بومرنگ
2.74K subscribers
359 photos
26 videos
12 files
558 links
موسسه اندیشه اجتماعی: اقتصاد، فلسفه و مدیریت

www.boomrang.org

برای به اشتراک گذاشتن مطالب خودتان در وب سایت و کانال بومرنگ، به یکی از روش های زیر با ما تماس بگیرید:
Email: boomranginstitute@gmail.com
Telegram: @ArashAzadi82
Download Telegram
✔️@BoomrangInstitute

🔴 مکاتب اقتصادی و محیط زیست – بخش اول - قسمت اول - مکتب اقتصادی اتریش چگونه به محیط زیست می‏نگرد؟ هفته‌نامه تجارت فردا / شماره ۴۰۱ / ۲۱ فروردین ۱۴۰۰

شهرام اتفاق

... پر واضح است که با سه فهم متفاوت از «کالای عمومی» در نزد اندیشمندان اتریشی مواجه هستیم: میزس از منظر یک «مینارشیست»، «تأمین امنیت» را یگانه کالای عمومی قابل قبول دولت حداقلی باز می‎شناسد (۱۹۵۹)، روتبارد که از موضع یک «لیبرتارین»، جامعه را بی‏نیاز از هر نوع کالای عمومی و دولت می‎داند (۱۹۷۰) و هایک که در کسوت یک «لیبرال کلاسیک»، جوامع پیشرفته را نیازمند بهره‏مندی از کالاهای عمومی‎ای می‎داند که محصول دولتی ورای دولت حداقلی هستند (۱۹۷۹).

سخنرانی‎های میزس درباره دولت حداقلی مربوط به سال ۱۹۵۹ است. او در ۱۹۶۹ و سن ۸۸ سالگی، به تدریس در دانشگاه خاتمه می‏دهد. یکی از مهمترین آثار روتبارد با نام «قدرت و بازار» درباره بی‎دولتی در ۱۹۷۰ منتشر می‏شود و رابرت نوزیک در کتاب مشهور خود با نام «بی‏دولتی، دولت و آرمان‎شهر» در ۱۹۷۴، از یک سو به انتقاد از ایده‎ی بی‎دولتی روتبارد برمی‎خیزد و از سویی دیگر، در دفاع از الگوی دولت حداقلی اقامه دلیل می‎کند.

نخستین گردهمایی بین‎المللی محیط زیست به میزبانی سوئد، دو سال پس از انتشار کتاب روتبارد و دو سال پیش از انتشار کتاب نوزیک، در سال ۱۹۷۲ برگزار شد. چهار سال پس از درگذشت میزس در سال ۱۹۸۵ نخستین کنفرانس بین‎المللی مربوط به حفاظت از «لایه اوزون» در وین تشکیل شد ... شاید به همین دلیل است که هایک در سال ۱۹۷۹، بی‎آن‎که اشاره‎ای به دعاوی هم‎مکتبی‎های خود – میزس و روتبارد - داشته باشد، می‎کوشد تا معایب الگوی دولت حداقلی نوزیک را آشکار سازد و از «آثار خارجی»، آلودگی آب و هوا، و همچنین تولید برخی کالاهای عمومی توسط دولت سخن ‏بگوید.


#محیط_زیست
#مکاتب_اقتصادی


🔻
✔️@BoomrangInstitute

🔴 مکاتب اقتصادی و محیط زیست – بخش اول – قسمت دوم / رویکرد مکتب اقتصادی اتریش به محیط زیست چگونه است؟ هفته‌نامه تجارت فردا / شماره ۴۰۲ / ۲۸ فروردین ۱۴۰۰

شهرام اتفاق

... به بیان سالرنو، برخی از منتقدان میزس، او را «فرزند دوران روشنگری که به اشتباه در قرن بیستم ظهور یافته است» نامیده‎اند. ... طرح این مطالب به این دلیل است که برخی تحلیل‎گران، هایک را تکمیل کننده اندیشه کانت و دعاوی میزس را مداومت در اندیشه دکارت می‏دانند.

