کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
415 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
علی جوانمردی که پادشاهی خواهان ایران را فاشیست می نامد و خود را دموکراسی خواه معرفی می کند مروج و حامی اقدامات تروریستی و مسلحانه دو حزب تجزیه طلب شده است ؛ در کجای دنیا از مبارزه مسلحانه دموکراسی حاصل شده است ؟ حقیقتا فضای اپوزیسیون به سمت و سوی جوک های سرکاری می رود ، آنها که خواهان گفتمان قانون هستند فاشیست معرفی می شوند و امثال این خبرنگار استخدامی دول خارجی که مروج خشونت و مشی تروریستی هستند دموکراسی خوااااااه !

#تروریست
#کامران_راد
@C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده
Photo
🔴 از تمامی عزیزانی که در خصوص اطلاع رسانی مبارز #پادشاهی_خواه #محسن_صادقپور_مهینی (کیارش) ادمین #کمپین_بازگشت_شاهزاده  مارا همانند همیشه یاری رساندندو سایه مهرشان را بر ما مستدام داشته اند سپاسگزاریم و از دیگر گروه و کانال های همسو تقاضای اطلاع رسانی و یاری در خصوص ادمین کیارش را میطلبیم ....

به امید ازادی ایرانزمین از بند #فرقه_تبهکار و برقرارشدن #پادشاهی_ایران و برافراشتن پرچم #شیرخورشیدنشان...

عزیز یاری دهنده :
#کامران_راد(قلم_بیدار)

#جاوید_شاه
#پاینده_ایران

@C_B_SHAHZADEH
به عنوان مردم کشوری که بنیان گذار حقوق بشر در دنیا است امروز برای رسیدن به حقوق بشر و حق آزادی کشور خود مبارزه می کنیم ؛ تلخ است اما این راه پایان ندارد مگر با بازگشت به شکوه ایران

#کامران_راد

@C_B_SHAHZADEH
#یلدا_آقافضلی دختر ۱۹ ساله ایران دو روز بعد از آزادی خودکشی کرد؛ بی صفت های حرامی در زندان های این جمهوری ۵۷ چه بر سر این نوجوانان می آورید که مرگ را به حیات ترجیح می دهند ؛ با هر کدوم از این مرگ ها بیشتر می فهمم که چرا جمهوری اسلامی "باید" سقوط کنه!

#کامران_راد
@C_B_SHAHZADEH
رویا زیباست
اتحاد زیباست
امید به فردا هم زیباست
و قطعا اتحاد و ائتلافی که برای نجات میهن و وطن باشد هم زیبا خواهد بود اما اتحاد ملی نیازمند به نیرو و قوای ملی است و قطعا یک کارمند کنگره ایالات متحده یا یک هنرپیشه با گرایشات و سابقه کمونیستی یا قوم گرا و یا آنان که پرچم ملی این ملت نمی توانند بپذیرند و سانسور می کنند بخشی از آن قوه ملی نیستند

زمانی که کنسول روس خطاب به ستارخان گفت :
پرچم روس را بر سر در خانه بزن تا از تو حمایت کنیم!

ستارخان گفت : من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران باشد ، شما میگویید بیرق روسها بر سر درخانه زنم؟

همانطور که با بیروق روس ممکن نبود برای ایران جنگید ؛ امروز هم با بی وطنان برای وطن نمی توان گامی برداشت!

#کامران_راد
@C_B_SHAHZADEH
مشکل پادشاهی خواهان با مسیح علی نژاد ، مهتدی و حامد اسماعیلیون چیست!؟

یکی از پارادوکس های دنیای سیاست این است اشخاص اشتباه درس های درست را به جامعه آموزش می دهند ؛ شخص اشتباه اساسا قرار نیست که فردی در تقابل با ارزش های موجود باشد ، شخص اشتباه شخصیست که در جایگاهی که به آن تعلق قرار ندارد ایستاده است .

