بومرنگ
2.74K subscribers
359 photos
26 videos
12 files
558 links
موسسه اندیشه اجتماعی: اقتصاد، فلسفه و مدیریت

www.boomrang.org

برای به اشتراک گذاشتن مطالب خودتان در وب سایت و کانال بومرنگ، به یکی از روش های زیر با ما تماس بگیرید:
Email: boomranginstitute@gmail.com
Telegram: @ArashAzadi82
Download Telegram
Forwarded from بومرنگ
✔️@BoomrangInstitute

🔴 «اقتصاد بی‌کفایت دولتی» ناتوان در تامین همزمان برق و هوای پاک

روزنامه جهان اقتصاد
دهم بهمن ۹۹


🎤 شهـــرام اتفـــاق

اگر برق می‌خواهید، ناچارید که آلودگی هوای ناشی از سوختن مازوت را تحمل کنید و اگر هوای پاک می‌خواهید، باید قطع برق را بپذیرید! تأمین همزمان برق و هوای پاک برای اقتصاد دولتی و انحصاری میسر نیست.

اقتصاد کمبود به این معناست که در سال ۲۰۲۱ و در آستانه‎ی انقلاب صنعتی چهارم، تأمین بنزین شب عید، یا گاز مصرفی در ایام زمستان، یک دستاورد بزرگ دولتمردان معرفی می‌شود که تنها با مجاهدت مدیران بنگاه‌های دولتی فراهم شده است و مردم نیز باید شکرگزار آن باشند، چرا که در اقتصاد دولتی ، تولید و عرضه سوخت، اعم از بنزین، گازوئیل و گاز مصرفی خانگی دولتی و انحصاری است و بنابراین «کمبود» امری طبیعی است و تأمین کالا به هر کیفیتی نیز مایه مباهات و افتخار است.

تردید دارم که تا به حال چنین خبری، در رسانه‏‌های کشورهای توسعه‌یافته یا درحال‌توسعه شنیده شده باشد که: «خوشبختانه بنزین کافی برای تعطیلات کریسمس شهروندان به مقدار کافی تأمین و توزیع خواهد شد!»؛ یا اینکه :«مردم نگران تأمین میوه شب عید پاک نباشند، چراکه دولت نسبت به تأمین آن به مقدار کافی اقدام کرده است»؛ اما شنیدن گزاره‎ها‎ی خبری مشابه در کشوری مبتنی بر اقتصاد دولتی بسیار مسبوق به سابقه و آشنا است؛ چراکه اقتصاد دولتی یعنی اقتصاد کمبود.

متن کامل مصاحبه را 👈اینجا بخوانید

#اقتصاد_دولتی
#برق #مازوت #انرژی #گاز

🔻
Forwarded from بومرنگ
✔️@BoomrangInstitute

🔴 نابازار انرژی در ایران

شهرام اتفاق

... دولت مالک بنگاه‏‌هایی شده ‎است که از چاه نفت گرفته تا باک خودرو، مشغول تصدی‏‌گری و بنگاه‏‌داری است. آن‌چنان‌که حتا مالکیت جایگاه‎های کوچک سوخت نیز از مالکیت دولتی مصون نمانده است و کارمندان دولت را به پرکردن باک و مخازن گاز خودروهایی واداشته است که خود خودروها نیز محصول کارخانجات خصولتی هستند. همین وضعیت در حوزه‎ی صنعت برق نیز مشهود است؛ به‎طوری‏‌که از احداث نیروگاه‏‌های برق گرفته تا بهره‌برداری، توزیع، و خدمات نصب انشعاب و انجام خدمات بعد از فروش برای مشترکان، در سیطره تصدی‎گری یا بنگاه‏‌داری دولت است.

اما از آنجا که ما «بازار انرژی» نداریم و این خدمات دولتی نیز انحصاری است، نمی‌دانیم که قیمت تمام شده دولت مناسب است یا چندین برابر حداقل قیمتی است که می‌توانست تمام شود.

بورس انرژی که قرار بوده به عنوان عالی‎ترین نهاد بخش خصوصی و بازار آزاد عمل کند، خود یک زیرمجموعه‏ دولتی است و خرید و فروش برق، میان سازمان‏‌های دولتی و خصولتی در محضر بورس دولتی انجام می‌شود.


متن کامل را در 👈 اینجا بخوانید.

