♦️عزیز قاسم زاده به مرخصی اعزام شد
♦️بنا به خبری از زندان لاکان رشت #عزیز_قاسم_زاده، فعال صنفی فرهنگیان گیلان از زندان #لاکان_رشت به مرخصی اعزام شد.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️بنا به خبری از زندان لاکان رشت #عزیز_قاسم_زاده، فعال صنفی فرهنگیان گیلان از زندان #لاکان_رشت به مرخصی اعزام شد.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️رامین صفرنیا وکیل #عزیز_قاسم_زاده در گفتگو با شرق مطرح کرد:
مدت محکومیت عزیز قاسمزاده پایان یافته ولی عدم تجمع پروندهها مانع آزادی او شده است/ او باید تحت نظر پزشک معالج باشد
رامین صفرنیا، وکیل عزیز قاسمزاده، فعال صنفی فرهنگیان بازداشتی در گفتوگو با «شبکه شرق» درباره آخرین وضعیت موکلش اظهار کرد: «آقای قاسم زاده در پرونده ای که مربوط به سال ۱۴۰۰بود، در سال 1401 در شعبه 103 دادگاه کیفری 2 رودسر به اتهام تبلیغ علیه نظام به حبس تعزیری محکوم شد. این حکم با اعتراض ما به شعبه ۱8 دادگاه تجدیدنظر استان گیلان ارسال و در نهایت همان رای دادگاه رودسر، قطعی شد. در سال 1401 هم موکل اینجانب به همراه آقایان انوش عادلی و محمود صدیقی پور در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به اتهام تبلیغ علیه نظام محاکمه وبه یکسال حبس محکوم شد که با تجدیدنظرخواهی، پرونده به شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر ارسال شد که بدون توجه به دفاعیات موکلان، رای بدوی تایید و قطعی شد.»
او ادامه داد: «بعد از قطعی شدن دادنامه شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت، پرونده به شعبه پنجم اجرای احکام دادسرای رشت ارجاع شد و آقای قاسمزاده جهت تحمل حبس به زندان لاکان رشت منتقل شد. در این مدت موکل و بنده بارها و بارها خواستار تجمیع پروندهها شدیم. در اواخر سال گذشته و اوایل امسال هم به همراه همکار محترم، مریم خجسته، جهت تجمیع پروندههای اجرایی رودسر و رشت به شعبه پنجم اجرای احکام رشت مراجعه کردیم ولی متوجه شدیم که تاکنون پروندهها به منظور ادغام به آخرین مرجع قطعی شدن دادنامهها که شعبه ۱۸دادگاه تجدیدنظر استان گیلان باشد، ارجاع نشده است.»
این وکیل دادگستری با بیان اینکه «عدم ارجاع پروندهها و تجمیع آنها مانع آزادی موکل به رغم پایان دوران محکومیت شده است»، گفت: «مطالبه ما از مراجع قضائی، تسهیل اعمال ماده 184 قانون آیین دادرسی کیفری و تجمیع احکام موکل به منظور آزادی آقای عزیز قاسمزاده است.»
صفرنیا همچنین درباره وضعیت سلامتی این فعال صنفی فرهنگیان نیز بیان کرد: «آقای قاسمزاده در تماس تلفنیای که از زندان با بنده داشته است، اعلام کرده که با توجه به گواهی پزشک معالج، بابد تحت درمان باشد و در غیر این صورت، عوارض غیرقابل جبران جسمی را در آینده برای او در پی خواهد داشت.»
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما:
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
مدت محکومیت عزیز قاسمزاده پایان یافته ولی عدم تجمع پروندهها مانع آزادی او شده است/ او باید تحت نظر پزشک معالج باشد
رامین صفرنیا، وکیل عزیز قاسمزاده، فعال صنفی فرهنگیان بازداشتی در گفتوگو با «شبکه شرق» درباره آخرین وضعیت موکلش اظهار کرد: «آقای قاسم زاده در پرونده ای که مربوط به سال ۱۴۰۰بود، در سال 1401 در شعبه 103 دادگاه کیفری 2 رودسر به اتهام تبلیغ علیه نظام به حبس تعزیری محکوم شد. این حکم با اعتراض ما به شعبه ۱8 دادگاه تجدیدنظر استان گیلان ارسال و در نهایت همان رای دادگاه رودسر، قطعی شد. در سال 1401 هم موکل اینجانب به همراه آقایان انوش عادلی و محمود صدیقی پور در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به اتهام تبلیغ علیه نظام محاکمه وبه یکسال حبس محکوم شد که با تجدیدنظرخواهی، پرونده به شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر ارسال شد که بدون توجه به دفاعیات موکلان، رای بدوی تایید و قطعی شد.»
او ادامه داد: «بعد از قطعی شدن دادنامه شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت، پرونده به شعبه پنجم اجرای احکام دادسرای رشت ارجاع شد و آقای قاسمزاده جهت تحمل حبس به زندان لاکان رشت منتقل شد. در این مدت موکل و بنده بارها و بارها خواستار تجمیع پروندهها شدیم. در اواخر سال گذشته و اوایل امسال هم به همراه همکار محترم، مریم خجسته، جهت تجمیع پروندههای اجرایی رودسر و رشت به شعبه پنجم اجرای احکام رشت مراجعه کردیم ولی متوجه شدیم که تاکنون پروندهها به منظور ادغام به آخرین مرجع قطعی شدن دادنامهها که شعبه ۱۸دادگاه تجدیدنظر استان گیلان باشد، ارجاع نشده است.»
این وکیل دادگستری با بیان اینکه «عدم ارجاع پروندهها و تجمیع آنها مانع آزادی موکل به رغم پایان دوران محکومیت شده است»، گفت: «مطالبه ما از مراجع قضائی، تسهیل اعمال ماده 184 قانون آیین دادرسی کیفری و تجمیع احکام موکل به منظور آزادی آقای عزیز قاسمزاده است.»
صفرنیا همچنین درباره وضعیت سلامتی این فعال صنفی فرهنگیان نیز بیان کرد: «آقای قاسمزاده در تماس تلفنیای که از زندان با بنده داشته است، اعلام کرده که با توجه به گواهی پزشک معالج، بابد تحت درمان باشد و در غیر این صورت، عوارض غیرقابل جبران جسمی را در آینده برای او در پی خواهد داشت.»