تمام اجزا و ارکان یک جامعه بنا بر هویت سیاسی ، اقتصادی ، صنفی ، آموزشی ، اجتماعی و هنری ، خانوادگی و ... قابلیت تعریف و معرفی دارند ؛ به عنوان مثال وریا غفوری فوتبالیست و مخالف حکومت ، این شخص می تواند از سرمایه اجتماعی خود به عنوان یک شخصیت ورزشی معروف برای تقابل با حکومت استفاده کند اما باید در جایگاهی قرار بگیرد که متعلق به آن است یعنی صرفا یک ورزشکار مخالف حکومت .

مشکل دقیقا در همین نقطه آغاز می شود که صد البته ریشه تاریخی دارد یعنی روح الله خمینی به عنوان یک روحانی یا آخوند سعی می کند نقشی خارج از جایگاه فقهی خود داشته باشد و اول با تفکر اسلامی برای جامعه خط و مشی ایجاد کند به نقطه انقلاب برسد و سپس با همان تفکر اسلامی مملکت را اداره کند و عاقبت چنین منجلابی بسازد اما اصلا نمی توان فکر کرد که چون خمینی مشی اسلامی داشت عاقبت چنین شد بلکه اگر هر بازیگر ، خبرنگار و ورزشکار یا دیگر اقشار سعی می کردند در آن جایگاه اجتماعی قرار بگیرند قطعا بهتر از این نمی توانست بشود .

مشکل با شخصیتی مانند مسیح علی نژاد و حامد اسماعیلیون در همین نقطه آغاز می شود ؛ یعنی خود را خبرنگار و سخنگوی انجمن پرواز معرفی می کنند اما می خواهند نقش رهبری را ایفا کنند ، اصلا نمی خواهم درباره این موضوع که این اشخاص صلاحیت لازم را دارند یا ندارند صحبت کنم بلکه مسئله ای که میخواهم به آن توجه شود این است که همانطور که خمینی نتوانست در جایگاه یک آخوند آرام و قرار بگیرد این اشخاص هم با اینکه خود را صرفا خبرنگار و سخنگوی انجمن پرواز معرفی می کنند مسیر هدایت اجتماعی و حتی رهبری را پیش گرفتند که البته در این عرصه نه از توانایی لازم برخوردار هستند و نه کاریزمای لازم ؛ خانم علی نژاد به عنوان یک خبرنگار میتواند علیه حکومت تولید خبر کند با توجه به افکار شخصی اش حتی این اخبار را تحت تاثیر شیب دهی های مثبت و منفی قرار بدهد و مهندسی خبر انجام بدهد اما نمی تواند جامعه را رهبری کند اقای اسماعیلیون هم صرفا سخنگوی بخشی از آن خانواده ۱۷۶ نفر در پرواز اکراینی هستند پس باید در جایگاهی که متعلق به ایشان است ایفای نقش کنند ؛ آقای اسماعیلیون دلیل نمی شود چون پزشک خوبی هستند بتوانند یک رهبر اجتماعی و سیاسی باشید مگر آنکه قرار باشد به شیوه حکومت ملایان که یک آخوند می تواند رئیس پالایشگاه نفتی شود پیش برویم .

و اما جناب مهتدی شما به عنوان شخصیت اصلی یک جریان مسلح که چنان جسارتی برخود قائل است که نیروهایش سر سرباز صفر نقطه مرزی را ببرد حداقل توانایی ایستادگی برپای خواسته هایتان را داشته باشید ؛ اسلحه در دست ، سیانور زیر زبان و بیانیه مکتوبی که تجزیه طلبی را حق می داند رفتار شما در این سالها بوده است پس پای مشی تان و عواقبش بیاستید مانند خاله زنک ها رفتار نکنید که هر ۲۴ ساعت یک حرف عوض می کنند از پادشاهی خواهان بیاموزید ؛ بیش از صد سال ایستادگی بر بنیان مشروطه!

انسان های شریف اگر در جایگاهی که تعلق به آنها ندارد قرار فاجعه می شود وای به روزی که وابستگی و سر سپردگی به خارجی داشته باشند!


