Blackfishvoice (BFV)
7.44K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
272 links
Download Telegram
Forwarded from بيدارزنى
Blackfishvoice (BFV)
Video
🟣 #بیدارزنی: حدیث نجفی از زنان جان‌باخته‌ در خلال قیام ژینا

حدیث نجفی متولد ۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلوله‌های متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحی‌دوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دوره‌ی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوق‌دار بود.

ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران به‌دروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»

خانواده‌ی حدیث پیکر او را دو‌ روز بعد در غسال‌خانه‌ی بهشت‌سکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی به‌خاک سپردند. افسون نجفی در این‌باره گفته است: «علی‌رغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمه‌ای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بی‌شماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعه‌ای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.

مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گسترده‌ی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علی‌رغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابان‌ها به‌دست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران به‌سوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشت‌های گسترده، ۵ معترض با گلوله‌ی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روح‌الله عجمیان)، پرونده‌سازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.

▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلوله‌ی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.

⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پرونده‌سازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فی‌الارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت‌ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشت‌های خشونت‌بار، همراه با ضرب‌وشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:

در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.

▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دی‌ماه اعدام شدند.

حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستون‌های اصلی پیش‌برد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی رو‌به‌رو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمام‌قد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان می‌کند.

حدیث نجفی پیش از جان‌باختن با گلوله‌های ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».

امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادی‌ای که دخترانی چون حدیث نجفی با اراده‌ای پولادین در صدد خلق آن بودند.

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
پدر، آن‌چه محمدمهدی خواسته بود را روی دست‌اش تتو کرده:
"بابا حکم‌هارو دادن حکم من اعدامه، به مامان چیزی نگو".

#ماشالله_کرمی #محمدمهدی_کرمی
#دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_اعدام #از_یاد_مبر_خون_را #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مادران_انقلاب
دایه مینا مادر زنده‌یاد #شهریار_محمدی  برای مهمانهایش به نماد اتحاد هدیه‌ای برای مادران دادخواە و پر افتخار وطن تقدیم کرد. اسم این هدیه جامانه/آغابانو نماد پیشمرگ و مقاومت ملت کورد است. از طرف دایه مینا این زن مبارز و دادخواه که نمونە یک زن مقاوم و قهرمان است.
تقدیم جامانه به خانواده‌های:
- خانواده زنده‌یاد #محمدمهدی_کرمی
- خانواده زنده‌یاد  #عرفان_خزایی
- خانواده زنده‌یاد  #یلدا_آقافضلی
- خانواده #سپهر_اعظمی

#دایکانی_شۆڕش
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
امروز ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ #ماشالله_کرمی، پدر شهید آزادی و برابری #محمدمهدی_کرمی و #امیرحسین_کوهکن، وکیل این خانواده بازداشت شدند.
ماموران امنیتی لپ‌تاپ و تلفن همراه خانواده کرمی را با خود برده‌اند. نزدیکان از ظهر امروز از او خانواده از او خبری ندارند.

پس از بازداشت آقا ماشالله، ماموران وکیل این خانواده را نیز دستگیر کرده‌اند.


صدای #خانواده_های_دادخواه باشیم.


#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
#محور_کذایی_مقاومت #حکومت_اوباش #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی



@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بدون کم‌ترین تردید، رفتار جمهوری اسلامی با #خانواده_های_دادخواه، سرآمدِ تمام رفتارهای رذیلانه‌‌ی حکومت‌های سفاکِ تاریخ است.
بالاترین مرتبه‌ی حقارت و رذالت است که جگرگوشه‌های مردم را تنها به جرم حق‌طلبی بکشند، سنگ مزاری‌هاش‌شان را بشکنند و خانواده‌‌های‌شان را بربایند.
به همین دلیل است که حتی از توصیف جمهوری نکبت اسلامی به‌عنوان حکومتی دیکتاتوری یا توتالیتر اجتناب می‌کنیم و آن‌ها را #حکومت_اوباش می‌نامیم.
حتی دیکتاتورها درجاتی از پرنسیب سیاسی در رفتار و کردار خود دارند؛ شما کجا می‌یابید که نیروهای رسمی یک حکومت به اقصی نقاط کشور گسیل شوند و روی سنگ‌های مزار کسانی‌که خود کشته‌اند، خط بکشند، قیر بریزند یا نام شهید را حذف کنند؟
این‌ حتی حقیرانه از مخفی کردن پیکرهای هزاران زندانی سیاسی اعدام‌شده در گورهای جمعی و بی‌نام و نشان است.

اما تمام این رذالت‌ها، موجب فراموشی جنایات شد؟ خیر، بلکه فقط ساعت به ساعت،‌ کلیت طبقه‌ی حاکم را بی‌آبروتر و رسواتر می‌کند.

در دهه‌ی سیاه ۶۰ که خبری از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره نبود، #مادران_خاوران سند جنایت را افشا کردند و مشعل مقاومت را به دست #مادران_پارک_لاله و #مادران_آبان دادند. این مشعل با بگیر و ببند، خاموش نخواهد شد. هرگز.‌
#ماشالله_کرمی و منیژه خانم یک پسر داشتند.
محمدمهدی را که اعدام کردند، ماشالله و منیژه، والدین دو پسر شدند: #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی. آن‌ها و همه‌‌ی خانواده‌های دادخواه، باید این پیام را از ما دریافت کنند‌ که ما نیز هم‌سرنوشت‌ها و هم‌راهان آن‌ها هستیم. باید بدانند که تنها نیستند. باید بدانند که فراتر از مرزهای تنگِ خانه و خانواده‌، قلب‌های آزادی‌خواهان در سراسر ایران و جهان با آن‌هاست. باید بدانند که خون عزیزان‌شان بی‌ثمر نخواهد بود.

کم‌ترین وظیفه‌ی ما این است که نام‌های شهدا و #خانواده_های_دادخواه را به عنوان رهبران راستین قیام تکرار کنیم. سکوت در برابر سرکوب خانواده‌های دادخواه، خیانت به خون مبارزان است.‌

#دادخواهی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #خامنه_ای_ضحاک_میکشیمت_زیر_خاک #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#محور_کذایی_مقاومت


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کمیته‌ی پیگیری بازداشت‌شدگان گزارشی از اِعمال شکنجه‌های وحشیانه‌ بر متهمان پرونده‌ی کرج منتشر کرده است که هم ابعاد تازه‌ای از توحش پاسداران و هم مقاومتِ #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی را به تصویر می‌کشد.

