کمپین بازگشت شاهزاده
28.4K subscribers
59.2K photos
56K videos
416 files
26.3K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
🔹شاهزاده رضا پهلوی؛ رهبر قیام؟( ۲/۱)

كاتاليزوري كه روش های مبارزات بی خشونت مردمي را از حالت تئوری و برنامه به عمل در مي آورد، رهبري است. در راه مبارزه براي دستيابي به دموكراسي رهبران وظايف متعددي دارند؛ بسيج نيروهاي مردمي، مشخص كردن وظايف و شيؤه عملكرد مردم، روحيه دادن به مردم زماني كه نسبت به پيروزي نااميد شده يا شك كرده اند، تصميم گيري در شرايط بحرانی، انسجام مردم و حفظ روحيه همكاری براي دستيابي به پيروزی.

❗️پرسش مهم این است #شاهزاده_رضا_پهلوی، کدام یک از وظايف مذکور را به عنوان رهبر مالی انجام نداده است؟

در روزگار كنوني كه عصر سياست بازی ها و تصويرگرايي های موهوم، مردم نسبت به رهبران سياسي تا حد زيادي بد گمانند و به حق سؤال ميكنند كه آيا اين افراد كه با داعيه رهبری مردم، به بازي با كلمات و به تصوير كشيدن آينده اي روشن ميپردازند، به راستي خود، به آنچه كه ميگويند ايمان دارند و گفته های آنها به حق، بيانگر شخصيت آن هاست. بسياري از مردم شگفت زده و سرخورده از فريبكاري ديكتاتورهايي هستند كه با رداي دموكراسی و آزادي به جلب حمايت مردم پرداخته اند و آنگاه كه قدرت را در دست گرفته اند ، تيغ استبداد را بركشيده. به خاطر داشته باشید امروزه باور مردم بر اينست كه برخی چهره های خارج نشین، که از تریبون شبکه های ایران ستیز دم از دموکراسی میزنند، پول و سرمايهاي است كه در اين راه خرج ميشود و نه شخصيت، ديدگاه سياسي و شايستگي این افراد.

اگر اين تصوير كه مردم از سياستمداران، روزنامه نگاران ، تئورسین ها و ... دارند، درست باشد، كار رهبران براي بسيج مردم در مبارزات بسيار مشكل ميشود، زيرا ميبايست با وجود اين برداشت، صداقت و حقانيت خويش را اثبات كنند. البته در بين سياستمداران هستند افرادي كه در ذهن مردم تصوير متفاوتي نسبت به ساير سياستمداران دارند، مانند نلسون ماندلا در آفريقاي جنوبي، مارتين لوتر كينگ در آمريكا، لخ والسا در لهستان و اونگ سان سوكي در برمه و #شاهزاده_رضا_پهلوی در ایران. اين رهبران نمونه هاي برجسته و استثنايي رهبران ملي هستند كه با ساير سياستمداران و تصويري كه مردم از آنها در ذهن دارند، بسيار متفاوتند .

زماني كه فاصله ميان حاكمان و مردم به آن اندازه زياد ميشود كه مردم ديگر هيچ نظارتي بر عملكرد و سياستهاي آنها نميتوانند داشته باشند، اصلاحطلباني كه در پي استقرار نظام دموكراتيك هستند، در پيدا كردن راهكاري براي بسيج مردم در برابر سياست های حاكميت سعي ميكنند. در اين شرايط است كه نقش رهبران اهميتي پيدا ميكند، چرا كه آنها هستند كه بايستي اعتماد به نفس و حس پيروزي را در مردم تزريق و آنها را به اتحاد در جهت كسب حقوق سياسي خود و ايجاد تعادل در سياستهاي حاكميت دعوت كنند. همچنين رهبران ميبايست به مردم بفهمانند كه اين مبارزه در راستاي دستيابي همگان به حقوق خويش و برقراري عدالت است. رهبران موفق و تأثيرگذار كه توانسته اند در مناقشات ملي يا محلي، نظامي يا غيرنظامی به خوبي مبارزه را رهبري كنند، داراي ويژگي ها و خصوصيات مشخصي هستند. اگر چه باور بر اينست كه رهبران موفق رهبراني هستند كه به طور ماردزادي، خصايص رهبری را دارند، ولي امروزه مشخص شده است كه بسياري از توانايی های رهبران براي مواجهه با مشكلات و معضلات از راه آموزش، تحصيلات و تجربه به دست می آيد. مبارزه استراتژيك مردمي نيازمند اين امرست كه هزاران نفر از مردم، اگر نگوييم ميليون ها نفر، به شايستگي و كارداني رهبران خويش ايمان داشته باشند. اين مسئله يكی از نيازمندی های پيروزي مردم در برابر رژيم های سلطه گر ست.

◽️به ما بپیوندید؛ https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH

#اشو
🔹شاهزاده رضا پهلوی؛ رهبر قیام؟ (۲/۲)

❗️پرسش مهم این است #شاهزاده_رضا_پهلوی، کدام یک از وظايف مذکور را به عنوان رهبر ملی انجام نداده است؟

#شاهزاده_رضا_پهلوی ميبايست در حيطه وظيفه خود خبره باشند . دربحبوحه مبارزه، هيچ عاملي نميتواند، به اندازٔه عدم كارايي و نالايقي رهبر به شكست و تخريب روحيه مردم منجر شود.

تصميمات ناسنجيده، به خطرات و تلفات بي تأثير و جبران ناپذير منجر ميشود، صداقت و تعهد را از بين ميبرد و ترس بر تک تک  افراد مبارزه مسلط ميشود.

مردم به رهبران با اين ديد مينگرند كه آنها توانايي پيروزي در ميدان نبرد را دارند؛ حال اين ميدان نبرد يك ميدان مرسوم جنگ باشد يا ميدان مبارزات بيخشونت. به همين دليل حتي آنانی كه دانش و تخصص اين كار را دارند نيز بايستي به اين نكته توجه كنند كه پيروزي در اين ميدان در گرو در نظر گرفتن مسائل بسياری است .

در سطح مبارزات ملی، رهبران در اولين گام ميبايست داراي توانايي باشند كه به روشني علت مبارزه را شرح ميدهند و همچنين بتوانند با شيوه سخن گفتن و رفتار خود با تأثيرگذاری معنوي و روحي، مردم را براي پيوستن به مبارزه ترغيب كنند. گام ديگر اين است كه چگونگي جلب حمايت نيروهاي بين المللي را بررسي كنند و ضمن بهره برداري از منابع مختلف، مبارزه را به نحوی هدايت كنند كه كمترين آسيب و تلفات را در پي داشته باشد .رهبران مبارزه ميبايست :
۱. توانايي تجزيه و تحليل شرايط را دارا باشند.

۲. روشهاي مبارزه بيخشونت را پس از بررسی شرايط به خوبی انتخاب كنند.

