فقط طوطی تکرار کننده و میمون مقلّد میخواهند برای خانه سالمندان نه نمایندگانی وظیفه شناس!
#تریبون_آزاد
✍️اکبر دانش سرارودی
جدای از اینکه تاکنون هیچ خیری از مجلس خفتگان و انجام وظایفش در نظارت بر رهبری و بازخواستِ این همه سوء سیاستگذاری و ناکارآمدی برخاسته از نهاد ولایت فقیه دیده نشده و بهترین مجلس اش (مجلس اول) نیز در یک قیام و عقود احمقانه، با تمکین به توطئه مشترک هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی در یک فضای احساسی و عجولانه! سرنوشت کشور را بصورت مادام العمر به کسی سپرد که بقول خودش؛ حتی برای احتمال رهبری فردی چون او، خون باید گریست! و سازوکارها بنحوی چیده شده که اساساً هیچ انسان شایستهٔ صاحب فکر و استقلال رأیی نتواند به این مجلس راه یافته و عیش حاکمیت مست قدرت را منقّص نماید و اگر در دوره های قبل شخصیت های منتقدی چون آیةالله دستغیب های معدودی در آن مجلس دیده شد و اسباب زحمت بودند! حاکمیت نیز هرگونه تعارفی را کنار گذاشت و هرکس ولو بقدر ذره ای بوی دردسر که نه!! فقط بوی تملق کمتر بدهد را از سر راه برمیدارد و کار به جایی رسیده که یکی از استانها هر ۱۰ داوطلب اش رد صلاحیت شده و برخی استانها نیز اگر مثلاً ۵ نفر میخواهد ۴ نفر تأیید صلاحیت شده دارند و برخی نیز مثلاً اگر یک یا ۲ نفر میخواهند فقط به عدد نماینده راه یابنده تأیید صلاحیت شده دارند! تا آن نامزد مطیع مورد نظرشان، رقیبی جز آراء باطله نداشته باشد (۱۱ استان، یا کمتر از تعداد مورد نیاز داوطلب دارد یا کاملاً بدون رقیب است و کافیست فقط خودشان به خودشان رأی دهند تا به خانه سالمندان راه یابند)
علیهذا جای شگفتی بسیار است که اگر مجلس خفتگان نیاز به ۸۸ نماینده دارد تا با حداقل ۱۷۶ نامزدی که عازم میدان میکنند کمترین رقابت ممکن شکل گیرد و نمیتوانند احدی جز خودی های سرسپردهٔ ذوب در ولایت را تحمل کنند لااقل وضعیت شکلی و ظاهری رقابت را بگونه ای مدیریت کنند که مضحکه عالَم و آدم نشوند و رکوردهایی منفیِ مفتضحی را در تاریخ ثبت نکنند که برای همیشه ماندگار و غیر قابل جابجایی باشد!
علی ایحال خیلی متأسفم که اینان چه در مجلس شورا، چه در خانه سالمندان، چه در دولت و چه در تمام ارکان و اجزاء، فقط کسانی را میخواهند که ضمن اطاعت محض و بله قربانگویی مطلق «همچون طوطی» تکرار کننده و نشخوارگر سخن و مواضعی باشند که از حاکم صادر میشود و همچون میمون، مقلّد و تبعیت کنندهٔ آن چیزی باشند که می بینند و مثل عروسک خیمه شب بازی در همان نقشی ظاهر شوند که عَچِک گردان (عروسک گردان) اراده کرده است!
در حالیکه قرار بود مجلس خبرگان!! با نظارت و رصد مستمر رهبری، سیاستگذاریهای او، نهادهای منتسب و نحوه إعمال حکمرانی و مدیریت اش، بعنوان تنها نهاد متفوق، بنحوی عمل کند که پوشش دهندهٔ وظایف آمده در اصل ۱۱۱ قانون اساسی باشد [و باید گفت یکایک این پیران لمیده بر صندلی های سرخ بهارستان، شریک در ویرانی ها، مصائب، مظالم و عقب افتادگی های این ملت و دین گریزی های بوجود آمده ای هستند که در سایه تصمیم و مماشات آنان بوجود آمده و همگی باید آماده باشند تا به محض عزیمت از این صندلیهای سرخ (مرگ) به آتش سرخ جهنم سلام کنند]
در هر صورت همین شرم برای حکومت باصطلاح دینی موجود بس، که بعد از ۴۴ سال حاکمیت بلامنازع و صرف هزاران میلیارد بودجه در حوزه های باصطلاح علمیه!! حتی نتوانسته فقهاء مورد نیازش را پرورش دهد تا در وقت اجرای شوی انتخابات!! و نمایش دمکراسی! در پیچ و خم تنگناهای خود ساخته گرفتار نشوند و اگر برای ملت شأن و احترامی قائل نیست لااقل با حفظ ظواهر شعارِ بی مسمّای مردم سالاری دینی!! هم که شده احترام خود را حفظ کنند
ضمن اینکه افکار عمومی می پرسد چگونه میشود کسی که در تمام ۴۴ سال گذشته، چند دور نماینده مجلسین شورا و خفتگان بوده و سالها در عالیترین مناصب امنیتی و مدیریتی کار کرده و همین الان نیز نماینده بی خاصیت خفتگان است را علیرغم سرسپردگیِ اثبات شده اش نسبت به حاکم علی الاطلاق، رد صلاحیت کرد و باز هم توقع حضور پر رنگ داشت؟!
آیا بهتر نیست به این انتصابات رسوا و هزینه ساز و مسخره ای که اسم انتخابات بر آن نهاده اید پایان دهید و بیش از این، واژه های معناداری چون انتخابات را به ابتذال نکشید؟!
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️اکبر دانش سرارودی
جدای از اینکه تاکنون هیچ خیری از مجلس خفتگان و انجام وظایفش در نظارت بر رهبری و بازخواستِ این همه سوء سیاستگذاری و ناکارآمدی برخاسته از نهاد ولایت فقیه دیده نشده و بهترین مجلس اش (مجلس اول) نیز در یک قیام و عقود احمقانه، با تمکین به توطئه مشترک هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی در یک فضای احساسی و عجولانه! سرنوشت کشور را بصورت مادام العمر به کسی سپرد که بقول خودش؛ حتی برای احتمال رهبری فردی چون او، خون باید گریست! و سازوکارها بنحوی چیده شده که اساساً هیچ انسان شایستهٔ صاحب فکر و استقلال رأیی نتواند به این مجلس راه یافته و عیش حاکمیت مست قدرت را منقّص نماید و اگر در دوره های قبل شخصیت های منتقدی چون آیةالله دستغیب های معدودی در آن مجلس دیده شد و اسباب زحمت بودند! حاکمیت نیز هرگونه تعارفی را کنار گذاشت و هرکس ولو بقدر ذره ای بوی دردسر که نه!! فقط بوی تملق کمتر بدهد را از سر راه برمیدارد و کار به جایی رسیده که یکی از استانها هر ۱۰ داوطلب اش رد صلاحیت شده و برخی استانها نیز اگر مثلاً ۵ نفر میخواهد ۴ نفر تأیید صلاحیت شده دارند و برخی نیز مثلاً اگر یک یا ۲ نفر میخواهند فقط به عدد نماینده راه یابنده تأیید صلاحیت شده دارند! تا آن نامزد مطیع مورد نظرشان، رقیبی جز آراء باطله نداشته باشد (۱۱ استان، یا کمتر از تعداد مورد نیاز داوطلب دارد یا کاملاً بدون رقیب است و کافیست فقط خودشان به خودشان رأی دهند تا به خانه سالمندان راه یابند)
علیهذا جای شگفتی بسیار است که اگر مجلس خفتگان نیاز به ۸۸ نماینده دارد تا با حداقل ۱۷۶ نامزدی که عازم میدان میکنند کمترین رقابت ممکن شکل گیرد و نمیتوانند احدی جز خودی های سرسپردهٔ ذوب در ولایت را تحمل کنند لااقل وضعیت شکلی و ظاهری رقابت را بگونه ای مدیریت کنند که مضحکه عالَم و آدم نشوند و رکوردهایی منفیِ مفتضحی را در تاریخ ثبت نکنند که برای همیشه ماندگار و غیر قابل جابجایی باشد!
علی ایحال خیلی متأسفم که اینان چه در مجلس شورا، چه در خانه سالمندان، چه در دولت و چه در تمام ارکان و اجزاء، فقط کسانی را میخواهند که ضمن اطاعت محض و بله قربانگویی مطلق «همچون طوطی» تکرار کننده و نشخوارگر سخن و مواضعی باشند که از حاکم صادر میشود و همچون میمون، مقلّد و تبعیت کنندهٔ آن چیزی باشند که می بینند و مثل عروسک خیمه شب بازی در همان نقشی ظاهر شوند که عَچِک گردان (عروسک گردان) اراده کرده است!
