This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️تماس گیرنده زندانی میباشد...
♦️بخشی از شعری که رضا کشوری، از زندانیان خیزش انقلابی که با سید محمد حسینی و مهدی کرمی هم بند بود، برایشان شعری گفته بود، متن کامل شعر به شرح زیر است:
«من از سکوت شبی که پیش از سکوت سنگینش
طناب های دار را برای دوست میبافند
میترسم.
از لحن چکمههای سیاه در راهروهای تو در تو که نام تو را صدا میزنند
میترسم.
کسی از اعماق جان صدا میزند ببخش برادرانم را ...
که من از لجاجت این سیاهچال هزار دالان
از نجابت این روزگار پرهیزها
و از شرارت این روزها که چون شبش تاریک
بر استخوانهای سوخته و پوسیده و باریک
چون بید بر سرنوشتهای تلخ میلرزم.
که سخت از این لحظههای شوم میترسم.
که سخت از این لحظههای شوم میترسم.
#رضاکشوری
بند یک ندامتگاه مرکزی کرج دی ماه ۱۴۰۱
برای سیدمحمدحسینی و محمدمهدی کرمی»
رضا کشوری، شاعر است و معلمی مهربان، آنقدر مهربان که در میانه خیزش سراسری ایرانیان، در اعتراض به بازداشت چند نوجوان معترض، خود نیز بازداشت شد.
#مهدی_کرمی #محمد_حسینی
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396
♦️بخشی از شعری که رضا کشوری، از زندانیان خیزش انقلابی که با سید محمد حسینی و مهدی کرمی هم بند بود، برایشان شعری گفته بود، متن کامل شعر به شرح زیر است:
«من از سکوت شبی که پیش از سکوت سنگینش
طناب های دار را برای دوست میبافند
میترسم.
از لحن چکمههای سیاه در راهروهای تو در تو که نام تو را صدا میزنند
میترسم.
کسی از اعماق جان صدا میزند ببخش برادرانم را ...
که من از لجاجت این سیاهچال هزار دالان
از نجابت این روزگار پرهیزها
و از شرارت این روزها که چون شبش تاریک
بر استخوانهای سوخته و پوسیده و باریک
چون بید بر سرنوشتهای تلخ میلرزم.
که سخت از این لحظههای شوم میترسم.
که سخت از این لحظههای شوم میترسم.
#رضاکشوری
بند یک ندامتگاه مرکزی کرج دی ماه ۱۴۰۱
برای سیدمحمدحسینی و محمدمهدی کرمی»
رضا کشوری، شاعر است و معلمی مهربان، آنقدر مهربان که در میانه خیزش سراسری ایرانیان، در اعتراض به بازداشت چند نوجوان معترض، خود نیز بازداشت شد.
#مهدی_کرمی #محمد_حسینی
#اعتراضات_سراسری
#مرگ_بر_دیکتاتور #مرگ_بر_خامنهای #قیام_تا_پیروزی
♦️تماس با ما :
🆔@CHZIR
@salehamiri1396