۳.برنامه مبارزه بيخشونت را براي اعمال روشها تهيه كنند.

۴. شركت كنندگان در مبارزه را در جهت چگونگي استفاده از اين روشها و اجرايی كردن برنامه آموزش دهند.که این مسؤلیت بزرگ را #کمپین_بازگشت_شاهزاده بر عهده گرفته است!

اعتراضات یا اقدامات همگانی از جمله مهمترین و بهترین ابزارهایی است که جنبش های خشونت پرهیز در اختیار دارند. علت در سه امر نهفته است:

۱. اعتراضات همگانی را میتوان با امکانات مادی و نیروی انسانی محدودی سازمان داد

۲. اعتراضات همگانی را میتوان در فضای محدود سیاسی و هنگام افزایش فشارهای استبدادی نیز سازمان داد

۳. این گونه اقدامات نظر رسانه های گروهی را به خود جلب میکند و جنبش را قادر میسازد که پیام خود را در سطح هر چه گسترده تری مطرح کند. و اما فراموش نکنیم که یک عکس در جای مناسب میتواند کار هزار واژه را بکند!

میخواهید شاهزاده رضا پهلوی گرامی رهبری جنبش را بر عهده بگیرید؟

۱. در اعتراضات همگانی از وی حمایت کنید و نام شاهزاده را فریاد بزنید!

۲. شهر را با استفاده از شعار نویسی با نام رضا پهلوی، زیبا کنید!

۳. در اعتراضات در ایران از عکس های شاهزاده رضا پهلوی استفاده کنید آری ، جنبش به این سطح از موفقیت رسیده! و فراموش نکنیم که یک عکس در جای مناسب میتواند کار هزار واژه را بکند!

۴. نام رضا پهلوی را در توییتر به زبان های انگلیسی و فارسی ترند جهانی کنید!

مطمئن باشید پس از اجرا شدن این برنامه ها شاهزاده رضا پهلوی کار خودش را بلد است!

◽️به ما بپیوندید؛ https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH

#اشو
🔹شاید سال ۲۰۲۳ سال فروپاشی نظام اسلامی باشد؛ اما من میگم نه!


در صورت عدم تحقق اهداف و خواسته هاي مردمي و پافشاري حاكميت بر روند مستبدانه خويش، آخرين مرحله، فروپاشي است كه آن هم مانند ساير مكانيزم ها به صورت بی خشونت انجام ميشود.

در اين مكانيزم، نافرماني و عدم تمكين مردم از سرچشمه هاي قدرت حاكميت، تا بدان حد گسترده و شديد است كه سيستم #جمهوری_اسلامی ديگر توان اداره امور جامعه را نخواهد داشت و به سادگی فرو ميپاشد.

واداشت اعمال شده توسط گروه های مخالف، بازتاب شرايطي است كه در آن توزيع ساختار قدرت حاكميت تغيير كرده است. زماني كه مخالفان، ما مردم ایران، در مي يابیم كه توازن قدرت به سود ما تغيير كرده است، رژيم ميبايست از جانب نيروهاي مردمي با اتخاذ روش ي پرهيز از همكاري و اعتصاب مورد تهاجم قرار گيرد.

اگر حملات، برنامه ريزي شده و قوی باشد، رژيم فرو ميپاشد. چرا كه تكيه گاه های قدرتی كه لازمه بقايند، از بين رفته اند. چنانچه گروه های مخالف به اين نتيجه برسند كه سرنگوني رژيم ضروري است، شدت و قدرت مبارزه بي خشونت تا تحقق
هدف ميبايست پايدار بماند. هر گونه لغزش و سستي، به هر دليل، ميتواند براي حاكميت، موقعيتی را فراهم كند تا سرچشمه های
قدرت خود را بازسازی كند. همان طور كه در مراحل جنگي حمله و تعقيب در لحظاتي كه توان مقابله دشمن تضعيف ميشود و در حال تسليم شدن است، ميبايست شدت و ميزان حمله براي قطعي شدن پيروزی بيشتر و بيشتر شود تا جمهوری اسلامی به طور كامل از پای درآيد.

همان طور كه در جنگ های نظامي، بدون برنامه ريزي استراتژيك، نيروها نميتوانند براي پاسخگويي سريع آماده باشند و
به طور مؤثری بر دشمن فشار وارد كنند، در مبارزات بي خشونت نيز نبود برنامه استراتژيك، نتيجه يكساني خواهد داشت .

البته انتخاب شيوه ي فروپاشي ميبايست پس از امتحان كردن تمامي مكانيزم ها و مطمئن شدن از عدم كارايي آنها باشد، چرا كه بدون تجزيه و تحليل شرايط اقتصادي، فرهنگي، ظرفيت های جايگزين حكومت فعلي و نهادهای مدنی، انتخاب اين شيوه ممكن است به شرايط وخيم تری منجر شود.

انتخاب اين شيوه بدون درك شرايط، حتي ممكن است به تخريب نهادهاي مدني موجود و ايجاد چرخه باطل استبداد-استبداد منجر شود .

فروپاشي چهارمين مكانيزم اصلاحات در شیوه مبارزه بي خشونت است، كه پس از آنكه مشخص شد كه حاكميت جمهوری اسلامی تمايلی به انجام اصلاحات ندارد، به كار برده ميشود. در اين شيوه حكومت يا دولت در اثر پرهيز مردم از همكاری و نافرماني شهروندی از هم ميپاشد.

❗️چرا سال ۲۰۲۳ نمیتواند سال فروپاشی نظام اسلامی باشد؟

سازمان ها و نهادهای جامعه از سرچشمه های قدرت تشكيل شده اند. تجلي سرچشمه های قدرت در قالب گروه ها، سازمان ها و نهاد ها، دولت مردان را به ادارٔه امور جامعه قادر ميكند. هر رژيمي به برخي از سرچشمه های قدرت بيشتر از ساير منابع متكی است، الخصوص #جمهوری_اسلامی و در همان حال سعي ميكند كه تكيه گاه هاي قدرت مخالفان را محدود كند. در مبارزات مردمي بيخشونت، توجه برنامه ريزان به تكيه گاه های قدرت، توانايي ها و ثبات اين تكيه ها گاه اصلی مهم و ضروري است!

🔸تا زمانی که به طور کامل سرچشمه های قدرت سیاسی جمهوری اسلامی را درنیابیم ، خط مشی ، برنامه ریزی استراتژیک نداشته باشیم مطالب مذکور فقد رویا های نویسنده است و جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۳ فرو نخواهد پاشید.

۱. حال چندین پرسش مهم ، سرچشمه های قدرت سیاسی جمهوری اسلامی کدامند؟

۲. خط مشی رهبران ما ؟

۳. برنامه ریزی استراتژیک ما ، که شامل استراتژی بزرگ، استراتژی مقطعی ، تاکتيک ها و روش ها میشود چیست؟

تا زمانی که پاسخ این پرسش ها، بی نتیجه بماند ، من #اشو میگویم رژیم جمهوری اسلامی نه تنها سال ۲۰۲۳ روی کار است بلکه سال های بعدش هم تدام دارد!