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما:
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
♦️ در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
♦️ در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
♦️ در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
♦️امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
♦️متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
♦️اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://t.me/CHZIR/43068
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️ در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
♦️امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
♦️متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
♦️اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://t.me/CHZIR/43068
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
Telegram
فریاد زندانیان
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
♦️ در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
♦️ در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هر چقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاومت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که از نهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هر چقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاومت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که از نهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️با پایان ایام مرخصی؛ و در آستانه روز معلم، عزیز قاسم زاده به زندان لاکان رشت بازگشت
♦️بنا بر همین خبر امروز سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه، #عزیز_قاسم زاده ، فعال صنفی فرهنگیان #گیلان، با پایان ایام مرخصی به زندان# لاکان_رشت بازگشت.
این فعال صنفی معلمان در تاریخ یکم اردیبهشت ماه، به مرخصی درمانی اعزام شده بود.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️بنا بر همین خبر امروز سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه، #عزیز_قاسم زاده ، فعال صنفی فرهنگیان #گیلان، با پایان ایام مرخصی به زندان# لاکان_رشت بازگشت.
این فعال صنفی معلمان در تاریخ یکم اردیبهشت ماه، به مرخصی درمانی اعزام شده بود.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️صبح امروز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ #عزیز_قاسم_زاده خواننده و #معلم_زندانی در بیمارستان آریا رشت مورد عمل نمونه برداری پروستات قرار گرفت و اکنون حال عمومی این خواننده و فعال صنفی معلمان مساعد است. #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با تاکید بر ضرورت آزادی کامل و همیشگی ایشان که علیرغم پایان مدت محکومیت یک سال حبس، همچنان محقق نشده و با مرخصی درمانی موفق به ادامه درمان خود شدند؛ برای ایشان آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
#خبرفوری
♦️با اعمال قانون تجمیع و مجازات اشد، زندان #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم که هم اکنون در مرخصی درمانی به سر میبرد، به پایان رسید. عزیز قاسمزاده که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ محکومیت یک سال حبس خود را در زندان لاکان سپری نموده، در صورت اعمال شدن قانون تجمیع و احتساب ایام بازداشت موقت در دو نوبت، میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که علیرغم بیماری و نیاز به درمان تا ۱۸ اردیبهشت از این حق قانونی محروم بوده؛ البته اعمال تجمیع نیز با تأخیر و در تاریخ ۲۸ اردیبهشت به وکلای پروندهی وی، آقای رامین صفرنیا و سرکار خانم خجسته ابلاغ شده است.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️با اعمال قانون تجمیع و مجازات اشد، زندان #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم که هم اکنون در مرخصی درمانی به سر میبرد، به پایان رسید. عزیز قاسمزاده که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ محکومیت یک سال حبس خود را در زندان لاکان سپری نموده، در صورت اعمال شدن قانون تجمیع و احتساب ایام بازداشت موقت در دو نوبت، میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که علیرغم بیماری و نیاز به درمان تا ۱۸ اردیبهشت از این حق قانونی محروم بوده؛ البته اعمال تجمیع نیز با تأخیر و در تاریخ ۲۸ اردیبهشت به وکلای پروندهی وی، آقای رامین صفرنیا و سرکار خانم خجسته ابلاغ شده است.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️در دادگاه تجدیدنظر عزیز قاسم زاده به یک سال حبس محکوم شد
♦️بنا بر همین خبر محکومیت #عزیز_قاسم_زاده ، فعال صنفی فرهنگیان توسط شعبه ۱۸ دادگاه تجدیدنظر استان #گیلان به یک سال حبس کاهش یافت.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️بنا بر همین خبر محکومیت #عزیز_قاسم_زاده ، فعال صنفی فرهنگیان توسط شعبه ۱۸ دادگاه تجدیدنظر استان #گیلان به یک سال حبس کاهش یافت.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@FarhadRa30
♦️پاسورهایی با تصاویر زندانیان سیاسی لاکان رشت
♦️زندانی سیاسی عیسی چولاندیم که به تازگی از بند میثاق زندان لاکان رشت به مرخصی آمده در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، تصاویری از هم بندیان خود بر روی ورق های پاسور طراحی کرد.
او در این اثر هنری طرح هم بندیان خود با ذکر زمان بازداشت ایشان را ترسیم کرده است.
آقای چولاندیم پس از انتشار این تصویر چنین نوشت:
♦️«در #بند_امنیتی #زندان_لاکان_رشت که مخصوص کنشگران #سیاسی است، وجود هواخوری بسیار کوچک که امکان قدم زدن به زندانی را نمیدهند تا مشکلات آب گرم و عدم دسترسی به کارگاههایی که دیگر بندها در اختیار دارند چارهای جز سرگرمیهای کوچک، مطالعه یا ورزش با ابزارهای بسیار ابتدایی که افراد خودشان ساختهاند، نمیدهد.
سال ۱۴۰۱ هم یک دست #پاسور ساخته بودم که هنوز با آنها بازی میکردیم. تلاش کردم یک دست دیگر بسازم و افرادی که در این بند هستند را در کارتهای تصویری بگنجانم. کنار این تصاویر تاریخ زندانی شدن آنان را نوشتم. البته یک مجموعه نقاشی روی باکسهای سیگار کار کردم که امیدورام در زمان لازم ارایه کنم.
♦️افرادی چون #حافظ_فروحی #آرمان_صدقی #مهدی_میرزایی از ۲۸ دیماه ۱۴۰۱ بازداشت و در بند هستند و بخشی از پروندهی آنان بلاتکلیف است.
#منوچهر_فلاح که ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ دستگیر شده است یکسال بلاتکلیف میباشد.
#جمشید_عزیزی ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ دستگیر و از #آستارا به #رشت آورده شد.
#عباس_حقگو، #عزیز_قاسم_زاده و #عیسا_چولاندیم هم در مرخصی هستیم.
https://t.me/iranhrs98/55135
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️زندانی سیاسی عیسی چولاندیم که به تازگی از بند میثاق زندان لاکان رشت به مرخصی آمده در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، تصاویری از هم بندیان خود بر روی ورق های پاسور طراحی کرد.
