کمپین بازگشت شاهزاده
28.8K subscribers
58.4K photos
55.3K videos
414 files
25.9K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
#بخش_دوم
انکار نفت در برابر کالا بین جمهوری اسلامی و روسیه

از ظریف در مورد توافق «نفت در برابر کالا» بین جمهوری اسلامی و روسیه هم پرسیده شد که او گفت: «اینها بخشی از بسته بزرگتری از همکاری ایران و روسیه است که شامل فعالیت‌های بسیار و سرمایه‌گذاری توسط روسیه در بخش انرژی ایران، مشارکت این کشور در فعالیت‌های زیرساختی ایران و تعامل بین دو طرف در حوزه تجارت و نفت می‌شود […] من بر این باور نیستم که بخشی از آن بسته، فروش یا دادن نفت به روسیه و دریافت کالا در قبال آن است. این بسته بسیار بزرگتری است و شامل موارد دیگری می‌شود؛ از جمله امکان همکاری در حوزه انرژی بین ایران و روسیه و همچنین امکان اینکه ایران پول نقد دریافت کند». در این پاسخ نیز وی دادن نفت به روسیه و تحویل گرفتن کالاهای روسی را به جای پول رد نکرد بلکه فقط گفت که این مبادله بخشی از یک «بسته بسیار بزرگتر» است!ظریف در این گفتگو چند بار به روابط استراتژیک روسیه و جمهوری اسلامی و پیوندهای نزدیک تهران و مسکو تاکید کرده اما درحالی مبادله «نفت در برابر کالا» را حاشا می‎کند که دوشنبه، ۲۵ تیر، هدایت‌الله خادمی عضو کمیسیون انرژی مجلس درمصاحبه با ایلنا با حقارت تمام گفت «از روسیه ممنونیم که نمی‌گذارد از گرسنگی بمیریم»!سیاست‎ «نگاه به شرق» بر خلاف شعار «نه شرقی نه غربی» همواره در صدر دیپلماسی جمهوری اسلامی طی ۴۰ سال گذشته قرار داشته اما فاز جدید آن با اعلام علنی علی خامنه‎ای پس از خروج آمریکا از برجام بیشتر آشکار شد گرچه رهبر نظام تلاش ‎می‌کرد این سیاست را در لفافه پیش ببرد اما فشارها آنقدر شدید شده که وی نمی‌تواند غلتیدن نظام در آغوش روسیه را انکار کند. فقط معلوم نیست روسیه آن را تا کی زیر بال و پر خود نگاه می‌دارد. شواهد موجود، به ویژه تصمیم روسیه بر افزایش تولید نفت در همکاری با عربستان و آمریکا جهت ثبات بازار نفت، برخی را در جمهوری اسلامی کاملا ناامید کرده است.

