کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
415 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔸انقلابیون ۵۷ معنای آزادی را نمی دانستند

#یادداشت_مهمان

▪️خانم دکتر هما ناطق دانش‌آموخته جامعه‌شناسی دانشگاه سوربن پاریس که در دهه چهل خورشیدی در فرانسه به عضویت کنفدارسیون دانشجویان، (ترکیبی چپ از مخالفان شاه) در آمد، بعد از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۷، بدون توجه به سوابقش، استاد دانشگاه تهران شد و در جریان انقلاب ۵۷ برای سازمان چریک‌های فدایی خلق کتاب‌ها و مقالات مختلف ترجمه می‌کرد و می‌نوشت.

▪️او می‌گوید برای این سازمان و طیف فکریش‌ای محتوا تولید می‌کرده، گرچه حتی برخی اوقات خودش با آنچه می‌نوشته مخالف بوده است!! او در یک گفتگو با بی‌بی‌سی در دهه هفتاد خورشیدی می‌گوید: «ما دنبال آزادی بودیم، اما از آزادی چیزی نمی‌فهمیدیم. نه من می‌فهمیدم و نه هیچکس از کسانی که صحبت از آزادی می‌کردند. نمی‌دانستیم آزادی یعنی چه و هر جور که به نفعمان بود معنی‌اش می‌کردیم.»

▪️خانم هما ناطق که می‌گوید خودش مخالف حجاب اجباری بود، در همان ماه‌های نخست انقلاب و به منظور کمک به دولت انقلابی در وضع قانون حجاب، در یک گفتگوی تلویزیونی و نیز در جمع هواداران سازمان چریکهای فدایی می‌گوید حجاب همیشه در فرهنگ ایران بوده است و اگر قرار باشد زنان با سر کردن حجاب، به آزادی برسند،‌ آنها حاضرند پتو هم بر سر بکنند.

▪️در نبرد بر سر قدرت بین انقلابیون ۵۷، خط امام برنده شد و گروه‌های دیگر را یکی‌یکی از صحنه خارج کرد. مجاهدین خلق، چریکهای فدایی اقلیت و اکثریت، حزب توده، جنبش مسلمانان مبارز، یکی یکی سرکوب شدند و فقط حزب الله ماند. هما ناطق از ایران به فرانسه گریخت. آن‌گاه بود که او فرصت مرور گذشته و انتقاد از خود را پیدا کرد. این یک انقلاب شیعی علیه سلطنت بود و چپی‌ها و ملی‌های سکولار بیخود خود را به آن چسبانده‌بودند.

▪️هما ناطق هفتم اسفند ۱۳۸۱ و در مقاله‌ای برای کیهان لندن می‌نویسد: «پرونده‌ بنده چه بسا نابخشودنی‌تر از دیگران باشد؛ چرا که در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق. بدا که شور چنان برم داشت که اندوخته‌‌ها و دانسته‌‌ها را به زبا‌له‌دانی ریختم و در هماهنگی با جهل جماعت، به خیابان‌ها سرازیر شدم. ادیبانه‌تر بگویم گه زدم و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را قاشق قاشق می‌خورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشه‌ای خزیده‌‌ام تا چه پیش آید.» او در مصاحبه دیگری گفته است: «خودم کردم که لعنت بر خودم باد».

▪️حالا اما، چهل و پنج سال پس از انقلابی که به پایان حکومت پهلوی منجر شد، جمهوری اسلامی ایران با معضلی تازه روبروست: نسل تازه، در مخالفت با رژیم فعلی، شعارهایی به نفع حکومت پهلوی می‌دهند. شعار رضا شاه روحت شاد حالا چند سالی است که در جریان برخی تظاهرات ضد حکومتی شنیده می‌شود. این شعار، در کنار عذرخواهی و طلب بخشش برخی از هواداران انقلاب سال ۱۳۵۷،این سوال را مطرح می‌کند که انقلاب ۵۷ برای شهروند معمولی ایران چه دستاوردی داشت ؟

▪️صادق زیبا کلام، انقلابی ۵۷ و استاد اخراجی دانشگاه تهران، که برخی هم او ‌را سوپاپ اطمینان رژیم می‌دانند می گوید: «ما به ذهنمان هم نمی‌رسید که روزی نظارت استصوابی وجود داشته باشد و انتخابات به این شکل باشد. اشتباه ما این بود که به جای آنکه دنبال اهداف انقلاب که آزادی و دمکراسی بود برویم، دنبال شعارهای ضد امپریالیستی گروه‌های چپ مثل مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و اسرائیل را نابود می‌کنیم، رفتیم.»