در حالیکه قرار بود مجلس خبرگان!! با نظارت و رصد مستمر رهبری، سیاستگذاریهای او، نهادهای منتسب و نحوه إعمال حکمرانی و مدیریت اش، بعنوان تنها نهاد متفوق، بنحوی عمل کند که پوشش دهندهٔ وظایف آمده در اصل ۱۱۱ قانون اساسی باشد [و باید گفت یکایک این پیران لمیده بر صندلی های سرخ بهارستان، شریک در ویرانی ها، مصائب، مظالم و عقب افتادگی های این ملت و دین گریزی های بوجود آمده ای هستند که در سایه تصمیم و مماشات آنان بوجود آمده و همگی باید آماده باشند تا به محض عزیمت از این صندلیهای سرخ (مرگ) به آتش سرخ جهنم سلام کنند]
در هر صورت همین شرم برای حکومت باصطلاح دینی موجود بس، که بعد از ۴۴ سال حاکمیت بلامنازع و صرف هزاران میلیارد بودجه در حوزه های باصطلاح علمیه!! حتی نتوانسته فقهاء مورد نیازش را پرورش دهد تا در وقت اجرای شوی انتخابات!! و نمایش دمکراسی! در پیچ و خم تنگناهای خود ساخته گرفتار نشوند و اگر برای ملت شأن و احترامی قائل نیست لااقل با حفظ ظواهر شعارِ بی مسمّای مردم سالاری دینی!! هم که شده احترام خود را حفظ کنند
ضمن اینکه افکار عمومی می پرسد چگونه میشود کسی که در تمام ۴۴ سال گذشته، چند دور نماینده مجلسین شورا و خفتگان بوده و سالها در عالیترین مناصب امنیتی و مدیریتی کار کرده و همین الان نیز نماینده بی خاصیت خفتگان است را علیرغم سرسپردگیِ اثبات شده اش نسبت به حاکم علی الاطلاق، رد صلاحیت کرد و باز هم توقع حضور پر رنگ داشت؟!
آیا بهتر نیست به این انتصابات رسوا و هزینه ساز و مسخره ای که اسم انتخابات بر آن نهاده اید پایان دهید و بیش از این، واژه های معناداری چون انتخابات را به ابتذال نکشید؟!
@C_B_SHAHZADEH
امریکا هرگز «مرغ تخم طلای» خود را نمی کشد
#تریبون_آزاد
✍️دکتر یاسین آق طای
واقعیت امر این است که حكومت های کره شمالی و ايران؛ نه تنها دشمن ایالات متحده آمریکا نیستند، بلکه مرغ های تخم طلایی برای امریکا می باشند.
این مرغ های تخم طلا؛ به تازگی تخم هايى به ارزش ده میلیارد دلار و هشت میلیارد دلار در سبد امریکا تقدیم ایالات متحده آمریکا نمودند.
تمام کارخانه های تسلیحات سنگینمانند: هواپیمای های جنگی، موشکهای پیش رفته و تانکهای مدرن آمریکا به برکت شعار های ویرانگر، کاذب و رجز خوانی های فرماندهان ایران و رهبر کره شمالی با تمام ظرفیت کار می کنند و به تولیدات خود می افزایند.
همین لشکر کشی اخیر امریکا به خلیج فارس، تهدید متقابل سپاه و آزمایشات کره شمالی سبب شد تا به تازگی قراردادهای به ارزش ۱۸میلیارد دلار بین آمریکا با کشور های سعودی و ژاپن بسته شود.
امریکا که از تخم های طلای تازه، راضی به نظر می رسد؛ در تازه ترین اظهارات خود پیام های آرامش بخش به رژیم های کره شمالی و ایران ارسال نموده است
فقط در پنج سال گذشته مطابق اعلام مراکز تحقیقات راهبردی معتبر جهانی بیش از دویست میلیارد دلار تنها کشور های حاشیه خلیج فارس از امریکا و متحدین غربی آن اسلحه خریداری کرده اند.
عربستان سعودی، بر اساس ارزیابی «مؤسسۀ بینالمللی تحقیقات صلحِ استکهلم»، در پنج سال گذشته نخستین واردکنندۀ تسلیحات در جهان بوده است و میزان خرید این کشور در این زمینه، در فاصلۀ سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٨ به نسبت مدت مشابه پیش از آن، به میزان ١٩٢ درصد افزایش یافته است. عربستان در این مدت همچنین نخستین مشتری آمریکا در این زمینه بوده و ٢٢ درصد کل صادرات سلاح آمریکا را خریده است. عربستان سعودی پس از مصر و هند، سومین خریدار سلاحهای فرانسه، نخستین خریدار تسلیحات بریتانیا، سومین خریدار تسلیحات اسپانیا و نخستین خریدار از سوئیس است.
کابینه ژاپن(سه شنبه) تصویب کرد که تعداد جنگندههای سفارشی اف- ۳۵ آمریکایی برای ارتش این کشور، از ۴۲ فروند به ۱۴۷ فروند افزایش یابد. ارزش این خرید بیش از ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود. این بزرگترین سفارش خرید هواپیمای اف – ۳۵ به شرکت آمریکایی ” لاکهید مارتین”(سازنده هواپیمای اف – ۳۵) است. بزرگترین خریدار هواپیماهای تولیدی این شرکت، ارتش آمریکاست.
حالا برای یک لحظه فکر کنید که اگر همین فردا؛ حكومت های موجود ایران و کره شمالی سقوط نمایند و نظام های متمايل به غرب در این کشور ها حاکم گردند امریکا برای کشور های خلیج فارس و شرق دور از چه كسی شیطان خطرناک بسازد تا ثروت های باد آورده ای حکام خاورمیانه را به امریکا سرازیر نماید؟
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️دکتر یاسین آق طای
واقعیت امر این است که حكومت های کره شمالی و ايران؛ نه تنها دشمن ایالات متحده آمریکا نیستند، بلکه مرغ های تخم طلایی برای امریکا می باشند.
این مرغ های تخم طلا؛ به تازگی تخم هايى به ارزش ده میلیارد دلار و هشت میلیارد دلار در سبد امریکا تقدیم ایالات متحده آمریکا نمودند.
تمام کارخانه های تسلیحات سنگینمانند: هواپیمای های جنگی، موشکهای پیش رفته و تانکهای مدرن آمریکا به برکت شعار های ویرانگر، کاذب و رجز خوانی های فرماندهان ایران و رهبر کره شمالی با تمام ظرفیت کار می کنند و به تولیدات خود می افزایند.
همین لشکر کشی اخیر امریکا به خلیج فارس، تهدید متقابل سپاه و آزمایشات کره شمالی سبب شد تا به تازگی قراردادهای به ارزش ۱۸میلیارد دلار بین آمریکا با کشور های سعودی و ژاپن بسته شود.
امریکا که از تخم های طلای تازه، راضی به نظر می رسد؛ در تازه ترین اظهارات خود پیام های آرامش بخش به رژیم های کره شمالی و ایران ارسال نموده است
فقط در پنج سال گذشته مطابق اعلام مراکز تحقیقات راهبردی معتبر جهانی بیش از دویست میلیارد دلار تنها کشور های حاشیه خلیج فارس از امریکا و متحدین غربی آن اسلحه خریداری کرده اند.
عربستان سعودی، بر اساس ارزیابی «مؤسسۀ بینالمللی تحقیقات صلحِ استکهلم»، در پنج سال گذشته نخستین واردکنندۀ تسلیحات در جهان بوده است و میزان خرید این کشور در این زمینه، در فاصلۀ سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٨ به نسبت مدت مشابه پیش از آن، به میزان ١٩٢ درصد افزایش یافته است. عربستان در این مدت همچنین نخستین مشتری آمریکا در این زمینه بوده و ٢٢ درصد کل صادرات سلاح آمریکا را خریده است. عربستان سعودی پس از مصر و هند، سومین خریدار سلاحهای فرانسه، نخستین خریدار تسلیحات بریتانیا، سومین خریدار تسلیحات اسپانیا و نخستین خریدار از سوئیس است.
کابینه ژاپن(سه شنبه) تصویب کرد که تعداد جنگندههای سفارشی اف- ۳۵ آمریکایی برای ارتش این کشور، از ۴۲ فروند به ۱۴۷ فروند افزایش یابد. ارزش این خرید بیش از ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود. این بزرگترین سفارش خرید هواپیمای اف – ۳۵ به شرکت آمریکایی ” لاکهید مارتین”(سازنده هواپیمای اف – ۳۵) است. بزرگترین خریدار هواپیماهای تولیدی این شرکت، ارتش آمریکاست.
حالا برای یک لحظه فکر کنید که اگر همین فردا؛ حكومت های موجود ایران و کره شمالی سقوط نمایند و نظام های متمايل به غرب در این کشور ها حاکم گردند امریکا برای کشور های خلیج فارس و شرق دور از چه كسی شیطان خطرناک بسازد تا ثروت های باد آورده ای حکام خاورمیانه را به امریکا سرازیر نماید؟
@C_B_SHAHZADEH
اربابان گردنهبگیر و رعایای گردنگیر
#تریبون_آزاد
✍️رضا موسوی طبری
حکایت میکنند شخصی به تنگآمده از مصائبِ زیستن در این کشور، راهی دیار غربت شد. پس از چند سال همان کسانی که عرصه را بر او تنگ کرده بودند پیاپی به او پیغام میدادند که برگرد! چه میکنی آنجا در دیار غربت؟ بیا در وطن خودت آقایی کن. در کنار خانواده باش. ما هم در حدّ وسع خودمان کمکت میکنیم. عجالةً خانهای برایت کرایه کردهایم. حتی برایت زن گرفتهایم. باور نمیکنی! دوتا بچه هم داری. بچۀ اوّلت سهساله و بچۀ دوم هم توی راه است. تو فقط بیا. خوشبختی بیصبرانه انتظارت را میکشد.
