دور بیندازیم و به رنج و عذابمان پایان دهیم.
#من به ادامه حیات رژیم جمهوری اسلامی رای نمی دهم
#من به اعدام جوانان سرزمین پارس رای نمی دهم
#من به تقدس اشک چشم مادرانی که در انتظار اعدام سینا دهقان هایشان هستم خیانت نمی کنم
@c_b_shahzadeh
#رای_ما_یعنی_حمایت_ازدزدیهافسادهاوجنایات_رژیم
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
«#شاهزاده_خوشبخت» نام #داستان کوتاهی از #اسکار_وایلد است. ماجرای #مجسمه ای زراندود در میان #شهری از #گرسنگان و #بی_خانمان_ها و پرستویی که تکه تکه از اندام طلایی #مجسمه میکند و به #فقرا می دهد. حالا مجسمه ای بی جان که به هیچ کار #مردم_گرسنه نمی آمد، هرچند رویه #زرین خود را از دست داده اما در چشم #گرسنگان، تلالویی دیگر دارد. او حالا #شاهزاده_ای است که هرچند زراندود نیست اما شاهزاده ای #خوشبخت است.
پیداست که مشکل هیچ #جامعه_ای با توزیع #طلا بین #فقرا حل نمی شود اما باطن این #داستان استعاری، تلنگر به چهره های شاخص یا #مدیران جامعه ای است که به جای حل مشکلات اساسی، به #لعاب و اذین آن می اندیشند و دغدغه ظاهر و نمایه جایگزین نگرانی در مورد باطن و رویه پنهان #جامعه شده است.
اکنون ماجرای #کشتی_مطلا در #موزه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه بخش عمده #اخبار_سایت ها و #کانال_ها را به خود اختصاص داده است. واقعیت آن است که ذوقی این چنین با مفاهیم #مذهبی یا #سنتی فی نفسه اشکالی ندارد و بخش عمده #هنر در #تاریخ خاستگاه #مذهبی هم داشته است و #طلای بکار رفته هم از جنس آن طلا که دردی را دوا کند نیست اما #مشکل آنجاست که چنین رویدادی در برهه ای شکل می گیرد و بار #روانی خود را بر #افکار_عمومی می گذارد که دغدغه غالب در #جامعه وضعیت بد #معیشتی است و هنوز چند روزی از بروز کشوری اعتراض ها نگذشته است. بدیهی ترین #انتظار در این شرایط درک حساسیت مردم و توجه به #ابعاد_روانی_جامعه است اما در کمال تاسف اثری از آن نازک اندیشی ها و دوراندیشی ها نیست و حتا توجهی به حفظ ظاهر و عدم تحریک خاطر آزرده بخش های تحت فشار جامعه وجود ندارد و هنوز این تصور وجود دارد که آنچه #بحران_ها را در این #کشور رقم می زند نه بی اعتنایی به حساسیت ها و #مطالبات که عاملی بیرونی است.
#سهند_ایرانمهر
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
پیداست که مشکل هیچ #جامعه_ای با توزیع #طلا بین #فقرا حل نمی شود اما باطن این #داستان استعاری، تلنگر به چهره های شاخص یا #مدیران جامعه ای است که به جای حل مشکلات اساسی، به #لعاب و اذین آن می اندیشند و دغدغه ظاهر و نمایه جایگزین نگرانی در مورد باطن و رویه پنهان #جامعه شده است.