#پاینده_ایران

❗️لطفا پاسخ پرسش هارا با هم فکری بدهیم تا روند فروپاشی جمهوری اسلامی را سرعت ببخشیم!


#اشو
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/139507

ایران ستیزان پاسخگو باشید!

ایران فدرال؟ اوکی بیاید جلو ببینم چی دارید!؟🧐

نه پیش نویس قانون اساسی ، نه برنامه ای برای جلوگیری از یک دیکتاتوری جدید، نه برنامه ای برای جلوگیری از کودتا، نه برنامه ای برای زیر بنای دموکراسی پایدار، نه ارتباط برای کمک خارجی، نه انتخاب روش برای فروپاشاندن نظام اسلامی، نه برنامه ریزی برای دموکراسی بازم بگم؟

قبلا گفتم بازم میگم، امثال #حسنی ، #قمیکلا، نماز جماعتی های #مجاهدین و و و یکی از انتقادهایی ک مطرح میکنم اینه که این گستاخ ها نسبت به مسئله یکپارچگی سرزمینی ایران و وحدت ملی بی‌توجه اند و تلاش می‌کنند ایده فدرالیسم قومی در ایران پیاده شود.

اصطلاحاتی چون حقوق سیاسی اقوام یا آموزش به زبان مادری از جمله استراتژی کلان آنها برای ایران فدرال و در نهایت تجزیه ایران یکپارچه است، که با این اصطلاحات گوشمان را کر کردند.

بسه دیگه دلقکا!

نشست و برخواست با برخی چهره‌های جنجال‌برانگیز همچون عبدالله مهتدی یا ضیا صدرالاشراف تجزیه طلب دلیل محکمی بر فدرالیزه کردن ایران توسط این دلقکان سیاسی میباشد!

آهااااا😁

کور خوندید!

میدونی چَرااااا؟ چون ما #بیشماریم😎

#اشو

🆔 @Nevisandegan_khalagh
🔹شاهزاده - استراتژی خمینی

۱. بخش مهمی از انقلاب ۵۷ از این بود که روشنفکران لائیک و چپ نیز خود را با خمینی همسو می‌دیدند و همراه وی در پیکار با شاهنشاهی ایران.

۲. کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی با خمینی همراه بود.

۳. جبهه ملی و نهضت‌ آزادی با خمینی همراه بود.

۴. اسلام گرایان سوسیالیست با خمینی همراه بودند.

۵. روحانیون مخالف ، با خمینی همراه بودند.


۶. فدائیان اسلام و هیئت‌های مؤتلفه با خمینی همراه بودند.

۷. حزب توده با خمینی همراه بود.

۸. سازمان چریکی فدایی خلق ایران با خمینی همراه بودند.

۹. سازمان مجاهدین خلق با خمینی همراه بود.

۱۰. حزب ملت ایران با خمینی همراه بود.

۱۱. سازمان اتحاد مبارزان کمونیست با خمینی همراه بود.

۱۲. سازمان پیکار در راه آزادی کارگر با خمینی همراه بود.

بعد از فروپاشی شاهنشاهی ایران چه اتفاقی می‌افتد؟ خمینی تمام سازمان و نهاد های مذکور را کنار میزند و حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد و هیچ کدام ، توجه داشته باشید هیچ کدام از سازمان هایی که نام برده شد ، پس از فروپاشی شاهنشاهی ایران نتوانستند در نظام جمهوری اسلامی نقشی داشته باشند. عالی بود استراتژی خمینی، همه رو همراه خودش کرد ، بعد کنار زد.

برنامه ریزی، استراتژی مهمترین تاکتیک برای مبارزاته، که خمینی عالی انجامش داد؛ البته با راهنمایی های مشاوران عالی خود.


حال، شاهزاده رضا پهلوی با حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، خلاصه چه چپ چه راست، جمهوری خواه و ... همکاری میکند و آنهارا همراه خودش کرده است.


برداشت شما چیه از این مطلب ؟
نظراتتون رو کامنت کنید.

#اشو


🆔@Nevisandegan_khalagh
شعار زن، زندگی، آزادی/مرد ، میهن،آبادی را حفظ کنید و شعار #جاوید_شاه را در راس قرار دهید.

در آب و هوای گرم، پس از زمستان خیزشی بزرگ در راه است....



به قول مرحوم مانوک خدابخشیان لابلای خطوط را بخوانید.

مسئله حجاب است....


🆔@Nevisandegan_khalagh

#اشو

۱۴۰۱/۱۲/۳
نرمالایز کردن منقل های طولانی "دنبه" در جامعه همزمان متورم و گرسنه، شبیه شکم آب آورده کودکان قحطی زده آفریقای گرسنگان، مجموعه تصاویر از دنبه های کباب شده " اهریمنان تاریخ"  اما بزرگ دیار ( کینگ رضا پهلوی) هر روز افتتاح می کند و منقل می زدند علی برکت الله، حکایت "اهریمنان تاریخ" که باغشان را به باد دادیم، و کباب فقرا، که این روزها دود کباب است و چشمانی اشک بار و حسرت آلود، منقل های طولانی مملو از کباب که خاطره شد و گوشت که از دهان کارگر و مستضعف بریده شد. به سلامتی همه دلقك هاىِ اين تاريخِ لوده، از تقلید صدای مردم ایران و توییت های مسخره دلقک هایی با آرمان های ناکجااندیش تا کتک خوردن و زیر مشت و لگد افتادن و تلاش برای خودکشی در زندان اوین، از سرقت معصومه صیغه ای ، حامد اسما عیلی اون، اون کی بود؟ 🤔 آها شیفته گلی لخت، شغال المجاهد، نامرد علی دایره باطل، بی بی شیرین نقلی، شيخ گنجی گنج دار تا خرِ قمی صیغه ای، عبدالله غوره کوردِ خالص از غوره های کوردستان ، علیرضا پشه نوری شب تاب ، حاجى مخملباف ، دماغ بريده حسنی شریعت نداری، داری؟ هم قافیه این چی میشه امممم اها ، نازنین دولا ری و ديگران:  دماغ لوطى حسنی را بريدیم، شیخ شیپورچی هم آمده بود، آخوند زاده ای بود بلندقامت، او بود که با دهان خود و بدون هیچ وسیله و اسبابی مانند شیپورزن‌ها، شیپور می‌زد. شبيه "حامد اسما عیلی کون" که از دلقک‌ های يابو دربار چپ بود. زیر کتک و مشت و لگد زندان بان و در ميانه هاى يك خنده کش دار و تلخ كه از اعماق گلوى پيرمردی که رفتگر بود و با گاز شیمیایی جان باز بود و نان شب نداشت بيرون می آيد، گم مى شويم، روی صحنه و نمایش ایران ستیزی در گنجشکک اشی مشی آبی رنگ مجازیه دلقک هایی که تمام نمی شوند.