حالا حکایت انتخابات در ایران است. حاکمان در این سالها هرچه خواستند به رأی و میل خود کردند. اکنون دیگر آردها را بیختهاند و الکها را آویخته. بعد از اینهمه جنایت و دنائت و بیکفایتی و دزدی از جیب مردم به طرق مختلف -از بورس و خودرو و مالیات بگیر تا ارز و اینترنت و مخابرات که تاریخ نمونهاش را از هیچ یک از قاطعان طریق و گردنهبگیران سراغ ندارد- عدهای را بدون زحمت و رقیب برای مجلسین بیخاصیت خبرگان و شورا تعیین کردهاند و در مرحلۀ پایانی به اصرار از مردم میخواهند که به میدان بیایند و همۀ آنچه را که حضرات مرتکب شدهاند به گردن بگیرند.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️رضا موسوی طبری
حکایت میکنند شخصی به تنگآمده از مصائبِ زیستن در این کشور، راهی دیار غربت شد. پس از چند سال همان کسانی که عرصه را بر او تنگ کرده بودند پیاپی به او پیغام میدادند که برگرد! چه میکنی آنجا در دیار غربت؟ بیا در وطن خودت آقایی کن. در کنار خانواده باش. ما هم در حدّ وسع خودمان کمکت میکنیم. عجالةً خانهای برایت کرایه کردهایم. حتی برایت زن گرفتهایم. باور نمیکنی! دوتا بچه هم داری. بچۀ اوّلت سهساله و بچۀ دوم هم توی راه است. تو فقط بیا. خوشبختی بیصبرانه انتظارت را میکشد.
حالا حکایت انتخابات در ایران است. حاکمان در این سالها هرچه خواستند به رأی و میل خود کردند. اکنون دیگر آردها را بیختهاند و الکها را آویخته. بعد از اینهمه جنایت و دنائت و بیکفایتی و دزدی از جیب مردم به طرق مختلف -از بورس و خودرو و مالیات بگیر تا ارز و اینترنت و مخابرات که تاریخ نمونهاش را از هیچ یک از قاطعان طریق و گردنهبگیران سراغ ندارد- عدهای را بدون زحمت و رقیب برای مجلسین بیخاصیت خبرگان و شورا تعیین کردهاند و در مرحلۀ پایانی به اصرار از مردم میخواهند که به میدان بیایند و همۀ آنچه را که حضرات مرتکب شدهاند به گردن بگیرند.
@C_B_SHAHZADEH
وزیر فریبکار یا نادان؟
#تریبون_آزاد
وزیر آموزش و پرورش: در دوران طاغوت از هر دو نفر، یک نفر بیسواد بود، اما امروز، ۹۸ درصد مردم باسواد هستند
✍️مازیار اوستا
این سخن وزیر یا از سر نادانی است یا فریبکاری و عوامفریبی ؟
از انقلاب ۵۷ تا الان ۴۵ سال گذشته ! چهره جهان تغییر کرده است !
کشورهای هم سطح و حتی پایینتر از ایران در سال ۵۷ الان یک سرو گردن از ایران بالاتر هستند!
بیش از نیمی از جمعیت فعلی کشور و حتی همین وزیر در زمان قبل از انقلاب ۵۷ نبوده اند و آن دوران برایشان به تاریخ پیوسته !و...
وزیر آموزش و پرورش نه تنها از آموزش و پرورش چیزی نمی داند ! حتی این را هم متوجه نمی شود که مقایسه زمان حال کشوری با نیم قرن پیش همان کشور قیاسی خنده دار و جاهلانه است !
خدا به فریاد آموزش و پرورش و فرزندان این ملت برسد با چنین وزیری و چنان نیروهایی که جدیدا جذب می شوند و بعدا وزیر متوجه می شود که تعداد زیادی از آنها معمم بوده اندنه معلم !
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
وزیر آموزش و پرورش: در دوران طاغوت از هر دو نفر، یک نفر بیسواد بود، اما امروز، ۹۸ درصد مردم باسواد هستند
✍️مازیار اوستا
این سخن وزیر یا از سر نادانی است یا فریبکاری و عوامفریبی ؟
از انقلاب ۵۷ تا الان ۴۵ سال گذشته ! چهره جهان تغییر کرده است !
کشورهای هم سطح و حتی پایینتر از ایران در سال ۵۷ الان یک سرو گردن از ایران بالاتر هستند!
بیش از نیمی از جمعیت فعلی کشور و حتی همین وزیر در زمان قبل از انقلاب ۵۷ نبوده اند و آن دوران برایشان به تاریخ پیوسته !و...
وزیر آموزش و پرورش نه تنها از آموزش و پرورش چیزی نمی داند ! حتی این را هم متوجه نمی شود که مقایسه زمان حال کشوری با نیم قرن پیش همان کشور قیاسی خنده دار و جاهلانه است !
خدا به فریاد آموزش و پرورش و فرزندان این ملت برسد با چنین وزیری و چنان نیروهایی که جدیدا جذب می شوند و بعدا وزیر متوجه می شود که تعداد زیادی از آنها معمم بوده اندنه معلم !
@C_B_SHAHZADEH
🖊آيا مليت ايرانی جایگزین دیانت اسلامی میشود؟
#تریبون_آزاد
🔴بازگشت به ایرانشهر
📥حامد زارع
🔶در شماره نخست سیاستنامه که زمستان سال نود و چهار منتشر شد یادداشتی نوشتم با عنوان «بازگشت به ایرانشهر» و در آن با اشاره به تکاپوهای فکری استاد جواد طباطبایی، شرحی کوتاه از افق مسائل ایران ارائه دادم. اکنون دوست ارجمند امیر دبیریمهر با اشاره به تجمع گسترده مردم در لحظه سال تحویل امسال در تخت جمشید، آرامگاه فردوسی و حافظ و نیز همخوانیهای ملی و آیینی، درباره یک اتفاق بزرگ فرهنگی سخن گفته و از دیگران نیز خواسته نظرشان را درباره این اتفاق مطرح کنند
🔶از ابتدای دهه نود مرحوم استاد جواد طباطبایی به فراست دریافته بود که وضعیتی در افق جامعه ایرانی در حال پدیداری است که علایق میهنی را در جایی بالاتر از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک قرار خواهد داد. همین وضعیت بود که طباطبایی را بر آن داشت تا دریافت خود از امر ملی را تنقیح و درآمدی بر ایده ایران را در مقدمه جدیدش بر کتاب دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران و همچنین کتاب ملت، دولت، حکومت قانون بسط دهد.
🔶از چند سال پیش و با توجه به نتایج نامطلوب مهندسی و مدیریت ایدئولوژیک شهروندان در داخل و سیاست خارجی مبتنی بر ایده مقاومت و بسط ادبیات آن در همه عرصههای دیپلماتیک در منطقه، بخش قابل توجه جامعه ایران را بیش از گذشته به این تفاهم رسانده که تداوم ارادهگرایی و در مواردی اقتدارگرایی مبتنی بر اسلام سیاسی، راهی پرتنش و پرهزینه است که حکومت به هر دلیلی تصمیم بر طی طریق در همین مسیر را برگزیده است. طبیعی است که ایستادگی و مخالفت با این اراده نیز میتواند تبعات خسارتباری برای شهروندان در پی داشته باشد.
🔶اما قوه عاقله جامعه و یا به عبارت بهتر وجدان جمعی ایرانیان بدون هیچگونه راهبری و یا هماهنگی، واکنشی را در برابر این تصمیمات برگزیده که نه تنها هزینهزا و خسارتبار نیست، که پرفایده و امیدآفرین است. بخشی از مردم که تمایلی به خرج کردن از جیبشان برای مقاصد نمایشی و یا شعائری معطوف به ترویج ادبیات اسلام سیاسی ندارند، مخالفت خود با اراده حکومت را با تمسک به نامها، نمادها، ایدهها، مناسبتها و قرارهایی که به نوعی با فرهنگ ایران باستان پیوند پیدا میکنند، اعلام میکنند.
🔶 این روند تا اندازهای عمیق، فرهنگی، غیررسمی و توام با دلبستگی و خویشاوندی به پیش رفته و میرود که نه تنها هیچ رقابتی با روند پرهزینه و پرتدارکات تبلیغات رسمی ندارد، بلکه دیگر به فکر رقابت با آرمان ابلاغی حکومت نیز نیست و به نوعی در بیتوجهی مطلقی به آن در حال پیشروی است. این بیتوجهی و عدم تمایل به رقابت، نه تنها استعداد جامعه ایرانی در مواجهه با مواریث و معاریف ایران باستان را چندبرابر کرده، بلکه از مواجهه پر هزینه با هواداران گفتمان اسلام سیاسی و اتلاف انرژی در اثر این مواجهه نیز کاسته است.
