Forwarded from اتچ بات
سخنان جناب #کاوه از مدیران ارشد #کمپین_بازگشت_شاهزاده در خصوص #فراخوانهای_انحرافی و نحوه ی بهره برداری رژیم از این نوع اقدامات و همچنین مطالبی در آستانه ی #انتخابات_فرمایشی که در شبکه #جهانی_ایران_آریایی بتاریخ 2576/2/26 پخش خواهد گردید
#بخش دوم
@c_b_shahzadeh
#بخش دوم
@c_b_shahzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
«ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻦ ﺍﻳـﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺩﺍﺭﺍ ﺑـﻮﺩﻥ ﺑﻴـﺸﺘﺮﻳﻦ ﻗـﺪﺭﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭﻱ، ﮐﻤﺘﺮﻳﻦ ﺻﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻮﻧﺪ»
ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﺳﺎﻝ، ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧـﻪ ﻣـﻲﺗﻮﺍﻧﻨـﺪ ﺟﻠـﻮﻱ ﺑـﻪ ﻭﺟـﻮﺩ ﺁﻣـﺪﻥ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﻳﺎ #ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱﻫﺎﻱ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺒﺮﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﻧﺎﺷـﻲ ﺍﺯ ﺍﻳـﻦ ﻋﻘﻴـﺪﻩ ﺍﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻫـﻴﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺗﺤﺖ ﺗﺴﻠﻂ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺗﻮﺳﻂ #ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ #ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱ، ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷـﺘﻪ ﺷـﻮﺩ این ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺑﺎ #ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻟﺰﻭﻡ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﻧﻮﻉ ﺑﺸﺮ، ﺑﺎ #ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺫﺍﺕ #ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱ ( ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺍﺕ #ﺍﺭﺳﻄﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ ﺗﻤﺎﻣﻴﺖﺧﻮﺍﻩ) و ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱ(ﺑﺨﺼﻮﺹ #ﺁﻟﻤﺎﻥ_ﻧـﺎﺯﻱ ﻭ #ﺭﻭﺳـﻴﻪ ﺍﺳﺘﺎﻟﻴﻨﻲ) ﺩﺭ ﻣﻦ ﺭﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. هم میهنان ﻣﻦ ﺗﻼﺵ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻡ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺍﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﺵﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭ (جمهوری اسلامی) ﺑﻴﺎﻧﺪﻳـﺸﻢ. ﺭﻭﺵﻫـﺎﻳﻲ ﮐـﻪ ﺗـﺎ ﺣـﺪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﮐﻤﺘﺮﻳﻦ #ﺭﻧﺞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺣﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺟﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫـﺎ ﻧـﺸﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺗـﻼﺵ ﺑـﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱﻫﺎ، #ﻧﻬﻀﺖﻫﺎﻱ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ، #ﺍﻧﻘﻼﺏﻫﺎ، ﺍﻓﮑﺎﺭ #ﺳﻴﺎﺳﻲ، #ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎﻱ ﺣﮑﻮﻣﺘﻲ ﻭ ﺑﺨﺼﻮﺹ مبارزات واقع بینانه بی #ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ام. هم میهنان ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ، ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺍﻳـﻦ متون ﺑـﺮ ﺭﻭﻱ ﺭﻭﺵﻫـﺎﻱ ﻋﻤـﻮﻣﻲ #ﻣﺒـﺎﺭﺯﻩ ﺑـﺎ ﺩﻳﮑﺘـﺎﺗﻮﺭﻱ(جمهوری اسلامی) ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﺣﮑﻮﻣﺖ #ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﺳﺖ. ﺁﺭﺯﻭﻱﺍﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐـﻪ ﺍﻳـﻦ ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻋـﺎﻡ ﺑـﺮﺍﻱ ﻣـﺮﺩﻡ ایران که متاسفانه ﺗﺤﺖ حکومت ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩﻱ جمهوری اسلامی ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﻣﻔﻴﺪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﻮﺩ. دوستان ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﮐﺠﺎﻱ ﺍﻳﻦ متون ﺗﺼﻮﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑـﺎ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻫـﺎ ﺗﻼﺷـﻲ ﺳـﺎﺩﻩ ﻭ ﺑـﻲﻫﺰﻳﻨـﻪ ﺍﺳـﺖ. ﻫـﺮ ﻣﺒـﺎﺭﺯﻩﺍﻱ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎﻱ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ جمهوری اسلامی ﻫﻢ، ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺻﺪﻣﺎﺗﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻦ ﺍﻳـﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﺍﺣﻲ #ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺩﺍﺭﺍ ﺑـﻮﺩﻥ ﺑﻴـﺸﺘﺮﻳﻦ ﻗـﺪﺭﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭﻱ، ﮐﻤﺘﺮﻳﻦ ﺻﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻮﻧﺪ. همه شما #وطنپرستان را دعوت به #مطالعه این متن ها میکنم.
_________________________
🔴#بخش_اول
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32031
_________________________
🔴#بخش_دوم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32088
_________________________
🔴#بخش_سوم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32231
_________________________
🔴#بخش_چهارم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32284
_________________________
🔴#بخش_پنجم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32285
_________________________
🔴#بخش_ششم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32388
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32389
_________________________
🔴#بخش_هفتم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32565
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32566
_________________________
🔴#بخش_هشتم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32617
_________________________
🔴#بخش_نهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32792
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32793
_________________________
🔴#بخش_دهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32887
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32888
_________________________
🔴#بخش_یازدهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32995
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32996
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/33023
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/33114
_________________________
🔴#بخش_دوازدهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32979
_________________________
رژیم جمهوری اسلامی ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﭘﺎﻳﻴﻦﺑﻮﺩﻥﺗﻮﺍﻥﻣﻘﺎﺑﻠﻪﺩﺭﻣﺎ، ﻗﺪﺭﺕﺿﺮﺑﻪ ﺯﺩﻥ به مارا پیدا میکند. هم میهنان پیروزی نور بر تاریکی حتمی است.
_________________________
ارسالی اعضا #کمپین_بازگشت_شاهزاده
@c_b_shahzadeh
ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﺳﺎﻝ، ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧـﻪ ﻣـﻲﺗﻮﺍﻧﻨـﺪ ﺟﻠـﻮﻱ ﺑـﻪ ﻭﺟـﻮﺩ ﺁﻣـﺪﻥ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﻳﺎ #ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱﻫﺎﻱ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺒﺮﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﻧﺎﺷـﻲ ﺍﺯ ﺍﻳـﻦ ﻋﻘﻴـﺪﻩ ﺍﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻫـﻴﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺗﺤﺖ ﺗﺴﻠﻂ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺗﻮﺳﻂ #ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ #ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱ، ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷـﺘﻪ ﺷـﻮﺩ این ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺑﺎ #ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻟﺰﻭﻡ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﻧﻮﻉ ﺑﺸﺮ، ﺑﺎ #ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺫﺍﺕ #ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱ ( ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺍﺕ #ﺍﺭﺳﻄﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ ﺗﻤﺎﻣﻴﺖﺧﻮﺍﻩ) و ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﻱ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱ(ﺑﺨﺼﻮﺹ #ﺁﻟﻤﺎﻥ_ﻧـﺎﺯﻱ ﻭ #ﺭﻭﺳـﻴﻪ ﺍﺳﺘﺎﻟﻴﻨﻲ) ﺩﺭ ﻣﻦ ﺭﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. هم میهنان ﻣﻦ ﺗﻼﺵ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻡ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺍﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﺵﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭ (جمهوری اسلامی) ﺑﻴﺎﻧﺪﻳـﺸﻢ. ﺭﻭﺵﻫـﺎﻳﻲ ﮐـﻪ ﺗـﺎ ﺣـﺪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﮐﻤﺘﺮﻳﻦ #ﺭﻧﺞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺣﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺟﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫـﺎ ﻧـﺸﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺗـﻼﺵ ﺑـﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻱﻫﺎ، #ﻧﻬﻀﺖﻫﺎﻱ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ، #ﺍﻧﻘﻼﺏﻫﺎ، ﺍﻓﮑﺎﺭ #ﺳﻴﺎﺳﻲ، #ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎﻱ ﺣﮑﻮﻣﺘﻲ ﻭ ﺑﺨﺼﻮﺹ مبارزات واقع بینانه بی #ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ام. هم میهنان ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ، ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺍﻳـﻦ متون ﺑـﺮ ﺭﻭﻱ ﺭﻭﺵﻫـﺎﻱ ﻋﻤـﻮﻣﻲ #ﻣﺒـﺎﺭﺯﻩ ﺑـﺎ ﺩﻳﮑﺘـﺎﺗﻮﺭﻱ(جمهوری اسلامی) ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﺣﮑﻮﻣﺖ #ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﺳﺖ. ﺁﺭﺯﻭﻱﺍﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐـﻪ ﺍﻳـﻦ ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻋـﺎﻡ ﺑـﺮﺍﻱ ﻣـﺮﺩﻡ ایران که متاسفانه ﺗﺤﺖ حکومت ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩﻱ جمهوری اسلامی ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﻣﻔﻴﺪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﻮﺩ. دوستان ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﮐﺠﺎﻱ ﺍﻳﻦ متون ﺗﺼﻮﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑـﺎ ﺩﻳﮑﺘﺎﺗﻮﺭﻫـﺎ ﺗﻼﺷـﻲ ﺳـﺎﺩﻩ ﻭ ﺑـﻲﻫﺰﻳﻨـﻪ ﺍﺳـﺖ. ﻫـﺮ ﻣﺒـﺎﺭﺯﻩﺍﻱ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎﻱ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ جمهوری اسلامی ﻫﻢ، ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺻﺪﻣﺎﺗﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻦ ﺍﻳـﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﺍﺣﻲ #ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺩﺍﺭﺍ ﺑـﻮﺩﻥ ﺑﻴـﺸﺘﺮﻳﻦ ﻗـﺪﺭﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭﻱ، ﮐﻤﺘﺮﻳﻦ ﺻﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻮﻧﺪ. همه شما #وطنپرستان را دعوت به #مطالعه این متن ها میکنم.
_________________________
🔴#بخش_اول
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32031
_________________________
🔴#بخش_دوم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32088
_________________________
🔴#بخش_سوم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32231
_________________________
🔴#بخش_چهارم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32284
_________________________
🔴#بخش_پنجم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32285
_________________________
🔴#بخش_ششم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32388
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32389
_________________________
🔴#بخش_هفتم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32565
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32566
_________________________
🔴#بخش_هشتم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32617
_________________________
🔴#بخش_نهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32792
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32793
_________________________
🔴#بخش_دهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32887
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32888
_________________________
🔴#بخش_یازدهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32995
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32996
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/33023
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/33114
_________________________
🔴#بخش_دوازدهم
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/32979
_________________________
رژیم جمهوری اسلامی ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﭘﺎﻳﻴﻦﺑﻮﺩﻥﺗﻮﺍﻥﻣﻘﺎﺑﻠﻪﺩﺭﻣﺎ، ﻗﺪﺭﺕﺿﺮﺑﻪ ﺯﺩﻥ به مارا پیدا میکند. هم میهنان پیروزی نور بر تاریکی حتمی است.
_________________________
ارسالی اعضا #کمپین_بازگشت_شاهزاده
@c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بخش_دوم
🔻اختلاف نظر در مورد خروج ایران از سوریه
پرونده مشترک ایران و سوریه هم در دستور کار دیدار هلسینکی بین رؤسای جمهوری روسیه و آمریکا قرار داشت ولی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک اشارهای به نتیجه این بخش از گفتگوها نشد. دونالد ترامپ تنها به گفتن این مسئله که آمریکا نمیخواهد ایران به عنوان برنده جنگ علیه داعش از سوریه خارج شود، اکتفا کرد. یکی از همراهان ولادیمیر پوتین به خبرگزاری ایتالیا میگوید در مورد لزوم خروج ایران از روسیه توافق نظر وجود دارد، ولی هنوز در مورد چگونگی آن و زمان این خروج صحبت نشده است. همین منبع که نامی از او برده نمیشود، میافزاید «آمریکا پذیرفته است که رژیم بشار اسد در جنگ علیه مخالفاناش موفق بوده و نمیخواهد از آینده سوریه کنار گذاشته شود؛ بنابراین در جستجوی توافقی با مسکو است». یک منبع نزدیک به فدریکا موگرینی مقام ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا، میگوید «جمهوری اسلامی که آمریکا دشمن شماره یک خود به حساب میآورد، متحد کنونی روسیه در منطقه است. البته روسیه نمیخواهد جمهوری اسلامی در سوریه باقی بماند و ادامه حضور شبهنظامیان ایرانی و تحت حمایت رژیم ایران را مانعی برای سیاستهای منطقهای خود میداند، ولی مشکل در طراحی این خروج است. مسکو نمیخواهد ایران به عنوان یک نیروی پیروز از سوریه خارج شود، بلکه ترجیح میدهد نیروهای ایرانی مجبور به خروج با خفت و خواری بشوند تا در روابط آینده منطقهای با روسیه در موقعیت ضعیفتری قرار داشته باشند».