او در این اثر هنری طرح هم بندیان خود با ذکر زمان بازداشت ایشان را ترسیم کرده است.
آقای چولاندیم پس از انتشار این تصویر چنین نوشت:
♦️«در #بند_امنیتی #زندان_لاکان_رشت که مخصوص کنشگران #سیاسی است، وجود هواخوری بسیار کوچک که امکان قدم زدن به زندانی را نمیدهند تا مشکلات آب گرم و عدم دسترسی به کارگاههایی که دیگر بندها در اختیار دارند چارهای جز سرگرمیهای کوچک، مطالعه یا ورزش با ابزارهای بسیار ابتدایی که افراد خودشان ساختهاند، نمیدهد.
سال ۱۴۰۱ هم یک دست #پاسور ساخته بودم که هنوز با آنها بازی میکردیم. تلاش کردم یک دست دیگر بسازم و افرادی که در این بند هستند را در کارتهای تصویری بگنجانم. کنار این تصاویر تاریخ زندانی شدن آنان را نوشتم. البته یک مجموعه نقاشی روی باکسهای سیگار کار کردم که امیدورام در زمان لازم ارایه کنم.
♦️افرادی چون #حافظ_فروحی #آرمان_صدقی #مهدی_میرزایی از ۲۸ دیماه ۱۴۰۱ بازداشت و در بند هستند و بخشی از پروندهی آنان بلاتکلیف است.
#منوچهر_فلاح که ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ دستگیر شده است یکسال بلاتکلیف میباشد.
#جمشید_عزیزی ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ دستگیر و از #آستارا به #رشت آورده شد.
#عباس_حقگو، #عزیز_قاسم_زاده و #عیسا_چولاندیم هم در مرخصی هستیم.
https://t.me/iranhrs98/55135
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️پاسخ #عزیز_قاسم_زاده به دیوان عدالت اداری در رد شکایت از آموزش و پرورش گیلان
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه
به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در اقدامی عجیب و شگرف به جای بررسی شواهد متقن و محکم و داوری بی طرفانه و غیر جانبدارانه، با مبنا قرار دادن یک مدعای مضحک و دروغین از مدیری مطیع که خود را از سینه چاکان ولایت و از وفاداران حکومت می خواند، در رای صادر شده پیرامون حذف رتبه بندی اینجانب، به استناد نامه این مدیر از قول او آورده که اینجانب علاقه ای به رتبه بندی نداشته ام!!! چگونه است دیوان نامه ی اعتراضی اینجانب به اداره آموزش و پرورش چابکسر مبنی بر اعمال نشدن رتبه بندی در حق اینجانب و پیگیری و شکایت این مطالبه را از طریق اداره کل در عدم برقراری رتبه بندی و ادله های حقوقی و قانونی ذکر شده در نامه را برای داوری عادلانه و رای علیه قانون شکنی آشکار آموزش و پرورش را ملاک تصمیم خود قرار نداده است؟ قانون رتبه بندی به سان همه قوانین مصوب مجلس با سیر مراحل دیگر و ابلاغ آن از سوی دولت برای برنامه و بودجه رفت. یعنی عملیاتی شدن آن برای همه کارکنان شاغل در آموزش و پرورش. ظاهرا در حالی که حقوقدانانی معتقدند حتی شورای نگهبان نمی تواند مفسر قانون باشد،دیوان عدالت اداری بر آن است که آموزش و پرورش به طور سلیقه ای می تواند مفسر قانون باشد و به میل خود و بدون ضابطه و قانون حقوق مصرحه قانونی برخی از پرسنل خود را مسدود و محروم نماید. از شگفتی های عجیب دیگر رای دیوان در موجه دانستن عدم اعمال رتبه بندی اینجانب،اشاره به اخراجم از آموزش و پرورش است که قید گردیده: «طبق رای شماره ۶۴۶ مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ صادره از هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت مطبوع نام برده از دستگاه اخراج گردیده است،لهذا نظر به اینکه شاکی در جهت اثبات خواسته خود دلیل موجهی اقامه ننموده و مدرک مستندی که مثبت مدعای خود و تضییع حقوق قانونی وی باشد،ارائه نکرده و تخلفی در اقدامات و تصمیمات مشتکی عنه احراز نشد».
پرسش اینجاست که آیا می توان شکایت درباره عدم رتبه بندی که تاریخش به ۱۴۰۱ و دورانی است که اینجانب شاغل در آموزش و پرورش بودم را به ایام پس از اخراج یعنی یک سال بعد از آن مرتبط دانست؟ مگر موضوع شکایت اینجانب حذف رتبه بندی پس از اخراج است یا پیش از آن؟ دیوان که مدعی است اینجانب برای ادعای خود مدرک مستندی ارائه نکرده ام چگونه است، به لایحه دفاعی اینجانب که به زودی برای تنویر افکار عمومی منتشر می شود و نامه های اعتراضی و ادله های حقوقی اینجانب در تاریخ های ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به آموزش و پرورش و ۲۵ دی ۱۴۰۱ به اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، کمترین وقعی ننهاده است؟
این دیوان همچنین در قسمتی از رای خود با فهرست کردن صفاتی چون دانش،مهارت،نگرش،بینش،خلاقیت،نوآوری و.....چنین نتیجه گرفته که «رتبه بندی بر خلاف افزایش حقوق سالانه نمی باشد که بدون استثنا شامل همه کارمندان و معلمان شود.»
متاسفانه صادر کننده رای هنوز نمی داند که رتبه بندی شمولیتی عمومی برای همه معلمان دارد و نمی توان معلمی را از آن محروم کرد آنچه که بر اساس ضوابط و آیین نامه رتبه بندی(فارغ از نقدهای محتوایی و شیوه های اجرایی آن) انجام می گیرد و شامل همه معلمان به یکسانی نمی شود،تقسیم بندی رتبه های پنجگانه آن :آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم است که از رتبه یک تا رتبه ۵ را شامل می شود. ضمن اینکه باید پرسید ملاک و معیار تعیین شایستگی ها و ارزیابی آن چگونه است؟ آیا غیر از حاکمیت سلیقه ،امر دیگری هم در این میان، ملاک و مبنای داوری درست و اصولی قرار گرفته است؟ روزگاری اینجانب برای سرگروه های ادبیات در سطح استان تدریس داشته ام و اکنون بر طبق این رای و انشا کردن تنسیق الصفات، می خواهند نتیجه بگیرند که شایسته رتبه بندی هم در دورانی شاغلی و معلمیم،نبوده ام. نگارنده به زودی با انتشار داد خواست و لایحه دفاعی ارائه شده به دیوان عدالت اداری، عمق عدم رعایت بی طرفی و جانبداری این نهاد و عدم توجه به مستندات را نشان خواهم داد که تا چه حد بوده است.
