✔️@BoomrangInstitute
⭕️ سرانجام انسان طراز نوین، فرو ریختن توهمات/اثر سوِتلانا الکسیویچ
✍️ ترجمه موسی غنینژاد و مهشید معیری
شعار جامعه کمونیستی که کارل مارکس در جمله معروفی بیان کرده این است: «از هر کس به اندازه توانش، به هر کس به اندازه نیازش.» بلشویکها که در سال ۱۹۱۷ قدرت سیاسی را تصاحب کردند به زعم خود در صدد بنا کردن چنین جامعه ای بر آمدند. اما مارکس سازوکار رسیدن به چنین جامعهای را توضیح نداده بود و صرفا بر این تصور بود که گویا در جریان تحول تاریخی و گذار از جامعه سرمایهداری به جامعه سوسیالیستی، انسان تغییر ماهیت میدهد و به جای اینکه بخواهد با کمترین زحمت بیشترین خواسته هایش را برآورده کند، تبدیل به موجودی میشود که با بیشترین توانی که دارد کار میکند و تنها در پی برآورده شدن صرفِ نیازهای خود بر میآید و نه بیشتر. این در واقع همان انسان طراز نوین آرمانی است. مارکس میگفت این انسان در جریان تحول تاریخی به وجود خواهد آمد اما انقلابیون بلشویک یا همان کمونیستهای روسی که قدرت سیاسی را به دست گرفته بودند و به اصطلاح سوار بر تاریخ شده بودند دیگر نمیخواستند منتظر تاریخ بمانند بلکه میخواستند آن را بسازند. پروژه ای که آنها در عمل به دنبالش رفتند این بود که همه مردمان شوروی را وادار کنند تا با بیشترین توان کار کنند و از سوی دیگر، همه دسترنج یا محصولشان را در اختیار دولت قرار دهند تا آن را بر حسب «نیاز» اتباع شوروی، البته به تشخیص مقامات حزبی و دولتی، توزیع کند. زمانی که کولاک ها، دهقانان مستقل روسی، از تحویل تمام و کمال محصول خود به نمایندگان سیاسی حزب کمونیست حاکم یا دولت خودداری کردند، انقلابیون، به توصیه لنین، درسی از شقاوت به آنها دادند تا برای دیگران عبرت شود. برخی از صحنه های رقت انگیز این رفتار را الکسیویچ در کتاب خود به نقل از شاهدان عینی آورده است....
.... «باید از جمعیت صد میلیون نفری روسیه شوروی، نود میلیون نفر را جذب کنیم. بقیه را باید حذف کرد، با آنها نمیتوان بحث کرد.» (زینوُویف، ۱۹۱۸). «باید حداقل هزار کولاکِ سرسختِ پولدار... را دار بزنیم (و حتما دار بزنیم تا همه ببینند)... تمام گندمشان را مصادره کنیم، گروگان بگیریم... و کاری کنیم مردم تا صدها کیلومتر آن طرفتر از آن اطلاع پیدا کنند و از ترس بر خودشان بلرزند...» (لنین، ۱۹۱۸) دکتر کوزنتسُف به تروتسکی گفته بود که: «مردم مسکو به معنای واقعی کلمه دارند از گرسنگی میمیرند.» و تروتسکی پاسخ داده بود: «گرسنگی این نیست. زمانی که تایتیوس [امپراتور روم] اورشلیم را محاصره کرده بود، مادران کلیمی فرزندان خود را میخوردند. وقتی مادرها را مجبور کردیم بچههایشان را بخورند، آن وقت میتوانید بیایید و بگویید "ما گرسنه هستیم".» (تروتسکی، ۱۹۱۹)
#سرمایهداری
#جامعه_کمونیستی
#انسان_طراز_نوین
#شوروی
#معرفی_کتاب
Telegram
⭕️ سرانجام انسان طراز نوین، فرو ریختن توهمات/اثر سوِتلانا الکسیویچ
✍️ ترجمه موسی غنینژاد و مهشید معیری
شعار جامعه کمونیستی که کارل مارکس در جمله معروفی بیان کرده این است: «از هر کس به اندازه توانش، به هر کس به اندازه نیازش.» بلشویکها که در سال ۱۹۱۷ قدرت سیاسی را تصاحب کردند به زعم خود در صدد بنا کردن چنین جامعه ای بر آمدند. اما مارکس سازوکار رسیدن به چنین جامعهای را توضیح نداده بود و صرفا بر این تصور بود که گویا در جریان تحول تاریخی و گذار از جامعه سرمایهداری به جامعه سوسیالیستی، انسان تغییر ماهیت میدهد و به جای اینکه بخواهد با کمترین زحمت بیشترین خواسته هایش را برآورده کند، تبدیل به موجودی میشود که با بیشترین توانی که دارد کار میکند و تنها در پی برآورده شدن صرفِ نیازهای خود بر میآید و نه بیشتر. این در واقع همان انسان طراز نوین آرمانی است. مارکس میگفت این انسان در جریان تحول تاریخی به وجود خواهد آمد اما انقلابیون بلشویک یا همان کمونیستهای روسی که قدرت سیاسی را به دست گرفته بودند و به اصطلاح سوار بر تاریخ شده بودند دیگر نمیخواستند منتظر تاریخ بمانند بلکه میخواستند آن را بسازند. پروژه ای که آنها در عمل به دنبالش رفتند این بود که همه مردمان شوروی را وادار کنند تا با بیشترین توان کار کنند و از سوی دیگر، همه دسترنج یا محصولشان را در اختیار دولت قرار دهند تا آن را بر حسب «نیاز» اتباع شوروی، البته به تشخیص مقامات حزبی و دولتی، توزیع کند. زمانی که کولاک ها، دهقانان مستقل روسی، از تحویل تمام و کمال محصول خود به نمایندگان سیاسی حزب کمونیست حاکم یا دولت خودداری کردند، انقلابیون، به توصیه لنین، درسی از شقاوت به آنها دادند تا برای دیگران عبرت شود. برخی از صحنه های رقت انگیز این رفتار را الکسیویچ در کتاب خود به نقل از شاهدان عینی آورده است....
.... «باید از جمعیت صد میلیون نفری روسیه شوروی، نود میلیون نفر را جذب کنیم. بقیه را باید حذف کرد، با آنها نمیتوان بحث کرد.» (زینوُویف، ۱۹۱۸). «باید حداقل هزار کولاکِ سرسختِ پولدار... را دار بزنیم (و حتما دار بزنیم تا همه ببینند)... تمام گندمشان را مصادره کنیم، گروگان بگیریم... و کاری کنیم مردم تا صدها کیلومتر آن طرفتر از آن اطلاع پیدا کنند و از ترس بر خودشان بلرزند...» (لنین، ۱۹۱۸) دکتر کوزنتسُف به تروتسکی گفته بود که: «مردم مسکو به معنای واقعی کلمه دارند از گرسنگی میمیرند.» و تروتسکی پاسخ داده بود: «گرسنگی این نیست. زمانی که تایتیوس [امپراتور روم] اورشلیم را محاصره کرده بود، مادران کلیمی فرزندان خود را میخوردند. وقتی مادرها را مجبور کردیم بچههایشان را بخورند، آن وقت میتوانید بیایید و بگویید "ما گرسنه هستیم".» (تروتسکی، ۱۹۱۹)
#سرمایهداری
#جامعه_کمونیستی
#انسان_طراز_نوین
#شوروی
#معرفی_کتاب
Telegram
Telegram
attach 📎