در چنین روزی، در سال ۱۹۶۹، اعضای #حزب_پلنگ_سیاه با یورش پلیس در نیویورک، دستگیر شدند. اعضای بازداشتشده به توطئه برای بمبگذاری در مغازه ها و قتل پلیس متهم شدند.
پس از ۸ ماه محاکمه - که طولانیترین و پرهزینهترین در تاریخ نیویورک بود - هیئت منصفه به این نتیجه رسیدند که متهمان از همه اتهامات بیگناه هستند. سالن دادگاه مملو از کف زدن شد و جمعیت شعار "قدرت برای مردم" سر دادند.
پلنگهای سیاه، مارکسیست-لنینیستهایی بودند که در اعتراض به آپارتاید، فقر و نابرابریهای اجتماعی برای اولین در اکتبر ۱۹۶۹ بعد از قتل #مالکوم_ایکس توسط #هیو_نیوتن و #بابی_سیل، پایهگذاری کردند.
@Blackfishvoice1
پس از ۸ ماه محاکمه - که طولانیترین و پرهزینهترین در تاریخ نیویورک بود - هیئت منصفه به این نتیجه رسیدند که متهمان از همه اتهامات بیگناه هستند. سالن دادگاه مملو از کف زدن شد و جمعیت شعار "قدرت برای مردم" سر دادند.
پلنگهای سیاه، مارکسیست-لنینیستهایی بودند که در اعتراض به آپارتاید، فقر و نابرابریهای اجتماعی برای اولین در اکتبر ۱۹۶۹ بعد از قتل #مالکوم_ایکس توسط #هیو_نیوتن و #بابی_سیل، پایهگذاری کردند.
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
.
در چنین روزی در سال ۱۹۶۶، #حزب_پلنگ_سیاه توسط #هوی_نیوتون و #بابی_سیل تأسیس شد.
در پی ترور #مالکوم_ایکس در سال ۱۹۶۵، دانشجویان کالج مریت، هیو و بابی، حزب پلنگ سیاه را برای دفاع از خود در ۱۵ اکتبر در وست اوکلند تأسیس کردند.
تشکیلاتی که در اصل برای مبارزه با نژادپرستیِ پلیس تأسیس شده بود به زودی وقف رهایی مردم از برتریطلبی سفیدپوستان شد و حمایت از تهیدستان شد.
این حزب در پی آن بود که خود را از سازمانهای ملیگرای فرهنگی سیاه پوست، مانند انجمن جهانی بهبود سیاهپوستان و ملت اسلام، که معمولاً با آن مقایسه میشد، متمایز کند. به عنوان مثال، در حالی که ملیگرایان فرهنگی سیاهپوست عموماً همه.ی سفیدپوستان را ستمگر می دانستند، پلنگ سیاه بین سفیدپوستان نژادپرست و غیرنژادپرست تمایز قائل شد و با اعضای مترقی گروه دوم متحد شد. همچنین، در حالی که ملیگرایان فرهنگی عموماً همه سیاهپوستان را مظلوم میدانستند، BPP معتقد بود که سرمایهداران و نخبگان سیاهپوست میتوانند و معمولاً میتوانند دیگران، بهویژه طبقه کارگر آفریقایی آمریکایی را استثمار و سرکوب کنند.
پانترها در نهایت به یک گروه انقلابی مارکسیستی تبدیل شدند که خواستار مسلح شدن همه آمریکاییهای آفریقاییتبار شدند.
پلنگ سیاه خود را کاملاً در تیررس اداره تحقیقات فدرال (FBI) و برنامه ضد جاسوسی آن یافت. در واقع، در سال ۱۹۶۹، جی. ادگار هوور، مدیر اف بی آی، حزب پلنگ سیاه را بزرگترین تهدید برای امنیت ملی دانست.
علاوه بر به چالش کشیدن خشونت پلیس، حزب برنامههای بقا را راهاندازی کرد و کمکهای اجتماعی مانند آموزش، آزمایش سل، کمکهای قانونی، کمکهای حمل و نقل، خدمات آمبولانس، و تولید و توزیع اقلام رايگان برای مردم فقیر ارائه کرد.
مانیفست پلنگ سیاه:
- ما آزادی میخواهیم، ما قدرت سیاسی برای تعیین سرنوشت سیاهان در آمریکا را میخواهیم.
- ما اشتغال برای مردممان میخواهیم.
- ما خواستار توقف دزدی سرمایهداران از سیاهان هستیم.
