#امیرعباس_آذرم_وند و #آرش_جوهری
(هر دو از مدافعین حقوق کارگران.) دو تن از زندانیان بند ۸ #زندان_اوین هستند که پس از ضرب و شتم شدید توسط سرکوبگران به مکان نامعلومی منتقل شدهاند.
#علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
(هر دو از مدافعین حقوق کارگران.) دو تن از زندانیان بند ۸ #زندان_اوین هستند که پس از ضرب و شتم شدید توسط سرکوبگران به مکان نامعلومی منتقل شدهاند.
#علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Video
.
متنی به قلم دوستان #آرش_جوهری کارگر و مدافع حقوق کارگران
شعری از آرش جوهری، زندانی سیاسی
خالی است سرم
تهی از هر چیز
مرز مرگ و زیستن
امید است در این برهوت زندگی
امید؛
همان که بی کلمهای
سخن میگوید
از سعادت انسانها
همانی که به یغما بردهاند سلاخان امید
و چشمان “تو”
سوسوی امید من است در این زندگی شبزده
عشق آتشی است در صدایت
امید انتظار چشمانت
و زندان
نبودن تو است در آزادی
آرش جوهری ساعت ۹ صبح روز ۱۵ مهر ۱۳۹۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه در منزل شخصی اش بازداشت شد. او بیش از دوماه با محروم بودن از حق وکیل در زندان انفرادی محبوس بود و سر انجام به عنوان فعال کارگری در روز جمعه، ۲۶ دیماه، به ۱۶ سال حبس محکوم شد. وی نخست به «اتهام اداره کردن دستهجات غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور» به ۱۰ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. حکم وی یکی از بی رحمانه ترین و سریعترین حکمی بود که در سال ۱۳۹۹ توسط قوه قضائیه جمهوری اسلامی صادر شده بود. البته پس از از تسلیم به رای، محکومیتاش از سوی شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر تهران به ۷ سال و ۶ ماه کاهش یافت. آرش جوهری پس از گذراندن مدت انفرادی، به بند ۸ در زندان اوین منتقل شد. آرش جوهری از زمان بازداشت تا کنون به مدت ۲ سال و ۵ ماه در زندان بسر می برد. وی در ۲۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان یورش به زندان اوین و آتش سوزی در زندان در حالی که براثر ضربات باتوم توسط زندانبانان از ناحیه سر مجروح شده بود، بدون مداوا به زندان رجائی شهر کرج منتقل شد و همچنان در سالن ۳۰ بند ۱۰ زندان رجائی شهر کرج محبوس است. در این ۲۹ ماه حتی یک روز هم به وی مرخصی داده نشد.
ما از همه آزادیخواهان و فعالین حقوق بشر می خواهیم که با سکوت خبری در مورد زندانیانی چون آرش مقابله کنند و نگذارند سرنوشت آرش و آرش های دیگر زندانی در بحبوحه مانورهای سیاسی رژیم پس از کشتار بیش از ۵۰۰ تن از مردم در جریان خیزش انقلابی زن زندگی آزادی مبنی بر عفو تعدادی از زندانیان سیاسی مورد غفلت قرار گیرد.
مبارزه برای آزادی آرش جوهری و تمامی زندانیان سیاسی بخشی از خنثی کردن این مانورهای سیاسی فریبکارانه و ادامه یابی و تقویت خیزش زن زندگی آزادی است.
جمعی از دوستان آرش
#علیه_سکوت #علیه_فراموشی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
متنی به قلم دوستان #آرش_جوهری کارگر و مدافع حقوق کارگران
شعری از آرش جوهری، زندانی سیاسی
خالی است سرم
تهی از هر چیز
مرز مرگ و زیستن
امید است در این برهوت زندگی
امید؛
همان که بی کلمهای
سخن میگوید
از سعادت انسانها
همانی که به یغما بردهاند سلاخان امید
و چشمان “تو”
سوسوی امید من است در این زندگی شبزده
عشق آتشی است در صدایت
امید انتظار چشمانت
و زندان
نبودن تو است در آزادی
آرش جوهری ساعت ۹ صبح روز ۱۵ مهر ۱۳۹۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه در منزل شخصی اش بازداشت شد. او بیش از دوماه با محروم بودن از حق وکیل در زندان انفرادی محبوس بود و سر انجام به عنوان فعال کارگری در روز جمعه، ۲۶ دیماه، به ۱۶ سال حبس محکوم شد. وی نخست به «اتهام اداره کردن دستهجات غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور» به ۱۰ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. حکم وی یکی از بی رحمانه ترین و سریعترین حکمی بود که در سال ۱۳۹۹ توسط قوه قضائیه جمهوری اسلامی صادر شده بود. البته پس از از تسلیم به رای، محکومیتاش از سوی شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر تهران به ۷ سال و ۶ ماه کاهش یافت. آرش جوهری پس از گذراندن مدت انفرادی، به بند ۸ در زندان اوین منتقل شد. آرش جوهری از زمان بازداشت تا کنون به مدت ۲ سال و ۵ ماه در زندان بسر می برد. وی در ۲۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان یورش به زندان اوین و آتش سوزی در زندان در حالی که براثر ضربات باتوم توسط زندانبانان از ناحیه سر مجروح شده بود، بدون مداوا به زندان رجائی شهر کرج منتقل شد و همچنان در سالن ۳۰ بند ۱۰ زندان رجائی شهر کرج محبوس است. در این ۲۹ ماه حتی یک روز هم به وی مرخصی داده نشد.