#کامران_راد

@C_B_SHAHZADEH
برای بهره برداری از "قوای خرد" توسط قدرت سیاسی و ایجاد محرک حرکت به سوی رفاه و توسعه به دو امر حیاتی محتاج هستیم ؛ اساس گذاری دولت ایران ، قوت بخشیدنبه وحدت ملی ارکان اجتماعی و قومی در قالب ملت واحده ایران و ایجاد پیوندی ناگسستنی میان این دو اصل تا بتواند هر شکاف احتمالی در آینده و دو قطبی گرایی اجتماعی را با تکیه بر دولت-ملت استوار ترمیم بنماید!

سلطنت مشروطه پهلوی توانست با اقداماتی ملی و مدرن در این سرزمین اصل ( Nation state ) را تعریف و نهادینه نماید اما نتوانست چنان پیوندی مستحکم میان دولت ایران و ملت ایران به وجود آورد که بتواند در بحران انقلاب ترمیم اجتماعی را رقم بزند و دو قطبی گرایی اجتماعی را از بین ببرد ، حتی برای بازه ای کوتاه ؛ و نهایتا این ضعف سیاسی به سقوط ختم شد البته این یکی از دلایل سقوط سلطنت ملی مشروطه ایران بود اما میتوان گفت که مهم ترین دلیل بود!