منبع: زیست آنلاین

#بازار_انرژی
#بورس_انرژی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سرمایه‌داری، عامل کرونا یا عامل عبور از آن؟ پرگار

کرونا عارضه‌ای طبیعی‌ست یا زاییده ساختارهای سیاسی و اقتصادی جهانی‌ست؟ اقتصاد سرمایه‌داری جهانی عامل بحران‌هایی چون کروناست یا عاملی‌ست در تخفیف پیامدهای آن؟ مهمانان این هفته برنامه: پرویز صداقت تحلیل‌گر اقتصاد سیاسی و موسی غنی‌نژاد اقتصاددان

🌾 @Sedanet
Audio
🎙 سرمایه‌داری، عامل کرونا یا عامل عبور از آن؟ پرگار

کرونا عارضه‌ای طبیعی‌ست یا زاییده ساختارهای سیاسی و اقتصادی جهانی‌ست؟ اقتصاد سرمایه‌داری جهانی عامل بحران‌هایی چون کروناست یا عاملی‌ست در تخفیف پیامدهای آن؟ مهمانان این هفته برنامه: پرویز صداقت تحلیل‌گر اقتصاد سیاسی و موسی غنی‌نژاد اقتصاددان

🌾 @Sedanet
✔️@BoomrangInstitute


🔴 چرا کتاب «اقتصاد اتریشی» نوشته و ترجمه شد؟ هفته‌نامه تجارت فردا - شماره ۴۰۷ / ۱ خرداد ۱۴۰۰

استیون هورویتز | نویسنده
مایه خوشحالی است که می‌بینم‌ کتاب حاضر به فارسی ترجمه شده است. امروز ۴۰ سال از احیای اقتصاد اتریشی که از ایالات متحده آمریکا آغاز شد می‌گذرد. از آن زمان به بعد، اندیشه‌های منگر، میزس، هایک، و کرزنر آهسته و پیوسته به محافل دانشگاهی رشته اقتصاد راه یافته‌اند و پژواک اندیشه اتریشی در فضای روشنفکری و حتی سیاست‌گذاری هم شنیده می‌شود.

امیرحسین خالقی | مترجم
اتریشی‌ها با دلایل محکم استدلال می‌کنند که بازار بهترین فرآیند برای توزیع منابع اقتصاد است و مداخله در آن کاهش کارایی را به همراه دارد. دور شدن از بازار به بهانه‌هایی در ظاهر موجه نظیر خیر جمعی و عدالت اجتماعی معنایی جز تن دادن به اتوریته دولت‌های جبار و تبدیل جامعه به پادگان ندارد.

موسی غنی‌نژاد | صاحب‌نظر
اگر آنچنان‌که هورویتز می‌گوید، اقبال به اقتصاد اتریشی در دانشگاه‌ها و آکادمی‌های کشورهای پیشرفته رو به فزونی است، اما در کشور ما اقتصاددانان تربیت یافته در جریان اصلی علم اقتصاد هیچ اعتنایی به آن ندارند و گاه حتی با قیاس‌های نسنجیده و تحقیرآمیز از آن یاد می‌کنند که بیشتر نشانه بی اطلاعی از یافته‌های مهم مکتب اتریش است.


#معرفی_کتاب
#مکتب_اتریش

🔻
🌾 @Sedanet
🌾 @news_sedanet
✔️@BoomrangInstitute

🎥 نقد کالایی‌سازی طبیعت در آرای چپ: کارل پولانی، مایکل پرنتی، دیویدهاروی، جان بلامی فاستر، یانیس واروفاکیس، نائومی کلاین و ...

👤 در گفتگو با شهرام اتفاق
به میزبانی مجتبی طباطبایی


اینجا ببینید:
🔻🔻
https://www.instagram.com/tv/CPWG4-qHKNU/?utm_medium=share_sheet
درباره سرمایه‌داری و بازار
موسی غنی‌نژاد در گفتگو با محمد ماشین‌چیان
درباره سرمایه‌داری و بازار
موسی غنی‌نژاد در گفتگوی با محمد ماشین‌چیان در اینستاگرام سایت بورژوا


@bourgeois_ir
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
✔️@BoomrangInstitute


🔴 بریده‌ای از مقدمه مترجمان در کتاب «دیدگاه‌های پولی میزس»

