الگوهای مبارزاتی مسعود رجوی

مسعود رجوی الگوهایش را از دو شخصیت از مقتدرترین و از نظر او موفق ترین توتالیترهای جهان یعنی #استالین و #هیتلر اقتباس میکرد. رجوی شیفته هیتلر و #توان نظامی و تشکیلاتی او بویژه توان برانگیختن اعضای #لباس قهوه ایش یعنی #حزب نازی آلمان و… بود.

#در نشستهای سازمان همواره مطرح میکرد که او یک نابغه بوده...

دلیل آن را نیز توانمندیهای هیتلر ازجمله انتقال ۵۰۰۰ تانک در لشکر کشی از آلمان به مرزهای روسیه و اشغال بخش عمده ای از آن کشور درجریان جنگ جهانی دوم و مهمتر از آن، نظم و اطاعت پذیری مطلق از #رهبری هیتلر که در حزب نازی حاکم نموده بود که در نتیجه آن به اعتقاد رجوی راندمان بالایی را در اجرای سیاستهایش میگرفته، عنوان میکرد.

گردآوری #Royalist

ادامه⬇️⬇️⬇️

درسی از #استالین...

🔹استالین دیکتاتور بود و خون ریز اما موقعی که آلمان ها به شوروی تجاوز نظامی کردند ، طوری رفتار کرد که همه ملت از او سر مشق گرفتند .

🔹دو تا پسر داشت که آن ها را بلا فاصله به خط مقدم جبهه فرستاد . یکی از پسر هایش به دست آلمانی ها اسیر شد . آلمان ها به مقامات شوروی پیام دادند که حاضریم فلان ژنرال مان را که در دست شما اسیر است با پسر استالین معاوضه کنیم . استالین جواب داد حاضر نیستم یک ژنرال بدهم به جایش یک سرباز بگیرم .

🔹بعد ها به اطرافیانش گفت " در شرایطی که همه ملت روسیه عزادار پسران خود بودند چگونه می توانستم دست به چنین معامله ای بزنم " . پسر استالین عاقبت در اردوگاه اسرا در خاک آلمان کشته شد .

🔹پسر دیگر استالین بعد ها در خاطراتش نوشت : " موقعی که جنگ شروع شد پدرم دست به هر کاری زد تا مطمئن شود که من و برادرم به خط مقدم جبهه اعزام شده ایم .

آیا آماری هست که مردم ایران بدانند فرزندان خمینی یا سران دیگر مملکت کدامشون به جبهه رفتند و برای وطن جانفشانی کردن یا فقط برای مردم ساده لوح جنگ و جبهه بوده؟!!
مردم ایران در این چهل سال فقط از حماقت و سادگی خودشون باختند...

@c_b_shahzadeh

عزت الله ضرغامی:
#استالین وقت ملاقات به #شاه نمی‌داد اما پوتین از فرودگاه مستقیم به سمت بیت رهبری می‌رود!!
‏شرح عکس: دیدار استالین و محمدرضا شاه

و اینکه استالین خودش شخصا به کاخ شاه رفت.

خوشحالم که اونقدر شواهد وجود داره که مردم دیگه این دروغهارو باور ندارند و باور هم نمیکنند.
@c_b_shahzadeh

فریب اونهم بزرگش همیشه در راهه...

پیام صوتی #مانوک_خدابخشیان را گوش و قضاوت کنید ...

استفاده از واژه های دوخط رژیم مثل دلواپس و فلان سند استوار بر این است که شماها از همان طایفه بیماران اصلاح طلب و سبز می باشید که مسلمان و خواهان استعفای خامنه ای هم هستید... آدم چقدر باید نادان باشد که یک در میلیارد فکر کند که سید علی استعفا بدهد...
آخرین سخن مانوک را پیش از کشته شدن درباره #استالین و خامنه ای گوش کنید ...
اما!!
اگر دو جناح رژیم احمق و مزدور هستند مردم خورشید سوار و شیک پوشان #پاسارگاد بیدار و آگاهند..

@c_b_shahzadeh

#بهزاد_مهرانی

‏نوجوان که بودم فکر می‌کردم که هراس بیشتر محمدرضاشاه از کمونیست‌ها نسبت به آخوندها، هراس اشتباهی بوده و باید آخوندها را بیش‌تر مهار می‌کرد. فکرم اشتباه بود. فعالان کمونیست ایرانی عموما موجودات خطرناکی بودند که مدینه فاضله‌شان به مراتب از مدینه فاضله آخوندها دهشتناک‌تر بود.