🔶بدینترتیب به نظر میرسد بخشی از مردم ایران تصمیم گرفتهاند تا ریشهیابی فکری، روحی و هویتی خود را نه در چارچوب تمدن اسلامی یا اسلام سیاسی بلکه در قالب ایران، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، پیگیری کنند.
حضور مردم را در میعادگاههایی نظیر مقبره فردوسی، مقبره حافظ، تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر به عنوان مکانهایی که تکوین سنخی از آگاهی ملی در آنها شکل میگیرد در همین راستا باید تحلیل کرد. / مجله سیاست نامه
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
🔴بازگشت به ایرانشهر
📥حامد زارع
🔶در شماره نخست سیاستنامه که زمستان سال نود و چهار منتشر شد یادداشتی نوشتم با عنوان «بازگشت به ایرانشهر» و در آن با اشاره به تکاپوهای فکری استاد جواد طباطبایی، شرحی کوتاه از افق مسائل ایران ارائه دادم. اکنون دوست ارجمند امیر دبیریمهر با اشاره به تجمع گسترده مردم در لحظه سال تحویل امسال در تخت جمشید، آرامگاه فردوسی و حافظ و نیز همخوانیهای ملی و آیینی، درباره یک اتفاق بزرگ فرهنگی سخن گفته و از دیگران نیز خواسته نظرشان را درباره این اتفاق مطرح کنند
🔶از ابتدای دهه نود مرحوم استاد جواد طباطبایی به فراست دریافته بود که وضعیتی در افق جامعه ایرانی در حال پدیداری است که علایق میهنی را در جایی بالاتر از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک قرار خواهد داد. همین وضعیت بود که طباطبایی را بر آن داشت تا دریافت خود از امر ملی را تنقیح و درآمدی بر ایده ایران را در مقدمه جدیدش بر کتاب دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران و همچنین کتاب ملت، دولت، حکومت قانون بسط دهد.
🔶از چند سال پیش و با توجه به نتایج نامطلوب مهندسی و مدیریت ایدئولوژیک شهروندان در داخل و سیاست خارجی مبتنی بر ایده مقاومت و بسط ادبیات آن در همه عرصههای دیپلماتیک در منطقه، بخش قابل توجه جامعه ایران را بیش از گذشته به این تفاهم رسانده که تداوم ارادهگرایی و در مواردی اقتدارگرایی مبتنی بر اسلام سیاسی، راهی پرتنش و پرهزینه است که حکومت به هر دلیلی تصمیم بر طی طریق در همین مسیر را برگزیده است. طبیعی است که ایستادگی و مخالفت با این اراده نیز میتواند تبعات خسارتباری برای شهروندان در پی داشته باشد.
🔶اما قوه عاقله جامعه و یا به عبارت بهتر وجدان جمعی ایرانیان بدون هیچگونه راهبری و یا هماهنگی، واکنشی را در برابر این تصمیمات برگزیده که نه تنها هزینهزا و خسارتبار نیست، که پرفایده و امیدآفرین است. بخشی از مردم که تمایلی به خرج کردن از جیبشان برای مقاصد نمایشی و یا شعائری معطوف به ترویج ادبیات اسلام سیاسی ندارند، مخالفت خود با اراده حکومت را با تمسک به نامها، نمادها، ایدهها، مناسبتها و قرارهایی که به نوعی با فرهنگ ایران باستان پیوند پیدا میکنند، اعلام میکنند.
🔶 این روند تا اندازهای عمیق، فرهنگی، غیررسمی و توام با دلبستگی و خویشاوندی به پیش رفته و میرود که نه تنها هیچ رقابتی با روند پرهزینه و پرتدارکات تبلیغات رسمی ندارد، بلکه دیگر به فکر رقابت با آرمان ابلاغی حکومت نیز نیست و به نوعی در بیتوجهی مطلقی به آن در حال پیشروی است. این بیتوجهی و عدم تمایل به رقابت، نه تنها استعداد جامعه ایرانی در مواجهه با مواریث و معاریف ایران باستان را چندبرابر کرده، بلکه از مواجهه پر هزینه با هواداران گفتمان اسلام سیاسی و اتلاف انرژی در اثر این مواجهه نیز کاسته است.
🔶بدینترتیب به نظر میرسد بخشی از مردم ایران تصمیم گرفتهاند تا ریشهیابی فکری، روحی و هویتی خود را نه در چارچوب تمدن اسلامی یا اسلام سیاسی بلکه در قالب ایران، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، پیگیری کنند.
حضور مردم را در میعادگاههایی نظیر مقبره فردوسی، مقبره حافظ، تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر به عنوان مکانهایی که تکوین سنخی از آگاهی ملی در آنها شکل میگیرد در همین راستا باید تحلیل کرد. / مجله سیاست نامه
@C_B_SHAHZADEH
خاورمیانه در روزها و هفته های آینده آبستن حوادث تکان دهنده ای است
#تریبون_آزاد
✍غلامرضا علیزاده
پاسخ بیتردید «آری» است. تماس ۲۵ دقیقهای جوبایدن با نتانیاهو، اسراییل را از واکنش آنی بازداشت، اما این به معنای پاککردنِ صورت مساله نیست. همچنانکه در گفتگوی سخنگوی ارتش رژیم اسراییل با رسانهها آمده، وی تاکید کرد: «ما حرف نمیزنیم، بلکه عمل میکنیم.»
دولت مستقر در ایالات متحده، بهشدت از تشدید منازعه در صفحه خاورمیانه گریزان است. به همان نحو، اسراییل نیز گرایش عجیبی در بهراهانداختنِ جنگ دارد تا دشمن قسمخوردهاش را به مهمانیِ دعوتنشدهای فرا بخوانَد. به دیگر معنا، دکترین اسراییل از سیاست صبر و مدارا خارج شده و به رویکرد تهاجمی و بازدارنده رسیده است.
موضوع دیگر اینکه، جمهوری اسلامی با شلیک موشکها و پهپادها تا حدودی در میان باورمندانش کسب وجاهت کرد، اما یک نکته را نباید از خاطر بُرد؛ ایران قسمتِ عمده کارتهایش را بازی کرده و اکنون شوربختانه دستش بیش از پیش برای اسراییل رو شده، و این میتواند پاشنه آشیل قلمداد شده و سبب جَریشدن رژیم اسراییل در روزهای آینده شود.
بهباور من، خاورمیانه در روزها و هفتههای آینده، آبستن حوادث تکاندهندهای هست و نتانیاهو دیگر نمیگذارد تا بایدن آسوده بخوابد و این مهمترین کابوس جوبایدن است، همانگونه که این نگرانی را از مشاورانش پنهان نکرده است.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍غلامرضا علیزاده
پاسخ بیتردید «آری» است. تماس ۲۵ دقیقهای جوبایدن با نتانیاهو، اسراییل را از واکنش آنی بازداشت، اما این به معنای پاککردنِ صورت مساله نیست. همچنانکه در گفتگوی سخنگوی ارتش رژیم اسراییل با رسانهها آمده، وی تاکید کرد: «ما حرف نمیزنیم، بلکه عمل میکنیم.»
دولت مستقر در ایالات متحده، بهشدت از تشدید منازعه در صفحه خاورمیانه گریزان است. به همان نحو، اسراییل نیز گرایش عجیبی در بهراهانداختنِ جنگ دارد تا دشمن قسمخوردهاش را به مهمانیِ دعوتنشدهای فرا بخوانَد. به دیگر معنا، دکترین اسراییل از سیاست صبر و مدارا خارج شده و به رویکرد تهاجمی و بازدارنده رسیده است.
موضوع دیگر اینکه، جمهوری اسلامی با شلیک موشکها و پهپادها تا حدودی در میان باورمندانش کسب وجاهت کرد، اما یک نکته را نباید از خاطر بُرد؛ ایران قسمتِ عمده کارتهایش را بازی کرده و اکنون شوربختانه دستش بیش از پیش برای اسراییل رو شده، و این میتواند پاشنه آشیل قلمداد شده و سبب جَریشدن رژیم اسراییل در روزهای آینده شود.
بهباور من، خاورمیانه در روزها و هفتههای آینده، آبستن حوادث تکاندهندهای هست و نتانیاهو دیگر نمیگذارد تا بایدن آسوده بخوابد و این مهمترین کابوس جوبایدن است، همانگونه که این نگرانی را از مشاورانش پنهان نکرده است.
@C_B_SHAHZADEH
آیا خامنه ای سرنوشت صدام، قذافی و موسیلینی را نمی داند؟
#تریبون_آزاد
✍️میراصغر موسوی
خامنه ای امام و ولی امر کیست؟ این ولی امر مسلمین جهان، چه تعداد از مسلمانان را زیر چتر ولایت خود دارد. وسعت و گستره ولایت او چقدر و تا کجاست که، هم زمان برای همه چیز و همه کس تعیین تکلیف می کند: برای زنان و مردان ایران، مردم غزه و فلسطین و لبنان نسخه صادر می کند.
آیا او نمی داند، پهباد و موشک و توپ و تانک صرفا ابزار هستند و جایگزین ملت نمی شود.