در بخشی از این گزارش آمده که
یکی از روش‎هایی که به‌کرات استفاده شده، «جوجه کردن» بود. در این روش فرد را در حالی که دست و پاهایش از عقب بهم بسته شده با زنجیر از سقف آویزان می‌کنند. محمدمهدی کرمی و سیدمحمدحسینی بیش از دیگران مورد شکنجه قرار گرفتند. بطوریکه مثلا اگر سایرین را ۲۰ دقیقه در حالت جوجه کردن نگه می‌داشتند، در مورد سیدمحمد حسینی این زمان به ۵۰ دقیقه می‌رسید، چونکه حتی در وضعیت شکنجه نیز سروصدا و دادوفریاد نمی کرده تا پایینش بیاورند. »
«این وضعیت بیش از سی روز ادامه داشت و در این میان چندین بار نیز آنها را اعدام مصنوعی کرده‎اند. یعنی گفتند که می‌بریم و می‌کشیم‌تان، برده‌اند توی حیاط، چشم‎بند زده‌اند. گفته‎اند که زانو بزنند و بعد از چند دقیقه، از مو و یا از ریش آنها را روی زمین کشیده و دوباره توی سلول انداخته‌اند.»
در گزارش درباره‌ی شب اعدام این دو شهید آمده است:
صبح روز ۱۶ دیماه رئیس زندان به همراه یک نفر دیگر می‌روند توی بند تا مثلا از مشکلات زندانیان بپرسند و نشان می‌دهند که می‌خواهند مشکلات را برطرف کنند. وقتی می‌خواستند بروند، عباسی( رئیس زندان) رو به محمدمهدی و سید می گوید: بیاید بروید توی دفترم حرف بزنیم. چند نفر دیگر هم همراهشان می‌روند و همه‌چیز به نظر عادی می‎آمده. اما وسط راه محمدمهدی و سید را جدا می‏کنند و میبرند توی انفرادی‏هایی که مخصوص زندانیان اعدامی است.
تا ساعت حدود ۹ شب هیچ خبری از بچه‌هایی که رفته بودند تا با رئیس زندان در مورد مشکلاتشان حرف بزنند نبود. همان زمان بقیه متوجه می‌شوند که تلویزیون هم قطع شده و تلفن‎ها هم کار نمی‌کند. 
بعد دوباره نام چند نفر را از بلندگو می‌خوانند و آنها را هم به انفرادی می‌برند. زندانیانی که آن شب در آن سلول‎های انفرادی بوده‎اند روایت می‌کنند که حوالی سحر، صدای صلوات توی راهروها شنیده شده و رفت و آمد زیادی در جریان بوده است. برخی روایت کرده‎اند از درز در دیده‎اند که یک نفر با دوربین توی راهرو بوده و صداهایی که می‌گفتند عفو خوردید. بخشیده شدید. زندانیان از درز در سلول محمدمهدی و سید را دیده‎اند. ظاهرا سید از خوشحالی سجده شکر کرده بود. و بقیه فکر کرده بودند که اعدام منتفی شده، اما صبح روز بعد که پرسنل اداری می‌آیند و آنها را دوباره به بند می‌برند، متوجه می‌شوند که حکم اعدام محمد مهدی و سید اجرا شده است.


#حکومت_اوباش #جمهوری_اعدام
#شهید_نمیمیرد


@Blackfishvoice1
برادرِ بسیجیِ سقط‌شده "روح‌الله عجمیان" در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد گفته است:
"در این پرونده دو نفر آدم بی‌خانواده را اعدام کردند، اما فرد اصل کاری را که دکتر بود، اعدام نکردند."

خطاب به خانواده‌ی آن اوباشِ به هلاکت‌رسیده و تمامی انگل‌های حامی #محور_کذایی_مقاومت می‌گوئیم: هر آن‌که در هر جای جهان به مبارزه در راه آزادی و برابری ایمان دارد، با افتخار خانواده‌ی شهیدان‌ِ سر به‌دار #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی است.
نسبتِ ما در جغرافیای ستم با ژن و اسپرم تعیین نمی‌شود و مانند شما انگل‌ها پای در گلِ "خانواده مقدس" و پدرسالاری نیستیم.‌ همان‌گونه که همه‌ی ما با افتخار فرزندان #گوهر_عشقی و #مادران_دادخواه هستیم و تا روزی‌که ذلتِ شما را نبینیم، از پای نخواهیم نشست.

#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#برادر_شهیدم_حقتو_پس_میگیرم
#میکشم_میکشم_هرآنکه_خواهرم_کشت


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ماشالله_کرمی از شش ماه پیش تاکنون در اسارتِ قاتلینِ فرزندش است. کرمی خواستی ندارد مگر #دادخواهی برای فرزندش #محمدمهدی_کرمی که با طنابِ دارِ جمهوری اسلامی به قتل رسید.
صدای #خانواده_های_دادخواه باشیم.

