Blackfishvoice (BFV)
Photo
۸۶ سال پیش در چنین روزی #آنتونیو_گرامشی
فیلسوف، روزنامهنگار، زبانشناس، نویسنده و سیاستمدار مارکسیست ایتالیایی در ۴۶ سالگی درگذشت.
او در رابطه با فلسفهی سیاسی، نظریه سیاسی، جامعهشناسی، تاریخ و زبان شناسی دارای تألیفات و نظریات بدیع است.
گرامشی یکی از اعضای موسس و در مقطعی رهبر حزب کمونیست ایتالیا بود. گرامشی منتقد سرسخت #موسولینی و #فاشیسم بود که در سال ۱۹۲۶ زندانی شد و تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۷ در حبس ماند.
اندیشه گرامشی متاثر از چپِ سازمانیافته و در راستای سازماندهی انقلابی طبقهی کارگر بود.
او به شخصیت مهمی در بحث.های آکادمیک جاری در حوزههای مطالعات فرهنگی و نظریه انتقادی تبدیل شده است. برای مثال، ایدهی #هژمونی او به طور گسترده مورد استناد قرار گرفته است.
کار او همچنین به شدت بر گفتمان روشنفکری در مورد فرهنگ عامه و مطالعات فرهنگ عامه تأثیر گذاشت که در آن پتانسیل قدرتمندی برای مقاومت سیاسی و ایدئولوژیک در برابر دولت مسلط و منافع طبقاتی را به چشم میخورد.
#مبارزه_طبقاتی #مارکسیسم
@Blackfishvoice1
فیلسوف، روزنامهنگار، زبانشناس، نویسنده و سیاستمدار مارکسیست ایتالیایی در ۴۶ سالگی درگذشت.
او در رابطه با فلسفهی سیاسی، نظریه سیاسی، جامعهشناسی، تاریخ و زبان شناسی دارای تألیفات و نظریات بدیع است.
گرامشی یکی از اعضای موسس و در مقطعی رهبر حزب کمونیست ایتالیا بود. گرامشی منتقد سرسخت #موسولینی و #فاشیسم بود که در سال ۱۹۲۶ زندانی شد و تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۷ در حبس ماند.
اندیشه گرامشی متاثر از چپِ سازمانیافته و در راستای سازماندهی انقلابی طبقهی کارگر بود.
او به شخصیت مهمی در بحث.های آکادمیک جاری در حوزههای مطالعات فرهنگی و نظریه انتقادی تبدیل شده است. برای مثال، ایدهی #هژمونی او به طور گسترده مورد استناد قرار گرفته است.
کار او همچنین به شدت بر گفتمان روشنفکری در مورد فرهنگ عامه و مطالعات فرهنگ عامه تأثیر گذاشت که در آن پتانسیل قدرتمندی برای مقاومت سیاسی و ایدئولوژیک در برابر دولت مسلط و منافع طبقاتی را به چشم میخورد.
#مبارزه_طبقاتی #مارکسیسم
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
سال پیش در چنین روزی، جبههی متحدِ آنتیفاشیستی، فاشیستهای بريتانيا را در خیابان کابل، به زانو درآورد.
ورود بسیاری از پناهندگان یهودی به شرق لندن از اوایل دهه ۱۹۰۰ آغاز شده بود و در دههی ۱۹۳۰ آنها جامعهی محلی خود را شکل داده بودند.
#اسوالد_موزلی رهبر اتحادیه فاشیستهای بریتانیا (BUF) بود. موزلی در اوایل سال ۱۹۳۲ با #موسولینی ملاقات کرد. او موسولینی را الگوی خود میدانست. موزلی حتی یک سازمان تبهکاری جدید به نام Blackshirts ایجاد کرد: یک گروه شبهنظامی متشکل از حدود ۱۵۰۰۰ اراذل و اوباش، با الگوبرداری از Squadrismo# موسولینی.
"پیراهن سیاهها" پس از حمله به جلسه کارگران روزمردِ چپگرا در المپیا در ژوئن ۱۹۴۳، مطرح شدند. درست مانند سایر نقاط اروپا، یهودیستیزی در بریتانیا در دهه ۱۹۳۰ رو به افزایش بود، تا حدیکه به عنوان مهاجران یهودی بهعنوان یکی از علل اصلی "رکود بزرگ اقتصادی" معرفی میشدند.
