تو راننده ی اتوبوس خودت هستی. انرژی ات را برای افرادی که سوار اتوبوست نمی شوند، هدر نده. با هدف رانندگی کن.
📗 #اتوبوس_انرژی
🖊 #جان_گوردون
↩️ #فیروزه_مهرزاد
📚 @BooksCase 📚
📗 #اتوبوس_انرژی
🖊 #جان_گوردون
↩️ #فیروزه_مهرزاد
📚 @BooksCase 📚
25_shoghli_k_ba_on_mitavanid_b_daramade.pdf
373.6 KB
#کسب_درآمد
بهترین کتاب توضیح انواع روش های کسب در آمد ،کتاب بسیار مختصر و مفید .
و معرفی 25 شغل .
برای دوستان خود فوروارد کنید تا آن هاهم استفاده کنند .
📚 @BooksCase
بهترین کتاب توضیح انواع روش های کسب در آمد ،کتاب بسیار مختصر و مفید .
و معرفی 25 شغل .
برای دوستان خود فوروارد کنید تا آن هاهم استفاده کنند .
📚 @BooksCase
✨#سخن_شب 🙂
⚡️ پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان درحال مرگ به فرزندش:
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند)
زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش)
به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش)
گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد،پس حکمتش را قبول کن)
عمر من 80 ساله ولی مثل 8 دقیقه گذشت و داره به پایان میرسه (تو این دقیقه های کم،کسی را از دست خودت ناراحت نکن)
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش.
💟انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فكرش.
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
⚡️ پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان درحال مرگ به فرزندش:
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند)
زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش)
به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش)
گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد،پس حکمتش را قبول کن)
عمر من 80 ساله ولی مثل 8 دقیقه گذشت و داره به پایان میرسه (تو این دقیقه های کم،کسی را از دست خودت ناراحت نکن)
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش.
💟انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فكرش.
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
◾️ #هرشب_پنج_دقیقه_کتاب 📙📕
روز بعد الیوت تلفن کرد که بیاید دنبالم، ولی من قبول نکردم و خودم بیهیچ مشکلی خانهی خانم ردلی را پیدا کردم. کمی دیر رسیدم، چون کسی قبلش به دیدنم آمده بود. از پلهها که بالا میرفتم، آنقدر سروصدا زیاد بود که پیش خودم گفتم مهمانی بزرگی است. وقتی فهمیدم با خودم فقط دوازده نفر آنجا هستند، حسابی متعجب شدم. خانم بردلی با لباس ساتن سبزی که به تن داشت و گردنبند پهن مرواریدی که به گردن انداخته بود، حسابی در مهمانی میدرخشید. الیوت هم در لباس شب خوشدوختش مانند همیشه جذاب و باوقار بود. وقتی با من دست داد، انگار همهی رایحههای عطرهای عربی یکجا به سمتم هجوم آوردند.
#لبه_تیغ
#سامرست_موام
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
این رمان در سال ۱۹۴۴ منتشر شد و پس از انتشار نیز دو اثر سینمایی بر مبنای آن ساخته شد. در توضیح پشت جلد آمده است: «لبهی تیغ داستان جوان شوریدهحالی است سرخورده از جنگ جهانی اول که پشت به بخت خویش میکند و قدم در سلوکی عرفانی میگذارد تا پاسخی برای پرسشهایش پیدا کند. سامرست موام، نویسندهی شهیر بریتانیایی دست خواننده را میگیرد و او را به اروپای دههی سی میبرد، به خیابانهای خیس و بارانخوردهی لندن، به کافههای شلوغ و مهگرفته از دود پاریس و در قالب قصهای دلکش و زیبا، حکایت زندگی قهرمانانش را بازمیگوید.
