This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸عدالت برای ایران با ثبت شکایتی نزد گروه کاری ناپدیدشدگان قهری #سازمان_ملل، خواهان مشخصشدن سرنوشت فرزاد کمانگر، شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی و علی حیدریان شد.
#شکنجه #دادخواهی
#شکنجه #دادخواهی
Forwarded from Attach Master
بیانیه سازمان عفو بینالملل در روز جهانی مبارزه با اعدام و تشکیل کمپین جدید برای لغو اعدام
عفو بینالملل در روز جهانی مبارزه با اعدام با انتشار بیانیه ای گفت: «با زندانیان محکوم به اعدام باید با انسانیت و حفظ کرامت انسانی رفتار شود و در شرایطی مطابق با قوانین بینالمللی حقوق بشر و استانداردهای بینالمللی نگهداری شوند.»
عفو بینالملل کمپین جدیدی را برای فشار بر پنج کشور ایران، غنا، ژاپن، بلاروس و مالزی راهاندازی کرده است تا به شرایط غیرانسانی زندانیان محکوم به مرگ در زندان پایان داده و به سمت کامل لغو مجازات اعدام حرکت کنند.
استفان کاکبورگ، معاون برنامه مسائل جهانی عفو بینالملل گفت: «مهم نیست که چه جرمی مرتکب شدهاند، هیچکس نباید مجبور به تحمل شرایط غیرانسانی در زندان شود. هنوز در بسیاری از پروندهها، زندانیان محکوم به مرگ در سلول انفرادی نگهداری میشوند، دسترسی به خدمات درمانی کافی ندارند و از خطر اعدام دلهره و اضطراب دارند.»
استفان کاکبورگ گفت: «این حقیقت که برخی دولتها زندانیان و خانوادههایشان را چند روز قبل، یا در برخی پروندهها، ساعاتی قبل از اعدام آگاه میکنند، هولناک است.»
تمامی دولتهایی که مجازات اعدام را حفظ کردهاند، فورا باید به شرایط بیرحمانه زندان پایان دهند، چرا که بسیاری از زندانیان محکوم به اعدام مجبور به تحمل آن هستند.
عفو بینالملل با بیان نمونه هایی از محکومین به اعدام که تحت فشار قرار دارند با اشارهه به کودک مجرم محمد رضا حدادی نوشت:
«محمدرضا حدادی» از سن ۱۵ سالگی در صف اعدام قرار دارد، شکنجههای روانی را برای اجرای حکم اعدام تحمل کرده است. در ۱۴ سال گذشته شش بار اجرای اعدام او برنامهریزی و متوقف شد.
همچنین در پایان این بیانیه آمده است که عفو بین الملل با مجازات اعدام صرف نظر از ماهیت جرم، ویژگیهای محکوم یا روشی که حکومت برای کشتن استفاده میکند، در همه شرایط و بدون استثنا مخالف است.
مجازات اعدام مجازاتی بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز و نقض حق حیات است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
عفو بینالملل در روز جهانی مبارزه با اعدام با انتشار بیانیه ای گفت: «با زندانیان محکوم به اعدام باید با انسانیت و حفظ کرامت انسانی رفتار شود و در شرایطی مطابق با قوانین بینالمللی حقوق بشر و استانداردهای بینالمللی نگهداری شوند.»
عفو بینالملل کمپین جدیدی را برای فشار بر پنج کشور ایران، غنا، ژاپن، بلاروس و مالزی راهاندازی کرده است تا به شرایط غیرانسانی زندانیان محکوم به مرگ در زندان پایان داده و به سمت کامل لغو مجازات اعدام حرکت کنند.
استفان کاکبورگ، معاون برنامه مسائل جهانی عفو بینالملل گفت: «مهم نیست که چه جرمی مرتکب شدهاند، هیچکس نباید مجبور به تحمل شرایط غیرانسانی در زندان شود. هنوز در بسیاری از پروندهها، زندانیان محکوم به مرگ در سلول انفرادی نگهداری میشوند، دسترسی به خدمات درمانی کافی ندارند و از خطر اعدام دلهره و اضطراب دارند.»
استفان کاکبورگ گفت: «این حقیقت که برخی دولتها زندانیان و خانوادههایشان را چند روز قبل، یا در برخی پروندهها، ساعاتی قبل از اعدام آگاه میکنند، هولناک است.»
تمامی دولتهایی که مجازات اعدام را حفظ کردهاند، فورا باید به شرایط بیرحمانه زندان پایان دهند، چرا که بسیاری از زندانیان محکوم به اعدام مجبور به تحمل آن هستند.
عفو بینالملل با بیان نمونه هایی از محکومین به اعدام که تحت فشار قرار دارند با اشارهه به کودک مجرم محمد رضا حدادی نوشت:
«محمدرضا حدادی» از سن ۱۵ سالگی در صف اعدام قرار دارد، شکنجههای روانی را برای اجرای حکم اعدام تحمل کرده است. در ۱۴ سال گذشته شش بار اجرای اعدام او برنامهریزی و متوقف شد.
همچنین در پایان این بیانیه آمده است که عفو بین الملل با مجازات اعدام صرف نظر از ماهیت جرم، ویژگیهای محکوم یا روشی که حکومت برای کشتن استفاده میکند، در همه شرایط و بدون استثنا مخالف است.
مجازات اعدام مجازاتی بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز و نقض حق حیات است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
تداوم بیخبری از هشت درویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ
کماکان از هشت درویش گنابادی محبوس در #زندان_تهران_بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد این زندان، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند اطلاعی در دست نیست.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، کماکان از هشت تن از #درویشان_گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه مورد ضرب و جرح قرار گرفتند اطلاعی در دست نیست. گفته شده: «این درویشان به بندهای انفرادی منتقل شدهاند، اما تاکنون هیچ تماس یا ملاقاتی با آنها صورت نگرفتهاست و پیگیریهای خانوادههایشان به جایی راه نبرده است».
