🔴تاریخ ایران ما شاید تلخ باشد و ترش، اما "دبش" نیست.
#تریبون_آزاد
✍حسن حضرتی
🔶ایرانیان سابقه درازدامنی در سنت شهریاری دارند. دانش و تجربه حکمرانی را از دوره هخامنشیان بهصورت جدی آموختند؛ طوری که بتوانند به قدرتی جهانی تبدیل بشوند. به عربها و ترکها و مغولهایی که به کشورشان تاختند، سخاوتمندانه شیوههای حکمرانی موفق را نشان دادند تا بیگانگان نیز در اداره این سرزمین ناکام نباشند و نادانسته این کشور را ویران نسازند.
🔶در نظام سیاسی ایران پیش و پس از اسلام، "دیوان"(اهل قلم) در کنار "درگاه"(اهل شمشیر) وظیفه اداره کشور را برعهده داشتند؛ کشوری که قرنهای متمادی مرزهای آن از مدیترانه تا دریای سیاه و از آرال و خزر تا خلیجفارس و دریای هند کشیده و جغرافیای بسیار پهناوری را با اقوام گونهگون در خود جای داده بود.
🔶 اداره این سرزمین پهناور در زمانهای که جنگ فضیلت بود و اشغال مباهات، چگونه ممکن بود؟ آری! ممکن بود. تاریخ به ما میگوید رمز این موفقیت دو چیز است:
الف- شایستهسالاری و ب- فسادستیزی ساختاری.
🔶 توضیح این که خاستگاه نظام سیاسی در ایران هرچه بود، در مقام سیاستورزی، امور را به اهل آن میسپرد؛ یعنی به تخصص بها میداد. داستان انوشیروان و کفشگرزاده را خواندهایم که کفشگری به انوشیروان گفت بگذار پسرم به جرگه دبیران بپیوندد، درعوض هزینه سپاهت را تامین میکنم. انوشیران نپذیرفت.
🔶فهم من این است که علت نپذیرفتن این درخواست از سوی انوشیروان این بود که خلاف تخصصگرایی بود. دبیر باید کسی باشد که دبیری را در خانواده و نزد پدر آموخته باشد. پسری که این مهارت را در خانواده و نزد پدر نیاموخته بود، شایسته احراز مقام دبیری نبود. از این نمونهها که در تاریخ باستان و میانه ایران به تخصص و شایستگی بها داده میشود، فراوان است.
🔶 نیز، نظامهای سیاسی در ایران دوران اقتدار بسیار فسادستیز بودند. این فقط یک شعار نبود. نظام سیاسی به گونهای تعریف شده بود که از فساد سیستمی بهشدت جلوگیری میکرد.
این ساختار بهشکل کلاسیک حتا در درون خود به تفکیک قوا نیز پایبند بود تا سلطان بواسطه همین منابع قدرت درون ساختار، آنها را بهدست خود مهار کند و جلوی فسادشان را بگیرد.
برای نمونه، در ایران دوره میانه منصبی بود به نام "عامل" که ناظر امور مالی در ولایات بود.
منصب دیگری بود به نام "قاضی" که منصوب از طرف قاضیالقضات مرکز بود و نماینده او.
ضلع سوم قدرت در ولایات "والی" و یا "حاکم" بود که منصوب از طرف شاه و دربار در ولایات بود.
🔶حیطه اختیارات و وظایف این سه مقام از هم جدا و تا حدود بسیاری مستقل بود. "عامل" در نظارت خود بر امور مالی مستقل بود و در این زمینه تابع "حاکم" و زیردست او نبود. ایضاً "قاضی" نیز در مقام رسیدگی به شکایات با قاضیالقضات در مرکز هماهنگ بود و هیچ وابستگی به "حاکم" ولایت از حیث ساختاری نداشت.
این سه ضلع قدرت در ایالات در عینحالی که با مرکز هماهنگ بودند، اما وظایف مستقلی داشتند که اجازه میداد به عملکرد یکدیگر نظارت داشته باشند و اگر زمانی از مشی صحیح انجام امور خارج شدند، توسط دیگر اضلاع قدرت به انحاء مختلف حتا با آگاه نمودن مرکز مهار بشوند. نمونه دیگر در نظام سیاسی دوره میانه منصب "مُشرِف" است که در ایالات به انجام وظیفه میپرداخت و بهجهت وظایف امنیتی و محرمانهای که داشت، تنها از مرکز حقوق میگرفت و هیچ نوع وابستگی به "حاکم" نداشت.
یا منصب "مُحتسِب" که زیر نظر قاضی در سطح شهر به تخلفات صنوف رسیدگی میکرد و مطلقاً به "حاکم" و امیر نظامی او پاسخگو نبود و تنها به قاضی شهر حساب پس میداد.
🔶ذکر این چند مورد، در حوصله این یادداشت کوتاه، به ما این درس را میدهد که پیشینه ما در پیشه حکمرانی بسیار غنی است و بر پیشانی میراث گرانسنگ تاریخمان نمود و تبلور دارد. از آن درس بگیریم تا هر مُسرِفی (ولخرج و اسرافکار) را بر منصب مُشرِفی نگماریم تا "کذب و تزویر را وعظ و تذکیر دانند و تحرمز و نمیمت را صرامت و شهامت".
🔶 تاریخ ایران ما شاید تلخ باشد و ترش، اما "دبش" نیست. در ساحت حکمرانی بدان بیتوجه نباشیم.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍حسن حضرتی
🔶ایرانیان سابقه درازدامنی در سنت شهریاری دارند. دانش و تجربه حکمرانی را از دوره هخامنشیان بهصورت جدی آموختند؛ طوری که بتوانند به قدرتی جهانی تبدیل بشوند. به عربها و ترکها و مغولهایی که به کشورشان تاختند، سخاوتمندانه شیوههای حکمرانی موفق را نشان دادند تا بیگانگان نیز در اداره این سرزمین ناکام نباشند و نادانسته این کشور را ویران نسازند.
🔶در نظام سیاسی ایران پیش و پس از اسلام، "دیوان"(اهل قلم) در کنار "درگاه"(اهل شمشیر) وظیفه اداره کشور را برعهده داشتند؛ کشوری که قرنهای متمادی مرزهای آن از مدیترانه تا دریای سیاه و از آرال و خزر تا خلیجفارس و دریای هند کشیده و جغرافیای بسیار پهناوری را با اقوام گونهگون در خود جای داده بود.
🔶 اداره این سرزمین پهناور در زمانهای که جنگ فضیلت بود و اشغال مباهات، چگونه ممکن بود؟ آری! ممکن بود. تاریخ به ما میگوید رمز این موفقیت دو چیز است:
الف- شایستهسالاری و ب- فسادستیزی ساختاری.
🔶 توضیح این که خاستگاه نظام سیاسی در ایران هرچه بود، در مقام سیاستورزی، امور را به اهل آن میسپرد؛ یعنی به تخصص بها میداد. داستان انوشیروان و کفشگرزاده را خواندهایم که کفشگری به انوشیروان گفت بگذار پسرم به جرگه دبیران بپیوندد، درعوض هزینه سپاهت را تامین میکنم. انوشیران نپذیرفت.
🔶فهم من این است که علت نپذیرفتن این درخواست از سوی انوشیروان این بود که خلاف تخصصگرایی بود. دبیر باید کسی باشد که دبیری را در خانواده و نزد پدر آموخته باشد. پسری که این مهارت را در خانواده و نزد پدر نیاموخته بود، شایسته احراز مقام دبیری نبود. از این نمونهها که در تاریخ باستان و میانه ایران به تخصص و شایستگی بها داده میشود، فراوان است.
🔶 نیز، نظامهای سیاسی در ایران دوران اقتدار بسیار فسادستیز بودند. این فقط یک شعار نبود. نظام سیاسی به گونهای تعریف شده بود که از فساد سیستمی بهشدت جلوگیری میکرد.
این ساختار بهشکل کلاسیک حتا در درون خود به تفکیک قوا نیز پایبند بود تا سلطان بواسطه همین منابع قدرت درون ساختار، آنها را بهدست خود مهار کند و جلوی فسادشان را بگیرد.
برای نمونه، در ایران دوره میانه منصبی بود به نام "عامل" که ناظر امور مالی در ولایات بود.
منصب دیگری بود به نام "قاضی" که منصوب از طرف قاضیالقضات مرکز بود و نماینده او.