▪️صادق زیبا کلام هم راست نمی گوید. در ۵۷ همه گروه ها مذهبی و غیر مذهبی البته شعار آزادی می دادند، اما منظورشان آزادی با تعاریف ایدئولوژیک بود. مثلا آزادی از سلطه استعمار و امپریالیسم و نظام پادشاهی یا آزادی از بند ابتذال فرهنگی غرب، یا آزادی از قید و بند قوانین عرفی. مذهبی‌ها ولایت فقیه را عین آزادی و ولی فقیه را مهمترین مانع در برابر استبداد می‌دانستند. چپی‌ها بر اساس لنینیسم، دیکتاتوری پرولتاریا را هزار برابر آزادتر از لیبرال دمکراسی‌ها می‌دانستند.

▪️فهم نسل امروز ایران از آزادی با نسل ۵۷‌ی متفاوت است، نسل زیر ۵۰ سال امروز ایران دنبال مبارزه با استکبار و امپریالیسم و نابودی این و آن و مدیریت جهان نیست. دنبال یک زندگی نرمال با حداکثر آزادی‌های فردی تعریف شده (پوشیدن، رقصیدن، خواندن، نوشیدن، شنیدن، دیدن)اند. نسل جدید دنبال آزادی با تعریف جهانی‌اند، یعنی آزادی در برابر قانون، حق مالکیت، حق رقابت، حق آزادی بیان و آزادی پس از بیان.

#نجات_بهرامی
📎 @C_B_SHAHZADEH
🔸نشانه‌های گفتمانی که یک تجزیه‌طلب را لو می‌دهد!

#یادداشت_مهمان

▪️ همه ایرانیان به رغم اختلاف در سیاست و اقتصاد و شیوه حکمرانی باید حفظ ایران و تمامیت ارضی و منافع ملی را در اولویت قرار دهند. دشمنان ایران و تمامیت ارضی آن، تمایلات خود را پشت یک سری مفاهیم سیاسی ظاهرا موجه مانند «آموزش زبان مادری» و «تمرکز زدایی» و «حقوق اقلیت ها» پنهان می کنند و وقتی دستشان رو می شود ، تجزیه طلبی را یک اتهام و برچسب ناروا می دانند.

▪️اما در گفتار و نوشتار آنها نشانه هایی وجود دارد که آنها را لو می دهد. مثلا به جای «ملت ایران » می گویند «ملل ایران » یا «خلق های ایران».از نظر آنها ایران یک کشور «کثیرالمله» مثل شوروی یا یوگسلاوی سابق است. در ادامه می گویند،طبق منشور سازمان ملل، هر ملتی«حق تعیین سرنوشت» دارد. دنباله منطقی این طرح تقسیم ایران به ۶-۷ اقلیم خودمختار با محفوظ داشتن حق جدایی یا«طلاق» ولو با جنگ مسلحانه است.

▪️یکی دیگر از کدهای ضد ایرانی که کمی هم شیک و آکادمیک است، طرح « فدرالیسم قومی» برای آینده ایران است. یعنی تقسیم «حاکمیت ملی ایران» بین ۷-۸ تا «اقلیم خودمختار» کرد و ترک و ترکمن و عرب و لر و گیلک و بلوچ و…به بهانه ‌رفع سلطه قوم «فارس»! تجزیه طلبان و فدرالیستها، تمرکز زدایی به معنای «واگذاری اختیارات به استانهای فعلی» را قبول ندارند و معتقدند که ایران بر اساس خطوط قومی باید تقسیم بندی شود.

▪️یکی دیگر از نشانه های ضد ایرانی مخالفت با زبان فارسی ، شاهنامه فردوسی، پرچم سه رنگ شیرو خورشید، کاوه آهنگر ، تاریخ ایران مخصوصا تاریخ قبل از اسلام و نمادهایی مانند کوروش و تخت جمشید و پراکندن این شبهه است که گویا تا صدسال قبل کشوری به نام ایران وجود نداشته و زیان فارسی یک زبان محلی «قوم فارس » در گوشه ای از ایران بوده که رضا شاه با ضرب و زور به ملتهای غیر فارس تحمیل کرده است.