🔻آینده روابط روسیه و امریکا
برپایه آنچه رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در خاتمه دیدار در هلسینکی گفتند، این دیدار «آغاز مثبتی» بود ولی هنوز برای صحبت از توافق و همکاری «بسیار زود» است. روسها خوشبینی دونالد ترامپ را ندارند که در خاتمه این دیدار گفت «من فکر میکنم روابط فوقالعادهای خواهیم داشت». دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین، این دیدار را «اولین گام برای حل مشکلات عدیده بین دو کشور» میداند و میافزاید «ما انتظار زیادی از این دیدار نداشتیم». البته برخی از توییتهای دونالد ترامپ قبل از این دیدار، به مشاجرههای مجازی در آمریکا دامن زدند. دونالد ترامپ در توییتی قبل از دیدار با ولادیمیر پوتین «حماقت واشنگتن» را دلیل بدی روابط با روسیه خوانده بود. توییتی که لحظاتی بعد توسط وزارت خارجه مسکو با افزودن عبارت «موافق هستیم» مجددا در توییتر قرار گرفت. دمکراتهای آمریکا نیز به نوبه خود دونالد ترامپ را متهم به بازی در تیم روسیه کردهاند. هیلاری کلینتون در توییتی از دونالد ترامپ میپرسد: «میدانی در کدام تیم بازی میکنی؟»
#ارسالی
@c_b_shahzadeh
🔻اختلاف نظر در مورد خروج ایران از سوریه
پرونده مشترک ایران و سوریه هم در دستور کار دیدار هلسینکی بین رؤسای جمهوری روسیه و آمریکا قرار داشت ولی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک اشارهای به نتیجه این بخش از گفتگوها نشد. دونالد ترامپ تنها به گفتن این مسئله که آمریکا نمیخواهد ایران به عنوان برنده جنگ علیه داعش از سوریه خارج شود، اکتفا کرد. یکی از همراهان ولادیمیر پوتین به خبرگزاری ایتالیا میگوید در مورد لزوم خروج ایران از روسیه توافق نظر وجود دارد، ولی هنوز در مورد چگونگی آن و زمان این خروج صحبت نشده است. همین منبع که نامی از او برده نمیشود، میافزاید «آمریکا پذیرفته است که رژیم بشار اسد در جنگ علیه مخالفاناش موفق بوده و نمیخواهد از آینده سوریه کنار گذاشته شود؛ بنابراین در جستجوی توافقی با مسکو است». یک منبع نزدیک به فدریکا موگرینی مقام ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا، میگوید «جمهوری اسلامی که آمریکا دشمن شماره یک خود به حساب میآورد، متحد کنونی روسیه در منطقه است. البته روسیه نمیخواهد جمهوری اسلامی در سوریه باقی بماند و ادامه حضور شبهنظامیان ایرانی و تحت حمایت رژیم ایران را مانعی برای سیاستهای منطقهای خود میداند، ولی مشکل در طراحی این خروج است. مسکو نمیخواهد ایران به عنوان یک نیروی پیروز از سوریه خارج شود، بلکه ترجیح میدهد نیروهای ایرانی مجبور به خروج با خفت و خواری بشوند تا در روابط آینده منطقهای با روسیه در موقعیت ضعیفتری قرار داشته باشند».
🔻آینده روابط روسیه و امریکا
برپایه آنچه رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در خاتمه دیدار در هلسینکی گفتند، این دیدار «آغاز مثبتی» بود ولی هنوز برای صحبت از توافق و همکاری «بسیار زود» است. روسها خوشبینی دونالد ترامپ را ندارند که در خاتمه این دیدار گفت «من فکر میکنم روابط فوقالعادهای خواهیم داشت». دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین، این دیدار را «اولین گام برای حل مشکلات عدیده بین دو کشور» میداند و میافزاید «ما انتظار زیادی از این دیدار نداشتیم». البته برخی از توییتهای دونالد ترامپ قبل از این دیدار، به مشاجرههای مجازی در آمریکا دامن زدند. دونالد ترامپ در توییتی قبل از دیدار با ولادیمیر پوتین «حماقت واشنگتن» را دلیل بدی روابط با روسیه خوانده بود. توییتی که لحظاتی بعد توسط وزارت خارجه مسکو با افزودن عبارت «موافق هستیم» مجددا در توییتر قرار گرفت. دمکراتهای آمریکا نیز به نوبه خود دونالد ترامپ را متهم به بازی در تیم روسیه کردهاند. هیلاری کلینتون در توییتی از دونالد ترامپ میپرسد: «میدانی در کدام تیم بازی میکنی؟»
#ارسالی
@c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بخش_دوم
از قربانی کردن نباید ترسید!
تمام تلاش #اصلاحطلبان #فرصتطلب و #استمرارطلب این است که با دولت روحانی غرق نشوند. #علیرضاعلویتبار یکی دیگر از چهرههای مشابه #عباس_عبدی است که اخیرا در #اظهاراتی بطور #تلویحی موضوع #عبورازدولت_روحانی را پیش کشیده و در توجیهاتی بی سر و ته گفته «#اصلاحطلبی به #رادیکالیسم احتیاج دارد؛ نه بهمعنای #رادیکالیسم روشی و تندروی، بلکه به معنای #ریشهنگری… اگر بخواهیم عمیقتر تحلیل کنیم، آنگاه راههای ما هم راههای #دگرگونکننده و عمیقتری خواهند بود و هم متفاوت از راههایی که تا به حال طی کردهایم.» اما جملات آخرش #صریحتر از آن است که بتوان تعبیر و #تفسیر از آن ارائه داد: «از قربانیکردن هم نباید ترسید. اگر دولت نمیتواند این راه را بیابد، لزومی ندارد که با آن غرق شویم و تا آخر با او برویم»!
#علویتبار همان کسی است که در سال ۹۵ میگفت «بسیاری از حرف های #روحانی قابلیت تبدیل به گفتمان #ملی را دارد»!
حالا با بحرانی تر شدن شرایط نظام در هفتههای اخیر، #دلواپسان و حزب اللهیها میبینند که #اصلاحطلب های #فرصتطلب نیز جایی را در کنار آنها در برابر دولت روحانی اشغال کردهاند! با یک تفاوت مهم: #اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که «#دولت_ونظام #مسافر یک #کشتیاند و #سوراخ شدن آن یعنی غرق شدن همه آنها»؛ هشداری که بعد از #تظاهرات #دیماه سال ۹۶ تا پیش از خروج آمریکا از برجام، #اصلاحطلبان و همچنین برخی مقامات نظام میدادند. اما حالا که وضعیت تغییر کرده و دولت روحانی همان #آش_شوری شده که برخی #آشپزها (اصلاحطلبان) حاضر نیستند زیر بار آن بروند، میخواهند آن را در #سفره #اصولگرایان سرو کنند! ولی چون این «#دوبال_نظام» از یک جنس و #قماش هستند، خیلی زود دست یکدیگر را میخوانند.
خبرگزاری #تسنیم در گزارشی به پایان #ماه_عسل #اصلاحطلبان و #دولت_دوازدهم با طرح چندباره استعفای روحانی پرداخته و از زبان شماری از دانه درشتهای آنها نقل قولهایی علیه #دولت آورده و به قول معروف با زبان #بیزبانی گفته: «#مال_بدبیخ_ریش_صاحبش
هواداران سابق دولت حالا در #«چرخشی_قهرمانانه» لباس #نقد پوشیده و به صف اول منتقدان #حکومتی نقل مکان کردهاند. جایی که پیش از آنها #دلواپسان و #اصولگرایان جا گرفته بودند.
جالب اینجاست که برخی از #اصلاحطلبان #فرصتطلب حاضر نیستند بیان این #واقعیات را که از سوی #هوادارانشان نیز مطرح میشود بشنوند! #مجیدانصاری از نزدیکان #حجتالاسلام #محمدخاتمی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته یک «#جریان_سوم» در داخل کشور «جوانان تندرو و احساسی اصلاحطلب» هستند که با انتظارات افراطی فراتر از توان و یا مصلحت #ملی از دولت، اصلاحات و آقای خاتمی را تخریب میکنند! او با تاکید بر اینکه «رابطه اصلاحطلبان با رهبر عملا قطع است» میگوید اصلاحطلبان هنوز میتوانند سوپاپ اطمینان نظام باشند.
از قرار معلوم، رقابت بین «#دوبال_نظام» و جناحین خودی نه بر سر بررسی مشکلات مردم و ارائهی راه حلهای عملی برای کاهش آنها بلکه بر سر مقبولیت بیشتر نزد «#رهبر» و قبول افتادن به عنوان «سوپاپ اطمینان نظام» است!
چنین مواضع #فرصتطلبانه و بیخبر از مشکلات واقعی جامعه که با #انتقادات زیادی از سوی #جوانان و فعالان #اصلاحطلب روبرو شده نشانگر #واخوردگی و #بیکفایتی فکری و سیاسی چهرههای #استمرارطلب است بطوری که حتی نمیتوانند پاسخگوی بدنه و #پیادهنظام #سادهاندیش خود باشند. اگر آنها امروز که هنوز کشتی سوراخ نظام غرق نشده، به این نتیجه رسیدهاند که «نباید از قربانی دادن ترسید!» فردا که به دنبال #تختهپارهای برای نجات جان خود میگردند، حاضرند هر آنچه را دستشان میرسد قربانی کنند!
اصلاحطلبان استمرارطلب و فرصتطلب راست میگویند که نباید از قربانی دادن ترسید زیرا فکر میکنند این قربانی، خودشان نیستند! بلکه این قربانی یا دولتی است که از آن حمایت میکردند و امروز دیگر به کار آنها نمیآید؛ و یا جوانانی که در انتخاب اجباری بین «بد» و «بدتر» چارهای جز حمایت از استمرارطلبان نداشتند!
واقعیت اما این است که اصلاحطلبان به همان اندازه از قربانی کردن دیگران هراسی ندارند که اصولگرایان و دلواپسان هرگز این هراس را نداشتهاند: اصلاحطلبان تا چه حد اصولگرایند؟ حدود ۹۳ درصد!
🔵@c_b_shahzadeh
#ارسالی
از قربانی کردن نباید ترسید!
تمام تلاش #اصلاحطلبان #فرصتطلب و #استمرارطلب این است که با دولت روحانی غرق نشوند. #علیرضاعلویتبار یکی دیگر از چهرههای مشابه #عباس_عبدی است که اخیرا در #اظهاراتی بطور #تلویحی موضوع #عبورازدولت_روحانی را پیش کشیده و در توجیهاتی بی سر و ته گفته «#اصلاحطلبی به #رادیکالیسم احتیاج دارد؛ نه بهمعنای #رادیکالیسم روشی و تندروی، بلکه به معنای #ریشهنگری… اگر بخواهیم عمیقتر تحلیل کنیم، آنگاه راههای ما هم راههای #دگرگونکننده و عمیقتری خواهند بود و هم متفاوت از راههایی که تا به حال طی کردهایم.» اما جملات آخرش #صریحتر از آن است که بتوان تعبیر و #تفسیر از آن ارائه داد: «از قربانیکردن هم نباید ترسید. اگر دولت نمیتواند این راه را بیابد، لزومی ندارد که با آن غرق شویم و تا آخر با او برویم»!
#علویتبار همان کسی است که در سال ۹۵ میگفت «بسیاری از حرف های #روحانی قابلیت تبدیل به گفتمان #ملی را دارد»!