آیا او نمی داند، کشورهای دیگر نیز توپ و تانک و موشک و هواپیما دارند و در صورت لزوم از آنها استفاده خواهند کرد. او که در هشت سال دوران جنگ " رئیس شورایعالی دفاع " بود، آیا به یاد ندارد چه بر سر کشور آمد و بر ملت چه رفت؟ و چطور شد عزم و اراده و شعار " جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از جهان " با سر شکستگی تمام به پذیرش عجولانه قطع نامه 598 منجر شد.
آیا او نمی داند، تهران را اگر از دست بدهد، در غزه و صنعا و بیروت و بغداد برای اعمال ولایت و حتی زندگی کردن امکانی در اختیار نخواهد داشت.
آیا او نمی داند، ایران متعلق به این جماعت ائمه جمعه و جماعات و نور چشمی های بیت و زورگویان نظامی و انتظامی و امنیتی و بسیجی فقط نیست، و اینها جزو و تعداد ناچیزی از جمعیت ایران هستند.
آیا او نمی داند، تورهای امنیتی تنیده شده توسط بیت و سپاه و وزارت اطلاعات اگر از هم بگُسلد و پاره شود، هیچ جا امن نخواهد بود. آیا برای صدام حسین غیر از یک گودال تنگ چیز و جای دیگری باقی مانده بود؟
آیا او نمی داند، به قذافی که در دوران زمامداری اش بر لیبی همه مردم کشور در رفاه به سر می بردند و نمونه ای از اختلاس و دزدی و چپاول اموال ملت و کشور - در آنجا و هم در عراق دوران صدام - وجود نداشت، با پاره شدن تورهای امنیتی چه رفت.
آیا او نمی داند، در میان اکثر مستبد و ظالمان و رهبران آدم کش و چپاول گر، تنها هیتلر از این شانس برخوردار شد تا فرصتی برای خوردن سَم و شلیک گوله بر شقیقه اش داشته باشد. اما بر موسیلینی متحد و دوستش چه رفت؟
آیا او نمی داند، چگونه و چطور، بعد از تهدید دوم ترومن، امپراطور ژاپن " پسر خورشید " با چه سرعت و شدتِ حقارتی تسلیم شد.
اگر او نمی داند، ما همه می دانیم بر " پُل پوت " چه رفت؟ او که انقلابی تر از این ها نشان می داد و به ذره ای کمتر از نابودی مطلق غرب و ایالات متحده آمریکا و کل جهان سرمایه داری راضی نبود، و تصمیم داشت، بعد از نابودی سرمایه داری، همه جهان را وارد چرخه سوسیالیزم بکند، عاقبت کارش به کجا کشید.
ما می دانیم، پل پوت در لابلای درختان جنگلی دور افتاده از سرزمین کامبوج، توسط پشه های مالاریا خورده شد. زمانی که پیدا و دستگیرش کردند، قادر به تکلم نبود و چند روز بعد در بیمارستان مرد! او پل پوت بود. او رهبر خِمرهای سرخ بود.
ما می فهمیم اگر پل پوت و خمرهای سرخ با ملت خود ( کامبوج ) چنان نمی کردند، ملت کامبوج نیز با آنان چنین نمی کرد.
ما فهمیده ایم، اگر صدام ملت عراق را ( شیعه و کرد و کمونیست و ملی و...) ده ها هزار ده ها هزار سلاخی نمی کرد، سرنوشتش آنگونه که شد، رقم نمی خورد. یک گودال تنگ و تاریک برای یک رهبر؟
ما فهمیده ایم، اگر قذافی تن به قانون و حکومت قانون می داد و با بهانه قرار دادن دین و سنت حکمرانی در اسلام، حکومت را فردی و سلطانی نمی کرد، در هنگام فرار حداقل به دست خائنانِ هم دستِ با " پیمان ناتو " کشته نمی شد.
ما می فهمیم، کار شما اگر ادامه پیدا کند کشور یک ویرانه کامل می شود. اما این را نیز می فهمیم، به رغم همه سختی و خطر و ناامنی ها باید این واگن را از این ریل خارج کرد.
اما ما، و نیز شما شاید درست و دقیق ندانیم، در چنین وضعیتی بر ما و شما چه خواهد رفت. اما این را می فهمیم، مردم می مانند اما هیتلر خودکشی می کند، موسیلینی به دست پارتیزان ها اعدام و پل پوت و صدام و قذافی ها فراری می شوند، و با ذلت به اسارت در می آیند...
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️میراصغر موسوی
خامنه ای امام و ولی امر کیست؟ این ولی امر مسلمین جهان، چه تعداد از مسلمانان را زیر چتر ولایت خود دارد. وسعت و گستره ولایت او چقدر و تا کجاست که، هم زمان برای همه چیز و همه کس تعیین تکلیف می کند: برای زنان و مردان ایران، مردم غزه و فلسطین و لبنان نسخه صادر می کند.
آیا او نمی داند، پهباد و موشک و توپ و تانک صرفا ابزار هستند و جایگزین ملت نمی شود.
آیا او نمی داند، کشورهای دیگر نیز توپ و تانک و موشک و هواپیما دارند و در صورت لزوم از آنها استفاده خواهند کرد. او که در هشت سال دوران جنگ " رئیس شورایعالی دفاع " بود، آیا به یاد ندارد چه بر سر کشور آمد و بر ملت چه رفت؟ و چطور شد عزم و اراده و شعار " جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از جهان " با سر شکستگی تمام به پذیرش عجولانه قطع نامه 598 منجر شد.
آیا او نمی داند، تهران را اگر از دست بدهد، در غزه و صنعا و بیروت و بغداد برای اعمال ولایت و حتی زندگی کردن امکانی در اختیار نخواهد داشت.
آیا او نمی داند، ایران متعلق به این جماعت ائمه جمعه و جماعات و نور چشمی های بیت و زورگویان نظامی و انتظامی و امنیتی و بسیجی فقط نیست، و اینها جزو و تعداد ناچیزی از جمعیت ایران هستند.
آیا او نمی داند، تورهای امنیتی تنیده شده توسط بیت و سپاه و وزارت اطلاعات اگر از هم بگُسلد و پاره شود، هیچ جا امن نخواهد بود. آیا برای صدام حسین غیر از یک گودال تنگ چیز و جای دیگری باقی مانده بود؟
آیا او نمی داند، به قذافی که در دوران زمامداری اش بر لیبی همه مردم کشور در رفاه به سر می بردند و نمونه ای از اختلاس و دزدی و چپاول اموال ملت و کشور - در آنجا و هم در عراق دوران صدام - وجود نداشت، با پاره شدن تورهای امنیتی چه رفت.
آیا او نمی داند، در میان اکثر مستبد و ظالمان و رهبران آدم کش و چپاول گر، تنها هیتلر از این شانس برخوردار شد تا فرصتی برای خوردن سَم و شلیک گوله بر شقیقه اش داشته باشد. اما بر موسیلینی متحد و دوستش چه رفت؟
آیا او نمی داند، چگونه و چطور، بعد از تهدید دوم ترومن، امپراطور ژاپن " پسر خورشید " با چه سرعت و شدتِ حقارتی تسلیم شد.
اگر او نمی داند، ما همه می دانیم بر " پُل پوت " چه رفت؟ او که انقلابی تر از این ها نشان می داد و به ذره ای کمتر از نابودی مطلق غرب و ایالات متحده آمریکا و کل جهان سرمایه داری راضی نبود، و تصمیم داشت، بعد از نابودی سرمایه داری، همه جهان را وارد چرخه سوسیالیزم بکند، عاقبت کارش به کجا کشید.
ما می دانیم، پل پوت در لابلای درختان جنگلی دور افتاده از سرزمین کامبوج، توسط پشه های مالاریا خورده شد. زمانی که پیدا و دستگیرش کردند، قادر به تکلم نبود و چند روز بعد در بیمارستان مرد! او پل پوت بود. او رهبر خِمرهای سرخ بود.
ما می فهمیم اگر پل پوت و خمرهای سرخ با ملت خود ( کامبوج ) چنان نمی کردند، ملت کامبوج نیز با آنان چنین نمی کرد.
ما فهمیده ایم، اگر صدام ملت عراق را ( شیعه و کرد و کمونیست و ملی و...) ده ها هزار ده ها هزار سلاخی نمی کرد، سرنوشتش آنگونه که شد، رقم نمی خورد. یک گودال تنگ و تاریک برای یک رهبر؟
ما فهمیده ایم، اگر قذافی تن به قانون و حکومت قانون می داد و با بهانه قرار دادن دین و سنت حکمرانی در اسلام، حکومت را فردی و سلطانی نمی کرد، در هنگام فرار حداقل به دست خائنانِ هم دستِ با " پیمان ناتو " کشته نمی شد.
ما می فهمیم، کار شما اگر ادامه پیدا کند کشور یک ویرانه کامل می شود. اما این را نیز می فهمیم، به رغم همه سختی و خطر و ناامنی ها باید این واگن را از این ریل خارج کرد.
اما ما، و نیز شما شاید درست و دقیق ندانیم، در چنین وضعیتی بر ما و شما چه خواهد رفت. اما این را می فهمیم، مردم می مانند اما هیتلر خودکشی می کند، موسیلینی به دست پارتیزان ها اعدام و پل پوت و صدام و قذافی ها فراری می شوند، و با ذلت به اسارت در می آیند...