هشدار نسبت به خم شدن در برابر روسیه

سیاست خم شدن‎ بیشتر در برابر روس‌ها آنقدر آشکار است که هشدار و موضع‎گیری نسبت به ادامه‌ی آن علنی شده و حتی برخی اصلاح‎طلبان را هم نگران کرده است. علی نظری نماینده مجلس ششم و مدیر مسئول روزنامه مستقل در یادداشتی با عنوان «روسیه خبیث‎تر از آمریکاست» نوشته: «ظاهرا قرار است بار دیگر از سوراخی گزیده شویم که در طول سده اخیر چند بار گزیده شده‌ایم، زعمای قوم تصمیم گرفته‌اند به پشتوانه روسیه به نبرد به آمریکا بروند.» او با اشاره به اینکه میزان صدماتی که ایران از این همسایه شمالی دیده به مراتب بیش از آسیب‌های ایالات متحده است به صراحت گفته «در ماجرای سوریه به وضوح مشاهده کردیم که روس‌ها چگونه ما را از بازسازی سوریه حذف کردند!» همین قضیه یکی دیگر از موضوعاتی است که محمدجواد ظریف در گفتگو با یورونیوز آن را حاشا کرد. علی نظری در ادامه‌ی یادداشت خود آورده است که روس‌ها در جریان خرید موشک‎های ۳۰۰ به جمهوری اسلامی «رکب زدند» و ۳۸ سال پیش نیروگاه اتمی بوشهر را تحویل گرفتند اما هنوز برای استفاده نیروگاهی تحویل نداده‎اند! نظری در بخش دیگری تاکید کرده «نگاه روسیه به جمهوری اسلامی اصلا مبتنی بر همسایه متحد استراتژیک نیست بلکه ایران را به مثابه مستعمره خویش می‎پندارد.» روشن است که روزهای سختی در انتظار رژیم تهران است. گرچه امروز دولت روحانی و وزرای او به عنوان بخشی از عامل تشدید بحران زیر ضرب قرار گرفته‎اند اما دولت فقط قطعه‎ای از پازلِ در هم ریخته‌ی نظام است. ادامه‌ی وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته چیزی جز تهدید امنیت ملی نیست و این همه عصاره‌ی سیاست‎های «رهبر» و سپاه پاسداران است که بی‎ترمز و پرشتاب به پیش می‌‎روند. محمدجواد ظریف و امثال او یا باید از این قطار بی‌ترمز پیاده شوند و یا با انکار و تکذیب و دروغ تا ته خط سرنوشت نظام بروند.
#کیهان_لندن
@c_b_shahzadeh
#بخش_دوم
روابط عمومی این وزارتخانه اعلام کرده: «صرفا باید متذکر شد که تلاش مذبوحانه برای ایجاد شک و شکاف و تداوم فضاسازی‌های روانی کانون‌های ضد ایرانی برای اخلال در انسجام داخلی و اتحاد دولت، ملت و مسئولان کشور موضوعی نیست که آنها و سفیر تازه‌کار و جویای نام سعودی بتوانند روی آن حساب کنند.» در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی باز هم از کیسه‌ی «ملت ایران» خرج شده و آمده «ملت ایران سرمایه‎های بزرگ و مسئولان متعهد، خدوم و میهن‌دوست خود را بخوبی می‎شناسند و هرگز به اینگونه اتهامات و دروغ‌سازی‎های جاهلانه و ناشیانه و روش‎های کهنه و رنگ‌باخته که توسط اتاق‎های بی‌فکر آنان طراحی و توسط رسانه‎های ضد ایرانی بازنشر می‎شود، وقعی نمی‎گذارند.» همزمان با انتشار مقاله خالد بن سلمان علیه سیاست‎های جنگ‌‏طلبانه‎ رژیم، روزنامه کیهان چاپ تهران نیز (چهارشنبه سوم امرداد) تیتر اول خود را به سخنگوی انصارالله یمن اختصاص داد و آرزوی خود را از زبان یمنی‌ها خطاب به شرکت‎های بین‎ال
مللی چنین بیان کرد: «موشک‎ها در راه است، دبی، ابوظبی و ریاض را تخلیه کنید»! این تیتر جنگ‌افروزانه‌ی کیهان تهران در شرایطی منتشر می‌شود که حسن روحانی روز یکشنبه، ۳۱ تیرماه، ادعا کرد که به دنبال اصلاح روابط با عربستان، امارات و بحرین‌ هستیم!

🔹رسالت کیهان تهران؛ خنثی کردن پیام روحانی

روزنامه ایران پنجشنبه، چهارم امرداد، در مورد تیتر کیهان ولی فقیه نوشت: «کیهان وظیفه خود می‌داند بلافاصله پیام متفاوتی از مواضع رئیس جمهوری ایران به کشورهای منطقه مخابره کند، جای سؤال و ابهام است! پیوستگی این روزنامه با نهادهای حاکمیتی مواضع آن را برای کشورهای منطقه مهم کرده و این ابهام را ایجاد کرده که کانال اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران کدام تریبون است.» البته روزنامه ایران به عنوان اصلی‎ترین تریبون دولت اشاره نکرده که اگر واقعا قصد حسن روحانی اصلاح روابط با کشورهای خلیج فارس است پس چرا بار دیگر نه تنها تهدید به بستن تنگه هرمز کرده بلکه از بستن دیگر تنگه‎ها نیز سخن گفته آن هم در شرایطی که آگاه است کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس متحد اصلی ترامپ هستند. ولی روحانی ترامپ را تهدید کرده که با «دُم شیر بازی نکن» چون «جنگ با ایران مادر همه جنگ‌ها» است! در حالی که تا به امروز نه ترامپ و نه دولت ترامپ بر خلاف دولت اوباما که تکرار می‌کرد «گزینه جنگ و حمله نظامی روی میز است» اصلا از جنگ و برخورد نظامی نه تنها حرفی نمی‌زنند اتفاقا بیشتر از اوباما صحبت از توافق می‌کنند! ولی نه توافقی بسیار فراتر از برجام! از همین رو جمهوری اسلامی و دولتمردانش مرتب پای جنگ را به میان می‌کشند چون نمی‌خواهند تن به آن توافق تعیین‌کننده بدهند!در واقع نه تنها رسالت کیهان تهران و حسین شریعتمداری و همفکران او در جناح اصولگرا بلکه رسالت حسن روحانی و دولت و کل نظام جمهوری اسلامی لطمه زدن به منافع ملی و جنگ‌طلبی و جنگ‌افروزی است.«بستن تنگه هرمز» را که تا کنون بارها تکرار شده، حسن روحانی در سفر اتریش دوباره مطرح کرد و بلافاصله مورد تقدیر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس قرار گرفت و علی خامنه‌‏ای رهبر جمهوری اسلامی هم آن را تأیید کرد و علی اکبر ولایتی مشاور وی و همینطور وزارت خارجه جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه با چراغ سبز «رهبر خردمند» به تکرار «بستن تنگه هرمز» پرداختند.
(ادامه در بخش بعدی)
🔵 @c_b_shahzadeh
#بخش_دوم