حالا با بحرانی تر شدن شرایط نظام در هفتههای اخیر، #دلواپسان و حزب اللهیها میبینند که #اصلاحطلب های #فرصتطلب نیز جایی را در کنار آنها در برابر دولت روحانی اشغال کردهاند! با یک تفاوت مهم: #اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که «#دولت_ونظام #مسافر یک #کشتیاند و #سوراخ شدن آن یعنی غرق شدن همه آنها»؛ هشداری که بعد از #تظاهرات #دیماه سال ۹۶ تا پیش از خروج آمریکا از برجام، #اصلاحطلبان و همچنین برخی مقامات نظام میدادند. اما حالا که وضعیت تغییر کرده و دولت روحانی همان #آش_شوری شده که برخی #آشپزها (اصلاحطلبان) حاضر نیستند زیر بار آن بروند، میخواهند آن را در #سفره #اصولگرایان سرو کنند! ولی چون این «#دوبال_نظام» از یک جنس و #قماش هستند، خیلی زود دست یکدیگر را میخوانند.
خبرگزاری #تسنیم در گزارشی به پایان #ماه_عسل #اصلاحطلبان و #دولت_دوازدهم با طرح چندباره استعفای روحانی پرداخته و از زبان شماری از دانه درشتهای آنها نقل قولهایی علیه #دولت آورده و به قول معروف با زبان #بیزبانی گفته: «#مال_بدبیخ_ریش_صاحبش
هواداران سابق دولت حالا در #«چرخشی_قهرمانانه» لباس #نقد پوشیده و به صف اول منتقدان #حکومتی نقل مکان کردهاند. جایی که پیش از آنها #دلواپسان و #اصولگرایان جا گرفته بودند.
جالب اینجاست که برخی از #اصلاحطلبان #فرصتطلب حاضر نیستند بیان این #واقعیات را که از سوی #هوادارانشان نیز مطرح میشود بشنوند! #مجیدانصاری از نزدیکان #حجتالاسلام #محمدخاتمی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته یک «#جریان_سوم» در داخل کشور «جوانان تندرو و احساسی اصلاحطلب» هستند که با انتظارات افراطی فراتر از توان و یا مصلحت #ملی از دولت، اصلاحات و آقای خاتمی را تخریب میکنند! او با تاکید بر اینکه «رابطه اصلاحطلبان با رهبر عملا قطع است» میگوید اصلاحطلبان هنوز میتوانند سوپاپ اطمینان نظام باشند.
از قرار معلوم، رقابت بین «#دوبال_نظام» و جناحین خودی نه بر سر بررسی مشکلات مردم و ارائهی راه حلهای عملی برای کاهش آنها بلکه بر سر مقبولیت بیشتر نزد «#رهبر» و قبول افتادن به عنوان «سوپاپ اطمینان نظام» است!
چنین مواضع #فرصتطلبانه و بیخبر از مشکلات واقعی جامعه که با #انتقادات زیادی از سوی #جوانان و فعالان #اصلاحطلب روبرو شده نشانگر #واخوردگی و #بیکفایتی فکری و سیاسی چهرههای #استمرارطلب است بطوری که حتی نمیتوانند پاسخگوی بدنه و #پیادهنظام #سادهاندیش خود باشند. اگر آنها امروز که هنوز کشتی سوراخ نظام غرق نشده، به این نتیجه رسیدهاند که «نباید از قربانی دادن ترسید!» فردا که به دنبال #تختهپارهای برای نجات جان خود میگردند، حاضرند هر آنچه را دستشان میرسد قربانی کنند!
اصلاحطلبان استمرارطلب و فرصتطلب راست میگویند که نباید از قربانی دادن ترسید زیرا فکر میکنند این قربانی، خودشان نیستند! بلکه این قربانی یا دولتی است که از آن حمایت میکردند و امروز دیگر به کار آنها نمیآید؛ و یا جوانانی که در انتخاب اجباری بین «بد» و «بدتر» چارهای جز حمایت از استمرارطلبان نداشتند!
واقعیت اما این است که اصلاحطلبان به همان اندازه از قربانی کردن دیگران هراسی ندارند که اصولگرایان و دلواپسان هرگز این هراس را نداشتهاند: اصلاحطلبان تا چه حد اصولگرایند؟ حدود ۹۳ درصد!
🔵@c_b_shahzadeh
#ارسالی
کمپین بازگشت شاهزاده
#بخش_اول 🔴چهار دهه نظام جمهوری اسلامی در ایران تلاش پایدار مخالفان برای گذار به دموکراسی برای تبدیل خیزش سراسری مردم به حرکتی که بتواند گذار از جمهوری اسلامی را رقم بزند، احتیاج به مدیریتی باتدبیر، آیندهنگر و فراگیر است تا مردم را از نظامی مستبد و اقتدارگرا…
#بخش_دوم
رویای بهشت و واقعیت جهنم
۳۹ سال پس از آن انقلاب که قرار بود نه تنها کلیه مشکلات مردم را حل کند بلکه درهای بهشت را نیز به روی همین مردم بگشاید، گذشت. ۳۹ سال بعد، مردم ایران روی همین زمین در شرایطی زندگی میکنند که بیشتر به جهنم شباهت دارد تا بهشت برینی که وعده آن داده شده بود یا خود در خیال پرورده بودند. نگاهی گذرا به شعارهایی که در خیزش مردمی دیماه ۹۶ در خیابانهای حدود صد شهر کوچک و بزرگ داده شد، نمایی جالب از این جهنم را ترسیم میکند. در این ۳۹ سال، تنها وضعیت اقتصادی نیست که در مقایسه با سالهای قبل از انقلاب اسلامی بدتر شده است. کشوری که موقعیت اقتصادیاش مدلی برای کره جنوبی بود، امروز با کره شمالی مقایسه میشود. کشوری که زنانش قبل از سوییس حق رأی به دست آوردند و قبل از بسیاری از کشورهای اروپایی وزیر زن در کابینه داشت، امروز باید با حسرت به امارات متحده عربی نگاه کند که ۷ زن در دولتاش حضور دارند. کشوری که ۳۹ سال پیش بزرگترین پالایشگاه جهان را داشت، امروز مجبور است بنزین بیکیفیت وارد کند. بنزینی که یکی از دلایل اصلی آلودگی هواست و سالانه، بنابر آخرین آمار منتشر شده از سوی نهادهای دولتی، تنها در کلانشهرها باعث مرگ ۳۳ هزار و ۵۰۰ نفر میشود.
دوسوم مخالف جمهوری اسلامی
۳۹ سال پس از تشکیل جمهوری اسلامی، بنا بر نظرسنجی منتشر شده توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، ۷۵ درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند از شرایط موجود ناراضی هستند. این نظرسنجی که با نمونه ۴۵۰۰ نفری در روزهای ۱۵ تا ۲۵ دی ۹۶ انجام گرفته، گویای حقیقتی است که حتی سران نظام هم جرئت انکار آن را ندارند، و تنها واکنش آنها بازداشت چند نفر از پرسشگرانی بوده است که در تهیه این نظرسنجی شرکت داشتند. در این نظرسنجی چند آمار قابل توجه دیگر نیز به چشم میخورد؛ اگرچه باید در نظر داشت که ضریب خطا با توجه به شرایط حاکم بر کشور، عدم اعتماد به پرسشگران و واهمه از عواقب ابراز نظر، بسیار بالاست. با این وجود، ۳۱ درصد از پاسخدهندگان نظام کنونی را قابل اصلاح نمیدانند. برای ۳۴.۷ درصد، اعتراض های مردمی دی ماه کلیت نظام را نشانه رفته است. ۶۰ درصد از پاسخدهنگان، شمار شرکت کنندگان در خیزش دیماه را بیش از آنچه رسانهها گزارش دادهاند ارزیابی میکند. از درصدها که بگذریم، نارضایتی مردم از وضعیت کنونی و از عملکرد نظام امری است که حتی بسیاری از هواداران نظام نیز بر آن تاکید دارند. صادق زیباکلام معتقد است اگر امروز رفراندومی چون سال ۱۳۵۸ با پرسش «جمهوری اسلامی، آری یا نه» برگزار شود، «در بهترین حالت ۳۰ درصد» خواهان ادامه نظام کنونی خواهند شد. هاشم آقاجری عضوحزب منحل شده مجاهدین انقلاب اسلامی در روزهای گذشته صحبت از استیصال مردم ۳۹ سال پس از تشکیل جمهوری اسلامی کرده و میگوید مردم دو راه در مقابل دارند: خودکشی یا شورش، و بعد میافزاید «به احتمال زیاد راه دوم را انتخاب خواهند کرد.»این دینپژوه اشاره میکند که اصلاحطلبی در ایران شکست خورده است و مردم دیگر حاضر به انتخاب بین بد و بدتر نیستند. ابوالفضل قدیانی یکی دیگر از چهرههای شاخص مجاهدین انقلاب اسلامی هشدار می دهد «سیل بنیانکنی»، در راه است: «سیل مردم سرکوب شده و ستمکشیدهای که دیگر تاب این جور و فساد را نمیآورند.»
(ادامه در بخش بعد)
🔵 @c_b_shahzadeh
رویای بهشت و واقعیت جهنم
۳۹ سال پس از آن انقلاب که قرار بود نه تنها کلیه مشکلات مردم را حل کند بلکه درهای بهشت را نیز به روی همین مردم بگشاید، گذشت. ۳۹ سال بعد، مردم ایران روی همین زمین در شرایطی زندگی میکنند که بیشتر به جهنم شباهت دارد تا بهشت برینی که وعده آن داده شده بود یا خود در خیال پرورده بودند. نگاهی گذرا به شعارهایی که در خیزش مردمی دیماه ۹۶ در خیابانهای حدود صد شهر کوچک و بزرگ داده شد، نمایی جالب از این جهنم را ترسیم میکند. در این ۳۹ سال، تنها وضعیت اقتصادی نیست که در مقایسه با سالهای قبل از انقلاب اسلامی بدتر شده است. کشوری که موقعیت اقتصادیاش مدلی برای کره جنوبی بود، امروز با کره شمالی مقایسه میشود. کشوری که زنانش قبل از سوییس حق رأی به دست آوردند و قبل از بسیاری از کشورهای اروپایی وزیر زن در کابینه داشت، امروز باید با حسرت به امارات متحده عربی نگاه کند که ۷ زن در دولتاش حضور دارند. کشوری که ۳۹ سال پیش بزرگترین پالایشگاه جهان را داشت، امروز مجبور است بنزین بیکیفیت وارد کند. بنزینی که یکی از دلایل اصلی آلودگی هواست و سالانه، بنابر آخرین آمار منتشر شده از سوی نهادهای دولتی، تنها در کلانشهرها باعث مرگ ۳۳ هزار و ۵۰۰ نفر میشود.
دوسوم مخالف جمهوری اسلامی
۳۹ سال پس از تشکیل جمهوری اسلامی، بنا بر نظرسنجی منتشر شده توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، ۷۵ درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند از شرایط موجود ناراضی هستند. این نظرسنجی که با نمونه ۴۵۰۰ نفری در روزهای ۱۵ تا ۲۵ دی ۹۶ انجام گرفته، گویای حقیقتی است که حتی سران نظام هم جرئت انکار آن را ندارند، و تنها واکنش آنها بازداشت چند نفر از پرسشگرانی بوده است که در تهیه این نظرسنجی شرکت داشتند. در این نظرسنجی چند آمار قابل توجه دیگر نیز به چشم میخورد؛ اگرچه باید در نظر داشت که ضریب خطا با توجه به شرایط حاکم بر کشور، عدم اعتماد به پرسشگران و واهمه از عواقب ابراز نظر، بسیار بالاست. با این وجود، ۳۱ درصد از پاسخدهندگان نظام کنونی را قابل اصلاح نمیدانند. برای ۳۴.۷ درصد، اعتراض های مردمی دی ماه کلیت نظام را نشانه رفته است. ۶۰ درصد از پاسخدهنگان، شمار شرکت کنندگان در خیزش دیماه را بیش از آنچه رسانهها گزارش دادهاند ارزیابی میکند. از درصدها که بگذریم، نارضایتی مردم از وضعیت کنونی و از عملکرد نظام امری است که حتی بسیاری از هواداران نظام نیز بر آن تاکید دارند. صادق زیباکلام معتقد است اگر امروز رفراندومی چون سال ۱۳۵۸ با پرسش «جمهوری اسلامی، آری یا نه» برگزار شود، «در بهترین حالت ۳۰ درصد» خواهان ادامه نظام کنونی خواهند شد. هاشم آقاجری عضوحزب منحل شده مجاهدین انقلاب اسلامی در روزهای گذشته صحبت از استیصال مردم ۳۹ سال پس از تشکیل جمهوری اسلامی کرده و میگوید مردم دو راه در مقابل دارند: خودکشی یا شورش، و بعد میافزاید «به احتمال زیاد راه دوم را انتخاب خواهند کرد.»این دینپژوه اشاره میکند که اصلاحطلبی در ایران شکست خورده است و مردم دیگر حاضر به انتخاب بین بد و بدتر نیستند. ابوالفضل قدیانی یکی دیگر از چهرههای شاخص مجاهدین انقلاب اسلامی هشدار می دهد «سیل بنیانکنی»، در راه است: «سیل مردم سرکوب شده و ستمکشیدهای که دیگر تاب این جور و فساد را نمیآورند.»