ضلع سوم قدرت در ولایات "والی" و یا "حاکم" بود که منصوب از طرف شاه و دربار در ولایات بود.
🔶حیطه اختیارات و وظایف این سه مقام از هم جدا و تا حدود بسیاری مستقل بود. "عامل" در نظارت خود بر امور مالی مستقل بود و در این زمینه تابع "حاکم" و زیردست او نبود. ایضاً "قاضی" نیز در مقام رسیدگی به شکایات با قاضیالقضات در مرکز هماهنگ بود و هیچ وابستگی به "حاکم" ولایت از حیث ساختاری نداشت.
این سه ضلع قدرت در ایالات در عینحالی که با مرکز هماهنگ بودند، اما وظایف مستقلی داشتند که اجازه میداد به عملکرد یکدیگر نظارت داشته باشند و اگر زمانی از مشی صحیح انجام امور خارج شدند، توسط دیگر اضلاع قدرت به انحاء مختلف حتا با آگاه نمودن مرکز مهار بشوند. نمونه دیگر در نظام سیاسی دوره میانه منصب "مُشرِف" است که در ایالات به انجام وظیفه میپرداخت و بهجهت وظایف امنیتی و محرمانهای که داشت، تنها از مرکز حقوق میگرفت و هیچ نوع وابستگی به "حاکم" نداشت.
یا منصب "مُحتسِب" که زیر نظر قاضی در سطح شهر به تخلفات صنوف رسیدگی میکرد و مطلقاً به "حاکم" و امیر نظامی او پاسخگو نبود و تنها به قاضی شهر حساب پس میداد.
🔶ذکر این چند مورد، در حوصله این یادداشت کوتاه، به ما این درس را میدهد که پیشینه ما در پیشه حکمرانی بسیار غنی است و بر پیشانی میراث گرانسنگ تاریخمان نمود و تبلور دارد. از آن درس بگیریم تا هر مُسرِفی (ولخرج و اسرافکار) را بر منصب مُشرِفی نگماریم تا "کذب و تزویر را وعظ و تذکیر دانند و تحرمز و نمیمت را صرامت و شهامت".
🔶 تاریخ ایران ما شاید تلخ باشد و ترش، اما "دبش" نیست. در ساحت حکمرانی بدان بیتوجه نباشیم.
@C_B_SHAHZADEH
یک حقیقت تلخ در مقایسه قیمتها در ایران و سایر کشورها
#تریبون_آزاد
✍مزبان حبیبی
با توجه به اینکه متوسط حقوق کارکنان و کارگران در ایران، چیزی حدود ۱۰ میلیون تومان و یا حتی کمتر از آن است و میانگین حقوق در اروپا و آمریکا حدود ۳۵۰۰ دلار، پس متوسط حقوق در ایران کمتر تقریبا ۶ درصد حقوق در اروپا و آمریکاست.
🔗بنابراین در شرایط برابر و عادلانه، قیمتها در ایران باید حدود ۶ درصد قیمتها در اروپا و آمریکا باشد.
🔗هر کسی که قیمت کالاها و خدمات را در ایران و سایر کشورها را بدون توجه به حقوقها مقایسه کند، یا مزدور است یا یک احمق به تمام معنا!
🔗نمیشود که حقوق ما ۶ درصد حقوق آنها باشد اما موقع بررسی قیمت بنزین، خدمات بهداشتی، برنج و گوشت، قیمتها را با اروپا و آمریکا مقایسه کرد!
🔗مقایسه اول
قیمت برنج در آمریکا باتوجه به کیفیت، از ۰.۴۵ تا ۱.۳۶ دلار برای هر کیلوگرم است یعنی هر کیلوگرم برنج در آمریکا از ۲۳ تا ۷۰ هزار تومان است که با توجه به نسبت حقوقها، برای عادلانه بودن قیمت، هر کیلو برنج در ایران باید ۱,۳۸۰ تا ۴,۰۰۰ تومان باشد.
🔗مقایسه دوم
میانگین قیمت هر لیتر روغن خوراکی طی نوامبر سال جاری در کشور آلمان ۳.۴۲ دلار یعنی هر لیتر روغن خوراکی در آلمان ۱۷۷ هزار تومان است که با توجه به نسبت حقوقها در این دو کشور، قیمت روغن خوراکی در ایران باید هر لیتر ۱۰,۶۷۰ تومان باشد.
🔗مقایسه سوم
قیمت بلیط پروازهای داخلی در سنگاپور، بهطور میانگین ۵۹ دلار است که میشود ۳ میلیون تومان و با توجه به نسبت حقوقها، در ایران قیمت پروازهای داخلی باید حدود ۱۸۵ هزار تومان باشد.
🔗مقایسه چهارم
در کانادا، یک وعده غذای فستفود حدود ۸.۸ دلار یعنی ۴۵۷ هزار تومان است و در ایران باید ۲۷ هزار تومان باشد تا عدالت در پرداخت حقوق رعایت شده باشد.
🔗مقایسه پنجم
قیمت یک لیتر بنزین با اکتان ۹۸(در ایران ۹۰ و کمتر است) حدود ۱.۲۵ دلار (۳۷ لیر ترکیه) است یعنی هر لیتر بنزین با کیفیت در ترکیه ۶۵ هزار تومان است و برای اجرای عدالت در ایران، قیمت بنزین با اکتان ۹۸ باید ۳,۹۰۰ تومان باشد.
🔗مقایسه ششم
قیمت گوشت گوسفند در امارات از ۱۰ تا ۴۰ درهم یعنی ۱۴۰ تا ۵۶۰ هزار تومان است که با توجه به مقیاس حقوقها، قیمت گوشت در ایران باید ۸,۴۰۰ تا ۳۳,۶۰۰ تومان باشد.
🔗مقایسه هفتم
قیمت تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۴ اکنون توسط نمایندگیهای تویوتا در کویت ۶,۵۰۰ دینار کویت قیمت گذاری شده یعنی یک میلیارد تومان! و اگر قرار بر عادلانه بودین قیمت به نسبت حقوقها باشد، تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۴ باید در ایران ۶۰ میلیون تومان قیمت داشته باشد.
🔗مقایسه هشتم
اجاره خانه برای شهرهای بزرگ در استرالیا بهطور میانگین ۵۹۷ دلار یعنی ۳۰ میلیون تومان است و برای تحقق عدالت در پرداخت حقوق و قیمتها، اجاره خانه برای شهرهای بزرگ در ایران باید ۱.۸ میلیون تومان باشد.
🔗متاسفانه عدهای ریزه خوار و مواجب بگیر، در هر مرحله برای توجیه افزایش قیمتها، بدون توجه به حقوق تحقیرآمیز در ایران، اقدام به مقایسه قیمت کالا و خدمات در ایران با سایر کشورها میکنند.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍مزبان حبیبی
با توجه به اینکه متوسط حقوق کارکنان و کارگران در ایران، چیزی حدود ۱۰ میلیون تومان و یا حتی کمتر از آن است و میانگین حقوق در اروپا و آمریکا حدود ۳۵۰۰ دلار، پس متوسط حقوق در ایران کمتر تقریبا ۶ درصد حقوق در اروپا و آمریکاست.
🔗بنابراین در شرایط برابر و عادلانه، قیمتها در ایران باید حدود ۶ درصد قیمتها در اروپا و آمریکا باشد.
🔗هر کسی که قیمت کالاها و خدمات را در ایران و سایر کشورها را بدون توجه به حقوقها مقایسه کند، یا مزدور است یا یک احمق به تمام معنا!
🔗نمیشود که حقوق ما ۶ درصد حقوق آنها باشد اما موقع بررسی قیمت بنزین، خدمات بهداشتی، برنج و گوشت، قیمتها را با اروپا و آمریکا مقایسه کرد!
🔗مقایسه اول
قیمت برنج در آمریکا باتوجه به کیفیت، از ۰.۴۵ تا ۱.۳۶ دلار برای هر کیلوگرم است یعنی هر کیلوگرم برنج در آمریکا از ۲۳ تا ۷۰ هزار تومان است که با توجه به نسبت حقوقها، برای عادلانه بودن قیمت، هر کیلو برنج در ایران باید ۱,۳۸۰ تا ۴,۰۰۰ تومان باشد.
🔗مقایسه دوم
میانگین قیمت هر لیتر روغن خوراکی طی نوامبر سال جاری در کشور آلمان ۳.۴۲ دلار یعنی هر لیتر روغن خوراکی در آلمان ۱۷۷ هزار تومان است که با توجه به نسبت حقوقها در این دو کشور، قیمت روغن خوراکی در ایران باید هر لیتر ۱۰,۶۷۰ تومان باشد.