✍️ گری نورث
🌀 ترجمه محمد جوادی و امیررضا عبدلی

میزس نشان داد تخصیص دولتی و متمرکز منابع، گسلی خطرناک است که هر لحظه ممکن است فعال شود. نباید اقتصاد را روی چنین گسلی بنا کرد؛ و نباید خود را گول زد که تخصیص ثروت‌ها و سرمایه‌های فیزیکی با تخصیص پول و اعتبارات و منابع مالی تفاوت دارد. اما کسی به این پیش‌بینی اعتنا نکرد. شوروی که روی گسل تخصیص متمرکز کالاهای سرمایه‌ای بنا شده بود، ویران شد. آمریکا و غرب که روی گسل تخصیص متمرکز پول و اعتبارات بنا شده‌اند، تاکنون دو زلزله مهیب را از سر گذرانده‌اند. و نشانه عبرت نگرفتن از این فاجعه‌های قابل اجتناب این است که هنوز هم مرغ اقتصاد دانشگاهی بر یک پا داشتن اصرار دارد و خود را به‌عنوان علم تخصیص بهینه منابع تعریف می‌کند! این در حالی است که ادعای تخصیص بهینه علمی و کارشناسی منابع، هم در نظریه مردود است و هم توسط تاریخ به آزمون گذاشته شده و پیامدهای مصیبت‌بار خود را به‌وضوح هر چه تمام‌تر نشان داده است.

کوتاه سخن آنکه بی‌اعتنایی به هشدارهای میزس و دل‌خوش داشتن به هدف‌گذاری تورم و استقلال بانک مرکزی، به‌منزله آن است که بگوییم گسلی زیر پول مدرن وجود ندارد یا آنکه بگوییم یک اقتصاد پیچیده امروزی را جای دیگری غیر از روی همین گسل پولی نمی‌توان بنا نهاد؛ زلزله دیگری در راه نیست و اگر هم باشد مثل موارد قبل از آن جان به‌در خواهیم برد.

اما گری نورث به اقتفای میزس هارمونی ارکستر جریان اصلی علم اقتصاد را برنمی‌تابد و سازی مخالف کوک می‌کند: به حکم عقل سلیم نمی‌توان روی گسل خانه ساخت و ایمن بود. بازگشت به استاندارد طلا یا تمرکززدایی از بازار پول و اعتبارات نه غیرعلمی است و نه غیرعملی.

البته ذهن آدمی معمولا در انکار حقایق ضد منافع و نقیض عادت‌ها و خلاف مشهورات زمانه تخصص می‌یابد و تا آخرین لحظات مثل سنگ در برابر میخ آهنین استدلال مقاومت می‌کند. همچنان‌که سرنوشت شوروی نیز سرانجام تسلیم شدن در برابر واقعیت ورشکستگی و اتمام منابع بود نه پذیرش منطق نظریه امکان‌ناپذیری محاسبات سوسیالیستی. بر همین قیاس احتمالا پایان کار بدلیل کاپیتالیستی کمونیسم یعنی بانکداری مرکزی نیز قبول ضعف و نارسایی علمی در مباحثه با یک نظریه مستحکم پول و اعتبار نیست، بلکه فاجعه‌ای است چون فروپاشی مالی بین‌المللی، یا شاید درماندگی در رقابت با ارزهای خصوصی غیرمتمرکز.▪️


در بومرنگ بخوانید 👈 مبانی پول از دیدگاه میزس


✔️ بومرنگ:
آیا پیدایش بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها، آغازی است بر آنچه که میزس یک قرن پیشتر در خصوص فروپاشی نظام متمرکز پولی مطرح کرده است؟




#تخصیص_متمرکز_منابع
#بانکداری_مرکزی
#ارز_خصوصی_غیرمتمرکز
#بلاکچین
#کریپتوکارنسی
✔️@BoomrangInstitute


🔴 فروپاشی «نظریه طبقاتی مارکس» | ماهنامه اجتماعی قلم‌یاران - اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ - شماره ۲۸

شهرام اتفاق

... به جرأت می‏توان ادعا کرد که از اواخر قرن نوزدهم تا حوالی نیمه دوم قرن بیستم، نظریه طبقاتی مارکس، جان‎مایه بسیاری از جنبش‎های اجتماعی در سرتاسر جهان بود. اما دیری نپایید که تحولات تاریخی همچون موریانه‎هایی سمج، به جان آن افتادند و آرام‎آرام آن را مضمحل ساختند. آن تصور ذات‎باورانه‎ از طبقات اجتماعی که روزگاری، یکی از دست‏آوردهای بدیع و برجسته‎ مارکسیسم به‎شمار می‏رفت و جایگاه ویژه‏ای را در تحلیل‎های اجتماعی کسب کرده بود، منزلت پیشین خود را از دست داد و حتا بسیاری از مارکسیست‎های جهان نیز آن را ناتوان از تحلیل امور جامعه ‏دانستند و بر ناکارآمدی آن گواهی دادند ...