فائزه عبدیپور پنجشنبه ۱۹ مهر به کمپین گفت: «۴۴ روز است که از همسرم و بقیهی درویشان بیخبریم. از هفتم شهریورماه که #محمد_شریفیمقدم، #کسری_نوری، #امیر_نوری، #رضا_انتصاری، #سینا_انتصاری، #مهدی_اسکندری، #مرتضی_کنگرلو و #حسام_معینی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند از آنها بیاطلاعیم، تنها چیزی که به ما گفتهاند این است که آنها به بندهای انفرادی زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند و در طول این مدت با آنها نه تماسی داشتهایم و نه ملاقاتی!»
همسر آقای شریفیمقدم اضافه کرد: «خانوادهها هر روز برای پیگیری از نهادهای مختلف پرسوجو میکنند و تنها موضوعی که عنوان میشود همان استن که در انفرادی بسر میبرند که علاوه بر ضرب و جرحی که شدند اگر در انفرادی هم باشند نگران وضعیت سلامتی آنها هستیم، چرا که در بند انفرادی، غذا مثل زباله میماند و آب آشامیدنی سالم در اختیار ندارند. در انفرادی حتی اگر آب را بجوشانند باز هم غیرقابل استفاده است و از امکانات ابتدایی محرومند و از داشتن حتی یک پتوی ساده هم محرومند.»
یکی دیگر از خانوادههای درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ نیز در همین خصوص به کمپین گفت: «ما اصلاً نمیدانیم که چرا باید این هشت نفر رو جدا نگه دارند و ۴۴ روز از آنها بیخبر باشیم و حتی یک تماس تلفنی با خانوادههایشان نداشته باشند.»
وی میگوید: «به خانوادهها گفته شده تا آذرماه همین وضع ادامه دارد و این فاجعه است، خیلی فاجعه است و تنها پاسخی که آقای رستمی دادیار ناظر بر زندان به ما میدهد این است که منعی برای ملاقات وجود ندارد، اما به زندان که مراجعه میکنیم گفته میشود: «دستور از بالاست و دادستانی به ما گفته که باید کماکان ممنوعالملاقات باشند». این در حالی است که برخی از آنها بیمار هستند و این نگرانی ما را دوچندان میکند.»
گفتنی است صبح روز هفتم شهریور ۱۳۹۷ نیروهای گارد زندان زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حملهور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشکآور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
منبع: کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
کماکان از هشت درویش گنابادی محبوس در #زندان_تهران_بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد این زندان، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند اطلاعی در دست نیست.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، کماکان از هشت تن از #درویشان_گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه مورد ضرب و جرح قرار گرفتند اطلاعی در دست نیست. گفته شده: «این درویشان به بندهای انفرادی منتقل شدهاند، اما تاکنون هیچ تماس یا ملاقاتی با آنها صورت نگرفتهاست و پیگیریهای خانوادههایشان به جایی راه نبرده است».
فائزه عبدیپور پنجشنبه ۱۹ مهر به کمپین گفت: «۴۴ روز است که از همسرم و بقیهی درویشان بیخبریم. از هفتم شهریورماه که #محمد_شریفیمقدم، #کسری_نوری، #امیر_نوری، #رضا_انتصاری، #سینا_انتصاری، #مهدی_اسکندری، #مرتضی_کنگرلو و #حسام_معینی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند از آنها بیاطلاعیم، تنها چیزی که به ما گفتهاند این است که آنها به بندهای انفرادی زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند و در طول این مدت با آنها نه تماسی داشتهایم و نه ملاقاتی!»
همسر آقای شریفیمقدم اضافه کرد: «خانوادهها هر روز برای پیگیری از نهادهای مختلف پرسوجو میکنند و تنها موضوعی که عنوان میشود همان استن که در انفرادی بسر میبرند که علاوه بر ضرب و جرحی که شدند اگر در انفرادی هم باشند نگران وضعیت سلامتی آنها هستیم، چرا که در بند انفرادی، غذا مثل زباله میماند و آب آشامیدنی سالم در اختیار ندارند. در انفرادی حتی اگر آب را بجوشانند باز هم غیرقابل استفاده است و از امکانات ابتدایی محرومند و از داشتن حتی یک پتوی ساده هم محرومند.»
یکی دیگر از خانوادههای درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ نیز در همین خصوص به کمپین گفت: «ما اصلاً نمیدانیم که چرا باید این هشت نفر رو جدا نگه دارند و ۴۴ روز از آنها بیخبر باشیم و حتی یک تماس تلفنی با خانوادههایشان نداشته باشند.»
وی میگوید: «به خانوادهها گفته شده تا آذرماه همین وضع ادامه دارد و این فاجعه است، خیلی فاجعه است و تنها پاسخی که آقای رستمی دادیار ناظر بر زندان به ما میدهد این است که منعی برای ملاقات وجود ندارد، اما به زندان که مراجعه میکنیم گفته میشود: «دستور از بالاست و دادستانی به ما گفته که باید کماکان ممنوعالملاقات باشند». این در حالی است که برخی از آنها بیمار هستند و این نگرانی ما را دوچندان میکند.»
گفتنی است صبح روز هفتم شهریور ۱۳۹۷ نیروهای گارد زندان زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حملهور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشکآور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
منبع: کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
📎
در ۲۲ و ۲۳ مهر در دفاع از آزادی معلمان زندانی، حق تحصیل رایگان، حق تشکل، تامین امنیت شغلی، معیشت و منزلت انسانی به تحصن سراسری معلمان بپیوندیم
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گرد
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گرد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زانیار
۳۳روز از روز پر کشیدن این جوان کرد مبارز میگذرد...
اما تصاویر او هنوز یادش را برایمان زنده میکند...
شب پرستان او را بیگناه سربردار کردند اما ندانستند که آنها همیشه زنده اند...
۳۳روز از روز پر کشیدن این جوان کرد مبارز میگذرد...
اما تصاویر او هنوز یادش را برایمان زنده میکند...
شب پرستان او را بیگناه سربردار کردند اما ندانستند که آنها همیشه زنده اند...
