Forwarded from اتچ بات
از اینجا تا ازادی :
چندوقت پیش با دوستی در حال قدم زدن بودم که گفت: " مبارزه با این #استبداد تا دندون مسلح ؛ این اختناق
با این همه #جیره_خور یونیفرم پوش
و لباس شخصی؛ با این #زندانها و
#شکنجه_ها و #اعدام ها و از همه بدتر
این #مردم اکثرا #بیخیال_و_بیتفاوت
کار بیهوده ایه..!!!"
بهش گفتم: " اتفاقا همه چیزایی که گفتی
تک تکشون دلیل خوبی برای راسختر شدن #عزم ما برای رسیدن به #ازادی
و #عدالته..!!
وقتیکه رفتن از اینجا تا #میدان_ازادی
هزینه داره چطور فکر کردی که رسیدن
به #جامعه_ازاد_و_عدالت_محور بی
پرداخت و هزینه باید بدست بیاد؟!
استبداد اتفاقا عاشق این #تفکر پر از
#نا_امیدی ماست #تسلیم_شدن و
#دلسردی ما در برابر #تغییر_شرایط
وتن دادن همیشگی به #نکبت_وفلاکت!
من ترجیح میدم در این راه بمیرم ولی
فردا فرزندانم در #جامعه_ای_ازاد و
عاری از ستم با یاد چنین پدری زندگی
کنند تا اینکه من باشم و شاهد رنج
#نسل_های_جوانتر باشم.
هیچ گوهری ارزان نیست به ویژه گوهر
#نادری چون #ازادی
دکلمه ی #عباس_واحدیان_شاهرودی:
ازادی با نفس فرزندان ازادیخواهش همواره زنده است...
میشود #تن را به #زنجیر کشید
حتا میشود #مغزها را #شستشو داد
واز #انسانها_برده ساخت
میشود کشوری را مبدل به #قفسی
بزرگ ساخت
و پرواز هر #پرنده بلند پروازی را نشانه
گرفت
اما #ازادی
ازادی بذری است #نهان
میتواندانقدر کوچک و ناپدید شود که
خیال #دژخیمان را بابت #نابود_شدنش
راحت کند
اما ناگهان ان روزی که وقتش برسد
یکباره ان #بذر به وسعت #فلات_ایران
#جوانه میزند #سیل میشود برای از جا
برکندن #خانه_اهریمن
#طوفان میشود برای از #بن_کندن
کاخ های #زر و #زور و #تزویر
✍ عباس واحدیان شاهرودی
#معلم_تنها_نیستی
#ما_همه_با_هم_هستیم
#اتحاد_ایران_براندازی_فرقه_تبهکار
#همبستگی_ملی_میدان_میلیونی
@c_b_shahzadeh
چندوقت پیش با دوستی در حال قدم زدن بودم که گفت: " مبارزه با این #استبداد تا دندون مسلح ؛ این اختناق
با این همه #جیره_خور یونیفرم پوش
و لباس شخصی؛ با این #زندانها و
#شکنجه_ها و #اعدام ها و از همه بدتر
این #مردم اکثرا #بیخیال_و_بیتفاوت
کار بیهوده ایه..!!!"
بهش گفتم: " اتفاقا همه چیزایی که گفتی
تک تکشون دلیل خوبی برای راسختر شدن #عزم ما برای رسیدن به #ازادی
و #عدالته..!!
وقتیکه رفتن از اینجا تا #میدان_ازادی
هزینه داره چطور فکر کردی که رسیدن
به #جامعه_ازاد_و_عدالت_محور بی
پرداخت و هزینه باید بدست بیاد؟!
استبداد اتفاقا عاشق این #تفکر پر از
#نا_امیدی ماست #تسلیم_شدن و
#دلسردی ما در برابر #تغییر_شرایط
وتن دادن همیشگی به #نکبت_وفلاکت!