@C_B_SHAHZADEH
میزان اختیارات و پاسخگویی رهبر انقلاب
#تریبون_آزاد
قانون اول نیوتن در حوزه کشورداری میگوید هر کس به میزان اختیاراتی که دارد مسئول است و باید پاسخگوی مردم باشد. رهبری با داشتن اختیارات گسترده قانونی و فراقانونی مانند عزل و نصب اعضای شورای نگهبان و از طریق آن تعیین صلاحیت نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (بخوانید انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری)، تعیین صلاحیت رییسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای شهر و از طریق آن انتخاب شهرداران، دارا بودن حکم حکومتی، تعیین سیاست خارجی، فرماندهی همه قوای نظامی و انتظامی، بسیج، اعضای مجمع تشخیص مصلحت، در اختیار داشتن دادگاهها و قوه قضاییه، در اختیار داشتن رسانه ملی و رسانههای متعدد نوشتاری و مجازی با بودجه کلان، قدرت فیلترینگ و کنترل فضای مجازی، تعیین ائمه جمعه، امامان جماعت، متولیان اماکن متبرکه، اوقاف، متولیان حوزههای علمیه، تعیین روسای نهادهای امنیتی و شوراها و دانشگاه آزاد، دانشگاه امام صادق، بنیادها و ستادهای اجرایی، کمیته امداد و ... بیرقیبترین فرد در میزان اختیارات است که همواره با زیرکی خاص خود سعی میکند مسئولیت و عواقب هیچیک از دستورات خود را گردن نگیرد!
مثلا دستور رد صلاحیت کاندیداهای مطرح ریاستجمهوری را صادر میکند و بلافاصله میگوید شورای نگهبان باید جبران کند! دستور حمله وحشیانه به زن و دختر مردم را صادر میکند و بازی کی بود کی بود من نبودم را آغاز میکند، دستور گران شدن قیمت بنزین را میدهد و سپس میگوید من از تصمیم سران قوا حمایت میکنم و حق ندارند از تصمیم خود کوتاه بیایند و بسیار است از این دست اقدامات...
جالب این جاست دایره اختیارات ایشان آنقدر گسترده شده که عملا موجب تعطیلی بندهای بسیاری از قانون اساسی شده است تا حدی که میتوان گفت، یکی از اختیارات ایشان تغییر قانون اساسی در عمل بوده است. تعطیلی اصلهای مهمی از قانون اساسی مانند حق اعتراض و تجمع اعتراضی، حق تعیین سرنوشت، حق آزادی بیان، منع دخالت نظامیان در سیاست، استقلال قوای سه گانه، نظارت خبرگان بر عملکرد رهبری و بسیاری از حقوق مصرح در قانون اساسی در نتیجه بسط اختیارات فراقانونی ایشان تعطیل و خنثی شده است!
در مقابل این اختیارات گسترده و نامحدود میزان پاسخگویی معظم له به ملت نزدیک به صفر است! نه کسی حق دارد از ایشان سوال کند، نه مجلسی برای استیضاح ایشان تشکیل میشود، نه حتی مصاحبهای با خبرگزاریهای داخلی و خارجی برگزار میشود، نه کسی حق تحقیق و تفحص از عملکرد ایشان را دارد و از همه بدتر اینکه هر کس بخواهد کوچکترین انتقاد یا ایرادی را متوجه ایشان کند بلافاصله دستگیر، زندانی و پروندهدار میشود.
در این شرایط باید گفت هر کس علت مشکلات کشور را متوجه اصلاح طلبان، یا جریان پایداری یا جریان قالیباف یا ابراهیم رئیسی یا پلیس یا هر شخصی غیر از کسی که مسئولیت همه امور کشور با اوست، یعنی رهبر معظم انقلاب، اعلام کند مطمئن باشید آدرس غلط میدهد. همه این آدرسهای غلط به دستور معظم له و توسط باند فاسد امنیتی بین خواص و از طریق آنها بین عوام رواج پیدا میکند تا چهره قدسی و البته جعلی ایشان حفظ شود.
ضمنا حتی اگر موارد انگشت شماری باشد که ایشان در آن تقصیری نداشته باشند و مسئولان زیردست دچار خطا و اشتباه شدهاند، مسئولیت اقدامات همه زیر دستان با رهبری است و تنها زمانی میتوان تا حدی از قصور ایشان کم کرد که بلافاصله مسئول خاطی برکنار شود که چنین مواردی بسیار انگشت شمار و با تأخیر بسیار زیاد است.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
قانون اول نیوتن در حوزه کشورداری میگوید هر کس به میزان اختیاراتی که دارد مسئول است و باید پاسخگوی مردم باشد. رهبری با داشتن اختیارات گسترده قانونی و فراقانونی مانند عزل و نصب اعضای شورای نگهبان و از طریق آن تعیین صلاحیت نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (بخوانید انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری)، تعیین صلاحیت رییسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای شهر و از طریق آن انتخاب شهرداران، دارا بودن حکم حکومتی، تعیین سیاست خارجی، فرماندهی همه قوای نظامی و انتظامی، بسیج، اعضای مجمع تشخیص مصلحت، در اختیار داشتن دادگاهها و قوه قضاییه، در اختیار داشتن رسانه ملی و رسانههای متعدد نوشتاری و مجازی با بودجه کلان، قدرت فیلترینگ و کنترل فضای مجازی، تعیین ائمه جمعه، امامان جماعت، متولیان اماکن متبرکه، اوقاف، متولیان حوزههای علمیه، تعیین روسای نهادهای امنیتی و شوراها و دانشگاه آزاد، دانشگاه امام صادق، بنیادها و ستادهای اجرایی، کمیته امداد و ... بیرقیبترین فرد در میزان اختیارات است که همواره با زیرکی خاص خود سعی میکند مسئولیت و عواقب هیچیک از دستورات خود را گردن نگیرد!
مثلا دستور رد صلاحیت کاندیداهای مطرح ریاستجمهوری را صادر میکند و بلافاصله میگوید شورای نگهبان باید جبران کند! دستور حمله وحشیانه به زن و دختر مردم را صادر میکند و بازی کی بود کی بود من نبودم را آغاز میکند، دستور گران شدن قیمت بنزین را میدهد و سپس میگوید من از تصمیم سران قوا حمایت میکنم و حق ندارند از تصمیم خود کوتاه بیایند و بسیار است از این دست اقدامات...
جالب این جاست دایره اختیارات ایشان آنقدر گسترده شده که عملا موجب تعطیلی بندهای بسیاری از قانون اساسی شده است تا حدی که میتوان گفت، یکی از اختیارات ایشان تغییر قانون اساسی در عمل بوده است. تعطیلی اصلهای مهمی از قانون اساسی مانند حق اعتراض و تجمع اعتراضی، حق تعیین سرنوشت، حق آزادی بیان، منع دخالت نظامیان در سیاست، استقلال قوای سه گانه، نظارت خبرگان بر عملکرد رهبری و بسیاری از حقوق مصرح در قانون اساسی در نتیجه بسط اختیارات فراقانونی ایشان تعطیل و خنثی شده است!
در مقابل این اختیارات گسترده و نامحدود میزان پاسخگویی معظم له به ملت نزدیک به صفر است! نه کسی حق دارد از ایشان سوال کند، نه مجلسی برای استیضاح ایشان تشکیل میشود، نه حتی مصاحبهای با خبرگزاریهای داخلی و خارجی برگزار میشود، نه کسی حق تحقیق و تفحص از عملکرد ایشان را دارد و از همه بدتر اینکه هر کس بخواهد کوچکترین انتقاد یا ایرادی را متوجه ایشان کند بلافاصله دستگیر، زندانی و پروندهدار میشود.
در این شرایط باید گفت هر کس علت مشکلات کشور را متوجه اصلاح طلبان، یا جریان پایداری یا جریان قالیباف یا ابراهیم رئیسی یا پلیس یا هر شخصی غیر از کسی که مسئولیت همه امور کشور با اوست، یعنی رهبر معظم انقلاب، اعلام کند مطمئن باشید آدرس غلط میدهد. همه این آدرسهای غلط به دستور معظم له و توسط باند فاسد امنیتی بین خواص و از طریق آنها بین عوام رواج پیدا میکند تا چهره قدسی و البته جعلی ایشان حفظ شود.
ضمنا حتی اگر موارد انگشت شماری باشد که ایشان در آن تقصیری نداشته باشند و مسئولان زیردست دچار خطا و اشتباه شدهاند، مسئولیت اقدامات همه زیر دستان با رهبری است و تنها زمانی میتوان تا حدی از قصور ایشان کم کرد که بلافاصله مسئول خاطی برکنار شود که چنین مواردی بسیار انگشت شمار و با تأخیر بسیار زیاد است.
@C_B_SHAHZADEH
دردسرهای حکومت دینی و ایدئولوژیک
#تریبون_آزاد
✍فریبا نظری
🔗 وقتی در دوران کنونی از جدایی حکومت از دین، جامعهی سکولار و دین عرفی سخن گفته میشود، بر موارد کاربردی دلالت دارد که زیست روزمرهی جوامعی که دارای حکومت دینی هستند را دچار مشکلات و موانعی ساخته که گاه بسیار عجیب و دردسر ساز است و پیامدهای ناخوشایند و زیان رسانی دارد.
