Blackfishvoice (BFV)
Video
تابستانِ بسیار گرمیست. شدتِ گرما باعث افزایش بیسابقهی مصرف آب و برق در کلانشهرها شده است. و گلایه از گرمای طاقتفرسا، غرِ ثابتِ کاربران شبکههای اجتماعی. اما چه تعداد از این کاربران، پشتِ صحنهی تولید را میبینند؟ بهویژه، پشت صحنهی نفتی که بخش اعظمِ ثروت کشور به آن وابسته است. همان صنعتی که کارگراناش توسط #بیژن_زنگنه واگنهایی توصیف میشوند که نخبهجماعت ( از آن صفاتِ چرکِ و نورد علاقهی افکار عمومی ایران) لوکوموتیواش هستند.
ویدئوهایی که میبینید گوشهای از رنجِ روزمرهی کارگران نفت است؛ در گرمای ۷۲ درجه و بدون کمترین امکانات، استثمار میشوند.
هر سال تعدادی از این کارگران در اثر عوارضِ ناشی از گرمازدگی و نبودِ امکانات درمانی، جان میبازند و برخی در سنین جوانی با عوارض جسمی و روانی درمانناپذیر دست و پنجه نرم میکنند؛ در ازایِ حداقل دستمزد.
هر آنکسی هم که صدای کارگران شد، در زندانها محبوس است یا صدایاش برای همیشه بسته شده است. چنین است که از شالارتانهای اصلاحطلب تا بچهزرنگهای اپوزيسيوننما یک پاراگراف، یا خط در تمامِ یاوهسراییهایِ زندگیشان، دربارهی برانداختنِ ساز و کارهای بردهسازی نیروی کار سخن گفته نمیگویند ولی با دیدن تصاویری از ایندست جملات باسمهای نظیر "سرباز واقعی ایران اینها هستند" استفراغ میکنند.
خیر قربان! اینها صرفا بردگانی هستند که تا وقتی مطیع و منقاد باشند و برای خُنُکای اتاقهای شما، زیر آتش خوزستان و بوشهر کباب شوند، ستایش میشوند و اگر روزی دست از تولید بکشند و خلعِ ید از بخش خصوصی، برابری اجتماعی، کرامت انسانی و ... را طلب کنند، از تهران تا لسآنجلس، با اسمِ رمزِ "خطر ویرانی و تجزیه" علیهشان همقسم میشوند؛ همین حالا یکی از مدافعانِ آنها به نامِ #شریفه_محمدی زیرِ حکم اعدام است و دهها تن دیگر برای سالها پشت میلههای زندان محبوساند. به همهی آنها گفته شده "علیه امنیت ملی" فعالیت کردهاند:
اقدام علیهِ امنیتِ آنها هزینهی یک وعده شامشان از دستمزد یکماه رنجِ کارگر بیشتر است و همین ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، برایشان خودِ بهشت است.
#طبقه_کارگر #کارگران_پروژه_ای
#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
@Blackfishvoice1
ویدئوهایی که میبینید گوشهای از رنجِ روزمرهی کارگران نفت است؛ در گرمای ۷۲ درجه و بدون کمترین امکانات، استثمار میشوند.
هر سال تعدادی از این کارگران در اثر عوارضِ ناشی از گرمازدگی و نبودِ امکانات درمانی، جان میبازند و برخی در سنین جوانی با عوارض جسمی و روانی درمانناپذیر دست و پنجه نرم میکنند؛ در ازایِ حداقل دستمزد.
هر آنکسی هم که صدای کارگران شد، در زندانها محبوس است یا صدایاش برای همیشه بسته شده است. چنین است که از شالارتانهای اصلاحطلب تا بچهزرنگهای اپوزيسيوننما یک پاراگراف، یا خط در تمامِ یاوهسراییهایِ زندگیشان، دربارهی برانداختنِ ساز و کارهای بردهسازی نیروی کار سخن گفته نمیگویند ولی با دیدن تصاویری از ایندست جملات باسمهای نظیر "سرباز واقعی ایران اینها هستند" استفراغ میکنند.
خیر قربان! اینها صرفا بردگانی هستند که تا وقتی مطیع و منقاد باشند و برای خُنُکای اتاقهای شما، زیر آتش خوزستان و بوشهر کباب شوند، ستایش میشوند و اگر روزی دست از تولید بکشند و خلعِ ید از بخش خصوصی، برابری اجتماعی، کرامت انسانی و ... را طلب کنند، از تهران تا لسآنجلس، با اسمِ رمزِ "خطر ویرانی و تجزیه" علیهشان همقسم میشوند؛ همین حالا یکی از مدافعانِ آنها به نامِ #شریفه_محمدی زیرِ حکم اعدام است و دهها تن دیگر برای سالها پشت میلههای زندان محبوساند. به همهی آنها گفته شده "علیه امنیت ملی" فعالیت کردهاند:
اقدام علیهِ امنیتِ آنها هزینهی یک وعده شامشان از دستمزد یکماه رنجِ کارگر بیشتر است و همین ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، برایشان خودِ بهشت است.
#طبقه_کارگر #کارگران_پروژه_ای
#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
@Blackfishvoice1