Forwarded from Attach Master
بیانیه سید هاشم خواستار به مناسبت اعلام تحصن معلمان سراسر کشور
معلمان باید به دانش آموزان درس مقاومت در مقابل ظالمان را یاد بدهند
مهندس سید هاشم خواستار از فعالین بنام معلمین و فعال فرهنگی با صدور بیانیه ای با استقبال از اعلام تحصن دو روزه معلمان کشور، حکومت آخوندی و سرکوب آزادیخواهان را با آلمان هیتلری مقایسه کرد و خواهان پیوستن به خیزش سراسری تحصن ها و اعتصابات شد:
👈 بیانیه
همکاران گرامی نمی گویم امروز سخن گفتن از فساد و غارت حاکمان و آقازاده های حاکمان و ...کهنه شده است که غارت وچپاولشان بر سر هر کوی و بازاری است، اما در کنار آن باید یاد بگیریم و آموزش دهیم که به معنای واقعی برای یک حکومت مردمی و دلسوز، چه کار باید بکنیم؟ چگونه از حاکمان ستمگر خلع قدرت کرده و این قدرت به نمایندگان واقعی مردم منتقل شود؟ همکاران ما آقایان عبدالفتاح السلطانی و اسماعیل عبدی و محمود بهشتی لنگرودی و محمد حبیبی و روح الله مردانی و... سال ها است که در زندان بسر می برند. بداغی ها و باقری ها و عمرانی ها وقنبری ها ومختار اسدی ها و... سال ها در زندان بودند که سر انجام آزاد شدند. آزاد شدند که با اضطراب و دلهره روز را شب کنند که هر آن ممکن است مجددا به خانه شان ریخته و به زندان برگردند.محمد حبیبی را در یک تجمع ساده ی معلمان با ضرب و شتم ومشت و لگد بیرون می کشند و باخود به زندان برده وبه هفت سال ونیم زندان محکوم میکنند.
همکاران گرامی این رفتار ظالمانه را که تنها از یک حکومت اشغالگر و ستمگر بر می آید تنها با معلم انجام نمی دهند.! امروز نوزده ی مهر نود وهفت به خانه ی آقای عباس واحدیان شاهرودی رفته و ضمن اینکه تمام خانه را برای پیدا کردن تبلت و موبایل خودش و بچه هایش به هم می ریزند، آه چگونه بگویم؟ به پارمیدا دختر ده ساله شان میگویند تو دیگر بابات را نخواهی دید، ما، بابات را می بریم که بکشیم.!!
آهای معلم آزاده، آهای ملت ایران، آهای ملت های دنیا و آهای وجدانهای بیدار چرا سکوت؟ چرا سکوت؟ از این ظلمی بزرگتر وجود داردکه به یک دختر بچه ی ده ساله بگویند پدرت را می بریم که بکشیم و تو دیگر او را نخواهی دید؟ واحدیان کیست و چکاره هست؟ یک فعا ل مدنی بسیار ساده که با چند نفر مثل من و یا خودش ممکن است یک ارتباط تلفنی داشته باشد. رعب و وحشت تا کجا؟ رعب و وحشت برای زمانی کوتاه جواب میدهد اما اکنون آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت ، مردم وارد صحنه شده اند که فریاد میزنند نترسید ، نترسید ما همه با هم هستیم ، میکشیم می کشیم آنکه برادرم کشت . همکاران گرامی به شاگردانتان درس دهید که اگر ماموران حکومت اشغالگر به خانه شان حمله کردند چگونه مقاومت کنند؟ در ساعت درس انشاء به شاگردانتان درس بدهید که چرا حکومت از یک بچه ی ده ساله می ترسد؟ البته حکومتی که مادر حامله و بچه های ده تا پانزده ساله را اعدام کند باید از پارمیداها بترسد. هنگام بردن پدر ، پارمیدا به ماموران میگوید: من هم با پدرم می آیم و ماموران اشغالگر به کودک میگویند نه ، تو هنوز بچه هستی.! ای کاش می توانستم به شما بگویم که شما بچه هستید. نه شما بچه نیستید ، بچه در حال رشد و شکوفایی هست و چه بسا که همین بچه ممکن است یک دانشمند شود ، شما در جهل و خرافات و توهم فرو رفته اید ، شما ماموران حکومت سرکوب و اشغالگر هستید. شما همان ماموران گشتاپوی اشغالگر آلمان هیتلری هستید که خاک فرانسه را اشغال کردند و به ضغیر و کبیر مردم فرانسه رحم نکردند. اما ملت فرانسه با شجاعت دلیرانه آنها را از خاکشان بیرون کردند. ملت ایران هم بزودی با مقاومت دلیرانه ایران را از شما پس خواهند گرفت.(می میریم،می میریم ،ایرانو پس می گیریم.)
امروز ملت ایران و جامعه ی جهانی به این اجماع رسیده اند که این حکومت نه تنها نماینده ی ملت ایران نیست که اشغالگر است و باید برود.(دشمن ما همینجاست ،دروغ میگن آمریکاست.) ملت ایران به زندانیان سیاسیش همچون واحدیان ها افتخار میکند و معلمان در کلاس های درس به شاگردانشان یاد میدهند که همچون پارمیدا نباید از ماموران سرکوب گر ترسید بلکه شجاعانه از پدر و مادرشان در مقابل عوامل سرکوب باید دفاع کرد. دزدان و اختلاس گران و ماموران و محافظین اختلاس گران باید از مردم بترسند. ما فرهنگیان به تبعیت از ملت ایران که محکم و با قدرت در مقابل حکومت ایستاده در روز های ۲۲ و ۲۳ مهرماه در دفتر مدرسه تحصن کرده تا به دانش آموزانمان درس ایستادگی و مقاومت در مقابل زورگویان حاکم بدهیم که حق دادنی نیست بلکه گرفتنی است. درسی که سرانجام آن به یک حکومت ملی و مردمی ختم خواهد شد و در آن حکومت ، هیچگونه تبعیضی نخواهیم داشت و قانون در همه ی امور حاکم خواهد بود.