- ما خواستار مسکن مناسب برای زندگی در شأن انسان هستیم.
- ما خواستار آموزش برای مردممان هستیم،
- ما خواهان معافیت مردان سیاهپوست از خدمت سربازی هستیم.
( نمیخواستند در کشتار مردم در کشورهای دیگر سهیم باشند)
- ما خواستار پایان فوری خشونت پلیس و قتل سیاهپوستان در ما خواستار پایان فوری خشونت پلیس و قتل سیاهپوستان در آمریکا هستیم.
- ما خواهان آزادی همهٔ سیاه پوستان آمریکایی از زندانهای فدرالی، ایالتها و شهرها هستیم.
ما خواهان زمین، نان، خانه، آموزش، پوشاک، عدالت و صلح هستیم.
#مبارزه_طبقاتی
@Blackfishvoice1
در چنین روزی در سال ۱۹۶۶، #حزب_پلنگ_سیاه توسط #هوی_نیوتون و #بابی_سیل تأسیس شد.
در پی ترور #مالکوم_ایکس در سال ۱۹۶۵، دانشجویان کالج مریت، هیو و بابی، حزب پلنگ سیاه را برای دفاع از خود در ۱۵ اکتبر در وست اوکلند تأسیس کردند.
تشکیلاتی که در اصل برای مبارزه با نژادپرستیِ پلیس تأسیس شده بود به زودی وقف رهایی مردم از برتریطلبی سفیدپوستان شد و حمایت از تهیدستان شد.
این حزب در پی آن بود که خود را از سازمانهای ملیگرای فرهنگی سیاه پوست، مانند انجمن جهانی بهبود سیاهپوستان و ملت اسلام، که معمولاً با آن مقایسه میشد، متمایز کند. به عنوان مثال، در حالی که ملیگرایان فرهنگی سیاهپوست عموماً همه.ی سفیدپوستان را ستمگر می دانستند، پلنگ سیاه بین سفیدپوستان نژادپرست و غیرنژادپرست تمایز قائل شد و با اعضای مترقی گروه دوم متحد شد. همچنین، در حالی که ملیگرایان فرهنگی عموماً همه سیاهپوستان را مظلوم میدانستند، BPP معتقد بود که سرمایهداران و نخبگان سیاهپوست میتوانند و معمولاً میتوانند دیگران، بهویژه طبقه کارگر آفریقایی آمریکایی را استثمار و سرکوب کنند.
پانترها در نهایت به یک گروه انقلابی مارکسیستی تبدیل شدند که خواستار مسلح شدن همه آمریکاییهای آفریقاییتبار شدند.
پلنگ سیاه خود را کاملاً در تیررس اداره تحقیقات فدرال (FBI) و برنامه ضد جاسوسی آن یافت. در واقع، در سال ۱۹۶۹، جی. ادگار هوور، مدیر اف بی آی، حزب پلنگ سیاه را بزرگترین تهدید برای امنیت ملی دانست.
علاوه بر به چالش کشیدن خشونت پلیس، حزب برنامههای بقا را راهاندازی کرد و کمکهای اجتماعی مانند آموزش، آزمایش سل، کمکهای قانونی، کمکهای حمل و نقل، خدمات آمبولانس، و تولید و توزیع اقلام رايگان برای مردم فقیر ارائه کرد.
مانیفست پلنگ سیاه:
- ما آزادی میخواهیم، ما قدرت سیاسی برای تعیین سرنوشت سیاهان در آمریکا را میخواهیم.
- ما اشتغال برای مردممان میخواهیم.
- ما خواستار توقف دزدی سرمایهداران از سیاهان هستیم.
- ما خواستار مسکن مناسب برای زندگی در شأن انسان هستیم.
- ما خواستار آموزش برای مردممان هستیم،
- ما خواهان معافیت مردان سیاهپوست از خدمت سربازی هستیم.
( نمیخواستند در کشتار مردم در کشورهای دیگر سهیم باشند)
- ما خواستار پایان فوری خشونت پلیس و قتل سیاهپوستان در ما خواستار پایان فوری خشونت پلیس و قتل سیاهپوستان در آمریکا هستیم.
- ما خواهان آزادی همهٔ سیاه پوستان آمریکایی از زندانهای فدرالی، ایالتها و شهرها هستیم.
ما خواهان زمین، نان، خانه، آموزش، پوشاک، عدالت و صلح هستیم.
#مبارزه_طبقاتی
@Blackfishvoice1