... دعاوی مبتنی بر رشد نیروهای مولده، به تقریب در هیچ تجربه‏ی تاریخی مشاهده نشده است. از یک سو در طول تاریخ، ادواری طولانی و چندصد ساله را سراغ داریم که «مناسبات اجتماعی تولید» مانعی بر سر راه رشد نیروهای مولد بوده‏اند و هیچ‎ تحول اجتماعی‎ای در آن ایام رخ نداده است.

از سوی دیگر، تحولات اجتماعی متعددی را سراغ داریم که پیش از رشد کافی نیروهای مولده ظهور یافته‎اند. نیروهای مولده در روسیه، چین، کوبا، کره شمالی، و نظایر آن‎ها، بسیار عقب‎مانده‏تر از نیروهای مولده در کشورهایی نظیر انگلستان، آلمان و آمریکا بودند. درحالی‌که مارکس به صراحت تأکید داشت که: «هیچ صورت‎بندی اجتماعی از بین نمی‎رود مگر آنکه تمامی نیروهای مولدی که در آن صورت‏بندی برای تکامل‏شان جا وجود دارد، تکامل یافته باشند؛ و هرگز مناسبات تولیدی عالی‏تر جدیدی به جای مناسبات تولیدیِ کهنه نمی‎نشیند مگر آن‎که شرایط مادیِ موجودیت آن در زهدانِ جامعه‏ی کهنه پرورش یافته باشد». وانگهی، حتا سوسیالیستی شدن کشورهایی مانند آلمان شرقی، لهستان، چکسلواکی، بلغارستان، مجارستان، آلبانی و یوگسلاوی در قرن بیستم، ناخواسته و صرفاً متأثر از تقسیم‎بندی این مناطق میان فاتحان جنگ جهانی دوم بود و ارتباطی با تئوری رشد نیروهای مولده نداشت ...

... طی چند دهه اخیر، برخی از متفکران چپ (سوبژکتیویست‎ها) نظیر اورسلا هیوز، اریک اُلین رایت، دیوید گروسکی، گابریلا گالسکو، ریچارد برین، جان گُلدتورپ، جرالد آلن کوهن، الیوت بی. واینینگر، رزماری کرامپتون، آنتونیو نگری، مایکل هاردت، ماریو ترونتی و جان هالووی، احیای تحلیل طبقاتی یا بازنگری در آن مفاهیم را در دستور کار خود قرار داده‎اند و برخی دیگر از اندیشمندان چپ (اُبژکتیویست‎ها) نه تنها تحلیل طبقاتی را شایان بازسازی نمی‎دانند، بلکه در تعارض با فهم سوبژکتیویستی از مارکسیسم، اساساً دیگر طبقه‎ کارگر را سوژه تحولات اجتماعی آینده بازنمی‏شناسند ...

🔻
🌾 @Sedanet
🌾 @news_sedanet
✔️@BoomrangInstitute

🎥 دستگاه نظری جواد طباطبایی


👤 در گفتگو با ابراهیم صحافی
به میزبانی اصلان علی عباسی


1⃣جلسه اول (۱):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام

2⃣جلسه دوم (۲):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام بخش اول
👈 در اینستاگرام بخش دوم

3⃣جلسه سوم (۳):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام


👈 همه جلسات در صدانت


#مدرنیته
#دکارت
#کانت
✔️ @BoomrangInstitute

🔴 «شبه لیبرالیسم»

✍️ فرزین رحیمی زنوز
پژوهشگر اقتصاد سیاسی

منظور از شبه‌لیبرالیسم هر دیدگاهی است که رنگ و بوی لیبرالی داشته اما وقتی دقیق‌تر بدان می‌نگریم، مشخص می‌شود که از اساس با لیبرالیسم در تناقض است. معمولاً این انحرافات یا توسط هواداران افراطی لیبرالیسم (لیبرال‌نماها) و یا توسط افراد مغرضی که سعی دارند به نحوی از اعتبار لیبرالیسم سؤاستفاده و یا احیاناً آن را بدنام نمایند، ایجاد می‌شود.

اساس لیبرالیسم بر صیانت از حقوق طبیعی انسان، اعم از جان و مال و آزادی استوار شده و هر نوع تهدید و تعرضی به این اصول رو برنمی‌تابد.