مستم! نمیدونم چی دارم مینویسم ولی خب ...
تتل ی تکست داشت میگفت چی؟ اها
میگفت ک میزنم که پاشی ، از خوابِ خماری
میزنم که پاک شی ، رو برگام یه غباری
میزنم میگیرم هرچیزی که داری
میزنم با قدرت ولی پُره ریزه کاری
نوشِ جونتون عزیزانم

دلقکایی که تمام نمیشید !
خدایا بسه دیگه ، ما خسته شدیم دیگه 😔

دلقک بازی در بیارید دفعه بعدی زیرشو بیشتر میکنیم🔥 کباب ماتحت ( دنبه ) خوبببب برشته بشه!

#اسرائیل
#شاهزاده_رضا_پهلوی

@C_B_SHAHZADEH


شما بوی سوز ماتحت ایران ستیزان رو حس کردین؟

#اشو

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/145302
Forwarded from اشو
🔹احتمال تجزیه ایران؛ نزدیک به صفر

-اکثریت کسانی که مخالف جمهوری اسلامی هستند و هویت مذهبی و قومی‌ای متفاوت با قشر حاکم دارند و با تجزیه ایران مخالفند، و حتی از واگذاری اختیارات اداری و اجرایی و قانون‌گذاری محلی  دفاع نمی‌کنند، چه برسد به تجزیه. احزاب و گروه‌هایی که رسما از تجزیه ایران دفاع کنند، نادرو کم‌جمعیت‌ و کم‌شمارند

- آقای #علی_جوانمردی فروپاشی اجتماعی به تجزیه نمی‌انجامد:
مردمی که به تساوی در سراسر کشور مایوس و گرسنه و تشنه هستند، به فکر تاسیس یک کشور دیگر در دل ایران نیستند. جامعه ایران با توجه به افزایش آمار جرم و جنایت، کاهش شدید سرمایه و اعتماد اجتماعی و موانع جدی بر سر کار جمعی، در کنار اختلال روانی حدود یک‌چهارم افراد جامعه و فقر بیش از سه‌چهارم جمعیت، در مسیر فروپاشی اجتماعی است. عناصر این فروپاشی، به نحو یک‌دست در سراسر کشور مشاهده می‌شود. بسیاری، چاره را در اقدامات دولت می‌یابند و درعین حال، می‌دانند که دولت و نظام جمهوری اسلامی، اقدامی نمی‌کند. چنین وضعیت روانی‌ای، وضعیت تجزیه نیست، چون شما اگر یک کشور فلاکت‌زده را به ده کشور تقسیم کنید، نتیجه می‌شود ده کشور تازه‌تاسیس فلاکت‌زده.

https://bit.ly/38Wl1Jr


#اشو
🔹شرارت هدفدار؛ علی جوانمردی( بخش نخست؛ دست گرمی)

هر ایرانی که عشق ایران، این کشور کهن را در قلب خود نهان دارد، فارق از هر دیدگا سیاسی، مجبور به پذیرفتن این حقیقت است که باید در مورد تاریخ کشور خود بداند.

پس میگویم اسم من #اشو است. همیشه موضوع را با معرفی خودم شروع می‌کنم و نهایتا با مشخص کردن حقایق اصلی میتوانم سر از راز و رمز اتفاقات در بیارم.

پس چربش کن که #اشو برگشت.

برخی مقام‌ها و رسانه‌های رسمی در جمهوری اسلامی می‌گویند محمدرضا شاه پهلوی هنگام خروج از ایران دو تاج شاهنشاهی و ۳۵ میلیارد دلار پول و ۳۸۴ چمدان حاوی جواهرات برده است.

به جز این، فهرستی از املاک گران‌قیمت خاندان پهلوی در خارج از کشور منتشر و گفته شده علاوه بر همه اینها خاندان شاه ایران به یک تراست ۲۲ میلیارد دلاری در خارج از ایران دسترسی دارند. 

آنچه گفته شده مجموعه‌ای از ادعاهای خلاف واقع، غیر مستند و اغراق‌شده است. 

ادعای اول، درباره بردن تاج شاهنشاهی نادرست است. تاج‌های مورد اشاره هم‌اکنون در ایران هستند و در موزه بانک مرکزی نگهداری می‌شوند. 

ادعای دیگر، هیچ سندی در تایید خروج ۳۸۴ چمدان پر از جواهر در دست نیست. دقیقا معلوم نیست این عدد از کجا آمده است. شما دیگر چرا به این ادعا ها اشاره میکنید آقای جوانمردی؟

بعضی از این گزارش‌ها مانند گزارش های علی جوانمردی ظاهرا وجود خارجی ندارند، و برخی رسانه‌ها مانند آوا تو دی (علی جوانمردی) به ۳۵ میلیارد دلار، به عنوان رقم ادعای جمهوری اسلامی اشاره و تاکید کرده‌اند هیچگاه سندی در تایید آن ارائه نشده. سند دارید علی جوانمردی؟ حرفو که همه میتوانند بزنن ! اثبات کنید آقای جوانمردی !

۳۵ میلیارد دلار رقم بزرگی است و ارزش آن بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی ایران در زمان عنقلاب است. این رقم حتی به نسبت کل درآمدهای نفتی پیش از عنقلاب نیز چشمگیر به نظر می‌رسد.

ادعای آخر تشکیل تراست ۲۲ میلیارد دلاری برای جانشین شاه، است که رسانه‌های جمهوری اسلامی درباره اموال خانواده پهلوی منتشر می‌کنند و دقیقا علی جوانمری به همان ادعاهایی که جمهوری اسلامی منتشر میکند اشاره دارد!

به دلیل انگیزه‌های شخصی علی جوانمردی با انتشار مطالب غیر مستند ، و البته خانواده پهلوی و پیروزی شاهزاده رضا پهلوی در دادگاه نمی‌توان به گفته‌های علی جوانمردی به عنوان یک منبع مطمئن استناد کرد.

حقیقت مانند خورشید است. ممکن است جلوی دیدن آن را برای مدتی گرفت، ولی خورشید جایی نمیرود.

حال روحی خوبی ندارم، قلم ضعیف شده ولی خب چربش کن که در زمان نزدیک قراره بیشتر بهت بپردازم .

حالا شما بگویید آقای علی جوانمردی در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنه یا خیر؟

@C_B_SHAHZADEH
« راه در جهان یکی است و آن راستی است.»

ششم فروردین زادروز #اشو_زرتشت، نخستین بنیانگذارِ زندگی بر مبنای خرد، نیکی و آزادی، خجسته باد.