(ادامه در بخش بعد)
🔵 @c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بخش_دوم
از نظر آمریکا این شرکتها حتی اگر در اماکنی دور از خاورمیانه مانند مالزی هم فعالیت کنند مورد تحریم ایالات متحده قرار خواهند گرفت. فعال کردن تحریمهای اقتصادی و مالی علیه رژیم ایران، تنها راهی است که باعث عقبنشینی تهران از مواضع خود و موافقت مقامات تهران با ۱۲ شرطی که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، در ماه مه سال جاری اعلام کرد، خواهد شد. وزیر خارجه آمریکا گفته بود که «ایران دو گزینه بیشتر ندارد: یا توجه به امور داخل کشور وتلاش برای بازسازی اقتصادی، و یا ادامه سیاست کنونی و هدر دادن پول مردم ایران در جنگهای بیهوده خارجی. ایران نمیتواند هر دو گزینه را همزمان انتخاب کند». در این میان، دو سلاح اصلی میتواند رژیم ایران را از نفس بیندازد: یکی منع استفاده رژیم از دلار در معاملات تجاری که باعث میشود نتواند نفت خود را به فروش برساند؛ دیگری تحت پیگرد قانونی قرار دادن مشتریان نفت ایران در بازار جهانی که باعث خودداری مشتریان از خرید نفت رژیم تهران میشود. کار دیگری که باید صورت بگیرد امتناع شرکتهای بیمهی کشتیها و تانکرهای حمل و نقل از معامله با ایران است. این راهها می تواند رژیم ایران را از پای درآورد. رژیم جمهوری اسلامی در وضعیت بسیار بغرنجی قرار گرفته است. اکثر هم میهنان ما از وضعیت بسیار دشوار کشور سخن میگویند که حتی از زمان تحریمهای قبلی در دوران احمدی نژاد نیز بدتر شده است بطوری که ایرانیان خارج برای انتقال چند هزار دلار به حسابهای بستگان خود در داخل کشور نیز در نتیجه ممنوعیت معامله با ایران از سوی سیستمهای بانکی و مالی بینالمللی با مشکل روبرو میشوند. ولی باید گفت ما شاهد جنگی بدون خونریزی اما بسیار خطرناکتر علیه رژیمی هستیم که حتی قادر به تأمین آب آشامیدنی برای بخشهای وسیعی از کشور خود نیست.
#ارسالی
🔵@c_b_shahzadeh
از نظر آمریکا این شرکتها حتی اگر در اماکنی دور از خاورمیانه مانند مالزی هم فعالیت کنند مورد تحریم ایالات متحده قرار خواهند گرفت. فعال کردن تحریمهای اقتصادی و مالی علیه رژیم ایران، تنها راهی است که باعث عقبنشینی تهران از مواضع خود و موافقت مقامات تهران با ۱۲ شرطی که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، در ماه مه سال جاری اعلام کرد، خواهد شد. وزیر خارجه آمریکا گفته بود که «ایران دو گزینه بیشتر ندارد: یا توجه به امور داخل کشور وتلاش برای بازسازی اقتصادی، و یا ادامه سیاست کنونی و هدر دادن پول مردم ایران در جنگهای بیهوده خارجی. ایران نمیتواند هر دو گزینه را همزمان انتخاب کند». در این میان، دو سلاح اصلی میتواند رژیم ایران را از نفس بیندازد: یکی منع استفاده رژیم از دلار در معاملات تجاری که باعث میشود نتواند نفت خود را به فروش برساند؛ دیگری تحت پیگرد قانونی قرار دادن مشتریان نفت ایران در بازار جهانی که باعث خودداری مشتریان از خرید نفت رژیم تهران میشود. کار دیگری که باید صورت بگیرد امتناع شرکتهای بیمهی کشتیها و تانکرهای حمل و نقل از معامله با ایران است. این راهها می تواند رژیم ایران را از پای درآورد. رژیم جمهوری اسلامی در وضعیت بسیار بغرنجی قرار گرفته است. اکثر هم میهنان ما از وضعیت بسیار دشوار کشور سخن میگویند که حتی از زمان تحریمهای قبلی در دوران احمدی نژاد نیز بدتر شده است بطوری که ایرانیان خارج برای انتقال چند هزار دلار به حسابهای بستگان خود در داخل کشور نیز در نتیجه ممنوعیت معامله با ایران از سوی سیستمهای بانکی و مالی بینالمللی با مشکل روبرو میشوند. ولی باید گفت ما شاهد جنگی بدون خونریزی اما بسیار خطرناکتر علیه رژیمی هستیم که حتی قادر به تأمین آب آشامیدنی برای بخشهای وسیعی از کشور خود نیست.
#ارسالی
🔵@c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بخش_دوم
انکار نفت در برابر کالا بین جمهوری اسلامی و روسیه
از ظریف در مورد توافق «نفت در برابر کالا» بین جمهوری اسلامی و روسیه هم پرسیده شد که او گفت: «اینها بخشی از بسته بزرگتری از همکاری ایران و روسیه است که شامل فعالیتهای بسیار و سرمایهگذاری توسط روسیه در بخش انرژی ایران، مشارکت این کشور در فعالیتهای زیرساختی ایران و تعامل بین دو طرف در حوزه تجارت و نفت میشود […] من بر این باور نیستم که بخشی از آن بسته، فروش یا دادن نفت به روسیه و دریافت کالا در قبال آن است. این بسته بسیار بزرگتری است و شامل موارد دیگری میشود؛ از جمله امکان همکاری در حوزه انرژی بین ایران و روسیه و همچنین امکان اینکه ایران پول نقد دریافت کند». در این پاسخ نیز وی دادن نفت به روسیه و تحویل گرفتن کالاهای روسی را به جای پول رد نکرد بلکه فقط گفت که این مبادله بخشی از یک «بسته بسیار بزرگتر» است!ظریف در این گفتگو چند بار به روابط استراتژیک روسیه و جمهوری اسلامی و پیوندهای نزدیک تهران و مسکو تاکید کرده اما درحالی مبادله «نفت در برابر کالا» را حاشا میکند که دوشنبه، ۲۵ تیر، هدایتالله خادمی عضو کمیسیون انرژی مجلس درمصاحبه با ایلنا با حقارت تمام گفت «از روسیه ممنونیم که نمیگذارد از گرسنگی بمیریم»!سیاست «نگاه به شرق» بر خلاف شعار «نه شرقی نه غربی» همواره در صدر دیپلماسی جمهوری اسلامی طی ۴۰ سال گذشته قرار داشته اما فاز جدید آن با اعلام علنی علی خامنهای پس از خروج آمریکا از برجام بیشتر آشکار شد گرچه رهبر نظام تلاش میکرد این سیاست را در لفافه پیش ببرد اما فشارها آنقدر شدید شده که وی نمیتواند غلتیدن نظام در آغوش روسیه را انکار کند. فقط معلوم نیست روسیه آن را تا کی زیر بال و پر خود نگاه میدارد. شواهد موجود، به ویژه تصمیم روسیه بر افزایش تولید نفت در همکاری با عربستان و آمریکا جهت ثبات بازار نفت، برخی را در جمهوری اسلامی کاملا ناامید کرده است.
هشدار نسبت به خم شدن در برابر روسیه
سیاست خم شدن بیشتر در برابر روسها آنقدر آشکار است که هشدار و موضعگیری نسبت به ادامهی آن علنی شده و حتی برخی اصلاحطلبان را هم نگران کرده است. علی نظری نماینده مجلس ششم و مدیر مسئول روزنامه مستقل در یادداشتی با عنوان «روسیه خبیثتر از آمریکاست» نوشته: «ظاهرا قرار است بار دیگر از سوراخی گزیده شویم که در طول سده اخیر چند بار گزیده شدهایم، زعمای قوم تصمیم گرفتهاند به پشتوانه روسیه به نبرد به آمریکا بروند.» او با اشاره به اینکه میزان صدماتی که ایران از این همسایه شمالی دیده به مراتب بیش از آسیبهای ایالات متحده است به صراحت گفته «در ماجرای سوریه به وضوح مشاهده کردیم که روسها چگونه ما را از بازسازی سوریه حذف کردند!» همین قضیه یکی دیگر از موضوعاتی است که محمدجواد ظریف در گفتگو با یورونیوز آن را حاشا کرد. علی نظری در ادامهی یادداشت خود آورده است که روسها در جریان خرید موشکهای ۳۰۰ به جمهوری اسلامی «رکب زدند» و ۳۸ سال پیش نیروگاه اتمی بوشهر را تحویل گرفتند اما هنوز برای استفاده نیروگاهی تحویل ندادهاند! نظری در بخش دیگری تاکید کرده «نگاه روسیه به جمهوری اسلامی اصلا مبتنی بر همسایه متحد استراتژیک نیست بلکه ایران را به مثابه مستعمره خویش میپندارد.» روشن است که روزهای سختی در انتظار رژیم تهران است. گرچه امروز دولت روحانی و وزرای او به عنوان بخشی از عامل تشدید بحران زیر ضرب قرار گرفتهاند اما دولت فقط قطعهای از پازلِ در هم ریختهی نظام است. ادامهی وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته چیزی جز تهدید امنیت ملی نیست و این همه عصارهی سیاستهای «رهبر» و سپاه پاسداران است که بیترمز و پرشتاب به پیش میروند. محمدجواد ظریف و امثال او یا باید از این قطار بیترمز پیاده شوند و یا با انکار و تکذیب و دروغ تا ته خط سرنوشت نظام بروند.
#کیهان_لندن
@c_b_shahzadeh
انکار نفت در برابر کالا بین جمهوری اسلامی و روسیه
از ظریف در مورد توافق «نفت در برابر کالا» بین جمهوری اسلامی و روسیه هم پرسیده شد که او گفت: «اینها بخشی از بسته بزرگتری از همکاری ایران و روسیه است که شامل فعالیتهای بسیار و سرمایهگذاری توسط روسیه در بخش انرژی ایران، مشارکت این کشور در فعالیتهای زیرساختی ایران و تعامل بین دو طرف در حوزه تجارت و نفت میشود […] من بر این باور نیستم که بخشی از آن بسته، فروش یا دادن نفت به روسیه و دریافت کالا در قبال آن است. این بسته بسیار بزرگتری است و شامل موارد دیگری میشود؛ از جمله امکان همکاری در حوزه انرژی بین ایران و روسیه و همچنین امکان اینکه ایران پول نقد دریافت کند». در این پاسخ نیز وی دادن نفت به روسیه و تحویل گرفتن کالاهای روسی را به جای پول رد نکرد بلکه فقط گفت که این مبادله بخشی از یک «بسته بسیار بزرگتر» است!ظریف در این گفتگو چند بار به روابط استراتژیک روسیه و جمهوری اسلامی و پیوندهای نزدیک تهران و مسکو تاکید کرده اما درحالی مبادله «نفت در برابر کالا» را حاشا میکند که دوشنبه، ۲۵ تیر، هدایتالله خادمی عضو کمیسیون انرژی مجلس درمصاحبه با ایلنا با حقارت تمام گفت «از روسیه ممنونیم که نمیگذارد از گرسنگی بمیریم»!سیاست «نگاه به شرق» بر خلاف شعار «نه شرقی نه غربی» همواره در صدر دیپلماسی جمهوری اسلامی طی ۴۰ سال گذشته قرار داشته اما فاز جدید آن با اعلام علنی علی خامنهای پس از خروج آمریکا از برجام بیشتر آشکار شد گرچه رهبر نظام تلاش میکرد این سیاست را در لفافه پیش ببرد اما فشارها آنقدر شدید شده که وی نمیتواند غلتیدن نظام در آغوش روسیه را انکار کند. فقط معلوم نیست روسیه آن را تا کی زیر بال و پر خود نگاه میدارد. شواهد موجود، به ویژه تصمیم روسیه بر افزایش تولید نفت در همکاری با عربستان و آمریکا جهت ثبات بازار نفت، برخی را در جمهوری اسلامی کاملا ناامید کرده است.