با این مفروض، برخی از این انحرافات فکری عبارتند از:

۱. داروینیسم اجتماعی
به بیان ساده هر گفتمانی که مرگ انسان‌ها در نتیجه فقر و گرسنگی را امری گریزناپذیر و بخشی از نظم طبیعت و در امتداد تکامل جامعه بشری جلوه دهد نمی‌تواند در زمره تفکرات لیبرالی دسته‌بندی شود.

۲. ناصرالدین شاه قاجار!
برخی سلطان صاحبقران را به دلیل مداخله اندک در امور اقتصادی شهید راه لیبرالیسم لقب داده‌اند. در حالی که این عدم مداخله نه بخاطر آشنایی با آموزه‌های آدام اسمیت و مبانی اقتصاد بازار، بلکه به جهت بی‌مبالاتی محض رخ داده و بسیاری از اقدامات وی نیز ناقض جان و مال و آزادی افراد بوده است.

۳. نظام سرواژی
نظام سرواژی با اندکی تسامح همان رابطهٔ ارباب رعیتی است که اگرچه در این ساختار سِروها آزادی‌ بیشتری نسبت به بردگان دارند، اما از آن جایی که جان و مال و آزادی‌شان در ید ملاکان فئودال قرار داشت، بی‌تردید در ضدیت با لیبرالیسم قرار دارد.

۵. کودک کار
این سخن که کودکان پنج شش ساله به جای بازی و مدرسه، واکس زدن کفش سایرین را برای کمک به معیشت خانوادهٔ خود برگزیده‌اند هیچ سنخیتی با لیبرالیسم ندارد. بدیهی است که کودکی در این سن و سال فاقد قوهٔ تعقل کافی در تشخیص سره از ناسره است.

۵. فایده‌گرایی جمع‌گرایانه
هر ساختار به ظاهر دموکراتیکی که در آن با رأی اکثریت، بنیادی‌ترین حقوق اقلیت به بهانه رضایت و شادی جمع بزرگی‌تری از افراد نقض شود، در تضاد با آیین لیبرالیسم است.

۶. لیبرالیسم سیاسی آری، لیبرالیسم اقتصادی نه
آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در غیاب حقوق مالکیت هیچگاه مجالی برای بروز و ظهور نخواهند یافت و چنین مدعایی از اساس نافی لیبرالیسم است.

۷. نفی کامل ارزش‌های جهان‌شمول
موافقت با طالبان و مراسم قربانی کردن انسان توسط قبایل وحشی، تحت این عنوان که این افکار و مناسک برآمده از فرهنگ همان جامعه است و نباید مداخله‌ای برای القاء آن صورت گیرد نیز فاقد هر نوع پیوندی با تفکر لیبرالی است.


#لیبرالیسم
#شبه‌لیبرالیسم
درباره_کتاب_اقتصاد_اتریشی_موسی_غنی‌نژاد،_استیون_هورویتز_و_امیرحسین.pdf
407.4 KB
درباره «اقتصاد اتریشی»، هفته‌نامه تجارت فردا - شماره ۴۰۷ / ۱ خرداد ۱۴۰۰

استیون هورویتز - نویسنده
امیرحسین خالقی - مترجم
موسی غنی‌نژاد - صاحب‌نظر

🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
✔️@BoomrangInstitute


🔴 رویکرد مکاتب اقتصادی به محیط زیست و بررسی انتقادی آن‌ها | هفته‌نامه تجارت فردا - بهار ۱۴۰۰


شهرام اتفاق


مکتب اتریش و محیط زیست (۱)
۲۱ فروردین - شماره ۴۰۱


مکتب اتریش و محیط زیست (۲)
۲۸ فروردین - شماره ۴۰۲


مارکسیسم و محیط زیست (۱)
۴ اردیبهشت - شماره ۴۰۳


مارکسیسم و محیط زیست (۲)
۱۱ اردیبهشت - شماره ۴۰۴


جریان اصلی و محیط زیست (۱)
۲۵ اردیبهشت - شماره ۴۰۶


جریان اصلی و محیط زیست (۲)
۸ خرداد - شماره ۴۰۸


🔻
کدام خوانش از عدالت؟.pdf
294.5 KB
«کدام خوانش از عدالت؟»، موسی غنی‌نژاد از بازارگرمی پوپولیسم می‌گوید - هفته‌نامه تجارت فردا - شماره ۴۰۸ / ۸ خرداد ۱۴۰۰

🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
✔️@BoomrangInstitute

🔴 بهارانه کتاب: از ۱۷ تا ۲۳ خرداد
خرید کتاب با ۲۰ درصد تخفیف
🍃 مجموعه گفتارهای ابراهیم صحافی: دستگاه نظری جواد طباطبایی
👤 در گفتگوی اصلان علی عباسی با #ابراهیم_صحافی
به همت موسسه صدانت | سه جلسه تا کنون

🔅 جواد طباطبایی با نظریه‌پردازی در عرصه فلسفه و اندیشه سیاسی به عنوان فیلسوف سیاسی ایران شناخته شده است. یکی از وجوه اندیشه وی، گریزناپذیر بودن گذار از سنت به مدرنیته در ایران است. نظریه‌پردازی ایشان در این زمینه ابعاد و سطوح مختلفی دارد و در آن تنها بر مدرنیته تاکید نشده، بلکه با بررسی تاریخ اندیشه در ایران و تحولات آن، وضعیت و ریشه‌های فکری، علمی و فلسفی در ایران، کاوش و تحلیل شده است. با این رویکرد، وجود و تکوین اندیشه سیاسی و فلسفی خاصی که با نام ایران می‌توان آن را شناخت توسط ایشان مورد تاکید قرار می‌گیرد.

🔅 با اتکا بر همین مباحث از هویت ملی و ملیت ایرانی نیز سخن گفته شده است. همچنین ایشان معتقد است آنچه که ایران نامیده می‌شود باید بیش از پیش مورد پژوهش، بررسی و نظریه‌پردازی قرار گیرد. چون در دیدگاه وی، ایران هنوز موضوعی ناشناخته است که فقط از دیدگاه نظریه‌پردازان غربی و مستشرقین و سفرنامه‌نویسان اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است و در داخل ایران نیز کارهای اندکی انجام شده است که بتوان ارزشمند و قابل اعتنا محسوب کرد. بنابراین در نظریه مطرح شده، موضوعی با عنوانِ «مشکل ایران» صورت‌بندی شده است که بر اساس آن باید نظریه‌ای برای ایران تدوین کرد که از ابعاد مختلف ایران را مورد بررسی قرار دهد و بتواند زمینه حل بحران‌ها و توان پاسخ به مسائل را برای ایران فراهم کند.

🔅 به این ترتیب در عرصه فلسفه و علوم اجتماعی، از رهگذر نظریه وی، مفاهیم جدیدی مطرح شده که بر مبنای آن، بازنگری در نحوه و رویکرد نگرش به موضوعات علوم اجتماعی و فلسفه، لازم و ضروری است. به همین جهت، دانشگاه و نظام علمی کشور نیز باید متحول شود تا بتواند توان و صلاحیت ِ مقابله و اجتهاد در زمینه موضوعی با عنوان «مشکل ایران» را داشته باشد. اما در صورت حفظ شرایط فعلی در نظام علمی و دانشگاههای ایران، علاوه بر اتلاف زمان و منابع، بسترها و زمینه‌های گسترش بحران‌های جدید در ایران ایجاد خواهد شد که در نهایت به ناتوانی در پاسخ به مسائل ایران منجر می‌شود که برای حفظ ایران و موجودیت آن، نتایج ناامیدکننده و البته خطرناکی در پی خواهد داشت.

🔅 علاوه بر این مباحث، در دستگاه‌ نظری ایشان، به سیر اندیشه سیاسی در اروپا و تحولات آن نیز توجه شده است تا بتوان با شناخت مدرنیته و اندیشه غربی، مفاهیم و مواد لازم را برای اجتهاد در مدرنیته غربی فراهم کرد. زیرا وی معتقد است برای گذار از سنت به مدرنیته باید با شناخت ِ سنت و اندیشه سیاسی در ایران و اجتهاد در مدرنیته غربی، زمینه‌های تحول در سنت و گذار از سنت به مدرنیته را در ایران ایجاد کرد. در نهایت هدف ایشان این است که با این نظریه‌پردازی‌ها، فلسفه تاریخ و فلسفه سیاسی برای ایران تاسیس و تبیین شود.