انقلاب ۵۷ یک فاجعه بود که موجب ویرانی ایران شد اما نباید گمان کنیم که پس از انقلاب، سیطره روحانیان، بدترین اتفاقی است که ممکن بود برای ایران بیفتد.‌
‌
کمونیست‌های ایرانی موجوداتی به غایت خطرناک بودند که آرمان‌شهر‌هاشان چیزی در قد و قواره‌ی کره شمالی امروز بود.‌
‌
به روزنامه‌ها و نشریات این جماعت در سال‌های ابتدایی انقلاب نگاه کنید تا ببینید که اگر این جماعت بر ایران مستولی می‌شدند شرایطی به مراتب بدتر از امروز می‌داشتیم.‌
‌
روحانیان ِ درنده‌خوتر کسانی بودند که گفتمان چپ بر ذهن و ضمیر آن‌ها سیطره‌ی بیش‌تر داشت.‌
‌
در نهایت این امتزاج آخوندها و کمونیست‌ها بود که ایران را با انقلاب ویران‌گر ۵۷ به سوی نیستی برد و درنبرد قدرت هم نهایتا آخوندها پیروز شدند. نباید گمان یرد که اگر کمونیست‌ها پیروز میدان می‌شدند امروز وضعیت بهتری می‌داشتیم.‌
‌
هراس شاه از کمونیست‌ها، ترس بی‌هوده‌ای نبود. کافی بود به کشورهایی که آن زمان کمونیست‌ها در آن قدرت را به دست داشتند نگاهی بیاندازیم.‌
‌
#کمونیسم #کمونیست #استالین #کاسترو #چه_گوارا #انورخوجه #مائو #شوروی

@C_B_SHAHZADEH

#یادداشت

⭕️هیولایِ رامِ مادر!

✍مهدی تدینی

🔻مادر #استالین شبیه همۀ مادران دنیا بود. پسرش را مانند همۀ مادران دنیا دوست داشت و دربارۀ پسرش می‌گفت: «پسری نمونه است. آرزو می‌کنم هر مادری پسری مانند او داشته باشد.» اما اگر در جهان ده نفر دیگر مانند پسر او وجود داشت، احتمالاً نسل بشر منقرض می‌شد. نامش "کِتِوان گِلادزه" بود، زنی دردکشیده که زندگی سختی داشت و تنها چیزی که زندگی برایش گذاشته بود، همان پسر نمونه بود. کِتِوان در نوجوانی خانه‌های مردم را تمیز می‌کرد تا پولی درآورد. با مردی کفاش ازدواج کرد. چند سالی زندگی خوب و نسبتاً متمولی داشتند. سه پسر به دنیا آورد. دو پسر اول مردند و فقط یوسف (همان #استالین) برایش ماند. شوهرش به زودی به الکل اعتیاد پیدا کرد و یوسف و مادرش را مرتب کتک می‌زد تا اینکه یک روز بی‌خبر گذاشت و رفت و مادر دوباره با تمیز کردن خانۀ مردم خرج زندگی را درمی‌آورد.

می‌خواست این تک‌پسرش روحانی شود. اما روحانی‌ستیزترین فرمانروای قرن بیستم شد. البته برای مادرش پسری دلسوز ماند. وقتی پس از انقلاب روسیه #استالین به کادر رهبری کشور رسید، مصادف بود با حملۀ روسیه به گرجستان. مادر را به قصری منتقل کرد و اتاقی در اختیارش گذاشت. از ۱۹۲۷ که #استالین قدرت را در شوروی قبضه کرد، همواره چند نگهبان از مادرش در تفلیس مراقبت می‌کردند. اما وقتی مادر در ۱۹۳۷ در تنهایی درگذشت، #استالین برای خاکسپاری نرفت. آن روزها درگیر دسیسه‌ای شریرانه بود تا #پاکسازی_بزرگی به راه اندازد، قربانی اول هم #توخاچفسکی بود، ژنرال بلندپایه و محبوب روس .