🔹جنگ روانی و اقتصادی

پمپئو در بخشی از سخنرانی خود تمام رشته‌های اصلاح‌طلبان را در طول سال‌های گذشته پنبه کرد و گفت «میانه‎روهای رژیم از جمله روحانی و ظریف گرگی در لباس میش» و «انقلابیون ضدغرب» هستند. با وجود همه‌ی این سخنان و مواضعی که ظاهرا با سیاست‌های دولت اوباما بسیار تفاوت دارد اما ناظران معقتدند نوعی دوگانگی در سیاست‌های واشنگتن درباره حکومت ایران وجود دارد که ناشی از آزمودن سیاست‌های فشار در اشکال مختلف است.

پیامی که در تهران از سخنرانی پمپئو دریافت شده...

هم اصلاح‌‏طلبان و هم اصولگرایان سخنان وزیر خارجه آمریکا را بخشی از یک بسته‎ی بزرگ مهندسی شده برای «براندازی رژیم» می‎دانند و به شدت از آن نگرانند. همین نگرانی باعث شده تا خود را بیش از پیش مسافران یک کشتی بدانند که برای رهایی از توفانی که گرفتارش شده‌اند می‌بایست تقسیم کار کنند و مرتب دم از «اتحاد» و لزوم «وحدت ملی» بزنند. آنها بطور مشترک به جامعه پمپاژ می‎کنند که هدف «دشمنان» و در رأس آنها آمریکا و اسراییل و عربستان از جنگ روانی و اقتصادی همانا تهدید نظامی است آن هم نه با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی برای نابودی ایران و تجزیه کشور! آنها هیچ توضیحی نمی‌دهند که اولا چرا جمهوری اسلامی با «تغییر رفتار» خود از این امر جلوگیری نمی‌کند؟! ثانیا به چه دلیل براندازی جمهوری اسلامی که یک رژیم چهل‌ساله و منفور است باید به تجزیه‌ی کشوری هزاران ساله با بافت قومیتی که به شدت درهم‌تنیده است بیانجامد؟! ثالثا تجزیه‌ی ایران به کشورهای مشکل‌آفرین مانند آنچه در دهه‌های گذشته در خاورمیانه صورت گرفت چه سودی دارد؟! دامنه و عمق بحران‎هایی که جمهوری اسلامی تا گلو در آنها فرو رفته به اندازه‌ای زیاد است که با هیچ ترفندی نمی‌تواند اعتماد جامعه را به خود جلب کند. از همین رو گمان می‌کند همه به فکر براندازی آن هستند پس باید سقوط خود را مترادف سقوط ملت و مملکت قرار دهد. در چنین شرایطی حتی وقتی واشنگتن با صدای بلند اعلام می‌کند که به دنبال «تغییر رژیم» نیست، حاکمان تهران باور نمی‌کنند زیرا می‌دانند آنچه زیر عنوان «تغییر رفتار رژیم» بر اساس شروط ۱۲گانه نیز مطرح می‌شود نتیجه‌ای جز «تغییر رژیم» ندارد.

