کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
414 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🖌🖌🖌🖌🖌
#مهران‌مدیری، #مصادره‌ی‌اعتراض
سرکوب ‌بدون‌درد وخونریزی!

هیچ‌جا در بیوگرافی یا عادت‌های روزانه‌اش این را ننوشته، اما من خبر دارم که مهران مدیری هر روز صبح، قبل از اینکه برود نان تازه بگیرد برای صبحانه، لپ‌تاپش را باز می‌کند و نرخ روزِ نان بربری و سنگک را به دقت چک می‌کند.
چند شب پیش که دورهمی تمام شد، مدیری در آخرین پلاتویش ایستاد رو به دوربین و گفت: «من -مهران مدیری- در تمام سال‌های فعالیتم٬ طرف مردم ایستاده‌ام و سعی کرده‌ام صدای مردم باشم»!
به نظر من خنده‌دارترین قسمت دورهمی در تمام این مدت، همین ثانیه‌های آخرش بود. همین که یک نفر از طریق دوربین «صدا و سیما» به مردم اعلام کند که «من صدای شما هستم»! همین کافی است که من این یادداشت را همین جا تمام کنم، اما اضافه می‌نویسم برای کسانی که به شرح علاقه‌مندترند تا مجمل.
همه‌ی حکومت‌های دنیا، سال‌هاست به درستی دریافته‌اند که سرکوب اعتراض، به فشردنِ فنری می‌ماند که بالاخره یک روز رها خواهد شد و پتانسیلِ آن وقتی در برود٬ به در و دیوار خواهد خورد و شیشه‌ها را خواهد شکست. این شد که استراتژیِ مصادره‌ی اعتراض خلق شد!
«مصادره‌ی اعتراض» یعنی جریانِ محافظه‌کار٬ خودش ابزارِ اعتراض را در دست بگیرد و پیش از معترضینِ واقعی٬ خودش دست به کار شود. یعنی اعتراض وجود داشته باشد، منتها کانالیزه شود در یک مسیر بی خطر. همان طور که جلوی سیلاب را نمی‌توان گرفت، اما می‌شود هدایتش کرد به مسیری که ول شود توی بیابان.
«مسیر بی خطر» در مملکت ما «دولت» است. دولتی که نقش بلاگردان را دارد؛ هرجا کارها درست پیش نرفت، راحت حواله‌اش می‌‌دهند به بی‌عرضگی دولت، که خب البته منتخب خود مردم است! چشمشان کور، دندشان نرم!
هرجا هم که کارها اشتباها درست پیش رفت که خب معلوم است باید مدیون کی باشیم!

شومن‌هایی مثل مدیری و رشیدپور، شاهکار ایده‌پردازانِ محافظه‌کار و در همین راستا است. اگر به موضوعاتی که در تریبون‌هایشان به چالش می‌کشند توجه کنید می‌بینید همگی در حوزه‌ی مسئولیت‌های دولت است. موضوعاتی مثل: بهداشت و درمان، کار، آب و هوا، حمل و نقل و جاده ها، اقتصاد، بانک‌ها و...
جاهایی هم که از آسیب‌ها و چالش‌های فراگیرتری مثل آسیب های اجتماعی و فرهنگی و هویتی سخن گفته می‌شود، ناگفته پیداست که باز نوک پیکان به سمت ارشاد و بهزیستی و بخش‌های فرهنگیِ دولتی نشانه می‌رود. حال آنکه کیست که نداند سکان فرهنگ و هنر مملکت را دیگران دارند می‌گردانند به هر سمت ناکجا آبادی که مطلوب خودشان است و وزارت ارشاد فقط به عنوان بازیگر نخودی٬ نقش همان بلاگردان را دارد.
شما یک نقد اساسی در این شوآف‌ها پیدا کنید که نشانه رفته باشد به سمت مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضاییه، سپاه، حوزه‌های علمیه یا امام‌جمعه‌ها٬ که اتفاقا سوژه هم برای یک استندآپ‌کمدی جذاب کم ندارند و باز اتفاقا بازی‌کنان اصلی‌اند و همه‌ی نود دقیقه را خودشان دارند توپ می‌زنند.
اگر مدیری٬ دورهمی را برای جایی غیر از تلویزیون می‌ساخت (مثلا در بستر یک شبکه‌ی خصوصی یا مجازی) شاید می‌توانستم حتی دفاع هم بکنم ازش و بگویم اگر زورش به بالادستی‌ها نرسیده، لااقل پایین‌دستی‌ها را کشیده وسط گود. اما کشتی گرفتن با ریقوهای دست‌چندم در میدانی که گلادیاتورها اسپانسرش هستند را چطوری می‌توان معنا کرد غیر از این؟

دوست داشتم توی آن استودیو بودم و بلند می‌شدم می‌گفتم آقای مهران مدیری، در اینکه تو ایستاده‌ای شکی نیست، اما نه در کنار مردم! تو اتفاقا تمام قد ایستاده‌ای روبروی مردم. تو صدای مردم نیستی...! تو اتفاقا عربده‌ای هستی که قرار است صدای مردم را در خودش گم کند.
تو ماموری که اعتراض را لوث کنی، اعتراض را کانالیزه کنی و بدون درد و خونریزی همه چیز را فیصله بدهی. تو ماموری که یک طرف این فنرِ فشرده‌ شده را بگیری تا آرام‌آرام باز شود و بی هوا در‌نرود! فنری که امروز طرف دیگرش را اصلاح‌طلبان گرفته‌اند. ماموری که ساعت دوازده شب٬ بعد از اینکه مردم را یک دل سیر خنداندی، بهشان بگویی: «آسوده بخوابید که ما خودمان به جایتان اعتراض می‌کنیم...»!