برای اینکه بگویم این «پسر نمونه» در روزهای مرگ مادر دست در چه کاری داشت، باید به #هانا_آرنت رجوع کنیم. #آرنت در جلد سوم کتاب «عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر»، جمله‌ای تکان‌دهنده دربارۀ #استالین دارد که می‌توان روزها به آن اندیشید و بر خود لرزید. می‌گوید: «جنگی که رایش سوم [یعنی #هیتلر] با همۀ ابزارهای جنایتکارانه علیه اتحاد شوروی به پیش برد، همچنان قربانیان بسیار کم‌تری بر جا گذاشت تا «جنگی» که #استالین در دهۀ ۱۹۳۰ علیه کشور خود به راه انداخت.» جمله را دوباره و سه‌باره بخوانید و به خاطر بسپارید. پیش‌تر در نوشتاری به جمله‌ای از #ارنست_نولته، دیگر اندیشمند آلمانی، در این باره اشاره کرده‌ام که در کنایۀ تکان‌دهندۀ مشابهی می‌گوید، #استالین بزرگ‌ترین رهبر کمونیست‌های جهان بود و #هیتلر بزرگ‌ترین دشمن کمونیست‌های جهان، اما #استالین کمونیست‌های بسیار بیش‌تری را کشت تا #هیتلر!

و باز باید جملۀ تکان‌دهندۀ دیگری، این بار از #الکساندر_سولژنیتسین، نویسندۀ پرآوازۀ روس اشاره کنم که با کتاب «مجمع‌الجزایر گولاگ» دوزخ هولناک شوروی را بر جهانیان برملا می‌کند. او در همین کتاب می‌نویسد: ««این آدم‏ها که ۲۴ سال خوشبختی کمونیستی را به جان چشیده‏ اند، در ۱۹۴۱ چیزی می‏ دانستند که هیچ‏کس در جهان نمی‏ دانست: می‏ دانستند که در کل سیارۀ زمین و در کل تاریخ رژیمی خبیث‏تر، خونخوارتر و همزمان هوشمندتر از رژیم بولشویستی که خود را شوروی می‏ نامد وجود ندارد؛ می‏ دانستند که نه به لحاظ نابودگری و توان پایداری و نه به لحاظ هدف‏گذاری رادیکال و تمامیت‏ خواهی مطلق و یکپارچه، هیچ رژیم زمینی دیگری با آن همسنگ نیست، حتی رژیم بچه‌‏مدرسه‏‌ایِ #هیتلر...»

#سولژنیتسین #هیتلر را در برابر #استالین «بچه‌مدرسه‌ای» می‌نامد. اما داستان چیست؟ مسئله چیزی است که در همان جملۀ #آرنت بیان شد. #آرنت شرح می‌دهد رژیم‌های توتالیتر چگونه در کشور خود مانند فاتحانی بیگانه رفتار می‌کنند و اتفاقاً اوج قساوت را در کشور خود و علیه ملت خود بروز می‌دهند. #آرنت می‌نویسد: «حاکم توتالیتر مانند فاتحی بیگانه به گنج‌ها و ثروت‌های کشور خود تنها به منزلۀ منبع غارت می‌نگرد که به او امکان می‌دهد برنامه‌های جنبش برای فتح جهان را به پیش راند. او فقط به همین متعهد است و این یعنی هیچ ملت، مردم و سرزمینی این بهره‌کشی چپاولگرانۀ نظام‌مند را پایانی نمی‌نهد. این فرایند هیچ درجۀ اشباعی نمی‌شناسد، زیرا در اصل می‌تواند به حدی نامتناهی استمرار یابد. بنابراین حاکم توتالیتر از فاتح بیگانه بدتر است؛ به گونه‌ای است که انگار از هیچ‌جا نیامده است و کارهای چپاولگرانه و تجاوزگرانه‎اش در نهایت به سود هیچ‌کس نیست... جنبش‌های توتالیتر هر جا باشند در خانۀ خودشانند، مانند دستۀ ملخ‌ها که هر جا فرود آیند آن‌جا خانه‌شان است. در این میان کشوری که... میهن دیکتاتور توتالیتر است، حتی وضع ناگوارتری دارد تا مناطقی که به تصرف او درآمده است، زیرا هیچ‌ جای دیگر بی‌رحمی سرکوبگری نمی‌تواند چنین ابعاد نظام‌مند و مؤثری به خود گیرد.»

پی‌نوشت:
بندهایی که از #آرنت آوردم، از جلد سوم "عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر" است.