اکنون ماجرای #کشتی_مطلا در #موزه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه بخش عمده #اخبار_سایت ها و #کانال_ها را به خود اختصاص داده است. واقعیت آن است که ذوقی این چنین با مفاهیم #مذهبی یا #سنتی فی نفسه اشکالی ندارد و بخش عمده #هنر در #تاریخ خاستگاه #مذهبی هم داشته است و #طلای بکار رفته هم از جنس آن طلا که دردی را دوا کند نیست اما #مشکل آنجاست که چنین رویدادی در برهه ای شکل می گیرد و بار #روانی خود را بر #افکار_عمومی می گذارد که دغدغه غالب در #جامعه وضعیت بد #معیشتی است و هنوز چند روزی از بروز کشوری اعتراض ها نگذشته است. بدیهی ترین #انتظار در این شرایط درک حساسیت مردم و توجه به #ابعاد_روانی_جامعه است اما در کمال تاسف اثری از آن نازک اندیشی ها و دوراندیشی ها نیست و حتا توجهی به حفظ ظاهر و عدم تحریک خاطر آزرده بخش های تحت فشار جامعه وجود ندارد و هنوز این تصور وجود دارد که آنچه #بحران_ها را در این #کشور رقم می زند نه بی اعتنایی به حساسیت ها و #مطالبات که عاملی بیرونی است.
#سهند_ایرانمهر
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴نخست وزیر اسرائیل بنیامیننتانیاهو در پیامی ویدئویی:
به #مردم_ایران #کمک کنید تا صدای خود را #علیه_رژیمی که آن ها را #سرکوب می کند و زندگی توام با #سرافرازی_کامیابی_عزت را از آن ها منع می کند، بالا ببرند.
متن کامل این پیام:
این یک #داستان_سخت است.
اما حتما باید آن را بشنوید.
یک دختر ایرانی 15 ساله به نام فاطمه را تصور کنید.
وی دختر باهوشی است و برای آینده شغلی خود #آرزوهایی دارد.
فاطمه برای دویدن پیش از شروع مدرسه از خواب بیدار می شود.
او سعی می کند بطری آبش را پر کند.
اما این #آبی است که از شیر بیرون می آید.
فاطمه شروع به دویدن می کند و می خواهد نوازش باد را در #موهایش احساس کند.
اما هنگامی که #حجاب خود را بر می دارد، پلیس ارشاد وی را #تهدید به ضرب و شتم می کند.
فاطمه برای رفتن به مدرسه حاضر می شود.
اما مدیر مدرسه دخترانه «هدف» که فاطمه در آنجا درس می خواند به او خبر می دهد که مدرسه #تعطیل است.
همانطور که می بینید، #آلودگی_هوا بسیار زیاد است.
هزاران نفر در تهران در پی آلودگی هوا جان باخته اند.
فاطمه به پارک هرندی می رود تا کمی آرامش پیدا کند.
اما پارک مملو از فروشندگان #مواد مخدراست.
وی به قنادی مورد علاقه اش در مرکز خرید علاالدین می رود تا کیک یزدی بخورد.
اما آنجا #اعتصاب_سراسری است.
فاطمه از کنار برج پارمیس عبور می کند و می بیند که طبقه بیستم آن در شعله های #آتش می سوزد.
آتش نشان ها چند روز است که موفق به خاموش کردن آتش نمی شوند، زیرا آن ها پول برای تهیه #تجهیزات مناسب ندارند.
فاطمه کاملا خشمگین می شود.
وی می پرسد: "چرا همه چیز در کشور من از هم #پاشیده"؟
وی می خواهد نگرانی های خود را در رسانه های اجتماعی ابراز کند.
اما رژیم فیسبوک و توییتر را #ممنوع کرده است. آن ها از اینکه شاید فاطمه به اطلاعاتی دسترسی پیدا کند که تحت کنترل آنها نیست، وحشت زده اند.
فاطمه نیاز به استراحت دارد، پس تصمیم می گیرد تلویزیون را تماشا کند.
#برق_قطع می شود.
فاطمه با ناامیدی می پرسد: "پس سران کشور ما با #پول های_ما چه می کنند"؟
وی روزنامه وطن امروز را باز می کند و می بینید:
میلیاردها خرج انتقال ارتش ایران به سوریه شده است.
میلیاردها خرج تلاش برای دستیابی به #سلاح_هسته ای شده است.
میلیاردها خرج #جنگ در یمن شده است.
