✔️@BoomrangInstitute
🔴 بریدهای از کتاب «اقتصاد سیاسی محیط زیست»
✍️ شهرام اتفاق
نهاد مالکیت اشتراکی
رهیافت الینور اوستروم
. . . از منظر الینور اوستروم، برای تمشیت امور در بین دو راه حل «دولتی» و «بازاری»، دلایلی وجود دارند که بر منزلت راهکار میانه ای مانند «نهادهای غیر رسمی» به منزلهی توافقی میان ذینفعان و بدون دخالت دولت گواهی می دهند . . .
. . . اوستروم سه فرض اساسی در تحلیلهای معاصر را دربارهی سیاست های تخصیص منابع به چالش می کشد . . . (۱)فرض اینکه بهره برداران قادر نیستند تا از وسوسه شدن در برابر برداشت بیشینه از منابع مشترک خودداری کنند. (۲)پیش فرضهایی مبنی بر اینکه به سادگی میتوان قواعدی را طراحی کرد که بر انگیرهی بهرهبرداران در برداشت از منابع اثر بگذارد. (۳)مفروض داشتن ضرورت وجود یک مدیریت مرکزی. سه فرضی که می توانیم ردپای اندیشهی هیوم را در بخشهایی از آن بیابیم.
به زعم اوستروم ، تغییر نگرش ما دربارهی کارگزاران دولتی و بهرهبرداران محلی ضروری است: «نباید، تمام مقامات دولتی به عنوان انسان های مقدس و تمام بهرهبرداران محلی به عنوان انسان های گناهکار فرض شوند. همچنین نباید تصور شود که مقامات دولتی تمام اطلاعات لازم برای مدیریت سیستمهای پیچیدهی پویا را در دست داشته و تمام بهرهبرداران محلی، افراد ناآگاه و جاهلی هستند. درواقع ممکن است مبنای اطلاعاتی مقامات دولتی ضعیفتر از اطلاعات افراد محلی باشد که سالیان متمادی از منبعی بهرهبرداری کردهاند و به تمام ویژگیها و جزئیات آن آگاه هستند»
متن کامل را در 👈 اینجا مطالعه بفرمایید.
#مالکیت #نهاد #بازار #مبادله
Telegram
attach 📎
🔴 بریدهای از کتاب «اقتصاد سیاسی محیط زیست»
✍️ شهرام اتفاق
نهاد مالکیت اشتراکی
رهیافت الینور اوستروم
. . . از منظر الینور اوستروم، برای تمشیت امور در بین دو راه حل «دولتی» و «بازاری»، دلایلی وجود دارند که بر منزلت راهکار میانه ای مانند «نهادهای غیر رسمی» به منزلهی توافقی میان ذینفعان و بدون دخالت دولت گواهی می دهند . . .
. . . اوستروم سه فرض اساسی در تحلیلهای معاصر را دربارهی سیاست های تخصیص منابع به چالش می کشد . . . (۱)فرض اینکه بهره برداران قادر نیستند تا از وسوسه شدن در برابر برداشت بیشینه از منابع مشترک خودداری کنند. (۲)پیش فرضهایی مبنی بر اینکه به سادگی میتوان قواعدی را طراحی کرد که بر انگیرهی بهرهبرداران در برداشت از منابع اثر بگذارد. (۳)مفروض داشتن ضرورت وجود یک مدیریت مرکزی. سه فرضی که می توانیم ردپای اندیشهی هیوم را در بخشهایی از آن بیابیم.
به زعم اوستروم ، تغییر نگرش ما دربارهی کارگزاران دولتی و بهرهبرداران محلی ضروری است: «نباید، تمام مقامات دولتی به عنوان انسان های مقدس و تمام بهرهبرداران محلی به عنوان انسان های گناهکار فرض شوند. همچنین نباید تصور شود که مقامات دولتی تمام اطلاعات لازم برای مدیریت سیستمهای پیچیدهی پویا را در دست داشته و تمام بهرهبرداران محلی، افراد ناآگاه و جاهلی هستند. درواقع ممکن است مبنای اطلاعاتی مقامات دولتی ضعیفتر از اطلاعات افراد محلی باشد که سالیان متمادی از منبعی بهرهبرداری کردهاند و به تمام ویژگیها و جزئیات آن آگاه هستند»
متن کامل را در 👈 اینجا مطالعه بفرمایید.
