کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
415 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
رامتین فاتحی هنگام این مصاحبه، زمانی که از وضعیت پدر، عمو و عمه‌اش ابراز نگرانی می‌کرد، اما خبر نداشت پدرش #رامین_فاتحی چند ساعت قبلش بدست عوامل جمهوری اسلامی زیر شکنجه کشته شده است.

@C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده
Video
#رامین_فاتحی زیر شکنجه نیروهای امنیتی در سنندج کشته شد

شبکه حقوق بشر کردستان گزارش می‌دهد که دو شهروند کرد، رامین کرمی (تصویر دست راست) و رامین فاتحی (تصویر دست چپ)، به ترتیب «در اثر تیراندازی و شکنجه نیروهای نظامی-امنیتی» در کرمانشاه و سنندج کشته شده‌اند.

این شبکه می‌نویسد: «بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، روز گذشته ۲۹ مهر، ماموران اداره اطلاعات سنندج با احضار خانواده رامین فاتحی از بازداشت شدگان اخیر به آنها اعلام کرده‌اند که وی در بازداشتگاه اداره اطلاعات خودکشی کرده و جان خود را از دست داده است.»

براساس این گزارش چیاکو برادر رامین فاتحی با رد ادعا اداره اطلاعات از کشته شدن وی در اثر شکنجه خبر داد و گفت: «شب گذشته یکی از بستگان برای شناسایی جسد به بهشت محمدی مراجعه کرد و پس از شناسایی جسد، بدون اطلاع خانواده جسد وی به صورت مخفیانه در بهشت محمدی دفن شد.
@C_B_SHAHZADEH
🔹‏پدر ‎#ابوالفضل_آدینه_زاده در اسپیس خانواده‌های دادخواه:
اون کسی که به پسرم شلیک کرد، بعد با لگد به پهلویش می‌زد که بلند شو و خودت رو به موش‌مردگی نزن.

🔹‏فرزند ‎#رامین_فاتحی که در بازداشتگاه وزارت اطلاعات کشته شد: پیکر پدرم را خودشان مخفیانه دفن کردند و حتی نگذاشتند در تشییع و دفن او شرکت کنیم.
عمه و عمویم را یکماه در وزارت اطلاعات شکنجه کردند.

🔹دختر ‎#مینو_مجیدی در اسپیس خانواده‌های دادخواه: در بدن مادرم ۱۶۷ گلوله ساچمه‌ای بود.

🔹‏برادر ‎#علی_روزبهانی: «فشار آوردند و تطمیع کردند که علی را بسیجی معرفی کنیم، قبول نکردیم و به همین دلیل نگذاشتند دیگر علی را در بیمارستان ببینیم
تهدیدم می‌کردند که حواست باشه دو تا خواهر داری!
گفتیم اصلا پیکر علی رو نمی‌خوایم اما کثافت‌کاری نمی‌کنیم»

🔹‏شبنم خواهر ‎#محمدرضا_اسکندری : «برادرم را در حالی که گلوله جنگی خورده بود، روی زمین درمانگاه رها کرده بودند و به ما اجازه ورود نمی‌دادند، مادرم باورش نمی‌شد می‌گفت این بیچاره کیه اینجا افتاده؟ در حالی از دست خودم خون می‌رفت می‌ترسیدم پیکرش را بدزدند»

@C_B_SHAHZADEH