🌐 دریافت توضیحات، فیلم و صوت جلسات

🌾 @Sedanet
💎 تعریف هگل از جامعه مدنی


«جامعه مدنی عبارت است از مناسباتی که در بیرونِ قدرتِ دولت ایجاد می‌شود و آنجایی است که افرادِ انسانی به دنبال منافع خصوصی‌شان و برای رفع نیازهای خودشان، ابتکارها و مهارت‌های خودشان را به کار می‌اندازند»

هگل مسأله نیازهای فرد را از اینجا وارد می‌کند و می‌گوید:
«انسان عبارت است از نیازها و هیچ‌کسی جز خود او نمی‌تواند نیازهایش را تشخیص بدهد و هیچ‌کسی هم جز او نمی‌تواند این نیازها را رفع بکند»

در اینجاست که هگل دولت را مسلوب العباره می‌داند. یا به دولت در شناخت نیازهای من نقشی نمی‌دهد چون دولت از کجا می‌تواند بگوید که فرق نیازهای من و دیگران در کجاست؟ من چه می‌خواهم و از طرف دیگر من در برآورده کردن نیازها از چه توانی برخوردارم و مهارت‌های من چه هست؟ پس انسان یعنی نیازهایش. این را هیچ مقامی جز خود شخص او نمی‌تواند بگوید و این نیازها را هم هیچ شخصی و هیچ موجودی غیر از خود او آن هم بامهارت‌هایی که کسب کرده و توانایی‌های ذاتی‌اش نمی‌تواند رفع بکند یا این نیازها را برآورده بکند.


💠 جواد طباطبایی . درس‌گفتارهای مفهوم دولت نزد هگل - جلسه پنجم


🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
✔️@BoomrangInstitute

🔴 فرازی از کتاب «کالبدشکافی جهان پیشامدرن»

نویسنده پاتریشیا کرون
🌀 مترجم مسعود جعفری

تقسیم کار کلی میان تولیدکنندگان و نگهبانان نظم در جامعه [مانند دولت]، یکی از مهم‌ترین زمینه‌های شکل‌گیری رابطه‌ای کاملا نابرابر است. تخصص‌گرایی لزوما و همواره چنین عواقبی ندارد. اگر من پنبه تولید کنم و شما گندم، من همان‌قدر به شما وابسته‌ام که شما به من. رابطه‌ ما بیش از آن‌که از نوع وابستگی صرف باشد، رابطه‌ای کامل‌کننده و متقابل است.

اما اگر من مواد غذایی تولید کنم و شما [مانند دولت] حفظ نظم را عهده‌دار باشید، آیا باز هم علی‌الاصول می‌توان به رابطه‌ای از همین نوع اندیشید؟ در عمل تخصص من تولید ثروت است و تخصص شما به کارگیری قدرت. بنابراین، اگر من از دادن مالیات خودداری کنم، شما به‌زور آن را از من خواهید گرفت و اگر هم تصمیم بگیرید که [از نظم اجتماعی حفاظت نکنید]، هیچ کاری از دست من برنخواهد آمد.

چنان‌که می‌بینیم، رابطه ما، در عمل، به‌گونه‌ای است که گویی شما رئیس من هستید و من زیردست شما.

#معرفی_کتاب
#دولت
✔️@BoomrangInstitute

🔴 فرازی از کتاب «آینده قدرت»
📘 انتشار سال ۲۰۱۱

✍️ نویسنده جوزف اس. نای
🌀 مترجم رضامراد صحرایی

در جهان امروزی، قدرت با الگویی توزیع شده که مشابهت‌های فراوانی با یک بازی شطرنج سه‌بعدی دارد. بر نَطعِ یا تخته‌ی بالایی، قدرت نظامی تا حد زیادی تک‌بعدی بوده و احتمالا آمریکا تا مدتی برتری خود را حفظ خواهد کرد؛ اما بر نَطعِ میانی، بیش از یک دهه است که قدرت اقتصادی چندقطبی گردیده، و آمریکا، اروپا، ژاپن و چین، بازیگران اصلی به حساب می‌آیند و کشورهای دیگری نیز در حال اهمیت یافتن می‌باشند. اقتصاد اروپا بزرگتر از اقتصاد آمریکا است؛ نطع پایینی، قلمرو روابط فراملیتی است که بدون امکان کنترل دولت‌ها، مرزها را درمی‌نوردد. از یک سو شامل بازیگرانی غیردولتی همچون بانکدارانی که به صورت الکترونیکی، مبالغی بزرگ‌تر از بودجه‌ی بیشتر کشورها را جابجا می‌کنند و از سویی دیگر، تروریست‌هایی که سلاح‌های جنگی جابجا کرده یا هکرهایی که امنیت سایبری را تهدید می‌کنند. این نطع یا تخته‌ی شطرنج، همچنین شامل چالش‌های فراملیتی جدیدی همچون بیماری‌های همه‌گیر و تغییر آب‌وهوایی است. بر این نطع پایینی، قدرت در سطح وسیعی پراکنده شده و سخن گفتن از تک‌قطبی بودن، چندقطبی بودن، هژمونی یا هر کلیشه‌‌ی این چنینی دیگری که رهبران سیاسی و سردمداران در سخنان خود به کار می‌برند، معنایی ندارد.