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی


@Blackfishvoice1
#ماشالله_کرمی، پدر #محمدمهدی_کرمی، شهیدِ قیامِ #زن_زندگی_آزادی که از ۳۱ مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در حبس به‌سر می‌برد، توسط بیدادگاه شهر #کرج به ۶سال حبس محکوم شد.
کرمی بابت دادخواهی خون فرزندش و شهیدِ سر به‌دار #سیدمحمد_حسینی به "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" متهم شده بود که بابت این اتهامات جمعا به ۶ زندان محکوم شده است.

#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #دادخواهی #خانواده_های_دادخواه #جمهوری_اعدام


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
یکی بود، یکی نبود.

در شهر، مردانی بودند با گردن‌های کلفت، ویلاها و قصرها و حتی باغ‌وحش‌های شخصی. شغل‌شان پولشویی بود ولی حق و حساب پادشاه و قاضی را هم پرداخت می‌‌کردند‌. برخی از آن‌ها فرزندان‌شان را به قاره‌ی آمریکا می‌فرستادند. خودشان برای درمان به خارج می‌رفتند و روی زمین بهشت ساخته بودند. یکی از آن‌ها علی شمخانی نام داشت که صاحب پنج فرزند بود. فرزندان او از طریق پولشویی صاحب شرکت کشتی‌رانی شده بودند. فرزندان، همسر و براداران شمخانی، از گیلان تا خوزستان شرکت‌های ساختمانی داشتند و در کاخ زندگی می‌‌کردند‌. حتی کلاغ‌های شهر از بزرگی فساد و دزدی در خاندان او مطلع بودند.
فکر می‌کنید، پادشاه و قاضی با او چه کردند؟ شاه او را به عنوان مشاور ارشد خود انتخاب کرد و در مجمعی که مصالحِ مملکت را تعیین می‌کردند، منصوب کرد.

در همان شهر، پسری بود به‌نام محمدمهدی کرمی. کارگر ساختمانی بود، عاشق ورزش و آگاه از بی‌عدالتی. در یکی از روزهای سال، که بسیاری از مردمِ شهر علیه شاهِ ظالم شورش کرده بودند، محمدمهدی هم که با نانِ کارگری بزرگ شده بود و می‌دید در هفت آسمان، یک ستاره ندارد، به جمعیت پیوست و علیه حاکمِ ظالم، فریاد زد.
سربازانِ شاه، محمدمهدی را زندانی کردند و قاضیِ شهر برایِ مرعوب کردنِ جوانانِ تهیدست و خشمگين، او را به مرگ با طناب دار محکوم کرد. محمدمهدی را همراه با کارگر دیگری به نامِ سیدمحمد حسینی، به دار آویختند.

آقا ماشالله، پدر محمدمهدی که با مزدِ بخور و نمیرِ کارگری فرزندان‌اش را بزرگ کرده بود، خاموش ننشست و فریادِ دادخواهی سر داد.

شاه، آقا ماشالله را هم دستگیر کرد و قاضیِ شهر او را به شش سال زندان محکوم کرد و گفت: آقا ماشالله مرتکبِ خلافی به اسمِ "پولشویی" شده است. پولشویی به معنای شستن پول در تشت نبود. بلکه به‌معنای دریافت پولِ از دزدان بود و سرمایه‌گذاری کردن در کاری برای ردگم‌کنی.

برخی از مردم شهر، از سر انسانيت و نشان دادنِ هم‌راهی خود با دادخواهان، مقدار ناچیزی پول جمع‌آوری کرده بودند تا ماشالله بتواند از پس هزینه‌های درمان فرزند و همسر برآید. پادشاه که تاب دیدنِ هم‌دلی مردم با دادخواه را نداشت، به کمک‌های بنی‌آدم به یکدیگر، پولشویی نام داد تا خانه‌ی آقا ماشالله را هم بالا بکشد.

قصه‌ی ما به سر رسید؟

دریافتی از: گمنام

#ماشالله_کرمی #محمدمهدی_کرمی #سيدمحمد_حسینی #دادخواهی #نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم


@Blackfishvoice1