متن کامل و تصویر دادنامه در لینک زیر
https://bit.ly/3XEyvR5
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه
به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در اقدامی عجیب و شگرف به جای بررسی شواهد متقن و محکم و داوری بی طرفانه و غیر جانبدارانه، با مبنا قرار دادن یک مدعای مضحک و دروغین از مدیری مطیع که خود را از سینه چاکان ولایت و از وفاداران حکومت می خواند، در رای صادر شده پیرامون حذف رتبه بندی اینجانب، به استناد نامه این مدیر از قول او آورده که اینجانب علاقه ای به رتبه بندی نداشته ام!!! چگونه است دیوان نامه ی اعتراضی اینجانب به اداره آموزش و پرورش چابکسر مبنی بر اعمال نشدن رتبه بندی در حق اینجانب و پیگیری و شکایت این مطالبه را از طریق اداره کل در عدم برقراری رتبه بندی و ادله های حقوقی و قانونی ذکر شده در نامه را برای داوری عادلانه و رای علیه قانون شکنی آشکار آموزش و پرورش را ملاک تصمیم خود قرار نداده است؟ قانون رتبه بندی به سان همه قوانین مصوب مجلس با سیر مراحل دیگر و ابلاغ آن از سوی دولت برای برنامه و بودجه رفت. یعنی عملیاتی شدن آن برای همه کارکنان شاغل در آموزش و پرورش. ظاهرا در حالی که حقوقدانانی معتقدند حتی شورای نگهبان نمی تواند مفسر قانون باشد،دیوان عدالت اداری بر آن است که آموزش و پرورش به طور سلیقه ای می تواند مفسر قانون باشد و به میل خود و بدون ضابطه و قانون حقوق مصرحه قانونی برخی از پرسنل خود را مسدود و محروم نماید. از شگفتی های عجیب دیگر رای دیوان در موجه دانستن عدم اعمال رتبه بندی اینجانب،اشاره به اخراجم از آموزش و پرورش است که قید گردیده: «طبق رای شماره ۶۴۶ مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ صادره از هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت مطبوع نام برده از دستگاه اخراج گردیده است،لهذا نظر به اینکه شاکی در جهت اثبات خواسته خود دلیل موجهی اقامه ننموده و مدرک مستندی که مثبت مدعای خود و تضییع حقوق قانونی وی باشد،ارائه نکرده و تخلفی در اقدامات و تصمیمات مشتکی عنه احراز نشد».
پرسش اینجاست که آیا می توان شکایت درباره عدم رتبه بندی که تاریخش به ۱۴۰۱ و دورانی است که اینجانب شاغل در آموزش و پرورش بودم را به ایام پس از اخراج یعنی یک سال بعد از آن مرتبط دانست؟ مگر موضوع شکایت اینجانب حذف رتبه بندی پس از اخراج است یا پیش از آن؟ دیوان که مدعی است اینجانب برای ادعای خود مدرک مستندی ارائه نکرده ام چگونه است، به لایحه دفاعی اینجانب که به زودی برای تنویر افکار عمومی منتشر می شود و نامه های اعتراضی و ادله های حقوقی اینجانب در تاریخ های ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به آموزش و پرورش و ۲۵ دی ۱۴۰۱ به اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، کمترین وقعی ننهاده است؟
این دیوان همچنین در قسمتی از رای خود با فهرست کردن صفاتی چون دانش،مهارت،نگرش،بینش،خلاقیت،نوآوری و.....چنین نتیجه گرفته که «رتبه بندی بر خلاف افزایش حقوق سالانه نمی باشد که بدون استثنا شامل همه کارمندان و معلمان شود.»
متاسفانه صادر کننده رای هنوز نمی داند که رتبه بندی شمولیتی عمومی برای همه معلمان دارد و نمی توان معلمی را از آن محروم کرد آنچه که بر اساس ضوابط و آیین نامه رتبه بندی(فارغ از نقدهای محتوایی و شیوه های اجرایی آن) انجام می گیرد و شامل همه معلمان به یکسانی نمی شود،تقسیم بندی رتبه های پنجگانه آن :آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم است که از رتبه یک تا رتبه ۵ را شامل می شود. ضمن اینکه باید پرسید ملاک و معیار تعیین شایستگی ها و ارزیابی آن چگونه است؟ آیا غیر از حاکمیت سلیقه ،امر دیگری هم در این میان، ملاک و مبنای داوری درست و اصولی قرار گرفته است؟ روزگاری اینجانب برای سرگروه های ادبیات در سطح استان تدریس داشته ام و اکنون بر طبق این رای و انشا کردن تنسیق الصفات، می خواهند نتیجه بگیرند که شایسته رتبه بندی هم در دورانی شاغلی و معلمیم،نبوده ام. نگارنده به زودی با انتشار داد خواست و لایحه دفاعی ارائه شده به دیوان عدالت اداری، عمق عدم رعایت بی طرفی و جانبداری این نهاد و عدم توجه به مستندات را نشان خواهم داد که تا چه حد بوده است.
متن کامل و تصویر دادنامه در لینک زیر
https://bit.ly/3XEyvR5
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
Telegraph
پاسخی به دیوان عدالت اداری در رد شکایت از آموزش و پرورش گیلان
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟ چنان خسب کآید فغانت به گوش اگر دادخواهی برآرد خروش که نالد ز ظالم که در دور توست که هر جور کاو میکند جور توست دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در…
♦️ دیوان عدالت اداری حکم اخراج #عزیز_قاسم_زاده را تائید کرد
دیوان عدالت اداری:
حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است.