#کامران_راد

🔏 @cafe_siasat
فدرالیسم در بخش های از جهان بکار گرفته شد برای ایجاد یک کشور از یک ناموجدیت و سرزمین های پراکنده با مردمی که هیچ پیوندی با یکدیگر نبودند و با کنار هم قرار گرفتن و یک قرارداد می پذیرفتن که کنار یکدیگر یک یکان سیاسی را تشکیل بدهند و به صورت یک کشور اعلام موجودیت کنند به عنوان مثال در قرن نوزدهم بلژیک از مردمی که بخشی هلندی و بخشی فرانسوی بودند این گونه تشکیل شد یا هنگامی که آلمان به عنوان کشور اعلام موجودیت کرد تحت تشکیل یکان سیاسی واحد از سرزمین های پراکنده اطراف امپراطوری اتریش و مجارستان بود ؛ چنین که دو کشور آلمان و بلژیک از یک ناموجودیتی به یک موجودیتی رسیدند و یا مناطق مهاجر پذیر مانند سرزمین هایی که در آمریکای شمالی قرار داشتند با پیمان سیزده سرزمین تشکیل ایالات متحده دادند که به مرور سرزمین های دیگری هم به این پیمان پیوستند و گاها سرزمین هایی مانند آلاسکا از روسیه ، هاوایی از ژاپن ، کالیفرنیا از مکزیک و ... خریداری شد در نتیجه ایالات متحده آمریکا بر پایه فلسفه فدرالی شکل گرفت و اساسا موجودیت آن تحت یک قرار داد است . فدرالیسم در اساس معنای " با هم بودن " دارد نه معنای " جدایی " زیرا اگر قواعد فدرال نبود اساسی برای موجودیت آنها وجود نداشت . تا به اینجا به آلمان ، بلژیک و ایالات متحده آمریکا اشاره کردم ؛ کشور بعدی که مدنظرم هست کانادا هست ، چنین که کانادا هم مشمول سرزمین های مهاجر پذیری بود که انگلیسی تبار و فرانسوی تبار بودند و تحت یک قرارداد کنار یکدیگر تشکیل واحد سیاسی دادند . سرزمینی که با گذر هزاران سال طی یک فرآیند طبیعی تشکیل شده و در قالب یک کشور ظاهر شده است و قاعدتا کشوری ریشه دار و اصیل است و بدون قرارداد یا اعمال فشار تشکیل شده است نمی تواند در شکل فدرال ظاهر شود مانند ایران ، چین ، کره ، ایتالیا و ...! چنان که فدرالیسم دارای محدودیت عینی است و فقط مشمول سرزمین های پراکنده ای می شود که می خواهند از یک ناموجودیتی یک موجودیت را تشکیل بدهند با یک سرونشت مشترک ،سرود و پرچم مشترک و طبیعتا ارتش واحد و اگر برای سرزمین هایی که عینیت آنها در تاریخ ثابت شده است نسخه فدرالیسم صادر شود چیزی جز فراهم کردن بستر سقوط تمامیت کشور و تجزیه نخواهد بود اما طیف های مختلف از فدرال خواهان با استناد به متون قدیمی و تاکید بر عنوان"ممالک محروسه ایران"به این مسئله اصرار دارند که ایران تا پیش از ظهور رضا شاه پهلوی فدرال بوده و در زمان پهلوی ها با چکمه و چماق از حالت فدرال در آمده و متمرکز شده است. در وحله اول عنوان ممالک با کشور متفاوت است مملکت با ملک و مالک هم ریشه است و ملکی است که در تملک شخصی است به عنوان مثال ناصردین شاه ولایت اصفهان را به شخصی مانند کامران میرزا می داد و به همین ترتیب ولایت ها را واگذار به اشخاص میکرد و آنها آن مملکت را به صورت استیجاری مالک می شدند ؛در حقیقت ممالک محروسه ملک های استیجاری در اختیار شخصی بود که با عدل و انصاف و منطق خود در آن منطقه حکم فرمایی میکرد که نمی توان به چنین ساختاری ساختار کشور گفت بلکه یک شرایط ملوک و الطوایفی بود و اگر رضا شاه به ایران آن شکل دولت ملی را داد و موفق شد از آن خان و خان بازی گذر کند و یک دولت ملی در مفهوم نوین تشکیل بدهد همه اینها بر شالوده ایران متمرکز سده های قبل بود. از همان قشر فدرال طلب گزاره هایی بیان می شود که ایران هخامنشی را می خواهند فدرال معرفی کنند تا یک مثال برای پروژه ضد ملی فدرالیسم بیان شود و آن را بخشی از تاریخ ایران عنوان کند اما در متون بین المللی شاهد واژه "persian empire"،"امپراطوری پارس" هستیم زیرا سرزمینی که زیر یوق هخامنشی بود بیش از یک ملت را شامل می شد و علاوه بر ایرانی ها واضحا اوکراینی ها و بلغار ها و یونانی ها و دیگر ملت ها را تحت گستره هخامنشی حضور داشتند و حکومت هایی که به بیش از یک ملت حکومت می کنند امپراطوری نامیده می شوند مانند امپراطوری بریتانیا،مغول. و باز هم در همین اساس شاهد اقدامات متمرکز داریوش برای یک دولت ملی هستیم مانند جاده های مفصل ،چاپار ( پست ) ، سکه های واحد ، یک دست سازی واحد های اندازه گیری و ... که همگی نشان از یک دولت ملی دارند و فرمانروایان محلی هخامنشی هم از سوی داریوش و دولت مرکزی انتخاب می شدند که کاملا در تضاد با سیستم فدرال است چرا که در یک سیستم فدرال مردم آن منطقه جغرافیایی خصوصا حاکم محلی را باید انتخاب کنند و وابستگی بسیار ضعیفی با مرکز وجود دارد که در دوره هخامنشی خلاف این اصل در جریان بود . در تاریخ غنی ایران هیچ گاه پخش قدرت به صورت " جغرافیایی " وجود نداشته است . توجه فرمایید پخش قدرت هیچ اشکالی ندارد واتفاقا باید این چنین باشد و قدرت بین نهادها مختلف پخش شود تا مانع از ظهور استبداد شود اما اگر پخش قدرت به صورت جغرافیایی باشد مشکل زا خواهد بود.

#کامران_راد

https://t.me/cafe_siasat/7465
در روز گذشته در صفحه اینستاگرامی بانو یاسمین پهلوی استوری منتشر شد که جیغ چپ انقلابی را درآورد :

۱) من نظرات خودم را دارم و همسرم نظرات خودش را. خوب است رسانه‌ها این تمایز را بفهمند و یاد بگیرند که اگر درباره نظر من پرسشی دارند، از خودم بپرسند ، و نه از همسرم

۲) مارکسیست ها و اسلام‌گرایان که پادشاه فقید به آنها عنوان ارتجاع سرخ و سیاه داده بودند، عوامل اصلی فتنه ۵۷ و در نتیجه بانیان فلاکت کنونی ایران و ایرانی هستند.

۳) ملاها بعد از رسیدن به قدرت، رقبا را کنار زدند و تبدیل به ارتجاع غالب‌ شدند، ارتجاع مغلوب یعنی چپ‌ها و مجاهدین اما بهتر از ملاها نبودند.