🔹ریزش اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت

در این میان گروهی از اصلاح‎طلبان مثل مشارکتی‎های سابق و کارگزارانی‌ها برای ایجاد هراس از تغییر رژیم دائم از سوریه‌ای شدن ایران می‎گویند و طرفداران تغییر رژیم را جنگ‌طلب معرفی می‌کنند. اما وقتی حسن روحانی تهدید جنگ‌افروزانه‌ی بستن تنگه‌ هرمز را مطرح می‌کند و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با بلوف‌های بیشتر درباره موشک‌پرانی به تمجید و تقدیر او می‌پردازد، همین افراد این تهدیدها را «وحدت ملی» می‌نامند! این گروه فرصت‌طلب و بی‌پرنسیپ فراموش می‌کنند که برای روحانی رأی جمع کردند تا با شکست ابراهیم رئیسی نه تنها مشکلات اقتصادی و اجتماعی کاهش یابد بلکه سایه‌ی جنگ نیز از سر کشور کم شود. ولی حالا خود روحانی با تهدیدات خود مقدمات یک جنگ احتمالی را فراهم می‌کند! در این میان افرادی هم مانند تاجزاده پیشنهاد می‌دهند که دولت روحانی دولت ترامپ را دور زده و برود با باراک اوباما و جان کری مذاکره کند! در حالی که شرایط فعلی زاییده‌ی دو سال مذاکره و بگو و بخند با اوباما و کری است آن هم زمانی که در قدرت بودند و نه حالا که کاره‌ای نیستند! شاید منظور از این پیشنهاد این است که دولت روحانی به جای «دیپلماسی» علنی به لابیگری پشت سر دولت ترامپ بپردازد؟! در هر صورت، برخورد نظام با این گروه ناتوان و «تدارکاتچی» مشابه ملی- مذهبی‌ها و نهضت آزادی و چپ‎های اسلامی است که پیشنهاد گفتگو با ترامپ را دادند ولی ارزشی‌ها آنها را خائن و دیوانه خواندند که می‌خواهند تسلیم آمریکا شوند. این ناتوانی مزمن چه از سوی دولت برای حل مشکلات اساسی مانند آب و برق و معیشت، و همچنین از سوی اصلاح‌طلبان که با ادامه‌ی شرایط فلاکتبار کشور به استمرارطلبان معروف شده‌اند، بیش از پیش آنها را دچار ریزش کرده است. حتی در میان اصولگرایان نیز با تشدید فشارها ورق بر می‌گردد. سخنرانی پمپئو که رژیم را به «تغییر رفتار» خود فرا می‌خواند و پیشنهاد ترامپ برای یک «توافق واقعی» همان سیاستی است که دولت اوباما با شیوه‌ی مماشات در پیش گرفته بود، ولی امروز سبب تعمیق شکاف در رژیم شده است. اگر دولت اوباما نیز سیاست «تغییر رفتار» و «توافق واقعی» را قاطعانه پیش می‌برد، چهره‌ی واقعی روحانی و ظریف همان موقع نشان داده می‌شد.