فر و فرهنگ ایران را می ستاییم.
@C_B_SHAHZADEH
🔹چهارچوب جامعه تنگه برام؛آزادی(۱/۲)


استبدادگری حاکميت نيمی از فاجعه تاريخی استبداد در ايران است. نيم ديگر آن استبداد پذيری ملت است. ظالم با تكيه بربی حرکتی مظلوم به ظلم خود ادامه می دهد. در هر کجا که انسان ها به واسطه ی نا آگاهی، عادت، ترس، طمع، فريب خوردگی و يا مسخ، استبداد را بپذيرند آزادی به دست فراموشی سپرده می شود.

سر خم کردن در مقابل ماموران، مقامات و عوامل يك حاکميت مستبد، تنها سبب تداوم و توسعه ی آزادی کشی می شود. امری که در ايران سالهاست ادامه دارد. هيچ ملتی خود را از بند استبداد نخواهد راند مگر آنكه به درجه ای از رشد فکری و تكامل اجتماعی برسد که حضور ستم و نبود آزادی برايش غير قابل تحمل شود.

ملتی که ستم سالاری را به هر دليلی تحمل می کند هرگز آزاد نخواهد شد. تا زمانی که آزادگی نه به عنوان يك شعار و حرف و آرزو، بلكه به عنوان يك درك عميق و باور محكم جا نيافتد، انسان ها هرگز برای کسب آزادی از قيد و بند استبداد حاکم اقدام نخواهند کرد.

کسانی که منتظرند تا ملت ايران، نه با يك تلاش آگاهانه و شجاعانه، بلكه به واسطه ی تصادف و شانس و ترحم قدرت های بيگانه، از شر استبداد مذهبی جمهوری اسلامی رها شود، سخت در اشتباهند. زيرا حتی اگرهم روزی رژيم کنونی بواسطه ی دلايل منطقه ای وجهانی، يا به خاطر ضعف های اقتصادی و مشکلات درون ساختاری خود، دچار نوعی فروپاشی مكانيكی شود، باز هيچ ضمانتی نيست که پس از آن، يك دمكراسی حافظ آزادی در ايران بنا شود.


ملتی که آزادی را نشناسد نمی تواند از فرصت های معدود تاريخی خويش بهره گيرد و آزادی خود را بدست آورد. تا ملتی آزادی را نشناسد، استبداد با بزکی جديد هربار فريبش می دهد. تنها راه ضمانت استقرار و تداوم آزادی در ايران پرداختن جدی و نهادينه به تربيت انسان هايی آزاده در ايران است. کاری که انجام نشده و تا انجام نشود لشگر آزاديخواهان ايرانی هميشه آنقدر ساکت می ماند که سيل جلادان و سرکوبگران حاکميت ها و نيروهای دشمن آزادی بتوانند آنان را در برابر چشمان همين مردمی که ناآگاه نگه داشته شده، مسخ شده و ترسو پرورش يافته، بر سر دار کنند.

تا زمانی که شرايط ذهنی ايرانيان برای پذيرش آزادی مستعد نباشد، تغيير شرايط عينی برای اين منظور نمی تواند ديری بپايد. اگر آزاديخواهان در جامعه از حمايت عظيم اجتماعی برخوردار نباشند دشمن مستبد به سرعت آنها را منزوی ساخته، رابطه ی آنها با توده ها را قطع و سپس ايشان را قتل عام کرده، به حبس می کشد و يا فراری می دهد.

همانگونه که رژيم خمينی به خود اجازه داد عليرغم قتل عام تدريجی آزاديخواهان طی سال ١٣٦٠ تا ١٣٦٧، در دهمين سالگرد انقلاب، در سال ١٣٦٧ ،بيش از بيست هزار نفر از زنان و مردان آزاديخواه اين کشور را بدون کمترين نگرانی از اعتراض، خشم و واکنش مردم به دست جلادان خود بسپارد.

مردمی که بخشی از آنها، چندی قبل، به دنبال پيكر منحوس آمر قتل عام ها در سالهای گذشته، قاسم سلیمانی، آن گونه بر سر و روی خود می کوبيدند. 

آری، استبداد بر جهل توده ها بنا می شود.

بر عدم گسترش تفكر آزاد، بر درونی کردن ارزش های استبداد، بر محدوديت شمار آزاديخواهان، بر فزونی شمار استبدادپذيران. بايد اين معادله ی نادرست تاريخی را بر هم زنيم و شرايط را برای رشد آزادی و آزادی خواهی در ايران فراهم کنيم.

#اشو

زمان عادل ترین قاضیه هرچند که الان خوابیده
جوری که انگار دوقلو زاییده....
🔹چهارچوب جامعه تنگه برام؛ پادزهر( ۲/۲)

توضيح چيستی آزادی و چرايی کسب آن از جمله گام های نخست در راه ترويج آزاديخواهی ميان ايرانيان است. گامی که به ما اجازه می دهد ابتدا نمودهای استبداد فکری را در انديشه ها،رفتار و گفتارخود شناسايی کرده وآنها را ريشه کن کنيم. زيرا استبداد در ذهن ما ريشه دوانيده است، در حکومت ها، در نهادهای اجتماعی و نيز در نا خودآگاه فردی و جمعی ما.

اين استبداد منشی مخالفان رژيم استبدادی بود که به آنها اجازه نداد در طول بيش از چهار دهه بتوانند با يکديگر همسو و يا متحد شوند و آزادی خود را باز ستانند. مبارزه ی استبداد منشانه عليه استبداد سالاری که به جايی نمی برد و اگر هم موفق به برانداختن يک مستبد شود، خواسته يا نا خواسته، به بازتوليد استبدادی نوين همت خواهد گماشت. پس، بايد ديکتاتور صفتی را هم در عرصه ی سياست به چالش طلبيد و هم درپهنه ی فرهنگ، جامعه و انسان ها.

برای اين منظور نيز قدم نخست، شناختن
ماهيت و اهميت پادزهر استبداد، يعنی آزادی است.

به عنوان نتیجه گیری؛

ریاست جمهوری آمریکا برای من بی اهمیت است!

جنگ نمایشی جمهوری اسلامی با اسرائیل برای من بی اهمیت است!

بی خردی و تنبل بودن اپوزیسیون خارج نشین برای من بی اهمیت است!

آنچه برای من اهمیت دارد این است؛
گر انسانم آزادم ، چو آزادم انسانم

حالا بنشینید عمو ترامپ میاد یا خیر یا جنگ اسرائیل به کجا میرسد یا منتظر ظهور اپوزیسیون خرمند باشید! خود دانید!

از ونزوئلا و بنگلادش یاد بگیریم! به کله گُندشون هم مسائل دیگر ! آزادی را درک کردند!

#اشو

خریدار صلحه ولی کسی قیمت نمیده آدما یه جوری همو می کشن انگار نفرت دینه!

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/108666


دستام رو آتیشه و هوا سرد تر از نگاه خمینی!
🔹دست به دامن هیشکی نمیشه حتی پنج تن آل عبا؛ خون شیشه رو جر میده(۱/۲)


چهل و اندی سال از تسلط رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی بر کشورمان می گذرد.