فاطمه ممکن است یک نام خیالی باشد، اما داستان او داستان واقعی میلیون ها ایرانی است.
اگر خواهان #صلح هستید، به فاطمه کمک کنید.
به مردم ایران #کمک کنید تا صدای خود را علیه رژیمی که آن ها را سرکوب می کند و زندگی توام با سرافرازی، کامیابی و عزت را از آن ها منع می کند،بالا ببرند.
#ایران_رژیم_چنج_شاهزاده
#اتحاد_عمل_سرنگونی_فرقه_تبهکار
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایرانو_پس_میگیریم
#دوباره_میسازمت_وطن
@c_b_shahzadeh
به #مردم_ایران #کمک کنید تا صدای خود را #علیه_رژیمی که آن ها را #سرکوب می کند و زندگی توام با #سرافرازی_کامیابی_عزت را از آن ها منع می کند، بالا ببرند.
متن کامل این پیام:
این یک #داستان_سخت است.
اما حتما باید آن را بشنوید.
یک دختر ایرانی 15 ساله به نام فاطمه را تصور کنید.
وی دختر باهوشی است و برای آینده شغلی خود #آرزوهایی دارد.
فاطمه برای دویدن پیش از شروع مدرسه از خواب بیدار می شود.
او سعی می کند بطری آبش را پر کند.
اما این #آبی است که از شیر بیرون می آید.
فاطمه شروع به دویدن می کند و می خواهد نوازش باد را در #موهایش احساس کند.
اما هنگامی که #حجاب خود را بر می دارد، پلیس ارشاد وی را #تهدید به ضرب و شتم می کند.
فاطمه برای رفتن به مدرسه حاضر می شود.
اما مدیر مدرسه دخترانه «هدف» که فاطمه در آنجا درس می خواند به او خبر می دهد که مدرسه #تعطیل است.
همانطور که می بینید، #آلودگی_هوا بسیار زیاد است.
هزاران نفر در تهران در پی آلودگی هوا جان باخته اند.
فاطمه به پارک هرندی می رود تا کمی آرامش پیدا کند.
اما پارک مملو از فروشندگان #مواد مخدراست.
وی به قنادی مورد علاقه اش در مرکز خرید علاالدین می رود تا کیک یزدی بخورد.
اما آنجا #اعتصاب_سراسری است.
فاطمه از کنار برج پارمیس عبور می کند و می بیند که طبقه بیستم آن در شعله های #آتش می سوزد.
آتش نشان ها چند روز است که موفق به خاموش کردن آتش نمی شوند، زیرا آن ها پول برای تهیه #تجهیزات مناسب ندارند.
فاطمه کاملا خشمگین می شود.
وی می پرسد: "چرا همه چیز در کشور من از هم #پاشیده"؟
وی می خواهد نگرانی های خود را در رسانه های اجتماعی ابراز کند.
اما رژیم فیسبوک و توییتر را #ممنوع کرده است. آن ها از اینکه شاید فاطمه به اطلاعاتی دسترسی پیدا کند که تحت کنترل آنها نیست، وحشت زده اند.
فاطمه نیاز به استراحت دارد، پس تصمیم می گیرد تلویزیون را تماشا کند.
#برق_قطع می شود.
فاطمه با ناامیدی می پرسد: "پس سران کشور ما با #پول های_ما چه می کنند"؟
وی روزنامه وطن امروز را باز می کند و می بینید:
میلیاردها خرج انتقال ارتش ایران به سوریه شده است.
میلیاردها خرج تلاش برای دستیابی به #سلاح_هسته ای شده است.
میلیاردها خرج #جنگ در یمن شده است.
فاطمه ممکن است یک نام خیالی باشد، اما داستان او داستان واقعی میلیون ها ایرانی است.
اگر خواهان #صلح هستید، به فاطمه کمک کنید.
به مردم ایران #کمک کنید تا صدای خود را علیه رژیمی که آن ها را سرکوب می کند و زندگی توام با سرافرازی، کامیابی و عزت را از آن ها منع می کند،بالا ببرند.