هشدار نسبت به خم شدن در برابر روسیه
سیاست خم شدن بیشتر در برابر روسها آنقدر آشکار است که هشدار و موضعگیری نسبت به ادامهی آن علنی شده و حتی برخی اصلاحطلبان را هم نگران کرده است. علی نظری نماینده مجلس ششم و مدیر مسئول روزنامه مستقل در یادداشتی با عنوان «روسیه خبیثتر از آمریکاست» نوشته: «ظاهرا قرار است بار دیگر از سوراخی گزیده شویم که در طول سده اخیر چند بار گزیده شدهایم، زعمای قوم تصمیم گرفتهاند به پشتوانه روسیه به نبرد به آمریکا بروند.» او با اشاره به اینکه میزان صدماتی که ایران از این همسایه شمالی دیده به مراتب بیش از آسیبهای ایالات متحده است به صراحت گفته «در ماجرای سوریه به وضوح مشاهده کردیم که روسها چگونه ما را از بازسازی سوریه حذف کردند!» همین قضیه یکی دیگر از موضوعاتی است که محمدجواد ظریف در گفتگو با یورونیوز آن را حاشا کرد. علی نظری در ادامهی یادداشت خود آورده است که روسها در جریان خرید موشکهای ۳۰۰ به جمهوری اسلامی «رکب زدند» و ۳۸ سال پیش نیروگاه اتمی بوشهر را تحویل گرفتند اما هنوز برای استفاده نیروگاهی تحویل ندادهاند! نظری در بخش دیگری تاکید کرده «نگاه روسیه به جمهوری اسلامی اصلا مبتنی بر همسایه متحد استراتژیک نیست بلکه ایران را به مثابه مستعمره خویش میپندارد.» روشن است که روزهای سختی در انتظار رژیم تهران است. گرچه امروز دولت روحانی و وزرای او به عنوان بخشی از عامل تشدید بحران زیر ضرب قرار گرفتهاند اما دولت فقط قطعهای از پازلِ در هم ریختهی نظام است. ادامهی وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته چیزی جز تهدید امنیت ملی نیست و این همه عصارهی سیاستهای «رهبر» و سپاه پاسداران است که بیترمز و پرشتاب به پیش میروند. محمدجواد ظریف و امثال او یا باید از این قطار بیترمز پیاده شوند و یا با انکار و تکذیب و دروغ تا ته خط سرنوشت نظام بروند.
#کیهان_لندن
@c_b_shahzadeh
#بخش_دوم
روابط عمومی این وزارتخانه اعلام کرده: «صرفا باید متذکر شد که تلاش مذبوحانه برای ایجاد شک و شکاف و تداوم فضاسازیهای روانی کانونهای ضد ایرانی برای اخلال در انسجام داخلی و اتحاد دولت، ملت و مسئولان کشور موضوعی نیست که آنها و سفیر تازهکار و جویای نام سعودی بتوانند روی آن حساب کنند.» در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی باز هم از کیسهی «ملت ایران» خرج شده و آمده «ملت ایران سرمایههای بزرگ و مسئولان متعهد، خدوم و میهندوست خود را بخوبی میشناسند و هرگز به اینگونه اتهامات و دروغسازیهای جاهلانه و ناشیانه و روشهای کهنه و رنگباخته که توسط اتاقهای بیفکر آنان طراحی و توسط رسانههای ضد ایرانی بازنشر میشود، وقعی نمیگذارند.» همزمان با انتشار مقاله خالد بن سلمان علیه سیاستهای جنگطلبانه رژیم، روزنامه کیهان چاپ تهران نیز (چهارشنبه سوم امرداد) تیتر اول خود را به سخنگوی انصارالله یمن اختصاص داد و آرزوی خود را از زبان یمنیها خطاب به شرکتهای بینال
مللی چنین بیان کرد: «موشکها در راه است، دبی، ابوظبی و ریاض را تخلیه کنید»! این تیتر جنگافروزانهی کیهان تهران در شرایطی منتشر میشود که حسن روحانی روز یکشنبه، ۳۱ تیرماه، ادعا کرد که به دنبال اصلاح روابط با عربستان، امارات و بحرین هستیم!
🔹رسالت کیهان تهران؛ خنثی کردن پیام روحانی
روزنامه ایران پنجشنبه، چهارم امرداد، در مورد تیتر کیهان ولی فقیه نوشت: «کیهان وظیفه خود میداند بلافاصله پیام متفاوتی از مواضع رئیس جمهوری ایران به کشورهای منطقه مخابره کند، جای سؤال و ابهام است! پیوستگی این روزنامه با نهادهای حاکمیتی مواضع آن را برای کشورهای منطقه مهم کرده و این ابهام را ایجاد کرده که کانال اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران کدام تریبون است.» البته روزنامه ایران به عنوان اصلیترین تریبون دولت اشاره نکرده که اگر واقعا قصد حسن روحانی اصلاح روابط با کشورهای خلیج فارس است پس چرا بار دیگر نه تنها تهدید به بستن تنگه هرمز کرده بلکه از بستن دیگر تنگهها نیز سخن گفته آن هم در شرایطی که آگاه است کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس متحد اصلی ترامپ هستند. ولی روحانی ترامپ را تهدید کرده که با «دُم شیر بازی نکن» چون «جنگ با ایران مادر همه جنگها» است! در حالی که تا به امروز نه ترامپ و نه دولت ترامپ بر خلاف دولت اوباما که تکرار میکرد «گزینه جنگ و حمله نظامی روی میز است» اصلا از جنگ و برخورد نظامی نه تنها حرفی نمیزنند اتفاقا بیشتر از اوباما صحبت از توافق میکنند! ولی نه توافقی بسیار فراتر از برجام! از همین رو جمهوری اسلامی و دولتمردانش مرتب پای جنگ را به میان میکشند چون نمیخواهند تن به آن توافق تعیینکننده بدهند!در واقع نه تنها رسالت کیهان تهران و حسین شریعتمداری و همفکران او در جناح اصولگرا بلکه رسالت حسن روحانی و دولت و کل نظام جمهوری اسلامی لطمه زدن به منافع ملی و جنگطلبی و جنگافروزی است.«بستن تنگه هرمز» را که تا کنون بارها تکرار شده، حسن روحانی در سفر اتریش دوباره مطرح کرد و بلافاصله مورد تقدیر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس قرار گرفت و علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی هم آن را تأیید کرد و علی اکبر ولایتی مشاور وی و همینطور وزارت خارجه جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه با چراغ سبز «رهبر خردمند» به تکرار «بستن تنگه هرمز» پرداختند.
(ادامه در بخش بعدی)
🔵 @c_b_shahzadeh
روابط عمومی این وزارتخانه اعلام کرده: «صرفا باید متذکر شد که تلاش مذبوحانه برای ایجاد شک و شکاف و تداوم فضاسازیهای روانی کانونهای ضد ایرانی برای اخلال در انسجام داخلی و اتحاد دولت، ملت و مسئولان کشور موضوعی نیست که آنها و سفیر تازهکار و جویای نام سعودی بتوانند روی آن حساب کنند.» در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی باز هم از کیسهی «ملت ایران» خرج شده و آمده «ملت ایران سرمایههای بزرگ و مسئولان متعهد، خدوم و میهندوست خود را بخوبی میشناسند و هرگز به اینگونه اتهامات و دروغسازیهای جاهلانه و ناشیانه و روشهای کهنه و رنگباخته که توسط اتاقهای بیفکر آنان طراحی و توسط رسانههای ضد ایرانی بازنشر میشود، وقعی نمیگذارند.» همزمان با انتشار مقاله خالد بن سلمان علیه سیاستهای جنگطلبانه رژیم، روزنامه کیهان چاپ تهران نیز (چهارشنبه سوم امرداد) تیتر اول خود را به سخنگوی انصارالله یمن اختصاص داد و آرزوی خود را از زبان یمنیها خطاب به شرکتهای بینال
مللی چنین بیان کرد: «موشکها در راه است، دبی، ابوظبی و ریاض را تخلیه کنید»! این تیتر جنگافروزانهی کیهان تهران در شرایطی منتشر میشود که حسن روحانی روز یکشنبه، ۳۱ تیرماه، ادعا کرد که به دنبال اصلاح روابط با عربستان، امارات و بحرین هستیم!
🔹رسالت کیهان تهران؛ خنثی کردن پیام روحانی
روزنامه ایران پنجشنبه، چهارم امرداد، در مورد تیتر کیهان ولی فقیه نوشت: «کیهان وظیفه خود میداند بلافاصله پیام متفاوتی از مواضع رئیس جمهوری ایران به کشورهای منطقه مخابره کند، جای سؤال و ابهام است! پیوستگی این روزنامه با نهادهای حاکمیتی مواضع آن را برای کشورهای منطقه مهم کرده و این ابهام را ایجاد کرده که کانال اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران کدام تریبون است.» البته روزنامه ایران به عنوان اصلیترین تریبون دولت اشاره نکرده که اگر واقعا قصد حسن روحانی اصلاح روابط با کشورهای خلیج فارس است پس چرا بار دیگر نه تنها تهدید به بستن تنگه هرمز کرده بلکه از بستن دیگر تنگهها نیز سخن گفته آن هم در شرایطی که آگاه است کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس متحد اصلی ترامپ هستند. ولی روحانی ترامپ را تهدید کرده که با «دُم شیر بازی نکن» چون «جنگ با ایران مادر همه جنگها» است! در حالی که تا به امروز نه ترامپ و نه دولت ترامپ بر خلاف دولت اوباما که تکرار میکرد «گزینه جنگ و حمله نظامی روی میز است» اصلا از جنگ و برخورد نظامی نه تنها حرفی نمیزنند اتفاقا بیشتر از اوباما صحبت از توافق میکنند! ولی نه توافقی بسیار فراتر از برجام! از همین رو جمهوری اسلامی و دولتمردانش مرتب پای جنگ را به میان میکشند چون نمیخواهند تن به آن توافق تعیینکننده بدهند!در واقع نه تنها رسالت کیهان تهران و حسین شریعتمداری و همفکران او در جناح اصولگرا بلکه رسالت حسن روحانی و دولت و کل نظام جمهوری اسلامی لطمه زدن به منافع ملی و جنگطلبی و جنگافروزی است.«بستن تنگه هرمز» را که تا کنون بارها تکرار شده، حسن روحانی در سفر اتریش دوباره مطرح کرد و بلافاصله مورد تقدیر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس قرار گرفت و علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی هم آن را تأیید کرد و علی اکبر ولایتی مشاور وی و همینطور وزارت خارجه جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه با چراغ سبز «رهبر خردمند» به تکرار «بستن تنگه هرمز» پرداختند.
(ادامه در بخش بعدی)
🔵 @c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بخش_دوم
🔹جنگ روانی و اقتصادی
پمپئو در بخشی از سخنرانی خود تمام رشتههای اصلاحطلبان را در طول سالهای گذشته پنبه کرد و گفت «میانهروهای رژیم از جمله روحانی و ظریف گرگی در لباس میش» و «انقلابیون ضدغرب» هستند. با وجود همهی این سخنان و مواضعی که ظاهرا با سیاستهای دولت اوباما بسیار تفاوت دارد اما ناظران معقتدند نوعی دوگانگی در سیاستهای واشنگتن درباره حکومت ایران وجود دارد که ناشی از آزمودن سیاستهای فشار در اشکال مختلف است.