از همان روز اول استقرار ،رژیم مردم از همدیگر سؤال میکردند: "این ها کی می روند؟"

اینان اما نرفتند.

بعداً گفتند جنگ ایران و عراق که تمام شود اینان خواهند رفت. جنگ تمام شد، آن هم با خفت و خواری و به تلخی جام" "زهر برای ،خمینی ولی اینان نرفتند.

گفتند خمینی بمیرد رژیم میرود خمینی ،مرد ولی رژیم نرفت. گفتند هر وقت جنگ سرد به سر رسد اینان خواهند رفت جنگ سرد به سر رسید اتحاد شوروی فرو پاشید و ضرورت کمربند سبز از بین رفت ولی اینان نرفتند گفتند و به تکرار گفتند که تا ۶ ماه دیگر در ایران خواهیم بود ۶ ماه و ۶ سال و ۶ سال های دیگر گذشتند، ولی نه رژیم رفت، نه آزادی و دموکراسی به وجود آمد و نه بازگشت به ایران رها از دیکتاتوری اسلامی ممکن شد.

هم گفتند و گفتند و گفتند ولی همۀ پیش شرط ها و اگر و مگرها اتفاق افتادند، اما رژیم نرفت.

نرفت که هیچ حتی بیش از پیش جا افتاد و بیش از پیش، کنترل اوضاع و اداره بازی های قدرت مطلقه را به دست گرفت.

نیروی منطقه ای شد مخالفانش را بیشتر و بیشتر به کنترل در آورد و ایزوله کرد ارتباطات را قطع کرد و در نهایت، نهادهای اپوزیسیون آزادیخواه و سرنگونی طلب ماندند این ور مرز و مردم ناراضی و در عذاب در آنور.

امروزه رژیم جمهوری اسلامی چنان نیرو گرفته که هم با دیکتاتوری تمام حکم می راند و هم نیروی جانشین خود را خود تعیین میکند رژیم در پیخ تظاهرات اعتراضی سال ۱۳۸۸ و سالهای قبل،  از جمله به سبب شرکت مردم مدرن شهرها در بازی های رأی گیری و اعتراضات سالهای گذشته بعدی اش در واقع به یک رژیم اسلامی با دو هیأت حاکمه تو در تو تبدیل شده است.

یکی حکم می راند و آن دیگری در انتظار حکمرانی نشسته است. مردم وامانده در بازی های جناح بندی های رژیم نیز دو دسته شده اند، نیمی با این و نیمی با آن جناح اند هواداران وفادار به آزادی و دموکراسی هم یا در زندانند، یا در تبعید، و خانه نشین و همه به این امید که شاید بچه ها و نسل های بعدی، حداقل پرواز را به خاطر بسپارند.

و بچه ها، جوانان و دانشجویان ،ایرانی برای تمرین پرواز به سوی آزادی موج به موج تا پای گلولۀ بسیجی ها و تاریکی سلول های انفرادی و
شکنجه گاه های رژیم پرواز میکنند،بدین سان جنبش آزادیخواهی ادامه می یابد.

با این وجود، حالا پس از چهل و اندی سال مبارزه و جانبازی باز هم همه همان سؤال روز اول را تکرار میکنند اینها کی می روند؟ رژیم کی سقوط می کند؟

حالا دیگر فال قهوه، باز کردن سفره نذری و نذر و نذور به عتبات اسلامی و غیر اسلامی هم مد شده است. فالگیری های سیاسی در اینترنت تلویزیون و رادیوهای برون مرزی هم غوغا کنند. تزهای امیدوار کننده و دلخوشکنک دست به دست می گردند و بسیاری با ساختن و پرداختن ادعاهای اغراق آمیز و غیر منطقی چنان وانمود می کنند که انگار رژیم با یک حرکت موردی از هم خواهد پاشید یا با ضربه ای کوچک و قیامی لحظه ای سرنگون خواهد شد.

#اشو
🔹دست به دامن هیشکی نمیشه حتی پنج تن آل عبا؛ آرزوهاش گوداله و وقت شیرجه‌س(۲/۲)

تازگی ها حتی کسانی شروع کرده اند به فروش تاریخ سقوط رژیم به مردم به جان آمده یکی شرط میبندد که ترامپ به زودی رژیم را بر می دارد، دیگری ادعا میکند که رژیم در این یا آن سالروز فلان اتفاق تاریخی سقوط خواهد کرد و کسانی هم قول میدهند که این بار این جناح آن جناح را تارومار خواهد کرد و رژیم بی سر و بی صاحب رها خواهد شد اما این روزها و سالروز ها هم می آیند می روند ولی اینها نمی روند رژیم دیکتاتوری هنوز پابرجاست. تواناتر از همیشه هم پابرجاست. کسی چمدانش را نبسته و هیچ روزنه ای از صبح آزادی نمی دمد. چرا؟ چرا با وجود این همه پیش بینی ها آن همه انتظار و این همه مبارزه، فداکاری و جانبازی در عرض این چهل و چند سال اینها نرفته و نمی روند و رژیم باز هم بر تخت قدرت خود نشسته است؟ و چرا هیچ کدام از این همه پیش بینی های سیاسی درست از آب در نیامده و در نمی آیند؟ آیا پیش بینی ها صادقانه نبوده و نیستند یا پیش بینی کنندگان به هر سببی صلاحیت نداشته و ندارند؟ آیا انتظار سرنگونی رژیم با واقعیت های موجود نمیخوانده و نمی خواند، یا شیوه ها و تاکتیک های مبارزه با دیکتاتوری سیاه رژیم اسلامی اشتباه بوده کفایت نکرده و نمی کنند؟

آیا مبارزان راه آزادی و دموکراسی، مسائل و موضوعات مربوط به جنبش رهائی بخش خود را آنگونه که هست ندیده و نمی بینند، یا مشکل کمبود منطق و دشواری درک و فهم واقعیت ها و مسائل ایران و جهان مانع کار است؟

مشکل در کجاست مسأله چیست و مسئولیت با چیست و کیست؟ با نهادها و تشکل های سیاسی با رهبران اپوزیسیون با این یا آن دسته از مردم کوچه و بازار، با آمریکا و هواداران گوناگونش یا با همه با همۀ اینها و با همۀ ما و شماست؟ بالاخره و مهمتر آن که چگونه باید این سرنوشت دویدن و دویدن ولی به جایی نرسیدن را تغییر داد؟ چگونه باید این مبارزه را قدمی به پیش برد و چه باید کرد؟

#اشو

مشکل اینجاست؛ دست به دامن هیچکس نشیم حتی پنج تن آل عبا!