حکومت قانون تنها برآمده از یک انتخابات واقعی بوجود می اید.
✍️هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ی ایران۲۰ مهر ۹۷
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
معلمان باید به دانش آموزان درس مقاومت در مقابل ظالمان را یاد بدهند
مهندس سید هاشم خواستار از فعالین بنام معلمین و فعال فرهنگی با صدور بیانیه ای با استقبال از اعلام تحصن دو روزه معلمان کشور، حکومت آخوندی و سرکوب آزادیخواهان را با آلمان هیتلری مقایسه کرد و خواهان پیوستن به خیزش سراسری تحصن ها و اعتصابات شد:
👈 بیانیه
همکاران گرامی نمی گویم امروز سخن گفتن از فساد و غارت حاکمان و آقازاده های حاکمان و ...کهنه شده است که غارت وچپاولشان بر سر هر کوی و بازاری است، اما در کنار آن باید یاد بگیریم و آموزش دهیم که به معنای واقعی برای یک حکومت مردمی و دلسوز، چه کار باید بکنیم؟ چگونه از حاکمان ستمگر خلع قدرت کرده و این قدرت به نمایندگان واقعی مردم منتقل شود؟ همکاران ما آقایان عبدالفتاح السلطانی و اسماعیل عبدی و محمود بهشتی لنگرودی و محمد حبیبی و روح الله مردانی و... سال ها است که در زندان بسر می برند. بداغی ها و باقری ها و عمرانی ها وقنبری ها ومختار اسدی ها و... سال ها در زندان بودند که سر انجام آزاد شدند. آزاد شدند که با اضطراب و دلهره روز را شب کنند که هر آن ممکن است مجددا به خانه شان ریخته و به زندان برگردند.محمد حبیبی را در یک تجمع ساده ی معلمان با ضرب و شتم ومشت و لگد بیرون می کشند و باخود به زندان برده وبه هفت سال ونیم زندان محکوم میکنند.
همکاران گرامی این رفتار ظالمانه را که تنها از یک حکومت اشغالگر و ستمگر بر می آید تنها با معلم انجام نمی دهند.! امروز نوزده ی مهر نود وهفت به خانه ی آقای عباس واحدیان شاهرودی رفته و ضمن اینکه تمام خانه را برای پیدا کردن تبلت و موبایل خودش و بچه هایش به هم می ریزند، آه چگونه بگویم؟ به پارمیدا دختر ده ساله شان میگویند تو دیگر بابات را نخواهی دید، ما، بابات را می بریم که بکشیم.!!
آهای معلم آزاده، آهای ملت ایران، آهای ملت های دنیا و آهای وجدانهای بیدار چرا سکوت؟ چرا سکوت؟ از این ظلمی بزرگتر وجود داردکه به یک دختر بچه ی ده ساله بگویند پدرت را می بریم که بکشیم و تو دیگر او را نخواهی دید؟ واحدیان کیست و چکاره هست؟ یک فعا ل مدنی بسیار ساده که با چند نفر مثل من و یا خودش ممکن است یک ارتباط تلفنی داشته باشد. رعب و وحشت تا کجا؟ رعب و وحشت برای زمانی کوتاه جواب میدهد اما اکنون آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت ، مردم وارد صحنه شده اند که فریاد میزنند نترسید ، نترسید ما همه با هم هستیم ، میکشیم می کشیم آنکه برادرم کشت . همکاران گرامی به شاگردانتان درس دهید که اگر ماموران حکومت اشغالگر به خانه شان حمله کردند چگونه مقاومت کنند؟ در ساعت درس انشاء به شاگردانتان درس بدهید که چرا حکومت از یک بچه ی ده ساله می ترسد؟ البته حکومتی که مادر حامله و بچه های ده تا پانزده ساله را اعدام کند باید از پارمیداها بترسد. هنگام بردن پدر ، پارمیدا به ماموران میگوید: من هم با پدرم می آیم و ماموران اشغالگر به کودک میگویند نه ، تو هنوز بچه هستی.! ای کاش می توانستم به شما بگویم که شما بچه هستید. نه شما بچه نیستید ، بچه در حال رشد و شکوفایی هست و چه بسا که همین بچه ممکن است یک دانشمند شود ، شما در جهل و خرافات و توهم فرو رفته اید ، شما ماموران حکومت سرکوب و اشغالگر هستید. شما همان ماموران گشتاپوی اشغالگر آلمان هیتلری هستید که خاک فرانسه را اشغال کردند و به ضغیر و کبیر مردم فرانسه رحم نکردند. اما ملت فرانسه با شجاعت دلیرانه آنها را از خاکشان بیرون کردند. ملت ایران هم بزودی با مقاومت دلیرانه ایران را از شما پس خواهند گرفت.(می میریم،می میریم ،ایرانو پس می گیریم.)
امروز ملت ایران و جامعه ی جهانی به این اجماع رسیده اند که این حکومت نه تنها نماینده ی ملت ایران نیست که اشغالگر است و باید برود.(دشمن ما همینجاست ،دروغ میگن آمریکاست.) ملت ایران به زندانیان سیاسیش همچون واحدیان ها افتخار میکند و معلمان در کلاس های درس به شاگردانشان یاد میدهند که همچون پارمیدا نباید از ماموران سرکوب گر ترسید بلکه شجاعانه از پدر و مادرشان در مقابل عوامل سرکوب باید دفاع کرد. دزدان و اختلاس گران و ماموران و محافظین اختلاس گران باید از مردم بترسند. ما فرهنگیان به تبعیت از ملت ایران که محکم و با قدرت در مقابل حکومت ایستاده در روز های ۲۲ و ۲۳ مهرماه در دفتر مدرسه تحصن کرده تا به دانش آموزانمان درس ایستادگی و مقاومت در مقابل زورگویان حاکم بدهیم که حق دادنی نیست بلکه گرفتنی است. درسی که سرانجام آن به یک حکومت ملی و مردمی ختم خواهد شد و در آن حکومت ، هیچگونه تبعیضی نخواهیم داشت و قانون در همه ی امور حاکم خواهد بود.