#مالکیت #نهاد #بازار #مبادله
Telegram
attach 📎
Telegram
attach 📎
✔️@BoomrangInstitute
🔴 «مشاعات محیط زیستی»
در گفتگو با هفتهنامه تجارت فردا
شماره ۳۷۲ / ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
🎤 شهرام اتفاق
با افزایش درک ما از اهمیت کارکرد اکوسیستم، مفهوم «مشاع» نیز در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است. جو کره زمین، یا فعل و انفعلات و آثار اکوسیستمی جنگلها، نمونههایی از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
ما شاید بتوانیم زمین جنگل را به مالکیت اشخاص دربیاوریم. اما کارکردهای یک جنگل در چرخه اکوسیستم، جو بالای آن زمین، و هوای مشترکی که تنفس میکنیم قابل واگذاری نیستند. شما ممکن است دریاها را تقسیم بندی کنید و به مالکیت اشخاص دربیاورید. اما اگر یکی از مالکان، در بخش متعلق به خودش، موادی در آب بریزد که منجر به نابودی جلبکها و ماهیان و سایر جانداران دریا شود، کل اکوسیستم دریا بصورت یکپارچه به خطر میافتد. سفرههای آب زیرزمینی نیز مشاع هستند. اگر مالکان واحدهای صنعتی، پسماندهای شیمیایی خودشان را بر روی زمین متعلق به خودشان تخلیه کنند، این پسماندها قادرند تا کل سفرههای آب زیرزمینی را آلوده کنند.
بنابراین یک بخش مشاع و غیر قابل واگذاری در این «مشاعات محیط زیستی» وجود دارد. اجزای اکوسیستمی جنگلها، دریاها یا سفرههای آب زیرزمینی، نمونهای از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
صاحبنظرانی مانند «گوستاو دو مولیناری» بر این باور بودند که واگذاری مالکیت کلیه منابع عمومی به مالکان شخصی راهگشای حل همه مسائل خواهد بود. آنچنانکه به توصیف جفری هاجسن، کار به جایی رسیده بود که «والتر بلاک (1989) پیشنهاد داد که جو زمین را با پرتوهای لیزر حصارکشی کنند تا حدود مالکیت خصوصی در این عرصه مشخص و اجرایی شود».
تردیدی نیست که ما هم شریک نگرانیهای مولیناری و بلاک درباره خطرات و زیانهای ناشی از سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک هستیم. اما پیچیدگیهای فنی مربوط به حوزه «مشاعات محیط زیستی»، ورای حدود تصورات مولیناری و بلاک هستند.
وجود این پیچیدگیها به منزلهی این است که مالکیت شخصی بر این منابع نمیتواند راهگشای صیانت از این منابع باشد یا واگذاری مالکیت آن مشاعات به مالکان خصوصی، دست کم مستلزم وجود قیودی بر مالکیت خواهد بود. مثلاً شما در برخی نقاط دنیا میتوانید بخشی از یک جنگل را بخرید. اما کاربری آن تعریف شده و محدود به قیودی است.
اما مقید نمودن مالکیت شخصی مالکان خصوصی، از این ظرفیت برخوردار است تا بر سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک بیافزاید. آنچنانکه به وفور شاهد صدور مجوزهای دولتی برای تغییر کاربری زمینهای کشاورزی یا کوهها یا جنگلها هستیم. مجوزهایی که در بسیاری از موارد، حاصل زدوبند با دولت است. در غالب این موارد، عامل اصلی در زمینخواری، کوهخواری یا جنگلخواریهای مورد اشاره، فساد یا ناکارآمدی دستگاههای دولتی هستند.