📚 @BooksCase
روز بعد الیوت تلفن کرد که بیاید دنبالم، ولی من قبول نکردم و خودم بیهیچ مشکلی خانهی خانم ردلی را پیدا کردم. کمی دیر رسیدم، چون کسی قبلش به دیدنم آمده بود. از پلهها که بالا میرفتم، آنقدر سروصدا زیاد بود که پیش خودم گفتم مهمانی بزرگی است. وقتی فهمیدم با خودم فقط دوازده نفر آنجا هستند، حسابی متعجب شدم. خانم بردلی با لباس ساتن سبزی که به تن داشت و گردنبند پهن مرواریدی که به گردن انداخته بود، حسابی در مهمانی میدرخشید. الیوت هم در لباس شب خوشدوختش مانند همیشه جذاب و باوقار بود. وقتی با من دست داد، انگار همهی رایحههای عطرهای عربی یکجا به سمتم هجوم آوردند.
#لبه_تیغ
#سامرست_موام
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
این رمان در سال ۱۹۴۴ منتشر شد و پس از انتشار نیز دو اثر سینمایی بر مبنای آن ساخته شد. در توضیح پشت جلد آمده است: «لبهی تیغ داستان جوان شوریدهحالی است سرخورده از جنگ جهانی اول که پشت به بخت خویش میکند و قدم در سلوکی عرفانی میگذارد تا پاسخی برای پرسشهایش پیدا کند. سامرست موام، نویسندهی شهیر بریتانیایی دست خواننده را میگیرد و او را به اروپای دههی سی میبرد، به خیابانهای خیس و بارانخوردهی لندن، به کافههای شلوغ و مهگرفته از دود پاریس و در قالب قصهای دلکش و زیبا، حکایت زندگی قهرمانانش را بازمیگوید.
📚 @BooksCase
#نکات_مهم_زندگی
● حریم خصوصی هرکس، متعلق به خودِ اوست؛ پس با رفتارتان به دیگران بفهمانید که حق دخالت یا آگاهی از مسایل خصوصی تان را ندارند.
📚 آدمم یا الاغ؟
🖊 محسن نیک بخت
📚 @BooksCase 📚
● حریم خصوصی هرکس، متعلق به خودِ اوست؛ پس با رفتارتان به دیگران بفهمانید که حق دخالت یا آگاهی از مسایل خصوصی تان را ندارند.
📚 آدمم یا الاغ؟
🖊 محسن نیک بخت
📚 @BooksCase 📚
● وقتی یک مرد زنی را دوست دارد:
- دچار وسواس می شود و نمی تواند به هیچ چیز دیگری فکر کند.
- حاضر است دنیا را بدهد تا به این زن دست یابد.
- نسبت به هرگونه تقصیر یا اشتباهِ این زن نابینا است، و حتی اگر دوستِ نزدیکش تلاش کند تا او را از این موضوع آگاه کند دوستش را کنار خواهد گذاشت.
- تمام پولش را خرج خواهد کرد تا توجه او را به خود جلب کند.
- و آخرین مورد که کم اهمیت تر از قبلی ها نیست: حاضر است در زیرِ باران بخوابد اگر این زن چنین چیزی از او بخواهد.
📚 سرشت جنسی انسان
🖊 کریستوفر ریان
🖊 ساسیلدا جفا
🔁 مهبد مهدیان
📚 @BooksCase 📚
- دچار وسواس می شود و نمی تواند به هیچ چیز دیگری فکر کند.
- حاضر است دنیا را بدهد تا به این زن دست یابد.
- نسبت به هرگونه تقصیر یا اشتباهِ این زن نابینا است، و حتی اگر دوستِ نزدیکش تلاش کند تا او را از این موضوع آگاه کند دوستش را کنار خواهد گذاشت.
- تمام پولش را خرج خواهد کرد تا توجه او را به خود جلب کند.
- و آخرین مورد که کم اهمیت تر از قبلی ها نیست: حاضر است در زیرِ باران بخوابد اگر این زن چنین چیزی از او بخواهد.
📚 سرشت جنسی انسان
🖊 کریستوفر ریان
🖊 ساسیلدا جفا
🔁 مهبد مهدیان
📚 @BooksCase 📚
عمده ترين مبحث مستقل كتاب قدرت در درون ماست طرح نيرويي به نام قدرت درون است كه نويسنده ادعا مي كند با تأسي به آن میتوان هرگونه مانعي را از سر راه برداشت .