اگر چه مطالعات و شواهد میدانی و عینی نشان میدهد خروجی افزایش تمایل به جدایی حکومت از دین، درنهایت به سود ادیان و مردمان جوامع مختلف است.
🔗 بیایید چند نمونه را باهم مرور کنیم:
۱- تعطیلی یک یا دو روز در هفته؛ در جامعهای که حکومت ایدئولوژیک و دینی دارد، تبدیل به مسئلهای سیاسی و ایدئولوژیک میشود و بسیاری از ارتباطات آن کشور با سایر کشورهای جهان را دچار پیچیدگی و مشکل میسازد. مثلاً گفته میشود در کشورهای مسلمان باید روز جمعه تعطیل باشد، در کشورهای مسیحی روز یکشنبه و در کشورهای یهودی روز شنبه. و البته آگاه نیستم که در کشورهایی با ادیان دیگر ممکن است طرفداران حکومت دینی و ایدئولوژی زده قائل به تعطیلی چه روزهای دیگری باشند.
درحالی که در کشورهایی که از حکومت دینی فاصله گرفتهاند این موضوع به آسانی تدبیر و برنامهریزی شده است.
۲- تولید و فروش قانونی نوشیدنی های الکلی؛ یکی دیگر از موضوعاتی است که ورود حکومت دینی به آن، وضعیت را پیچیده و مخاطرهآمیز کرده است. زیرا آن را تبدیل به پدیدهای زیرزمینی و قاچاق نموده و نتیجهی آن، آسیبهای جدی مسمومیت، نابینایی و مرگ برای مصرف کنندگان تولیدات قاچاق و بدون نظارت است. به برخی از آمار وحشتناک آسیب دیدگان این موضوع در ایران نگاهی بیندازیم:
در سال ۱۴۰۱، تعداد ۶۴۴ نفر در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ ساله بر اثر سوء مصرف ناشی از الکل جان باختند ( فرارو، تیر ۱۴۰۲).
مسمومیت الکلی در ایران هرساله به صورت میانگین بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ قربانی میگیرد، اینها آمارهایی است که از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است. این آمارها گاهی افزایش پیدا میکند، چنانکه در بازه اسفند ۹۸ تا ۱۹ فروردین ۹۹ بیش از ۳ هزار نفر دچار مسمومیت الکلی شده و از این میان ۷۲۸ نفر نیز جان خود را از دست دادند ( شرق، خرداد ۱۴۰۱).
بنا بر اعلام وزارت بهداشت، از اول اسفند ۱۳۹۸ (آغاز شیوع ویروس کرونا) تا ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۵۰۱۱ نفر در کشور به دلیل مصرف مشروبات الکلی حاوی متانول دچار مسمومیت شدند که ۵۲۵ نفر از مسمومان مراجعهکننده به مراکز درمانی، به دلیل شدت عوارض، فوت کردهاند (ایسنا، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹).
این حالیست که در بسیاری از کشورها بدون حکومت دینی و البته با اکثریت افراد دیندار مسلمان مانند اندونزی، مالزی، مصر، و ترکیه؛ این وضعیت و شرایط آسیبزا و بغرنج وجود ندارد و برای آن تدابیری مناسب بدون دخالت ایدئولوژیک و آسیب رسان برای جامعه، اندیشیده و برنامهریزی شده است.
۳- حجاب اجباری؛ موضوعی که به آسانی در تمام کشورهای مسلمان دنیا تدبیر شده به جز کشورهایی مانند ایران و افغانستان که حکومت دینی و ایدئولوژیک دارند.
این بیتدبیری و ورود و دخالت حکومت به حوزهی خصوصی حقوق شهروندی جامعه، سالهاست مشکلات بسیاری را هم برای زنان داخل کشور و هم برای گردشگران خارجی که تمایل دارند به ایران زیبا سفرکنند، بوجود آورده است.
🔗ایجاد فضای دوقطبی، ناامنی و مخاطرات آمد و شد و حضور در جامعه، به کرسی نشاندن یک خوانش از دین و پوشش برای زنان، تجربهی زیستهی هراس، توهین، آزار روانی و آسیب جسمی زنان، گسترش فرهنگ زیست دوگانه بدون باور و اعتقاد شخصی همراه با اجبار حکومتی، افزایش کنش عاطفی معطوف به لجاجت در جامعه، احساس ناخوشایند تبعیض در بسیاری از دینداران باورمند به پوشش؛ و البته افزایش آگاهی و تمایل به سوی رهایی از دین حکومتی و ایدئولوژیک؛ از پیامدهای حجاب اجباری حکومت دینی برای زنان و مردان داخل کشور است.
🔗و آسیب و توقف چرخهی گردشگری اقتصادی و فرهنگی این سرزمین و تبدیل ایران به غایبی بزرگ در اقتصاد توریسم نیز، برونداد این پدیده در ارتباطات منطقهای و جهانی کشور ماست.
در این خصوص نیز دیگر کشورهای مسلمان مانند مالزی، اندونزی و ترکیه حتی عربستان، برای آن تدبیر کرده و از این پیامدها فاصله گرفتهاند.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍فریبا نظری
🔗 وقتی در دوران کنونی از جدایی حکومت از دین، جامعهی سکولار و دین عرفی سخن گفته میشود، بر موارد کاربردی دلالت دارد که زیست روزمرهی جوامعی که دارای حکومت دینی هستند را دچار مشکلات و موانعی ساخته که گاه بسیار عجیب و دردسر ساز است و پیامدهای ناخوشایند و زیان رسانی دارد.
اگر چه مطالعات و شواهد میدانی و عینی نشان میدهد خروجی افزایش تمایل به جدایی حکومت از دین، درنهایت به سود ادیان و مردمان جوامع مختلف است.
🔗 بیایید چند نمونه را باهم مرور کنیم:
۱- تعطیلی یک یا دو روز در هفته؛ در جامعهای که حکومت ایدئولوژیک و دینی دارد، تبدیل به مسئلهای سیاسی و ایدئولوژیک میشود و بسیاری از ارتباطات آن کشور با سایر کشورهای جهان را دچار پیچیدگی و مشکل میسازد. مثلاً گفته میشود در کشورهای مسلمان باید روز جمعه تعطیل باشد، در کشورهای مسیحی روز یکشنبه و در کشورهای یهودی روز شنبه. و البته آگاه نیستم که در کشورهایی با ادیان دیگر ممکن است طرفداران حکومت دینی و ایدئولوژی زده قائل به تعطیلی چه روزهای دیگری باشند.
درحالی که در کشورهایی که از حکومت دینی فاصله گرفتهاند این موضوع به آسانی تدبیر و برنامهریزی شده است.
۲- تولید و فروش قانونی نوشیدنی های الکلی؛ یکی دیگر از موضوعاتی است که ورود حکومت دینی به آن، وضعیت را پیچیده و مخاطرهآمیز کرده است. زیرا آن را تبدیل به پدیدهای زیرزمینی و قاچاق نموده و نتیجهی آن، آسیبهای جدی مسمومیت، نابینایی و مرگ برای مصرف کنندگان تولیدات قاچاق و بدون نظارت است. به برخی از آمار وحشتناک آسیب دیدگان این موضوع در ایران نگاهی بیندازیم:
در سال ۱۴۰۱، تعداد ۶۴۴ نفر در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ ساله بر اثر سوء مصرف ناشی از الکل جان باختند ( فرارو، تیر ۱۴۰۲).
مسمومیت الکلی در ایران هرساله به صورت میانگین بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ قربانی میگیرد، اینها آمارهایی است که از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است. این آمارها گاهی افزایش پیدا میکند، چنانکه در بازه اسفند ۹۸ تا ۱۹ فروردین ۹۹ بیش از ۳ هزار نفر دچار مسمومیت الکلی شده و از این میان ۷۲۸ نفر نیز جان خود را از دست دادند ( شرق، خرداد ۱۴۰۱).
بنا بر اعلام وزارت بهداشت، از اول اسفند ۱۳۹۸ (آغاز شیوع ویروس کرونا) تا ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۵۰۱۱ نفر در کشور به دلیل مصرف مشروبات الکلی حاوی متانول دچار مسمومیت شدند که ۵۲۵ نفر از مسمومان مراجعهکننده به مراکز درمانی، به دلیل شدت عوارض، فوت کردهاند (ایسنا، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹).
این حالیست که در بسیاری از کشورها بدون حکومت دینی و البته با اکثریت افراد دیندار مسلمان مانند اندونزی، مالزی، مصر، و ترکیه؛ این وضعیت و شرایط آسیبزا و بغرنج وجود ندارد و برای آن تدابیری مناسب بدون دخالت ایدئولوژیک و آسیب رسان برای جامعه، اندیشیده و برنامهریزی شده است.
۳- حجاب اجباری؛ موضوعی که به آسانی در تمام کشورهای مسلمان دنیا تدبیر شده به جز کشورهایی مانند ایران و افغانستان که حکومت دینی و ایدئولوژیک دارند.
