Blackfishvoice (BFV)
Photo
در روزهای اخیر جمعی از پناهندگان سیاسی ساکن اروپا که امروز بهعنوان بسیجیهای محورمقاومتی شناخته میشوند، برای رأیآوری کاندیدایِ فرقهی پایداری گلو پاره کردند. بدیهیست که اینقبیل گلو پارهکردنها پشتِ سرِ نمایندگان طبقهی حاکم ( هر که باشد) جز بابت منافع شخصی و باندی نیست ولو آنکه نفرات، مدعی چیزی جز این شوند. نمونه:
یکی از این نفرات #سهراب_خوشبویی بود که ویدئوی اعلام حمایت او از #سعید_جلیلی با عنوان "حمایت نخبگان جوان" در رسانههای فرقه نشر و بازنشر شد.
۶ تن از اعضای خانوادهی خوشبویی توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدهاند.
سه تن از برادران او بهعنوان اعضای سازمان مجاهدین خلق، در نیمهی نخست دههی شصتِ شمسی در نبرد مسلحانه و در زندان جان باختند و دیگر اعضای خانوادهی او نیز سالها در زندانهای رژیم محبوس بودند.
و او بعد از خروج از ایران و پناهندگی در #آلمان در جمعها، نشستها و برنامههای متعددی بهعنوان دادخواه حاضر شد و سخنرانی کرد.
خانوادههای مجاهد، شهادت میدهند که بسیاری از نزدیکان آنها حتی با وجود سپری شدن دو دهه از اعدام عزیزانشان، امکان تحصیل در دانشگاه یا راهاندازی کسب و کار را ندارند. به موردِ #مریم_اکبری_منفرد نگاه کنیم: اعضای خانواده او در دههی شصت اعدام شدند. مریم در سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و از آنزمان تاکنون بدون یک روز مرخصی در حبس بهسر میبرد. ماجرا به همینجا ختم نمیشود: همین دو هفتهی پیش درخواستی به دادگاه داده شده تا اموال او نیز به نفعِ بنیادهای تحت امر خامنهای مصادره شود.
اما سهراب خوشبویی در عین تعلق به یکی از سرشناسترین خانوادههای مجاهد، و بهعنوان یک پناهنده سیاسی که دهها سخنرانی علیه ماشین کشتار رژیم در کارنامه دارد، توانسته در شهر شیراز یک شرکت مهندسی نسبتا بزرگ را ثبت و تاسیس کند که یک شعبهی آن در #مونیخ است.
در سالهایی که خوشبویی از فضای سیاسی اپوزيسيون مفقود شده بود، توانست با کمک همین باند، شرکتی را راهاندازی کند و بهعنوان یکی از کاسبانِ تحریمهای اقتصادی خود را #کارآفرین بنامد.
برای فعالین اجتماعی داخل کشور حتی استفاده از تلفنهای هوشمند و عضویت در شبکههای اجتماعی را ممنوع میکنند، بسیاری از آنها حتی امکان/اجازهی راهاندازی کسب و کاری کوچک در حد یک کافهی محلی را ندارند و حتی از محل کار اخراج میشوند.
برای اینکه بتوانید بگوئید خوشبویی و امثال وی بدون مزدوری و همکاری با نهادهای امنیتی و پروژههای جانبیِ "صنعتِ تحریم" توانستهاند در آلمان پناهنده باشند و در شیراز بیزنس کنند، خودتان هم باید آلوده باشید.
@Blackfishvoice1
یکی از این نفرات #سهراب_خوشبویی بود که ویدئوی اعلام حمایت او از #سعید_جلیلی با عنوان "حمایت نخبگان جوان" در رسانههای فرقه نشر و بازنشر شد.
۶ تن از اعضای خانوادهی خوشبویی توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدهاند.
سه تن از برادران او بهعنوان اعضای سازمان مجاهدین خلق، در نیمهی نخست دههی شصتِ شمسی در نبرد مسلحانه و در زندان جان باختند و دیگر اعضای خانوادهی او نیز سالها در زندانهای رژیم محبوس بودند.
و او بعد از خروج از ایران و پناهندگی در #آلمان در جمعها، نشستها و برنامههای متعددی بهعنوان دادخواه حاضر شد و سخنرانی کرد.
خانوادههای مجاهد، شهادت میدهند که بسیاری از نزدیکان آنها حتی با وجود سپری شدن دو دهه از اعدام عزیزانشان، امکان تحصیل در دانشگاه یا راهاندازی کسب و کار را ندارند. به موردِ #مریم_اکبری_منفرد نگاه کنیم: اعضای خانواده او در دههی شصت اعدام شدند. مریم در سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و از آنزمان تاکنون بدون یک روز مرخصی در حبس بهسر میبرد. ماجرا به همینجا ختم نمیشود: همین دو هفتهی پیش درخواستی به دادگاه داده شده تا اموال او نیز به نفعِ بنیادهای تحت امر خامنهای مصادره شود.
اما سهراب خوشبویی در عین تعلق به یکی از سرشناسترین خانوادههای مجاهد، و بهعنوان یک پناهنده سیاسی که دهها سخنرانی علیه ماشین کشتار رژیم در کارنامه دارد، توانسته در شهر شیراز یک شرکت مهندسی نسبتا بزرگ را ثبت و تاسیس کند که یک شعبهی آن در #مونیخ است.
در سالهایی که خوشبویی از فضای سیاسی اپوزيسيون مفقود شده بود، توانست با کمک همین باند، شرکتی را راهاندازی کند و بهعنوان یکی از کاسبانِ تحریمهای اقتصادی خود را #کارآفرین بنامد.
برای فعالین اجتماعی داخل کشور حتی استفاده از تلفنهای هوشمند و عضویت در شبکههای اجتماعی را ممنوع میکنند، بسیاری از آنها حتی امکان/اجازهی راهاندازی کسب و کاری کوچک در حد یک کافهی محلی را ندارند و حتی از محل کار اخراج میشوند.
برای اینکه بتوانید بگوئید خوشبویی و امثال وی بدون مزدوری و همکاری با نهادهای امنیتی و پروژههای جانبیِ "صنعتِ تحریم" توانستهاند در آلمان پناهنده باشند و در شیراز بیزنس کنند، خودتان هم باید آلوده باشید.
@Blackfishvoice1