🆔 @BooksCase 👈
🆔 @BooksCase 👈
Ghodrat dar daron mast. Part 2. A (فصل دوم: پیروی از صدای درون)
#کتاب_قدرت_در_درون_ماست👊👊
باور کن قدرت انجام هر کاری را دارید تا به آن دست یابید.
#کتاب_صوتی 1
📚 @BooksCase 👈
باور کن قدرت انجام هر کاری را دارید تا به آن دست یابید.
#کتاب_صوتی 1
📚 @BooksCase 👈
🌟#سخن_شب 🙂
⚡️ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ!!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭند،
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ،
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽکنند!!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ،
ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽﺷﺎﻥ ﺭﺍ!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﻓﺮﺩﺍ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭ ﻣﺤﺒﺘﺖ..!!
✨شب تون خدایی😴
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
⚡️ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ!!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭند،
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ،
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽکنند!!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ،
ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽﺷﺎﻥ ﺭﺍ!
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﻓﺮﺩﺍ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭ ﻣﺤﺒﺘﺖ..!!
✨شب تون خدایی😴
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
#داستان_کوتاه
پسری پدرش از دار دنیا رفت و او در مرگ پدر به سوگواری نشست. روزهای اول هركس می رسيد و سبب مرگ پدرش می پرسيد، پسر با آب و تاب از ابتدای بيماری پدر تا لحظه مرگ را تعريف می كرد كه ناچار اگر صبح بود دنباله تعريف به ظهر می کشید و مجبور بود ناهار بدهد و اگر بعد از ظهر بود دنباله صحبت به شب می كشيد و مجبور می شد به مهمانان شام بدهد.
رندان اين خبر را شنيدند هر روز يك عده قبل از ظهر و يك عده بعد از ظهر برای عرض تسليت به خانه پسر می رفتند و از او سبب مرگ پدرش را می پرسيدند او هم طبق معمول با آب و تاب تعريف می كرد و رندان را شام و ناهار می داد.
بالاخره پسر از این وضعیت عاصی شده و با بزرگتری مشورت میکند و او دستور میدهد که از این پس هرکسی علت مرگ پدرت را پرسید یک کلام بگو:
خدا بیامرز تب کرد و مُرد...
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
پسری پدرش از دار دنیا رفت و او در مرگ پدر به سوگواری نشست. روزهای اول هركس می رسيد و سبب مرگ پدرش می پرسيد، پسر با آب و تاب از ابتدای بيماری پدر تا لحظه مرگ را تعريف می كرد كه ناچار اگر صبح بود دنباله تعريف به ظهر می کشید و مجبور بود ناهار بدهد و اگر بعد از ظهر بود دنباله صحبت به شب می كشيد و مجبور می شد به مهمانان شام بدهد.
رندان اين خبر را شنيدند هر روز يك عده قبل از ظهر و يك عده بعد از ظهر برای عرض تسليت به خانه پسر می رفتند و از او سبب مرگ پدرش را می پرسيدند او هم طبق معمول با آب و تاب تعريف می كرد و رندان را شام و ناهار می داد.
بالاخره پسر از این وضعیت عاصی شده و با بزرگتری مشورت میکند و او دستور میدهد که از این پس هرکسی علت مرگ پدرت را پرسید یک کلام بگو:
خدا بیامرز تب کرد و مُرد...
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
Ghodrat dar daron mast. Part 3. A (فصل سوم: قدرت کلمات )
#کتاب_قدرت_در_درون_ماست👊👊
قدرت انجام هر کاری رو خداوند به ما داده کافیه با راهکارهایی آن ها را بیشتر بشناسیم.
#کتاب_صوتی 2
📚 @BooksCase 👈
قدرت انجام هر کاری رو خداوند به ما داده کافیه با راهکارهایی آن ها را بیشتر بشناسیم.
#کتاب_صوتی 2
📚 @BooksCase 👈
اغلب از نادانی وحشت نداریم، از اینکه ما را نادان بدانند می ترسیم.
انتخاب متن و نقاشی #فرشیدخیرآبادی
📚 @BooksCase 📚
انتخاب متن و نقاشی #فرشیدخیرآبادی
📚 @BooksCase 📚