ما از همه آزادیخواهان و فعالین حقوق بشر می خواهیم که با سکوت خبری در مورد زندانیانی چون آرش مقابله کنند و نگذارند سرنوشت آرش و آرش های دیگر زندانی در بحبوحه مانورهای سیاسی رژیم پس از کشتار بیش از ۵۰۰ تن از مردم در جریان خیزش انقلابی زن زندگی آزادی مبنی بر عفو تعدادی از زندانیان سیاسی مورد غفلت قرار گیرد.
مبارزه برای آزادی آرش جوهری و تمامی زندانیان سیاسی بخشی از خنثی کردن این مانورهای سیاسی فریبکارانه و ادامه یابی و تقویت خیزش زن زندگی آزادی است.
جمعی از دوستان آرش
#علیه_سکوت #علیه_فراموشی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
عظمت مقاومت یک سوسیالیست
امیرعباس آذرموند
این روزها برای دوستان آرش جوهری شیرین نیست. اخیراً خبر آمده که با درخواست آزادی مشروط او مخالفت کردهاند. به زبان ساده یعنی قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه تمایل دارند که آرش همچنان اسیر آنها باشد. چند ماه دیگر سه سال از اسارت آرش جوهری میگذرد. آرش در دادگاه انقلاب در مجموع به شانزده سال حبس محکوم شد که هفت سال و نیم آن قابل اجراست.
آرش در مدت اسارت تنها سه بار توانسته فضای بیرون از زندان را ببیند؛ یکبار هنگام تبعید به زندان گوهردشت کرج در صبح بیست و چهارم مهرماه و به همراه چهل و سه نفر از دیگر همبندیهایش، یکبار که با تعدادی سرباز، پس از یکسال و نیم درد و پیگیری بالاخره به دندانپزشکی اعزام شد و بار آخر نیز چند هفته پیش، هنگامیکه او را به اجبار به اوین بازگرداندند. آرش هنوز از هیچ مرخصیای استفاده نکرده و از زمان بازداشتش تا امروز امکان خروج از زندان را نداشته است. در این میان، همسر آرش، شادی گیلک را نیز با بهانههای واهی و کینهتوزیهای ضابط مربوطه به یکسال زندان محکوم کردند و شادی نه ماه را در زندان گذراند.
در حالی خبر رد شدن آزادی مشروط آرش منتشر شده که در فروردین ماه نیز با مرخصی او مخالفت کردند، اما تنها اخبار ناراحتکننده برای آرش جوهری به اینها ختم نمیشود؛ در اقدامی تازه، سرهنگ محمودی، رییس سابق بند هشت زندان اوین که از مسببان وقایع بیست و سوم مهرماه بود و همه زندانیان سیاسی از کینه و نفرت او به آرش باخبرند، به ریاست بند چهار زندان اوین درآمده؛ همان بندی که آرش و بسیاری دیگر از فعالین چپ، کارگری و معلمان در آن اسیرند.
این خبر من را به آن شب شوم برد؛ بیان کل ماجرای آتشسوزی اوین در نوشته نمیگنجد ولی یکی از صحنههای فراموشنشدنی آن را محمودی آفرید: پس از ورود نیروهای ویژه و تسلیم زندانیان، در شرایطی که همه زندانیان، رو به دیوار، نشسته بر زانو، دستهای خود را پشت سر قرار داده بودند، محمودی وارد شده و در حالی که از عصبانیت کف به دهان آورده بود، فریاد میزد: «اینها سیاسی نیستند، اینها تروریست هستند و بند من را داغون (به جای کلمهی رکیک خودش از این معادل استفاده میکنم) کردند». در همین گیرودار بود که چشمش به آرش جوهری افتاد.