▪️ ایران کشوری باستانی با سابقه چند هزارساله است و فردوسی ۱۱۰۰ سال پیش گفته : «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد». دامنه گسترش زبان فارسی در گذشته حتی بسیار وسیع تر از جغرافیای امروز ایران (شبه قاره هند و استان سین کیانگ چین و قفقاز و عراق و حاشیه جنوبی خلیج فارس )بوده است. در ایران استان فارس داریم اما قومی به نام قوم فارس نداریم و استان فارس علاوه بر فارس زبانها زیستگاه ایل قشقایی ( ترک زبان ) و عشایر لر است.

▪️زنده نگهداشتن زبان و لهجه های اقوام ایرانی و حتی آموزش آنها در مدارس و دانشگاه ها خواسته ای معقول و ملی است.اما فارسی، زبان تاریخی ، ادبی، اداری و میانجی همه اقوام ایرانی بوده و خواهد بود. تجزیه طلبان خواهان آموزش به زبان مادری هستند. چنین خواسته ای زمینه را برای تجزیه کشور فراهم می کند. آموزش به زبان مادری صرف نظر از مشکلات اجرایی آن که تقریبا غیرممکن است، بیشتر از همه باعث عقب ماندگی اقوام ایرانی می شود.

▪️آنجه برای پیشرفت ایران مورد نیاز است آموزش زبان انگلیسی در کنار زبان فارسی در مدارس از دوره ابتدایی به شکل اصولی است. در رژیم گذشته و حتی اکنون منعی برای تکلم و انتشار کتاب و روزنامه و مجله به زیان های غیر فارسی ( ترکی ، کردی ، عربی و…)وجود نداشته و ندارد. تلویزیون و رادیو در مراکز استانها به زبان های محلی برنامه اجرا می کنند.از نظر اجرایی هم مثلا ۴ گویش کردی وجود دارد که تفاوتشان از تفاوت هریک با زبان فارسی بیشتر است.آموزش به زبان مادری گامی در جهت تفرقه ایرانیان و مقدمه ای برای تجزیه ایران است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
🔸قانون حمایت از خانواده چرا تصویب و چرا لغو شد؟

#یادداشت_مهمان

▪️پنجاه سال پیش، دست مردان برای «اختیار زن دوم» بسته شد! روزنامه اطلاعات حدود ۵۰ سال پیش در صفحه نخست خود درباره لایحه حمایت از خانواده و جلوگیری از داشتن همسران متعدد توسط مردان نوشت:« به موجب لایحه حمایت از خانواده که امروز ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۵۳ به تصویب مجلس رسید، هیچ مردی نمی تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند، مگر در ۹ مورد.

▪️رضایت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشوئی، عدم تمکین زن از شوهر، ابتلا زن به جنون یا امراض صعب العلاج، محکومیت زن، ابتلا زن به هرگونه اعتیاد مضر، ترک زندگی خانوادگی و...»

▪️در این قانون در مورد صیغه چیزی عنوان نشده بود اما وزارت دادگستری محضرهای رسمی را موظف کرد از هر مردی که تقاضای ازدواج موقت می‌کند اظهارنامه‌ای بگیرد مبنی بر این که هیچ زن دیگری ندارد.

▪️قانون حمایت از خانواده همچنین چگونگی طلاق زوجین را پیش‌بینی کرده است که به موجب آن زن و شوهر در ۱۴ مورد می توانند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کنند.پیش از آن حق طلاق در اختیار مردان بود. این قانون در آن زمان بسیار مترقی بود.

▪️قوانین حمایت از زنان باعث نارضایتی روحانیون می شد. در دوران پهلوی و تا انقلاب اسلامی، مراجع مذهبی و روحانیون که بین مردم نفوذ زیادی داشتند، یکی از موانع اساسی بر سر راه تصویب قوانینی در حمایت از حقوق زنان و کودکان بودند.دادن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای نمایندگی مجلس یکی از عوامل نارضایتی روحانیت و شورش سال ۴۲ بود.

▪️قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۵۳ سن ازدواج را برای دختران ۱۸ سالگی و برای پسران ۲۰ سالگی در نظر گرفته بود. شریف امامی در شهریور سال ۱۳۵۷ که دوران پرآشوب نخست‌وزیری خود را می‌گذرانید، برای راضی کردن روحانیون این قانون را بی‌اعتبار اعلام کرد. سیاست امتیاز دادن فقط باعث تشویق انقلابیون و سرسختی آنها می شد.

▪️قانون حمایت خانواده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ششم اسفند ۵۷ از قوانین مدنی ایران حذف و احکام و مقررات شرعی بر اساس فقه شیعه جایگزین شد.دفتر آیت الله خمینی در نامه ای به وزارت دادگستری نوشت :«چون قانون حمایت خانواده مخالف شرع اسلام است از اجرای آن خودداری شود‌.»