حکومت قانون تنها برآمده از یک انتخابات واقعی بوجود می اید.
✍️هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ی ایران۲۰ مهر ۹۷
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
📎
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
در ۲۲ و ۲۳ مهر در دفاع از آزادی معلمان زندانی، حق تحصیل رایگان، حق تشکل، تامین امنیت شغلی، معیشت و منزلت انسانی به تحصن سراسری معلمان بپیوندیم
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
محدودیت ملاقات و تماس برای #نجمه_واحدی #فعال_حقوق_زنان پس از ۴۱ روز بازداشت.
Forwarded from Attach Master
ابراهیم فیروزی زندانی عقیدتی محروم از دارو و درمان
ابراهیم فیروزی زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج علیرغم تحمل درد شدید دندان از خدمات پزشکی مناسب محروم است. همچنین علیرغم گذراند بیش از نیمی از دوره محکومیتش از حق مرخصی محروم است.
بنا به گفته یک منبع مطلع در رابطه با وضعیت این زندانی سیاسی «ابراهیم به دلیل عدم دسترسی به پزشک متخصص دندان با درد دندان که اکنون فک و صورت او را هم فرا گرفته است دست و پنجه نرم میکند. او حتی دیگر قادر به خوردن غذا نیز نمیباشد.»
این منبع ادامه داد «مادر این زندانی سیاسی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان و همچنین از دست دادن بینایی خود دیگر امکان ملاقات کابینی با فرزندش را ندارد و عدم موافقت با درخواست مرخصی ابراهیم نیز شرایط او را وخیم کرده است.»
ابراهیم فیروزی در نامه اخیر خود نسبت به اعتصاب سراسری کامیونداران واکنش نشان داده است و نامه ای در حمایت از آنان منتشر کرده است و ضمن این نامه از تمام مجامع بین المللی و کشورهای دیگر خواستار مداخله برای آزادی هرچه سریعتر کامیونداران بازداشت شده شده است.
این زندانی سیاسی در بخشی از نامه خود نوشته است «حاکمیت فعلی به جای حل مشکلات آنان که از بیتدبیری و ناتوانی در مدیریت کشور ناشی میشود بسیاری از رانندگان را بازداشت کرده و زندان افکنده و مانند همیشه سعی دارد ناتوانی خود را به گردن ناهنجاری کسان دیگری بیندازد.»
در قسمت دیگری از نامه آمده است «از اتحادیههای کامیونداران در سایر کشورها و نهادهای بین المللی مربوطه تقاضا دارم برای آزادی هرچه سریعتر شب شکنهای زحمتکش که اکنون در بازداشت هستند و نیز رسیدن آنها به حقوق حقهشان از هیچ تلاشی فرو نگذارند.»
ابراهیم فیروزی زندانی سیاسی از جمله زندانیان بود که در یورش مرداد ۹۶، توسط گارد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجایی شهر همراه با ۵۲ تن دیگر از زندانیان سیاسی منتقل شدند و در اعتصاب جمعی ۴۰ روزه زندانیان سیاسی در اعتراض به این اقدام مسئولین زندان، وضعیت غیرانسانی این سالن و غارت اموالشان حضور داشت.
ابراهیم فیروزی، کارگر تراشکار ۳۲ ساله، ساکن رباط کریم تا کنون سه بار به اتهام گرویدن به مسیحیت و برگزاری جلسات مذهبی بازداشت و محاکمه شده و هم اینک در سالن دوازده زندان رجایی شهر زندانی است.
اولین بار به دلیل فعالیتهای تبلیغی در راستای مسیحیت پس از دو بار احضار از سوی نهادهای امنیتی در دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. در بازجویی ها به او گفته بودند اگر اعلام کند مسلمان است، آزاد خواهد شد و در غیر این صورت محاکمه خواهد شد. ابراهیم فیروزی در این پرونده به دلیل گرویدن به مسیحیت و انجام فعالیتهای تبلیغی به «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات» متهم و به ۵ سال حبس تعزیزی و ۵ ماه تعلیقی محکوم شد.شد.این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد و در ۱۸ خرداد ۱۳۹۰ از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
دومین بار در ۱۸ اسفند ۱۳۹۱ بازداشت و راهی زندان اوین شد و توسط دادگاه انقلاب رباط کریم به اتهام تبلیغ عیله نظام از طریق برگزاری کلاسهای مذهبی به ۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان محکوم شد؛ وی پس از دو ماه با تودیع وثیقه آزاد شد.
ابراهیم فیروزی برای سومین بار در ۲۵ شهریور ۱۳۹۲، بازداشت و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد. بازجوییهای او در زندان اوین با توهین و تفتیش عقاید برای گرفتن اعتراف اجباری همراه بوده است و پس از مراحل بازجویی به زندان رجایی شهر منتقل شد.
وی در فروردین ماه ۱۳۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت کشور به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد و این حکم پس از مدتی در دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.
وی علاوه بر این حکم ۵ ساله٫ بر اساس حکم قبلی پس از آزادی به شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان تبعید خواهد شد.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
ابراهیم فیروزی زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج علیرغم تحمل درد شدید دندان از خدمات پزشکی مناسب محروم است. همچنین علیرغم گذراند بیش از نیمی از دوره محکومیتش از حق مرخصی محروم است.
بنا به گفته یک منبع مطلع در رابطه با وضعیت این زندانی سیاسی «ابراهیم به دلیل عدم دسترسی به پزشک متخصص دندان با درد دندان که اکنون فک و صورت او را هم فرا گرفته است دست و پنجه نرم میکند. او حتی دیگر قادر به خوردن غذا نیز نمیباشد.»
این منبع ادامه داد «مادر این زندانی سیاسی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان و همچنین از دست دادن بینایی خود دیگر امکان ملاقات کابینی با فرزندش را ندارد و عدم موافقت با درخواست مرخصی ابراهیم نیز شرایط او را وخیم کرده است.»