#ایران_رژیم_چنج_شاهزاده
#اتحاد_عمل_سرنگونی_فرقه_تبهکار
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایرانو_پس_میگیریم
#دوباره_میسازمت_وطن
@c_b_shahzadeh
Telegram
attach 📎
#داستان
🔴ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ #ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟!
#ﭘﺪﺭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ یک #ﻣﺜﺎﻝ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺰﻧﻢ ؛
#ﻣﻦ_ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺴﺘﻢ ؛ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ ﻣﻦ #ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﻢ .#ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ_ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ #ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺍﻭﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ.
#ﮐﻠﻔﺘﻤﻮﻥ_ﻣﻠﺖ_ﻓﻘﯿﺮ_ﻭ_ﭘﺎ_ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ #ﺻﺒﺢ_تا_ﺷﺐ_ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ. #تو_ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﯼ #ﺩﺭﺱ_ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ .#ﺩﺍﺩﺍﺵ_ﮐﻮﭼﯿﮑﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﺶ ﻫﺴﺖ #ﻧﺴﻞ_ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ...
ﭘﺴﺮﮎ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﯿﮑﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ می ﭘﺮﻩ ﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺯﯾﺮﺵ ﺭﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ #ﭘﺪﺭﺵ ﺗﻮﯼ ﺗﺨﺖ #ﻧﯿﺴﺖ ﻭ #ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ #ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ .
ﻣﯿﺮﻩ ﺗﻮ #ﺍﺗﺎﻕ_ﮐﻠﻔﺘﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ
#ﺑﺎﺑﺎﺵ_ﺑﺎ_ﮐﻠﻔﺘﺸﻮﻥ_ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ !!!!!
ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ ؛ ﭘﺴﺮﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ
#ﺳﯿﺎﺳﺖ_ﭼﯿﻪ ؟
ﭘﺴﺮ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺑﻠﻪ ﭘﺪﺭ؛ #ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﻣﻠﺖ ﻓﻘﯿﺮ ﻭ ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ نمیتونه ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻧﺴﻞ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﻛﺜﺎﻓﺖ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ...
@c_b_shahzadeh
🔴ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ #ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟!
#ﭘﺪﺭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ یک #ﻣﺜﺎﻝ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺰﻧﻢ ؛
#ﻣﻦ_ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺴﺘﻢ ؛ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ ﻣﻦ #ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﻢ .#ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ_ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ #ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺍﻭﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ.
#ﮐﻠﻔﺘﻤﻮﻥ_ﻣﻠﺖ_ﻓﻘﯿﺮ_ﻭ_ﭘﺎ_ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ #ﺻﺒﺢ_تا_ﺷﺐ_ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ. #تو_ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﯼ #ﺩﺭﺱ_ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ .#ﺩﺍﺩﺍﺵ_ﮐﻮﭼﯿﮑﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﺶ ﻫﺴﺖ #ﻧﺴﻞ_ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ...
ﭘﺴﺮﮎ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﯿﮑﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ می ﭘﺮﻩ ﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺯﯾﺮﺵ ﺭﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ #ﭘﺪﺭﺵ ﺗﻮﯼ ﺗﺨﺖ #ﻧﯿﺴﺖ ﻭ #ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ #ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ .
ﻣﯿﺮﻩ ﺗﻮ #ﺍﺗﺎﻕ_ﮐﻠﻔﺘﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ
#ﺑﺎﺑﺎﺵ_ﺑﺎ_ﮐﻠﻔﺘﺸﻮﻥ_ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ !!!!!
ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ ؛ ﭘﺴﺮﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ
#ﺳﯿﺎﺳﺖ_ﭼﯿﻪ ؟
ﭘﺴﺮ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺑﻠﻪ ﭘﺪﺭ؛ #ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﻣﻠﺖ ﻓﻘﯿﺮ ﻭ ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ نمیتونه ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻧﺴﻞ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﻛﺜﺎﻓﺖ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ...
@c_b_shahzadeh