▪️در فضای انقلابی سال ۵۷ تعدادی از زنان دانشجو ، معلم و کارمند و به طور کلی زنان مدرن جامعه در ۸ مارس (۱۷ اسفند)در یک راهپیمایی بزرگ به حجاب اجباری و پایمال شدن حقوق زنان اعتراض کردند. همه احزاب انقلابی ، مذهبی و غیر مذهبی (چپ ، راست ، ملی )، این تظاهرات را محکوم کردند و حمایت از انقلاب و مبارزه با آمریکا و بقایای نظام پادشاهی را مهم تر از حجاب اجباری و آزادی زنان دانستند.

▪️بزرگترین بازنده انقلاب ۵۷ ، زنان ایرانی مخصوصا زنان مدرن بودند . زنانی که تا حدودی، با پشتیبانی پادشاهان پهلوی و‌دولت و قانون از قید و بندهای جامعه مرد سالار رها شده بودند. دبیرستان و دانشگاه رفته بودند. کارمند و معلم و استاد دانشگاه و رئیس اداره و معاون وزیر و وزیر و قاضی شده بودند . اختیار پوشش خود را داشتند.حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای مجلس را کسب کرده بودند. حق طلاق و حضانت فرزند را به دست آورده بودند…زنان ایران در یک قمار انقلابی همه دستاوردهای ۵۰ ساله خود را بر باد دادند.

@NejatBahrami | یوتیوب
🔸تجربه دمکراسی در ایران؟

#یادداشت_مهمان

▪️تاریخ نویسان چپ و مصدقی از دو دوره طلایی دمکراسی و آزادی در تاریخ معاصر ایران سخن می‌گویند و حسرت این دو دوره را می‌خورند، یکی دوره‌ی بعد از استبداد صغیر (۱۲۸۸) که با کودتای اسفند ۱۲۹۹ و برآمدن سردارسپه، این دمکراسی سرکوب و پایمال شد. دومی بعد از تبعید رضاشاه از شهریور ۱۳۲۰ تا سال ۳۲ یعنی یک فرجه ۱۲ ساله شکوفایی دمکراسی و آزادی که آن هم به دیکتاتوری محمدرضاشاه ختم شد!

▪️اما آیا واقعا این دو برهه در ایران دمکراسی و آزادی برقرار بود؟ آیا ایران در این دو مقطع حداقل به سمت دمکراسی می‌رفت ؟ در فاصله ۱۲ ساله مشروطه قبل از آمدن رضاشاه، ۴۲ نخست‌وزیر پشت سر هم سرکار آمدند و عمر هر دولت بین ۳ تا ۴ ماه بود. قدرت دولت از دروازه‌های تهران فراتر نمی‌رفت. در گیلان و خراسان و آذربایجان غربی و کردستان و خوزستان و مازندران، قدرتهای محلی شکل گرفته‌بود که داعیه جدایی و خودسری داشتند.

▪️در بوشهر و بندر عباس انگلیسی‌ها پلیس جنوب تشکیل داده‌بودند و ماموران دولت ایران را راه نمی‌دادند. در این دوره طلایی آزادی نه دولتی به معنای واقعی وجود داشت، نه ارتشی و نه قانونی. حتی انتخاباتی هم برگزار نمی‌شد. نخبگان سیاسی آن دوره به این اجماع رسیدند که تشکیل دولت نیرومند و کارآمد بر دمکراسی اولویت دارد و ادامه هرج و مرج، ایران را تجزیه و تکه‌پاره می‌کند. تقریبا همه نخبگان آن زمان از برآمدن سردارسپه استقبال کردند.

▪️دوره دوم دمکراسی ۱۳۲۰ تا ۳۲ هم این وضعیت بی‌دولتی و بی‌قانونی و هرج و مرج تکرار شد. روس و انگلیس ایران را اشغال کردند. روسها سال ۱۳۲۰ حزب توده و سال ۱۳۲۴ فرقه دمکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد را تاسیس کردند. هدف روسها تجزیه ایران بود. فداییان اسلام تاسیس و ترور مخالفان آغاز شد. به دستور نواب صفوی احمدکسروی را در کاخ دادگستری با تفنگ و چاقو کشتند و چند روز بعد قاتلین (برادران امامی) بدون مجازات آزاد شدند. چون دولت ضعیف بود و نمی توانست قانون را اجرا کند.