ابراهیم فیروزی در نامه اخیر خود نسبت به اعتصاب سراسری کامیونداران واکنش نشان داده است و نامه ای در حمایت از آنان منتشر کرده است و ضمن این نامه از تمام مجامع بین المللی و کشورهای دیگر خواستار مداخله برای آزادی هرچه سریعتر کامیونداران بازداشت شده شده است.
این زندانی سیاسی در بخشی از نامه خود نوشته است «حاکمیت فعلی به جای حل مشکلات آنان که از بیتدبیری و ناتوانی در مدیریت کشور ناشی میشود بسیاری از رانندگان را بازداشت کرده و زندان افکنده و مانند همیشه سعی دارد ناتوانی خود را به گردن ناهنجاری کسان دیگری بیندازد.»
در قسمت دیگری از نامه آمده است «از اتحادیههای کامیونداران در سایر کشورها و نهادهای بین المللی مربوطه تقاضا دارم برای آزادی هرچه سریعتر شب شکنهای زحمتکش که اکنون در بازداشت هستند و نیز رسیدن آنها به حقوق حقهشان از هیچ تلاشی فرو نگذارند.»
ابراهیم فیروزی زندانی سیاسی از جمله زندانیان بود که در یورش مرداد ۹۶، توسط گارد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجایی شهر همراه با ۵۲ تن دیگر از زندانیان سیاسی منتقل شدند و در اعتصاب جمعی ۴۰ روزه زندانیان سیاسی در اعتراض به این اقدام مسئولین زندان، وضعیت غیرانسانی این سالن و غارت اموالشان حضور داشت.
ابراهیم فیروزی، کارگر تراشکار ۳۲ ساله، ساکن رباط کریم تا کنون سه بار به اتهام گرویدن به مسیحیت و برگزاری جلسات مذهبی بازداشت و محاکمه شده و هم اینک در سالن دوازده زندان رجایی شهر زندانی است.
اولین بار به دلیل فعالیتهای تبلیغی در راستای مسیحیت پس از دو بار احضار از سوی نهادهای امنیتی در دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. در بازجویی ها به او گفته بودند اگر اعلام کند مسلمان است، آزاد خواهد شد و در غیر این صورت محاکمه خواهد شد. ابراهیم فیروزی در این پرونده به دلیل گرویدن به مسیحیت و انجام فعالیتهای تبلیغی به «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات» متهم و به ۵ سال حبس تعزیزی و ۵ ماه تعلیقی محکوم شد.شد.این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد و در ۱۸ خرداد ۱۳۹۰ از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
دومین بار در ۱۸ اسفند ۱۳۹۱ بازداشت و راهی زندان اوین شد و توسط دادگاه انقلاب رباط کریم به اتهام تبلیغ عیله نظام از طریق برگزاری کلاسهای مذهبی به ۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان محکوم شد؛ وی پس از دو ماه با تودیع وثیقه آزاد شد.
ابراهیم فیروزی برای سومین بار در ۲۵ شهریور ۱۳۹۲، بازداشت و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد. بازجوییهای او در زندان اوین با توهین و تفتیش عقاید برای گرفتن اعتراف اجباری همراه بوده است و پس از مراحل بازجویی به زندان رجایی شهر منتقل شد.
وی در فروردین ماه ۱۳۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت کشور به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد و این حکم پس از مدتی در دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.
وی علاوه بر این حکم ۵ ساله٫ بر اساس حکم قبلی پس از آزادی به شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان تبعید خواهد شد.
👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
📎
#توفان_توییتری برای آزادی زندانی سیاسی سعید شاه قلعه
دوشنبه 23 مهرماه
ساعت21:30-20:30 به وقت #ایران
#زندانیان_سیاسی
#سعید_شاه_قلعه
دوشنبه 23 مهرماه
ساعت21:30-20:30 به وقت #ایران
#زندانیان_سیاسی
#سعید_شاه_قلعه
Forwarded from Attach Master
#مرگ_یک_همنوع
"دلنوشته های یک کارگر برای مرگ رفیق اش"
کارگرِ کارگرزاده ای پروژه ای که مثل اکثر ما نفهمید جوانی چیه و بِقول آن اصطلاح معروف ازوقتی که پشت لَبش سبز شد تحت عُنوان کارگرِ ساختمان،
آرموتوربَند و بعد فیتر وجوشکار درگرمای مافوقِ تحمل عسلویه زندگی راتاب می آورد
خانواده ای که این جوان را از دست داده گفتند؛ مُتوفی براثر مشکل کبد ، جانش را از دست داده.
اگر این خانوادهِ سیَه روز که جوان رشید و رَشیقِ پدرمرده یِ نان دَرآورشان، براثر استعمال مُخَدِر، به کام مرگ فرستاده شد ، این داستان را ازسر اسْتیصال برای جامعه یِ زشتی که آداب وسُنَنِ نفرت انگیزاش تحقیرش میکند ،سَرِهم نکند چه باید بگوید؟؟
اما این سَرگذشتیْ خاص نیست،
مسجدسُلیمان این شهرِنفتی
که نخستین چاهِ نفتِ خاورمیانه ی نفت خیزْ ازسینه اش سَربرآورده و آن چنان خاکش مانند شهرهای دیگر از گاز غنيْ ست که به بیرون نشت پیدامیکند و ریه های شهروندانش با بویِ تیزِگاز تکامل پیداکرده وعَجین شده،
مُبالغه نیست اگر گفت؛ بِطور متوسط ماهی دَه_دوازده جوان این شهر براثر مصرف مخدر یا تَأثُرات ناشی از مخدر یعنی دَرگیری و خودکشی و مرگهای نظیرآن، به کام تباهی و مرگ فرستاده میشوند.