این بیتدبیری و ورود و دخالت حکومت به حوزهی خصوصی حقوق شهروندی جامعه، سالهاست مشکلات بسیاری را هم برای زنان داخل کشور و هم برای گردشگران خارجی که تمایل دارند به ایران زیبا سفرکنند، بوجود آورده است.
🔗ایجاد فضای دوقطبی، ناامنی و مخاطرات آمد و شد و حضور در جامعه، به کرسی نشاندن یک خوانش از دین و پوشش برای زنان، تجربهی زیستهی هراس، توهین، آزار روانی و آسیب جسمی زنان، گسترش فرهنگ زیست دوگانه بدون باور و اعتقاد شخصی همراه با اجبار حکومتی، افزایش کنش عاطفی معطوف به لجاجت در جامعه، احساس ناخوشایند تبعیض در بسیاری از دینداران باورمند به پوشش؛ و البته افزایش آگاهی و تمایل به سوی رهایی از دین حکومتی و ایدئولوژیک؛ از پیامدهای حجاب اجباری حکومت دینی برای زنان و مردان داخل کشور است.
🔗و آسیب و توقف چرخهی گردشگری اقتصادی و فرهنگی این سرزمین و تبدیل ایران به غایبی بزرگ در اقتصاد توریسم نیز، برونداد این پدیده در ارتباطات منطقهای و جهانی کشور ماست.
در این خصوص نیز دیگر کشورهای مسلمان مانند مالزی، اندونزی و ترکیه حتی عربستان، برای آن تدبیر کرده و از این پیامدها فاصله گرفتهاند.
@C_B_SHAHZADEH
بیبیسی دروغ میگوید،
اما هنگام بازداشت دختر دوستم که با اندام جنسی او بازی می کردند چه کنم؟
#تریبون_آزاد
✍️ رحیم قمیشی
دو روز است روایتی از رسانه انگلیسی بیبیسی در فضای مجازی بهشدت داغ شده، و دادستانی هم اطلاعیه داده نقل آن جرم است.
اینکه مرحومه نیکا شاکرمی خودکشی نکرده، بلکه آن دختر ۱۶ ساله بهدست نیروهای بازداشت کنند مورد آزار جنسی قرار گرفته و کشته شده است.
من هم نمیتوانم چنین روایت وحشتناک و غیر انسانی را در ایران خودمان باور کنم.
اما با دختر دوستم که میگفت پس از بازداشت و در حین انتقال به بازداشتگاه مامور مرد همراهش، در خودرو شخصی، با اندام جنسی او بازی میکرده، آن را چه کنم؟
من روایت بیبیسی را باور نمیکنم، اما دوست پزشکم که بازداشت شده بود و میگفت در بازداشتگاه مجبور بودیم دستجمعی فحشهای رکیک به خودمان و خانوادههایمان بدهیم، آن را چه کنم؟
من فیلم بازجویی همسر مرحوم سعید امامی را چه کنم؟
کشته شدن دانشجویان در کهریزک را چه کنم؟ آنها هم افسانه بیبیسی بودند؟
من دختران نابینا شده را چه کنم؟ من مرگ خانم هاله سحابی را در تشییع جنازه پیکر پدر دردمندش چه کنم؟
مرگ هدی صابر در بازداشت را. مرگ کاووس سید امامی را، مرگ خانم کاظمی در حین بازجویی را. مرگ ستار بهشتی را چه؟ آنها را هم بیبیسی گفته.
صحبت از آنها هم جرم است؟
دستگیر میشویم؟
من روایت بیبیسی را تکذیب میکنم! اما آیا رسانه مستقلی اجازه دارد از زندانها و بازداشتگاههای شما گزارش تهیه کند؟
آیا اجازه هست روایت مادر نیکا شاکرمی از جنازه دخترش که هیچ اثری دال بر پرتاب از ارتفاع و خودکشی را در پیکر دخترش ندیده را رسانهها پخش کنند؟
رادیو و تلویزیون و هزاران رسانه در اختیار شماست، تلگرام فیلتر است، واتساپ و اینستاگرام هم، یوتیوب، گوگل، فیسبوک، اجازه هست بپرسم چرا با گزارش یک رسانه خارجی و نقل آن، چنین به تکاپو افتادهاید!؟
اصلا چرا ترسیدهاید!
شما مسائل مخفی زیادی دارید که نگران افشا شدن آنها هستید!
مردم سخنان بیگانهها را بیشتر باور میکنند تا ادعاهای رسمی شما را.
مگر نگفتید بحث اختلاسها را کش ندهیم، کم شدند یا بیشتر؟
مگر نخواستید دزدی چند هزار میلیاردی چای دبش پیگیری نشود، فساد تمام شد؟
مگر امام جمعه خودتان را بدون دادگاه و بدون تحقیق و بازجویی تبرئه نکردید؟ راهزنی مقامات و دزدیها تمام شدند؟
بیبیسی دروغ میگوید.
او منافع انگلیس را دنبال میکند.
ما اصلا روایت او را قبول نداریم
اما...
بگذارید کارشناسانی مستقل
حقوقدانانی غیر حکومتی
افرادی متخصص و شجاع
رسانههایی آزاد
به این موضوع مهم ورود کنند، و گزارش خود را مستقیما و بدون ترس از شما، به مردم بدهند.
اگر اجازه نمیدهید...
پس مردم حق دارند روایتهای شما را باور نکنند.
من هم باور نمیکنم
اگر چه روایت بیبیسی هم نادرست باشد!
@C_B_SHAHZADEH
اما هنگام بازداشت دختر دوستم که با اندام جنسی او بازی می کردند چه کنم؟
#تریبون_آزاد
✍️ رحیم قمیشی
دو روز است روایتی از رسانه انگلیسی بیبیسی در فضای مجازی بهشدت داغ شده، و دادستانی هم اطلاعیه داده نقل آن جرم است.
اینکه مرحومه نیکا شاکرمی خودکشی نکرده، بلکه آن دختر ۱۶ ساله بهدست نیروهای بازداشت کنند مورد آزار جنسی قرار گرفته و کشته شده است.
من هم نمیتوانم چنین روایت وحشتناک و غیر انسانی را در ایران خودمان باور کنم.
اما با دختر دوستم که میگفت پس از بازداشت و در حین انتقال به بازداشتگاه مامور مرد همراهش، در خودرو شخصی، با اندام جنسی او بازی میکرده، آن را چه کنم؟
من روایت بیبیسی را باور نمیکنم، اما دوست پزشکم که بازداشت شده بود و میگفت در بازداشتگاه مجبور بودیم دستجمعی فحشهای رکیک به خودمان و خانوادههایمان بدهیم، آن را چه کنم؟
من فیلم بازجویی همسر مرحوم سعید امامی را چه کنم؟
کشته شدن دانشجویان در کهریزک را چه کنم؟ آنها هم افسانه بیبیسی بودند؟
من دختران نابینا شده را چه کنم؟ من مرگ خانم هاله سحابی را در تشییع جنازه پیکر پدر دردمندش چه کنم؟
مرگ هدی صابر در بازداشت را. مرگ کاووس سید امامی را، مرگ خانم کاظمی در حین بازجویی را. مرگ ستار بهشتی را چه؟ آنها را هم بیبیسی گفته.
صحبت از آنها هم جرم است؟
دستگیر میشویم؟
من روایت بیبیسی را تکذیب میکنم! اما آیا رسانه مستقلی اجازه دارد از زندانها و بازداشتگاههای شما گزارش تهیه کند؟
آیا اجازه هست روایت مادر نیکا شاکرمی از جنازه دخترش که هیچ اثری دال بر پرتاب از ارتفاع و خودکشی را در پیکر دخترش ندیده را رسانهها پخش کنند؟
رادیو و تلویزیون و هزاران رسانه در اختیار شماست، تلگرام فیلتر است، واتساپ و اینستاگرام هم، یوتیوب، گوگل، فیسبوک، اجازه هست بپرسم چرا با گزارش یک رسانه خارجی و نقل آن، چنین به تکاپو افتادهاید!؟
اصلا چرا ترسیدهاید!
شما مسائل مخفی زیادی دارید که نگران افشا شدن آنها هستید!
مردم سخنان بیگانهها را بیشتر باور میکنند تا ادعاهای رسمی شما را.
مگر نگفتید بحث اختلاسها را کش ندهیم، کم شدند یا بیشتر؟
مگر نخواستید دزدی چند هزار میلیاردی چای دبش پیگیری نشود، فساد تمام شد؟
مگر امام جمعه خودتان را بدون دادگاه و بدون تحقیق و بازجویی تبرئه نکردید؟ راهزنی مقامات و دزدیها تمام شدند؟
بیبیسی دروغ میگوید.
او منافع انگلیس را دنبال میکند.
ما اصلا روایت او را قبول نداریم
اما...
بگذارید کارشناسانی مستقل
حقوقدانانی غیر حکومتی
افرادی متخصص و شجاع
رسانههایی آزاد
به این موضوع مهم ورود کنند، و گزارش خود را مستقیما و بدون ترس از شما، به مردم بدهند.
اگر اجازه نمیدهید...
پس مردم حق دارند روایتهای شما را باور نکنند.
من هم باور نمیکنم
اگر چه روایت بیبیسی هم نادرست باشد!
@C_B_SHAHZADEH