▪️جالب اینکه یکی از برادران امامی چند سال بعد عبدالحسین هژیر وزیر دربار را ترور کرد! سال ۲۷ یک عضو مخفی حزب توده در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی کرد. سال ۲۹ فداییان اسلام در تبانی با جبهه ملی سپهبد حاجعلی رزم آرا نخست وزیر وقت را به قتل رساندند. در کشوری که در روز روشن افرادی با هویت مشخص نخست وزیر و وزیر و نویسنده ترور می‌کنند و راست راست می‌گردند و با سیاستمداران فالوده می خورند آیا دمکراسی برقرار است؟

▪️نمایندگان جبهۀ ملی در مجلس شورای ملی، بعد از قتل رزم آرا ماده واحده‌ای با قید سه فوریت برای آزادی و عفو ضارب رزم‌آرا ارائه و نمایندگان مجلس از ترس قرار گرفتن در لیست ترور آن را تصویب کردند. مصوبه‌ای کم‌سابقه که دو استاد برجستۀ حقوق دانشگاه تهران دکتر کریم سنجابی و دکتر سید علی شایگان هم طرح آن را امضا کرده بودند.

▪️متن ماده واحده پیشنهادی که به تصویب رسید چنین بود : «چون جنایت حاجعلی رزم‌آرا و حمایت از اجانب بر ملت ایران ثابت است، بر فرض که قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت ایران بی‌گناه شناخته و تبرئه می‌شود».
در چنین فضایی مصدق به نخست وزیری رسید .

▪️عزت‌الله سحابی در کتاب خاطرات خود از جلسه‌ای با حضور نواب صفوی، دکتر فاطمی، دکتر بقایی، حسین مکی، دکتر شایگان و چند تن دیگر از رهبران جبهه ملی خبر می‌دهد که در آن حضار بر سر این که خطر واقعی رزم‌آراست و نه شاه، توافق داشته اند و نواب در آن جلسه می‌گوید: «فرض کنید همین امروز رزم‌آرا ساقط شد و می‌پرسد: «بعد از ساقط شدن او قول می‌دهید احکام اسلام را اجرا کنید؟» این جلسه یکی دو ماه قبل از 16 اسفند 1329 روز قتل رزم آرا برگزار شده بود.

▪️سومین تلاش برای آزادی و دمکراسی را در سال ۱۳۵۵ تجربه کردیم که به انقلابی منجر شد که تمام دستاوردهای مشروطه را بر باد داد و پیروان شیخ فضل الله نوری را به قدرت رساند. دموکراسی بدون دولت نیرومند پایدار نخواهد بود و به هرج و مرج و آشوب کشانده خواهد شد و هرج ومرج و ناامنی زمینه را برای برآمدن نظامی دیکتاتوری هموار خواهد ساخت.بنابراین برای توسعه سیاسی اولویت با دولت نیرومند و کارآمد است.

▪️امروز نگاه انقلابیون ۵۷ به دمکراسی از جنس نگاه آنها در دهه ۵۰ به دیکتاتوری پرولتاریا و جامعه بی طبقه توحیدی و مبارزه با امپریالیسم است. همان اندازه دگم و شعاری. در فردای بعد از جمهوری اسلامی اگر گرفتار بی‌‌دولتی یا دولت ضعیف شویم، به جای آزادی، هرج و مرج حاکم می شود، اگر تجزیه طلبان مسلح قومی بر مناطقی از کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و آذربایجان مسلط شوند، بعد از چند سال جنگ داخلی و ترور و غارت (اگر ایرانی بماند) به طور طبیعی دوباره یک دیکتاتور ظهور خواهد کرد.

#نجات_بهرامی

@C_B_SHAHZADEH
🔸راه در جهان یکی است و آن راستی است

▪️زادروز زردشت سپیتمان آموزگار بزرگ نیکی، خرد و تمدن بر جهان راستی و نور فرخنده باد