🔗مقایسه سوم
قیمت بلیط پروازهای داخلی در سنگاپور، بهطور میانگین ۵۹ دلار است که میشود ۳ میلیون تومان و با توجه به نسبت حقوقها، در ایران قیمت پروازهای داخلی باید حدود ۱۸۵ هزار تومان باشد.
🔗مقایسه چهارم
در کانادا، یک وعده غذای فستفود حدود ۸.۸ دلار یعنی ۴۵۷ هزار تومان است و در ایران باید ۲۷ هزار تومان باشد تا عدالت در پرداخت حقوق رعایت شده باشد.
🔗مقایسه پنجم
قیمت یک لیتر بنزین با اکتان ۹۸(در ایران ۹۰ و کمتر است) حدود ۱.۲۵ دلار (۳۷ لیر ترکیه) است یعنی هر لیتر بنزین با کیفیت در ترکیه ۶۵ هزار تومان است و برای اجرای عدالت در ایران، قیمت بنزین با اکتان ۹۸ باید ۳,۹۰۰ تومان باشد.
🔗مقایسه ششم
قیمت گوشت گوسفند در امارات از ۱۰ تا ۴۰ درهم یعنی ۱۴۰ تا ۵۶۰ هزار تومان است که با توجه به مقیاس حقوقها، قیمت گوشت در ایران باید ۸,۴۰۰ تا ۳۳,۶۰۰ تومان باشد.
🔗مقایسه هفتم
قیمت تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۴ اکنون توسط نمایندگیهای تویوتا در کویت ۶,۵۰۰ دینار کویت قیمت گذاری شده یعنی یک میلیارد تومان! و اگر قرار بر عادلانه بودین قیمت به نسبت حقوقها باشد، تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۴ باید در ایران ۶۰ میلیون تومان قیمت داشته باشد.
🔗مقایسه هشتم
اجاره خانه برای شهرهای بزرگ در استرالیا بهطور میانگین ۵۹۷ دلار یعنی ۳۰ میلیون تومان است و برای تحقق عدالت در پرداخت حقوق و قیمتها، اجاره خانه برای شهرهای بزرگ در ایران باید ۱.۸ میلیون تومان باشد.
🔗متاسفانه عدهای ریزه خوار و مواجب بگیر، در هر مرحله برای توجیه افزایش قیمتها، بدون توجه به حقوق تحقیرآمیز در ایران، اقدام به مقایسه قیمت کالا و خدمات در ایران با سایر کشورها میکنند.
@C_B_SHAHZADEH
من هم باور ندارم در این تابوت ها شهیدی باشد
هر چه میخواهید ظلم بکنید ولی
دست از سر شهدا بردارید!
#تریبون_آزاد
✍ رحیم قمیشی
دویست تابوت آوردند، گفتند در هر کدام شهیدی است، گمنام!
خیلیها گفتند دروغ است، راستش را بگویم، من هم باور نکردم.
گفتند با این همه پیشرفت تکنولوژی مگر میشود باز شهیدایی گمنام پیدا شوند، گفتند نظام هر وقت به بنبست میخورد، دزدیهایش رو میشود، اختلاسهایش از حد میگذرد، یک شو راه میاندازد، که بگوید مردم ببینید باز شهدا آمدند!
آمدهاند تا بگویند به این نظام بد نگویید، بگویند شهدا با این نظامِ پر از دزدی هستند!
بعضی گفتند خیلی از اینها جنازههای عراقیهایی است متجاوز، حالا آوردهاند برایشان بر سر و سینه بزنیم.
گفتم من هم باور ندارم در این تابوتها شهیدی باشد.
نه، نیست، قسم میخورم!
دروغ میگویند. شهری که پابرهنگان پناهی ندارند، ظلم آسان میشود. پول، خدایی میکند، دزدی شغلی است شریف، معلمها بیاعتبارند، بیسوادها در بالا نشستهاند، کارگران آه در بساط ندارند، دانشگاهها سرد و خموش شدهاند، استادها اخراج میشوند، بیگناهها به زندان میافتند، اعتیاد بیداد میکند، طلاق بیش از ازدواج شده، مگر میشود شهیدان بیاید در آن بگردند.
دروغ گفتند در آن تابوتها شهید بوده.
شما را به خدا دیگر تفحص نکنید!
آرامش شهدا را، دیگر بر هم نزنید.
اگر روزی شهیدی دیدید، او را به شهر نیاورید، این روزهای ما را به او نشان ندهید!
در همان بیابان پرچمی بزنید بر خاک، بر آن استخوانها، و بنویسید اینجا شهیدی آرمیده، نخواستیم آرامشش را بر هم بزنیم، نخواستیم بیاوریمش به شهر،
ببیند چقدر خاک بر سر شدیم.
دزدی میشود ساکتیم
آدم کشته میشود مهم نیست برایمان
تحقیر میشویم توجیهش میکنیم
اهانت میشنویم بیخیالیم
دخترانمان امنیت ندارند
جوانانمان ترک وطن میکنند
روز به روز فقیرتر و بدبختتر میشویم
و میترسیم کاری کنیم
مبادا وضعمان بدتر شود!
یعنی بدتر از این!؟
نه! شهید نیاورید
بگذارید آنها دیگر آرام باشند
وسط بیابان، میان رملها، در میدانهای مین، کف رودخانه، آنجا آرامترند...
شما را بهخدا!
بپرسید از مادران مفقودانی که هنوز زندهاند.
بپرسید از همرزمانشان که هنوز نمُردهاند!
کدامشان دوست دارند شهدا هم وارد این بازی مسخره شوند.
آنها هم معامله شوند!
با استخوانهایشان نمایش برگزار شود.
برای گول زدن مردم
برای ادامه حاکمیت
برای ادامه چپاول
از آنها خرج شود...
نیاورید دیگر شهید
به ما هر چه میخواهید ظلم بکنید
دست از سر شهدا
بردارید!
گناه دارند آنها...
@C_B_SHAHZADEH
هر چه میخواهید ظلم بکنید ولی
دست از سر شهدا بردارید!
#تریبون_آزاد
✍ رحیم قمیشی
دویست تابوت آوردند، گفتند در هر کدام شهیدی است، گمنام!
خیلیها گفتند دروغ است، راستش را بگویم، من هم باور نکردم.
گفتند با این همه پیشرفت تکنولوژی مگر میشود باز شهیدایی گمنام پیدا شوند، گفتند نظام هر وقت به بنبست میخورد، دزدیهایش رو میشود، اختلاسهایش از حد میگذرد، یک شو راه میاندازد، که بگوید مردم ببینید باز شهدا آمدند!
آمدهاند تا بگویند به این نظام بد نگویید، بگویند شهدا با این نظامِ پر از دزدی هستند!
بعضی گفتند خیلی از اینها جنازههای عراقیهایی است متجاوز، حالا آوردهاند برایشان بر سر و سینه بزنیم.
گفتم من هم باور ندارم در این تابوتها شهیدی باشد.
نه، نیست، قسم میخورم!
دروغ میگویند. شهری که پابرهنگان پناهی ندارند، ظلم آسان میشود. پول، خدایی میکند، دزدی شغلی است شریف، معلمها بیاعتبارند، بیسوادها در بالا نشستهاند، کارگران آه در بساط ندارند، دانشگاهها سرد و خموش شدهاند، استادها اخراج میشوند، بیگناهها به زندان میافتند، اعتیاد بیداد میکند، طلاق بیش از ازدواج شده، مگر میشود شهیدان بیاید در آن بگردند.
دروغ گفتند در آن تابوتها شهید بوده.
شما را به خدا دیگر تفحص نکنید!
آرامش شهدا را، دیگر بر هم نزنید.
اگر روزی شهیدی دیدید، او را به شهر نیاورید، این روزهای ما را به او نشان ندهید!
در همان بیابان پرچمی بزنید بر خاک، بر آن استخوانها، و بنویسید اینجا شهیدی آرمیده، نخواستیم آرامشش را بر هم بزنیم، نخواستیم بیاوریمش به شهر،
ببیند چقدر خاک بر سر شدیم.
دزدی میشود ساکتیم
آدم کشته میشود مهم نیست برایمان
تحقیر میشویم توجیهش میکنیم
اهانت میشنویم بیخیالیم
دخترانمان امنیت ندارند
جوانانمان ترک وطن میکنند
روز به روز فقیرتر و بدبختتر میشویم
و میترسیم کاری کنیم
مبادا وضعمان بدتر شود!