🔴@c_b_shahzadeh
#ارسالی
#بخش_دوم
جریانات مختلف در جمهوری اسلامی بر اساس منافع نظام شکل گرفته‌اند که همزمان با کسب و سهم بردن از قدرت سیاسی و اقتصادی برای اعضای این جریانات منافع شخصی نیز به همراه داشته است. برای حفظ این منافع هم که شده، این جریانات برای بقای نظام هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهند. حال آنکه مردم نه از سفره انقلاب سودی برده‌اند و نه ماندن چنین نظام فاسد و خرابکاری برایشان فایده‌ای دارد. مبارزه‌ی جریان‌های مختلف در هر دوره هم که دولت را به دست گرفته یا نمایندگانشان به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، تنها برای ایجاد فضایی جهت استفاده از فرصت‌های اقتصادی و بهره‌برداری بیشتر از سفره انقلاب بوده‌ است. حتی «جنبش سبز» نیز نه بر پایه مطالبات اساسی مردم بلکه از درون رقابت انتخاباتی شکل گرفت و به محض آنکه جریان‌های سیاسی حامی میرحسین موسوی و مهدی کروبی از تشکیل دولت به دست این دو ناامید شدند «جنبش سبز» پایان یافت. اگرچه بدون آنکه جریانات درگیر بخواهند، هم معنای رأی را برای جامعه روشن کرد و هم یک بار دیگر نشان داد که چاقو دسته‌ی خودش را نمی‌برد: اصولگرایان چاقو و اصلاح‌طلبان دسته‌اش هستند! کما اینکه احمدی‌نژاد اصولگرا دست در دست خاتمی اصلاح‌طلب سوگند ریاست جمهوری خورد و روحانی اعتدالگرا خوش و بش کنان کرسی ریاست جمهوری را از احمدی‌نژاد تحویل گرفت. مصالح نظام جمهوری اسلامی از اولویت‌های اساسی همه جریان‌های درون حکومت به شمار‌ می‌رود چرا که هویت همه این «چهره‌های نمادین» مدیون این نظام است وگرنه هرگز «چهره» نمی‌شدند! اگر امروز اسحاق جهانگیری و یا دیگر مقامات جمهوری اسلامی از «اتحاد سیاسی» سخن می‌گویند برای تأمین منافع نظام است و مانند چهار دهه گذشته مردم و خواسته هایشان تنها زمانی مهم قلمداد‌ می‌شوند که به عنوان یک ابزار، کارکردی برای حفظ نظام داشته باشند؛ تبلیغ برای شرکت در انتخابات نمونه بارز این سوء استفاده از مردم و مطالباتشان است.در کنار اوضاع فلاکتبار داخلی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در بحرانی‌ترین دوران عمر خود بسر می‌برد. به همین دلیل است که حسن روحانی و قاسم سلیمانی در تهدید نظامی و جنگ‌افروزی همصدا می‌شوند.در چنین شرایطی به نظر‌ نمی‌رسد اتحاد جریان‌ها و چهره‌های نمادین جمهوری اسلامی بتواند گره‌ای نه از مشکلات مردم بلکه از خود نظام باز کند! چرا که نظام، مشکل مردم و مطالبات مردم، مشکل نظام است! همه‌ی «چهره‌های نمادین» و غیرنمادین نظام هر کدام صاحب مقام و منصب و در رأس نهادهای حکومتی بوده‌اند! وضعیت امروز اتفاقا نتیجه‌ی عملکرد این چهره‌هاست! حالا نظام و آنها چه تغییری کرده‌اند که قرار است با اتحادشان گلی به سر مردم بزنند؟! بیشترین کارکرد «وحدت ملی» بین «چهره‌های نمادین» و چهره‌های غیرنمادین جریانات حکومتی و طرفداران آنها، تا زمانی که تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی صورت نگیرد، فقط پاشیدن بذر امید در دل جامعه‌ای است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. حتی آب و خاک و هوای آن را نیز مسموم کرده‌ و به باد داده‌اند. راه و چاره را مردم بهتر از زمامداران دریافته‌اند که در اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ و پس از آن شعار داده‌اند: اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
#ارسالی
🔴@c_b_shahzadeh
🔴#بخش_دوم

سید حسین موسویان در بخش دیگری از این مقاله نوشته «شعار مذاکره با ایران» که از سوی ترامپ مطرح شد «طرح بولتون است چون می‎دانند بعد از خروج آمریکا از برجام ایرانی‌ها دیگر با آمریکا مذاکره نخواهند کرد و لذا این امکان به آمریکا داده خواهد شد که از این سناریو به عنوان دلیل سوء نیت ایران برای دنبال کردن برنامه ساخت بمب اتم استفاده کند.» موسویان توضیح نداد که اگر جمهوری اسلامی واقعا ریگی به کفش ندارد، چرا از پیشنهاد ترامپ استقبال نمی‌کند و توپ را به زمین آمریکا برنمی‌گرداند!موسویان که در ایران از یک سو به ملی- مذهبی‎ها و از سوی دیگر به کارگزارانی‌‎ها و اصلاح‏‌طلبان نزدیک است و با خط و ربط هر دو جریان برای مذاکره با آمریکا همسو است همچنین گفته «با مطالعه دقیق اقدامات عملی آمریکا در یک سال گذشته» اتخاذ تدابیری کارآمد از سوی تهران به ویژه در پنج محور حیاتی است:

۱- به حداقل رساندن تأثیر تحریم‌های جدید

۲- سر و سامان دادن به اوضاع داخلی (وضع نابسامان اقتصادی، بیکاری، فساد، تورم، سقوط آزاد ارزش پول ملی کشور، گرانی و…)

۳- دیپلماسی متمرکز و کارآمد

۴- روشنگری افکار عمومی جهانی

۵- خنثی کردن لابی‌های ضد ایران در امریکا و غرب.

این دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی که سفیر دوران ترور میکونوس در آلمان است، چند سالی است که در نقش تحلیلگر و «کیسینجر جمهوری اسلامی» ظاهر می‌شود. وی در پایان نوشته‌ی خود برای ایرنا، تحقق تدابیر بالا را بدون اراده، انسجام و هماهنگی ملی ممکن نداسته و تاکید کرده که «متأسفانه در شرایط فعلی اثری از آن مشاهده نمی‌شود»!بختک* فروپاشی و براندازی بر پیکر فرسوده‌ و ناتوان جمهوری اسلامی سنگینی می‎کند. سیدحسین موسویان در شرایطی نسبت به براندازی هشدار می‎دهد که چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ (دوم مه ۲۰۱۸) حدود سه ماه پیش و پیش از خروج آمریکا از توافق اتمی، در مقاله‌‎ای که سر تا پای آن پُر از تعریف و تمجید از اقتدار رژیم ایران بود ادعا کرد: «اگر ترامپ می‌خواهد ۲۲ اردیبهشت از برجام خارج شود، نباید با این گمان باشد که ایران آسیب‌پذیر بوده و در تنگناست»!وی برای اثبات دلیل خود دست روی شاخص‎های اقتصادی گذاشته و گفته بود «علیرغم تصور برخی در واشنگتن، شاخصه‎های اقتصاد ایران قوی است. تولید سرانه ناخالص ملی ایران در سال گذشته ۱۱‎٪ بوده و قیمت فعلی نفت هم حدود ۷۰ دلار است. از نظر سیاسی هم مشارکت ۷۲‎٪ مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشانه مهمی است»!

آلزایمر است یا دروغگویی؟!

تغییر موضع سیدحسین موسویان در سه ماه و هشدار نسبت به براندازی یعنی «کیسینجر نظام» به شدت کم آورده است! مقاله‎ اردیبهشت‌ماه موسویان بیشتر پیامی عاجزانه به غرب و آمریکا بود که بجای فشار بیایید «مماشات» کنیم اما در مقاله امرداد خود ادعا می‌کند مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی مفید نیست! این تغییر موضع دو معنی دارد: یا موسویان آنچنان دروغگو و کم‎حافظه است که فراموش کرده در مقاله‎های قبلی چه نسخه‎هایی و بر اساس اقتدار و شاخص‌های اقتصادی پیچیده؛ و یا طی سه ماه گذشته و در آستانه‌ی از سر گرفته شدن تحریم‌ها و همزمان تظاهرات اعتراضی مردم، اوضاع نظام آنقدر بحرانی شده که به گفته‌ی وی از «اراده، انسجام و هماهنگی ملی» برای انجام پنج محور تدابیری که او پیشنهاد کرده هیچ «اثری مشاهده نمی‌شود»!حال به تکه‌های این پازل مضحک از سیاست جمهوری اسلامی نگاهی بیفکنید:

یک: سیدحسین موسویان تحلیلگری که توهم کیسینجر بودن دارد و همواره برای چاکری و حفظ نظام در بازگو کردن مبالغه‌آمیز شاخص‎های اقتدار و اقتصاد جمهوری اسلامی «کاتولیک‎تر از پاپ» بوده، از اینکه «تدابیر حیاتی» وی قابل اجرا نیستند متأسف است.

دو: اما در مقابل، حجت‌الاسلام حسن روحانی در گفتگوی تلویزیونی خود ادعای موسویان در اردیبهشت‌ماه را تکرار کرده و گفته: «نظام ما امروز از همیشه مستحکم‌تر است و دغدغه‌ای نسبت به نظام نباید داشته باشیم».

سه: از آن طرف دو روز پیش از این حجت‌الاسلام محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات در سخنانی گفته یکی از القائات خطرناک این است که نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است، این یک جنگ روانی است و نظام فرو نمی‌پاشد چون پایگاه و راهکار دارد. ولی با این همه از مردم عذرخواهی کرده و در پایان هم از رهبر جمهوری اسلامی خواسته مشکلات را حل کند: «با همه وجود از رهبری معظم درخواست می‌کنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند»!