پیامی که در تهران از سخنرانی پمپئو دریافت شده...
هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان سخنان وزیر خارجه آمریکا را بخشی از یک بستهی بزرگ مهندسی شده برای «براندازی رژیم» میدانند و به شدت از آن نگرانند. همین نگرانی باعث شده تا خود را بیش از پیش مسافران یک کشتی بدانند که برای رهایی از توفانی که گرفتارش شدهاند میبایست تقسیم کار کنند و مرتب دم از «اتحاد» و لزوم «وحدت ملی» بزنند. آنها بطور مشترک به جامعه پمپاژ میکنند که هدف «دشمنان» و در رأس آنها آمریکا و اسراییل و عربستان از جنگ روانی و اقتصادی همانا تهدید نظامی است آن هم نه با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی برای نابودی ایران و تجزیه کشور! آنها هیچ توضیحی نمیدهند که اولا چرا جمهوری اسلامی با «تغییر رفتار» خود از این امر جلوگیری نمیکند؟! ثانیا به چه دلیل براندازی جمهوری اسلامی که یک رژیم چهلساله و منفور است باید به تجزیهی کشوری هزاران ساله با بافت قومیتی که به شدت درهمتنیده است بیانجامد؟! ثالثا تجزیهی ایران به کشورهای مشکلآفرین مانند آنچه در دهههای گذشته در خاورمیانه صورت گرفت چه سودی دارد؟! دامنه و عمق بحرانهایی که جمهوری اسلامی تا گلو در آنها فرو رفته به اندازهای زیاد است که با هیچ ترفندی نمیتواند اعتماد جامعه را به خود جلب کند. از همین رو گمان میکند همه به فکر براندازی آن هستند پس باید سقوط خود را مترادف سقوط ملت و مملکت قرار دهد. در چنین شرایطی حتی وقتی واشنگتن با صدای بلند اعلام میکند که به دنبال «تغییر رژیم» نیست، حاکمان تهران باور نمیکنند زیرا میدانند آنچه زیر عنوان «تغییر رفتار رژیم» بر اساس شروط ۱۲گانه نیز مطرح میشود نتیجهای جز «تغییر رژیم» ندارد.
🔹ریزش اصلاحطلبان و طرفداران دولت
در این میان گروهی از اصلاحطلبان مثل مشارکتیهای سابق و کارگزارانیها برای ایجاد هراس از تغییر رژیم دائم از سوریهای شدن ایران میگویند و طرفداران تغییر رژیم را جنگطلب معرفی میکنند. اما وقتی حسن روحانی تهدید جنگافروزانهی بستن تنگه هرمز را مطرح میکند و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با بلوفهای بیشتر درباره موشکپرانی به تمجید و تقدیر او میپردازد، همین افراد این تهدیدها را «وحدت ملی» مینامند! این گروه فرصتطلب و بیپرنسیپ فراموش میکنند که برای روحانی رأی جمع کردند تا با شکست ابراهیم رئیسی نه تنها مشکلات اقتصادی و اجتماعی کاهش یابد بلکه سایهی جنگ نیز از سر کشور کم شود. ولی حالا خود روحانی با تهدیدات خود مقدمات یک جنگ احتمالی را فراهم میکند! در این میان افرادی هم مانند تاجزاده پیشنهاد میدهند که دولت روحانی دولت ترامپ را دور زده و برود با باراک اوباما و جان کری مذاکره کند! در حالی که شرایط فعلی زاییدهی دو سال مذاکره و بگو و بخند با اوباما و کری است آن هم زمانی که در قدرت بودند و نه حالا که کارهای نیستند! شاید منظور از این پیشنهاد این است که دولت روحانی به جای «دیپلماسی» علنی به لابیگری پشت سر دولت ترامپ بپردازد؟! در هر صورت، برخورد نظام با این گروه ناتوان و «تدارکاتچی» مشابه ملی- مذهبیها و نهضت آزادی و چپهای اسلامی است که پیشنهاد گفتگو با ترامپ را دادند ولی ارزشیها آنها را خائن و دیوانه خواندند که میخواهند تسلیم آمریکا شوند. این ناتوانی مزمن چه از سوی دولت برای حل مشکلات اساسی مانند آب و برق و معیشت، و همچنین از سوی اصلاحطلبان که با ادامهی شرایط فلاکتبار کشور به استمرارطلبان معروف شدهاند، بیش از پیش آنها را دچار ریزش کرده است. حتی در میان اصولگرایان نیز با تشدید فشارها ورق بر میگردد. سخنرانی پمپئو که رژیم را به «تغییر رفتار» خود فرا میخواند و پیشنهاد ترامپ برای یک «توافق واقعی» همان سیاستی است که دولت اوباما با شیوهی مماشات در پیش گرفته بود، ولی امروز سبب تعمیق شکاف در رژیم شده است. اگر دولت اوباما نیز سیاست «تغییر رفتار» و «توافق واقعی» را قاطعانه پیش میبرد، چهرهی واقعی روحانی و ظریف همان موقع نشان داده میشد.
🔴@c_b_shahzadeh
#ارسالی
🔹جنگ روانی و اقتصادی
پمپئو در بخشی از سخنرانی خود تمام رشتههای اصلاحطلبان را در طول سالهای گذشته پنبه کرد و گفت «میانهروهای رژیم از جمله روحانی و ظریف گرگی در لباس میش» و «انقلابیون ضدغرب» هستند. با وجود همهی این سخنان و مواضعی که ظاهرا با سیاستهای دولت اوباما بسیار تفاوت دارد اما ناظران معقتدند نوعی دوگانگی در سیاستهای واشنگتن درباره حکومت ایران وجود دارد که ناشی از آزمودن سیاستهای فشار در اشکال مختلف است.
پیامی که در تهران از سخنرانی پمپئو دریافت شده...
هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان سخنان وزیر خارجه آمریکا را بخشی از یک بستهی بزرگ مهندسی شده برای «براندازی رژیم» میدانند و به شدت از آن نگرانند. همین نگرانی باعث شده تا خود را بیش از پیش مسافران یک کشتی بدانند که برای رهایی از توفانی که گرفتارش شدهاند میبایست تقسیم کار کنند و مرتب دم از «اتحاد» و لزوم «وحدت ملی» بزنند. آنها بطور مشترک به جامعه پمپاژ میکنند که هدف «دشمنان» و در رأس آنها آمریکا و اسراییل و عربستان از جنگ روانی و اقتصادی همانا تهدید نظامی است آن هم نه با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی برای نابودی ایران و تجزیه کشور! آنها هیچ توضیحی نمیدهند که اولا چرا جمهوری اسلامی با «تغییر رفتار» خود از این امر جلوگیری نمیکند؟! ثانیا به چه دلیل براندازی جمهوری اسلامی که یک رژیم چهلساله و منفور است باید به تجزیهی کشوری هزاران ساله با بافت قومیتی که به شدت درهمتنیده است بیانجامد؟! ثالثا تجزیهی ایران به کشورهای مشکلآفرین مانند آنچه در دهههای گذشته در خاورمیانه صورت گرفت چه سودی دارد؟! دامنه و عمق بحرانهایی که جمهوری اسلامی تا گلو در آنها فرو رفته به اندازهای زیاد است که با هیچ ترفندی نمیتواند اعتماد جامعه را به خود جلب کند. از همین رو گمان میکند همه به فکر براندازی آن هستند پس باید سقوط خود را مترادف سقوط ملت و مملکت قرار دهد. در چنین شرایطی حتی وقتی واشنگتن با صدای بلند اعلام میکند که به دنبال «تغییر رژیم» نیست، حاکمان تهران باور نمیکنند زیرا میدانند آنچه زیر عنوان «تغییر رفتار رژیم» بر اساس شروط ۱۲گانه نیز مطرح میشود نتیجهای جز «تغییر رژیم» ندارد.
🔹ریزش اصلاحطلبان و طرفداران دولت
در این میان گروهی از اصلاحطلبان مثل مشارکتیهای سابق و کارگزارانیها برای ایجاد هراس از تغییر رژیم دائم از سوریهای شدن ایران میگویند و طرفداران تغییر رژیم را جنگطلب معرفی میکنند. اما وقتی حسن روحانی تهدید جنگافروزانهی بستن تنگه هرمز را مطرح میکند و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با بلوفهای بیشتر درباره موشکپرانی به تمجید و تقدیر او میپردازد، همین افراد این تهدیدها را «وحدت ملی» مینامند! این گروه فرصتطلب و بیپرنسیپ فراموش میکنند که برای روحانی رأی جمع کردند تا با شکست ابراهیم رئیسی نه تنها مشکلات اقتصادی و اجتماعی کاهش یابد بلکه سایهی جنگ نیز از سر کشور کم شود. ولی حالا خود روحانی با تهدیدات خود مقدمات یک جنگ احتمالی را فراهم میکند! در این میان افرادی هم مانند تاجزاده پیشنهاد میدهند که دولت روحانی دولت ترامپ را دور زده و برود با باراک اوباما و جان کری مذاکره کند! در حالی که شرایط فعلی زاییدهی دو سال مذاکره و بگو و بخند با اوباما و کری است آن هم زمانی که در قدرت بودند و نه حالا که کارهای نیستند! شاید منظور از این پیشنهاد این است که دولت روحانی به جای «دیپلماسی» علنی به لابیگری پشت سر دولت ترامپ بپردازد؟! در هر صورت، برخورد نظام با این گروه ناتوان و «تدارکاتچی» مشابه ملی- مذهبیها و نهضت آزادی و چپهای اسلامی است که پیشنهاد گفتگو با ترامپ را دادند ولی ارزشیها آنها را خائن و دیوانه خواندند که میخواهند تسلیم آمریکا شوند. این ناتوانی مزمن چه از سوی دولت برای حل مشکلات اساسی مانند آب و برق و معیشت، و همچنین از سوی اصلاحطلبان که با ادامهی شرایط فلاکتبار کشور به استمرارطلبان معروف شدهاند، بیش از پیش آنها را دچار ریزش کرده است. حتی در میان اصولگرایان نیز با تشدید فشارها ورق بر میگردد. سخنرانی پمپئو که رژیم را به «تغییر رفتار» خود فرا میخواند و پیشنهاد ترامپ برای یک «توافق واقعی» همان سیاستی است که دولت اوباما با شیوهی مماشات در پیش گرفته بود، ولی امروز سبب تعمیق شکاف در رژیم شده است. اگر دولت اوباما نیز سیاست «تغییر رفتار» و «توافق واقعی» را قاطعانه پیش میبرد، چهرهی واقعی روحانی و ظریف همان موقع نشان داده میشد.