اما با افزایش تعداد فاشیستها، اپوزیسیون علیه آنها نیز گسترش یافت. اتحادیههای کارگری، کمونیستها و همچنین جامعهی یهودی به طور فزایندهای بسیج میشدند. زمانی که موزلی اعلام کرد که یک راهپیمایی به قلب جامعه یهودی در انتهای شرقی لندن، که برای یکشنبه ۴ اکتبر ۱۹۳۶ برنامهریزی شده جامعه مهیای نبرد شد.
شورای خلق یهود طوماری متشکل از صدهزار نام ارائه کرد تا از وزیر کشور بخواهد که راهپیمایی را ممنوع کند، اما، دولت تحت تاثیر رسانههای راستگرا چنین نکرد.
"مرگ بر فاشیستها!
تظاهرات علیه اوباش فاشیست با این شعار آغاز شد. کمونیستها، یهودیان، باراندازان ایرلندی، اتحادیههای کارگری همگی زیر شعار "آنها عبور نخواهند کرد!" متحد شدند.
آنها در همان صبح زود شروع به ساختن موانع در خیابان کابلی کرده بودند تا راه آنها را مسدود کنند. برای جلوگیری از اتهامات پلیس، تاکتیکهای "تام و جری" به کار گرفته شد، زیرا شیشهها و تیلهها در خیابان رها میشدند و سنگفرشهای خیابان جاکن میشدند. حزب کمونیست هم یک ایستگاه پزشکی در یک کافه تأسیس کرد.
پلیس با مقاومت شدید روبرو شد. همه چیز از میوههای گندیده گرفته تا آب جوش از پنجرههای هر طرف بر سر آنها میبارید.
پلیس دیگر توان دفاع از فاشیستها را نداشت و آنها را به عقب راند.
ضد فاشیست ها از موفقیت و از وحدت جامعه، که با هر پیشینهای در برابر موزلی مقاومت کردند، خوشحال بودند.
این رویداد اغلب توسط جنبش های مدرن #آنتیفا به عنوان "لحظه.ای که در آن فاشیسمِ بریتانیا قاطعانه شکست خورد، یاد میشود.
#آنتی_فاشیسم #علیه_نژادپرستی
@Blackfishvoice1
ورود بسیاری از پناهندگان یهودی به شرق لندن از اوایل دهه ۱۹۰۰ آغاز شده بود و در دههی ۱۹۳۰ آنها جامعهی محلی خود را شکل داده بودند.
#اسوالد_موزلی رهبر اتحادیه فاشیستهای بریتانیا (BUF) بود. موزلی در اوایل سال ۱۹۳۲ با #موسولینی ملاقات کرد. او موسولینی را الگوی خود میدانست. موزلی حتی یک سازمان تبهکاری جدید به نام Blackshirts ایجاد کرد: یک گروه شبهنظامی متشکل از حدود ۱۵۰۰۰ اراذل و اوباش، با الگوبرداری از Squadrismo# موسولینی.
"پیراهن سیاهها" پس از حمله به جلسه کارگران روزمردِ چپگرا در المپیا در ژوئن ۱۹۴۳، مطرح شدند. درست مانند سایر نقاط اروپا، یهودیستیزی در بریتانیا در دهه ۱۹۳۰ رو به افزایش بود، تا حدیکه به عنوان مهاجران یهودی بهعنوان یکی از علل اصلی "رکود بزرگ اقتصادی" معرفی میشدند.
اما با افزایش تعداد فاشیستها، اپوزیسیون علیه آنها نیز گسترش یافت. اتحادیههای کارگری، کمونیستها و همچنین جامعهی یهودی به طور فزایندهای بسیج میشدند. زمانی که موزلی اعلام کرد که یک راهپیمایی به قلب جامعه یهودی در انتهای شرقی لندن، که برای یکشنبه ۴ اکتبر ۱۹۳۶ برنامهریزی شده جامعه مهیای نبرد شد.
شورای خلق یهود طوماری متشکل از صدهزار نام ارائه کرد تا از وزیر کشور بخواهد که راهپیمایی را ممنوع کند، اما، دولت تحت تاثیر رسانههای راستگرا چنین نکرد.
"مرگ بر فاشیستها!
تظاهرات علیه اوباش فاشیست با این شعار آغاز شد. کمونیستها، یهودیان، باراندازان ایرلندی، اتحادیههای کارگری همگی زیر شعار "آنها عبور نخواهند کرد!" متحد شدند.
