پیشتر گفته ام جریان پادشاهی خواه از اساس جریانی محافظه کار است و نمیتواند و نباید #انقلابی باشد!
انقلاب و انقلابی گری همان گفتمان الیگارشی موجود است!
همان است که در ۵۷ رخ داد.
در این #رشته_توییت کوتاه در مورد محافظه کاری توضیحاتی میدهم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/531
محافظه کارها با هرگونه طرح و اندیشه خیالی و انتزاعی برای ایجاد دگرگونی های عمیق در جامعه و سیاست مخالف اند و اجرای چنین طرح هایی را ناممکن میدانند. آنان هرگونه کوشش برای تحقق آرمان شهر را مصیبت بار میدانند.

محافظه کاران آرا و استدلالهای خود را بر تجارب ملموس تاریخی استوار می سازند و از همین رو ضد عقل گرایی انتزاعی و غیر تاریخی اند. محافظه کاری ایدئولوژی نیست زیرا ایدئولوژی در پی عرضه تعریفی معین از انسان و جامعه و کوشش برای اجرای آن تعریف است
https://t.me/khosrovanooshiravan/626
اما محافظه کاری آنچه را محصول تاریخ و سنت است می پذیرد. همچنین محافظه کاران اصول عقاید خود را برخاسته از ویژگیهای نهاد بشر میدانند، به این معنا که معتقدند آدمی به حفظ دستاوردهای خود گرایش دارد و محافظه کاری هم آرمانی جز این ندارد.

به نظر ما محافظه کاران میراث گذشتگان به زحمت به دست آمده است و نباید و نمی توان آن را به یک باره کنار گذاشت و نمیتوان آینده را بر روی خلاء بنیان نهاد. مالکیت، خانواده، سنت، مذهب، دولت، وسایر نهادهای اجتماعی مواریث ارزشمند گذشته است، و آنچه در بوته تاریخ آزمایش شده دارای اهمیت است
https://t.me/khosrovanooshiravan/421
مایکل اوکات گفته است: "محافظه کاری یعنی ترجیح امر معلوم بر امر مجهول، امر آزموده بر امر نیازموده، واقعیت بر اسطوره، امر موجود بر امر مطلوب، و امر محدود بر امر نامحدود."

پایبندی به امور مأنوس جوهر محافظه کاری است.پس محافظه کاران خود را مخالف هرگونه
جزمیت فکری و ایدئولوژیک و در عوض، عمل گرا با پراگماتیست می دانند. در حقیقت اغلب محافظه کاران بزرگِ غرب، مردان عمل و سیاستمدار بوده اند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/546

پی نوشت:
منظور از انقلاب تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات ساختار سیاسی و اجتماعی است.
از نظر من انقلابی کمونیست ها و همین اوباش ۵۷ی هستند.ما به دنبال سرنگونی رژیم و بازگشت به نظم پیشین هستیم.
Azad
https://t.me/khosrovanooshiravan/422
برگرفته از #پادشاهیخواهان_توئیتر