۴)چپ ها هرکجا به قدرت رسیدن جز مرگ و ویرانی و فقر و فلاکت به بار نیاوردند از شوروی کمونیستی تا کره شمالی تا کوبا و ونزوئلا.

۵)من شدیدا با ایده چپ و مجاهد و ملا مخالفم و آن را برای حال و آینده ایران زیان بار می‌دانم. اما به هیچ وجه منظورم این نبوده و نیست که صاحبان این ایده‌ها باید کشته شوند.

https://t.me/cafe_siasat/7701

نقد هر ایده سیاسی مستلزم نقد همزمان تفکر آن ایده است ، تفکر گفتمان انقلاب محصول تعلیماتی است که از روشنفکران آن انقلاب آموخته بودند و قطعا گفتمانی که در موضع قدرت قرار دارد و تحول جدید را برای قدرت خود یا اعتبار ایده سیاسی خود خطرساز می بیند نمی تواند از ایده سیاسی خود کوتاه بیاید!

گفتمان انقلاب ۵۷ ایده سیاسی ای را بر محوریت داشت که التزام آن صرفا سقوط سلطنت مشروطه ایران بود پس اینکه بعد ها از آن انقلاب چه حکومتی با چه بنیه سیاسی به وجود آمد هیچ چیزی را درباره آن ایده سیاسی (گفتمان انقلاب ۵۷) تغییر نمی دهد ؛ نمود آن انقلابی که علیه نظام شهروندی ایران صورت گرفت اساسا هر چه که می بود محصول مشترک تعلیمات اسلام گرایان و چپی ها کنار یک دیگر بود شاید قدرت بین نیروهای انقلاب به مساوات تقسیم نشد اما ریشه فکری انقلابتان با یکدیگر بنیه گذاری شده بود ( ارتجاع سرخ و سیاه) .

امروز در ایران گفتمان ۵۷ گفتمان حاکم سیاسی است ؛ چپ ایرانی شاید با حاکمیت به مشکل خورده باشد اما نمی تواند با گفتمان انقلاب این حاکمیت به مشکل بخورد زیرا خود بخشی از خانواده انقلاب ۵۷ است و دعوای آنها دعوای خانوادگی می باشد!

ملایان و چپی ها و مجاهدین نمی توانند از ایده انقلاب ۵۷ کوتاه بیایند زیرا هر کدام به سهم خود بخشی از آن ایده انقلابی را مالک هستند!

اگر بخواهم مارکسیست های ایرانی را به زبان خودشان نقد کنم باید بگویم ایده های سیاسی قوای چپ در ایران به جای پا با سرش راه می رود ( کنایه به نقد کارل مارکس به فردریش هگل ) ؛ روشنفکران چپ در کوچه پس کوچه بحث های نظری و ایدئولوژیک سرگردان مانده بودند و روند اجتماعی جامعه خود و روند سیاسی کشور را گم کرده بودند و به همین دلیل در تقسیم قدرت نتوانستند حریف خمینی شوند!!!

جبهه چپ به جای جیغ کشیدن و کولی بازی در پاسخ به یاسمین پهلوی باید متوجه ضرورت بازنگری و تجدید نظر نسبت به حرکت و مبارزه سیاسی_اجتماعی خویش شود ؛ چپ در کُنش، زمانی در سطح تروریسم و امروز در سطح ژورنالیسم است ؛ قبل از انقلاب ۵۷ مجاری اصلی آنها ترور و بمب گذاری بود و امروز ژورنالیسم ؛ چپ ایرانی هنوز به جهان مدرن و کنش سیاسی_مدنی وارد نشده است و برای تحقق آرمان های خویش ( آزادی ،عدالت و دموکراسی) دارای هیچ استراتژی روشن و مشخصی به جز کینه پراکنی نیست و مشخصا فاقد تفکر استراتژیک ، قدرت معماری و توان مهندسی اجتماعی است و برای همین هم نتوانسته تا به امروز برای گفتمان چپ ریشه سازی کند!


#کامران_راد

🔏 @cafe_siasat