یعنی بدتر از این!؟
نه! شهید نیاورید
بگذارید آنها دیگر آرام باشند
وسط بیابان، میان رملها، در میدانهای مین، کف رودخانه، آنجا آرامترند...
شما را بهخدا!
بپرسید از مادران مفقودانی که هنوز زندهاند.
بپرسید از همرزمانشان که هنوز نمُردهاند!
کدامشان دوست دارند شهدا هم وارد این بازی مسخره شوند.
آنها هم معامله شوند!
با استخوانهایشان نمایش برگزار شود.
برای گول زدن مردم
برای ادامه حاکمیت
برای ادامه چپاول
از آنها خرج شود...
نیاورید دیگر شهید
به ما هر چه میخواهید ظلم بکنید
دست از سر شهدا
بردارید!
گناه دارند آنها...
@C_B_SHAHZADEH
آلودگی هوا نه؛ اعدام جمعی
#تریبون_آزاد
✍️ دکتر ناصر مهدوی
بهجز سرزمین محنتزدهای بهنام ایران؛ بههر گوشهی جهان که بنگرید؛ مردم را میبینید که صبح وقتی از خواب بر می خیزند ؛ از هوای سرد و رنگ شگفتانگیز برگهای درختان و فرارسیدن سال نو؛ احساس شادمانی میکنند و با کوک کردن لحظههای پرامید زندگی؛ پای به روزی تازه میگذارند ۰
🔹اما در این سرزمین به یُمن حکمرانی نزدیک به فاجعه زمامداران؛ حتی خدا هم با ما قهر کرده و از خنده و بارش آفرینش هم خبری نیست ۰
اینجا هر صبح که کارهای روزانه آغاز میشود؛ لحظههای مفید عمرمان از طریق بینظمترین شکل ترافیکِ جهان؛میسوزد و بهشکل نامحسوسی هستی واقعی ما توسط شهردار تیر باران میشود. به عبارتی دیگر؛ وقت و زمان ما همان جان و روان ماست یعنی هنگامی که این سرمایه عظیم و تکرار نشدنی هدر میشود؛ در حقیقت این قطره قطره جانمان است که در ترافیک شهر آب میشود و ما به شکلی نامرئی هر روز توسط جوخههای اعدام شهرداران؛ تیرباران جمعی میشویم ۰
🔹ما برخلاف مردم دنیا؛ بجای لذتبردن از هوای پاييزي و تماشای برگهای رنگارنگ و چشم نواز درختان؛بهجای تماشای بازی گنجشکها و لبخند کودکانی که با عشق و تبسم راهی مدرسهها میشوند؛ صبح را با هوای تیره و تار و انتشار گازهای سمی آغاز میکنیم و هر روز شاهد مرگهای خاموشِ هزاران انسان بیگناهی هستیم که بدون بمباران و بی سر و صدا میمیرند و عزیزانشان را در غم و اندوه فرو میبرند ۰
🔹شاید باورکردنی نباشد اما وقتی از نسلهای آینده در باره هولوکاست یا سوزاندن دسته جمعی مردم بپرسند؛ کسی به یاد اردوگاه نازیها در آشویتس نخواهد افتاد و بلافاصله در ذهنشان کشور ایران نقش خواهد بست ۰ همان جایی که به یُمن دولت بیکفایتی که با رانت ویژه بر سر کار آمده؛ هولوکاستی دردناکتر از هولوکاست اصلی رخ میدهد؛ آنهم نه یک بار بلکه هر سال؛ هر سال و هر سال
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️ دکتر ناصر مهدوی
بهجز سرزمین محنتزدهای بهنام ایران؛ بههر گوشهی جهان که بنگرید؛ مردم را میبینید که صبح وقتی از خواب بر می خیزند ؛ از هوای سرد و رنگ شگفتانگیز برگهای درختان و فرارسیدن سال نو؛ احساس شادمانی میکنند و با کوک کردن لحظههای پرامید زندگی؛ پای به روزی تازه میگذارند ۰
🔹اما در این سرزمین به یُمن حکمرانی نزدیک به فاجعه زمامداران؛ حتی خدا هم با ما قهر کرده و از خنده و بارش آفرینش هم خبری نیست ۰
اینجا هر صبح که کارهای روزانه آغاز میشود؛ لحظههای مفید عمرمان از طریق بینظمترین شکل ترافیکِ جهان؛میسوزد و بهشکل نامحسوسی هستی واقعی ما توسط شهردار تیر باران میشود. به عبارتی دیگر؛ وقت و زمان ما همان جان و روان ماست یعنی هنگامی که این سرمایه عظیم و تکرار نشدنی هدر میشود؛ در حقیقت این قطره قطره جانمان است که در ترافیک شهر آب میشود و ما به شکلی نامرئی هر روز توسط جوخههای اعدام شهرداران؛ تیرباران جمعی میشویم ۰
🔹ما برخلاف مردم دنیا؛ بجای لذتبردن از هوای پاييزي و تماشای برگهای رنگارنگ و چشم نواز درختان؛بهجای تماشای بازی گنجشکها و لبخند کودکانی که با عشق و تبسم راهی مدرسهها میشوند؛ صبح را با هوای تیره و تار و انتشار گازهای سمی آغاز میکنیم و هر روز شاهد مرگهای خاموشِ هزاران انسان بیگناهی هستیم که بدون بمباران و بی سر و صدا میمیرند و عزیزانشان را در غم و اندوه فرو میبرند ۰
🔹شاید باورکردنی نباشد اما وقتی از نسلهای آینده در باره هولوکاست یا سوزاندن دسته جمعی مردم بپرسند؛ کسی به یاد اردوگاه نازیها در آشویتس نخواهد افتاد و بلافاصله در ذهنشان کشور ایران نقش خواهد بست ۰ همان جایی که به یُمن دولت بیکفایتی که با رانت ویژه بر سر کار آمده؛ هولوکاستی دردناکتر از هولوکاست اصلی رخ میدهد؛ آنهم نه یک بار بلکه هر سال؛ هر سال و هر سال
@C_B_SHAHZADEH
فقط طوطی تکرار کننده و میمون مقلّد میخواهند برای خانه سالمندان نه نمایندگانی وظیفه شناس!
#تریبون_آزاد
✍️اکبر دانش سرارودی
جدای از اینکه تاکنون هیچ خیری از مجلس خفتگان و انجام وظایفش در نظارت بر رهبری و بازخواستِ این همه سوء سیاستگذاری و ناکارآمدی برخاسته از نهاد ولایت فقیه دیده نشده و بهترین مجلس اش (مجلس اول) نیز در یک قیام و عقود احمقانه، با تمکین به توطئه مشترک هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی در یک فضای احساسی و عجولانه! سرنوشت کشور را بصورت مادام العمر به کسی سپرد که بقول خودش؛ حتی برای احتمال رهبری فردی چون او، خون باید گریست! و سازوکارها بنحوی چیده شده که اساساً هیچ انسان شایستهٔ صاحب فکر و استقلال رأیی نتواند به این مجلس راه یافته و عیش حاکمیت مست قدرت را منقّص نماید و اگر در دوره های قبل شخصیت های منتقدی چون آیةالله دستغیب های معدودی در آن مجلس دیده شد و اسباب زحمت بودند! حاکمیت نیز هرگونه تعارفی را کنار گذاشت و هرکس ولو بقدر ذره ای بوی دردسر که نه!! فقط بوی تملق کمتر بدهد را از سر راه برمیدارد و کار به جایی رسیده که یکی از استانها هر ۱۰ داوطلب اش رد صلاحیت شده و برخی استانها نیز اگر مثلاً ۵ نفر میخواهد ۴ نفر تأیید صلاحیت شده دارند و برخی نیز مثلاً اگر یک یا ۲ نفر میخواهند فقط به عدد نماینده راه یابنده تأیید صلاحیت شده دارند! تا آن نامزد مطیع مورد نظرشان، رقیبی جز آراء باطله نداشته باشد (۱۱ استان، یا کمتر از تعداد مورد نیاز داوطلب دارد یا کاملاً بدون رقیب است و کافیست فقط خودشان به خودشان رأی دهند تا به خانه سالمندان راه یابند)
علیهذا جای شگفتی بسیار است که اگر مجلس خفتگان نیاز به ۸۸ نماینده دارد تا با حداقل ۱۷۶ نامزدی که عازم میدان میکنند کمترین رقابت ممکن شکل گیرد و نمیتوانند احدی جز خودی های سرسپردهٔ ذوب در ولایت را تحمل کنند لااقل وضعیت شکلی و ظاهری رقابت را بگونه ای مدیریت کنند که مضحکه عالَم و آدم نشوند و رکوردهایی منفیِ مفتضحی را در تاریخ ثبت نکنند که برای همیشه ماندگار و غیر قابل جابجایی باشد!