بجز قشری خاص که اصطلاحأ به ایشان "شرکت نفتی" گفته میشود و به مثابه ی میراث أبیْ بر وَلَد ،میراث خُور و میراث بَر شغل پدری اند
بر اکثریت جوانان این شهر یک خط بالا یک خط پایین، سرگذشتی مشابه با سَرگذشت شخصی که فوت شد، مُقدر شده.
البته اگرهُمای سعادت برایشان رو بیاورد طالع مرگشان با زندان افتادن، به تَعویق خواهد افتد.
دردناک تراینکه زندان سپیدار وکارونِ اهواز، تعداد زندانیانِ مسجدسلیمانی اش همیشه بیشتر از تعداد زندان خودِ مسجدسلیمان هست؛
بدین معنا که ظرفیتِ زندان شهرآنچنان آکنده است ازجوانان به غُل و زنجیر دَرآمده ی بیگاری و بیکاری واعتیاد که آنچه که ازآن به زندان های مرکز استان نشتْ میکند از ظرفیت خودش بیش است.
این چه زندگی و نظمی ست که مُخدری تو را به کامِ مرگ میفرستد که در زندان و در بیکاری و در بیگاری و درکَمپهای کارگری تورا ازآن گُریزنیست؟
جنان دَرهَم شکسته ی ما دیگر با تَسَلایِ اُمید بستن به مفتاح این شیخ و آن رئیس حاکم، گَرم نخواهد شد
چه بسیار دیده ایم که هیئتهای واسطه ی کاذب میان تخته ی کار و اتاقِ فَرمانِ کار،
تا ازمرگ عُریان تَخفیف بگیرند...
کُریدور چرخهای فَرمایشیْ میان بَندها و کارمندی های زندانبان تا از زنجیرهای فولادی نرمی یاری طلبند...
چه بسیار دیده ایم که از هیاهوْ های چون طبلْ توخالی؛
و از رفتنِ آن شاه و آمدن این شیخ، از عوض شدنِ آن پیمانکار و این دولت کارفَرمایِ حاکم، جایگزین شدنِ این انتظاماتِ طالب امتیاز و آن هیئتِ کاذبِ اتاق انتظارْ جرقه یا بارقه ای برنخواست:
پیرامونِ سرابِ امید به تخفیف "مجازاتِ مرگ".
درنهایت سَر هَمان پیشخوان به سَلاخی بایست بِنشینیم و جان بِکَنیم که پدران مان کَندَند.
یا در گور خود بایست بِنشینیم و تلخی مرگ خود را با توهم به تخفیف طلبیْ در "مرگ عُریان" بکاهیم و یا خود گورکَنِ مَسلخ مان باشیم!!!
راهی بجز اینِ مان درپیشْ نیست.
راهِ گریزِ از این دوزخی که ج.اسلامی ساخته،بجزسرنگونیِ این کشتارگاهِ دوزخیْ نیست،
یا گورکنِ آن شدن یا مرگ.
#مهرزاد_رزمجو(اُختا)
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
"دلنوشته های یک کارگر برای مرگ رفیق اش"
کارگرِ کارگرزاده ای پروژه ای که مثل اکثر ما نفهمید جوانی چیه و بِقول آن اصطلاح معروف ازوقتی که پشت لَبش سبز شد تحت عُنوان کارگرِ ساختمان،
آرموتوربَند و بعد فیتر وجوشکار درگرمای مافوقِ تحمل عسلویه زندگی راتاب می آورد
خانواده ای که این جوان را از دست داده گفتند؛ مُتوفی براثر مشکل کبد ، جانش را از دست داده.
اگر این خانوادهِ سیَه روز که جوان رشید و رَشیقِ پدرمرده یِ نان دَرآورشان، براثر استعمال مُخَدِر، به کام مرگ فرستاده شد ، این داستان را ازسر اسْتیصال برای جامعه یِ زشتی که آداب وسُنَنِ نفرت انگیزاش تحقیرش میکند ،سَرِهم نکند چه باید بگوید؟؟
اما این سَرگذشتیْ خاص نیست،
مسجدسُلیمان این شهرِنفتی
که نخستین چاهِ نفتِ خاورمیانه ی نفت خیزْ ازسینه اش سَربرآورده و آن چنان خاکش مانند شهرهای دیگر از گاز غنيْ ست که به بیرون نشت پیدامیکند و ریه های شهروندانش با بویِ تیزِگاز تکامل پیداکرده وعَجین شده،
مُبالغه نیست اگر گفت؛ بِطور متوسط ماهی دَه_دوازده جوان این شهر براثر مصرف مخدر یا تَأثُرات ناشی از مخدر یعنی دَرگیری و خودکشی و مرگهای نظیرآن، به کام تباهی و مرگ فرستاده میشوند.
بجز قشری خاص که اصطلاحأ به ایشان "شرکت نفتی" گفته میشود و به مثابه ی میراث أبیْ بر وَلَد ،میراث خُور و میراث بَر شغل پدری اند
بر اکثریت جوانان این شهر یک خط بالا یک خط پایین، سرگذشتی مشابه با سَرگذشت شخصی که فوت شد، مُقدر شده.
البته اگرهُمای سعادت برایشان رو بیاورد طالع مرگشان با زندان افتادن، به تَعویق خواهد افتد.
دردناک تراینکه زندان سپیدار وکارونِ اهواز، تعداد زندانیانِ مسجدسلیمانی اش همیشه بیشتر از تعداد زندان خودِ مسجدسلیمان هست؛
بدین معنا که ظرفیتِ زندان شهرآنچنان آکنده است ازجوانان به غُل و زنجیر دَرآمده ی بیگاری و بیکاری واعتیاد که آنچه که ازآن به زندان های مرکز استان نشتْ میکند از ظرفیت خودش بیش است.
این چه زندگی و نظمی ست که مُخدری تو را به کامِ مرگ میفرستد که در زندان و در بیکاری و در بیگاری و درکَمپهای کارگری تورا ازآن گُریزنیست؟
جنان دَرهَم شکسته ی ما دیگر با تَسَلایِ اُمید بستن به مفتاح این شیخ و آن رئیس حاکم، گَرم نخواهد شد
چه بسیار دیده ایم که هیئتهای واسطه ی کاذب میان تخته ی کار و اتاقِ فَرمانِ کار،
تا ازمرگ عُریان تَخفیف بگیرند...