چهار: در آخرین اظهار نظرها سیدحسن حسینی‌شاهرودی نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته مذاکره با آمریکا دردی از مشکلات کشور را درمان نمی‌کند.
(ادامه در بخش بعد)
@c_b_shahzadeh
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/185
🔴از حرف تا عمل: «نیروهای مسلح» و نقش رضا پهلوی برای قرار گرفتن آنها در کنار مردم(#بخش_دوم)

پرسشی که در این مستند مطرح شده و از گذشته تا به امروز همواره اهمیت خود را حفظ کرده این است که در صورت بروز بحران سیاسی در ایران ارتش چه واکنشی نشان می‌دهد و در کدام سو خواهد ایستاد؟ آیا آنطور که عبدالرحیم موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ادعا می‎کند اگر نظام لازم بداند ارتشی‎ها در مقابل اعتراضات مردم که به گفته او «فریب‌خوردگان شیطان» می‎ایستد؟ آیا این فرمانده ارتش که به چاکرمآبی شهرت دارد، اشتباه می‎کند و بدنه ارتش پشتیبان مردم خواهد بود و مانند بسیج و سپاه عمل نمی‎کند یا اینکه موضع بی‎طرف می‎گیرد؟ برای پاسخ به این پرسش‎ها ابتدا باید بررسی شود که اثربخشی پیام‌‏های شاهزاده رضا پهلوی بر بدنه ارتش چه میزان است؛ اما پیش از آن باید واکاوی کرد که بطور کل نگاه ارتشی‎ها به او و خاندان پهلوی که پایه‎گذار ارتش نوین ایران بوده‌اند چگونه است. سرهنگ مرتضی عشقی‎پور افسر گارد جاویدان و فرمانده حفاظت کاخ نیاوران در گفتگویی با کیهان لندن به سابقه‎ی ارتباط و آشنایی رضا پهلوی با ارتش و پرنسیپ‎های نظامی وی از سنین نوجوانی چنین می‌گوید: «شاهزاده رضا پهلوی حدود پانزده شانزده ساله بود که در ایران آموزش خلبانی دید و اساتید پرواز او تیمسار ربیعی و تیمسار جهانبانی بودند. او ابتدا با هواپیمای بونانزا (ملخی) و بعد با اف-۵ دوره دید و پرواز انفرادی را در تهران فرودگاه مهرآباد در حضور شهبانو فرح پهلوی انجام داد و فیلم مستند آن هم چندین سال از رسانه‎های مختلف پخش شد. موفقیت شاهزاده رضا پهلوی را شهبانو تلفنی از فرودگاه مهرآباد به اطلاع شاه فقید رساند و طبق معمول که اساتید پس از پرواز انفرادی خلبان‎ها روی سرشان آب می‌‏ریزند روی سر شاهزاده هم آب ریختند و اتفاقاً شهبانو فرح هم جدا این کار را انجام دادند.» سرهنگ عشقی‌پور ادامه می‌دهد: «شاهزاده بعد از پایان دبیرستان برای تکمیل آموزش خلبانی حدود ۱۰ ماه قبل از واقعه بهمن ۱۳۵۷ به لوبوک تگزاس آمریکا که مرکز آموزش خلبانی معروفی است اعزام و آنجا فارغ‎التحصیل و خلبان جنگنده شد. شاهزاده به عنوان خلبان نیروی هوایی ارتش ایران در زمان جنگ هشت ساله‎ی ایران و عراق به سران جمهوری اسلامی اعلام کرد که حاضر به شرکت در جنگ است که پاسخی دریافت نکرد.» در اینجا این سرهنگ بازنشسته تأکید می‌کند که «در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق که هنوز هم با وجود همه گرفتاری‎هایی که جمهوری اسلامی درست کرده عراق را متجاوز می‎شناسیم و روی آن تاکید داریم، ولی هیچ کدام از فرزندان مقام‎های رده بالای رژیم که معروف به آقازاده هستند در خط مقدم جبهه نبودند که هیچ حتی در پشت جبهه هم نبودند ولی می‎بینیم که همین‌ خانواده‌ها مملکت را به چه روز انداخته‌اند.»
🔴یادداشتی از #شاهزاده_رضاپهلوی
#بخش_دوم

من برای دهه‌ها از برقراری یک #دموکراسی_سکولار در ایران دفاع کرده‌ام و گفته‌ام که مسیر رسیدن به این هدف، با قبول دو واقعیت بنیادین شروع می‌شود: اول اینکه جمهوری اسلامی تهدیدی برای موجودیت ایران و ایرانیان است و دوم اینکه جمهوری اسلامی قابل اصلاح نیست. این مسیر به نافرمانی مدنی، تظاهرات عمومی‌ و #اعتصابات_ملی‌ نیاز دارد تا به سقوط ساختاری رژیم منتهی شود. این همان چیزی است که اکنون در ایران دارد اتفاق می‌‌افتد.