علی ایحال خیلی متأسفم که اینان چه در مجلس شورا، چه در خانه سالمندان، چه در دولت و چه در تمام ارکان و اجزاء، فقط کسانی را میخواهند که ضمن اطاعت محض و بله قربانگویی مطلق «همچون طوطی» تکرار کننده و نشخوارگر سخن و مواضعی باشند که از حاکم صادر میشود و همچون میمون، مقلّد و تبعیت کنندهٔ آن چیزی باشند که می بینند و مثل عروسک خیمه شب بازی در همان نقشی ظاهر شوند که عَچِک گردان (عروسک گردان) اراده کرده است!
در حالیکه قرار بود مجلس خبرگان!! با نظارت و رصد مستمر رهبری، سیاستگذاریهای او، نهادهای منتسب و نحوه إعمال حکمرانی و مدیریت اش، بعنوان تنها نهاد متفوق، بنحوی عمل کند که پوشش دهندهٔ وظایف آمده در اصل ۱۱۱ قانون اساسی باشد [و باید گفت یکایک این پیران لمیده بر صندلی های سرخ بهارستان، شریک در ویرانی ها، مصائب، مظالم و عقب افتادگی های این ملت و دین گریزی های بوجود آمده ای هستند که در سایه تصمیم و مماشات آنان بوجود آمده و همگی باید آماده باشند تا به محض عزیمت از این صندلیهای سرخ (مرگ) به آتش سرخ جهنم سلام کنند]
در هر صورت همین شرم برای حکومت باصطلاح دینی موجود بس، که بعد از ۴۴ سال حاکمیت بلامنازع و صرف هزاران میلیارد بودجه در حوزه های باصطلاح علمیه!! حتی نتوانسته فقهاء مورد نیازش را پرورش دهد تا در وقت اجرای شوی انتخابات!! و نمایش دمکراسی! در پیچ و خم تنگناهای خود ساخته گرفتار نشوند و اگر برای ملت شأن و احترامی قائل نیست لااقل با حفظ ظواهر شعارِ بی مسمّای مردم سالاری دینی!! هم که شده احترام خود را حفظ کنند
ضمن اینکه افکار عمومی می پرسد چگونه میشود کسی که در تمام ۴۴ سال گذشته، چند دور نماینده مجلسین شورا و خفتگان بوده و سالها در عالیترین مناصب امنیتی و مدیریتی کار کرده و همین الان نیز نماینده بی خاصیت خفتگان است را علیرغم سرسپردگیِ اثبات شده اش نسبت به حاکم علی الاطلاق، رد صلاحیت کرد و باز هم توقع حضور پر رنگ داشت؟!
آیا بهتر نیست به این انتصابات رسوا و هزینه ساز و مسخره ای که اسم انتخابات بر آن نهاده اید پایان دهید و بیش از این، واژه های معناداری چون انتخابات را به ابتذال نکشید؟!
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️اکبر دانش سرارودی
جدای از اینکه تاکنون هیچ خیری از مجلس خفتگان و انجام وظایفش در نظارت بر رهبری و بازخواستِ این همه سوء سیاستگذاری و ناکارآمدی برخاسته از نهاد ولایت فقیه دیده نشده و بهترین مجلس اش (مجلس اول) نیز در یک قیام و عقود احمقانه، با تمکین به توطئه مشترک هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی در یک فضای احساسی و عجولانه! سرنوشت کشور را بصورت مادام العمر به کسی سپرد که بقول خودش؛ حتی برای احتمال رهبری فردی چون او، خون باید گریست! و سازوکارها بنحوی چیده شده که اساساً هیچ انسان شایستهٔ صاحب فکر و استقلال رأیی نتواند به این مجلس راه یافته و عیش حاکمیت مست قدرت را منقّص نماید و اگر در دوره های قبل شخصیت های منتقدی چون آیةالله دستغیب های معدودی در آن مجلس دیده شد و اسباب زحمت بودند! حاکمیت نیز هرگونه تعارفی را کنار گذاشت و هرکس ولو بقدر ذره ای بوی دردسر که نه!! فقط بوی تملق کمتر بدهد را از سر راه برمیدارد و کار به جایی رسیده که یکی از استانها هر ۱۰ داوطلب اش رد صلاحیت شده و برخی استانها نیز اگر مثلاً ۵ نفر میخواهد ۴ نفر تأیید صلاحیت شده دارند و برخی نیز مثلاً اگر یک یا ۲ نفر میخواهند فقط به عدد نماینده راه یابنده تأیید صلاحیت شده دارند! تا آن نامزد مطیع مورد نظرشان، رقیبی جز آراء باطله نداشته باشد (۱۱ استان، یا کمتر از تعداد مورد نیاز داوطلب دارد یا کاملاً بدون رقیب است و کافیست فقط خودشان به خودشان رأی دهند تا به خانه سالمندان راه یابند)
علیهذا جای شگفتی بسیار است که اگر مجلس خفتگان نیاز به ۸۸ نماینده دارد تا با حداقل ۱۷۶ نامزدی که عازم میدان میکنند کمترین رقابت ممکن شکل گیرد و نمیتوانند احدی جز خودی های سرسپردهٔ ذوب در ولایت را تحمل کنند لااقل وضعیت شکلی و ظاهری رقابت را بگونه ای مدیریت کنند که مضحکه عالَم و آدم نشوند و رکوردهایی منفیِ مفتضحی را در تاریخ ثبت نکنند که برای همیشه ماندگار و غیر قابل جابجایی باشد!
علی ایحال خیلی متأسفم که اینان چه در مجلس شورا، چه در خانه سالمندان، چه در دولت و چه در تمام ارکان و اجزاء، فقط کسانی را میخواهند که ضمن اطاعت محض و بله قربانگویی مطلق «همچون طوطی» تکرار کننده و نشخوارگر سخن و مواضعی باشند که از حاکم صادر میشود و همچون میمون، مقلّد و تبعیت کنندهٔ آن چیزی باشند که می بینند و مثل عروسک خیمه شب بازی در همان نقشی ظاهر شوند که عَچِک گردان (عروسک گردان) اراده کرده است!
در حالیکه قرار بود مجلس خبرگان!! با نظارت و رصد مستمر رهبری، سیاستگذاریهای او، نهادهای منتسب و نحوه إعمال حکمرانی و مدیریت اش، بعنوان تنها نهاد متفوق، بنحوی عمل کند که پوشش دهندهٔ وظایف آمده در اصل ۱۱۱ قانون اساسی باشد [و باید گفت یکایک این پیران لمیده بر صندلی های سرخ بهارستان، شریک در ویرانی ها، مصائب، مظالم و عقب افتادگی های این ملت و دین گریزی های بوجود آمده ای هستند که در سایه تصمیم و مماشات آنان بوجود آمده و همگی باید آماده باشند تا به محض عزیمت از این صندلیهای سرخ (مرگ) به آتش سرخ جهنم سلام کنند]
در هر صورت همین شرم برای حکومت باصطلاح دینی موجود بس، که بعد از ۴۴ سال حاکمیت بلامنازع و صرف هزاران میلیارد بودجه در حوزه های باصطلاح علمیه!! حتی نتوانسته فقهاء مورد نیازش را پرورش دهد تا در وقت اجرای شوی انتخابات!! و نمایش دمکراسی! در پیچ و خم تنگناهای خود ساخته گرفتار نشوند و اگر برای ملت شأن و احترامی قائل نیست لااقل با حفظ ظواهر شعارِ بی مسمّای مردم سالاری دینی!! هم که شده احترام خود را حفظ کنند
ضمن اینکه افکار عمومی می پرسد چگونه میشود کسی که در تمام ۴۴ سال گذشته، چند دور نماینده مجلسین شورا و خفتگان بوده و سالها در عالیترین مناصب امنیتی و مدیریتی کار کرده و همین الان نیز نماینده بی خاصیت خفتگان است را علیرغم سرسپردگیِ اثبات شده اش نسبت به حاکم علی الاطلاق، رد صلاحیت کرد و باز هم توقع حضور پر رنگ داشت؟!