♦️دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسم زاده از سوی هیئت تجدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده،مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده:«رسيدگی درهيئت تخلفات اداری با رعايت موازين ومقررات قانونی بوده و دلایل و مدارکی که ازسوی شاکی ارائه و ابراز گرديده است، بيانگر عدم رعايت تشريفات قانونی در رسيدگی نبوده است».
♦️دیوان عدالت اداری در حالی رای صادر شده وزارت آموزش و پرورش را در اخراج عزیز قاسم زاده قانونی و همراه با تخفیف خوانده که موارد ۲۵ گانه اتهامی این فعال صنفی معلمان هیچ تناسبی با ماده ۸ قانون تخلفات اداری ندارد.طبق این ماده: «اعمال و رفتار خلاف شئون اداری یا شغلی» و «تبعیض یا اعمال غرض در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص» از موارد رسیدگی این نهاد است.با عنایت به این ماده در دادخواست عزیز قاسم زاده علیه وزارت آموزش و پرورش آمده بود که هنوز این نهاد فرق میان تخلف و جرم را نمی داند و در رای صادر شده خود را در مسند قاضی نشانده و از مفاهیمی چون احراز جرم سخن گفته است. با توجه به این نکته برخی استنادات هیئت تخلفات از جمله مصاحبه این معلم با رسانه ها در حیطه مدعی العموم است و در دایره رسیدگی به تخلفات اداری نمی باشد.ضمن اینکه او بابت انجام مصاحبه ها مجازات قضایی را تحمل نموده است و هیچ ماده ای تصریح بر آن ندارد که آموزش و پرورش هم می تواند مجازات تکمیلی در این باره داشته باشد. پیش از این هیئت تخلفات آموزش و پرورش که باید مدافع جدی اصل ۳۰ و آموزش رایگان باشد با استناد به برگزاری تجمعات معلمان که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی بوده، این تجمعات را غیر قانونی و سخنرانی عزیز قاسم زاده را در دفاع از آموزش رایگان و معلمان زندانی، ساختار شکن خوانده بود و از آواز خوانی او با اشعار بزرگان، با عنوان مضامین انحرافی یاد کرده بود و حتی در تاریخ هایی که اساسا تجمعی برگزار نشده بود، این عنوان اتهامی را به این فعال صنفی معلمان نسبت داده بود. اکنون دیوان عدالت اداری با نقض صریح قانون،به تایید قانون شکنی های آموزش و پرورش اقدام ورزیده است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با ابراز ناخرسندی و نگرانی از رویه ناعادلانه پیش رو در دیوان عدالت اداری و جانب داری آشکار این نهاد از تصمیم های غیر قانونی و معلم ستیزانه آموزش و پرورش در تضییع حقوق فعالان صنفی، خواهان تجدید نظر و بی طرفی این نهاد در رویکرد خود است.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
دیوان عدالت اداری:
حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است.
♦️دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسم زاده از سوی هیئت تجدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده،مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده:«رسيدگی درهيئت تخلفات اداری با رعايت موازين ومقررات قانونی بوده و دلایل و مدارکی که ازسوی شاکی ارائه و ابراز گرديده است، بيانگر عدم رعايت تشريفات قانونی در رسيدگی نبوده است».
♦️دیوان عدالت اداری در حالی رای صادر شده وزارت آموزش و پرورش را در اخراج عزیز قاسم زاده قانونی و همراه با تخفیف خوانده که موارد ۲۵ گانه اتهامی این فعال صنفی معلمان هیچ تناسبی با ماده ۸ قانون تخلفات اداری ندارد.طبق این ماده: «اعمال و رفتار خلاف شئون اداری یا شغلی» و «تبعیض یا اعمال غرض در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص» از موارد رسیدگی این نهاد است.با عنایت به این ماده در دادخواست عزیز قاسم زاده علیه وزارت آموزش و پرورش آمده بود که هنوز این نهاد فرق میان تخلف و جرم را نمی داند و در رای صادر شده خود را در مسند قاضی نشانده و از مفاهیمی چون احراز جرم سخن گفته است. با توجه به این نکته برخی استنادات هیئت تخلفات از جمله مصاحبه این معلم با رسانه ها در حیطه مدعی العموم است و در دایره رسیدگی به تخلفات اداری نمی باشد.ضمن اینکه او بابت انجام مصاحبه ها مجازات قضایی را تحمل نموده است و هیچ ماده ای تصریح بر آن ندارد که آموزش و پرورش هم می تواند مجازات تکمیلی در این باره داشته باشد. پیش از این هیئت تخلفات آموزش و پرورش که باید مدافع جدی اصل ۳۰ و آموزش رایگان باشد با استناد به برگزاری تجمعات معلمان که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی بوده، این تجمعات را غیر قانونی و سخنرانی عزیز قاسم زاده را در دفاع از آموزش رایگان و معلمان زندانی، ساختار شکن خوانده بود و از آواز خوانی او با اشعار بزرگان، با عنوان مضامین انحرافی یاد کرده بود و حتی در تاریخ هایی که اساسا تجمعی برگزار نشده بود، این عنوان اتهامی را به این فعال صنفی معلمان نسبت داده بود. اکنون دیوان عدالت اداری با نقض صریح قانون،به تایید قانون شکنی های آموزش و پرورش اقدام ورزیده است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با ابراز ناخرسندی و نگرانی از رویه ناعادلانه پیش رو در دیوان عدالت اداری و جانب داری آشکار این نهاد از تصمیم های غیر قانونی و معلم ستیزانه آموزش و پرورش در تضییع حقوق فعالان صنفی، خواهان تجدید نظر و بی طرفی این نهاد در رویکرد خود است.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
Telegraph
دیوان عدالت اداری: حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است
دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسم زاده از سوی هیئت تجدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده،مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده:«رسيدگی درهيئت تخلفات اداری…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️دوم مرداد بیست و چهارمین سالروز درگذشت شاعر آزادی #احمد_شاملو گرامی باد!