چهار چوب جامعه تنگه برام👇:

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/168667

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/168668
🔹جلد میشیم مثل کفتر

اگر میخواهید شروع کنید به انتقادی فکرکردن و بر آن آید که مسائل را با دیدی سنجشگرانه حل کنید، اول از همه باید بدانید که مسئله چیست و میزان اهمیت و دشواری اش چقدر است!
ما هر روز با مسئله های گوناگونی روبه رو هستیم. برخی شان ساده هستند و زمان زیادی طول نمی کشد تا آن را حل کنیم. یک نمونه، کمبود آب در کشور!

بعضی دیگر از مسائل، پیچیده هستند و زمان و فکر بیشتری میطلبند. برای نمونه، عقل از شما میخواهد کشف کنید که چرا سامانه پادشاهی خواه نتوانسته مشکلات درونی خود را حل کند!
وقتی با مسئله ای روبرو میشویم، باید آن را اولویت بندی کنید. از خودتان بپرسید آیا باید بیدرنگ به این مسئله توجه کرد یا این که میتوانید بعد از تمام کردن کارهای قبلیتان آن را انجام دهید.

اگر چند مسئله دارید پس باید آنها را بر حسب اهمیتی که دارند رده بندی کیند و اول از همه به مهمترین مسئله بپردازید. از کجا میشود فهمید که چه مسئله ای واقعی است و چه مسئلهای واقعی نیست؟

در اینجا بر آنیم تفاوت های میان ، مسئله ی اصیل و مسئله ی غیراصیل را بررسی کنیم و نیز به این موضوع بپردازیم که تشخیص مسئله ی واقعی مشکل است.
مهم نیست که مسئله ی ما چه باشد؛ مهم این است که تنها راه برای حل موثر آن، مشخص ساختن مسئله ی واقعی است، مسئلهای که شما پیش از کارهای دیگرتان باید آن را حل کنید.

اگر آن را حل نکنید، مسئله همچنان باقی خواهد ماند و شما باید همه ی وقتتان را صرف عواقب حل نشدن مسئله کنید. آیا تا به حال وقت گذاشته اید که بفهمید مسئله ی واقعی چیست و چه قدر این مسئله مهم است؟


مثالی‌بزنیم: #علی_قلی_خان ساعت ها صرف کندن علف های هرز باغچه کرده و همین چند روز پیش متوجه شده است که علف ها باز هم سر بر آورده اند. آنچه #علی_قلی_خان به آن توجه نکرده، دانه های گل آفتابگردانی است که توی ظرف غذای پرندگان ریخته است.

هر بار که پرنده ها می آیند تا دانه ها را بخورند چندتایی رو زمین باغچه می افتد.تا وقتی علی قلی خان  ظرف دانه ی پرندگان را جابه جا نکند، یا نوع دانه هایی که توی ظرف میریزد را تغییر ندهد، همچنان با رویش گل های آفتابگردان در باغچه مسئله خواهد داشت.

علف های هرز صرفا پی آمد یک مسئله است؛ مسئله، محل و  محتوای ظرف غذای پرندگان است.

مسئله ی #علی_قلی_خان حاکی از یک خطای رایج در حل مسئله است.

علی قلی خان اغلب عواقب یک مسئله را با مسئله ی واقعی اشتباه میگیرد. این امر به چند دلیل اتفاق می افتد.

علی قلی خان ممکن است سرش شلوغ باشد و هرچیزی که آنان را بیشتر #عصبانی کند، وقت بیشتری به آن اختصاص می دهد.

یا ممکن است فرضیاتی درباره ی ماهیت مسئله  داشته باشند و بدون اینکه آن فرضیات را محک بزند، وارد عمل میشوند.

کار کسی که به حل کردن و برطرف کردن وضعیتی که مسئله ی واقعی نیست میپردازد، دو پیآمد خواهد داشت:
۱. راه حل رضایت خش نخواهد بود چرا که مسئله ی واقعی را لمس نکرده است.
۲ . تصمیم های دیگری باید گرفته شود تا مسئله ی واقعی حل شود.

به خودتان کمک کنید که بین حواشی و عواقب مسئله و خود مسئله تمایز قایل شوید؛ به خود مسئله فکر کنید. از خودتان بپرسید واقعا چه اتفاقی افتاده است؟

به مسئله با دقت نگاه کنید تا بفهمید آیا کاسه ای زیر نیم کاسه وجود دارد و نیز اینکه نتیجه ی عملتان منجر به مسئله یا مسئله های دیگری خواهد شد. تأمل کردن به شما اجازه میدهد که مسائلی را که با آنها روبه رو هستید، تعریف کنید و تشخیص دهید و همچنین کمک میکند که مسئله یا مسائل بعدی را پیشبینی کنید و انتقاد درستی از مسئله پیشرو داشته باشید، نه اینکه انتقاد شما بر اساس عصبانیت شما باشد.

باید مطلع باشیم چه چیزهایی اطراف ما در حال رخ دادن است. با این آگاهی، میتوانیم مسئله ای را که به وجود آمده کشف کنیم. بحث  ما درباره ی افزایش دادن آگاهی است تا بتوانیم نه تنها مسئله را رصد کنیم، بلکه بتوانیم با مهارت بیشتری تصمیم بگیریم مسئله را حل کنیم.

برای اینکه مهارت های اندیشه ی انتقادی خودتان را پرورش دهید باید با پیرامون خودتان هماهنگ باشید. اگر همیشه مشاهدات و رصدهایتان هدفمند باشد، و نه اتفاقی و شانسی، احتمال بیشتری وجود دارد که متوجه شوید چه هنگامی باید مهارتتان را به کار اندازید.

وقتی هدفمند مشاهده میکنید، آگاهی شما از پیرامونتان بیشتر میشود و اطلاعاتتان را استادانه تر پردازش میکنید.

یک نمونه

این که شاهزاده در خواب خر و پف میکند و فیلمش رسانه ای شده مسئله مهمی نیست!

به باور اشو درحال حاضر خطاهای شاهزاده و خانواده محترم ایشان را مورد حمله قرار ندهید!

به نفع ما نیست!
خودش میدونه با کیم!

#اشو

ما اگه شاهزاده نباشه که به خودمون میزنیم لایی با کات بالاخره کاسه‌ ی داغیم یا آش؟

پس در حاضر خطاهای شاهزاده و خانواده محترم ایشان را مورد حمله قرار ندهید.

قسم به ماه پر
تو کمپین توبه مرگه!
@C_B_SHAHZADEH
🔹جلد میشیم مثل کفتر- بخش دوم؛ هنر استدلال (۱/۲)

در معنای وسیع واژه به هر چیزی که در ذهن ما میگذرد اندیشیدن یا تفکر میگوییم. هنگامی که می گویم چه فکری در سر داری؟

می خواهم بدانم در ذهنت چه میگذرد - آیا تجربه ای حسی است، یک تصویر است یک خاطره یک پرسش یا یک نگرانی است ،مساله ای است که به دنبال جواب اش می گردی یا صرفا رؤیا پردازی است .