آیا بهتر نیست به این انتصابات رسوا و هزینه ساز و مسخره ای که اسم انتخابات بر آن نهاده اید پایان دهید و بیش از این، واژه های معناداری چون انتخابات را به ابتذال نکشید؟!
@C_B_SHAHZADEH
امریکا هرگز «مرغ تخم طلای» خود را نمی کشد
#تریبون_آزاد
✍️دکتر یاسین آق طای
واقعیت امر این است که حكومت های کره شمالی و ايران؛ نه تنها دشمن ایالات متحده آمریکا نیستند، بلکه مرغ های تخم طلایی برای امریکا می باشند.
این مرغ های تخم طلا؛ به تازگی تخم هايى به ارزش ده میلیارد دلار و هشت میلیارد دلار در سبد امریکا تقدیم ایالات متحده آمریکا نمودند.
تمام کارخانه های تسلیحات سنگینمانند: هواپیمای های جنگی، موشکهای پیش رفته و تانکهای مدرن آمریکا به برکت شعار های ویرانگر، کاذب و رجز خوانی های فرماندهان ایران و رهبر کره شمالی با تمام ظرفیت کار می کنند و به تولیدات خود می افزایند.
همین لشکر کشی اخیر امریکا به خلیج فارس، تهدید متقابل سپاه و آزمایشات کره شمالی سبب شد تا به تازگی قراردادهای به ارزش ۱۸میلیارد دلار بین آمریکا با کشور های سعودی و ژاپن بسته شود.
امریکا که از تخم های طلای تازه، راضی به نظر می رسد؛ در تازه ترین اظهارات خود پیام های آرامش بخش به رژیم های کره شمالی و ایران ارسال نموده است
فقط در پنج سال گذشته مطابق اعلام مراکز تحقیقات راهبردی معتبر جهانی بیش از دویست میلیارد دلار تنها کشور های حاشیه خلیج فارس از امریکا و متحدین غربی آن اسلحه خریداری کرده اند.
عربستان سعودی، بر اساس ارزیابی «مؤسسۀ بینالمللی تحقیقات صلحِ استکهلم»، در پنج سال گذشته نخستین واردکنندۀ تسلیحات در جهان بوده است و میزان خرید این کشور در این زمینه، در فاصلۀ سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٨ به نسبت مدت مشابه پیش از آن، به میزان ١٩٢ درصد افزایش یافته است. عربستان در این مدت همچنین نخستین مشتری آمریکا در این زمینه بوده و ٢٢ درصد کل صادرات سلاح آمریکا را خریده است. عربستان سعودی پس از مصر و هند، سومین خریدار سلاحهای فرانسه، نخستین خریدار تسلیحات بریتانیا، سومین خریدار تسلیحات اسپانیا و نخستین خریدار از سوئیس است.
کابینه ژاپن(سه شنبه) تصویب کرد که تعداد جنگندههای سفارشی اف- ۳۵ آمریکایی برای ارتش این کشور، از ۴۲ فروند به ۱۴۷ فروند افزایش یابد. ارزش این خرید بیش از ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود. این بزرگترین سفارش خرید هواپیمای اف – ۳۵ به شرکت آمریکایی ” لاکهید مارتین”(سازنده هواپیمای اف – ۳۵) است. بزرگترین خریدار هواپیماهای تولیدی این شرکت، ارتش آمریکاست.
حالا برای یک لحظه فکر کنید که اگر همین فردا؛ حكومت های موجود ایران و کره شمالی سقوط نمایند و نظام های متمايل به غرب در این کشور ها حاکم گردند امریکا برای کشور های خلیج فارس و شرق دور از چه كسی شیطان خطرناک بسازد تا ثروت های باد آورده ای حکام خاورمیانه را به امریکا سرازیر نماید؟
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️دکتر یاسین آق طای
واقعیت امر این است که حكومت های کره شمالی و ايران؛ نه تنها دشمن ایالات متحده آمریکا نیستند، بلکه مرغ های تخم طلایی برای امریکا می باشند.
این مرغ های تخم طلا؛ به تازگی تخم هايى به ارزش ده میلیارد دلار و هشت میلیارد دلار در سبد امریکا تقدیم ایالات متحده آمریکا نمودند.
تمام کارخانه های تسلیحات سنگینمانند: هواپیمای های جنگی، موشکهای پیش رفته و تانکهای مدرن آمریکا به برکت شعار های ویرانگر، کاذب و رجز خوانی های فرماندهان ایران و رهبر کره شمالی با تمام ظرفیت کار می کنند و به تولیدات خود می افزایند.
همین لشکر کشی اخیر امریکا به خلیج فارس، تهدید متقابل سپاه و آزمایشات کره شمالی سبب شد تا به تازگی قراردادهای به ارزش ۱۸میلیارد دلار بین آمریکا با کشور های سعودی و ژاپن بسته شود.
امریکا که از تخم های طلای تازه، راضی به نظر می رسد؛ در تازه ترین اظهارات خود پیام های آرامش بخش به رژیم های کره شمالی و ایران ارسال نموده است
فقط در پنج سال گذشته مطابق اعلام مراکز تحقیقات راهبردی معتبر جهانی بیش از دویست میلیارد دلار تنها کشور های حاشیه خلیج فارس از امریکا و متحدین غربی آن اسلحه خریداری کرده اند.
عربستان سعودی، بر اساس ارزیابی «مؤسسۀ بینالمللی تحقیقات صلحِ استکهلم»، در پنج سال گذشته نخستین واردکنندۀ تسلیحات در جهان بوده است و میزان خرید این کشور در این زمینه، در فاصلۀ سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٨ به نسبت مدت مشابه پیش از آن، به میزان ١٩٢ درصد افزایش یافته است. عربستان در این مدت همچنین نخستین مشتری آمریکا در این زمینه بوده و ٢٢ درصد کل صادرات سلاح آمریکا را خریده است. عربستان سعودی پس از مصر و هند، سومین خریدار سلاحهای فرانسه، نخستین خریدار تسلیحات بریتانیا، سومین خریدار تسلیحات اسپانیا و نخستین خریدار از سوئیس است.
کابینه ژاپن(سه شنبه) تصویب کرد که تعداد جنگندههای سفارشی اف- ۳۵ آمریکایی برای ارتش این کشور، از ۴۲ فروند به ۱۴۷ فروند افزایش یابد. ارزش این خرید بیش از ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود. این بزرگترین سفارش خرید هواپیمای اف – ۳۵ به شرکت آمریکایی ” لاکهید مارتین”(سازنده هواپیمای اف – ۳۵) است. بزرگترین خریدار هواپیماهای تولیدی این شرکت، ارتش آمریکاست.
حالا برای یک لحظه فکر کنید که اگر همین فردا؛ حكومت های موجود ایران و کره شمالی سقوط نمایند و نظام های متمايل به غرب در این کشور ها حاکم گردند امریکا برای کشور های خلیج فارس و شرق دور از چه كسی شیطان خطرناک بسازد تا ثروت های باد آورده ای حکام خاورمیانه را به امریکا سرازیر نماید؟
@C_B_SHAHZADEH
اربابان گردنهبگیر و رعایای گردنگیر
#تریبون_آزاد
✍️رضا موسوی طبری
حکایت میکنند شخصی به تنگآمده از مصائبِ زیستن در این کشور، راهی دیار غربت شد. پس از چند سال همان کسانی که عرصه را بر او تنگ کرده بودند پیاپی به او پیغام میدادند که برگرد! چه میکنی آنجا در دیار غربت؟ بیا در وطن خودت آقایی کن. در کنار خانواده باش. ما هم در حدّ وسع خودمان کمکت میکنیم. عجالةً خانهای برایت کرایه کردهایم. حتی برایت زن گرفتهایم. باور نمیکنی! دوتا بچه هم داری. بچۀ اوّلت سهساله و بچۀ دوم هم توی راه است. تو فقط بیا. خوشبختی بیصبرانه انتظارت را میکشد.