کُریدور چرخهای فَرمایشیْ میان بَندها و کارمندی های زندانبان تا از زنجیرهای فولادی نرمی یاری طلبند...
چه بسیار دیده ایم که از هیاهوْ های چون طبلْ توخالی؛
و از رفتنِ آن شاه و آمدن این شیخ، از عوض شدنِ آن پیمانکار و این دولت کارفَرمایِ حاکم، جایگزین شدنِ این انتظاماتِ طالب امتیاز و آن هیئتِ کاذبِ اتاق انتظارْ جرقه یا بارقه ای برنخواست:
پیرامونِ سرابِ امید به تخفیف "مجازاتِ مرگ".
درنهایت سَر هَمان پیشخوان به سَلاخی بایست بِنشینیم و جان بِکَنیم که پدران مان کَندَند.
یا در گور خود بایست بِنشینیم و تلخی مرگ خود را با توهم به تخفیف طلبیْ در "مرگ عُریان" بکاهیم و یا خود گورکَنِ مَسلخ مان باشیم!!!
راهی بجز اینِ مان درپیشْ نیست.
راهِ گریزِ از این دوزخی که ج.اسلامی ساخته،بجزسرنگونیِ این کشتارگاهِ دوزخیْ نیست،
یا گورکنِ آن شدن یا مرگ.
#مهرزاد_رزمجو(اُختا)
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
Telegram
📎
بعد از یک سال و چند ماه، #افشین حسین پناهی فعال مدنی و محیط زیستی که سال گذشته به هشت سال و نیم زندان محکوم شده بود با قید وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد.
بازداشت ۴ تن از کامیونداران اعتصابی در گلپایگان
روز چهارشنبه ۱۸ مهر ماه؛ ۴ تن از کامیونداران اعتصابی در گلپایگان بازداشت شدند.
رضا فصاحت از رانندگان کامیون اعتصاب کننده و ۳ راننده دیگر توسط ماموران امنیتی در شهر گلپایگان بازداشت شدند.
از وضعیت کنونی بازداشت شدگان اطلاعی در دست نیست. گزارشات حاکی از بازداشت ۲۶۱ تن از کامیونداران معترض در شهرهای مختلف کشور است.
لازم به ذکر است که کامیونداران سراسر کشور برای سومین دور در اعتراض به پایین بودن کرایه حمل بار؛ گرانی قطعات یدکی و عدم پاسخگویی مسئولان حکومتی به مطالبات معوقهشان از روز اول مهر ماه، دست به اعتصاب زدند.
طی این مدت کامیونداران معترض با تهدیدهای مقامات قضایی و ماموران اطلاعاتی و امنیتی روبرو بودهاند. اما این معترضین که برای خواستههای صنفی دست به اعتصاب زدهاند به این تهدیدها اعتنایی نکرده و همچنان اعتصاب خود را ادامه میدهند.
در روزهای گذشته عوامل حکومتی با ارسال پیامک به برخی از کامیونداران اعتصابی و معترض مبارکه آنها را به سوزاندن کارت هوشمند و قطع سهمینه سوخت تهدید کرده و از آنها خواستند تا خود را به اطلاعات معرفی کنند.
کامیونداران بازداشتی توسط مقامات قضایی تهدید به اعدام شده اند. محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور بازداشتشدگان را تهدید به صدور احکام سنگین و حتی اعدام کرد. اتهام بازداشت شدگان افساد فیالارض؛ اخلال در نظم و امنیت و قطاعالطریق عنوان میشود. علاوه بر این دادستان قزوین با اشاره به بازداشت کامیونداران معترض در قزوین آنها را به برخورد شدید؛ محاربه و احکام سنگین و اعدام تهدید کرد.
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA
روز چهارشنبه ۱۸ مهر ماه؛ ۴ تن از کامیونداران اعتصابی در گلپایگان بازداشت شدند.
رضا فصاحت از رانندگان کامیون اعتصاب کننده و ۳ راننده دیگر توسط ماموران امنیتی در شهر گلپایگان بازداشت شدند.
از وضعیت کنونی بازداشت شدگان اطلاعی در دست نیست. گزارشات حاکی از بازداشت ۲۶۱ تن از کامیونداران معترض در شهرهای مختلف کشور است.
لازم به ذکر است که کامیونداران سراسر کشور برای سومین دور در اعتراض به پایین بودن کرایه حمل بار؛ گرانی قطعات یدکی و عدم پاسخگویی مسئولان حکومتی به مطالبات معوقهشان از روز اول مهر ماه، دست به اعتصاب زدند.
طی این مدت کامیونداران معترض با تهدیدهای مقامات قضایی و ماموران اطلاعاتی و امنیتی روبرو بودهاند. اما این معترضین که برای خواستههای صنفی دست به اعتصاب زدهاند به این تهدیدها اعتنایی نکرده و همچنان اعتصاب خود را ادامه میدهند.
در روزهای گذشته عوامل حکومتی با ارسال پیامک به برخی از کامیونداران اعتصابی و معترض مبارکه آنها را به سوزاندن کارت هوشمند و قطع سهمینه سوخت تهدید کرده و از آنها خواستند تا خود را به اطلاعات معرفی کنند.
کامیونداران بازداشتی توسط مقامات قضایی تهدید به اعدام شده اند. محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور بازداشتشدگان را تهدید به صدور احکام سنگین و حتی اعدام کرد. اتهام بازداشت شدگان افساد فیالارض؛ اخلال در نظم و امنیت و قطاعالطریق عنوان میشود. علاوه بر این دادستان قزوین با اشاره به بازداشت کامیونداران معترض در قزوین آنها را به برخورد شدید؛ محاربه و احکام سنگین و اعدام تهدید کرد.
🆔 @CHZIR
https://t.me/joinchat/C3oUokkImfphd242skFgpA