من ترجیح میدم در این راه بمیرم ولی
فردا فرزندانم در #جامعه_ای_ازاد و
عاری از ستم با یاد چنین پدری زندگی
کنند تا اینکه من باشم و شاهد رنج
#نسل_های_جوانتر باشم.
هیچ گوهری ارزان نیست به ویژه گوهر
#نادری چون #ازادی
دکلمه ی #عباس_واحدیان_شاهرودی:
ازادی با نفس فرزندان ازادیخواهش همواره زنده است...
میشود #تن را به #زنجیر کشید
حتا میشود #مغزها را #شستشو داد
واز #انسانها_برده ساخت
میشود کشوری را مبدل به #قفسی
بزرگ ساخت
و پرواز هر #پرنده بلند پروازی را نشانه
گرفت
اما #ازادی
ازادی بذری است #نهان
میتواندانقدر کوچک و ناپدید شود که
خیال #دژخیمان را بابت #نابود_شدنش
راحت کند
اما ناگهان ان روزی که وقتش برسد
یکباره ان #بذر به وسعت #فلات_ایران
#جوانه میزند #سیل میشود برای از جا
برکندن #خانه_اهریمن
#طوفان میشود برای از #بن_کندن
کاخ های #زر و #زور و #تزویر
✍ عباس واحدیان شاهرودی
#معلم_تنها_نیستی
#ما_همه_با_هم_هستیم
#اتحاد_ایران_براندازی_فرقه_تبهکار
#همبستگی_ملی_میدان_میلیونی
@c_b_shahzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 روز #برخاستن این #ملت نزدیک است . روزی که #چشمها و #اندیشه ها در می یابند که برای #تغییر، باید بپاخاست و #مویه کردن دردی #دوا نمی کند !
✍️ #عباس_واحدیان_شاهرودی
گاهی نوک این قلم آنقدر کند میشود که نای نوشتن ندارد.
او را لابلای انگشتانم با مهربانی می غلتانم تا با نوازشهایم رام و سر براه شود و بنویسد. نگاه او به اندیشه پریشانم دوخته شده و اندیشه ام دل به حرکت قلم خوش نموده !
اندیشه فرومانده در گل چون میداند قلم بدتر از او حال و روز خوبی ندارد بهرسوی این دیار نظر می کند تا شاید چیزی قابل و یا خبری مسرت بخش بیابد و حکم به نگارش صادر کند اما دریغ !
مام کهنسال میهن سخت بیمارست . بیمارتر از آن دورانی که تنش در زیر سم اسبان قوم غارتگر و وحشی مغول هزاران زخم برداشته بود و ویران تر از بار اولی است که قشون پلید و پلشت روس و انگلیس او را دو شقه نموده بودند !
اندیشه ی وامانده ام بجای دلخوشی دادن به قلم، آرام می گرید !
گویی گریه های بیصدای پدران و هق هق مادران شرمسار این دیار را در خلوت نیمه شب دریافته ؛
انگاری بغض پنهان و هزاران بار سیاهتر از مرگ دختران تن فروش را با تک تک سلولهایش در می یابد.
درین شبهای سرد با گورخوابها و مردم حاشیه نشین گرسنه و سرما زده میلرزد ؛
آری ، سوگند به ^آفریدگار یگانه ^ برای درک این مصائب بزرگ فقط کافیست ذره ای انسان بود ، ذره ای بقدر یک ارزن با شرف بودن کفایت می کند !
اندیشه ام در خود فرو میرود و سپس قلم آرام براه می افتد و می نویسد :
دیگر بس است بیقراری و مویه سر دادن !