🔴@c_b_shahzadeh
#ارسالی
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بخش_دوم
جریانات مختلف در جمهوری اسلامی بر اساس منافع نظام شکل گرفتهاند که همزمان با کسب و سهم بردن از قدرت سیاسی و اقتصادی برای اعضای این جریانات منافع شخصی نیز به همراه داشته است. برای حفظ این منافع هم که شده، این جریانات برای بقای نظام هر کاری که لازم باشد انجام میدهند. حال آنکه مردم نه از سفره انقلاب سودی بردهاند و نه ماندن چنین نظام فاسد و خرابکاری برایشان فایدهای دارد. مبارزهی جریانهای مختلف در هر دوره هم که دولت را به دست گرفته یا نمایندگانشان به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، تنها برای ایجاد فضایی جهت استفاده از فرصتهای اقتصادی و بهرهبرداری بیشتر از سفره انقلاب بوده است. حتی «جنبش سبز» نیز نه بر پایه مطالبات اساسی مردم بلکه از درون رقابت انتخاباتی شکل گرفت و به محض آنکه جریانهای سیاسی حامی میرحسین موسوی و مهدی کروبی از تشکیل دولت به دست این دو ناامید شدند «جنبش سبز» پایان یافت. اگرچه بدون آنکه جریانات درگیر بخواهند، هم معنای رأی را برای جامعه روشن کرد و هم یک بار دیگر نشان داد که چاقو دستهی خودش را نمیبرد: اصولگرایان چاقو و اصلاحطلبان دستهاش هستند! کما اینکه احمدینژاد اصولگرا دست در دست خاتمی اصلاحطلب سوگند ریاست جمهوری خورد و روحانی اعتدالگرا خوش و بش کنان کرسی ریاست جمهوری را از احمدینژاد تحویل گرفت. مصالح نظام جمهوری اسلامی از اولویتهای اساسی همه جریانهای درون حکومت به شمار میرود چرا که هویت همه این «چهرههای نمادین» مدیون این نظام است وگرنه هرگز «چهره» نمیشدند! اگر امروز اسحاق جهانگیری و یا دیگر مقامات جمهوری اسلامی از «اتحاد سیاسی» سخن میگویند برای تأمین منافع نظام است و مانند چهار دهه گذشته مردم و خواسته هایشان تنها زمانی مهم قلمداد میشوند که به عنوان یک ابزار، کارکردی برای حفظ نظام داشته باشند؛ تبلیغ برای شرکت در انتخابات نمونه بارز این سوء استفاده از مردم و مطالباتشان است.در کنار اوضاع فلاکتبار داخلی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در بحرانیترین دوران عمر خود بسر میبرد. به همین دلیل است که حسن روحانی و قاسم سلیمانی در تهدید نظامی و جنگافروزی همصدا میشوند.در چنین شرایطی به نظر نمیرسد اتحاد جریانها و چهرههای نمادین جمهوری اسلامی بتواند گرهای نه از مشکلات مردم بلکه از خود نظام باز کند! چرا که نظام، مشکل مردم و مطالبات مردم، مشکل نظام است! همهی «چهرههای نمادین» و غیرنمادین نظام هر کدام صاحب مقام و منصب و در رأس نهادهای حکومتی بودهاند! وضعیت امروز اتفاقا نتیجهی عملکرد این چهرههاست! حالا نظام و آنها چه تغییری کردهاند که قرار است با اتحادشان گلی به سر مردم بزنند؟! بیشترین کارکرد «وحدت ملی» بین «چهرههای نمادین» و چهرههای غیرنمادین جریانات حکومتی و طرفداران آنها، تا زمانی که تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی صورت نگیرد، فقط پاشیدن بذر امید در دل جامعهای است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. حتی آب و خاک و هوای آن را نیز مسموم کرده و به باد دادهاند. راه و چاره را مردم بهتر از زمامداران دریافتهاند که در اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ و پس از آن شعار دادهاند: اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
#ارسالی
🔴@c_b_shahzadeh
جریانات مختلف در جمهوری اسلامی بر اساس منافع نظام شکل گرفتهاند که همزمان با کسب و سهم بردن از قدرت سیاسی و اقتصادی برای اعضای این جریانات منافع شخصی نیز به همراه داشته است. برای حفظ این منافع هم که شده، این جریانات برای بقای نظام هر کاری که لازم باشد انجام میدهند. حال آنکه مردم نه از سفره انقلاب سودی بردهاند و نه ماندن چنین نظام فاسد و خرابکاری برایشان فایدهای دارد. مبارزهی جریانهای مختلف در هر دوره هم که دولت را به دست گرفته یا نمایندگانشان به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، تنها برای ایجاد فضایی جهت استفاده از فرصتهای اقتصادی و بهرهبرداری بیشتر از سفره انقلاب بوده است. حتی «جنبش سبز» نیز نه بر پایه مطالبات اساسی مردم بلکه از درون رقابت انتخاباتی شکل گرفت و به محض آنکه جریانهای سیاسی حامی میرحسین موسوی و مهدی کروبی از تشکیل دولت به دست این دو ناامید شدند «جنبش سبز» پایان یافت. اگرچه بدون آنکه جریانات درگیر بخواهند، هم معنای رأی را برای جامعه روشن کرد و هم یک بار دیگر نشان داد که چاقو دستهی خودش را نمیبرد: اصولگرایان چاقو و اصلاحطلبان دستهاش هستند! کما اینکه احمدینژاد اصولگرا دست در دست خاتمی اصلاحطلب سوگند ریاست جمهوری خورد و روحانی اعتدالگرا خوش و بش کنان کرسی ریاست جمهوری را از احمدینژاد تحویل گرفت. مصالح نظام جمهوری اسلامی از اولویتهای اساسی همه جریانهای درون حکومت به شمار میرود چرا که هویت همه این «چهرههای نمادین» مدیون این نظام است وگرنه هرگز «چهره» نمیشدند! اگر امروز اسحاق جهانگیری و یا دیگر مقامات جمهوری اسلامی از «اتحاد سیاسی» سخن میگویند برای تأمین منافع نظام است و مانند چهار دهه گذشته مردم و خواسته هایشان تنها زمانی مهم قلمداد میشوند که به عنوان یک ابزار، کارکردی برای حفظ نظام داشته باشند؛ تبلیغ برای شرکت در انتخابات نمونه بارز این سوء استفاده از مردم و مطالباتشان است.در کنار اوضاع فلاکتبار داخلی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در بحرانیترین دوران عمر خود بسر میبرد. به همین دلیل است که حسن روحانی و قاسم سلیمانی در تهدید نظامی و جنگافروزی همصدا میشوند.در چنین شرایطی به نظر نمیرسد اتحاد جریانها و چهرههای نمادین جمهوری اسلامی بتواند گرهای نه از مشکلات مردم بلکه از خود نظام باز کند! چرا که نظام، مشکل مردم و مطالبات مردم، مشکل نظام است! همهی «چهرههای نمادین» و غیرنمادین نظام هر کدام صاحب مقام و منصب و در رأس نهادهای حکومتی بودهاند! وضعیت امروز اتفاقا نتیجهی عملکرد این چهرههاست! حالا نظام و آنها چه تغییری کردهاند که قرار است با اتحادشان گلی به سر مردم بزنند؟! بیشترین کارکرد «وحدت ملی» بین «چهرههای نمادین» و چهرههای غیرنمادین جریانات حکومتی و طرفداران آنها، تا زمانی که تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی صورت نگیرد، فقط پاشیدن بذر امید در دل جامعهای است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. حتی آب و خاک و هوای آن را نیز مسموم کرده و به باد دادهاند. راه و چاره را مردم بهتر از زمامداران دریافتهاند که در اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ و پس از آن شعار دادهاند: اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
#ارسالی
🔴@c_b_shahzadeh
🔴#بخش_دوم
سید حسین موسویان در بخش دیگری از این مقاله نوشته «شعار مذاکره با ایران» که از سوی ترامپ مطرح شد «طرح بولتون است چون میدانند بعد از خروج آمریکا از برجام ایرانیها دیگر با آمریکا مذاکره نخواهند کرد و لذا این امکان به آمریکا داده خواهد شد که از این سناریو به عنوان دلیل سوء نیت ایران برای دنبال کردن برنامه ساخت بمب اتم استفاده کند.» موسویان توضیح نداد که اگر جمهوری اسلامی واقعا ریگی به کفش ندارد، چرا از پیشنهاد ترامپ استقبال نمیکند و توپ را به زمین آمریکا برنمیگرداند!موسویان که در ایران از یک سو به ملی- مذهبیها و از سوی دیگر به کارگزارانیها و اصلاحطلبان نزدیک است و با خط و ربط هر دو جریان برای مذاکره با آمریکا همسو است همچنین گفته «با مطالعه دقیق اقدامات عملی آمریکا در یک سال گذشته» اتخاذ تدابیری کارآمد از سوی تهران به ویژه در پنج محور حیاتی است:
۱- به حداقل رساندن تأثیر تحریمهای جدید
۲- سر و سامان دادن به اوضاع داخلی (وضع نابسامان اقتصادی، بیکاری، فساد، تورم، سقوط آزاد ارزش پول ملی کشور، گرانی و…)
۳- دیپلماسی متمرکز و کارآمد
۴- روشنگری افکار عمومی جهانی
۵- خنثی کردن لابیهای ضد ایران در امریکا و غرب.
این دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی که سفیر دوران ترور میکونوس در آلمان است، چند سالی است که در نقش تحلیلگر و «کیسینجر جمهوری اسلامی» ظاهر میشود. وی در پایان نوشتهی خود برای ایرنا، تحقق تدابیر بالا را بدون اراده، انسجام و هماهنگی ملی ممکن نداسته و تاکید کرده که «متأسفانه در شرایط فعلی اثری از آن مشاهده نمیشود»!بختک* فروپاشی و براندازی بر پیکر فرسوده و ناتوان جمهوری اسلامی سنگینی میکند. سیدحسین موسویان در شرایطی نسبت به براندازی هشدار میدهد که چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ (دوم مه ۲۰۱۸) حدود سه ماه پیش و پیش از خروج آمریکا از توافق اتمی، در مقالهای که سر تا پای آن پُر از تعریف و تمجید از اقتدار رژیم ایران بود ادعا کرد: «اگر ترامپ میخواهد ۲۲ اردیبهشت از برجام خارج شود، نباید با این گمان باشد که ایران آسیبپذیر بوده و در تنگناست»!وی برای اثبات دلیل خود دست روی شاخصهای اقتصادی گذاشته و گفته بود «علیرغم تصور برخی در واشنگتن، شاخصههای اقتصاد ایران قوی است. تولید سرانه ناخالص ملی ایران در سال گذشته ۱۱٪ بوده و قیمت فعلی نفت هم حدود ۷۰ دلار است. از نظر سیاسی هم مشارکت ۷۲٪ مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشانه مهمی است»!
آلزایمر است یا دروغگویی؟!
تغییر موضع سیدحسین موسویان در سه ماه و هشدار نسبت به براندازی یعنی «کیسینجر نظام» به شدت کم آورده است! مقاله اردیبهشتماه موسویان بیشتر پیامی عاجزانه به غرب و آمریکا بود که بجای فشار بیایید «مماشات» کنیم اما در مقاله امرداد خود ادعا میکند مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی مفید نیست! این تغییر موضع دو معنی دارد: یا موسویان آنچنان دروغگو و کمحافظه است که فراموش کرده در مقالههای قبلی چه نسخههایی و بر اساس اقتدار و شاخصهای اقتصادی پیچیده؛ و یا طی سه ماه گذشته و در آستانهی از سر گرفته شدن تحریمها و همزمان تظاهرات اعتراضی مردم، اوضاع نظام آنقدر بحرانی شده که به گفتهی وی از «اراده، انسجام و هماهنگی ملی» برای انجام پنج محور تدابیری که او پیشنهاد کرده هیچ «اثری مشاهده نمیشود»!حال به تکههای این پازل مضحک از سیاست جمهوری اسلامی نگاهی بیفکنید:
یک: سیدحسین موسویان تحلیلگری که توهم کیسینجر بودن دارد و همواره برای چاکری و حفظ نظام در بازگو کردن مبالغهآمیز شاخصهای اقتدار و اقتصاد جمهوری اسلامی «کاتولیکتر از پاپ» بوده، از اینکه «تدابیر حیاتی» وی قابل اجرا نیستند متأسف است.
دو: اما در مقابل، حجتالاسلام حسن روحانی در گفتگوی تلویزیونی خود ادعای موسویان در اردیبهشتماه را تکرار کرده و گفته: «نظام ما امروز از همیشه مستحکمتر است و دغدغهای نسبت به نظام نباید داشته باشیم».
سه: از آن طرف دو روز پیش از این حجتالاسلام محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات در سخنانی گفته یکی از القائات خطرناک این است که نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است، این یک جنگ روانی است و نظام فرو نمیپاشد چون پایگاه و راهکار دارد. ولی با این همه از مردم عذرخواهی کرده و در پایان هم از رهبر جمهوری اسلامی خواسته مشکلات را حل کند: «با همه وجود از رهبری معظم درخواست میکنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند»!
چهار: در آخرین اظهار نظرها سیدحسن حسینیشاهرودی نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته مذاکره با آمریکا دردی از مشکلات کشور را درمان نمیکند.