#سفره_های_خالی
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
🔴 #سرکوب ‌بدون‌درد وخونریزی!

💢 #مهران‌مدیری، #مصادره‌_اعتراض

👤محمدجواد اسعدی

هیچ‌جا در بیوگرافی یا عادت‌های روزانه‌اش این را ننوشته، اما خبردارم که مهران مدیری هرروز صبح، قبل از اینکه برود نان تازه بگیرد برای صبحانه، لپ‌تاپش را بازمی‌کند و نرخ روزِ نان بربری و سنگک را به دقت چک می‌کند.
چند شب پیش که دورهمی تمام شد، مدیری در آخرین پلاتویش ایستاد روبه دوربین وگفت: «من -مهران مدیری- درتمام سال‌های فعالیتم، طرف مردم ایستاده‌ام وسعی کرده‌ام صدای مردم باشم»!
به نظرم خنده‌دارترین قسمت دورهمی درتمام این مدت، همین ثانیه‌های آخرش بود. همین که یک نفر از طریق دوربین «صداوسیما» به مردم اعلام کند که «من صدای شماهستم»! همین کافی است که من این یادداشت راهمین جاتمام کنم، اما اضافه می‌نویسم برای کسانی که به شرح علاقه‌ مندترند تا مجمل.
همه‌ حکومت‌های دنیا، سال‌هاست به درستی دریافته‌اند که سرکوب اعتراض، به فشردنِ فنری می‌ماند که بالاخره یک روز رهاخواهد شد و پتانسیلِ آن وقتی در برود، به در و دیوار خواهد خورد و شیشه‌ها راخواهد شکست. این شد که استراتژیِ مصادره‌ اعتراض خلق شد!
«مصادره‌ اعتراض» یعنی جریانِ محافظه‌کار، خودش ابزارِ اعتراض را دردست بگیرد و پیش از معترضینِ واقعی، خودش دست به کارشود. یعنی اعتراض وجود داشته باشد، منتها کانالیزه شود در یک مسیر بی خطر. همان طورکه جلوی سیلاب را نمی‌توان گرفت، امامی‌شود هدایتش کردبه مسیری که ول شود توی بیابان.
«مسیربی خطر» درمملکت ما «دولت» است. دولتی که نقش بلاگردان رادارد؛ هرجا کارها درست پیش نرفت، راحت حواله‌اش می‌‌دهند به بی‌عرضگی دولت، که خب البته منتخب خودمردم است! چشمشان کور، دندشان نرم!
هرجا هم که کارها اشتباها درست پیش رفت که خب معلوم است باید مدیون کی باشیم!
شومن‌هایی مثل مدیری، رشیدپور و... شاهکار ایده‌پردازانِ محافظه‌کار و درهمین راستا است. اگر به موضوعاتی که در تریبون‌هایشان به چالش می‌کشند توجه کنید می‌بینید همگی در حوزه‌ مسئولیت‌های دولت است. موضوعاتی مثل: بهداشت و درمان، کار، آب وهوا، حمل و نقل و جاده‌ها، اقتصاد، بانک‌ها و...
جاهایی هم که از آسیب‌ها و چالش‌های فراگیرتری مثل آسیب‌های اجتماعی وفرهنگی وهویتی سخن گفته می‌شود، ناگفته پیداست که باز نوک پیکان به سمت ارشاد و بهزیستی و بخش‌های فرهنگیِ دولتی نشانه می‌رود. حال آنکه کیست که نداند سکان فرهنگ وهنر مملکت رادیگران دارند می‌گردانند به هرسمت ناکجا آبادی که مطلوب خودشان است و وزارت ارشاد فقط به عنوان بازیگر نخودی، نقش همان بلاگردان را دارد.
شما یک نقد اساسی در این شوآف‌ها پیدا کنید که نشانه رفته باشد به سمت مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضاییه، سپاه، حوزه‌های علمیه، امام‌ جمعه‌ها یا... که اتفاقا سوژه هم برای یک استندآپ‌ کمدی جذاب کم ندارندو باز اتفاقا بازی‌کنان اصلی‌اند و همه‌ نوددقیقه راخودشان دارند توپ می‌زنند.
اگر مدیری، دورهمی رابرای جایی غیراز تلویزیون می‌ساخت (مثلا دربستر یک شبکه‌ خصوصی یا مجازی) شاید می‌توانستم حتی دفاع هم بکنم ازش و بگویم اگر زورش به بالادستی‌ها نرسیده، لااقل پایین‌دستی‌ها راکشیده وسط گود. اما کشتی گرفتن با ریقوهای دست‌چندم در میدانی که گلادیاتورها اسپانسرش هستند راچطوری می‌توان معناکرد غیر از این؟
دوست داشتم توی آن استودیو بودم وبلند می‌شدم می‌گفتم آقای مهران مدیری، در اینکه تو ایستاده‌ای شکی نیست، امانه کنار مردم! تو اتفاقا تمام قد ایستاده‌ای روبروی مردم. تو صدای مردم نیستی...! تو اتفاقا عربده‌ای هستی که قرار است صدای مردم را در خودش گم کند.
تو ماموری که اعتراض را لوث کنی، اعتراض را کانالیزه کنی وبدون درد و خونریزی همه چیز را فیصله بدهی. تو ماموری که یک طرف این فنرِ فشرده‌ شده رابگیری تا آرام‌آرام باز شود و بی هوا در‌ نرود! فنری که امروزطرف دیگرش را اصلاح‌ طلبان گرفته‌اند. ماموری که ساعت دوازده شب، بعد از اینکه مردم را یک دل سیر خنداندی، بهشان بگویی: «آسوده بخوابید که ما خودمان به جایتان اعتراض می‌کنیم...»!

https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