محمد کوراوند | اختصاصی به عنوان #یادداشت_مهمان

▪️با ظهور زردشت فصلی نو در تاریخ ایران و جهان آغاز شد. زردشت را پیام آور تمدن و خردمندی در تاریخ می‌دانند چونکه او بشر را از زندگی چادر نشینی، شکار و غارت به یکجانشینی، آبادی، کشاورزی و قانون دعوت کرد. اندیشمندان دوران باستان از فیثاغورس تا ارسطو و افلاطون به افتخار از او یاد کرده‌اند و بسیاری او را نخستین فیلسوف می‌دانند.
در فلسفه‌ی زردشت دو مینوی همزاد در جهان وجود داشت؛ خیر و شر. این دو به هم رسیدند (برخوردند) تا زندگی و مرگ در گیتی مادی ایجاد شد. پس از آغاز زندگی و درک هستی دو موهبت آزادی (اختیار) و خرد (انتخاب) در دسترس انسان قرار می‌گیرد. و بدین‌سان مسؤلیت آغاز می‌شود. از نیکی، نیکی نصیب گردد و از زشتی، شر. برخی آموزه‌‌های زردشت برای نخستین بار در تاریخ بشر بیان شده است. پس از زخمی شدن در جنگ با تورانیان و دیدن بلایای جنگ بسیار آزرده شد و از خدا خواست مردم از جنگ، بلایا و بی‌خانمانی و دروغ به دور باشند. آموزه‌ی بزرگ او پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک بود که نیکی در همه ابعاد وجودی انسان را دربر می‌گیرد.

▪️از قول خردمند باستان چنین گویند: نخستین آفریده از هستی یافتگان بهمن (وهومن) ،اندیشه نیک، به شکل نور اول است. سپس اردی‌بهشت، بهترین راستی و نظم، نور دوم. سپس شهریور و سپس اسفندارمذ و سپس خرداد و سپس امرداد. و هر یک دیگری را پدید کرده و از او هستی یافته است، چنانچه چراغی را از چراغ دیگر روشن کنند، چنانچه از چراغ نخستین هیچ کاسته نمی‌گردد...

▪️نیچه‌ی بزرگ در ستایش زردشت چنین گوید:
شعله‌ی سپید آتش، عاشقانه‌ سر به سوی دوردست می‌کند و رو به بلندی‌های آرام و هوای دل‌پذیر آن می‌آورد. من این آتش سپند را در برابر خویش نهاده‌ام، زیرا این آتش روح من است. مگر نه روح من نیز پیوسته آرزوی کرانه‌های ناشناس و دوردست دارد و با گرمای سیری‌ناپذیر خود هردَم بیشتر رو به‌سوی بالا می‌کند؟
اما چرا زردشت ناگهان از انسان‌ها دوری گزیده؟ چرا زمین و خشکی را ترک گفته و از آن‌ها گریخته است؟
آخر او شش گام تنهایی را پشت‌سر گذاشته و از آن گذشته است اما برای هفتمین گام زمین در نظر او خاستگاهی ناچیز بود. دریا نیز بسنده نبود. زردشت به جزیره‌ای دورافتاده در دل امواج پناه برد. به کوهستان رفت و شعله‌ی آتش شد... اینست سرودی که زردشت خواند. چشم به راه نشسته بودم، اما چشم‌داشت هیچ چیز را نداشتم. در فراسوی خیر و شر بودم. گاه با نور گاه با تاریکی بازی می‌کردم، هر چه بود برایم بازی بود... یا گذشت بی‌هدف زمان. آن وقت ای دوست من، آن وقت بود که یکی دو تا شد و زردشت از برابر من گذشت...

▪️و بزرگانی دیگر که در حق او گفته اند:
زردشت با فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و اساس دین خود را بر آموزش نیکی نهاد. کردار نیک موقعی نیک است که از برای خود نیکی به جا آورده شود (نه به امید پاداش یا بیم عذاب) این حقیقت درخشان زمانی از اندیشه زردشت در جهان ظلمانی تابیدن گرفت که بشر در منتهای گمراهی و نادانی گرفتار بود زردشت از همه‌ی مراسمات ظاهری و قربانی‌های خونین رو بگردانید و آموزش داد که هیچ فدیه و نثاری جز سپاس و کردار نیک در نزد اهورامزدا پذیرفته نمی‌شود...

▪️زردشت برای ما سخنانی آورده که هر هجای آن از اندیشه انباشته است، فشردگی فکر در آن به اندازه‌ای است که مانند ندارد، فرزانه باستانی ایرانی این راستی جاوید را به زبان راند که پاداش بهشت و کیفر تنها از درون است، بهشت او منش و گفتار و رفتار پاک است، آنچه زردشت آموخته امروز بدان نیازمندیم، هنوز بدان نیازمندیم که ما را به آموختن و به کار بستن این فکر ها وادارد. هرگز کسی به هیچ زبانی بلند و شگرف این کهن‌ترین بخش‌های اوستا را رد نکرده است. کجا در فکر مردم چنین بلندی و شکوه یافت شده است؟
زردشت سپیتمان خردمند ایران باستان روانی یگانه و بی همتاست، حق دارد ایران از او سرفراز باشد که آوازه‌اش جهان‌گیر و نامش نزد همه گرامی است...
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
✳️ ما بلوک تحریمی ها از رییس جمهور پزشکیان چه انتظاری داریم ؟