آنها در همان صبح زود شروع به ساختن موانع در خیابان کابلی کرده بودند تا راه آنها را مسدود کنند. برای جلوگیری از اتهامات پلیس، تاکتیکهای "تام و جری" به کار گرفته شد، زیرا شیشهها و تیلهها در خیابان رها میشدند و سنگفرشهای خیابان جاکن میشدند. حزب کمونیست هم یک ایستگاه پزشکی در یک کافه تأسیس کرد.
پلیس با مقاومت شدید روبرو شد. همه چیز از میوههای گندیده گرفته تا آب جوش از پنجرههای هر طرف بر سر آنها میبارید.
پلیس دیگر توان دفاع از فاشیستها را نداشت و آنها را به عقب راند.
ضد فاشیست ها از موفقیت و از وحدت جامعه، که با هر پیشینهای در برابر موزلی مقاومت کردند، خوشحال بودند.
این رویداد اغلب توسط جنبش های مدرن #آنتیفا به عنوان "لحظه.ای که در آن فاشیسمِ بریتانیا قاطعانه شکست خورد، یاد میشود.
#آنتی_فاشیسم #علیه_نژادپرستی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
صبح ۲۷ جولای ۱۹۴۳، گزارشهای رادیویی اعلام کردند #فاشیسم فرو ریخته و #موسولینی دستگیر شده است. وقتی مادرم مرا فرستاد روزنامه بخرم در نزدیکترین دکهی روزنامهفروشی متوجه شدم روزنامهها تیترهای مختلفی دارند. بعلاوه بعد از مرور سرخط اخبار فهمیدم که هر روزنامه حرفهای متفاوتی میزند. چشمبسته یکی از آنها را برداشتم و در صفحهی اولش اطلاعیهای دیدم که امضای پنج یا شش حزب سیاسی را پای خود داشت ــ از جمله حزب دموکراسی مسیحی، حزب کمونیست، حزب سوسیالیست، حزب عمل، و حزب لیبرال.
تا آن موقع خیال میکردم در هر کشوری فقط یک حزب هست و در ایتالیا حزب ناسیونال فاشیست. آنروز دریافتم که در کشور ما چندین حزب میتوانستند در آنِ واحد فعالیت کنند، و چون پسر یازدهسالهی باهوشی بودم بلافاصله دوزاریام افتاد که اینهمه حزب یکشبه نمیتوانند به دنیا بیایند، و لابد مدتها در قالب تشکیلاتی مخفی و زیرزمینی فعالیت میکردهاند.
اطلاعیهای که در صفحه اول روزنامه چاپ شده بود مژدهی پایان دیکتاتوری و بازگشت آزادی میداد: آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تجمع و تشکیلات سیاسی. اولینبار بود در طول زندگیام که به واژههایی چون «آزادی» و «دیکتاتوری» بر میخوردم. این برای من تولدی دوباره بود: من به لطف این واژههای جدید در مقام یک انسان آزاد غربی پای در جهان گذاشتم.
ولی باید گوشبهزنگ باشیم تا معنای این واژهها دوباره از یادها نرود. فاشیسم ابدی همچنان دور و بر ما پرسه میزند، گاهی در لباس شخصی. اگر کسی پای در صحنهی تئاتر جهان میگذاشت و به صراحت میگفت «میخواهم دوباره آشویتس را به راه اندازم، میخواهم سیاهجامهها دوباره در میادین ایتالیا رژه بروند»، کار ما به مراتب آسانتر میبود اما دریغ که زندگی به این سادگیها نیست. فاشیسم ابدی ممکن است در سادهترین و بیپیرایهترین جامهها بازگردد. وظیفهی ما برداشتن حجاب از چهرهی آن و با انگشت اشارهکردن به تکتک مصداقهای جدید آن است ـ هر روز و در هر نقطه از جهان.
از مقالهی #فاشیسم_ابدی
#اومبرتو_اکو
ترجمه: صالح نجفی، رحمان بوذری
@Blackfishvoice1
تا آن موقع خیال میکردم در هر کشوری فقط یک حزب هست و در ایتالیا حزب ناسیونال فاشیست. آنروز دریافتم که در کشور ما چندین حزب میتوانستند در آنِ واحد فعالیت کنند، و چون پسر یازدهسالهی باهوشی بودم بلافاصله دوزاریام افتاد که اینهمه حزب یکشبه نمیتوانند به دنیا بیایند، و لابد مدتها در قالب تشکیلاتی مخفی و زیرزمینی فعالیت میکردهاند.