گریستن آنگاه که ستمگر چشمهای گریان و ملتمس را نمی بیند و حرفها را نمی شنود، وقتی که حقها را ضایع و صداها را در گلو خفه میسازند ،
آنجا که بجای خدمت خیانت روا میدارند و در عوض اعطای امید و زندگی، مرگ و زندان را به رایگان توزیع می کنند ،
درین دیار که فضائل جایشان را به رذائل دادن و بجای ترازوی عدالت * میزان ظلم * بپاداشتند ،
و حال که بجای اخلاص در مرام اکثریت کارگزاران این نظام ، اختلاسها را شاهدیم ،
باید از جا بر خیزیم که تن دادن بدین نکبت ها و رواداری سکوت ، بمعنای مشارکت در تمام آن فسادهاست .
باید فریاد آن ناله های پنهان شد ،
باید فریاد آن بغضهای خاموش گشت ،
باید این فقر و مصیبت ملی را همچون پتکی بر فرق عاملانش کوبید !
چه بایدها که بدهکار وطن و وجدان خویشیم !
🔴 آهای ایرانخواران
آهای جماعت عافیت طلب ،
آهای جنابان خود فریبی که چون در رفاهید سکوت کردید و حتی دیگران را بسکوت و مدارا با ستمگران دعوت می دهید ،
آهای بز دلانی که می ترسید همین زندگی پر نکبت تان هم بدست این قوم ستمگر به زوال آید ،
و شما ای مزدورانی که چماق گشتید و به بهای اندکی شرافت تان را حراج نمودید ،
خوش خبری دارم :
چه خدا باور باشید یا نباشید ،
چه به اصول اخلاقی پابند باشید که نیستید ،
چه انسان باشید که گمان نمیکنم باشید ،
شما بهمه ستمدیدگان این خاک بدهکارید و بزودی روز حساب فرا میرسد !
روز پایان عافیت تان از راه میرسد و در وقوعش جای هیج تردیدی نیست . روزی که مردم درخواهند یافت برای رهایی ازین دایره پر از جور باید یکی شد !
روز قیام تهیدستان ، بخاک افتادگان ، گرسنگان ، غارت شدگان ، بیکاران ، حاشیه نشینان ، و در یک کلام روز برخاستن این ملت نزدیک است .
روزی که چشمها و اندیشه ها در می یابند که برای تغییر، باید بپاخاست و مویه کردن دردی دوا نمی کند !
چقدر گفتیم و نشیندید؟
تمنا کردیم که عادل باشید و در پاسخ زدید و به بند کشیدید و کشتید و برای کشته های مان فیلم ساختید !
گویا هرگز نمی خواهید دست از ستم بردارید!!!؟
قلم بر اندیشه ام نهیب می زند :
مویه بس کن ، باید برای رهایی مام میهن طرحی نو در انداخت !
بس کن !!!
#جنبش_فیروزه_ای
#میدان_میلیونی
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#بگوبرگردشاه
#معلم_تنها_نیستی
@c_b_shahzadeh
✍️ #عباس_واحدیان_شاهرودی
گاهی نوک این قلم آنقدر کند میشود که نای نوشتن ندارد.
او را لابلای انگشتانم با مهربانی می غلتانم تا با نوازشهایم رام و سر براه شود و بنویسد. نگاه او به اندیشه پریشانم دوخته شده و اندیشه ام دل به حرکت قلم خوش نموده !
اندیشه فرومانده در گل چون میداند قلم بدتر از او حال و روز خوبی ندارد بهرسوی این دیار نظر می کند تا شاید چیزی قابل و یا خبری مسرت بخش بیابد و حکم به نگارش صادر کند اما دریغ !
مام کهنسال میهن سخت بیمارست . بیمارتر از آن دورانی که تنش در زیر سم اسبان قوم غارتگر و وحشی مغول هزاران زخم برداشته بود و ویران تر از بار اولی است که قشون پلید و پلشت روس و انگلیس او را دو شقه نموده بودند !
اندیشه ی وامانده ام بجای دلخوشی دادن به قلم، آرام می گرید !
گویی گریه های بیصدای پدران و هق هق مادران شرمسار این دیار را در خلوت نیمه شب دریافته ؛
انگاری بغض پنهان و هزاران بار سیاهتر از مرگ دختران تن فروش را با تک تک سلولهایش در می یابد.