- ارسالی به عنوان #یادداشت_مهمان

◾️برای اولین بار رهبر جمهوری اسلامی قبل از دور دوم انتخابات قبول کرد که بخشی از ۶۰ درصد افرادی که در انتخابات شرکت نکردند ، با انگیزه سیاسی انتخابات را تحریم کرده اند و حتی گفت که حرفهای آنها را شنیده است. برای اولین بار جمهوری اسلامی وجود بلوک تحریم را بدون آنکه مزدور و وابسته و فریب خورده دشمن بنامد را تایید کرد.

◾️آن آرایی که دور دوم به پزشکیان اضافه شد، از جانب تحریمی ها بود، که فکر می کردند رای دادن به پزشکیان مانع پیروزی فردی متوهم و بسیار خطرناک مانند جلیلی می شود که الگوی حکومتی او ملاعمر در افغانستان است. این آرا از ترس طالبانیسم شیعی ، به سود ادامه وضع موجود با امید اندکی بهبود به سبد رای پزشکیان ریخته شد.

◾️من با این هراس افکنی در مورد جلیلی موافق نبودم چون به نظرم اگر فرض کنیم که جریان پایداری با رهبری خامنه ای و هسته سخت قدرت مخالف است و می خواهد آیت الله میرباقری آخرالزمانی را در مقابل آیت الله خامنه ای قرار دهدو یا جانشین او‌ کند ، همان گونه که پزشکیان یا اصلاح طلبان نمی توانند تاثیر چندانی بر سیستم بگذارند ، جلیلی و جریان پایداری هم نمی توانند.

◾️ما باید به احترام دوستان تحریمی که دور دوم به پزشکیان رای دادند ، به پزشکیان فرصت بدهیم و از همین اول به سوی او آتش نگشاییم که تو نمی توانی! در این صورت متهم به پیشداوری و عجله می شویم. به جای تخریب ، محترمانه از پزشکیان بخواهیم که چند وعده حداقلی خود را که نیازی به بودجه و ساختارشکنی ! ندارد را عملی کند.

◾️مثلا پزشکیان در جایگاه رییس جمهور در تعامل با رهبری ، گشت ارشاد را جمع کند و فیلترینگ اینترنت را بردارد یا آتش به اختیارها را کنترل کند که به کنسرتها و اجتماعات حمله نکنند، یا وزارت کشور پزشکیان به جریانهای سیاسی شناسنامه دار اجازه برگزاری تجمع بدهد یا دولت لایحه صیانت را از مجلس پس بگیرد، یا وزارت ارشاد دست از ممیزی فیلم و‌کتاب بردارد.

◾️اگر نظام اجازه داد و دولت او توانست این کارها را به عنوان دست گرمی بکند ، آنوقت مطالبات اساسی تری مثل عادی سازی رابطه با غرب ، تغییر سیاست هسته ای ، تغییر سیاست منطقه ای و… را که سخت تر است را به عنوان مطالبه ملت ۸۰ درصدی مطرح کنیم. اگر حکومت قدم به قدم در برابر مطالبات ملت عقب بنشیند ، فبها ! چه چیز از این بهتر .

◾️اما اگر حکومت مقاومت کند و مقابل پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت دیوار بکشد و او را یک تدارکاتچی ببیند، معلوم می شود که حق با تحریمی ها بود. در این صورت ، می توان تصور کرد که جریان اصلاح طلب تمام می شود و از آن به بعد دو جریان در فضای سیاسی ایران وجود خواهد داشت : ۱- جریان حامی حکومت اعم از پایداری و اصولگرا و میانه و بقایای اصلاح طلبان . ۲- جریان مخالف جمهوری اسلامی که شامل طیف گسترده ای از پادشاهی خواهان و جمهوری خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی است.