(ادامه در بخش بعد)
@c_b_shahzadeh
سید حسین موسویان در بخش دیگری از این مقاله نوشته «شعار مذاکره با ایران» که از سوی ترامپ مطرح شد «طرح بولتون است چون میدانند بعد از خروج آمریکا از برجام ایرانیها دیگر با آمریکا مذاکره نخواهند کرد و لذا این امکان به آمریکا داده خواهد شد که از این سناریو به عنوان دلیل سوء نیت ایران برای دنبال کردن برنامه ساخت بمب اتم استفاده کند.» موسویان توضیح نداد که اگر جمهوری اسلامی واقعا ریگی به کفش ندارد، چرا از پیشنهاد ترامپ استقبال نمیکند و توپ را به زمین آمریکا برنمیگرداند!موسویان که در ایران از یک سو به ملی- مذهبیها و از سوی دیگر به کارگزارانیها و اصلاحطلبان نزدیک است و با خط و ربط هر دو جریان برای مذاکره با آمریکا همسو است همچنین گفته «با مطالعه دقیق اقدامات عملی آمریکا در یک سال گذشته» اتخاذ تدابیری کارآمد از سوی تهران به ویژه در پنج محور حیاتی است:
۱- به حداقل رساندن تأثیر تحریمهای جدید
۲- سر و سامان دادن به اوضاع داخلی (وضع نابسامان اقتصادی، بیکاری، فساد، تورم، سقوط آزاد ارزش پول ملی کشور، گرانی و…)
۳- دیپلماسی متمرکز و کارآمد
۴- روشنگری افکار عمومی جهانی
۵- خنثی کردن لابیهای ضد ایران در امریکا و غرب.
این دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی که سفیر دوران ترور میکونوس در آلمان است، چند سالی است که در نقش تحلیلگر و «کیسینجر جمهوری اسلامی» ظاهر میشود. وی در پایان نوشتهی خود برای ایرنا، تحقق تدابیر بالا را بدون اراده، انسجام و هماهنگی ملی ممکن نداسته و تاکید کرده که «متأسفانه در شرایط فعلی اثری از آن مشاهده نمیشود»!بختک* فروپاشی و براندازی بر پیکر فرسوده و ناتوان جمهوری اسلامی سنگینی میکند. سیدحسین موسویان در شرایطی نسبت به براندازی هشدار میدهد که چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ (دوم مه ۲۰۱۸) حدود سه ماه پیش و پیش از خروج آمریکا از توافق اتمی، در مقالهای که سر تا پای آن پُر از تعریف و تمجید از اقتدار رژیم ایران بود ادعا کرد: «اگر ترامپ میخواهد ۲۲ اردیبهشت از برجام خارج شود، نباید با این گمان باشد که ایران آسیبپذیر بوده و در تنگناست»!وی برای اثبات دلیل خود دست روی شاخصهای اقتصادی گذاشته و گفته بود «علیرغم تصور برخی در واشنگتن، شاخصههای اقتصاد ایران قوی است. تولید سرانه ناخالص ملی ایران در سال گذشته ۱۱٪ بوده و قیمت فعلی نفت هم حدود ۷۰ دلار است. از نظر سیاسی هم مشارکت ۷۲٪ مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشانه مهمی است»!
آلزایمر است یا دروغگویی؟!
تغییر موضع سیدحسین موسویان در سه ماه و هشدار نسبت به براندازی یعنی «کیسینجر نظام» به شدت کم آورده است! مقاله اردیبهشتماه موسویان بیشتر پیامی عاجزانه به غرب و آمریکا بود که بجای فشار بیایید «مماشات» کنیم اما در مقاله امرداد خود ادعا میکند مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی مفید نیست! این تغییر موضع دو معنی دارد: یا موسویان آنچنان دروغگو و کمحافظه است که فراموش کرده در مقالههای قبلی چه نسخههایی و بر اساس اقتدار و شاخصهای اقتصادی پیچیده؛ و یا طی سه ماه گذشته و در آستانهی از سر گرفته شدن تحریمها و همزمان تظاهرات اعتراضی مردم، اوضاع نظام آنقدر بحرانی شده که به گفتهی وی از «اراده، انسجام و هماهنگی ملی» برای انجام پنج محور تدابیری که او پیشنهاد کرده هیچ «اثری مشاهده نمیشود»!حال به تکههای این پازل مضحک از سیاست جمهوری اسلامی نگاهی بیفکنید:
یک: سیدحسین موسویان تحلیلگری که توهم کیسینجر بودن دارد و همواره برای چاکری و حفظ نظام در بازگو کردن مبالغهآمیز شاخصهای اقتدار و اقتصاد جمهوری اسلامی «کاتولیکتر از پاپ» بوده، از اینکه «تدابیر حیاتی» وی قابل اجرا نیستند متأسف است.
دو: اما در مقابل، حجتالاسلام حسن روحانی در گفتگوی تلویزیونی خود ادعای موسویان در اردیبهشتماه را تکرار کرده و گفته: «نظام ما امروز از همیشه مستحکمتر است و دغدغهای نسبت به نظام نباید داشته باشیم».
سه: از آن طرف دو روز پیش از این حجتالاسلام محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات در سخنانی گفته یکی از القائات خطرناک این است که نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است، این یک جنگ روانی است و نظام فرو نمیپاشد چون پایگاه و راهکار دارد. ولی با این همه از مردم عذرخواهی کرده و در پایان هم از رهبر جمهوری اسلامی خواسته مشکلات را حل کند: «با همه وجود از رهبری معظم درخواست میکنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند»!
چهار: در آخرین اظهار نظرها سیدحسن حسینیشاهرودی نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته مذاکره با آمریکا دردی از مشکلات کشور را درمان نمیکند.
(ادامه در بخش بعد)
@c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/185
🔴از حرف تا عمل: «نیروهای مسلح» و نقش رضا پهلوی برای قرار گرفتن آنها در کنار مردم(#بخش_دوم)
پرسشی که در این مستند مطرح شده و از گذشته تا به امروز همواره اهمیت خود را حفظ کرده این است که در صورت بروز بحران سیاسی در ایران ارتش چه واکنشی نشان میدهد و در کدام سو خواهد ایستاد؟ آیا آنطور که عبدالرحیم موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ادعا میکند اگر نظام لازم بداند ارتشیها در مقابل اعتراضات مردم که به گفته او «فریبخوردگان شیطان» میایستد؟ آیا این فرمانده ارتش که به چاکرمآبی شهرت دارد، اشتباه میکند و بدنه ارتش پشتیبان مردم خواهد بود و مانند بسیج و سپاه عمل نمیکند یا اینکه موضع بیطرف میگیرد؟ برای پاسخ به این پرسشها ابتدا باید بررسی شود که اثربخشی پیامهای شاهزاده رضا پهلوی بر بدنه ارتش چه میزان است؛ اما پیش از آن باید واکاوی کرد که بطور کل نگاه ارتشیها به او و خاندان پهلوی که پایهگذار ارتش نوین ایران بودهاند چگونه است. سرهنگ مرتضی عشقیپور افسر گارد جاویدان و فرمانده حفاظت کاخ نیاوران در گفتگویی با کیهان لندن به سابقهی ارتباط و آشنایی رضا پهلوی با ارتش و پرنسیپهای نظامی وی از سنین نوجوانی چنین میگوید: «شاهزاده رضا پهلوی حدود پانزده شانزده ساله بود که در ایران آموزش خلبانی دید و اساتید پرواز او تیمسار ربیعی و تیمسار جهانبانی بودند. او ابتدا با هواپیمای بونانزا (ملخی) و بعد با اف-۵ دوره دید و پرواز انفرادی را در تهران فرودگاه مهرآباد در حضور شهبانو فرح پهلوی انجام داد و فیلم مستند آن هم چندین سال از رسانههای مختلف پخش شد. موفقیت شاهزاده رضا پهلوی را شهبانو تلفنی از فرودگاه مهرآباد به اطلاع شاه فقید رساند و طبق معمول که اساتید پس از پرواز انفرادی خلبانها روی سرشان آب میریزند روی سر شاهزاده هم آب ریختند و اتفاقاً شهبانو فرح هم جدا این کار را انجام دادند.» سرهنگ عشقیپور ادامه میدهد: «شاهزاده بعد از پایان دبیرستان برای تکمیل آموزش خلبانی حدود ۱۰ ماه قبل از واقعه بهمن ۱۳۵۷ به لوبوک تگزاس آمریکا که مرکز آموزش خلبانی معروفی است اعزام و آنجا فارغالتحصیل و خلبان جنگنده شد. شاهزاده به عنوان خلبان نیروی هوایی ارتش ایران در زمان جنگ هشت سالهی ایران و عراق به سران جمهوری اسلامی اعلام کرد که حاضر به شرکت در جنگ است که پاسخی دریافت نکرد.» در اینجا این سرهنگ بازنشسته تأکید میکند که «در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق که هنوز هم با وجود همه گرفتاریهایی که جمهوری اسلامی درست کرده عراق را متجاوز میشناسیم و روی آن تاکید داریم، ولی هیچ کدام از فرزندان مقامهای رده بالای رژیم که معروف به آقازاده هستند در خط مقدم جبهه نبودند که هیچ حتی در پشت جبهه هم نبودند ولی میبینیم که همین خانوادهها مملکت را به چه روز انداختهاند.»
🔴از حرف تا عمل: «نیروهای مسلح» و نقش رضا پهلوی برای قرار گرفتن آنها در کنار مردم(#بخش_دوم)
پرسشی که در این مستند مطرح شده و از گذشته تا به امروز همواره اهمیت خود را حفظ کرده این است که در صورت بروز بحران سیاسی در ایران ارتش چه واکنشی نشان میدهد و در کدام سو خواهد ایستاد؟ آیا آنطور که عبدالرحیم موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ادعا میکند اگر نظام لازم بداند ارتشیها در مقابل اعتراضات مردم که به گفته او «فریبخوردگان شیطان» میایستد؟ آیا این فرمانده ارتش که به چاکرمآبی شهرت دارد، اشتباه میکند و بدنه ارتش پشتیبان مردم خواهد بود و مانند بسیج و سپاه عمل نمیکند یا اینکه موضع بیطرف میگیرد؟ برای پاسخ به این پرسشها ابتدا باید بررسی شود که اثربخشی پیامهای شاهزاده رضا پهلوی بر بدنه ارتش چه میزان است؛ اما پیش از آن باید واکاوی کرد که بطور کل نگاه ارتشیها به او و خاندان پهلوی که پایهگذار ارتش نوین ایران بودهاند چگونه است. سرهنگ مرتضی عشقیپور افسر گارد جاویدان و فرمانده حفاظت کاخ نیاوران در گفتگویی با کیهان لندن به سابقهی ارتباط و آشنایی رضا پهلوی با ارتش و پرنسیپهای نظامی وی از سنین نوجوانی چنین میگوید: «شاهزاده رضا پهلوی حدود پانزده شانزده ساله بود که در ایران آموزش خلبانی دید و اساتید پرواز او تیمسار ربیعی و تیمسار جهانبانی بودند. او ابتدا با هواپیمای بونانزا (ملخی) و بعد با اف-۵ دوره دید و پرواز انفرادی را در تهران فرودگاه مهرآباد در حضور شهبانو فرح پهلوی انجام داد و فیلم مستند آن هم چندین سال از رسانههای مختلف پخش شد. موفقیت شاهزاده رضا پهلوی را شهبانو تلفنی از فرودگاه مهرآباد به اطلاع شاه فقید رساند و طبق معمول که اساتید پس از پرواز انفرادی خلبانها روی سرشان آب میریزند روی سر شاهزاده هم آب ریختند و اتفاقاً شهبانو فرح هم جدا این کار را انجام دادند.» سرهنگ عشقیپور ادامه میدهد: «شاهزاده بعد از پایان دبیرستان برای تکمیل آموزش خلبانی حدود ۱۰ ماه قبل از واقعه بهمن ۱۳۵۷ به لوبوک تگزاس آمریکا که مرکز آموزش خلبانی معروفی است اعزام و آنجا فارغالتحصیل و خلبان جنگنده شد. شاهزاده به عنوان خلبان نیروی هوایی ارتش ایران در زمان جنگ هشت سالهی ایران و عراق به سران جمهوری اسلامی اعلام کرد که حاضر به شرکت در جنگ است که پاسخی دریافت نکرد.» در اینجا این سرهنگ بازنشسته تأکید میکند که «در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق که هنوز هم با وجود همه گرفتاریهایی که جمهوری اسلامی درست کرده عراق را متجاوز میشناسیم و روی آن تاکید داریم، ولی هیچ کدام از فرزندان مقامهای رده بالای رژیم که معروف به آقازاده هستند در خط مقدم جبهه نبودند که هیچ حتی در پشت جبهه هم نبودند ولی میبینیم که همین خانوادهها مملکت را به چه روز انداختهاند.»