روتبارد به مفاهیمی نظیر «دست نامرئی بازار» یا «نظم خودجوش» یا «نظم خودتنظیم‎گر» باور ندارد و به پیروی از میزس، از حاکمیت «نظم عقلانی» بر اجتماع سخن می‏گوید و بر این رأی است که همه کنش‎های انسان‎ها هدفی دارند و بهتر است همه آن‎چه - در تئوری نظم‎خودجوش - غیرعمدی فرض می‏شود، عمدی شناخته شود. با این‎وجود، حتا آرای میزس و روتبارد نیز به رغم مشترکات زیاد، ناهم‎خوانی‎های زیادی با هم دارند و معرف پاره‏هایی از یک نظریه منسجم نیستند ...

میزس بر این باور است که در شرایط بحرانی، دولت اختیار دارد که از طریق «خدمت سربازی اجباری» به سلب آزادی افراد اقدام کند و به قول دیوید گوردون، «میزس معتقد است که ما با جنگیدن برای آتش‎سوزی و خانه، چیزی را از دست نمی‏دهیم، زیرا اگر جامعه ما نابود شود، ما نیز با ویرانی روبرو خواهیم شد. در این شرایط، دولت با مجبور کردن ما به خدمت سربازی، موقعیت ما را بدتر نمی‎کند». در این‎صورت اگر اثبات شود که «حیات نوع بشر» بر روی سیاره زمین در خطر است، می‎توان از همان «اصل میزسی» استفاده کرد و محدوده اقدام «دولت حداقلی» را تغییر داد.

در دستگاه نظری روتبارد، فزونی یافتن قطع درختان، معادل تولید الوار افزون‎تر در لحظه اکنون پنداشته می‏شود که می‎تواند موجبات رفاه جامعه را فراهم سازد. او حتا اجبار به جایگزینی درختان بریده شده را، وقفه‎ای در مسیر تحقق این رفاه اقتصادی تلقی می‎کند و معترض آن می‏شود. در حقیقت نقد حامیان حفاظت از منابع تجدیدپذیر از سوی روتبارد، برخاسته از انگاره سنتی او از محیط زیست است.

در دعاوی محیط زیستی نسل اول، جنگل و درختان آن، یک عنصر منفک از مجموعه‎ عناصر مطرح در مسائل محیط زیستی به‌شمار می‏رفتند. دعاوی نسل دوم، محیط زیست را مشتمل بر مجموعه عوامل به هم مرتبطی قلمداد می‎کرد که تحلیل آن، مستلزم برخورداری از نگاهی یکپارچه (integrated) و جامع به این زیرمجموعه‎هاست. دعاوی نسل سوم، مبتنی بر فهمی کاملاً متفاوت است که در تعابیری نظیر همبست (nexus) انرژی، آب، غذا و محیط زیست تبلور می‏یابد. از این منظر، جنگل بخشی تفکیک‎ناپذیر از یک کل واحد - و به طور ذاتی به هم پیوسته - در طبیعت است و برخلاف تصور روتبارد، قطع درختان، تنها به منزله کاهش مقدار الوار روی سیاره زمین نیست. بلکه به معنای نابود ساختن کارکردهای آن جنگل در سطوح چهارگانه تنوع زیستی (Biodiversity) است که در نهایت به نابودی امکان حیات انسان منتهی خواهد شد.

ایده‎های لیبرتارین‎هایی مانند مک‎گی و بلاک نیز استوار بر فهمی سنتی از محیط زیست است. چرا که آن‎ها نیز اجزای تشکیل دهنده مفهوم محیط زیست را پدیده‎هایی مستقل از هم‎دیگر می‏پندارند ...


#محیط_زیست
#مکاتب_اقتصادی


🔻