آواز: #عزیز_قاسم_زاده
سنتور: #علی_جمشیدی
شعر: #احمد_شاملو
دستگاه : #ماهور
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
آواز: #عزیز_قاسم_زاده
سنتور: #علی_جمشیدی
شعر: #احمد_شاملو
دستگاه : #ماهور
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️عمل جراحی عزیز قاسم زاده
♦️بر اساس خبرهای دریافتی ، در پی آزمایشات گوناگون پزشکی #عزیز_قاسم_زاده طی مدت پس از آزادی از زندان، وی چهارشنبه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ در بیمارستان بستری شد و پنج شنبه ۴ مرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق گفته پزشک و کادر درمان، عزیز قاسم زاده باید چند روز بستری باشد.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️بر اساس خبرهای دریافتی ، در پی آزمایشات گوناگون پزشکی #عزیز_قاسم_زاده طی مدت پس از آزادی از زندان، وی چهارشنبه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ در بیمارستان بستری شد و پنج شنبه ۴ مرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق گفته پزشک و کادر درمان، عزیز قاسم زاده باید چند روز بستری باشد.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️یونس آزادبر،عزیز قاسمزاده ،عباس حقگو و پیمان سکوتی خواستار پایان اعتصاب غذای حافظ فروحی و منوچهر فلاح شدند
♦️دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان #حافظ_فروحی و #منوچهر_فلاح:
امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟ پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان #آرمان_صدقی و #مهدی_میرزایی همچنان زندانی است.
مسئولان دادگستری #گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.آیا در موازین دادرسی،کمترین وجاهت قانونی برای این امر می توان یافت؟
ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم بندی های سابقمان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی،از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از #زندان_لاکان_رشت فراهم آوردند.
از دوستان هم بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می خواهیم با توجه به نگرانی های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می خواهیم که صدای زندانیان بی گناه و بی پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.
هم بندیهای سابق شما:
#یونس_آزادبر
#عزیز_قاسم_زاده
#عباس_حقگو
#پیمان_سکوتی
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان #حافظ_فروحی و #منوچهر_فلاح:
امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟ پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان #آرمان_صدقی و #مهدی_میرزایی همچنان زندانی است.
مسئولان دادگستری #گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.آیا در موازین دادرسی،کمترین وجاهت قانونی برای این امر می توان یافت؟
ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم بندی های سابقمان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی،از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از #زندان_لاکان_رشت فراهم آوردند.
از دوستان هم بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می خواهیم با توجه به نگرانی های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می خواهیم که صدای زندانیان بی گناه و بی پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.
هم بندیهای سابق شما:
#یونس_آزادبر
#عزیز_قاسم_زاده
#عباس_حقگو
#پیمان_سکوتی
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
Telegraph
یونس آزادبر،عزیز قاسمزاده، عباس حقگو و پیمان سکوتی خواستار پایان اعتصاب غذای حافظ فروحی و منوچهر فلاح شدند
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح: امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر…
#یادداشتهای_زندان
در نسبت میان ریاضت و آرمان خواهی
#عزیز_قاسم_زاده
آرمان خواهی از درونی جوشان بر می خیزد. مراد از آرمان خواهی در این متن، آرمان معطوف به هدفهای شخصی نیست بلکه منظور آرمانهایی ست که خیر عمومی در آن است و موانع تحقق پیش روی آن بسیار. از همین رو این آرمان خواهی در میانه ی آزمون های سخت، سنجش راستین می یابد. ممکن است کسی از آرمان های بزرگ سخن گوید اما در نهایت آنچه بیان می کند، تنها یک آرزو یا ایده ی ذهنی باشد و نسبتی میان آن ایده های ذهنی و اراده ی معطوف به تحقق آن، در فرد وجود نداشته باشد و در شخص دیگری ممکن است در کنار آن ایده های ذهنی، اراده معطوف به عمل هم وجود داشته باشد. اما این اراده در تناسب با میزان طاقت و تعلقات افراد یکسان نیست و پیچ و خم های شکننده و یا حتی بر هم خوردن نظم عادی زندگی می تواند در این اراده خللی ایجاد نماید. تربیت، معرفت، ایمان و دردمندی اگر با هم آمیخته گردد، این اراده قوتی فزون تر می گیرد و آدمی را به منِ حقیقی یا منِ واقعی خود هر چه نزدیک تر می کند...
اتخاذ تاکتیک های مناسب و یا راهبردهای اجتماعی مرحله به مرحله، کم خطر و کم هزینه در مسیر هدف امری معقول و استراتژیک است و هیچ خرد ورزی نیست که با این اصل گوهرین مخالفت کند اما منوط بر اینکه این اندیشه راهبردی بر معرفتی محکم و ایمانی تهی از تزلزل آمیخته شده باشد. متاسفانه یکی از آفات اخلاقی خواسته یا ناخواسته در کارهای جمعی، از کنشگریهای مدنی تا امور خیریه این است که هدفهای نخستین بسیاری در ادامه مسیر اغلب به نوعی هویت طلبی غیر حقیقت طلبانه یا حتی ضد آن و به تعبیر پرویز شهبازی صاحب برنامه " گنج حضور " به " منِ ذهنی " می انجامد. این منِ ذهنی در واقع دشمن سرسخت همه فضیلتهای وجودی آدمی از جمله آرمان خواهی است...
باری در مسیر عدالت و آزادی مشقت های بسیاری است. کسی که در" تقریر حقیقت " گام می نهد از "تشدید مرارت" در این مسیر آگاه است و با فاصله گرفتن از تعلقات، تلاش می کند رضایت مندی وجودی از ریاضت های پیش رو داشته باشد و در این راه هر رنجی را پذیراست و ریاضت را با رضایت می پذیرد...
... استاد ارجمند و ادیب گرانمایه عبدالرضا قنبری که سالها تجربه زندان طولانی را داشته است، دو سخن پند آموزو پر معرفت از چنین شرایطی ارائه داده که حقیقتا این دو نکته از معارف عظیمی است که باید آویزه گوش داشت. سخن نخست این است که در یک زندگی جمعی و مدام و لحظه به لحظه همچون زندان افراد حد اکثر تا دو ماه می توانند خود را در لابلای آنچه که نیستند پنهان سازند و بعد از آن خود واقعی شان را عیان می کنند و دوم اینکه بودن در زندان چنان سخت نیست که بعضی از مصاحبت ها در آن سختی می آفریند. از همین رو ضروری است هر انسانی ابتدا تصور از خود را در نسبت با تصور واقعی آنقدر نزدیک کند و بعد از آن به سوی آرمان های انسانی و اجتماعی گام نهد...