بعد از سقوط رژیم، این مسیر باید با برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه برای تشکیل #مجلس_مؤسسان دنبال شود. و در نهایت، باید به یک همه‌پرسی‌ ملی‌ برای برقراری یک دموکراسی سکولار برسیم که در آن، حقوق انسانی یکایک شهروندان تضمین شده باشد.

مأموریت من این نیست که یک نقش رهبری شخصی را در حکومت آینده بر عهده بگیرم. بلکه، برای بیش از ۳۹ سال گذشته، ماموریتم این بوده و است که برای مردم ایران، #منبع_امید، صدایی برای اتحاد و وسیله‌ای برای تغییر باشم. وقتی‌ هم‌میهنانم به نقطه عطف برگزاری همه‌پرسی‌ ملی‌ رسیدند، و وقتی‌ ایرانیان توانستند برای اولین بار رهبرانی را که می‌خواهند انتخاب کنند، مأموریت من انجام شده است.

مانند انقلابیونی که ایالات متحده آمریکا را بنیان گذاشتند، #رضااوتادی در آرزوی «زندگی‌، آزادی و جستجوی خوشبختی‌» بود. جرم او تظاهرات مسالمت‌آمیز برای رسیدن به این آرزو‌ها بود. مانند عده بی‌شمار دیگری که جمهوری اسلامی را در تقریبا چهار دهه گذشته به چالش کشیدند، رضا برای رسیدن به این آرزو‌ها جانش را از دست داد. مثال او، ماهیت اعتراضات ایران را آشکار می‌سازد. ایران مملو از میلیون‌ها #رضااوتادی است، و من مطمئنم که آنها به زودی کشورشان را پس خواهند گرفت و آن را دوباره خواهند ساخت.

🔻این یادداشت به طور همزمان در روزنامه #وال_استریت_جورنال و رادیوفردا منتشر شده است.

https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Forwarded from ستاد مشترک ۷ آبان
زندگی نامه کوروش بزرگ 🌺

#بخش_دوم

@setade7abban
Forwarded from بینام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مناظره ی حجت کلاشی و مهدی خزعلی در مورد قرارداد ۲۵ ساله جمهوری اسلامی و چین!

پ ن: در بخشی از گفتگو خزعلی از عناصر امنیتی رژیم اعتراف میکند که انقلاب ۵۷ توطئه ی امریکایی ها بود.

#بخش_دوم

@C_B_SHAHZADEH
@mola_mojahed1 کالبدشکافی-روشنفکران.pdf
4.7 MB
‍‍ #كتاب_بسيار_ارزشمند کالبدشکافی روشنفکران سیاسی ایران (دهه چهل و پنجاه خورشیدی)

#اثر_استاد_منوچهر_یزدی


این کتاب علاوه بر مستندات تاریخی شامل نکاتی است تا به حال در جایی دیگر بازگو نشده است.

کالبدشکافی روشنفکران مخالف نظام پادشاهی و رهروان راه انقلاب اسلامی تاریخ نگاری نیست، بلکه ورود به پشت صحنه جریان های سیاسی و انقلابی است تا روشن گردد احزاب، سازمان ها، و گروهک هایی که اپوزوسیون نظام شاهنشاهی بودند
و غالب فعالیت هایشان ترور و خیانت و افترا بوده و بیشترشان سر در آخور بیگانه داشتند، چگونه با تمام پارادوکس های ایدئولوژیک نهایتا به "جمهوری اسلامی" رسیدند و ایران را به سمت وضعیت کنونی راندند!


گفتنی است این کتاب مجوز چاپ نگرفته است و انتشار آن با حفظ نام خاستگاه، بدون اشکال می باشد.

#بخش_نخست: روشنفکران کمونیست و حزب توده

#بخش_دوم: روشنفکران چریک های فدایی خلق

#بخش_سوم: روشنفکران مجاهدین خلق

#بخش_چهارم: روشنفکران نهضت آزادی

#بخش_ششم: روشنفکران دینی

#بخش_هفتم: روشنفکران کنفدراسیون دانشجویی

#بخش_هشتم: روشنفکران نفتی

🆔 @mola_mojahed1