فریاد زنان به دیگرانی که نفهمیدم کیستند، گفت: «این جابر (نام شناسنامهای آرش) جوهری است. این پدر من را در آورده و حالا من پدرش را در میآورم» (در اینجا نیز از بیان واژههای رکیکی که این زندانبان اسلامگرا بر زبان آورد، خودداری کرده و معادلی برای آنها آوردم). سپس با تمام توان، چماق آهنیای که در دست داشت را بر سر رفیق نازنینم، آرش جوهری زد. زیر کتکهایی که میخوردیم هر چه تلاش میکردم توجه آرش را جلب کنم موفق نمیشدم. از سر آرش خون فواره زد و هر چه برایش دست تکان دادم متوجه نشد. تازه یکی دو ساعت بعد فهمیدم که شدت ضربات و آسیب به سر آرش چنان بوده که برای دقایقی، چشمان زیبا و مشکیاش چیزی نمیدید.
حالا محمودی بازهم زندانبان آرش است. مسئولیت هر اتفاقی که برای زندانیان بیافتد، بیشک سازمان زندانها است. اما برای آرش اگر کینهتوزیهای محمودی ادامه داشته باشد و اتفاقی بیفتد، مسئولش نه فقط سازمان زندانها، که توطئهای است که یک طرف آن زندانبان کینهتوز بند چهار اوین و طرف دیگر آن ضابطانیاند که آزادی آرش دلهره به وجودشان میاندازد.
برگرفته از حساب توئیتر ارغوان فراهانی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#آرش_جوهری #شادی_گیلک #امیرعباس_آزرم_وند
#مقاومت_زندگیست
@Blackfishvoice1
امیرعباس آذرموند
این روزها برای دوستان آرش جوهری شیرین نیست. اخیراً خبر آمده که با درخواست آزادی مشروط او مخالفت کردهاند. به زبان ساده یعنی قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه تمایل دارند که آرش همچنان اسیر آنها باشد. چند ماه دیگر سه سال از اسارت آرش جوهری میگذرد. آرش در دادگاه انقلاب در مجموع به شانزده سال حبس محکوم شد که هفت سال و نیم آن قابل اجراست.
آرش در مدت اسارت تنها سه بار توانسته فضای بیرون از زندان را ببیند؛ یکبار هنگام تبعید به زندان گوهردشت کرج در صبح بیست و چهارم مهرماه و به همراه چهل و سه نفر از دیگر همبندیهایش، یکبار که با تعدادی سرباز، پس از یکسال و نیم درد و پیگیری بالاخره به دندانپزشکی اعزام شد و بار آخر نیز چند هفته پیش، هنگامیکه او را به اجبار به اوین بازگرداندند. آرش هنوز از هیچ مرخصیای استفاده نکرده و از زمان بازداشتش تا امروز امکان خروج از زندان را نداشته است. در این میان، همسر آرش، شادی گیلک را نیز با بهانههای واهی و کینهتوزیهای ضابط مربوطه به یکسال زندان محکوم کردند و شادی نه ماه را در زندان گذراند.
در حالی خبر رد شدن آزادی مشروط آرش منتشر شده که در فروردین ماه نیز با مرخصی او مخالفت کردند، اما تنها اخبار ناراحتکننده برای آرش جوهری به اینها ختم نمیشود؛ در اقدامی تازه، سرهنگ محمودی، رییس سابق بند هشت زندان اوین که از مسببان وقایع بیست و سوم مهرماه بود و همه زندانیان سیاسی از کینه و نفرت او به آرش باخبرند، به ریاست بند چهار زندان اوین درآمده؛ همان بندی که آرش و بسیاری دیگر از فعالین چپ، کارگری و معلمان در آن اسیرند.
این خبر من را به آن شب شوم برد؛ بیان کل ماجرای آتشسوزی اوین در نوشته نمیگنجد ولی یکی از صحنههای فراموشنشدنی آن را محمودی آفرید: پس از ورود نیروهای ویژه و تسلیم زندانیان، در شرایطی که همه زندانیان، رو به دیوار، نشسته بر زانو، دستهای خود را پشت سر قرار داده بودند، محمودی وارد شده و در حالی که از عصبانیت کف به دهان آورده بود، فریاد میزد: «اینها سیاسی نیستند، اینها تروریست هستند و بند من را داغون (به جای کلمهی رکیک خودش از این معادل استفاده میکنم) کردند». در همین گیرودار بود که چشمش به آرش جوهری افتاد.
فریاد زنان به دیگرانی که نفهمیدم کیستند، گفت: «این جابر (نام شناسنامهای آرش) جوهری است. این پدر من را در آورده و حالا من پدرش را در میآورم» (در اینجا نیز از بیان واژههای رکیکی که این زندانبان اسلامگرا بر زبان آورد، خودداری کرده و معادلی برای آنها آوردم). سپس با تمام توان، چماق آهنیای که در دست داشت را بر سر رفیق نازنینم، آرش جوهری زد. زیر کتکهایی که میخوردیم هر چه تلاش میکردم توجه آرش را جلب کنم موفق نمیشدم. از سر آرش خون فواره زد و هر چه برایش دست تکان دادم متوجه نشد. تازه یکی دو ساعت بعد فهمیدم که شدت ضربات و آسیب به سر آرش چنان بوده که برای دقایقی، چشمان زیبا و مشکیاش چیزی نمیدید.