اینجاست که اهمیت راهکار اوستروم پدیدار میشود: تمشیت امور از طریق راهکار میانه ای مانند «نهادهای غیر رسمی» به منزله توافقی میان ذینفعان و بدون دخالت دولت در بین دو راه حل «دولتی» و «بازاری»،
#الینور_اوستروم
#مشاع #محیط_زیست
#دولت #بازار #نهاد
🔴 «مشاعات محیط زیستی»
در گفتگو با هفتهنامه تجارت فردا
شماره ۳۷۲ / ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
🎤 شهرام اتفاق
با افزایش درک ما از اهمیت کارکرد اکوسیستم، مفهوم «مشاع» نیز در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است. جو کره زمین، یا فعل و انفعلات و آثار اکوسیستمی جنگلها، نمونههایی از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
ما شاید بتوانیم زمین جنگل را به مالکیت اشخاص دربیاوریم. اما کارکردهای یک جنگل در چرخه اکوسیستم، جو بالای آن زمین، و هوای مشترکی که تنفس میکنیم قابل واگذاری نیستند. شما ممکن است دریاها را تقسیم بندی کنید و به مالکیت اشخاص دربیاورید. اما اگر یکی از مالکان، در بخش متعلق به خودش، موادی در آب بریزد که منجر به نابودی جلبکها و ماهیان و سایر جانداران دریا شود، کل اکوسیستم دریا بصورت یکپارچه به خطر میافتد. سفرههای آب زیرزمینی نیز مشاع هستند. اگر مالکان واحدهای صنعتی، پسماندهای شیمیایی خودشان را بر روی زمین متعلق به خودشان تخلیه کنند، این پسماندها قادرند تا کل سفرههای آب زیرزمینی را آلوده کنند.
بنابراین یک بخش مشاع و غیر قابل واگذاری در این «مشاعات محیط زیستی» وجود دارد. اجزای اکوسیستمی جنگلها، دریاها یا سفرههای آب زیرزمینی، نمونهای از «مشاعات محیط زیستی» هستند.
صاحبنظرانی مانند «گوستاو دو مولیناری» بر این باور بودند که واگذاری مالکیت کلیه منابع عمومی به مالکان شخصی راهگشای حل همه مسائل خواهد بود. آنچنانکه به توصیف جفری هاجسن، کار به جایی رسیده بود که «والتر بلاک (1989) پیشنهاد داد که جو زمین را با پرتوهای لیزر حصارکشی کنند تا حدود مالکیت خصوصی در این عرصه مشخص و اجرایی شود».
تردیدی نیست که ما هم شریک نگرانیهای مولیناری و بلاک درباره خطرات و زیانهای ناشی از سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک هستیم. اما پیچیدگیهای فنی مربوط به حوزه «مشاعات محیط زیستی»، ورای حدود تصورات مولیناری و بلاک هستند.
وجود این پیچیدگیها به منزلهی این است که مالکیت شخصی بر این منابع نمیتواند راهگشای صیانت از این منابع باشد یا واگذاری مالکیت آن مشاعات به مالکان خصوصی، دست کم مستلزم وجود قیودی بر مالکیت خواهد بود. مثلاً شما در برخی نقاط دنیا میتوانید بخشی از یک جنگل را بخرید. اما کاربری آن تعریف شده و محدود به قیودی است.
اما مقید نمودن مالکیت شخصی مالکان خصوصی، از این ظرفیت برخوردار است تا بر سیطره دولت و دستگاه سیاسی بر منابع مشترک بیافزاید. آنچنانکه به وفور شاهد صدور مجوزهای دولتی برای تغییر کاربری زمینهای کشاورزی یا کوهها یا جنگلها هستیم. مجوزهایی که در بسیاری از موارد، حاصل زدوبند با دولت است. در غالب این موارد، عامل اصلی در زمینخواری، کوهخواری یا جنگلخواریهای مورد اشاره، فساد یا ناکارآمدی دستگاههای دولتی هستند.
اینجاست که اهمیت راهکار اوستروم پدیدار میشود: تمشیت امور از طریق راهکار میانه ای مانند «نهادهای غیر رسمی» به منزله توافقی میان ذینفعان و بدون دخالت دولت در بین دو راه حل «دولتی» و «بازاری»،
#الینور_اوستروم
#مشاع #محیط_زیست
#دولت #بازار #نهاد
Telegram
هفتهنامه تجارتفردا
🔹 برداشت از ذخایر ارزی چقدر در تورم اخیر نقش داشت؟
منابع صندوق توسعه ملی که قرار بود اندوخته روز مبادای نسلهای آینده باشد به عامل خلق تورم برای نسل امروز تبدیل شده است. شیوع کرونا خیلی از دولتها را به صرافت استفاده از صندوقهای بیننسلی انداخته و ذخایر…
منابع صندوق توسعه ملی که قرار بود اندوخته روز مبادای نسلهای آینده باشد به عامل خلق تورم برای نسل امروز تبدیل شده است. شیوع کرونا خیلی از دولتها را به صرافت استفاده از صندوقهای بیننسلی انداخته و ذخایر…