Blackfishvoice (BFV)
Photo
آنچه میخوانید شرحیست از شکنجههای تحمیلشده به #فرزاد_مرادی_نیا که برای انتشار در اختیار #صدای_ماهی_سیاه گذاشته است.
" بنده فرزادمرادی نیا ۳۷ ساکن واهل #سنندج هستم که بهعلت فعالیتهای سیاسی و کارگری درسال ۹۲ در مجمع "کمیتهی هماهنگی یرای ایجاد تشکلهای کارگری" در کرج دستگیر وحدود ۳۶ بازداشت و شکنجه شدم.
بعد از آزادی موقت، در سال ۹۳ توسط اطلاعات دستگیر ومدت ۲۹ روز در بازداشتگاه تحت شکنجه قرار گرفتم. در نهایت در سال ۹۳ به ۳سال زندان محکوم شدم و بعداز گذراندن ۱۳ماه با آزادی مشروط و با احتساب ۵سال تعلیقی آزاد شدم.
در زندان بهدلیل زخمروده که ناشی از شکنجههای دوران بازداشت بود درخواست مرخصی استعلاجی کردم که موافقت نکردند. در نهایت بهدلیل وخامت حال ناچار دست به اعتصاب خشک شدم. بعداز ۴روز اعتصاب و خونریزیهای شدید، زندان موافقت کرد با هزینهی خودم به بیمارستان فرستاده شوم وجراحی شوم.
بعداز جراحی وانتقال مجدد به زندان، بعد از گذراندن ۱۳ ماه باآزادی مشروط از زندان بیرون آمدم.
در تظاهرات وقیامهای سالهای ۹۶ وآبان ۹۸ بارها بدست مامورین کتک خوردم ونهایتا هم در قیام #ژن_ژیان_ئازادی در ۱۶مهر ۱۴۰۱ با دو گلوله تهپر و یک گلوله گاز اشکآور از فاصلهی نزدیک، آسیب شدیدی به صورتم وارد شد.
نابینا شدم وشنوایی گوش چپ هم دچار دچار اختلال شده است.
بعداز شکستگیهای فک وگونه وکاسهی چشم و جمجمه با پلاتین و چندجراحی سنگین و حدود ۴ماه بستری شدن سرپا شدم واطلاعات طی تماسی که باخانوادهی همسرم داشت گفته بودن که فقط منتظر بهبودی من هستند و بعد از بهبودی نسبی حتما به سراغم خواهند آمد.
زمانی که هنوز به دو جراحی سنگین دیگر نیازمندم (خارج کردن پلاتینها و کارگذاری پروتزهای ژلهای واستخوانی و همچنین پروتز چشمی) یکشنبهی دو هفته قبل به خانهام برای دستگیریام حمله کردند و بعد از کتککاری همسرم و اقدام برای خفه کردن او (همسرم گفت که باحلقه کردن دستهایشان به دور گردنم و فشار دادنش عملا داشتم خفه میشدم) بنده را وادار کردند که از ترس دستگیر شدن و پروندهسازی و اتهامزنیهای اطلاعات نتوانم به بیمارستان جهت انجام جراحیهایم مراجعه کنم والان هم بدور از خانه وخانواده فراری وسرگردان هستم.
خواستم این خبر را علنی کنید و اطلاعرسانی کنید.
پانوشت: فرزاد با ارسال تصویری از خود همراه با شعار #مقاومت_زندگیست به ادامهی مقاومت تاکید میکند.
@Blackfishvoice1
" بنده فرزادمرادی نیا ۳۷ ساکن واهل #سنندج هستم که بهعلت فعالیتهای سیاسی و کارگری درسال ۹۲ در مجمع "کمیتهی هماهنگی یرای ایجاد تشکلهای کارگری" در کرج دستگیر وحدود ۳۶ بازداشت و شکنجه شدم.
بعد از آزادی موقت، در سال ۹۳ توسط اطلاعات دستگیر ومدت ۲۹ روز در بازداشتگاه تحت شکنجه قرار گرفتم. در نهایت در سال ۹۳ به ۳سال زندان محکوم شدم و بعداز گذراندن ۱۳ماه با آزادی مشروط و با احتساب ۵سال تعلیقی آزاد شدم.
در زندان بهدلیل زخمروده که ناشی از شکنجههای دوران بازداشت بود درخواست مرخصی استعلاجی کردم که موافقت نکردند. در نهایت بهدلیل وخامت حال ناچار دست به اعتصاب خشک شدم. بعداز ۴روز اعتصاب و خونریزیهای شدید، زندان موافقت کرد با هزینهی خودم به بیمارستان فرستاده شوم وجراحی شوم.
بعداز جراحی وانتقال مجدد به زندان، بعد از گذراندن ۱۳ ماه باآزادی مشروط از زندان بیرون آمدم.
در تظاهرات وقیامهای سالهای ۹۶ وآبان ۹۸ بارها بدست مامورین کتک خوردم ونهایتا هم در قیام #ژن_ژیان_ئازادی در ۱۶مهر ۱۴۰۱ با دو گلوله تهپر و یک گلوله گاز اشکآور از فاصلهی نزدیک، آسیب شدیدی به صورتم وارد شد.
نابینا شدم وشنوایی گوش چپ هم دچار دچار اختلال شده است.
بعداز شکستگیهای فک وگونه وکاسهی چشم و جمجمه با پلاتین و چندجراحی سنگین و حدود ۴ماه بستری شدن سرپا شدم واطلاعات طی تماسی که باخانوادهی همسرم داشت گفته بودن که فقط منتظر بهبودی من هستند و بعد از بهبودی نسبی حتما به سراغم خواهند آمد.
زمانی که هنوز به دو جراحی سنگین دیگر نیازمندم (خارج کردن پلاتینها و کارگذاری پروتزهای ژلهای واستخوانی و همچنین پروتز چشمی) یکشنبهی دو هفته قبل به خانهام برای دستگیریام حمله کردند و بعد از کتککاری همسرم و اقدام برای خفه کردن او (همسرم گفت که باحلقه کردن دستهایشان به دور گردنم و فشار دادنش عملا داشتم خفه میشدم) بنده را وادار کردند که از ترس دستگیر شدن و پروندهسازی و اتهامزنیهای اطلاعات نتوانم به بیمارستان جهت انجام جراحیهایم مراجعه کنم والان هم بدور از خانه وخانواده فراری وسرگردان هستم.
خواستم این خبر را علنی کنید و اطلاعرسانی کنید.
پانوشت: فرزاد با ارسال تصویری از خود همراه با شعار #مقاومت_زندگیست به ادامهی مقاومت تاکید میکند.
@Blackfishvoice1