درین شبهای سرد با گورخوابها و مردم حاشیه نشین گرسنه و سرما زده میلرزد ؛
آری ، سوگند به ^آفریدگار یگانه ^ برای درک این مصائب بزرگ فقط کافیست ذره ای انسان بود ، ذره ای بقدر یک ارزن با شرف بودن کفایت می کند !
اندیشه ام در خود فرو میرود و سپس قلم آرام براه می افتد و می نویسد :
دیگر بس است بیقراری و مویه سر دادن !
گریستن آنگاه که ستمگر چشمهای گریان و ملتمس را نمی بیند و حرفها را نمی شنود، وقتی که حقها را ضایع و صداها را در گلو خفه میسازند ،
آنجا که بجای خدمت خیانت روا میدارند و در عوض اعطای امید و زندگی، مرگ و زندان را به رایگان توزیع می کنند ،
درین دیار که فضائل جایشان را به رذائل دادن و بجای ترازوی عدالت * میزان ظلم * بپاداشتند ،
و حال که بجای اخلاص در مرام اکثریت کارگزاران این نظام ، اختلاسها را شاهدیم ،
باید از جا بر خیزیم که تن دادن بدین نکبت ها و رواداری سکوت ، بمعنای مشارکت در تمام آن فسادهاست .
باید فریاد آن ناله های پنهان شد ،
باید فریاد آن بغضهای خاموش گشت ،
باید این فقر و مصیبت ملی را همچون پتکی بر فرق عاملانش کوبید !
چه بایدها که بدهکار وطن و وجدان خویشیم !
🔴 آهای ایرانخواران
آهای جماعت عافیت طلب ،
آهای جنابان خود فریبی که چون در رفاهید سکوت کردید و حتی دیگران را بسکوت و مدارا با ستمگران دعوت می دهید ،
آهای بز دلانی که می ترسید همین زندگی پر نکبت تان هم بدست این قوم ستمگر به زوال آید ،
و شما ای مزدورانی که چماق گشتید و به بهای اندکی شرافت تان را حراج نمودید ،
خوش خبری دارم :
چه خدا باور باشید یا نباشید ،
چه به اصول اخلاقی پابند باشید که نیستید ،
چه انسان باشید که گمان نمیکنم باشید ،
شما بهمه ستمدیدگان این خاک بدهکارید و بزودی روز حساب فرا میرسد !
روز پایان عافیت تان از راه میرسد و در وقوعش جای هیج تردیدی نیست . روزی که مردم درخواهند یافت برای رهایی ازین دایره پر از جور باید یکی شد !
روز قیام تهیدستان ، بخاک افتادگان ، گرسنگان ، غارت شدگان ، بیکاران ، حاشیه نشینان ، و در یک کلام روز برخاستن این ملت نزدیک است .
روزی که چشمها و اندیشه ها در می یابند که برای تغییر، باید بپاخاست و مویه کردن دردی دوا نمی کند !
چقدر گفتیم و نشیندید؟
تمنا کردیم که عادل باشید و در پاسخ زدید و به بند کشیدید و کشتید و برای کشته های مان فیلم ساختید !
گویا هرگز نمی خواهید دست از ستم بردارید!!!؟
قلم بر اندیشه ام نهیب می زند :
مویه بس کن ، باید برای رهایی مام میهن طرحی نو در انداخت !
بس کن !!!
#جنبش_فیروزه_ای
#میدان_میلیونی
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#بگوبرگردشاه
#معلم_تنها_نیستی
@c_b_shahzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from بینام
نقطه نظرات #عباس_واحدیان_شاهرودی ، از اعضای امضاءکننده بیانیه 14 تن کنشگر سیاسی در رابطه با شخصیت و جایگاه سیاسی #شاهزاده_رضاپهلوی
@c_b_shahzadeh
@c_b_shahzadeh