@C_B_SHAHZADEH

الگوهای مبارزاتی مسعود رجوی

مسعود رجوی الگوهایش را از دو شخصیت از مقتدرترین و از نظر او موفق ترین توتالیترهای جهان یعنی #استالین و #هیتلر اقتباس میکرد. رجوی شیفته هیتلر و #توان نظامی و تشکیلاتی او بویژه توان برانگیختن اعضای #لباس قهوه ایش یعنی #حزب نازی آلمان و… بود.

#در نشستهای سازمان همواره مطرح میکرد که او یک نابغه بوده...

دلیل آن را نیز توانمندیهای هیتلر ازجمله انتقال ۵۰۰۰ تانک در لشکر کشی از آلمان به مرزهای روسیه و اشغال بخش عمده ای از آن کشور درجریان جنگ جهانی دوم و مهمتر از آن، نظم و اطاعت پذیری مطلق از #رهبری هیتلر که در حزب نازی حاکم نموده بود که در نتیجه آن به اعتقاد رجوی راندمان بالایی را در اجرای سیاستهایش میگرفته، عنوان میکرد.

گردآوری #Royalist

ادامه⬇️⬇️⬇️

رهبر #توده_ای ها #استالین بود و قبله گاه آنها حزب کمونیست شوروی.

قبله گاه فرزندان #حزب_الله در ایران #حزب_کمونیست_چین است که خبرگزاری دولتی (ایرنا) دستمال بدست با این عبارت به استقبال یکصدمین سال تولد آن رفته: «رمز و راز پیروزی و یکصد سال درخشش»! !

پفیوزی معنی دیگری هم دارد؟🤔

Reza Taghizadeh

@C_B_SHAHZADEH

دموکرات‌های تجزیه‌طلب فرقه عموما نه اهل آذربایجان ایران بلکه اهل ولایات #آران و #باکو که توسط کمونیسم شوروی بیشتر آسیمیله شده بودند، و اتفاقا مردم آذربایجان خیلی در برابر دموکرات‌های کمونیست تجزیه‌طلب مقاومت کردند، نمونش عبدلله خان محمد خانلو که وقتی دموکرات‌ها حریفش نشدند، کاپیتان قاضیف با ۵ هزار نیرو از #گنجه آران برای سرکوبش از ارس عبور کرد، عبدالله‌خان آذری موقع اعدام گفت: افتخار میکنم به اندازه‌ی موهای سرم دموکراتِ تجزیه‌طلب کشتم، بله #آذربایجان از این مردان داشت، حالا همین مردم آذربایجان موقع سقوط فرقه دست‌نشانده #استالین، طبق گزارش کنسولگری آمریکا در #تبریز؛ ۲۵۰۰ دموکرات‌های خائن رو کشتند، و اتفاقا بقیه دمکرات‌ها رو ارتش شاهنشاهی #آریامهر نجات داد، حالا پانترکان وصل به میت ترکیه و جاسوسی باکو و موساد اسرائیل و از‌‌ همه مهم‌تر پانترکان حکومتی عرزشی-اسلامی-بسیجی یه صفر اضافه کردن و میگن ۲۵۰۰۰ نفر از مردم رو شاه اعدام‌ کرد، منبعش هم سوراخ بوزقورد و یاسای چنگیز...

@C_B_SHAHZADEH

‏فیلم دقایق پایانی از 12دقیقه تشویق که حوصله #استالین را هم سربرد.

بغض گلوی همه را گرفته بود،اما چون اجازه نداشتند گریه کنند. بجای آن همگی دست مفصلی زدند.هیچکس جرات نکرد به عنوان اولین نفر دست نزند.(هرتا مولر،سرزمين گوجه هاي سبز)
‏"در پايان كنفرانس حزبي از حضار خواستند براي رفيق استالين كف بزنند. همه برخاستند و پنج دقيقه مدام كف زدند. اين كف زدن عذاب آور شده بود، تجسم دامي كه مردم گرفتارش بودند. چه كسي جرات مي كرد كف زدن را متوقف كند؟ از دبير تا دربان جلسه مجبور به ادامه بودند و حالا ده دقيقه بود ‏كه همه كف ميزدند.مدير يك كارخانه كاغذسازي اولين نفري بود كه نشست وپس از او مردم، بتدريج نشستند.او را دستگير كردند. او محكوم به ده سال زندان شد.بازجو به او گفته بود: اين سزاي كسي است كه به ديگران شجاعت اين را مي دهد كه ديگر كف نزنند.(سولژنيتسين The Gulag Archipelago)

@C_B_SHAHZADEH