حالا حکایت انتخابات در ایران است. حاکمان در این سالها هرچه خواستند به رأی و میل خود کردند. اکنون دیگر آردها را بیختهاند و الکها را آویخته. بعد از اینهمه جنایت و دنائت و بیکفایتی و دزدی از جیب مردم به طرق مختلف -از بورس و خودرو و مالیات بگیر تا ارز و اینترنت و مخابرات که تاریخ نمونهاش را از هیچ یک از قاطعان طریق و گردنهبگیران سراغ ندارد- عدهای را بدون زحمت و رقیب برای مجلسین بیخاصیت خبرگان و شورا تعیین کردهاند و در مرحلۀ پایانی به اصرار از مردم میخواهند که به میدان بیایند و همۀ آنچه را که حضرات مرتکب شدهاند به گردن بگیرند.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️رضا موسوی طبری
حکایت میکنند شخصی به تنگآمده از مصائبِ زیستن در این کشور، راهی دیار غربت شد. پس از چند سال همان کسانی که عرصه را بر او تنگ کرده بودند پیاپی به او پیغام میدادند که برگرد! چه میکنی آنجا در دیار غربت؟ بیا در وطن خودت آقایی کن. در کنار خانواده باش. ما هم در حدّ وسع خودمان کمکت میکنیم. عجالةً خانهای برایت کرایه کردهایم. حتی برایت زن گرفتهایم. باور نمیکنی! دوتا بچه هم داری. بچۀ اوّلت سهساله و بچۀ دوم هم توی راه است. تو فقط بیا. خوشبختی بیصبرانه انتظارت را میکشد.
حالا حکایت انتخابات در ایران است. حاکمان در این سالها هرچه خواستند به رأی و میل خود کردند. اکنون دیگر آردها را بیختهاند و الکها را آویخته. بعد از اینهمه جنایت و دنائت و بیکفایتی و دزدی از جیب مردم به طرق مختلف -از بورس و خودرو و مالیات بگیر تا ارز و اینترنت و مخابرات که تاریخ نمونهاش را از هیچ یک از قاطعان طریق و گردنهبگیران سراغ ندارد- عدهای را بدون زحمت و رقیب برای مجلسین بیخاصیت خبرگان و شورا تعیین کردهاند و در مرحلۀ پایانی به اصرار از مردم میخواهند که به میدان بیایند و همۀ آنچه را که حضرات مرتکب شدهاند به گردن بگیرند.
@C_B_SHAHZADEH
وزیر فریبکار یا نادان؟
#تریبون_آزاد
وزیر آموزش و پرورش: در دوران طاغوت از هر دو نفر، یک نفر بیسواد بود، اما امروز، ۹۸ درصد مردم باسواد هستند
✍️مازیار اوستا
این سخن وزیر یا از سر نادانی است یا فریبکاری و عوامفریبی ؟
از انقلاب ۵۷ تا الان ۴۵ سال گذشته ! چهره جهان تغییر کرده است !
کشورهای هم سطح و حتی پایینتر از ایران در سال ۵۷ الان یک سرو گردن از ایران بالاتر هستند!
بیش از نیمی از جمعیت فعلی کشور و حتی همین وزیر در زمان قبل از انقلاب ۵۷ نبوده اند و آن دوران برایشان به تاریخ پیوسته !و...
وزیر آموزش و پرورش نه تنها از آموزش و پرورش چیزی نمی داند ! حتی این را هم متوجه نمی شود که مقایسه زمان حال کشوری با نیم قرن پیش همان کشور قیاسی خنده دار و جاهلانه است !
خدا به فریاد آموزش و پرورش و فرزندان این ملت برسد با چنین وزیری و چنان نیروهایی که جدیدا جذب می شوند و بعدا وزیر متوجه می شود که تعداد زیادی از آنها معمم بوده اندنه معلم !
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
وزیر آموزش و پرورش: در دوران طاغوت از هر دو نفر، یک نفر بیسواد بود، اما امروز، ۹۸ درصد مردم باسواد هستند
✍️مازیار اوستا
این سخن وزیر یا از سر نادانی است یا فریبکاری و عوامفریبی ؟
از انقلاب ۵۷ تا الان ۴۵ سال گذشته ! چهره جهان تغییر کرده است !
کشورهای هم سطح و حتی پایینتر از ایران در سال ۵۷ الان یک سرو گردن از ایران بالاتر هستند!
بیش از نیمی از جمعیت فعلی کشور و حتی همین وزیر در زمان قبل از انقلاب ۵۷ نبوده اند و آن دوران برایشان به تاریخ پیوسته !و...
وزیر آموزش و پرورش نه تنها از آموزش و پرورش چیزی نمی داند ! حتی این را هم متوجه نمی شود که مقایسه زمان حال کشوری با نیم قرن پیش همان کشور قیاسی خنده دار و جاهلانه است !
خدا به فریاد آموزش و پرورش و فرزندان این ملت برسد با چنین وزیری و چنان نیروهایی که جدیدا جذب می شوند و بعدا وزیر متوجه می شود که تعداد زیادی از آنها معمم بوده اندنه معلم !
@C_B_SHAHZADEH
🖊آيا مليت ايرانی جایگزین دیانت اسلامی میشود؟
#تریبون_آزاد
🔴بازگشت به ایرانشهر
📥حامد زارع
🔶در شماره نخست سیاستنامه که زمستان سال نود و چهار منتشر شد یادداشتی نوشتم با عنوان «بازگشت به ایرانشهر» و در آن با اشاره به تکاپوهای فکری استاد جواد طباطبایی، شرحی کوتاه از افق مسائل ایران ارائه دادم. اکنون دوست ارجمند امیر دبیریمهر با اشاره به تجمع گسترده مردم در لحظه سال تحویل امسال در تخت جمشید، آرامگاه فردوسی و حافظ و نیز همخوانیهای ملی و آیینی، درباره یک اتفاق بزرگ فرهنگی سخن گفته و از دیگران نیز خواسته نظرشان را درباره این اتفاق مطرح کنند
🔶از ابتدای دهه نود مرحوم استاد جواد طباطبایی به فراست دریافته بود که وضعیتی در افق جامعه ایرانی در حال پدیداری است که علایق میهنی را در جایی بالاتر از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک قرار خواهد داد. همین وضعیت بود که طباطبایی را بر آن داشت تا دریافت خود از امر ملی را تنقیح و درآمدی بر ایده ایران را در مقدمه جدیدش بر کتاب دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران و همچنین کتاب ملت، دولت، حکومت قانون بسط دهد.
🔶از چند سال پیش و با توجه به نتایج نامطلوب مهندسی و مدیریت ایدئولوژیک شهروندان در داخل و سیاست خارجی مبتنی بر ایده مقاومت و بسط ادبیات آن در همه عرصههای دیپلماتیک در منطقه، بخش قابل توجه جامعه ایران را بیش از گذشته به این تفاهم رسانده که تداوم ارادهگرایی و در مواردی اقتدارگرایی مبتنی بر اسلام سیاسی، راهی پرتنش و پرهزینه است که حکومت به هر دلیلی تصمیم بر طی طریق در همین مسیر را برگزیده است. طبیعی است که ایستادگی و مخالفت با این اراده نیز میتواند تبعات خسارتباری برای شهروندان در پی داشته باشد.
🔶اما قوه عاقله جامعه و یا به عبارت بهتر وجدان جمعی ایرانیان بدون هیچگونه راهبری و یا هماهنگی، واکنشی را در برابر این تصمیمات برگزیده که نه تنها هزینهزا و خسارتبار نیست، که پرفایده و امیدآفرین است. بخشی از مردم که تمایلی به خرج کردن از جیبشان برای مقاصد نمایشی و یا شعائری معطوف به ترویج ادبیات اسلام سیاسی ندارند، مخالفت خود با اراده حکومت را با تمسک به نامها، نمادها، ایدهها، مناسبتها و قرارهایی که به نوعی با فرهنگ ایران باستان پیوند پیدا میکنند، اعلام میکنند.
🔶 این روند تا اندازهای عمیق، فرهنگی، غیررسمی و توام با دلبستگی و خویشاوندی به پیش رفته و میرود که نه تنها هیچ رقابتی با روند پرهزینه و پرتدارکات تبلیغات رسمی ندارد، بلکه دیگر به فکر رقابت با آرمان ابلاغی حکومت نیز نیست و به نوعی در بیتوجهی مطلقی به آن در حال پیشروی است. این بیتوجهی و عدم تمایل به رقابت، نه تنها استعداد جامعه ایرانی در مواجهه با مواریث و معاریف ایران باستان را چندبرابر کرده، بلکه از مواجهه پر هزینه با هواداران گفتمان اسلام سیاسی و اتلاف انرژی در اثر این مواجهه نیز کاسته است.
