داستان های بهلول دانا
5.83K subscribers
124 photos
16 videos
3 files
5 links
متاسفانه
تو روزگاری هستیم که
آدما، معرفتشون گیر منفعتشونه!
به این جماعت دل خوش نکن رفیق؛
اینجا دنیای منفعت است!
توقع زیادیست
کسی باشد که تو را،
"به خاطر خودت بخواهد"
پس خودت و فقط خودت
تکیه گاه زندگی خودت باش ...
Download Telegram
سلام و احترام خدمت دوستان وخیرین بزرگوار
به لطف خدا در حال حاضر حدود ۱۲۰ خانواده تحت پوشش موسسه خیریه در استان کرمانشاه(شهرستان سرپل ذهاب)  داریم
که این خانواده ها به سطح یک و دو و سه تقسیم بندی شده اند
در نظر داریم برای ماه مبارک رمضان برای این خانواده ها پک غذایی تهیه کنیم
وهم چنین ۶۲ بچه  زیر ۱۵ سال تحت پوشش داریم که برای سال جدید لباس و کفش تهیه کنیم
با توجه به اینکه موسسه ما کمتر از دو ۲ سال فعالیت خود را شروع کرده است به لطف خدا در این مدت این تعداد خانواده رو توانسته ایم کمک کنیم. حال، با توجه به محدودیت منابع مالی موسسه ما، لذا از خیرین بزرگوار و دوستان خواهشمندیم که در صورت امکان در این راستا ما را یاری نمایند
و یا اینکه خیرین دیگری که بتوانند کمکی کنند ، معرفی نمایید
با تشکر فراوان از تمامی دوستان۰۹۱۸۲۲۴۸۰۷۵
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زلزله 7.4 ریشتری تایوان را لرزاند

لا حول و لا قوة إلا بالله
زمان چیزی ست قراردادی و خلق شده 

گفتن اینکه "من وقت ندارم" 

درست مثل آنست که بگوییم 

"من نمی خواهم"
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!

درراه با پرودرگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای ) در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاحِ راه

پروین اعتصامی
#حکایت

روزی دو مسيحی خسته و تشنه در بيابان گم شدند ناگهان از دور مسجدی را ديدند.

ديويد به استيو گفت: به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم محمد است تو بگو نامم علی است.

استيو گفت: من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم.

به مسجد رسيدند. عارفی دانا در مسجد بود ،  گفت نامتان چيست؟ يكی گفت نامم استيو است و ديگری گفت نامم محمد است و دو روز هست که در صحرا سرگردان شده ایم و راه را گم کرده ایم و اکنون بسیار تشنه و گرسنه هستیم.

شیخ گفت:  سریعاً برای استيو آب و غذا بياوريد..
و محمد ، چون الآن صبح ماه رمضان است بايد تا افطار صبر کنی!

صداقت تنها راه میانبر و بدون چاله ،
به سمت موفقیت است!
   ┄┅•❀◇☆◇❀•┅┄
الهی رحمتت را شاملم کن.
سراپا عیب و نقصم؛ کاملم کن.

کمال آدمیت حق شناسیست.
 به جمع حق شناسان واصلم کن.

هزاران مشکل هم درکار باشد.
ز لطف خویش حل مشکلم کن.

منم غافل خدایا آگهم ساز.
 منم جاهل خدایا عاقلم کن.

نخستین منزل کوی تو تقواست
 الهی ساکن این منزلم کن.
     
انسانیت ملاک پیچیده ای ندارد !

همینکه درمیان مردم زندگی کنیم ،
ولی هیچگاه به کسی ؛

زخم زبان نزنیم ...
دروغ نگوییم ...
کلک نزنیم ...
دلی را نشکنیم ...
سوء استفاده نکنیم ...
و حقی را ناحق نکنیم ...

یعنی انسانیم ...!!!
‌‌‎‌‌‎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹
🌸صدای پای عید می‌آید
و دل مومن بر سر
دو راهی آمدن
عیـد رمضان و
رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است🌸

🌸از آمدن آن یک دل شاد
باشد یا از رفتن این یک محزون🌸

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
🌸 عید سعید فطر مبارک🌸

Forwarded from دلنوشته
علت اینکه دنیا در حال حاضر به چنین وضع اسفناکی افتاده این است که همه کارشان را نیمه کاره انجام می دهند،
افکارشان را نیمه کاره بیان می کنند و گناهکار بودن یا پرهیزگار بودن شان هم نیمه کاره است.
ای بابا ! تا آخر برو و محکم بکوب، و نترس که موفق خواهی شد.
خداوند از نیمه شیطان، بسیار بیش از شیطان تمام عیار، نفرت دارد !
Forwarded from دلنوشته
اجازه نده آتش درونت ذره‌ ذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمه‌هایی که به تو می‌گویند "هنوز نه" یا "اصلاً ممکن نیست" خاموش شود.
اجازه نده قهرمان درونت به خاطر سرخوردگی از زندگی‌ای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، می‌توانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.
خدایا، سررشته امورم را به تو سپردم
و بر تو تکیه کردم
و خود را تسلیم تو داشتم؛
الهی، تو آن خدای کریمی
که هیچ دست امیدی را تهی مگذاری
و بر هیچ سینه لبریز از خواهشی
دست رد نمی زنی.
از تو می خواهم که روی کرمت را
از من مگردانی،
توبه ام را بپذیری
و از خطایم درگذری،
ای مهربان ترینِ مهربانان