اطلاعیهای که در صفحه اول روزنامه چاپ شده بود مژدهی پایان دیکتاتوری و بازگشت آزادی میداد: آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تجمع و تشکیلات سیاسی. اولینبار بود در طول زندگیام که به واژههایی چون «آزادی» و «دیکتاتوری» بر میخوردم. این برای من تولدی دوباره بود: من به لطف این واژههای جدید در مقام یک انسان آزاد غربی پای در جهان گذاشتم.
ولی باید گوشبهزنگ باشیم تا معنای این واژهها دوباره از یادها نرود. فاشیسم ابدی همچنان دور و بر ما پرسه میزند، گاهی در لباس شخصی. اگر کسی پای در صحنهی تئاتر جهان میگذاشت و به صراحت میگفت «میخواهم دوباره آشویتس را به راه اندازم، میخواهم سیاهجامهها دوباره در میادین ایتالیا رژه بروند»، کار ما به مراتب آسانتر میبود اما دریغ که زندگی به این سادگیها نیست. فاشیسم ابدی ممکن است در سادهترین و بیپیرایهترین جامهها بازگردد. وظیفهی ما برداشتن حجاب از چهرهی آن و با انگشت اشارهکردن به تکتک مصداقهای جدید آن است ـ هر روز و در هر نقطه از جهان.
از مقالهی #فاشیسم_ابدی
#اومبرتو_اکو
ترجمه: صالح نجفی، رحمان بوذری
@Blackfishvoice1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در چنین روزی، در سال ۱۹۴۰ #دیکتاتور_بزرگ اولین فیلم ناطق #چارلی_چاپلین، در حالی که ایالات متحده هنوز رسماً با آلمان نازی در صلح بود، به نمایش درآمد.
این فیلم به انتقاد از آدولف #هیتلر، بنیتو #موسولینی، #فاشیسم، #یهودستیزی و #نازیسم میپردازد. این فیلم با یک سخنرانی پرشور مخاطب به پایان می رسد، نه فقط درباره فاشیسم، بلکه علیه همه اشکال ستم و استثمار.
چاپلین بهزودی تحت نظارت افبیآی قرار گرفت و یک دهه بعد در دوران موسوم به #مک_کارتیسم با اتهام گرایش و تبلیغ کمونيسم و فعالیتهای ضد آمریکایی محاکمه شد از ایالات متحده اخراج شد.
سنتِ #تفتیش_عقاید که ایالات متحده بدعت گذاشت، به سرعت به اقصی نقاط جهان صادر شد و میلیونها انسان تبعید، شکنجه و حتی اعدام شدند تنها به جرم تفاوت در عقاید با طبقهی مسلط. در کشورهایی نظیر ایران، کماکان روشنفکران و مخالفان سیاسی، با اتهامات گندیده و پلاسیدهای نظیر "اقدام علیه ملی و تجزیهطلب" محاکمه میشوند و شبهروشنفکران لیبرال نیز برای حاکمیت ارتجاع هورا میکشند.
@Blackfishvoice1
این فیلم به انتقاد از آدولف #هیتلر، بنیتو #موسولینی، #فاشیسم، #یهودستیزی و #نازیسم میپردازد. این فیلم با یک سخنرانی پرشور مخاطب به پایان می رسد، نه فقط درباره فاشیسم، بلکه علیه همه اشکال ستم و استثمار.
چاپلین بهزودی تحت نظارت افبیآی قرار گرفت و یک دهه بعد در دوران موسوم به #مک_کارتیسم با اتهام گرایش و تبلیغ کمونيسم و فعالیتهای ضد آمریکایی محاکمه شد از ایالات متحده اخراج شد.
سنتِ #تفتیش_عقاید که ایالات متحده بدعت گذاشت، به سرعت به اقصی نقاط جهان صادر شد و میلیونها انسان تبعید، شکنجه و حتی اعدام شدند تنها به جرم تفاوت در عقاید با طبقهی مسلط. در کشورهایی نظیر ایران، کماکان روشنفکران و مخالفان سیاسی، با اتهامات گندیده و پلاسیدهای نظیر "اقدام علیه ملی و تجزیهطلب" محاکمه میشوند و شبهروشنفکران لیبرال نیز برای حاکمیت ارتجاع هورا میکشند.
@Blackfishvoice1