#معرفی_کتاب
✔️@BoomrangInstitute

🔴 فرازی از کتاب «پایان عصر کیمیاگری»

✍️ نویسنده مروین کینگ
🌀 مترجم علی حبیبی

این امکان وجود دارد که به همه مردم اجازه دهیم هر کس پول خاص خود را منتشر کند و سپس با اعتماد به سازوکار رقابت، مطمئن شویم هر کس می‌تواند تصمیم بگیرد پول بهترین ناشر (قابل اعتمادترین عرضه‌کننده‌ای که از توانایی خود برای چاپ پول سوءاستفاده نمی‌کند) را مورد استفاده قرار دهد، پیشنهادی که «فردریش هایِک»، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، هم از آن دفاع می‌کند. اما پول‌های رقابتی به‌ندرت، و اغلب در شرایط نبود پول حکومتی (مانند نمونه استفاده از سیگار در اردوگاه اسرای جنگی در جنگ جهانی دوم)، یا مدیریت پولی نامناسب (مانند دورهای تورم لجام‌گسیخته)، نمایان می‌شوند. با وجود حذف کنترل‌های ارزی، رقابت میان پول‌های ملی موجب کاهش برتری یک واحد پول، در درون قلمرو یک اقتصاد نشده است. البته موارد استثنا هم وجود دارد، اما نمونه‌های آن بسیار اندک است. برای مثال، اکوادور و پاناما از جمله کشورهایی بودند که پول ملی خود را کنار گذاشته و از دلار آمریکا در مبادلات استفاده کردند. استفاده از نوتگِلد در آلمان یکی از هزاران نمونه از این دست است، اما همه آن‌ها با بازگشت دوباره یک پول ملی مناسب ناپدید شدند. پیامدهای جانبی شبکه‌ای پیدایش پول‌های رقیب را دشوار می‌سازد.


✔️ بومرنگ:
دیدگاه‌های مختلف و گاه متضادی در مورد پول و بانکداری توسط اقتصاددانان و مکاتب مختلف اقتصادی مطرح شده است. این مطلب منتخب از کتاب «دیدگاه‌های پولی میزس» را نیز بخوانید که با دیدگاه ارائه شده از کتاب «پایان عصر کیمیاگری» متفاوت است.



#معرفی_کتاب
✔️ @BoomrangInstitute

🔴 سوسیالیسم با لعاب اسلامی - گفت‌وگو با موسی غنی‌نژاد درباره اندیشه اقتصادی بنی‌صدر - هفته‌نامه تجارت فردا - شماره ۴۱۰ - شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۰

🎤 موسی غنی‌نژاد

ابوالحسن بنی‌صدر از طرفداران ملی شدن صنعت نفت یا به اصطلاح مصدقی بود. جوانان مصدقی وقتی به عنوان دانشجو به اروپا مهاجرت کردند، رفته‌رفته گرایشات چپ رادیکال پیدا کردند. بخش مهمی از آنها مائوئیست شدند، بخش دیگری مارکسیست‌های به اصطلاح مستقل شدند و برخی هم اسلامی-مارکسیست.

بنی‌صدر جزو مصدقی‌هایی بود که تحت تاثیر عقاید مارکسیستی قرار گرفت، اما به علت اینکه بسیار آدم سطحی و کم‌سوادی بود، درک درستی از ایدئولوژی‌های چپ هم نداشت و مانند دکتر شریعتی بیشتر حراف بود تا متفکر.

شما کتاب «اقتصاد توحیدی» بنی‌صدر را ببینید، نوشته‌ای به شدت بی‌سر و ته است به طوری‌که بخشی از آن به صورت سخنرانی و گفت‌وگو، حتی پرسش و پاسخ‌های حضار در سخنرانی است! اگر یک نفر کتاب «اقتصاد توحیدی» بنی‌صدر را بخواند، متوجه فکر آشفته او می‌شود. اصلاً انسجام ندارد، خودش هم در نهایت نمی‌داند که چه می‌خواهد و چه می‌گوید.


👈 بیشتر بخوانید


#بنی_صدر
#سوسیالیسم