🔶بدینترتیب به نظر میرسد بخشی از مردم ایران تصمیم گرفتهاند تا ریشهیابی فکری، روحی و هویتی خود را نه در چارچوب تمدن اسلامی یا اسلام سیاسی بلکه در قالب ایران، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، پیگیری کنند.
حضور مردم را در میعادگاههایی نظیر مقبره فردوسی، مقبره حافظ، تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر به عنوان مکانهایی که تکوین سنخی از آگاهی ملی در آنها شکل میگیرد در همین راستا باید تحلیل کرد. / مجله سیاست نامه
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
🔴بازگشت به ایرانشهر
📥حامد زارع
🔶در شماره نخست سیاستنامه که زمستان سال نود و چهار منتشر شد یادداشتی نوشتم با عنوان «بازگشت به ایرانشهر» و در آن با اشاره به تکاپوهای فکری استاد جواد طباطبایی، شرحی کوتاه از افق مسائل ایران ارائه دادم. اکنون دوست ارجمند امیر دبیریمهر با اشاره به تجمع گسترده مردم در لحظه سال تحویل امسال در تخت جمشید، آرامگاه فردوسی و حافظ و نیز همخوانیهای ملی و آیینی، درباره یک اتفاق بزرگ فرهنگی سخن گفته و از دیگران نیز خواسته نظرشان را درباره این اتفاق مطرح کنند
🔶از ابتدای دهه نود مرحوم استاد جواد طباطبایی به فراست دریافته بود که وضعیتی در افق جامعه ایرانی در حال پدیداری است که علایق میهنی را در جایی بالاتر از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک قرار خواهد داد. همین وضعیت بود که طباطبایی را بر آن داشت تا دریافت خود از امر ملی را تنقیح و درآمدی بر ایده ایران را در مقدمه جدیدش بر کتاب دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران و همچنین کتاب ملت، دولت، حکومت قانون بسط دهد.
🔶از چند سال پیش و با توجه به نتایج نامطلوب مهندسی و مدیریت ایدئولوژیک شهروندان در داخل و سیاست خارجی مبتنی بر ایده مقاومت و بسط ادبیات آن در همه عرصههای دیپلماتیک در منطقه، بخش قابل توجه جامعه ایران را بیش از گذشته به این تفاهم رسانده که تداوم ارادهگرایی و در مواردی اقتدارگرایی مبتنی بر اسلام سیاسی، راهی پرتنش و پرهزینه است که حکومت به هر دلیلی تصمیم بر طی طریق در همین مسیر را برگزیده است. طبیعی است که ایستادگی و مخالفت با این اراده نیز میتواند تبعات خسارتباری برای شهروندان در پی داشته باشد.
🔶اما قوه عاقله جامعه و یا به عبارت بهتر وجدان جمعی ایرانیان بدون هیچگونه راهبری و یا هماهنگی، واکنشی را در برابر این تصمیمات برگزیده که نه تنها هزینهزا و خسارتبار نیست، که پرفایده و امیدآفرین است. بخشی از مردم که تمایلی به خرج کردن از جیبشان برای مقاصد نمایشی و یا شعائری معطوف به ترویج ادبیات اسلام سیاسی ندارند، مخالفت خود با اراده حکومت را با تمسک به نامها، نمادها، ایدهها، مناسبتها و قرارهایی که به نوعی با فرهنگ ایران باستان پیوند پیدا میکنند، اعلام میکنند.
🔶 این روند تا اندازهای عمیق، فرهنگی، غیررسمی و توام با دلبستگی و خویشاوندی به پیش رفته و میرود که نه تنها هیچ رقابتی با روند پرهزینه و پرتدارکات تبلیغات رسمی ندارد، بلکه دیگر به فکر رقابت با آرمان ابلاغی حکومت نیز نیست و به نوعی در بیتوجهی مطلقی به آن در حال پیشروی است. این بیتوجهی و عدم تمایل به رقابت، نه تنها استعداد جامعه ایرانی در مواجهه با مواریث و معاریف ایران باستان را چندبرابر کرده، بلکه از مواجهه پر هزینه با هواداران گفتمان اسلام سیاسی و اتلاف انرژی در اثر این مواجهه نیز کاسته است.
🔶بدینترتیب به نظر میرسد بخشی از مردم ایران تصمیم گرفتهاند تا ریشهیابی فکری، روحی و هویتی خود را نه در چارچوب تمدن اسلامی یا اسلام سیاسی بلکه در قالب ایران، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، پیگیری کنند.
حضور مردم را در میعادگاههایی نظیر مقبره فردوسی، مقبره حافظ، تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر به عنوان مکانهایی که تکوین سنخی از آگاهی ملی در آنها شکل میگیرد در همین راستا باید تحلیل کرد. / مجله سیاست نامه
@C_B_SHAHZADEH
خاورمیانه در روزها و هفته های آینده آبستن حوادث تکان دهنده ای است
#تریبون_آزاد
✍غلامرضا علیزاده
پاسخ بیتردید «آری» است. تماس ۲۵ دقیقهای جوبایدن با نتانیاهو، اسراییل را از واکنش آنی بازداشت، اما این به معنای پاککردنِ صورت مساله نیست. همچنانکه در گفتگوی سخنگوی ارتش رژیم اسراییل با رسانهها آمده، وی تاکید کرد: «ما حرف نمیزنیم، بلکه عمل میکنیم.»
دولت مستقر در ایالات متحده، بهشدت از تشدید منازعه در صفحه خاورمیانه گریزان است. به همان نحو، اسراییل نیز گرایش عجیبی در بهراهانداختنِ جنگ دارد تا دشمن قسمخوردهاش را به مهمانیِ دعوتنشدهای فرا بخوانَد. به دیگر معنا، دکترین اسراییل از سیاست صبر و مدارا خارج شده و به رویکرد تهاجمی و بازدارنده رسیده است.
موضوع دیگر اینکه، جمهوری اسلامی با شلیک موشکها و پهپادها تا حدودی در میان باورمندانش کسب وجاهت کرد، اما یک نکته را نباید از خاطر بُرد؛ ایران قسمتِ عمده کارتهایش را بازی کرده و اکنون شوربختانه دستش بیش از پیش برای اسراییل رو شده، و این میتواند پاشنه آشیل قلمداد شده و سبب جَریشدن رژیم اسراییل در روزهای آینده شود.
بهباور من، خاورمیانه در روزها و هفتههای آینده، آبستن حوادث تکاندهندهای هست و نتانیاهو دیگر نمیگذارد تا بایدن آسوده بخوابد و این مهمترین کابوس جوبایدن است، همانگونه که این نگرانی را از مشاورانش پنهان نکرده است.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍غلامرضا علیزاده
پاسخ بیتردید «آری» است. تماس ۲۵ دقیقهای جوبایدن با نتانیاهو، اسراییل را از واکنش آنی بازداشت، اما این به معنای پاککردنِ صورت مساله نیست. همچنانکه در گفتگوی سخنگوی ارتش رژیم اسراییل با رسانهها آمده، وی تاکید کرد: «ما حرف نمیزنیم، بلکه عمل میکنیم.»
دولت مستقر در ایالات متحده، بهشدت از تشدید منازعه در صفحه خاورمیانه گریزان است. به همان نحو، اسراییل نیز گرایش عجیبی در بهراهانداختنِ جنگ دارد تا دشمن قسمخوردهاش را به مهمانیِ دعوتنشدهای فرا بخوانَد. به دیگر معنا، دکترین اسراییل از سیاست صبر و مدارا خارج شده و به رویکرد تهاجمی و بازدارنده رسیده است.
موضوع دیگر اینکه، جمهوری اسلامی با شلیک موشکها و پهپادها تا حدودی در میان باورمندانش کسب وجاهت کرد، اما یک نکته را نباید از خاطر بُرد؛ ایران قسمتِ عمده کارتهایش را بازی کرده و اکنون شوربختانه دستش بیش از پیش برای اسراییل رو شده، و این میتواند پاشنه آشیل قلمداد شده و سبب جَریشدن رژیم اسراییل در روزهای آینده شود.
بهباور من، خاورمیانه در روزها و هفتههای آینده، آبستن حوادث تکاندهندهای هست و نتانیاهو دیگر نمیگذارد تا بایدن آسوده بخوابد و این مهمترین کابوس جوبایدن است، همانگونه که این نگرانی را از مشاورانش پنهان نکرده است.
@C_B_SHAHZADEH