حالا محمودی بازهم زندانبان آرش است. مسئولیت هر اتفاقی که برای زندانیان بیافتد، بیشک سازمان زندانها است. اما برای آرش اگر کینهتوزیهای محمودی ادامه داشته باشد و اتفاقی بیفتد، مسئولش نه فقط سازمان زندانها، که توطئهای است که یک طرف آن زندانبان کینهتوز بند چهار اوین و طرف دیگر آن ضابطانیاند که آزادی آرش دلهره به وجودشان میاندازد.
برگرفته از حساب توئیتر ارغوان فراهانی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#آرش_جوهری #شادی_گیلک #امیرعباس_آزرم_وند
#مقاومت_زندگیست
@Blackfishvoice1
بنا بر گزارش شورای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از روز سهشنبه ۱۶ خرداد، با دستور رئیس اندرزگاه ۴ #زندان_اوین، #علی_یونسی، #یوسف_ یونسی، #امیرحسین_مرادی، #سیدجواد_سیدی، #کامیار_فکور و #آرش_جوهری؛ ممنوع الملاقات شدند.
همین گزارش میافزاید که #جعفر_ابراهیمی و #رسول_بداقی دو معلم زندانی در این بند، در اعتراض به این حرکت و حمایت از زندانیان، از رفتن به ملاقات خودداری کردند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_سکوت #علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
همین گزارش میافزاید که #جعفر_ابراهیمی و #رسول_بداقی دو معلم زندانی در این بند، در اعتراض به این حرکت و حمایت از زندانیان، از رفتن به ملاقات خودداری کردند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_سکوت #علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#علیه_فراموشی
#آرش_جوهری کارگری است که از قریب به ۳ سال پیش به جرم دفاع از کارگران و فعالیت علیه تبعیض و غارت با حکم ۷ سال و نیم سال زندان، محبوس است. پاسداران، تاکنون مانع از اعزام او به مرخصی یا رسیدگیهای درمانی شدهاند.
#شادی_گیلک #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
https://youtu.be/1l7Gw7mzqso
@Blackfishvoice1
#آرش_جوهری کارگری است که از قریب به ۳ سال پیش به جرم دفاع از کارگران و فعالیت علیه تبعیض و غارت با حکم ۷ سال و نیم سال زندان، محبوس است. پاسداران، تاکنون مانع از اعزام او به مرخصی یا رسیدگیهای درمانی شدهاند.
#شادی_گیلک #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
https://youtu.be/1l7Gw7mzqso
@Blackfishvoice1
از متن:
به لحاظ تاریخی نیز تبدیل جنگهای ارتجاعی به نبردی میان تمام مردم ستمدیده و طبقه حاکم در قالب شعار «نان، صلح، آزادی» تجربهی پربار و قابل اتکایی بوده است.
این برهه تاریخی شاید آزمونی باشد برای جنبش پیشرو "زن، زندگی، آزادی" که تا کجا با مبارزه علیه تبعیض و دیگریسازی همراه است، و از کجا برای آن تبصره و استثناء میتراشد.
#آنیشا_اسداللهی
#گلرخ_ایرایی
#رضا_شهابی
#آرش_جوهری
#کیوان_مهتدی
#مهران_رئوف
#فواد_فتحی
#مازیار_سیدنژاد
#امید_مَصیر
#زندان_اوین، آبان ۱۴۰۲
#اتحاد_ستمدیدگان #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#چه_غزه_چه_تهران_مرگ_بر_ظالمان
https://shorturl.at/oBEJK
@Blackfishvoice1
به لحاظ تاریخی نیز تبدیل جنگهای ارتجاعی به نبردی میان تمام مردم ستمدیده و طبقه حاکم در قالب شعار «نان، صلح، آزادی» تجربهی پربار و قابل اتکایی بوده است.
این برهه تاریخی شاید آزمونی باشد برای جنبش پیشرو "زن، زندگی، آزادی" که تا کجا با مبارزه علیه تبعیض و دیگریسازی همراه است، و از کجا برای آن تبصره و استثناء میتراشد.
#آنیشا_اسداللهی
#گلرخ_ایرایی
#رضا_شهابی
#آرش_جوهری
#کیوان_مهتدی
#مهران_رئوف
#فواد_فتحی
#مازیار_سیدنژاد
#امید_مَصیر
#زندان_اوین، آبان ۱۴۰۲
#اتحاد_ستمدیدگان #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#چه_غزه_چه_تهران_مرگ_بر_ظالمان
https://shorturl.at/oBEJK
@Blackfishvoice1