تا وقتی که هشیار هستید همیشه ذهنتان محتوایی دارد؛ به این معنا لازم نیست برای اندیشیدن کوششی به خرج دهید برای اندیشیدن  نیازی به خواندن این مطالب نیست و لازم نیست در دوره ای شرکت کنید.

فقط لازم است هشیار باشید.

با این حال در معنای محدودتر ،کلمه اندیشیدن گونه ی خاصی از فعالیت ذهنی است.

فعالیتی که معطوف به حل مساله، برنامه ریزی برای یک عمل، مطالعه برای امتحان یا دفاع از دیدگاه خود در مورد یک موضوع بحث برانگیز است.

این مفهوم از اندیشیدن هنوز هم کاملا وسیع است اما دست کم چیزهایی را حذف کرده ایم.

نخست اینکه میتوانیم میان اندیشیدن و احساس کردن تمایز بگذاریم اندیشیدن یک فرآیند شناختی است که در آن برخلاف پاسخ های عاطفی مان می کوشیم معرفتی کسب کنیم، یا مطلبی را دریابیم این تمایز چنان که اغلب گمان میکنند، بدان معنا نیست که کسی که عواطف قوی دارد ضرورتاً غیر منطقی است یا اینکه شخص منطقی باید فاقد عواطف باشد برعکس هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانیم هر دو را داشته باشیم هم اذهان روشن منطقی و هم احساسات پرشور اما اندیشیدن و احساس کردن نقش های متفاوتی بازی میکنند و در حیات ذهنی ما کارکردهای متفاوتی دارند.

دوم اینکه اندیشیدن هدفمند است! اندیشیدن با فعالیت هایی مانند رویاپردازی و تخیل فرق دارد.

در خیال پردازی ما ذهن خود را رها میکنیم تا به هر کجا میخواهد پر کشد اندیشیدن کاری است که باید انجام دهیم و معمولا قدری تلاش لازم دارد و از آنجا که این فعالیت معطوف به هدفی است میتواند با درجات مختلفی از موفقیت انجام پذیرد.

ممکن است در حل مساله ای طرح برنامه ای فهم مطلبی یا اثبات نظرتان موفق شوید یا نشوید. پس اندیشیدن با خیال پردازی فرق دارد در خیال پردازی اساسا موفقیت یا شکست مطرح نیست اندیشیدن یک مهارت است. مهارتی که هر کس قدری از آن را داراست اما همچنین مهارتی است که هر کس میتوانند آن را بهبود بخشد.


گاهی فیلسوفان این بحث را مطرح کرده اند که آیا منطق یک علم است یا یک هنر منظورشان از هنر مهارتی است که آموخته میشود مانند نجاری، با نواختن پیانو.

#اشو

🔶بخش اول:
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/168731

زیر می‌گیری بقیه رو درنره تایرت!


https://t.me/C_B_SHAHZADEH
🔹جلد میشیم مثل کفتر-بخش دوم؛ خ*** خان دانای کل نیستی! ( ۲/۲)

قصد من این است که در وحله نخست منطق را به سان یک هنر بیاموزیم. البته نمیتوانیم هنر را کاملا از علم جدا کنیم یک نجار باید از خواص چوب و یک نوازنده پیانو باید از تئوری موسیقی چیزهایی بداند به همین ترتیب ما نیز باید قدری از اصول تشکیل دهنده ی علم منطق را بدانیم اما به همه ی این اصول نیازی نداریم - تنها به آنهایی نیاز داریم که برای کسب مهارت اندیشیدن ضروری اند.

در خلال بحث گاهی به برخی پرسش های نظری هم اشاره خواهیم داشت تا به کار علاقمندان پیگیری این مسائل بیاید اما این مطلب در مورد نظریه ی منطقی نیست.

با این وصف بسیاری چیزها را باید مطالعه کرد اصول بسیاری را باید آموخت و جذب این مطالب در مهارت استدلال تان، یا عادت اندیشه ورزی تان محتاج تمرین کافی است. پیش از اینکه شروع کنیم بگذارید قدری دقیق تر به این مطلب بپردازیم که مهارت اندیشیدن چگونه چیزی است.

با یک نمونه مطلب را تمام میکنم !

دانشجوی ایرانی در طی دوران تحصیل اش از کلاس اول دبستان تا پایان دانشگاه مطالب بسیاری می آموزد که هیچ گاه به کارش نمی آیند برای نمونه به انبوه دروس عمومی بی ربط بیهوده و بی مایه ای توجه کنید که نظام آموزشی ایدئولوژیک حاکم در دانشگاه ها به خورد دانشجو می دهد.

از مهارتهای اساسی و عام زندگی و تحقیق، تفکر انتقادی است.

این دوره که در بسيارى از دانشگاه های کشورهای غربی به صورت یک درس عمومی ارائه میشود و در آن به آموزش و بسط مهارتهای استدلال تفکر منطقی و اندیشه ی انتقادی می پردازند تا آنجا که اطلاع دارم در تمام سطوح تحصیلی و دانشگاهی ایران تاکنون چنین درسی گنجانده نشده است.

یافتن دلیل این فقدان دشوار نیست.

استبداد دیرزی هیچ گاه طالب مردمانی نبوده که بتوانند با دقت و روشنی، مستقلانه بیاندیشند، مدعاها و آموزه ها را تحلیل کنند و به نحو منطقی به نتیجه گیری و دفاع از دیدگاه های خود بپردازند.

حال پردازیم به این موضوع مهم؛

مساله این است هماهنطور در بخش قبلی عرض کردم تلاش های #علی_قلی_خان بی ربط هستند و  از آن نتیجه ای حاصل نمی شود است.

یک برهان بی ربط برهانی است که نتیجه ی آن اصلا متکی بر مقدمات نیست؛ یعنی مقدمات ربطی به نتیجه ندارند. البته در مورد همه ی مغالطاتی که پیش تر بررسی کردیم نیز میتوانستیم بگوییم که نتیجه مبتنی بر مقدمات نیست. پس در حقیقت بی ربطی قسمی مقوله ی متفرقه برای برهان های مغالطه آمیز است که در الگوهای خاص مغالطات قبلی نمی گنجد در خام ترین شکل مغالطه ی بی ربطی، شکاف آشکاری میان مقدمات و نتیجه وجود دارد مانند مثال داستان #علی_قلی_خان که پیش تر دیدیم .


#علی_قلی_خان دانای کل نیستی!

امیدوارم مطالب ذکر شده ، به شما کمک کرده باشد تا در استدلال ها و اندیشیدن هایتان بی ربط و اقدامات بی نتیجه دیگری انجام ندهی !

این‌همه جورتو کشیدم منِ خر خ*** خان!


🔶بخش اول:
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/168731


همه می‌دونن شاهزاده خداته کافر بشین!

ما اگه شاهزاده نباشه جلد میشیم مثل کفتر!

ما اگه شاهزاده نباشه یعنی اخراجیم!

#اشو

https://t.me/C_B_SHAHZADEH