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
https://bit.ly/
https://t.me/azizghasemzademusic
در نسبت میان ریاضت و آرمان خواهی
#عزیز_قاسم_زاده
آرمان خواهی از درونی جوشان بر می خیزد. مراد از آرمان خواهی در این متن، آرمان معطوف به هدفهای شخصی نیست بلکه منظور آرمانهایی ست که خیر عمومی در آن است و موانع تحقق پیش روی آن بسیار. از همین رو این آرمان خواهی در میانه ی آزمون های سخت، سنجش راستین می یابد. ممکن است کسی از آرمان های بزرگ سخن گوید اما در نهایت آنچه بیان می کند، تنها یک آرزو یا ایده ی ذهنی باشد و نسبتی میان آن ایده های ذهنی و اراده ی معطوف به تحقق آن، در فرد وجود نداشته باشد و در شخص دیگری ممکن است در کنار آن ایده های ذهنی، اراده معطوف به عمل هم وجود داشته باشد. اما این اراده در تناسب با میزان طاقت و تعلقات افراد یکسان نیست و پیچ و خم های شکننده و یا حتی بر هم خوردن نظم عادی زندگی می تواند در این اراده خللی ایجاد نماید. تربیت، معرفت، ایمان و دردمندی اگر با هم آمیخته گردد، این اراده قوتی فزون تر می گیرد و آدمی را به منِ حقیقی یا منِ واقعی خود هر چه نزدیک تر می کند...
اتخاذ تاکتیک های مناسب و یا راهبردهای اجتماعی مرحله به مرحله، کم خطر و کم هزینه در مسیر هدف امری معقول و استراتژیک است و هیچ خرد ورزی نیست که با این اصل گوهرین مخالفت کند اما منوط بر اینکه این اندیشه راهبردی بر معرفتی محکم و ایمانی تهی از تزلزل آمیخته شده باشد. متاسفانه یکی از آفات اخلاقی خواسته یا ناخواسته در کارهای جمعی، از کنشگریهای مدنی تا امور خیریه این است که هدفهای نخستین بسیاری در ادامه مسیر اغلب به نوعی هویت طلبی غیر حقیقت طلبانه یا حتی ضد آن و به تعبیر پرویز شهبازی صاحب برنامه " گنج حضور " به " منِ ذهنی " می انجامد. این منِ ذهنی در واقع دشمن سرسخت همه فضیلتهای وجودی آدمی از جمله آرمان خواهی است...
باری در مسیر عدالت و آزادی مشقت های بسیاری است. کسی که در" تقریر حقیقت " گام می نهد از "تشدید مرارت" در این مسیر آگاه است و با فاصله گرفتن از تعلقات، تلاش می کند رضایت مندی وجودی از ریاضت های پیش رو داشته باشد و در این راه هر رنجی را پذیراست و ریاضت را با رضایت می پذیرد...
... استاد ارجمند و ادیب گرانمایه عبدالرضا قنبری که سالها تجربه زندان طولانی را داشته است، دو سخن پند آموزو پر معرفت از چنین شرایطی ارائه داده که حقیقتا این دو نکته از معارف عظیمی است که باید آویزه گوش داشت. سخن نخست این است که در یک زندگی جمعی و مدام و لحظه به لحظه همچون زندان افراد حد اکثر تا دو ماه می توانند خود را در لابلای آنچه که نیستند پنهان سازند و بعد از آن خود واقعی شان را عیان می کنند و دوم اینکه بودن در زندان چنان سخت نیست که بعضی از مصاحبت ها در آن سختی می آفریند. از همین رو ضروری است هر انسانی ابتدا تصور از خود را در نسبت با تصور واقعی آنقدر نزدیک کند و بعد از آن به سوی آرمان های انسانی و اجتماعی گام نهد...
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
https://bit.ly/
https://t.me/azizghasemzademusic
Telegraph
در نسبت میان ریاضت و آرمان خواهی
آرمان خواهی از درونی جوشان بر می خیزد. مراد از آرمان خواهی در این متن، آرمان معطوف به هدفهای شخصی نیست بلکه منظور آرمانهایی ست که خیر عمومی در آن است و موانع تحقق پیش روی آن بسیار. از همین رو این آرمان خواهی در میانه ی آزمون های سخت، سنجش راستین می یابد.…
♦️در دادگاه تجدیدنظر هشت فعال صنفی معلمان به جزای نقدی محکوم شدند
♦️بر اساس این خبر حکم حبس #انوش_عادلی، #عزیز_قاسم_زاده، #تیمور_باقری_کودکانی، #طهماسب_سهرابی، #غلامرضا_اکبرزاده_باغبان، #علی_نهالی، #محمدجواد_سعیدی و #جهانبخش_لاجوردی فعالین صنفی معلمان استان #گیلان توسط شعبه ۲۹ دادگاه تجدیدنظر این استان به جزای نقدی تبدیل شد. همچنین #یدالله_بهارستانی و #محمود_صدیقی_پور، دو متهم دیگر این پرونده از اتهامات انتسابی تبرئه شدند.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️بر اساس این خبر حکم حبس #انوش_عادلی، #عزیز_قاسم_زاده، #تیمور_باقری_کودکانی، #طهماسب_سهرابی، #غلامرضا_اکبرزاده_باغبان، #علی_نهالی، #محمدجواد_سعیدی و #جهانبخش_لاجوردی فعالین صنفی معلمان استان #گیلان توسط شعبه ۲۹ دادگاه تجدیدنظر این استان به جزای نقدی تبدیل شد. همچنین #یدالله_بهارستانی و #محمود_صدیقی_پور، دو متهم دیگر این پرونده از اتهامات انتسابی تبرئه شدند.
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
♦️#منوچهر_فلاح زندانی سیاسی زندان لاکان رشت را دریابیم...