#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
جناب بهرامی درود
بابت حضور و پاسخگویی شما در تالار کمپین بازگشت شاهزاده سپاسگزارم

استاد بزرگوار اجازه می‌خواهم تا بدون مقدمه چینی و تعارفات معمول که موجب اطاله‌ی کلام است در مورد مرقومه‌‌تان با عنوان #یادداشت_مهمان
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/167032
پرسشهایی را مطرح کنم و درخواست پاسخ داشته باشم .
نخست باید عرض کنم من بنده ؛ گمان میکنم منظور شما را از نگارش متن فوق دریافته‌ام و خواهش میکنم طرح این پرسش‌ها را حمل بر کج‌فهمی یا دیرفهمی اینجانب نفرمایید 🙏
به نظر می‌رسد شما به صرف آگاهی از این واقعیت که انتصاب پزشکیان نمی‌تواند تاثیر چندانی بر سیاستگذاری کلان جمهوری اسلامی در هیچ امری داشته باشد و موجب تغییر وضع سیاسی ایران نخواهد شد ؛ به گونه‌ای کنایه‌آمیز #یادداشت_مهمان را نوشته‌اید و این را من می‌فهمم.

اما در بخش پایانی یادداشت مواردی را متذکر شده‌اید که گمان میکنم نیاز به اندکی توضیح دارد .
نوشته‌اید :
اما اگر حکومت  مقاومت کند و مقابل پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت دیوار بکشد و او را یک تدارکاتچی ببیند، معلوم می شود که حق با تحریمی ها بود. در این صورت  ، می توان تصور کرد که جریان اصلاح طلب تمام می شود و  از آن به بعد دو جریان در فضای سیاسی ایران وجود خواهد داشت : ۱- جریان حامی حکومت اعم از پایداری و اصولگرا و میانه و بقایای اصلاح طلبان . ۲-  جریان مخالف جمهوری اسلامی که شامل طیف گسترده ای از پادشاهی خواهان و جمهوری خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی است.

نخست :
عنوان ریاست جمهوری را تا چه اندازه در ایران حائز مشروعیت حقوقی میدانید ؟
یعنی اینکه وقتی مینویسید:
پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت ...!
تا چه اندازه به بخش پایانی نوشته‌ی خود باور دارید ؟
آیا اینگونه اظهارنظر،  بذل مشروعیت به جمهوری اسلامی نیست؟
آیا از نظر شما جمهوری اسلامی یک جمهوریت قانونمند طبیعی در ایران است که انتخابات برگزار کرده و حالا رئیس جمهوری دارد که او هم‌اینک به پشتوانه‌ی رأی اندک خود میتواند نماینده‌ی بخشی از ملت باشد !؟


دویم :
همه میدانیم مسعود پزشکیان #نظام_شهروندی_ایران را نمی‌پذیرد و به گونه‌ای تمایلات تجزیه طلبانه دارد و البته که بعضاً در لفافه نیز از اظهار آن تمایلات پوچ و بی‌ارزش اما بسیار خطرناک دریغ نمی‌ورزد .
با این تفاسیر، باز هم باید پرسید: چگونه او را نماینده‌ی بخشی از ملت معرفی می‌کنید !؟
اینکه بخشی از مردم به او رأی داده‌اند درست ؛  اما اعطای عنوان حقوقی نماینده بخشی از ملت از جانب جنابعالی چندان زیبنده نیست . اگر اینگونه باشد که شما می‌فرمایید، علی خامنه‌ای هم سالهاست مدعی کسب نمایندگی از جانب تمام ملت ، با واسطه ؛ از طریق شورای نگهبان است .
به نظرم پزشکیان در نهایت نماینده‌ی بخش نفوذیِ پانترکیستی_ولایی_اصلاح‌طلب ساکن در بدنه‌ی فاسد جمهوری اسلامی ، نشسته بر سفره‌ی انقلاب است.

سه‌یم:
شما جریان مخالف جمهوری اسلامی را شامل طیف گسترده ای از پادشاهی‌خواهان و جمهوری‌خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی معرفی کرده‌اید .
آیا تاج‌زاده میرحسین موسوی از نظر حضرتعالی واقعا خواهان گذار از جمهوری اسلامی هستند !؟

چهارم :
آیا انکار می‌کنید که تمام مشکلات امروز ایران ناشی از #بی_دولتی است !؟
آیا بی‌دولتیِ امروز ایران حاصل فتنه بر علیه #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی_ایران نیست !؟
آیا #فتنه_۵۷ را همین جمهوری‌خواهانی که شما مخالفت امروزین آنها را با جمهوری اسلامی تأیید می‌کنید و بدان لباس عرف می‌پوشانید ؛ به راه نیانداخته‌اند و هنوز در جریان نیست !؟

و در پایان :
آیا فرصت به رئیس جمهور پزشکیان!؟
ضایعه‌ی بی‌دولتی ایران را در آینده برطرف خواهد کرد !؟


#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#خسرو
@C_B_SHAHZADEH