ساقیا! سایهٔ
ابرست و بهار و لبِ جوی
من نگویم چه کن،اَر اهل دلی،خود تو بگوی
دو نصیحت
کنمت،بشنو و صد گنج ببر
از درِعیش درآ و به ره عیب مپوی..
#حافظ
ابرست و بهار و لبِ جوی
من نگویم چه کن،اَر اهل دلی،خود تو بگوی
دو نصیحت
کنمت،بشنو و صد گنج ببر
از درِعیش درآ و به ره عیب مپوی..
#حافظ
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
#حافظ
◾️فرا رسیدن ماه محرم و ایام عزاداری، حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران با وفایش تسلیت باد.
@bourseuniversity
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
#حافظ
◾️فرا رسیدن ماه محرم و ایام عزاداری، حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران با وفایش تسلیت باد.
@bourseuniversity
ما بی غمان مست دل از دست دادهایم
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
#حافظ
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
#حافظ
ای گل، تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم
#حافظ
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم
#حافظ
دور گردون
گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد
حال دوران غم مخور
هان مشو نومید
چون واقف نهای از سِر غیب
باشد اندر پرده
بازیهای پنهان غم مخور
#حافظ
گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد
حال دوران غم مخور
هان مشو نومید
چون واقف نهای از سِر غیب
باشد اندر پرده
بازیهای پنهان غم مخور
#حافظ
هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد
حریمِ عشق را درگَه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
#حافظ
سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد
حریمِ عشق را درگَه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
#حافظ
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین می دهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
#حافظ
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین می دهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
#حافظ
نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعهداران پیِ کاری گیرند
مصلحتدیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند
قوَّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش
که در این خیل حِصاری به سواری گیرند
یارَب این بَچِّهٔ تُرکان چه دلیرند به خون
که به تیرِ مُژه، هر لحظه شکاری گیرند
رقص بر شعرِ تر و نالهٔ نِی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دستِ نگاری گیرند
حافظ اَبنایِ زمان را غمِ مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند.
#حافظ
تا همه صومعهداران پیِ کاری گیرند
مصلحتدیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند
قوَّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش
که در این خیل حِصاری به سواری گیرند
یارَب این بَچِّهٔ تُرکان چه دلیرند به خون
که به تیرِ مُژه، هر لحظه شکاری گیرند
رقص بر شعرِ تر و نالهٔ نِی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دستِ نگاری گیرند
حافظ اَبنایِ زمان را غمِ مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند.
#حافظ
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حالِ هجران، تو چه دانی که چه مشکل حالیست؟
ای که انگشتنمایی به کرم در همه شهر
وه که در کارِ غریبان، عَجَبَت اِهمالیست
مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیّتِ خیر مگردان که مبارک فالیست.
#حافظ
@Bourseuniversity
حالِ هجران، تو چه دانی که چه مشکل حالیست؟
ای که انگشتنمایی به کرم در همه شهر
وه که در کارِ غریبان، عَجَبَت اِهمالیست
مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیّتِ خیر مگردان که مبارک فالیست.
#حافظ
@Bourseuniversity
دیده نادیده به اقبال تو ایمان آورد
مرحبا ای به چنین لطف خدا ارزانی
جلوه ی بخت تو دل میبرد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
سر عاشق که نه خاک درِ معشوق بُود
کی خلاصش بود از محنت سرگردانی ؟
ای نسیم سحری ! خاک درِ یار بیار
که کند حافظ از او دیده ی دل نورانی
#حافظ
مرحبا ای به چنین لطف خدا ارزانی
جلوه ی بخت تو دل میبرد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
سر عاشق که نه خاک درِ معشوق بُود
کی خلاصش بود از محنت سرگردانی ؟
ای نسیم سحری ! خاک درِ یار بیار
که کند حافظ از او دیده ی دل نورانی
#حافظ