#عزیز_قاسم_زاده
♦️منوچهر فلاح زندانی محبوس در #زندان_لاکان_رشت از اول مرداد دست به #اعتصاب_غذا زده و طبق اخبار واصله حال و روز او پس از بیست و دو روز اعتصاب با توجه به مشکلات معدوی که از قبل داشت، چندان مساعد نیست. او از ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۲ زندانی است و در یک پرونده با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام، یازده ماه حکم گرفت که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ این حکم به پایان رسید اما بابت پرونده دیگری او همچنان بعد از نزدیک به ۱۴ ماه بازداشت موقت، همچنان بلاتکلیف در زندان به سر میبرد.
در شهریور ۱۴۰۲ برای فلاح وثیقه ۴۰۰ میلیونی صادر شد. این وثیقه تامین شد و مراحل قانونی آن برای آزادی منوچهر فلاح انجام شد و حتی در بند برای او جشن آزادی گرفته شد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و از آزادی او ممانعت به عمل آمد. این روزها هم زمان با اعتصاب او، وثیقهاش را به ناگهان به ۵ میلیارد افزایش دادهاند. انتظار میرفت بعد از ماهها بلا تکلیفی، روند امور با گشایش جلو میرفت اما متاسفانه گرهها برای منوچهر فلاح بیشتر و بیشتر شده است.
هم زمان چند تن از هم بندیهای منوچهر فلاح آقایان: #عیسی_چولاندیم، #هومن_طاهری، #جمشید_عزیزی، #ساسان_خانزاده و #محمد_میری در همراهی با منوچهر فلاح از روز یکشنبه ۲۱ مرداد دست به اعتصاب غذا زدهاند. جای تعجب و شگفتی است که چرا برخی از دست اندرکاران میگذراند کار زندانیان تا این اندازه بیخ پیدا کند. اساسا پیدا کردن راه حلی برای حل معضلات زندانیان، تنها نجات زندانی نیست، بلکه کاهنده بحرانها و گرفتاریهای سیستم قضایی هم هست.
با توجه به اینکه اینجانب یک سال را پیوسته و مدام با منوچهر فلاح در یک بند گذرانیدهام، به جرات میتوانم بگویم نظیر او را در زندان ندیدهام؛ او الگوی اخلاقی بسیار شایسته بود طوری که او را ابوالحسن خرقانی بند میثاق نامیدم. وکیل بندی که به جای دستور دادن به بقیه زندانیها، بیشتر از همه کار میکرد. وقتی برخی از زندانیها مسئولیتهای تقسیم شدهی خود را انجام نمیدادند، منوچهر بی آنکه به آن افراد اعتراض کند کار ناتمامشان را تمام میکرد بدون تذکری به آن افراد. وقتی علت رفتارش را از او پرسیدم، گفت: اینجا باید دلی کار کنیم. او حواسش به همه چیز و همه کس بود...
📎متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/ManouchehrFalah_AzizGhasemzadeh
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
#عزیز_قاسم_زاده
♦️منوچهر فلاح زندانی محبوس در #زندان_لاکان_رشت از اول مرداد دست به #اعتصاب_غذا زده و طبق اخبار واصله حال و روز او پس از بیست و دو روز اعتصاب با توجه به مشکلات معدوی که از قبل داشت، چندان مساعد نیست. او از ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۲ زندانی است و در یک پرونده با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام، یازده ماه حکم گرفت که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ این حکم به پایان رسید اما بابت پرونده دیگری او همچنان بعد از نزدیک به ۱۴ ماه بازداشت موقت، همچنان بلاتکلیف در زندان به سر میبرد.
در شهریور ۱۴۰۲ برای فلاح وثیقه ۴۰۰ میلیونی صادر شد. این وثیقه تامین شد و مراحل قانونی آن برای آزادی منوچهر فلاح انجام شد و حتی در بند برای او جشن آزادی گرفته شد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و از آزادی او ممانعت به عمل آمد. این روزها هم زمان با اعتصاب او، وثیقهاش را به ناگهان به ۵ میلیارد افزایش دادهاند. انتظار میرفت بعد از ماهها بلا تکلیفی، روند امور با گشایش جلو میرفت اما متاسفانه گرهها برای منوچهر فلاح بیشتر و بیشتر شده است.
هم زمان چند تن از هم بندیهای منوچهر فلاح آقایان: #عیسی_چولاندیم، #هومن_طاهری، #جمشید_عزیزی، #ساسان_خانزاده و #محمد_میری در همراهی با منوچهر فلاح از روز یکشنبه ۲۱ مرداد دست به اعتصاب غذا زدهاند. جای تعجب و شگفتی است که چرا برخی از دست اندرکاران میگذراند کار زندانیان تا این اندازه بیخ پیدا کند. اساسا پیدا کردن راه حلی برای حل معضلات زندانیان، تنها نجات زندانی نیست، بلکه کاهنده بحرانها و گرفتاریهای سیستم قضایی هم هست.
با توجه به اینکه اینجانب یک سال را پیوسته و مدام با منوچهر فلاح در یک بند گذرانیدهام، به جرات میتوانم بگویم نظیر او را در زندان ندیدهام؛ او الگوی اخلاقی بسیار شایسته بود طوری که او را ابوالحسن خرقانی بند میثاق نامیدم. وکیل بندی که به جای دستور دادن به بقیه زندانیها، بیشتر از همه کار میکرد. وقتی برخی از زندانیها مسئولیتهای تقسیم شدهی خود را انجام نمیدادند، منوچهر بی آنکه به آن افراد اعتراض کند کار ناتمامشان را تمام میکرد بدون تذکری به آن افراد. وقتی علت رفتارش را از او پرسیدم، گفت: اینجا باید دلی کار کنیم. او حواسش به همه چیز و همه کس بود...
📎متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/ManouchehrFalah_AzizGhasemzadeh
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی #نه_به_اعدام
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
@f_soltani2019
Telegraph
منوچهر فلاح زندانی سیاسی زندان لاکان رشت را دریابیم...
منوچهر فلاح زندانی محبوس در زندان لاکان رشت از اول مرداد دست به اعتصاب غذا زده و طبق اخبار واصله حال و روز او پس از بیست و دو روز اعتصاب با توجه به مشکلات معدوی که از قبل داشت،چندان مساعد نیست.او از ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۲ زندانی است و در یک پرونده با عنوان اتهامی…